« مفهوم واژه های عفت و غیرت | دانلود سخنرانی های اخلاقی آیة الله حق شناس (ره) » |
حج
نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1391وقوف در منی
صبح روز عید قربان، هنگام طلوع آفتاب حاجیان از مشعرالحرام به سوی منی میروند. سرزمین منی جاذبههای بسیاری دارد. سرزمینی است پر رمز و راز که نوید بخش رجا و رحمت الهی برای حاجیان است. حاجیان با امید فراوان به رحمت و غفران الهی به سرزمین منی وارد میشوند.
با ورود به سرزمین منی، نخستین وظیفه ی حاجیان رمی جمره است. رمی جمره؛ یعنی پرتاب کردن سنگ به ستونی که نماد شیطان است. فلسفهی رمی جمره به حکایتی از زندگی پیامبر بزرگ توحید، حضرت ابراهیم (ع) بر میگردد.
حضرت ابراهیم (ع) از طرف خداوند فرمان یافت تا فرزند خود، حضرت اسماعیل (ع)، را قربانی کند. حضرت ابراهیم (ع) فرمان حق را پذیرفت و تصمیم گرفت تا دستور الهی را اجرا کند. آن حضرت به فرزند خود فرمودند: (این اری فی المنام انی اذبحک ماذا تری.)[1] یعنی در خواب از سوی پروردگار به من وحی شده است که تو را در راه حق قربانی کنم، تا نظر تو چه باشد. حضرت اسماعیل (ع) در جواب پدر عرض کرد:یا ابت افعلما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین.)[2] ای پدر! آنچه به آن امر شدهای، انجام بده! به امید خداوند مرا از صابران خواهی یافت.
حضرت ابراهیم (ع) به محل جمرهی اولی رفت. شیطان هم برای وسوسهی او به آنجا رفت تا او را به سرپیچی از فرمان الهی تشویق کند، ولی حضرت ابراهیم (ع) با پرتاب کردن سنگهایی به شیطان، او را از خود دور کرد. آن حضرت در جمرهی دوم نیز شیطان را دید به سوی او سنگ انداخت، سرانجام در جمرهی عقب نیز شیطان را با پرتاب کردن سنگ از خود دور کرد و عمل آن حضرت در تاریخ به صورت سنت در آمد.
در روز عید قربان، حاجیان فقط رمی جمرهی عقبه میکنند و با سنگریزههایی که در مشعر جمع کردهاند، به طرف ستون سوم که از دو ستون دیگر بزرگتر است، هفت سنگ پرتاب میکنند؛ به عبارت دیگر، در آنجا بت بزرگ را رمی میکنند و آن را میشکنند. جمرهی عقبه سمبل بت بزرگ است و بزرگترین بت، نفس اماره است که انان را به انجام دادن بدیها امر میکند و سرسختترین دشمن انسان هم اوست. چنان که در حدیث آمده است:
«اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک.»[3].
بزرگترین دشمن تو نفس توست که در نهاد تو قرار دارد.
هنگامی که انسان به جمرهی عقبه سنگ پرتاب میکند، باید با اراده و معرفت این کار را انجام دهد و از صمیم قلب بر نفس اماره حمله کند، سر سنگ زدن به جمرهی عقبه این است که خدایا بت درونی خود و نفس اماره را میشکنم یا آن را کنترل و مهار میکنم. نفس اماره را که مانند اسب چموش و سرکشی است، میتوان با زدن دهنه مهار کرد و بر آن تسلط یافت.
آزاد گذاشتن نفس اماره موجب بروز مصیبتهای زیادی برای انسان میشود و این نفس مانند مرکبی سرکش انسان را به هر جا که میخواهد، میبرد. مهمترین عامل در کنترل نفس اماره، تقویت ایمان و معرفت به مبدأ و معاد است. هنگام رمی جمره، حاجی باید خاطرهی سنگ زدن حضرت ابراهیم (ع) به شیطان را در نظر بیاورد و مانند آن حضرت، بر شیاطین درون و برون سنگ بزند و آنان را از خود براند.
بعد از رمی جمره ی عقبه، حاجی باید دو عمل واجب دیگر را نیز انجام دهد. این دو عمل عبارتاند از: قربانی و حلق.
قربانی کردن نیز مانند سعی صفا و مروه از شعایر الهی است و از روزگاران قدیم، از زمان حضرت آدم (ع) وجود داشته است. قرآن شریف دربارهی هابیل و قابیل، دو پسر حضرت آدم (ع)، میفرماید:
(اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم یتقبل من الاخر قال لاقتلنک قال انما یتقبل الله من المتقین.)[4].
آن گاه که آن دو قربانی کردند، قربانی یکی از آنها پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. گفت: تو را میکشم. گفت: خدا قربانی پرهیزگاران را میپذیرد.بنابراین، از همان ابتدای خلقت انسان؛ یعنی از زمان حضرت آدم (ع) و پسرانش قربانی نیز رواج یافت و قربانی کردن نشانهی آن بود که صاحب قربانی حاضر است همه چیز را در راه حق فدا کند.
حضرت ابراهیم (ع) نیز میخواست فرزندش را در راه حق قربانی کند. داستان آن نیز چنین است که آن حضرت به سرزمین منی رفت تا فرزند را قربانی کند. وقتی کارد را به گلوی فرزند کشید، کارد گلوی اسماعیل (ع) را نبرید. حضرت ابراهیم (ع) کارد را تیز کرد و دوباره بر گلوی فرزند کشید، باز کارد نبرید، در آن هنگام حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود:
(قد صدقت الرءیا انا کذلک نجزی المحسنین، ان هذا لهو البلؤ المبین و فدیناه بذبح عظیم.)[5].
به راستی که خوابت را به حقیقت پیوستی و ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. این آزمایشی آشکارا بود و او را به ذبحی بزرگ باز خریدیم.
آن گاه جبرئیل فرمود: «از امتحان موفق بیرون آمدی و قربانی تو پذیرفته شد.این گوسفند را به جای فرزندت ذبح کن!» و این عمل در دین اسلام سنت شد و مسلمانان برای یاد آوری آن خاطرات و فداکاریها روز عید قربان در منی قربانی میکنند.
در حجةالوادع، پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) و اطرافیانشان نزدیک به هفتاد شتر ذبح کردند و این نشانهی ایمان و عشق حقیقی به خداوند است.
ذبح حیوان در منی، نماد گذشت و فداکاری است. رمزی برای ذبح هوی و هوس است. قربانی به معنای این است که خدایا از بهترین مالم در راه تو میگذرم و حاضرم همه چیزم را فدای تو کنم. در اسلام سفارش شده است حاجیان در منی سالمترین و فربهترین حیوانهای حلال گوشت مانند شتر، گاو و گوسفند را ذبح کنند. در قربانی، هدف اصلی گذشت از مال و دارایی و اظهار عشق و علاقه به خداوند است. قرآن کریم میفرماید:
(لن ینال الله لحومها و لا دماؤها و لکن یناله التقوی منکم.)[6].
گوشت و خون این شتران به خدا نمیرسد. آنچه به او میرسد، پرهیزگاری شماست.
هدف از قربانی کردن، شکوفایی روح ایثار، قداکاری و قرب به حق تعالی و به دست آوردن تقوا برای حاجیان است. گذشت از مال در راه خداوند و به قصد قربت، عامل شکوفا شدن روحیهی تقوا و پرهیزگاری در انسانهاست.
در روایات آمده است که با ریختن اولین قطرهی خون قربانی، خداوند گناهان صاحب آن را میآمرزد. رمی جمره و قربانی کردن، خاطراتی از آزمایشها و فداکاریهای حضرت ابراهیم (ع) است که به وسیلهی پیامبر اکرم در دین اسلام آورده شده است تا مسلمانان این خاطرهها را فراموش نکنند و از آنها پندهای فراوان بگیرند.
بعد از قربانی کردن، وظیفهی حاجی انجام دادن حلق یا تقصیر در منی است. حلق؛ یعنی تراشیدن موی سر و تقصیر به معنای کوتاه کردن موی سر، صورت یا گرفتن ناخن است. در مورد حلق و تقصیر در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. عدهای از آنان معتقدند، کسانی که برای اولین بار به حج تمتع میروند، باید حلق و بقیه تقصیر کنند. برخی دیگر عقیده دارند که مطلقاً تقصیر برای همه حاجیان کفایت میکند و تراشیدن موی سر لازم نیست. بنابراین، لازم است هریک از مسلمانان دراین زمینه و در سایر مناسک حج از مرجع تقلید خود تبعیت کنند.
تراشیدن موی سر علامت عبودیت، ذلت و خواری بدنه و اظهار بندگی در برابر حق تعالی است؛ به عبارت دیگر، حاجی با عمل حلق به خداوند اظهار میدارد که خدایا! بندهی خالص توهستم و بردهی شیطان و هوی و هوس نیستم. خدایا! دیگر هیچ کس و هیچ چیز را جز تو پرستش نمیکنم. خدایا! دیگر در برابر طاغوت و نفس اماره سر فرود نمیآورم.
بعد از حلق یا تقصیر، کارهای که در زمان احرام بر حاجی حرام بود، بجز چند عمل، برای او حلال میشود. وقتی اعمال منی در روز عید تمام میشود، حاجیان دو شب دیگر هم لازم است در منی بیتوته کنند و از غروب تا نیمههای شب در آن سرزمنی مقدس بمانند.
توقف در منی برای حاجی خیلی لذتبخش است، به ویژه انجام دادن عبادتهای مستحبی در نیمههای شب خیل ارزشمند است. در روز یازدهم و دوازدهم حاجیان بار دیگر رمی جمره انجام میدهند. در این دو روز آنان سه ستون را که نمادهای مختلف شیطان و طاغوت است، سنگباران میکنند. در رمی جمرهی اولی زبان حال حاجی این است: «خدایا! از این پس شیطان را از خود میرانم و از او متابعت نمیکنم.» در رمی جمرهی دوم میگوید: «خدایا! از کافران و مردم شیطان صفت پیروی نمیکنم» و سرانجام در رمی جمرهی عقیه سخن حاجی این است: «خدایا! از شیاطین جنی و انسی بدتر، نفس اماره من است که او را کنترل و مهار خواهم کرد و به دنبال خواهشهای نفس اماره نخواهم رفت.»
ماندن در منی، به دست آوردن رحمت الهی است که مقدمهی آن سنگ زدن به شیطانهای جنی و انسی و نفس اماره است. تکرار پرتاب کردن سنگ به شیطان در سه روز متولی نشانهی مبارزهی مستمر با شیطان به منظور حکم کردن خداوند بر وجود انسان است.
با تمام شدن اعمال منی، آرزوها نیز در آنجا پایان می یابد و حاجی باید سعی کند تا امیدش یه یأس مبدل نشود. بهترین دستاورد حاجی از وقوف در منی، حاکم کردن خدا بر دل و جان خویش است. اگر حاجی به این امر موفق نشد، باید دستکم سعی کند محبت خدا در در دل خود جای دهد، اگر این هم میسر نشد، باید بکوشد اخلاق نیکو در خود ایجاد کند. اگر حاجی نتوانست در منی این فضایل را کسب کند، حج او برایش بهرهای نداشته است.
نشانه ی این که اعمال حاجی در منی دستاورد معنوی داشته، این است که وجود او از رذایلی چون غیبت، تهمت، پرخاشگری، ربا و رشوه خواری و ظلم به مردم و مانند آن پاک میشود و به جای آن فضایلی چون خیر خواهی، نوعدوستی، حق طلبی، عدالتجویی و مانند آن در وجود او پا میگیرد.
1. قرآن، صافات/ 102.
2. قرآن، صافات/ 102.
3. بحار الانوار، ج 70، ص 36.
4. قرآن، مائده/ 27.
5. قرآن، صافات/ 107.
6. قرآن، حج/ 37.
فرم در حال بارگذاری ...