« ثواب اشک بر سيدالشهدادانلود 51 عنوان نرم افزار تلفن همراه با موضوع محرم »

حیات الگویی امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 19ام آبان, 1392

صبر و مقاومت
سيدالشهداء الگوى صبر و شكيبايى در برابر مصيبت ها، مشكلات زندگى، زخم شمشير، داغ عزيزان و شهادت فرزندان است.

امام حسين عليه السلام در آغاز حركت خويش به سوى كربلا، بر صبر تكيه كرد و يارانى را لايق همراهى خويش مى دانست كه بر تيزى شمشير و ضربت نيزه ها مقاوم باشند. «فمن كان منكم يصبر على حدّ السيف و طعن الاسنّة فَليَقُم مَعنا»6

در روز عاشورا نيز در خطبه اى كه با اين جملات آغاز مى شود «صبراً بنى الكرام…»7 ياران خويش را بر رنج جهاد و زخم شمشير به صبورى فرا خواند، تا از تنگناى دنيا به وسعت آخرت و از دشوارى هاى دنيا به نعمت و راحت بهشت برسند و مرگ را همچون «پل عبور» بدانند.
هنگام خروج از مكه نيز در ضمن خطابه اى فرمود:

«نصبر على بلائه و يُوَفّينا اُجورَ الصّابرين»8

و صبر بر بلا را مقدمه رسيدن به «اجر صابران» دانست كه خداوند عطا خواهد كرد.

روز عاشورا، فرزندش على اكبر را هم با جمله «يا بُنىَّ اصبر قليلاً» دعوت به صبورى كرد و خواهر خويش را در آن روز سرخ، به «صبر» توصيه كرد.

صبر و مقاومتى كه ملت ما از حسين بن على عليهماالسلام و حضرت زينب عليهاالسلام آموختند، آنان را در سال هاى دفاع مقدس و جبهه هاى نبرد و صحنه هاى انقلاب، رويين تن ساخت و به آزادگان عزيز در سال هاى سخت اسارت، قدرت تحمّل بخشيد.

 

كرامت و بزرگوارى
آقايى و بزرگوارى امام حسين عليه السلام زبانزد بود. سال هايى كه در مدينه مى زيست و در دوران پدر بزرگوارش، آنچه از دست كريمش مى جوشيد، سخاوت و جود نسبت به سائلان و نيازمندان بود.

به روايت حضرت سجاد عليه السلام ، امام حسين عليه السلام بار غذا و آذوقه به دوش مى كشيد و به خانه يتيمان و فقيران و بيوه زنان نيازمند مى برد. از اين رو، بر شانه هاى آن حضرت جاى آن مانده بود.9

پس، رسيدگى به محرومان و سركشى به مستضعفان را هم بايد از حسين عليه السلام آموخت. وى روزى بر عدّه اى بينوا گذشت كه سفره اى گسترده و روى زمين نشسته، نان خشك مى خوردند. پسر پيامبر را به آن طعام دعوت كردند. حضرت از اسب فرود آمد و نزد آنان نشست و از غذايشان خورد، سپس آنان را به خانه خود دعوت كرد و از آنان پذيرايى نمود.
شيوه كريمانه وى، شهرت آفاق بود. وقتى سائلى بهدرخانه امام عليه السلام آمد و در زد، اشعارى با اين مضمون مى خواند كه:

هركس امروز به تو اميدوار باشد، ناكام و نوميد نمى گردد و هركس حلقه در خانه تو را بكوبد، دست خالى بر نمى گردد. تو، سرچشمه جود و سخاوتى و پدرت، كشنده فاسقانِ تبهكار بود. «لم يَخَبِ الآن مَن رجاك…»10

مگر نه اين است كه نوع دوستى، گرايش به مساكين، تواضع و مردمى زيستن و عاطفه انسانى داشتن را هم بايد از الگويى چون حسين بن على عليه السلام آموخت؟ رفع نياز دوستان و همفكران و همسنگران، در رفتار آن حضرت جلوه گر است و در اين ميدان هم بايد از او پيروى و به او تأسّى كرد.

كار فرهنگى و آموزشى
در نقل هاى تاريخى آمده است كه وقتى معلّم يكى از فرزندانش به او سوره حمد را آموخت، هزار دينار جايزه به معلّم داد و به او خلعت و لباس بخشيد و دهانش را پر از گوهر ساخت. وقتى بعضى سبب اين همه بخشش را پرسيدند، فرمود: اين ها كجا برابر چيزى است كه او به فرزندم داده است؟ (يعنى آموزش قرآن و سوره حمد)

آن حضرت در ارزش گذارى به تعليم و تربيت و تشويق معلّم و مربّى فرزندان خويش و ارج نهادن به جايگاه تعليم و تربيت نيز، الگوى ماست و بايد از او بياموزيم كه به بُعد فرهنگى و تربيتى كودكان مان بها بدهيم و در اين زمينه، وقت و پول هزينه كنيم.

روحيه عرفانى
يك بُعدى بودن، نقصانى براى انسان است. پيشوايان دينى ما در همه ابعاد، صاحب كمال بوده اند و در شيعيان خود نيز اين را مى پسنديدند.
خوف از خدا، چشمانِ اشكبار، حالتِ نجوا و نيايش، زبانِ ستايشگر خدا، زندگىِ سراسر شكر نسبت به نعم الهى، نمازهاى با حال و ركعات بسيار در شبانه روز، بارها سفر پياده به حجّ خانه خدا رفتن، حضور مكرّر بر سر مزار مادر بزرگش حضرت خديجه عليهاالسلام و گريستن و دعا كردن براى او، نيايش ژرف و عاشقانه اش در پاى «جبل الرحمه» و دعاى وى در روز عرفه ـ كه از زيباترين و غنى ترين متون نيايشى عارفانه است ـ همه و همه، خبر از روح بلند عرفانى آن حضرت دارد.

پس، از اين بُعد حيات وى و توجّه به خدا و نيايش هاى شبانه و دعاهاى متضرّعانه سيدالشهداء نيز بايد الگو گرفت و بخشى از فرصت هاى روز و شب را به خلوت با خدا پرداخت. اگر در زندگى يك دوستدار و پيرو، اين جنبه مشهود نباشد، در تأسّى به آن اسوه معنويت و نيايش، كوتاهى كرده است.

جواد محدثی

پي نوشت:
1 ـ مقتل الحسين، مقرّم، ص 304.
2 ـ سفينة البحار، ج 1، ص 136.
3 ـ زيارت وارث (مفاتيح الجنان).
4 ـ اعيان الشيعه، ج 1، ص 597.
5 ـ موسوعة كلمات الامام الحسين(ع)، ص 328.
6 ـ ينابيع المودّة، ص 406.
7 ـ نفس المهموم، ص 135.
8 ـ بحارالانوار، ج 44، ص 367.
9 ـ حياة الامام الحسين(ع)، ج 1، ص 128.
10 ـ همان، ص 131

صفحات: · 2

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ثریا [بازدید کننده]
ثریا
5 stars

خیلی خوب بود

1392/08/19 @ 09:45


فرم در حال بارگذاری ...