« علاج بی‌خوابیآیا رواست که چنین بی تفاوت و غیر مضطرب باشیم!؟ »

تنها همین دوستی‌ها و دشمنی‌ها برای انسان می‌ماند

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1395

انسان غیر از دوستی و دشمنی هیچ ندارد، و نمی‌تواند بگوید: از دوست و دشمن داشتن هم عاجزم، منتهی باید عینک بگذارد و دقت کند و ببیند که چه کسی و چه کار و چه خُلق و چه عقیده‌ای را دوست، و چه چیز و چه کسی را دشمن بدارد؛ زیرا همین دوستی‌ها و دشمنی‌ها برای انسان می‌ماند، وگرنه هر عملی شروط بسیار دارد که معلوم نیست از عهده‌ی آنها برآییم.

میرزای قمی رحمه‌الله‌ می‌فرموده است:

«اگر برای نمازهایی که می‌خوانیم، خدا ما را عقاب نکند، خیلی باید شاکر باشیم».

عبادات، شروط زیادی دارد که معلوم نیست بتوانیم آنها را رعایت کنیم و از عهده‌ی آنها برآییم، اما دوستی و دشمنی شرطی ندارد، و دوست خدا و دوست دوستِ خدا شدن به اندک چیزی حاصل می‌شود و آسان است.

این روایت که در کتاب ینابیع‌المودة هم شاید باشد، در بالای ایوان طلای حضرت امیر علیه‌السلام از زمان‌های بسیار دور نوشته شده است که:

«قالَ رَسوُلُ الله‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم لَوِ اجْتَمَعَ الناسُ عَلی حُب عَلِی ابْنِ أَبی طالِبٍ، لَما خَلَقَ الله‌ النارَ؛

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: اگر همه‌ی مردم بر محبت علی‌بن‌ابی‌طالب گِرد می‌آمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمی‌آفرید».١

ولی ما قدردان اهل‌بیت علیهم‌السلام نیستیم، مثل کسانی است که گنجی در خانه دارند، ولی گویا ندارند و از آن غافل محض‌اند! بلکه کار و حال ما بدتر از آنهاست. گویا مانند کسانی که به امامت اعتقاد ندارند، ما نیز امیرالمؤمنین علیه‌السلام نداریم و مانند آنها زندگی می‌کنیم که آن حضرت را ندارند. با اینکه قرآن را در یک دست و عترت را در دست دیگر داریم، ولی گویا دستمان خالی است و هیچ نداریم و سنگینی آنها را احساس نمی‌کنیم. گویا چیزی در اختیار ما نیست!

از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل شده که فرمود:

«سنی‌ها عترت را ضایع کرده‌اند، و شیعه‌ها قرآن را»، ولی بنده به گمانم اگر کسی یکی از این دو را ضایع کند، دیگری را هم ضایع خواهد کرد، و هر دو با هم وحدت دارند. انسان باید یا لجوج و معاند باشد و یا جاهل که نفهمد علی و اولادش علیهم‌السلام در صف عادلین و متّقین و صادقین‌اند، و دشمنان آنها در صف فاسقین و فاجرین.

به خدا پناه می‌بریم از اینکه در زمره‌ی فاسقین و ناصبین باشیم، نه در گروه متّقین!

١. ر.ک: بحارالانوار، ج۳۹، ص۲۴۸، ۲۴۹ و ۳۰۵؛ ارشادالقلوب، ج۲، ص۲۳۴؛ بشارةالمصطفی، ص۷۵؛ تأویل‌الآیات، ص۴۸۶؛ العددالقویة، ص۲۰۲؛ عوالی‌اللئالی، ج۴، ص۸۶؛ کشف‌الغمة، ج۱، ص۹۹؛ کشف‌الیقین، ص۲۲۵؛ نهج‌الحق، ص۲۵۹.

در محضر بهجت، ج۳، ص۱۲۰

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  
فاطمه لك زائي
5 stars
1395/12/26 @ 21:25


فرم در حال بارگذاری ...