« امام حسین علیه السلام از مجرای «مسلم بن عقیل» ضعف کوفیان را فاش کرد | چگونه دوره بلا کوتاه می شود » |
تبارشناسی امام مهدی(عج) در روایات اهل سنت
نوشته شده توسطرحیمی 12ام تیر, 1396
در این باره که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف مردی از امت اسلامی و از عترت و اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است؛ تردید و اختلافی وجود ندارد. به اذعان برخی مهدی پژوهان، این ویژگی در بیش از چهارصد روایت که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده؛ بیان شده است .
استاد علی ربانی گلپایگانی در مقاله ای به بررسی و نقد تبارشناسی امام مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف در روایات و منابع اهل سنت پرداخته است .
اعتقاد به مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف، از باورهای مسلم نزد عموم مذاهب اسلامی است. پشتوانه این اعتقاد، احادیث نبوی بسیاری است که بیش از چهل نفر از صحابه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، این روایات را از آن حضرت نقل کرده اند (فقیه ایمانی، ۱۴۲۰: ص۵۳- ۵۶).
شیخ عبدالمحسن العباد، از عالمان وهابی معاصر، بیست وپنج نفر از صحابه ای که احادیث مربوط به مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف را روایت کرده اند و او به آنها دست یافته؛ گزارش کرده است (خسروشاهی، ۱۳۸۶/۹۵- ۹۶). بر این اساس، در تواتر روایات مربوط به مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف تردیدی وجود ندارد؛ چنانکه تعداد زیادی از عالمان اهل سنت به این مطلب اذعان کرده اند. اهمیت این مسئله تا حدی است که علمای بسیاری، اعم از شیعه و سنی، در این باره به تألیف جداگانه مبادرت کرده اند.
در این باره که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف مردی از امت اسلامی و از عترت و اهلبیت پیامبر اکرم عجلاللهتعالیفرجهالشریف است؛ تردید و اختلافی وجود ندارد. به اذعان برخی مهدی پژوهان، این ویژگی در بیش از چهارصد روایت که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده؛ بیان شده است (صافی گلپایگانی، ۱۴۱۹/۲/۱۲۵- ۱۳۰و هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۸۱- ۱۷۸).
در روایات بسیاری نیز که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است؛ به این نکته تصریح شده که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از ذریه فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و از نسل امام حسین علیهالسلام می باشد. البته در شماری از روایات، مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از نسل امام حسن و امام حسین علیهماالسلام معرفی شده است (طبری، ۱۴۲۸/۲/۱۰۵؛ جوینی خراسانی، ۱۴۲۸/۱/۹۲ و صافی گلپایگانی، ۱۴۱۹/۲/۱۵۳۱۵۷). دلیل آن، این است که مادر امام باقر علیهالسلام، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی علیهالسلام بوده است و لذا امام باقر علیهالسلام و امامان پس از او تا امام دوازدهم از این جهت به امام مجتبی علیهالسلام نیز منتسب میباشند.بر اساس روایات شیعه، مهدی موعود فرزند بلا فصل امام حسن عسکری علیهالسلام است که در نیمه ماه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری ولادت یافت و پس از شهادت پدر گرامیاش عهده دار امر امامت گردید. از آنجا که عباسیان و دیگر دشمنان آن حضرت، قصد کشتن ایشان را داشتند، آن حضرت به اذن خداوند دانا، توانا و حکیم از دیدگان، غیر از خواص شیعه، غایب گردید و غیبت او تا زمانی که خداوند به او اذن ظهور و قیام ندهد، ادامه خواهد یافت. بنابراین، هویت مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف در روایات به روشنی ترسیم و تبیین شده است. او فرزند بلافصل امام حسن عسکری علیهالسلام است که از ناحیه اجداد پدر، به امام حسین علیهالسلام و از ناحیه جدهاش، فاطمه بنت الحسن، به امام حسن مجتبی علیهالسلام منتسب می باشد. بر این اساس، او از عترت و اهلبیت خاص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و از ذریه فاطمه زهرا و امیرالمومنین علیهماالسلام میباشد. با این حال، در پارهای از روایات که از طریق اهل سنت نقل شده، مهدی موعود، از نسل عباس، عموی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم معرفی گردیده و در پارهای روایات دیگر، از نسل امام حسن مجتبی علیهالسلام به شمار آمده و نام پدرش نیز عبدالله همنام پدر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیان شده است. از میان عالمان مطرح اهل سنت، کسی به مفاد این دسته از روایات (از نسل عباس بودن مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف ) قائل نشده است؛ ولی دو دسته دیگر قائلان و طرفدارانی دارد. پژوهش حاضر این گونه های روایی را بررسی و ارزیابی کرده است.
▪ مهدی موعود علوی و فاطمی است، نه عباسی
همانگونه که بیان کردیم، در احادیث بسیاری که از حد تواتر فراتر می نماید، مهدی موعود به عنوان فردی از عترت و اهلبیت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از نسل امیرالمؤمنین علیهالسلام و فاطمه زهرا سلاماللهعلیها معرفی شده است؛ ولی در برخی از روایات اهل سنت، از او به عنوان مردی از نسل عباس بن عبدالمطلب یاد شده است.
1 بر اساس روایتی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، خطاب به عباس:
«ان الله ابتدأ بی الإسلام و سیختمه بغلام من ولدک و هو الذی یتقدم لعیسی بن مریم»؛ خداوند اسلام را با من آغاز کرد و به جوانی از فرزندان تو پایان خواهد داد. او کسی است که مقدم بر عیسیبن مریم میباشد. (عیسی علیهالسلام در نماز به او اقتدا میکند) (خطیب بغدادی، بیتا/۳/۳۲۳ ۳۲۴ و ۴/۱۱۷؛ ذهبی، بیتا/۱/۸۹ و طبری، ۱۴۲۸/۲/۴۰۸).
2 روایت دیگری از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم خطاب به عباس:
«منک المهدی فی آخرالزمان، به ینشر الهدی و به تطفأ نیران الضلالات، إن الله فتح بنا الأمر و بذریتک یختم؛ مهدی در آخرالزمان از نسل تو است. به وسیله او هدایت منتشر و آتش گمراهی ها خاموش می شود خداوند اسلام را با ما آغاز کرد و به ذریه تو پایان میدهد.» (طبری، ۱۴۲۸/۲/۴۰۶ و سیوطی، بیتا/۳/۳۲۲/ ح۹۰۴۷).
3 روایت از عثمانبن عفان، به نقل از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم :
«المهدی من ولد العباس عمی؛ مهدی از فرزندان عمویم، عباس است» (طبری، ۱۴۲۸/۲/۴۰۶ و مناوی، ۱۴۱۶/۶/۳۴۲).
چند روایت دیگر، با همین مضمون در برخی متون روایی نقل شده است (هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۱۹۹- ۲۱۴).
درباره این روایات نکاتی چند قابل ذکر است:
الف) این روایات از نظر سند قابل احتجاج نیستند. ابوعبدالله ذهبی درباره روایت اول گفته است: آفت این روایت محمدبن مخلد عطار است و شگفت از خطیب بغدادی است که آنرا نقل کرده، بدون آنکه از ضعفش سخن گفته باشد؛ شاید بدان جهت که چون ضعفش آشکار است. جلالالدین سیوطی نیز آنرا از «موضوعات» (احادیث ساختگی) دانسته است (سیوطی، بیتا/۱/۴۳۵). برخی دیگر آنرا غریب و منکر شمردهاند. (غماری المغربی، ۱۳۸۰/۵۶۶ و هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۰۶).
روایت دوم در ذخائرالعقبی به صورت مرسل نقل شده است. (طبری، ۱۴۲۸/۲/۴۰۶).
در سند روایت سوم که مشهورترین روایات در اینباره است؛ «محمدبن الولید قرشی» وجود دارد و او تنها فردی است که آنرا روایت کرده (هیتمی المکی، ۱۴۲۵/۲۰۶) و کسی است که ابنعدی دربارهاش معتقد است او جعل حدیث میکرده است. ابن الجوزی گفته است: در رجال این روایت محمدبن ولید مقری است. ابن عدی دربارهاش گفته است: او جعل حدیث میکرد و اسانید و متون را تغییر میداد (ذهبی، بیتا/۴/۵۹).
ابن ابی معشر او را «کذاب» نامیده و سمهودی نیز او را «وضاع» (حدیثساز) شمرده است. (مناوی، ۱۴۱۶/6/۳۴۲). اسناد روایات دیگر نیز چنین مشکلی را دارند. (هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۱۲).
ب) این روایات، با روایات فراوانی که از حد تواتر فراتر میباشند و در آنها تصریح شده است که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از ذریه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از نسل امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام می باشد؛ ناسازگارند و روشن است که این روایات؛ به ویژه با نارسایی هایی که از حیث سند دارند، با روایات اخیرالذکر تاب مقابله نخواهند داشت و اگر قابل تأویل نباشند، مردود خواهند بود. سمهودی درباره حدیث «المهدی من ولدالعباس عمی» که در «الجامع الصغیر» سیوطی نقل شده؛ چنین گفته است: «روایات قبل و بعد آن؛ که گویای این مطلباند که مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از ذریه و عترت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است؛ اصح میباشند. (مناوی، ۱۴۱۶/۶/۳۴۲) شوکانی نیز گفته است: «احادیث دال بر این که مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، ارجح میباشند». (قنوجی البخاری، ۱۳۰۷/۱۳۵و هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۱۲). شمس الدین سفارینی نیز (م/۱۱۸۸ه) گفته است: این اخبار نافی این نمی باشند که مهدی از ذریه رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از فرزندان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است؛ زیرا احادیث مبتنی بر این مطلب، اکثر و اصح می باشند؛ بلکه برخی از حفاظ امت و برجستگان از ائمه حدیث گفتهاند این مطلب که مهدی از ذریه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است، به صورت متواتر از آن حضرت روایت شده است. لذا برای عدول از آن و توجه به غیر آن، مجوزی وجود ندارد. (سفارینی، بیتا/۲/۳ و هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۰۵).
ج) برخی از علما برای این روایات توجیهاتی را ذکر کردهاند:
اول. مقصود از انتساب مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف به عباس، انتساب از جهت مادری است؛ نه از جهت پدری (هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۰۵، ۲۰۶ و ۲۱۲) ؛ یعنی چون امالفضل، زوجه عباس، مرضعه جد مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف بوده است؛ ادعای این نکته که مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان او است، ناروا نمی باشد. (طبرسی نوری، ۱۳۷۷/۱۹۷).
دوم. مقصود از مهدی در این روایات، مهدی عباسی (سومین خلیفه عباسی) است. (هیتمی المکی، ۱۴۲۵/۲۰۶). بدیهی است این وجه، با وصف مهدی در این روایات، مبنی بر اینکه وی زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد و اینکه عیسیبن مریم علیهالسلام در نماز به او اقتدا خواهد کرد؛ سازگاری ندارد.
سوم. درباره برخی از این روایات، از ابن عباس که گفته است: «منا المهدی»؛ میتوان گفت: مقصود وی آن است که مهدی موعود از بنی هاشم است، نه خصوص بنی عباس؛ زیرا در روایات بسیاری از او نقل شده که در برابر بنیامیه و دیگران به هاشمی بودن خود افتخار کرده است (هیأت العلمیه، ۱۴۲۸/۱/۲۱۶).
چهارم. در شماری از روایات تصریح شده است که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از خاندان عباسی نیست؛ بلکه او از خاندان علی علیهالسلام است و پس از زوال فرمانروایی عباسیان، قیام خواهد کرد. (همان/۲۱۹- ۲۲۳).
▪ مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از نسل امام حسن یا امام حسین علیهماالسلام
همانگونه که در آغاز این گفتار بیان گردید، در روایات بسیاری که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است، تصریح گردیده که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از نسل امام حسین علیهالسلام است. البته آن حضرت در شماری از روایات، به امام حسن علیهالسلام نیز منسوب گردیده است که این نکته بر انتساب امامان اهلبیت علیهمالسلام : از امام باقر علیهالسلام تا امام دوازدهم به امام حسن علیهالسلام از ناحیه مادر مبتنی میباشد؛ چراکه مادر امام باقر علیهالسلام، دختر امام حسن علیهالسلام بوده است. بر اساس این روایات، عموم شیعه و بسیاری از عالمان اهلسنت بر این عقیدهاند که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از جنبه پدری به امام حسین علیهالسلام منسوب میباشد؛ بدین ترتیب: ایشان فرزند امام حسن عسکری، ایشان فرزند امام علی نقی، ایشان فرزند امام محمد تقی و ایشان فرزند امام علیبن موسیالرضا، ایشان فرزند امام موسی کاظم، ایشان فرزند امام جعفر صادق، ایشان فرزند امام محمد باقر و ایشان فرزند امام علیبن الحسین علیهمالسلام میباشد. ولی در برخی از روایات که از طریق اهل سنت نقل شده است؛ مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از صلب امام حسن مجتبی علیهالسلام عنوان گردیده و عدهای از عالمان اهل سنت (و شاید قول مشهور) بر این عقیدهاند که مهدی موعود علیهالسلام از نسل امام حسن علیهالسلام است.
ابوداود روایت کرده است که امیرالمؤمنین علیهالسلام، در حالی که به امام حسن علیهالسلام اشاره داشت، فرمود: «ابنی هذا سید کما سماه النبی و سیخرج من صلبه رجل یسمی باسم نبیکم یشبهه فی الخلق و لایشبهه فی الخلق یملأ الارض عدلا؛ این فرزندم (حسن علیهالسلام ) سید (آقا و بزرگ) است؛ همانگونه که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم او را اینگونه وصف کرده است و از صلب او مردی به دنیا خواهد آمد که همنام پیامبرتان است. در اخلاق همانند او است؛ ولی در خلقت همانند او نیست؛ زمین را پر از عدل می کند. (ابی داود، ۱۴۱۸/۸/۳۰۶/ح۴۲۹۰)
ابن حجر مکی به این روایت استناد کرده و روایت دال بر این نکته که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان امام حسین علیهالسلام است را، بی اساس شمرده و مبنای این ادعا را که مهدی موعود از نسل امام حسن علیهالسلام است، این مقوله دانسته است که آن حضرت از روی شفقت بر امت اسلامی و برای رضای خداوند خلافت را رها کرد و بدین جهت، خداوند قیام کننده به خلافت حقه را در زمانی که بدان نیاز شدید میباشد؛ از فرزندان او قرار داد تا زمین را پر از عدل سازد. وی با تکیه بر این روایت، عقیده شیعه امامیه که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف را دوازدهمین امام و فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام دانستهاند، نادرست شمرده و افزوده است روایت صحیحی که گویای این نکته باشد که نام پدر مهدی، موافق نام پدر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است نیز، با دیدگاه شیعه ناسازگار است؛ زیرا نام پدر مهدی (حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف ) با نام پدر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم هماهنگ نیست. (هیتمی المکی، ۱۴۲۵/۲۰۸)
در نقد سخن ابن حجر مکی نکاتی قابل ذکر است:
1 سند روایت ابی داود دارای اشکال است؛ زیرا وی گفته است: «حدثت عن هارون بن المغیره»؛ از هارونبن مغیره به من گزارش شده است» و در واقع معلوم نیست که گزارش کننده چه کسی است.
2 جزری شافعی در کتاب أسمی المناقب این حدیث را از ابوداود نقل کرده و در آن، به جای «حسن»، «حسین» آمده است. بنابراین، احتمال «تصحیف» در نقل روایت ابوداود، بعید نیست.
3 بر فرض اینکه سند روایت دال بر اینکه مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان امام حسین علیهالسلام است (که در منابع اهلسنت نقل شده است)؛ ناتمام باشد؛ این، دلیل بر نادرستی عقیده شیعه نخواهد بود؛ زیرا روایات شیعه در این خصوص صحیح و متواتر است.
4 بسیاری از عالمان اهل سنت در اینباره با شیعه همرأی میباشند؛ چنانکه ابونعیم اصفهانی (م/۴۳۰ه) در کتاب «چهل حدیث درباره مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف » گفته است: «الحدیث السادس فی أن المهدی هو الحسینی»؛ حدیث ششم درباره این است که مهدی حسینی است.
وی سپس حدیث حذیفه را نقل کرده که گفته است: پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای ما خطبه ای ایراد کرد و سپس فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند؛ خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا مردی از فرزندان مرا که همنام من است، برگزیند. سلمان گفت: ای رسول خدا! از کدامیک از فرزندان تو میباشد؟ پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دست حسین علیهالسلام را گرفت و فرمود: از این فرزندم میباشد. (حافظ ابونعیم الاصفهانی، ۱۴۳۲/۴۸).
حافظ ابوعبدالله کنجی شافعی (م/۶۵۸ه) نیز باب نهم کتاب خود البیان فی اخبار صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را به این مطلب اختصاص داده و گفته است:
«الباب التاسع فی تصریح النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم بأن المهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف من ولدالحسین علیهالسلام ؛ باب نهم درباره تصریح پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است به این که مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان حسین علیهالسلام است.» وی سپس با سند از ابوسعید خدری روایت کرده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیمار شده بود، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به عیادت او آمد، در حالیکه من در جانب راست پیامبر نشسته بودم. وقتی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در حال ضعف دید، گریان شد. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: چرا گریه میکنی؟ آیا نمیدانی که خدا به زمین نظر کرد و پدرت را به پیامبری برگزید؛ سپس به زمین نظر کرد و همسرت را انتخاب کرد و به من وحی کرد؛ پس من تو را به همسری او درآوردم و او را وصی خود قرار دادم؟! آیا نمیدانی که پدرت در پرتو کرامت الهی داناترین و حلیمترین و پیشتازترین آنان در اسلام را همسر تو قرار داد؟! حضرت فاطمه سلاماللهعلیها خندان و شادمان شد ابوسعید سپس مطالب دیگری را که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم درباره فضایل امیرالمؤمنین و اهلبیت علیهمالسلام بیان کرده، نقل کرده است؛ در پایان آن حدیث چنین آمده است: «و منا مهدی الأمه الذی یصلی عیسی خلفه ثم ضرب علی منکب الحسین علیهالسلام فقال: من هذا مهدی الأمه.» حافظ کنجی گفته است: دارقطنی صاحب جرح و تعدیل حدیث را اینگونه روایت کرده است. (کنجی الشافعی، ۱۳۳۹/۱۱۹- ۱۲۰).
محب الدین طبری (م/۶۹۴ه) نیز روایت حذیفةبن یمان را که پیش از این از ابونعیم نقل کردیم، باز گفته و افزوده است: «فیحمل ما ورد مطلقاً فیما تقدم علی هذا المقید»؛ آنچه قبلاً به صورت مطلق [درباره اینکه مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف از فرزندان فاطمه سلاماللهعلیها است] نقل کردیم؛ بر این مقید حمل میشود. (طبری، ۱۴۲۸/۲/۱۰۷)؛ یعنی مهدی از فرزندان حسین علیهالسلام است. بسیاری از عالمان اهلسنت در اینباره که حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف فرزند امام حسن عسکری علیهالسلام است و در پس پرده غیبت به سر میبرد و او همان مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف است که در آینده به اذن خداوند متعال ظهور و قیام می کند و جهان را آکنده از عدل و داد خواهد کرد؛ هماهنگ میباشند. بنابراین، آنان مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف را از فرزندان امام حسین علیهالسلام میدانند.
▪ نام پدر
بر اساس آنچه بیان گردید، نام پدر مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف، «حسن» است. اما در شماری از روایات منقول از طریق اهل سنت؛ آمده است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در معرفی مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف فرموده است: «اسمه اسمی و اسم أبیه اسم أبی؛ نام او همانند نام من و نام پدر او همانند نام پدر من میباشد.»
در ارزیابی این روایات نکاتی چند قابل طرح است:
1 در اکثر روایات، عبارت «و اسم ابیه اسم أبی» نیامده است. ابوداود این حدیث را از پنج طریق روایت کرده و در سه طریق آن، عبارت مزبور وجود ندارد و فقط عبارت «اسمه إسمی» (ابی داود، ۱۴۱۸/۴/۳۰۶/ح۴۲۸۲)، آمده است. ترمذی نیز این حدیث را از عبدالله بن مسعود، علیبن ابیطالب علیهالسلام، ابیسعید خدری، امسلمه و ابی هریره روایت کرده و در آن عبارت «اسم أبیه اسم أبی» نیامده است. (الترمذی، ۱۴۲۱/۶۱۱ و ابن المنادی، بیتا/۲۳۰ و ۲۳۱). در مسند احمدبن حنبل نیز این حدیث به صورت مکرر نقل شده و در هیچ یک از آنها جمله «اسم أبیه اسم أبی» ذکر نشده است.
حافظ ابوعبدالله کنجی شافعی در اینباره گفته است:
ترمذی حدیث را نقل کرده و عبارت «اسم ابیه اسم أبی» را نیاورده و ابوداود آن را نیاورده است و در معظم روایات حفاظ و ثقات از ناقلان اخبار، فقط عبارت «إسمه اسمی» آمده است.
امام احمد، با توجه به ضبط و اتقانی که در نقل روایات داشته؛ این حدیث را متعدد در مسند خود نقل کرده و در همه آنها فقط عبارت «اسمه إسمی» آمده است. ابونعیم در مناقب المهدی این حدیث را از تعداد بسیاری که همگی آنرا از عاصمبن ابی النجود، از زر، از عبدالله بن مسعود، از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم روایت کرده اند؛ نقل کرده و در هیچ یک از آنها عبارت «اسم أبیه اسم أبی» نیامده است. آنان عبارتند از: سفیان بن عیینه، قطربن خلیفه، اعمش، ابواسحاق سلیمانبن فیروز شیبانی، حفصبن عمر، سفیان ثوری، شعبه، واسطبن حارث، ابوشیبه، سلیمانبن قرم، جعفر احمر، سلام ابومنذر، ابوشهاب محمدبن قرم، عمربن عبید طنافسی، ابوبکربن عیاش، ابوالمجحف داودبن ابی العوف، عثمانبن شبرمه، عبدالمطلب بن ابیعیینه، محمدبن عیاش، عمروبن قیس ملایی، عماربن زریق، عبدالله بن حکیمبن جبیر اسدی، عمربن عبدالله بن بشر، ابوالاحوص، سعدبن الحسنبن اخت ثعلبه، معاذبن هاشم، یوسف بن یونس، غالببن عثمان، حمزه الزیات، شیبان، حکمبن هاشم.
عمروبن مره نیز این حدیث را از زر روایت کرده و هیچ یک از آنان عبارت «اسم أبیه اسم ابی» را نیاورده است؛ مگر عبیدالله بن موسی که آنرا از زائده و او از عاصم روایت کرده که در نقل او عبارت «اسم ابیه اسم ابی» آمده است و حافظ ابوالحسن، محمدحسینبن ابراهیم بن عاصم آبری در کتاب مناقب الشافعی حدیث مربوط به قیام مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف را با افزوده «اسم ابیه اسم ابی» نقل کرده است. فرد خردمند در اینکه این افزوده در مقابل اجتماع این امامان [حدیث] برخلاف آن، اعتباری ندارد؛ تردید نمی کند. (کنجی شافعی، ۱۳۳۹/۹۳- ۹۶)
احتمال اینکه این گروه از محدثان، از نقل جمله مزبور غفلت کرده اند، معقول نیست؛ چنانکه این احتمال که به دلیل مهم نبودن آن، آگاهانه از نقل آن صرفنظر کرده باشند، نیز مردود است؛ چراکه بدون شک، جمله مزبور بار معنایی ویژه ای داشته و در نس بشناسی مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف نقش مهمی دارد.
2 این احتمال بعید نیست که عبارت «و اسم أبیه اسم أبی» برای مشروع جلوه دادن قیام محمدبن عبدالله بن حسن، ملقب به «نفس زکیه» یا حکومت محمدبن عبدالله، فرزند منصور عباسی که ملقب به «مهدی» بود، جعل شده باشد. برخی از مورخان، مانند مؤلف «الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الإسلامیه» گفته است:
عبدالله محض این عقیده را برای طوایفی از مردم القا میکرد که فرزندش، محمد همان مهدی موعود است و او این عبارت «و اسم أبیه اسم أبی» را روایت می کرد. (صافی گلپایگانی، ۱۴۲۸/۲/۲۰۴ و مروزی العلوی، بیتا/۱۶۵- ۱۶۶)
3 روایت مزبور با روایات بسیاری از طریق شیعه و اهلسنت درباره اینکه نام پدر مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف «حسن» است؛ منافات دارد.
▪ توجیهات و تأویلات
از سوی برخی از صاحبنظران، برای جمله «و اسم أبیه اسم أبی» توجیهات و تأویلاتی به شرح ذیل بیان شده که اگر پذیرفته شود؛ بر فرض صحت، با روایات دیگر سازگار خواهد بود:
1 مقصود از کلمه «أب»، جد است؛ زیرا اطلاق لفظ «أب» بر جد در زبان عرب شایع است و در قرآن کریم نیز به کار رفته است مانند آیه «واتبعت مله آبائی إبراهیم وإسحاق ویعقوب» (یوسف/۳۸). همچنین بر «کنیه»، واژه «اسم» اطلاق میشود؛ چنانکه از حضرت علی علیهالسلام روایت شده که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم او را «ابوتراب» نامیده و هیچ اسمی نزد او، از این واژه محبوبتر نبود. بنابراین، مقصود از «اسم أبیه» این است که کنیه جدش، امام حسین علیهالسلام (ابوعبدالله) با نام پدر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم همانند است (قرشی الشافعی، ۱۴۱۲/۳۱۸- ۳۱۹). این وجه، رافع اشکال نیست؛ زیرا ابوعبدالله (کنیه امام حسین علیهالسلام ) غیر از «عبدالله» است.
2 کنیه امام حسن عسکری علیهالسلام «ابومحمد» است و از طرفی پدر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز «ابومحمد» بوده است. بنابراین، کنیه پدر حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف با کنیه پدر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم همانند می باشد و مقصود از اسم، همان کنیه است؛ زیرا کنیه نیز داخل در اسم می باشد.
اشکال این وجه آن است که «ابومحمد» از کنیه های پدر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل نشده است.
3 عبارت، در اصل «اسمه اسمی و اسم أبی» بوده است؛ زیرا در برخی از روایات آمده است که یکی از نام های مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف «عبدالله» است (صافی گلپایگانی، ۱۴۱۹/۲/۲۰۵). بنابراین، مفاد حدیث این است که مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف همنام پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و پدر ایشان می باشد؛ ولی چون راوی به این مطلب توجه نداشته است؛ حدیث برایش نامفهوم بوده و برای آنکه قابل فهم باشد، لفظ «و اسم ابیه» را به آن افزوده است (همان).
این وجه با وجه بعدی، صرف احتمال است و هیچ شاهد ومؤیدی ندارد؛ ولی اشکال تعارض را حل می کند.
4 محتمل است عبارت، در اصل «و اسم ابنه اسم أبی» بوده باشد؛ زیرا از روایات به دست میآید که یکی از فرزندان مهدی موعود صلیاللهعلیهوآلهوسلم، «عبدالله» نام دارد و از جمله کنیههای او «ابوعبدالله» است؛ ولی لفظ «إبنه» به «أبیه» تغییر یافته است (همان).
5 امام عسکری علیهالسلام دو نام داشته است: «حسن» و «عبدالله». این مطلب را نوری طبرسی مؤلف کفایةالموحدین و شهاب الدین دولتآبادی در کتاب هدایةالسعداء از علمای اهل سنت نقل کردهاند. بر این اساس، عبارت «و إسم أبیه إسم أبی» با هیچ مشکلی مواجه نخواهد بود. اگر نقل مزبور، پذیرفته شود، این وجه بر همه وجوه، یاد شده برتری دارد.
▪ نتیجه گیری
1 بر اساس روایات بسیاری منقول از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام ؛ مهدی موعود عجلاللهتعالیفرجهالشریف فرزند بلافصل امام حسن عسکری علیهالسلام و همنام پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. از ناحیه پدر به امام حسین علیهالسلام و از ناحیه جدها ش فاطمه بنت الحسن، به امام حسن مجتبی علیهالسلام منتسب میباشد. لذا او فاطمی و علوی و از عترت و اهلبیت خاص رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم است.
2 در پاره ای از روایات اهل سنت امام به عنوان مردی از نسل عباس بن عبدالمطلب یاد شده است. این روایات از نظر سند دارای ضعف و با روایات دیگر که امام را از نسل پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میدانند در تعارض است. علاوه بر آن برخی علمای اه لسنت روایات از نسل پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را صحیح تر می دانند. با چشم پوشی از ضعف سندی می توان توجیهات دیگری طرح کرد؛ مانند اینکه مراد از مهدی در این روایات مهدی عباسی باشد که روایات در رابطه با این خلیفه جعل شده باشد.
3 در برخی از روایات امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را از صلب امام حسن مجتبی علیهالسلام دانسته اند که این روایات علاوه بر ضعف سند مورد قبول اهل سنت نیز نمی باشد و در میان منابع آنان به فرزندی امام مهدی علیهمالسلام از نسل امام حسین علیهالسلام اشاره شده است.
4 روایات «اسم ابیه اسم ابی» در اکثر منابع اهل سنت نیامده و تنها به عبارت اسمه اسمی بسنده شده است. توجیهاتی در متن مقاله درباره این بحث آورده شده است.
حوزه
فرم در حال بارگذاری ...