با این 4 صفت از حادثه ها دور شویم

نوشته شده توسطرحیمی 22ام اردیبهشت, 1394


فرم در حال بارگذاری ...

متی ترانا و نراک

نوشته شده توسطرحیمی 18ام اردیبهشت, 1394

 

“مردی” را میشناسم

که غربتش به اندازه غربت همه بشریت سنگین و جانسوز است!

“آقای” بزرگواریست

که غم و غصه اش از سالها قبل آغاز شده…

از یک گودال خونین…

یا شاید قبل تر از آن!

از یک تشت خونین…

شاید قبل تر!

از یک محراب خونین…

شاید از یک کوچه تنگ…

یک چادر خاکی…

دلش تنگ است مولایم

اي عشق! بيا که سينه هامان شد چاک

«اين النّبأ العظيم؟»، گشتيم هلاک

چشمي که تو را نديده باشد کور است

خون شد دل ما، «متي ترانا و نراک»

 شاعر: جلیل صفربیگی

متی ترانا و نراک

طالب خون خدا متی ترانا و نراک
یابن مصباح الهدی متی ترانا و نراک
چه شود با تو کنم گریه سر قبر حسین
در مزار شهدا، متی ترانا و نراک

صبح جمعه ناله‌ام أین معزُّ الاولیاست
می‌زنم تو را صدا، متی ترانا و نراک
نیمه‌های دل شب کنار دیوار بقیع
دهم آهسته ندا، متی ترانا و نراک
میزند تو را صدا از سر نیزه‌ها هنوز
سر از بدن جدا، متی ترانا و نراک

چه شود ببینمت کنار بین الحرمین
سر و جان کنم فدا، متی ترانا و نراک
زخم قلب پسر فاطمه را مرهم نیست
بی ظهورت اَبدا، متی ترانا و نراک
چه شود از گل رویت بدهی یک صدقه
سر راهی به گدا، متی ترانا و نراک
چهره بگشا و ز آینۀ خونین دلم
زنگ محنت بزدا، متی ترانا و نراک
“میثم” از خون خدا با تو سخن گفت بیا
پسر خون خدا، متی ترانا و نراک

شاعر : حاج غلامرضا سازگار

 

نظر از: عمادی [عضو] 

چه زیبا بود
انشاء الله امام حق ظهور خواهد کرد و به این همه ظلمها پایان خواهد داد

1394/02/21 @ 02:04
نظر از: ناشناس [بازدید کننده]
ناشناس

سلام.وبلاگ خوبی دارید .کاش راجبه حوزه محدثه بیشتر توضیح میدادی راجبه موسس، مدیرئ و استیدش و درسهایی که تدریس میشن .ممنون

1394/02/20 @ 12:42
نظر از:  

به سلامتیه اون روزی که ..

تمام شیعیان پرچم یامهدی به دست دارند ..

مهدی میشه فرمان روای عالم ..

ماهم میشیم سربازان مهدی ..

مهدی میشه لیلی ..

و دنیا میشه مجنون ..

1394/02/18 @ 12:24
نظر از: دریاوآب [عضو] 

اللهم عجل لولیک الفرج/یاد جمکران افتادم/یاد نمازی که خوندم وشیرینی اون لحظه /کاش بازم قسمت شه

1394/02/18 @ 12:13


فرم در حال بارگذاری ...

تجلیل از شهدا و حفظ یاد این عزیزان یک فریضه است!

نوشته شده توسطرحیمی 17ام اردیبهشت, 1394

کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست

امّا درگیر جنگ سیاسى است، 

درگیر جنگ اقتصادى است، 

درگیر جنگ امنیّتى است

و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ درگیر جنگ است.

یعنى این را اگر کسى نداند، آن‌وقت خواب خواهد ماند؛

اگر کسى نداند خواب خواهد ماند.

همین‌قدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است،

باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چه‌کار میکند. امروز صحنه‌ى کشور این است.


بیانات در دیدار اعضاى ستاد کنگره‌ى بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
بسیار کار خوب و شایسته‌اى است این کارى که شما براى بزرگداشت شهیدان استانتان انجام دادید و ان‌شاءالله انجام خواهید داد. مسئله‌ى جنگ تحمیلى و عوارض آن - که از جمله، همین فداکارى‌ها و ایثارها و شهادتها است - یک مسئله‌ى عادّى نیست؛ یک مسئله‌ى متعارف و معمولى نیست؛ یک مسئله‌ى فوق‌العاده است. اگر درست نگاه کنیم، مجموعه‌ى حوادثى که در این سالها اتّفاق افتاد و این فداکارى‌هایى که جوانهاى ما کردند، میتواند یک ذخیره‌ى ماندگارى باشد براى همیشه‌ى انقلاب. نباید بگذاریم که این ذخیره بلااستفاده بماند؛ راهش هم همین است که یاد شهیدان زنده باقى بماند.
خب، البتّه در مناقب استان سمنان جناب آقاى شاهچراغى مطالبى فرمودند؛ بنده هم مذعن به این معنا هستم؛ واقعاً عقیده‌ام همین است که استان شما یک استان بسیار با برکتى است؛ مردم مؤمن، پایبند و شخصیّت‌هاى برجسته‌ى علمى و اجتماعى و سیاسى در این استان کم نیستند. خب، هم [در] دولت امروز، هم [در] دولت قبل، رؤساى جمهور از استان شما بودند؛ این را هم آقایان توجّه داشته باشند. گاهى اوقات بعضى از استانها حسادت میکنند، میگویند چرا از استان ما کسى به این مقامات [نمیرسد]؟ الحمدلله استان سمنان از جهات شخصیّت‌ها و افراد برجسته‌ى علمى و اجتماعى و سیاسى و جهاد و مانند اینها، یک استان برجسته‌اى است؛ در این تردیدى نیست.

...

به‌هرحال این کار کار باارزشى است؛ امروز کار تجلیل از شهدا و حفظ یاد گرامى این عزیزان یک فریضه است. بعضى‌ها میخواهند این را به فراموشى بسپرند؛ همان کسانى که با معارف انقلاب و آرزوهاى انقلاب و اهداف انقلاب میانه‌ى خوبى ندارند، با حفظ یاد شهیدان هم سرِ سازگارى ندارند و دوست نمیدارند. لکن مردم ما شهدا را دوست میدارند؛ به‌خاطر اینکه شهداى ما ایثار کردند؛ از حیات خودشان، از آسایش خودشان گذشتند؛ رفتند در میدانهاى نبرد و جان خودشان را تقدیم کردند. این چیز کوچکى نیست؛ این خیلى بزرگ است. در مقام توصیف، انسان میتواند حرفهاى زیادى بزند امّا در مقام عمل، عملْ کار همه نیست؛ ایمانهاى بالا، عزمهاى استوار و پولادین لازم است که انسان بتواند در این میدان وارد بشود و شهدا این کار را کردند. کارى که تا حالا کردید و گزارشش را دادید، خیلى خوب است؛ همین کارها کارهاى خوبى است؛ یعنى هم ضبط خاطرات اینها و تجلیل از یاد اینها و نام اینها، ترویج تصاویر اینها یا کلماتى که از اینها نقل میشود، کارهاى بسیار خوبى است. این فهرستى که شمردید در مورد اقداماتى که انجام گرفته، خیلى خوب است منتها هدفتان این باشد که معارف مربوط به شهادت و همان معناى ایثار و ایمان در مخاطبین امروز شما به معناى عمیق کلمه نافذ باشد.
مخاطبین همیشه یک‌جور نیستند؛ بله، بنده عقیده‌ام این است که جوان امروز از جوان دهه‌ى ۶۰ توانایى و همّت و عزم و ایمانش کمتر نیست؛ این اعتقاد من است براساس آشنایى و آگاهى و گزارش و مطالعه‌ى میدان؛ این را عقیده داریم منتها به این توجّه بشود که امروز جوان کشور ما در معرض تهدیدهاى خطرناک فکرى است. در دهه‌ى ۶۰ این معنا نبود، نه اینکه انگیزه نبود، انگیزه‌ى تخریب، دهه‌ى ۶۰ و امروز و دیروز ندارد، همیشه وجود داشته است و وجود خواهد داشت، [امّا] ابزار این‌قدر نبود؛ امروز ابزارها زیاد است، امروز این وسایل ارتباطى که وجود دارد که یک حرف و یک فکر غلط را میتواند به شکل وسیعى توسعه بدهد، آن‌روز وجود نداشت؛ امروز در اختیار همه هست؛ به اینها باید توجّه کرد. حالا شما اشاره کردید که در تلفن همراه فرض کنید که این اقدامات را کردید، خیلى خب؛ اینها خوب است؛ من اینها را نفى نمیکنم منتها نگاه کنید ببینید که چه چیزى است که میتواند دل این جوان را درگیر کند با مسئله‌ى ایمان، با مسئله‌ى ایثار، پایبندى او را عمیق‌تر و وابستگى او را به این فکر مستحکم‌تر کند، این را مطالعه کنید؛ این چیزى نیست که به‌آسانى انسان بتواند به آن دست پیدا کند. هم مخاطب را باید شناخت که امروز مخاطبین ما ده‌ها میلیون هستند که بسیارى جوانند؛ اعم از آنهایى که در دانشگاهند یا در دبیرستانند یا در فضاهاى دیگرى زندگى میکنند؛ اینها همه مخاطبان ما هستند، هم مخاطب را باید شناخت، ظرفیّتهاى او را باید دانست؛ هم چگونگى حرف‌زدن با مخاطب را باید یاد گرفت. این خیلى مهم است؛ ببینید چه چیزى را باید بگویید. شماها نیّتهایتان خیلى خوب است، در این تردیدى نیست؛ هم نیّتتان خوب است، هم تلاش و توانتان خوب است منتها بعضى از کارها هست که احتیاج دارد به اینکه  انسان با متخصّصین کار، با کسانى که در این زمینه تجربه دارند مشورت بکند؛ این را از یاد نبرید و ببینید چه‌جور میتوانید؛ حالا فعلاً شما در محیط استان فکر کنید؛ ایشان فرمودند استان کوچکى است، خیلى هم کوچک نیست؛ یعنى از لحاظ گستردگى، استان کوچکى نیست؛ حالا ممکن است کم‌جمعیّت باشد - خیلى پرجمعیّت نیست - امّا استان کوچکى نیست. مناطق این استان از لحاظ فرهنگ با هم متفاوتند؛ یعنى فرض کنید سمنان و شاهرود یک‌جور نیستند؛ شماها که اهل استانید، بهتر از من میدانید، من هم با استان شما آشنا هستم. شما ببینید با این مخاطبى که اهل این استان است و با تنوّع فرهنگى‌اى که در استان وجود دارد، چه‌جور میتوانید حرف بزنید و آن حرفى که باید بزنید چیست تا آن حرف تأثیر بگذارد؛ آن‌وقت این کنگره‌ى شما اگر این نتایج را بتواند به دست بیاورد، واقعاً یک کار برجسته خواهد شد؛ یعنى کار بزرگى خواهد شد. از آقایان علما استفاده کنید، از کسانى که تجربه‌ى مسائل ارتباطى دارند استفاده کنید و از بین این مسائلى که وجود دارد گزینش کنید. از هنر حدّاکثر استفاده را باید کرد؛ اشاره کردید به سرود؛ این خیلى مهم است. اگر بتوانید یک سرود زیباى اثرگذار خوش‌مضمون درست کنید، جورى که بچّه‌ها وقتى در کوچه راه میروند، از خانه به مدرسه میروند، زیر لبشان آن را زمزمه کنند، یک کار بسیار بزرگى کرده‌اید؛ یعنى استفاده‌ى از هنر به شکل صحیح؛ این کار شما را آسان میکند، تسهیل میکند. به‌هرحال باید تلاش کرد، باید کار کرد.
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست امّا درگیر جنگ سیاسى است، درگیر جنگ اقتصادى است، درگیر جنگ امنیّتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ درگیر جنگ است. یعنى این را اگر کسى نداند، آن‌وقت خواب خواهد ماند؛ اگر کسى نداند خواب خواهد ماند. همین‌قدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چه‌کار میکند. امروز صحنه‌ى کشور این است. اینکه ما میگوییم «جنگ فرهنگى»، «جنگ اقتصادى»، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرف‌دار احساس امنیّتیم، ما میخواهیم احساس امنیّت بشود؛ یعنى بگیر و ببند و بزن و بکوبى وجود نداشته باشد؛ همه احساس امنیّت بکنند؛ ما این را دوست میداریم؛ این منافات ندارد با آن حرفى که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژه‌ى ممکن با ما مبارزه میکند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابله‌ى با آن را پیدا کرد؛ انواع و اقسام شیوه‌ها هست؛ منتها حالا بعضى‌ها نمیخواهند این را بفهمند، نمیخواهند باور کنند، چون اگر چنانچه باور کنند تکلیف به گردنشان میگذارد؛ بعضى‌ها هم کشش آن را ندارند. امّا واقعیّت قضیّه این است؛ یعنى امروز در زمینه‌هاى مختلف - همان‌طور که عرض کردیم، هم در زمینه‌ى اقتصادى، هم در زمینه‌ى فرهنگى، هم در زمینه‌ى سیاسى - یک جنگى در کشور وجود دارد. وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق؛(۴) کسى که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۵) اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدى، نشانه‌ى این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر، شما ممکن است خوابت ببرد، [امّا] او بیدار باشد؛ این را باید توجّه داشت؛ لذاست که عرصه عرصه‌ى مهمّى است.
به‌هرحال ما تشکّر میکنیم از شما آقایانى که همّت کرده‌اید و تلاش کرده‌اید و این حرکت را راه انداخته‌اید؛ ده سال هم زمان خوبى است براى یک چنین کارهاى دامنه‌دار. آقاى شاهچراغى اشاره کردند که ده سال است کار میکنید؛ من خوشم مى‌آید از این کارهایى که با فرصت و با طمأنینه انجام میگیرد؛ اینکه حالا تَروچسب(۶) امروز تصمیم بگیریم و شش ماه دیگر بخواهیم راه بیندازیم، این نمیشود؛ باید با تأنّى و با طمأنینه باشد؛ خب با طمأنینه کار را انجام دادید، ان‌شاءاللّه که خداوند از شماها قبول کند و موفّق باشید.
 
منبع: http://www.leader.ir
۱) پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقایان حجت‌السلام‌والمسلمین سیدمحمد شاهچراغی نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه‌ی سمنان و سردار شاهچراغی فرمانده‌ی سپاه قائم‌آل‌محمد عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف استان سمنان به ارائه گزارش پرداختند.
۲) این کنگره در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۱۷ در سمنان گشایش مى‌یابد.
۳) این جملات به حالت مطایبه بیان شده است.
۴) نهج‌البلاغه، نامه‌ى ۶۲
۵) همان‌
۶) سریع، تند
نظر از: ابراهيمي [عضو] 

ما را کرمش داد زهرغصه نجات

بر معرفت و مرام سلطان صلوات


اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام خیلی ممنون لطف کردین

1394/02/17 @ 21:28
نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

امام خامنه ای (مدظله العالی)
شهادت، همیشه با ارزش است و فداکاری در راه خدا، همیشه کاری عظیم و ارجمند است.

1394/02/17 @ 12:43


فرم در حال بارگذاری ...

اینفوگرافیک | با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمی‌دارد!

نوشته شده توسطرحیمی 17ام اردیبهشت, 1394

 

«حرف زدن درباره‌ی فساد فایده‌ای ندارد. با دزد دزد گفتن، دزد از دزدی دست بر نمی‌دارد.» این عبارت مربوط به بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگران در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۹ است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیش از این نیز بارها با اشاره به فرمان هشت ماده‌ای مبارزه با مفاسد اقتصادی که در سال ۱۳۸۰ به سران قوا ابلاغ شده است، از مسئولین اقدام عملی در این زمینه را مطالبه کرده‌اند. در این اینفوگرافیک سرفصل‌های این فرمان هشت ماده‌ای مرور شده است.



http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/29617/C/13940215_0129617.jpg

 

نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

عالی است
موفق باشید

1394/02/17 @ 11:37


فرم در حال بارگذاری ...

آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند!!!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اردیبهشت, 1394

حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه94/2/16) در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور ضمن تبیین جایگاه بی‌بدیل آموزش و پرورش و همچنین نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در تربیت نسلی با ایمان، دانا، روشن‌بین، دارای اعتماد به نفس، پرنشاط و امیدوار، تحقق چنین اهداف والایی را در گرو اجرای منسجم و کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانستند و تأکید کردند:

مسئولان دولت به‌ویژه مسئولان اقتصادی باید نسبت به آموزش و پرورش و مسائل معیشتی معلمان نگاه ویژه و فراتر از دستگاه‌های دیگر داشته باشند و بدانند هرگونه هزینه در این مجموعه، سرمایه‌گذاری برای آینده و ایجاد ارزش افزوده است.
ایشان همچنین با اشاره به تهدیدهای اخیر مقامات رسمی آمریکا هم‌زمان با برگزاری مذاکرات هسته‌ای تأکید کردند: من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره‌کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و هم‌زمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.

رهبر انقلاب: همین چند روز گذشته دو مسئول رسمی آمریکا تهدید کردند که حمله‌ی نظامی می‌کنیم؛ اولاً که غلط می‌کنید. ثانیاً من در زمان رئیس‌جمهور قبلی آمریکا که تهدید می‌کرد هم گفتم که دوران بزن و دررو تمام شده/ ملت ایران کسی را که تعرضی بکند رها نمی‌کند.

ایشان با تأکید بر اینکه امروز دولت آمریکا، بی‌آبروترین دولت در جهان است، یک دلیل آن را حمایت صریح آمریکا از جنایات دولت آل سعود در یمن دانستند و گفتند: دولت آل سعود بدون هیچ توجیهی و تنها با این بهانه که چرا مردم یمن فلان شخص را برای ریاست قبول ندارد، سرگرم کشتار مردم بی‌گناه و زنان و کودکان در یمن هستند و آمریکایی‌ها نیز از این جنایت عظیم پشتیبانی می‌کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه آمریکا در میان ملت‌های منطقه هیچ آبرویی ندارد، خاطرنشان کردند:

آمریکایی‌ها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت می‌کنند اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح می‌کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: ملت مبارز و انقلابی یمن نیازی به سلاح ندارد زیرا همه‌ی مراکز نظامی و پادگان‌ها را در اختیار دارد، آنها به دلیل محاصره‌ی دارویی و غذایی و انرژی که شما ایجاد کردید نیازمند کمک‌های انسانی هستند ولی شما حتی اجازه‌ی ورود هلال احمر را نیز نمی‌دهید.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه راهی را که ملت ایران انتخاب کرده است، راه متین، مستحکم و خوش‌عاقبتی است، گفتند:

به توفیق الهی و به کوری چشم دشمنان، این راه به نتایج خود خواهد رسید و همه خواهند دید که دشمنان نخواهند توانست اهداف شوم خود را در مورد ملت ایران عملی کنند.

قسمتی از بیانات امام خامنه ای در دیدار با معلمان

نظر از: مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان [عضو] 

با سلام مطالب خوبی گذاشتین
موفق باشیدو التماس دعا

1394/02/17 @ 13:20
نظر از: مدرسه علمیه الزهراء(س) کلاردشت [بازدید کننده]
مدرسه علمیه الزهراء(س) کلاردشت

با سلام و عرض خسته نباشید.
ممنون از نگاهتون.
التماس دعا.
یاعلی (ع).

1394/02/16 @ 21:03


فرم در حال بارگذاری ...

مصاحبه : ویژگی های طلبه موفق از نظرخانم تجلّی (از اساتید برتر حوزه محدثه بروجرد)

نوشته شده توسطرحیمی 15ام اردیبهشت, 1394

لطفاً خودتان را معرفی کنید؟

 اینجانب شیدا تجلی هستم که حدود 2 سال است نام شناسنامه ای خود را به فاطمه تغییر داده ام به امید اینکه بتوانم رهرو فاطمه زهرا سلام الله علیها باشم و صاحب دو فرزند به نام های زهرا و طاهره هستم.

 


لطفاً سابقه تحصیل و تدریس خود را بیان کنید؟

اینجانب بعد از گرفتن دیپلم تجربی وارد دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی رشت شدم و به مدت 4 سال رشته کارشناسی مامایی را به اتمام رساندم و پس از آن وارد حوزه علمیه جامعه الزهراء قم شدم و لیسانس یا همان سطح دو را به اتمام رساندم و پس از آن کارشناسی  ارشد یا سطح سه حوزه را با معدل الف به پایان رساندم و حدود 8 سال است در دانشگاه آزاد اسلامی و حدود 3 سال است در حوزه علمیه محدثه شهرستان بروجرد مشغول به تدریس هستم و ان طور که یادم می آید اولین کلاس هایم را با توجه به مدرک قرآنی که داشتم برای بچه های مسجد محل زندگی ام برگزار میکردم و کم کم وارد  تدریس برای بزرگسالان شدم ولی همیشه از خدمت به محضر قرآن کریم لذت بردم و آن را افتخاری میدانستم که توفیق آن نصیب من شده است.

با توجه به اینکه شما قبلا در رشته دیگری (مامایی) تحصیل کرده اید چگون شد که وارد حوزه علمیه شدید؟

 یادگیری و تحصیل در همه علوم و اقسام آن برای انسان رشد ایجاد میکند و در اسلام به آن توصیه شده ولی یادگیری اشرف علوم که علوم الهی است مخصوصاً سفارش شده و تاکید خاصی روی آن شده و چون یادگیری این علوم مقدمه سعادت دنیوی و اخروی و ابدی انسان را فراهم می کند.

به گفته شاعر:

خواهی گر به کوی سعادت سفر کنی

باید که کسب دانش و فضل وهنر کنی

...

وچه دانشی از فهم علوم الهی و تفسیر قرآن و اخلاق قرآنی و الهیات و آشنایی با سیره و زندگی 14 معصوم که سعادتمندان واقعی دنیا و آخرت و الگویی ما شیعیان هستند وآشنایی با احکام و اعمال و عبادات روزمره که گاهی در شبانه روز بارها به هر کدام از آن اعمال نیاز مکرر پیدا میکنیم؛ بهتر است که انسان خود آن را از این سفره خانهءبزرگ الهی محروم نکند و به “قول امام خمینی(قدس سره الشریف) قرآن “مأدبةالله” است. از این رو احساس نیاز کردم که حتما از این علوم بهره مند گردم.شاید از رهگذر یادگیری این علوم بتوان یک شیعه واقعی برای اهل بیت عصمت و طهارت ، ان شاالله قرار بگیرم،شاید اگر هزار بار دیگر از خدایم عمر بگیرم حوزه علمیه را انتخاب میکنم چون عنایات ذوات مقدسه معصومین مخصوصا آقا صاحب الزمان (عج) به سربازانش و شاگردان مکتب اهل البیت را در حوزه علمیه تاج افتخاری بر سر تک تک طلبه ها میدانم و این را بزرگترین نعمتی میدانم که به تک تک طلبه ها داده شده که نمایندگان احیای مکتب اهل البیت(علیهم السلام) و قرآن کریم هستند.ذکر شیرینی های درس خواندن در حوزه اصلا در این مجال نمی گنجد؛ نمیدانم شاید اگر قبل از حوزه دروس دانشگاهی را نمی خواندم آنقدرطعم شیرین دروس حوزه کامم را شیرین و جانم راحلاوت نمی بخشید، خاطره ای یادم میآید :وقتی که کتاب تفسیر قرآن استاد شهید مطهری که جزء دروس تحصیلی حوزه مان بود به پایان رسید در حالیکه چشمانم از اشک خیس شده بود و قطرات اشک در صفحات پایانی کتاب،کاغذ کتاب را خیس کرده بود و با امضایی در صفحه آخر کتاب نوشتم استاد عزیز خداوند شما را در اعلی علیین جای دهد که کویر تشنه وجودم را از معارف قرآن و اهل البیت سیراب کردید و جان تازه به کالبد مرده وجودم بخشیدید، ای کاش همه ما طلبه ها بتوانیم آن قدر خودمان رشد کنیم که سالهای سال پس از رحلتمان هم جانهای تشنه علوم الهی با قلم زدن هایمان سیراب شود ان شاالله.

چگونه بین زندگی مشترک و تحصیل و پژوهش و تدریس (در زندگی شغلی و زندگی شخصی) خود توازن ایجاد کرده اید؟

 بسیار مشکل است؛ حقوق همسر،فرزندان،خانواده همسر و خانواده خودت بر دوشت سنگینی می کند و باید تلاش کنی که این حقوق ادا شود در عین حال درس خواندن، تدریس،پژوهش،تبلیغ هم بایستی انجام شود. نمیدانم ولی گاهی احساس می کنم خداوند به هر کس که دینش را یاری کند ، یاری میکند«…إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ينْصُرْكُمْ وَيثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» (محمد/7)

تبلیغ را از چه زمانی شروع کرده اید؟

من از همان سالهای اول طلبگی ام کار تبلیغ را شروع کرده ام و شاید اولین بار از مراسمی که در منزل یکی از دوستانم بود شروع کردم ولی اوائل برایم بسیار سخت بود؛ گاهی طرز نگاه مخاطبان از ناشیانه سخنرانی کردنم مرا آزار می داد و مرا برای همیشه از سخنرانی و تبلیغ پشیمان می کرد ولی وظیفه ای بر دوشم احساس می کردم که باید پیام قرآن و دین را به گوش انسانها برسانم تا بتوانم رضایت خدارا جلب کنم و امام زمانم را یاری کنم؛ آن وقت می توانم طلبه ای باشم که نام طلبه یعنی طالب رضای دوست را با خود حمل کنم و این نام پر مسئولیت را بر خود بگذارم؛ گاه می شد که چون در شهر محل زندگی مان کسی مرا به عنوان مبلغ نمی شناخت اگر همسایه هایمان چند روز روضه داشتند اعلام آمادگی می کردم برای مجلسشان سخنرانی میکردم و با هر زحمتی بود با وجود فزرند و شوهر خود را آماده می کردم و وقتی در برخی روضه ها شرکت می کردم و می دیدم یک مداح پیر سخنان نامفهومی بر زبان میآورد و زنان و دختران زیادی شاید یک ساعت در آن جلسه می نشستند و آن خانم یا آقا گاهآ کم سواد چند خط شعربعنوان روضه میخواند و میرفت این احساس مسئولیت برای سخنرانی و نشر معارف دین بیشتر روی شانه هایم سنگینی می کرد که چرا برخی روضه هایمان شور حسینی دارد ولی شعور حسینی اش کم است.چرا که بزرگان فرموده اند: شور و شعور حسینی باید در مجالس روضه همراه هم باشد تا دین در قالب این روضه ها از نسلی به نسل بعد منتقل شود. امام خمینی (قدس سره شریف)فرموده اند این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است . گاهی برخی مجالس روضه آنقدر برای من مذهبی کسل کننده و خسته کننده بود که خود را وقتی جای یک جوان بی تفاوت از نظر مذهبی می گذاشتم می دیدم شاید دیگر تا آخر عمر در هیچ مجلس روضه ای تمایل به شرکت نداشته باشم.

برای شروع کار تبلیغی یک طلبه چه پیشنهادی دارید؟

به نظرم باید قبل از شروع کار تبلیغی یک طلبه ابتدا تقوایش را تقویت کند و در انجام واجبات و ترک محرمات مصرّ باشد تا مصداق این آیه نباشد که “لم تقولون مالا تفعلون” یا به فرموده بزرگی که منتظر مصلح خود باید صالح باشد. من که موفق به این تقوا نشده ام ولی از طلبه ها میخواهم برای موفقیت در کار تبلیغ اول رابطه خود را با خدا اصلاح کند تا طبق آن حدیث معصوم( علیه السلام) خداوند هم رابطه آنان را با مردم اصلاح کند و سخنانشان را بر زوایای جانشان بشناساند و کار دوم یک طلبه مطالعات تفسیری وروایی، و کتب شهید مطهری و نهج البلاغه است. هرچه بیشتر مطالعه باشد راحتی کار تبلیغ برای یک مبلغ بیشتر است. خلاصه در کنار دروس عادی طلبگی برای تبلیغ باید وقت گذاشت تا ذخیره اطلاعاتی ذهن را بالا رود ،بزرگی فرمود از همان آغاز مطالعات چند دفتر بنام های مختلف مثلا دفتر نکات اخلاقی، دفتر نکات تفسیری، دفتر نکات روایی جالب، یا دفتر اندرزهای خاص هر معصوم قرار داده شود تا در طی مطالعات به هر نکته جالب توجهی که رسیدیم آن را در آن یاداشت کنیم و بعدا این دفاتر سرمایه عظیمی برای تبلیغ خواهد بود.

یک طلبه موفق باید چه ویژگی داشته باشد؟

 اول اخلاص؛ دوم تقوا؛ سوم صبر در برابر مشکلات تبلیغ و تحصیل؛ چهارم در نظر گرفتن حقوق اطرافیان چه هم کلاسی چه فامیل و چه خانواده؛ پنجم تبلیغ مکرر وبی وقفه؛ ششم آشنایی با فنون سخنوری و تبلیغ؛ هفتم مطالعات دینی و مذهبی؛ هشتم توسل به چهارده معصوم؛ نهم نترسیدن از سرزنش اطرافیان در این مسیر؛ دهم توکل.

 از خدامیخواهم  این ده ویژگی را اول از همه به خود من عطا کند،ان شا الله .

با توجه به جو جامعه و مشکلات خاص بانوان شما چه راهکاری برای ارتباط مبلغان با بانوان دارید؟

 به نظر من اگر مبلغی روی تقوا و اخلاق قرآنی کار نکرده باشد نمی تواند با هیچ کس ارتباط مناسبی داشته باشد چه برسد به آنکه روی او تاثیر بگذارد. یک مبلغ متقی ، با اخلاق خوب خود در دل هر جمعی از بانوان که قرار می گیرد جا باز می کند و روی آنها اثر می گذارد. ونکته دیگر اینکه در هر جمعی از بانوان که قرار گرفتیم متناسب با مشکلات آن قشر سخن بگوییم تا نیازهای اطلاعاتی شان را در آن برهه از زمان رفع کرده باشیم، بالاترین تقوا ،تقوای زبان است که از خدا می خواهم این تقوا را نصیب همه شیعان و مسلمین و بنده بنماید.

برای پر رنگ شدن نقش طلبه ها در جامعه شما چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟بازهم تکرار می کنم، تقوا و اخلاق خوب می تواند بالاترین تبلیغ برای طلبگی باشد. چرا که همه افراد خوب بودن و زیبا زندگی کردن را دوست دارند و اگر صاحب این خوبی و زندگی زیبا و آرامش یک طلبه باشد دوست دارند مثل او طلبه شوند.طلبگی مثل مدرک دانشگاهی نیست و این مسئله حدود 10 سال بیشتر است که کاملا از بین رفته و مدرک ها با هم فرقی ندارند این را بایستی با امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالای تحصیلی برای دختران جوان ذکر کرد.

به نظر شما یک طلبه چگونه می تواند هم در زندگی شخصی وهم در تحصیل و تبلیغ موفق باشد؟

 با قوی کردن ارتباط با اهل ابیت و مداحی برای آنها و مجلس گرفتن به نام آنان و خواستن از آنها که بین ما و خدای واسطه شوند تا بتوانیم این وظیفه ها رابه نحو احسن انجام دهیم؛ شاید به نظر حقیر اگر اهل البیت نبودند ما بیچاره دو عالم بودیم و این لطف خدا بر ماست همانطور که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم “ومن علینا بکم” یعنی به خاطر شما خداوند بر ما منت گذاشت. اگر قرآن را بخوانید در آنجا خداوند بخاطر بعثت پیامبر بر سر ما منت می گذارد که میفرماید خداوند منت دارد بر مومنان که رسولی میان آنان برانگیخت و بعد از پیامبر وجود مقدس معصومین علیهم السلام بر ما منت می نهند. معلوم است نعمتی بلاتر از این بر ما نیست، که ای کاش قدرشان را در لحظه لحظه زندگی بدانیم و از آنها مدد بخواهیم که هر لحظه به ما عنایت داشته باشند و در سختی ها به ما مدد برسانند و در میان آنان امام زنده و حاضرمان که جان عالمی به فدایش ، اگر مدال نوکری اش را بر دوشمان نهد یک کرشمه مهدوی اش را به دو عالم ندهیم ان اشاالله.

در آخر چه توصیه ای به طلبه ها دارید؟

” ان اکرمکم عندالله اتقیکم” قبل از طلبه شدن خداوند از ما با تقوا شدن را خواسته یک طلبه بی تقوا به درد امام زمانش نمی خورد چون این چیزی است که به طلبه ارزش می بخشد و او را مفید و موثر می کند. از طرفی در جامعه امروز که برخی این قشر را به هر نحوی مورد آزار قرار می دهند یک طلبه باید مجهز به سلاح حلم و بردباری باشد همانطور که امامان معصوم علیهم السلام در برخورد با افراد تند و جاهل از خودشان صبر نشان می دادند و به این شکل انان را جذب خود می کردند.

 نکته بعد داشتن مناجاتهای روزانه و شبانه با خداوند و ائمه معصومین تا با این صلاح، روح و جان خود را مصفا کند تا بتواند صفایی به جانهای خسته و آزرده بچشاند. نکته بعد داشتن دغدغه تبلیغ و یادگیری فنون سخنوری و مداحی و شرکت در کلاسهای مربوطه است. برای یک طلبه بعد از سخنرانی کاری مهمتر از مداحی نیست، به نظر من اگر یک طلبه تقوا و اخلاص داشته باشد خداوند خودش موقعیت های خوبی برایش ایجاد می کند چراکه میفرماید:

« وَمَنْ يتَّقِ اللَّهَ يجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيرْزُقْهُ مِنْ حَيثُ لَا يحْتَسِبُ »(الطلاق2/3)

یعنی از جایی که گمان نمی برد به او روزی می رساند و اگر کسی بر خدا توکل کند برایش کافی است .

در پایان از خدا میخواهم همه ما را به سلاح تقوا و اخلاص و علم و ایمان مسلح بفرماید و توفیقات مادی و معنوی برهمه مسلمین و شیعیان بیفزاید. و مدال سبز نوکری و سربازی آقا صاحب الزمان روحی فداه را بر دوش تک تک طلبه ها قرار دهد. ان شاءالله

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.5 stars
(4.5)
نظر از: آ.ن - ثقلین [عضو] 

سلام
بسیار ممنون از مطالب زیبا و مفیدتان

1395/10/06 @ 04:45
نظر از: زینب امیرزاده. بروجرد [بازدید کننده]
زینب امیرزاده. بروجرد
5 stars

سلام. ممنون از استاد عزیز،خانم تجلی محترم. ممنون از مطالب مفیدتون

1395/06/31 @ 15:32
نظر از: موسوی2 [عضو] 
4 stars

تشکر عالی بود
خدا حفظشون کنه

1394/12/22 @ 19:33
نظر از: مرجان محمدبیگی [بازدید کننده]
مرجان محمدبیگی

با سلام دوست من
من مرجان محمدبیگی از دوستان کودکی در پایگاه شکاری هستم خوشحال میشم با هم در تماس باشیم
09124386502

1394/05/28 @ 21:33
نظر از:  

سلام علیکم
آفرین بر این همت والا،آرزوی موفقیت روز افزون برایشان داریم
خداوند توفیق آموختن احکام الهی را برای ما نیز عنایت بفرماید

1394/02/17 @ 10:54
نظر از: مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود [عضو] 

با عرض سلام
آفرین بر سرکار خانم فاطمه تجلی، ممنون از شما بخاطر جای دادن این گفتگو در وبلاگتان، طلبه ای که با عشق و انگیزه در راه تبلیغ قدم بگذارد حتما مورد تایید خداوند و امام زمان (عج) واقع خواهد شد.هر کسی طلبه می شود و لی طلب ماندن دشوار است! خداوند یاریمان دهد. انشاءالله
یا علی (علیه السلام) مدد

1394/02/16 @ 08:35
نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

سلام
ممنون از مطلب مفیدتون
توصیه ای که آخر مطلب بود خیلی ارزشمند بود، انشالله که عامل باشیم

1394/02/15 @ 12:35
نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

کار جالبی است
ما قبلا نمونه این کار را در نشریه حوزه انجام داده ایم
در فضای وبلاگ کار قشنگی است

موفق باشید

1394/02/15 @ 11:50


فرم در حال بارگذاری ...

اسوه صبر

نوشته شده توسطرحیمی 14ام اردیبهشت, 1394

 

اشک های پیامبر صلی الله علیه و آله

این زلال ترین عطوفت جاری خداست که اینک در دانه دانه اشک پیامبر صلی الله علیه و آله روان گشته است و بر قنداقه زینب نورسیده می چکد؛ زینبی که نه از مخلوط عقل و عشق که گویی از عشق محض آفریده شده تا یکسره ساغر خونین عشق را به دست گیرد و عصاره همه رنجهای خلقت را بچشد. اینک پیامبر صلی الله علیه و آله قنداقه این غنچه تازه شکفته در بوستان اهل بیت را در آغوش گرفته و می گرید. نگاه مهربان پیامبر صلی الله علیه و آله، روح آسمان شدن در جسم کوچک او جاری می کند. پیامبر صلی الله علیه و آله کودک را در آغوش گرفته، به سینه می چسباند؛ صورت بر صورت او می نهد و اشک می ریزد. گویی می بیند آن بیابان خشک و رنج هایی را که این دریای صبر تحمل می کند.

زینت پدر

نوزاد نورسیده علی علیه السلام از سوی خدا و به اشاره جد بزرگوارش، پیامبر صلی الله علیه و آله، زینب نام گرفت. علی علیه السلام، شگفت ترین و شیرین ترین نشانه خلقت خدا و فخر دو عالم، اینک به او فخر می کند. زینب در لحظه لحظه زندگی پردردش و در صبوری ها و خروشیدن ها می نمایاند که لایق چنین نامی است و سزاوار چنان مقامی. او نه زینت پدر که زینت خلقت است.

تجسم صبر

صبر اگر می خواست مجسم شود، بهتر از تو نمی یافت. چه می گویم؟ صبر کودکی است که در کنج زندگی پررنج تو به شاگردی نشست. ای کعبه همه سختی ها و ای مادر همه رنج ها، صبر قطره کوچکی از باران مکارم اخلاق بود که بر دریای تو بارید. این کاسه گلی ماست که به اندک رنجی لبریز می شود. کاسه صبر تو از وحی است، از خداست. چگونه پر شود که بی انتهاست. زینبا، خلقت همیشه در تحیّر صبوری تو خواهد ماند.

...

رضای پروردگار

زینب باید برادرش را وداع گوید. دل از برادرش، مولا و مقتدایش و تنها بهانه زندگی اش، برکند و اندکی بعد، دست زیر پیکر پاک برادر برد، خونش را به آسمان بپاشد و بگوید: «خدایا این قربانی را از ما، خاندان وحی، بپذیر». با این کار بندگی کردن و راضی بودن به رضای پروردگار را معنا کند. و امروز، روز رحلتش، برادرش حسین است که بهشتِ آغوش می گشاید و آمدن خواهر را انتظار می کشد.

نماز شب نشسته

پوسته سیاه شب، جسم بی روح و خشک زمین را سخت در برگرفته است. اما در خرابه ای، روزنه ای تا انتهای آسمان نور می افشاند. در خرابه ای کنار سیاه ترین قصر. شب چقدر به شام بلا نزدیک است و این خرابه کوچک چقدر بزرگ و نورانی شده است. قامت خمیده زینب سلام الله اینک به نماز شب نشسته است، گرچه گرسنگی و تشنگی و خستگی توان ایستادن از او گرفته است. زینب سلام الله قامت شکیبایی و بندگی و پرهیزکاری را راست کرده است و تسبیح پروردگار می گوید. این نماز شب یادآور نماز شب نشسته فاطمه است که اینک در آینه دختر به تصویر آمده است. عجبا که شباهت این دختر به مادر تا کجاست. سلام و درود بیکران خدا بر فاطمه سلام الله و دختر داغدیده اش.

عصاره خوبی ه

خدا تو را از چه لبریز کرده است ای دردانه علی، که هرچه نگاه هست تا انتهای خلقت بر آینه وجود تو خیره خواهد ماند؟ تو چنان از صبر لبریزی که سختی هایی چنین، چون قطره ای آرام در دریای وجودت فرو می نشیند و تو را به تلاطم نمی افکند. تو آن قدر با عبادت عجین شده ای که فرشتگانِ سال ها به عبادت ایستاده، پیش نماز شبت قامت خم می کنند. آن قدر از خروش و شجاعت بهره برده ای که خطبه هایت در مجلس دشمن، دل سنگ را به لرزه می اندازد. رحمت بی پایان الهی بر تو ای عصاره همه خوبی های عالم.

مایه حیات اسلام

ای مادر همه رنج ها و مصیبت ها، قطره قطره اشک های تو ترجمه عشق و وفاداری به ولایت است؛ معنای رضای خداست؛ نمود حرمت آل الله است و مایه بقای عاشورا. اشک های تو از کودکی تا عاشورا که محور دردها بودی و کاروانسالار غم و اندوه، همواره زلال آبیاری درخت اسلام بود.

پس از عاشور

چند سالی از داغ عاشورا می گذرد؛ داغی که هر صبح تازه تر می شود و هر شب جان دوباره می گیرد؛ داغی که نه سوزشش التیام می یابد و نه خاطره اش به فراموشی می رود. و زینب سلام الله که در هر لحظه این چند سال، عمری رنج و اندوه را دوره کرده است، امروز مشتاقانه به سوی بهشت بال می گشاید. چشم به دیدار اهل بیت روشن می کند و این دنیای فانی را در حسرت نگاه مهربانش به ماتم می نشاند. خدایش دریای مهر بر او جاری کند.

استاد عفاف

زینب سلام الله خلاصه صبر، زبان گویای عاشورا، ترجمان دین داری و وفاداری به ولایت، آمد تا در کنار صبوری ها، فداکاری ها، خطبه خواندن ها و حماسه آفرینی ها، معلم وقار و متانت و استاد عفاف و حیا باشد؛ آمد تا سرمشق همه زنانی باشد که دل از نور ایمان روشن دارند و قلب از زنگارها پاک. آمد تا سرمشق همه زنان و مردان آزاده ای باشد که روح پاکدامنی در جسم جامعه می دمند و به دین داری جان زنده می بخشند. رحلت جانسوز ام المصائب، عقیله بنی هاشم، زینب کبری سلام الله بر همه پیروان آن حضرت تسلیت باد.

آموزگار جوانمردی

امروز فرصتی است تا چشمهایمان بگرید و در زلال خویش، روح خسته از هواهای نفسانی را از نشاط ایمان سرشار کند. امروز فرصتی است تا دل هامان به یاد اسوه عشق و صبر و معرفت تکانی بخورد. امروز فرصتی است تا در کلاس اخلاص زینبی بنشینیم و بردباری بیاموزیم و از خورشیدی نور بگیریم که از پس پرده عفاف، جوانمردی به عالم آموخت. امروز فرصتی است تا به انگیزه رحلت زینب کبری سلام الله دل هامان را از زلال معرفت سیراب کنیم و چشمهامان را عفت بیاموزیم.

ننگ ابدی

نام اسلام با نام عاشورا حیات می گیرد و نام عاشورا با نام زینب کبری سلام الله. این، زینب سلام الله بود که مظلومیت اسلام و ولایت را فریاد زد و خون سرخ حسینی را در شریان جامعه جاری کرد. او بود که ندای پیروزی دین را در مجلس ستمکارترین مردان آن روز بلند کرد و فریاد زد: «ای یزید، اینک هر ترفندی داری بکار گیر، هر نیرویی می توانی برانگیز، هر کوششی می خواهی بکن، لیکن به خدا سوگند که هرگز نخواهی توانست خاندان وحی را نابودسازی و قرآن را براندازی و محو کنی. و این ننگ هیچ گاه از تاریخ زندگی تو پاک نخواهد شد». این فریاد پیروزی چنان آتشین بود که غرور یزید را درهم شکست و به او جرأت اعتراض نداد.

با زلال اشک

به یاد رحلت بانوی گرانقدر عالم اسلام، عقیله بنی هاشم، زینب کبری، اشک هامان جاری است و گاه این گریه دل را نیز تکان می دهد. امّا این تکان تا کجاست و زلال این اشک ها تا کجا قلب هامان را می شوید؟ آن قدر هست که آینه دل را شفاف کند؟ من و تو ای خواهر مسلمان، آیا آنقدر به یاد زینب سلام الله هستیم تا یاد نماز شبش، سحرگاه بیدارمان کند؟ یا به یاد قرآن آموختنش قرآن به دست گیریم و به تفسیرش بنگریم؟

وصال یگانه

اخلاص را، ایمان به خدا را از کودکی در قلب تو حک کردند؛ آنگونه که در شمارش هم زبان به یکتایی او گشودی و از غیر سرباز زدی و سپس از کودکی تا کهولت از عزیزترین ها دل کندی و بهترین ها را وداع گفتی و در آخر تو ماندی و آن یگانه ای که مخلصانه یگانه اش می خواندی. تو و آن یکتای مهربانی که از جام صبوری اش تو را نوشاند. و امروز ای زینب، همان یکتای سراسر مهر، تو را به وصال خود فرا می خواند. گوارا باد بر تو این وصال شیرین با معبود یگانه و این وداع ابدی با دنیای پر درد و رنج.

پاسخ سرزنش

در مجلس ابن زیاد غوغایی است. مردم گرد آمده اند. سرهای شهدا را وارد مجلس کرده اند و نیز کاروان غریبان را با غل و زنجیر! ابن زیاد سرمست از غرور رو به زینب کبری سلام الله کرد و با سرزنش گفت: «کار خدا با برادرت حسین را چگونه دیدی؟» و زینب در بند اسارت، مصیبت دیده و داغ فراق چشیده پاسخ داد: «جز زیبائی ندیدم؛ آنان گروهی بودند که خدا برایشان شهادت را نوشته بود پس به قتلگاه خود شتافتند. اما تو دادگاهی در پیش داری و باید به کارهایت پاسخ دهی. و آن روز ای پسر زیاد، چه پاسخی توانی داشت؟»

نکوهش ستمکاران

کاروان عشق، غریبانه به شام بلا رسیده است. چند روزی است که مصیبت شهادت برادران، فرزندان و دیگر عزیزان، دل سوخته زینب سلام الله را مدام آتش می زند. ساعتی نیارمیده است؛ یا به تیمار بیمارش سرگرم بوده یا کودکان را به سامان آورده است یا برای دفاع دین با زبان جنگیده است. اینک در مجلس یزید چقدر خسته است و چقدر دل سوخته؛ اما خستگی و دل سوختگی موجی نیست که دریای صبر زینبی را متلاطم کند و یا زبان برّان او را در دفاع از دین به لکنت اندازد؛ سپس در برابر یزید ستمکار و میگسار زبان به خطبه می گشاید: «ای یزید، اگر اکنون این حوادث تلخ مرا مجبور ساخته تا با چون تویی هم سخن شوم، بدان که من قدرت تو را بس ناچیز می شمرم و تو را پست تر از آن می دانم که نکوهشت کنم یا زبان به سرزنشت باز کنم. به زودی خواهی دید که زیان کرده ای. اینک بنگر که آیا این تصمیم تو جز سفاهت چه بود و حال آنکه روزگار قدرت تو همین چند روز بیش نیست». شهامت زینب کبری و خروش کلامش مجلس یزید را دگرگون ساخت و کار را بدانجا رسانید که یزید به عذرخواهی برخاست و زبان به ندامت گشود و این نبود مگر همان رسالت عاشورایی که زینب سلام الله بر عهده داشت.

ایمان قلبی

ایمان استواری که زینب سلام الله به معبود یگانه دارد و اطمینانی که او بر سخن حق و برتری ولایت احساس می کند، از او شیرزن شجاعی می سازد که با جرأت تمام در برابر یزید فریاد برمی آورد: «ای یزید، آیا خیال کرده ای اینکه روزگار را بر ما تنگ کرده ای و جهان را تیره ساخته ای و ما را چون اسیران در شهر گرداندی به آن معنی است که ما را نزد خدا منزلتی نیست و تو نزد خدا کرامتی داری؟ سرجای خود بنشین و بازهم بنشین که هرگز چنین نیست. به خدا سوگند، تو فقط پوست خود را کندی و کالبد خود را دریدی و خود را خوار ساختی و این ننگ هرگز از زندگی تو پاک نخواهد شد».

زینت سلام الله حماسه آفرین

افتخار جامعه زنان همین بس که شیرزنی حماسه آفرین چون زینب کبری سلام الله از میان آنان به پاخاسته است. زینبی که تاریخ هرگز نام او و حماسه های او را از یاد نخواهد برد. حماسه ای که زینب آفرید و مبارزه ای که او در برابر ظلم و ستم زمانه انجام داد، تاریخ کمتر به خود دیده است. خدا او را برای عاشورا آفریده بود و او حماسه عاشورایی اش را برای بقای اسلام آفرید. رحمت بی پایان خدا بر او که افتخار عالمیان است.

با کاروان عشق

امشب آخرین شب ماندن است. فردا باید سفر عشق آغاز شود و زینب سلام الله در برابر شوهرش، عبدالله بن جعفر طیّار، به تقاضای رخصت نشسته است تا پابه پای برادر عازم شود. و عبدالله که می داند گفتن «نه» بهانه مفارقت جان از بدن زینب سلام الله است، «نه» نمی گوید. زینب سلام الله پا در کاروان عشق می نهد و عبدالله شاید برای بقای فرزندان بنی هاشم یا به دلیلی دیگر می ماند، در حالی که نگران مولایش حسین علیه السلام است. او، دل با کاروان همراه دارد و برای اثبات این عشق دو فرزندش، محمد و عون، را با کاروان رهسپار می کند. رحمت ابدی حق بر آنان که مهر حسین علیه السلام را در سینه داشتند.

وفاداری به مول

ابن عباس، صحابی وفادار حضرت که اینک اصرارش در منصرف ساختن امام علیه السلام بی نتیجه مانده است، از امام می خواهد که در سفر شهادت، زنان و دختران را با خود همراه نکند. پاسخی که ابن عباس در برابر این خواهش می شنود نه از امام که از عقیله بنی هاشم، خواهر امام است که می فرماید: «ابن عباس، آیا می خواهی که بزرگ ما، سرور ما و مولای ما تنها برود و ما را بگذارد؟ نه، به خدا قسم که ما با او زنده ایم و با او می میریم؛ چرا که روزگار جز او را برایمان باقی نگذاشته است». و این گونه بانوی قهرمان کربلا، وفاداری به ولایت و عقیده را به تصویر می کشد. رحمت و درود خدا بر او و بر برادر بزرگوارش باد.

کلام آتشین

پافشاری بر عقیده و ارزش ها در زینب کبری سلام الله تا آنجاست که در میان غل و زنجیر اسارت، پس از آنکه با شترهای بی محمل در شهر گردانیده شد و استهزا و سرزنش فراوان شنید، در مجلس ابن زیاد، وقتی ابن زیاد گفت: «سپاس خدای را که شما را مفتضح نمود و دروغتان را آشکار کرد»، فرمود: «سپاس خدا را که ما را بزرگ داشت به پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله و ما را طاهر گردانید از هر بدی و آلودگی. پس همانا که فاسقین رسوا می شوند و فجّار دروغ می گویند و ما نه فاسقیم و نه فاجر». ضرباتی که زینب سلام الله با کلامش بر دهان ظلم می کوبد نشانه های پیروزی خون بر شمشیر است.

مادر دو شهید

زینب کبری سلام الله مادر دو شهید از شهدای کربلا به نام های محمد بن عبدالله و عون بن عبدالله است. او با دست خود لباس جنگ بر تن دو فرزندش پوشانید و هر دو را در رکاب مولایش حسین علیه السلام به شهادتگاه فرستاد. او پس از شهادت فرزندان به سوگ آنان ننشست؛ چرا که این دو قربانی را برای آن مرد بزرگ بسیار کوچک می دید و نگران آن بود که با اشک او در دل مولایش شرم یا اندوهی راه یابد و او که سراپا عشق حسین علیه السلام بود، اینک آرام به خیمه پناه برده تا با برادر روبرو نشود. شگفتا از این عشق! و شگفتا از دریای معرفتی که در وجود او جاری است!

زینب گونه ها

امروز مادران شهیدان در سوگ مادری به ماتم نشسته اند که دو فرزندش را در راه دفاع از دین و ولایت رهسپار شهادت کرد. شهادت عقیله بنی هاشم، زینب کبری را به همه مادران شهیدان تسلیت می گوییم. به همه آنان که به آینه وجود او چشم دوختند و خالصانه او را سرمشق خود قراردادند و با دست خود غنچه های بوستان زندگیشان را به دین و ولایت تقدیم کردند. همه آنان که در دریای معرفت زینبی غرق شدند و به مروارید عشق بر ولایت دست یافتند. همه آنان که خود را به پرده حیای زینبی آراستند و زینب گونه، فریاد دفاع از دین سر دادند و همه آنان که اینک زینب گونه مظلومیت خون شهدا و پیروزی همیشگی دین را فریاد می کنند. مژده باد آنان را بر چنین سرمشقی که انتخاب کردند. بشارت باد آنان را بر چنین راهی که برگزیدند.

دریای مصیبت ه

تاریخ شیعه، تاریخ مظلومیت و مصیبت است. روزی در عزای رسول خدا صلی الله علیه و آله، روزی در ماتم شهادت خیرالنسا سلام الله، روزی در اندوه غربت و شهادت، علی علیه السلام روزی در عزای شهادت غریبانه حسن علیه السلام و روزی دیگر در ماتم عاشورا و حسین علیه السلام. اما تو ای زینب، ای جگرگوشه رسول خدا صلی الله علیه و آله، ای دردانه علی علیه السلام، ای میوه دل زهرا سلام الله، رحلت تو تکرار همه مصیبت هاست؛ مرور همه رنج ها و ماتم هاست؛ تجلّی لحظه لحظه عمر پر از اندوه توست. نام تو تجلی نام اهل بیت است و یاد غربت تو، یادواره مظلومیتهای بی پایان اهل بیت. گویی تو آیینه تمام نمای مصیبت های خاندان عصمت و طهارتی. درود و سلام بی پایان خدا بر تو و بر اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله.

بهترین ها

عالم از آغاز آفرینش در انتظار شما بود. دنیا همیشه دل به گوهر وجود شما خوش خواهد داشت و گرد محور عشق شما خواهد چرخید که شما اهل بیت بهترین اید و تو ای زینب، بهترین خواهری. چنان که پیامبر فرمود: «حسین بهترین پدر، مادر، برادر و خواهر را دارد». و تو ای زینب، در گام به گام زندگی ات نشان دادی که به راستی بهترین خواهری. سلام و درود خدا بر تو و بر برادرت حسین علیه السلام و بر خاندان وحی علیه السلام.

حماسه کربلا

حماسه کربلا و قیام امام حسین علیه السلام دو مرحله مهم دارد: مرحله نخست آن اعتراض امام حسین علیه السلام به ستمکاری و کج روی ها بود که سرانجام منجر به شهادت آن حضرت شد؛ مرحله دوم کشاندن این حماسه از سرزمین کربلا به دیگر نقاط جهان و تعمیم آن به تمامی زمان ها و سرزمین ها بود. این مرحله را حضرت زینب، شیرزن کربلا، رشیدانه انجام داد. آن حضرت با زبان علی گونه خود و افشای توطئه های یزید، انقلاب عاشورا را عالم گیر کرد.

آیت الهی

علامه سیدعبدالحسین شرف الدین(ره) فرموده اند: «بزرگوارتر، کریم تر و نجیب تر از زینب سلام الله دیده نشده است. او نشانه ای از نشانه های الهی بود. زینب سلام الله در تیزفهمی، صفای نفس، لطافت حس، قوت قلب، شجاعت و شهامت، استواری و استقامت بی نظیر بود».

در آغوش نبوت

علامه شیخ جعفر نقدی درباره حضرت زینب سلام الله فرموده اند: «پرورش زینب، این گوهر گران بها، در آغوش نبوت بود. زینب سلام الله در خانه رسالت بالید. شیر وحی از مادرش زهرای بتول سلام الله نوشید و به دست پسر عم رسول خدا صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیه السلام، کرامت فرا گرفت. زینب پرورش آسمانی یافت و تربیتی روحانی. تن پوش فاخر شکوه پوشید و ردای پاکدامنی بر تن کرد».

پرستنده آل علی

عبادت از بالاترین درجات بندگی است و پیشوایان معصوم علیه السلام مرتبه والایی در پرستش دارند. از حضرت رسول تا حضرت مهدی(عج)، همه با خدای بزرگ انس و الفتی ویژه داشته اند و بهترین لحظاتشان هنگامی بوده است که در خلوت با خدای خود به راز و نیاز می پرداختند. زینب سلام الله نیز بخشی از شب را به عبادت می پرداخت و در دوران حیات خود هیچ گاه شب زنده داری را ترک نکرد. آن چنان عبادت می کرد که او را عابده آل علی (پرستنده آل علی) نام دادند. امام سجاد علیه السلام فرموده اند: «در شب یازدهم عاشورا هم نماز شب زینب کبری سلام الله ترک نشد و نشسته نماز خواند».

تندیس پاکدامنی

علامه مامقانی(ره) درباره حضرت زینب سلام الله فرموده اند: «زینبی می گویم، زینبی می شنوی! اما چه می دانی که زینب کیست؟ او دارای صفات پسندیده بوده است؛ چندان که احدی از زنان، جز مادرش، دارای چنین صفاتی نبوده و نیستند. چنان که در موردش گفته می شود زینب، صدیقه صغری سلام الله است. زینب سلام الله در حجاب و عفاف، یگانه زنی است که احدی از مردان او را در زمان پدر و برادرانش تا زمان واقعه عاشورا ندیده بود».

سخن علامه سید محسن امین درباره حضرت زینب سلام الله

علامه سیدمحسن امین درباره حضرت زینب سلام الله می فرمایند: زینب کبری سلام الله از زنان با فضیلت است و فضایلش مشهورتر از آن است که بیان شود. خرد، استواری و بلاغتش نیازمند گفتن نیست؛ چرا که همه اینها از خطبه ای که در کوفه و شام ایراد فرموده بود به خوبی معلوم است. آن گونه که گویا از زبان پدرش علی علیه السلام سخن می گوید. البته از زینب سلام الله عجیب نیست؛ زیرا او از شاخه های درخت نبوت و از خاندان هاشمی بود. جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش علی مرتضی علیه السلام و مادرش زهرای بتول سلام الله و برادرانش حسن علیه السلام و حسین علیه السلام است.

شجاعت

از ویژگی های برجسته زینب سلام الله شجاعت است؛ شجاعتی علی گونه که در عاشورا نیاز بود. اگر ذره ای ترس و وحشت از حکومت طاغوتی و ستمگر یزید داشت، نمی توانست پیروز شود. شجاعت زینب سلام الله باعث شد تا پرده از جنایات یزید ستمگر بردارد. شیرزن خاندان آل علی چنان با صلابت ندا سر داد که کاخ سلطنت امویان ستمگر از جای کنده شد.

تبعید بعد از اسارت

روح متلاطم زینب سلام الله از توفان ها عبور کرده بود و از دریای آتش گذشته بود. اندیشه و زبان او آگاهی بخش بود و مردم جرعه نوش چشمه دانش او بودند. نهضت بیداری در مدینه آغاز شد. نهضتی که ریشه اش خون پاک حسین علیه السلام و یارانش و پاسدارنده و تبیین کننده اش زینب سلام الله بود. شعله های بیداری افروخته شده بود و آتش نهضت مدینه شعله ور بود. حاکم مدینه برای یزید نامه ای نوشت و آنچه پیش آمده بود توضیح داد. یزید دستور تبعید زینب را داد.

القاب و نام های حضرت

حضرت زینب سلام الله به واسطه کمالات و شایستگی های بسیاری که داشتند، القاب و نام های گوناگونی همچون صدّیقه، موثّقه، عارفه، فاضله، کامله و عابده خاندان علی علیه السلام دارند. او را عالمه غیر معلّمه ـ دانشوری که استاد ندیده است ـ و عقیله بنی هاشم هم می گفتند.

چگونگی تربیت و پرورش حضرت زینب سلام الله

حضرت زینب کبری سلام الله در بین خاندان رسالت و در خانه شریف امام علی علیه السلام به دنیا آمد و در دامان پر مهرحضرت زهرا سلام الله بزرگ شد. پرورش قُدسی آن حضرت در خانه ای بود که ایمان و پرهیزکاری و شجاعت وعفاف در آن موج می زد. در واقع پنج تن آل عبا مربیان آن حضرت بودند و پرورش او را به عهده داشتند. از این رو، از چنین بانویی چندان شگفت نیست که مصیبت های کربلا و پس از آن را آن گونه تحمل کرده دلاورانه دربرابر ستمگران بایستد و شکوه و شوکتشان را به سُخره گیرد و با افشای جنایت های ستمگران اموی، آنها را رسوای زمین وزمان سازد.

سخنوری و شجاعت حضرت زینب

عمر ابونصر، دانشمند لبنانی، در کتاب فاطمه دخت پیامبر می نویسد: «کاملاً روشن است که زینب سلام الله دخترفاطمه زهرا سلام الله، در میان خاندان پیامبر، از شجاع ترین و سخنورترین افراد بود و فصاحت و بلاغت بسیاری در کلامش داشت. شهرت حضرت زینب سلام الله، به خصوص، پس از ماجرای کربلا و وقایع بعد از آن است که در آن، زینب اوج دلاوری، نترسی، استواری و بلاغت خود را نشان داد».

زینب بانوی نمونه

حسن قاسم پژوهشگر عرب در کتاب حضرت زینب می نویسد: «بانوی پاک و بزرگوار، زینب دختر امام علی بن ابیطالب علیه السلام و خواهر حسنین علیه السلام، از خانواده ریشه داری بود و گوهر ارجمند، روح کامل و جان پاکی داشت.گویی در قالب و ساختاری آفریده شده بود که به فضایل و نیکی ها عطرآگین شده بود. هر کس در آثاروجودی و زندگی آن بزرگوار تحقیق کند، در برابر خود زنی را می بیند که نُماد حق، فضیلت، شجاعت،جوانمردی، فصاحت، قدرت روحی و پاکی و پرهیزگاری است».

نیابت خاص حضرت زینب سلام الله

شیخ صدوق(ره) می فرماید: «حضرت زینب سلام الله، از برادر بزرگوارش سیدالشهدا علیه السلام نیابت خاص داشت و پس از شهادت سالار شهیدان علیه السلام، تا هنگامی که امام سجاد علیه السلام در بیماری بود، مردم در مسائل حلال وحرام به آن بانو رجوع می کردند».

حضرت زینب سلام الله از راویان حدیث بود

شیخ طبرسی می گوید: «حضرت زینب سلام الله روایات بسیاری از مادر گرامی اش نقل کرده است. هم چنین گفته اند:ایشان از پدر و مادر و برادران بزرگوارش و نیز از ام سلمه و ام هانی و برخی از زنان حدیث نقل کرده است واز جمله راویانی که از او حدیث شنیده و نقل کرده اند می توان به ابن عباس، امام سجاد علیه السلام، همسرش عبداللّه بن جعفر و فاطمه صغری دخت گرامی امام حسین علیه السلام اشاره کرد».

عبادت حضرت زینب  سلام الله

حضرت زینب سلام الله در عبادت و پرستش مانند مادرش فاطمه زهرا سلام الله بود. از امام سجاد علیه السلام روایت شده است که فرمودند: «عمه ام زینب، در مسیر کوفه به شام نیز نمازهای واجب و نافله خود را به طور کامل به جا می آورد ودر برخی از منزل ها نماز خود را نشسته به جا می آورد. علت این کار را از او پرسیدیم، فرمود: به دلیل شدت ضعف و گرسنگی است که نشسته نماز می خوانم؛ زیرا حضرت زینب سلام الله سهم غذای خود را که یک قرص نان بود، بین کودکان تقسیم می کرد». نیز روایت شده است که حضرت سید الشهدا علیه السلام در وداع آخر، به خواهر گرامی اش فرمودند: «خواهر، مرا در نماز شب فراموش نکن».

منزلت والای حضرت زینب سلام الله

روایت شده است که هرگاه حضرت زینب سلام الله به دیدار برادر گرامی اش امام حسین علیه السلام می رفت، آن حضرت به احترام خواهرش، از جا برمی خاست و او را در جای خود می نشاند. این نشان دهنده منزلت والای حضرت زینب سلام الله است.

خطبه حضرت زینب کبری در شام و در برابر طاغوت زمان حماسه بلندی است که آسمان فرساترین همت های مردانه را در برابر شکوه خود به کرنش وا می دارد و یادآور شجاعت علیّ مرتضی و فصاحت و بلاغت حضرت فاطمه زهراست. در زیر بخش هایی از آن را مرور می کنیم:

عاقبت زشتکاران

سپاس پروردگار عالمیان را و درود بر پیامبرش و خاندان او. راست گفت خداوند که فرمود: آنها که زشتکاری کنند و به بدکاری رو آورند، عاقبتشان بدانجا رسد که آیات خدا را دروغ شمرند و آن را به سخره گیرند. ای یزید، آیا گمان کردی که چون عرصه را بر ما تنگ کردی و آسمان را پیش چشممان تاریک، و چون مانند اسیران در شهرها گرداندیمان، ما نزد خدا بی مقدار شدیم و تو کرامتمند و گمان بردی که این پیش آمدها از مقام ارجمند توست؟ و از این رو برخود می بالی و ناز می کنی و شادی که دنیا به میل توست و روزگار بر وفق مراد تو و سلطنت تنها از آن تو؟ آرام تر یزید! آرام تر! از یاد بردی سخن خدا را که فرمود: آنان که به راه کفر رفتند، گمان نکنند این دو روزه مهلتی که به آنها دادیم مقدمه سعادت آنهاست؛ نه، بلکه این مهلت برای آن است که بر گناهان خود بیفزایند و آنان را عذابی خوار کننده در پیش است.

نتیجه کفر

ای پسر آزاد شده به دست پیامبر! آیا این از سر عدل است که زنان تو در پرده باشند و زنان آل محمد بی پرده همراه دشمنان در شهر گردانده شوند؟ اهل منازل به تماشایشان بایستاند و از دور و نزدیک، پست و شریف بر آنها بنگرند و حال آنکه یاوری از مردان آنها با آنها باقی نمانده است و نه از حامیان آنها کسی زنده است؟ اینها از سر سرکشی و عصیان توست با خدا و دشمنی تو با رسول خدا و پشت کردن تو به آنچه از سوی خداست. و بر این عمل تو تعجبی نیست و جز این امید نمی رود از تو که اینها نتیجه کفر است. دست در خون فرزندان پیامبر بردی و خورشید آل عبدالمطلب را خاموش کردی. دیری نپاید که آرزو کنی کاش دست و پایم فلج و زبانم لال می شد و کاش مادرم مرا متولد نکرده بود، آن روز که پا در وادی خشم خدا نهادم و به دشمنی پیامبرش برخاستم.

پناه آل محمد صلی الله علیه و آله

ای یزید، اگر امروز ما را به قهر و چیرگی، غنیمتی انگاشتی، دیری نپاید که غرامت از تو باز ستانده شود و تهی دست باشی، مگر به آنچه از پیش فرستاده ای. خداوند به بندگانش ستمکار نیست. ما به خدا شکوه بریم و به سوی او پناه گیریم. و اما تو چنان که توانی جهد کن و حیله بیفکن؛ اما قسم به آنکه ما را به وحی و کتاب و نبوت شرافت داد، نخواهی توانست دوران ما را به سرآوری و از هدف بازمان داری و ناممان را محو کنی و این ننگ از دامان تو پاک نخواهد شد. حال بنگر که آیا جز به پلیدی اندیشیده ای؟ که روزگارت دو روزی است و جمعیت تو پراکنده جمعیتی، آن روز که منادی فریاد کند لعنت خدا بر ستمکاران است.

سپاس خدا

سپاس خدایی را که ابتدای کار ما را سعادت و مغفرت و پایان آنرا شهادت و رحمت قرار داد. الهی، نعمتت را بر شهیدان ما لبریز کن، بر اجر و مزدشان بیفزا و ما را جانشینانی نیکو بدار. به درستی که خدا بخشنده و مهربان است.

منبع:پایگاه حوزه

مجله گلبرگ-شهریور 1380، شماره 19
نویسنده : منیره زارعان و محمد طالبیان

 

نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

وفات حضرت زینب (سلام الله علیها) را تسلیت می گوییم.

1394/02/16 @ 09:10
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

بر همه ی مسلمین تسلیت باد!

1394/02/14 @ 21:43


فرم در حال بارگذاری ...

این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1394

به نام عشق

در نجف سینه بی قرار از عشق
گفت:لایمکن الفرار از عشق

مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است

چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
                  سید حمید رضا برقعه ای

« اللهم عجل لولیک الفرج »

 

نظر از: دریاوآب [عضو] 

سلام ممنون که به وبلاگ این حقیر سر میزنید /عکسا خیلی جالب اند موفق باشی دوست عزیز

1394/02/15 @ 18:05
نظر از:  

مبادا دشمني ها پا بگيرد

حديث نفس، در دل جا گيرد

هر آن كس را كه من مولاي اويم

مبادا جز علي مولا بگيرد!


الحاقیات:
  • yasgroup.ir-milade-emam-ali-75.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1394/02/15 @ 11:03
نظر از: مدرسه علميه الزهرا(سلام الله علیها) یزد [عضو] 

ای زینب(سلام الله علیها)
تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند ؟!
تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم ؟
یاری ام کن!

وفات حضرت زینب(سسلام الله علیها) تسلیت باد

1394/02/14 @ 10:57
نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

سلام

مرا پیر طریقت جز علی نیست
که هستی را حقیقت جز علی نیست
مبین غیر از علی پیدا و پنهان
که در غیب و شهادت جز علی نیست

1394/02/13 @ 12:40
نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

سلام

مرا پیر طریقت جز علی نیست
که هستی را حقیقت جز علی نیست
مبین غیر از علی پیدا و پنهان
که در غیب و شهادت جز علی

1394/02/13 @ 12:40
نظر از: مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود [عضو] 

با سلام
بسیار عالی
ممنون بابت شعرهای زیبایتان
موفق باشید، یا علی مدد

1394/02/13 @ 08:52
نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

یا علی ای حامی ختم رسل

اول و آخر تؤئی ای نفس کل

موج هستی ،کشتی و دریا توئی

حق توئی ، پیدا و نا پیدا توئی

1394/02/12 @ 21:34
نظر از: شمس [عضو] 

سلام. بسیار عالیه. ممنونم از بازدید وبلاگم.
هلال ماه رجب! ناز کن به ماه تمام
ز یازده مه دیگر تو را سلام سلام
سلام بر تو که در دامن تو می‌تابد
فروغ حسن خدا از جمال چار امام
ولادت دو محمد، ولادت دو علی
کدام ماه، چنینش سعادت است و مقام؟
التماس دعا

1394/02/12 @ 21:00
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام
میلاد با سعادت امیر المومنین مولود کعبه بر شما مبارک.
بسیار زیبا. تصاویر مفهوم و مکملی بود
موفق باشید
در پناه حق

1394/02/12 @ 18:53
نظر از: بقیة الشهداء [عضو] 

از « عین » علی عیون ما بینا شد
وز « لام » علی لسان ما گویا شد
در « یای » علی نور خدا را دیدیم
زان نــــور، محمــــد و علـــی پیدا شد

میلاد والاترین الگوی شهامت و دیانت، بر عاشقانش مبارک…

1394/02/12 @ 18:28
نظر از: صبا ملکوتی [عضو] 

با سلام
خداقوت !
هم عكسها زيبا هستند و هم مطالب
واقعاَ تاثير گذار بود.
در پناه حق مؤيد باشيد!

1394/02/12 @ 17:16
نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

حضرت زهرا سلام الله علیها:

همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182

1394/02/12 @ 11:42


فرم در حال بارگذاری ...

سیزدهم رجب شروع ایام اعتکاف

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1394

در قرآن و روایات به اعتکاف اشاره شده است. اعتکاف در لغت به معنای حبس و توقف و رو کردن به چیزی است با تعظیم و تکریم؛ در اصطلاح، به معنای توقف و ماندن سه روز و بیشتر از آن در مسجد جامع می باشد. اعتکاف آداب و احکام و زمان ویژه ای دارد که در روایات به آن اشاره شده است.

اعتکاف

اعتکاف در شرع اسلام، اقامت در مکانی مقدس به منظور تقرب جستن به خداوند متعال است.
در اعتکاف می‏توان خانه دل را از اغیار تهی کرد و نور محبت‏ خدا را در آن جلوه گر ساخت; می‏توان خود را وقف عبادت کرد و لذت میهمانی را بر سر سفره احسان و لطف الهی چشید; می‏توان زمام دل و جان را به دست‏خدا سپرد و همه اعضا و جوارح را در حصار اراده حق به بند کشید

زمان اعتکاف

اعتکاف از نظر زمان محدود به وقت ‏خاص نیست، تنها از آن رو که لازمه اعتکاف، روزه گرفتن است، بید در زمانی اعتکاف شود که شرعا بتوان روزه گرفت. پس هر گاه روزه گرفتن صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است، ولی بهترین زمان بری اعتکاف دهه آخر ماه مبارک رمضان، و یام البیض ماه رجب است. اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان، با آماده سازی انسان بری درک لیلة القدر و بهره برداری از فیض ین شب گران قدر، بی‏ارتباط نیست. در کشور ما اکنون اعتکاف در سه روز از ماه رجب بیش از اعتکاف در دهه پیانی ماه رمضان رواج دارد.

مکان اعتکاف

اعتکاف، تنها در مساجد خاص، صحیح است; بنابرین اگر کسی در خانه خود یا در حسینیه یا حرم معتکف شود صحیح نیست . مساجدی که اعتکاف در آن صحیح است، عبارتند از: مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد جامع کوفه، مسجد بصره و به قصد رجا می‏توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد

شرایط اعتکاف

1 . از سه روز کمتر نباشد;
2 . در مسجد جامع شهر باشد;
3 . در ین مدت از مسجد خارج نشود .

...

مدت اعتکاف

مدت اعتکاف حداقل سه روز است و کمتر از آن صحیح نیست; ولی بیشتر از آن حدی ندارد، البته اگر پنج روز معتکف شود، روز ششم را نیز واجب است‏بماند; بلکه بنابر احتیاط واجب، هرگاه دو روز اضافه کرد روز سوم هم بید بماند; پس اگر هشت روز معتکف شد روز نهم هم واجب است .

روزه اعتکاف

 انسان در یام اعتکاف بید روزه بگیرد; بنابرین کسی که نمی‏تواند روزه بگیرد مانند مسافر، مریض و زن حیض یا نفساء و کسی که عمدا روزه نگیرد، اعتکافش صحیح نیست .

محرمات اعتکاف


بر معتکف چند چیز حرام است:
1 . استفاده از عطریات و گیاهان خوشبو بری کسی که از آن لذت می‏برد حرام است; پس بری کسی که حس بوییی ندارد اشکال ندارد .
2 . جدال در امور دینی و دنیوی بری غلبه بر دیگری و اظهار فضل و برتری بر او .
3 . هرگونه استفاده شهوانی از جنس مخالف نظیر لمس، بوسه و آمیزش حرام است .اما نگاه با شهوت به همسر در حال اعتکاف مانعی ندارد .
4 . استمنا; گرچه با نگاه به همسرش زمینه جنابت‏خود را فراهم کند .


s="ArticleTitle" style="text-align: justify;">سنت اعتکاف در آیینه احکام

یکی از سنتهای حسنه، اعتکاف است که در حال حاضر در کشور ما هر ساله در ایام البیض ماه رجب برگزار می گردد و بسیاری از مؤمنان نیک سرشت از اصناف گوناگون به مساجد جامع می روند و به عبادت و دعا و روزه داری می پردازند .

از کلمات معصومین علیهم السلام روایات زیادی درباره اهمیت و ثواب اعتکاف نقل شده و بر مکانها و زمان خاصی در اعتکاف تاکید شده است . به عنوان نمونه از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمودند: «اعتکاف لیلة فی شهر رمضان یعدل حجة و اعتکاف لیلة فی مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله و عند قبره یعدل حجة و عمرة و من زار الحسین علیه السلام یعتکف عنده العشر الاواخر من شهر رمضان فکانما اعتکف عند قبر رسول الله النبی صلی الله علیه و آله و من اعتکف عند قبر رسول الله صلی الله علیه و آله کان ذلک افضل له من حجة و عمرة بعد حجة الاسلام; [ثواب] اعتکاف یک شب در ماه رمضان معادل [ثواب] یک حج است و اعتکاف یک شب در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و نزد قبر او معادل یک حج و یک عمره است و هر کس [قبر] امام حسین علیه السلام را زیارت کند در حالی که در دهه آخر ماه رمضان نزد او معتکف باشد، همانند آن است که کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله اعتکاف کرده است و هر کس کنار قبر رسول خدا معتکف شود، برای او از یک حج و یک عمره بعد از حج واجب بهتر است .»

اعتکاف، برنامه ای مهم برای خودسازی انسان است که او را در طی چند روز از مظاهر فریبنده مادی دنیا دور می سازد و در جهانی روحانی و معنوی غرق می کند . این سنت حسنه همچون دیگر سنتها و عبادتها مجموعه ای از بایدها و نبایدها را به همراه خود دارد . اکنون گزیده ای از احکام اعتکاف را بر اساس فتاوای حضرت امام قدس سره و سایر مراجع معظم تقلید ذکر می کنیم . بدان امید که ره توشه ای برای معتکفان و مبلغان گرامی باشد .

و از همین جا، از مبلغان محترم می خواهیم که حتی الامکان در محل تبلیغ خود، مردم را برای اعتکاف آماده سازند .

تعریف اعتکاف

«اعتکاف از ماده «عکف » در لغت به معنای اقبال و روی آوردن به چیزی و ملازمت آن بر سبیل تعظیم است .»

و«اعتکاف در شرع، التزام به توقف و درنگ در مسجد به قصد قربت است .» (1)

در یک تعریف جامع اعتکاف عبارتست از: «اقامت کردن برای حداقل سه روز در مسجد به قصد عبادت با مراعات شرایط لازم .» (2)

مرحوم آیت الله سید محمد کاظم یزدی در تعریف اعتکاف می فرماید:

«هو اللبث فی المسجد بقصد العبادة بل لا یبعد کفایة قصد التعبد بنفس اللبث وان لم یضم الیه قصد عبادة اخری; (3)

اعتکاف، درنگ کردن در مسجد به منظور عبادت است; بلکه بعید نیست که درنگ به قصد تعبد و بندگی بدون قصد عبادتی دیگر نیز کافی باشد .»

اقسام اعتکاف

اعتکاف به طور کلی به دو بخش تقسیم می شود: واجب و مستحب . اعتکاف واجب آن است که با نذر یا عهد یا قسم یا شرط ضمن عقد یا اجاره برعهده فرد واقع شده باشد . اگر اعتکاف با شرایط یاد شده نباشد، مستحب خواهد بود .

نیت اعتکاف

× اعتکاف، همانند سایر عبادات باید با نیت و قصد قربت توام باشد; چرا که هرگونه ریا و خودنمایی آن را باطل می کند .

× نیت اعتکاف باید از اذان صبح - که آغاز روزه است - انجام پذیرد; بنابراین کسی که دیرتر از آن زمان به مسجد برسد آن روز نمی تواند اعتکاف را شروع کند . (4)

× انسان می تواند اعتکاف را به نیابت اموات انجام دهد .

و نیز می تواند به قصد رجا برای افراد زنده انجام دهد . (5)

× اعتکاف به نیابت از دو یا چند نفر صحیح نیست ولی می تواند اعتکاف را به نیت خود به جا آورد و ثواب آن را به دیگران هدیه کند . (6)

× عدول از نیابت شخصی به شخص دیگر جایز نیست; مثلا اگر دو روز اعتکاف به نیابت از علی بوده، روز سوم نمی تواند به نیابت از حسن اعتکاف کند .

× اگر کسی قصد داشته باشد اعتکاف را برای خودش انجام دهد، پس از شروع نمی تواند نیت خود را برگرداند و به نیابت از دیگری به اتمام برساند .

زمان اعتکاف

اعتکاف در تمام ایام سال، جز در دو روز که روزه آن حرام است مطلوب می باشد; ولی در ماه مبارک رمضان و ماه رجب در ایام البیض فضیلت بیشتری دارد . (7)

و در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله ذکر شده است که آن حضرت در مدینه در ماه رمضان معتکف می شدند و برای آن حضرت، چادری در مسجد بر پا می شد و او مشغول عبادت و روزه داری می شد; (8) از اینرو بهترین زمان برای اعتکاف، ماه رمضان بویژه دهه سوم است . (9)

مکان اعتکاف

اعتکاف، تنها در مساجد خاص، صحیح است; بنابراین اگر کسی در خانه خود یا در حسینیه یا حرم معتکف شود صحیح نیست . مساجدی که اعتکاف در آن صحیح است، عبارتند از: مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد جامع کوفه، مسجد بصره و به قصد رجا می توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد .

× آیت الله مکارم شیرازی: اعتکاف در مسجد جامع نیز صحیح است; هر چند احتیاط آن است که در یکی از آن چهار مسجد معتکف شود . (10)

مسجد جامع

یکی از شرایط اعتکاف این است که در مسجد جامع باشد . (11)

مقصود از مسجد جامع، مسجدی است که گروههای مختلف مردم شهر در آن شرکت کنند و به گروه خاص یا اهالی محله ای اختصاص نداشته باشد . (12)

× بر معتکف لازم است که احراز کند مکان اعتکاف مسجد جامع است; یا به علم وجدانی خود یا شیاع شهری که مفید علم باشد و یا خبر دو عادل بر اینکه این مکان مسجد جامع محسوب شود . (13)

× در لزوم مکان اعتکاف فرقی بین مرد و زن نمی کند و زنان نمی توانند در خانه و مسجد محل خود اعتکاف نمایند . (14)

× اگر در یک شهر دو یا چند مسجد جامع وجود داشته باشد، در هر کدام که انسان بخواهد می تواند معتکف شود . (15)

پرسش: آیا اعتکاف در غیر مساجد جامع مثل نمازخانه دانشگاهها رجاء اشکال دارد یا نه و در صورت صحت آیا احکام اعتکاف، از قبیل ترک محرمات جاری می شود یا خیر؟

پاسخ: اعتکاف فقط باید در مساجد جامع باشد . (16)

پرسش: اعتکاف در مکانهایی که شک داریم جزء مسجد است، مثل: بام، سرداب و … چه حکمی دارد؟

پاسخ: حکم مسجد را ندارد و اعتکاف در آن مکانها جایز نیست . (17)

پرسش: اعتکاف در مساجد دانشگاههای کشور چه حکمی دارد؟

پاسخ: در صورتی که گروه خارج از دانشگاه هم برای اقامه نماز از مناطق مختلف به مسجد دانشگاه می آیند اعتکاف در آن جایز است . (18)

شرایط اعتکاف:

در صحت اعتکاف اموری شرط است:

1 . از سه روز کمتر نباشد;

2 . در مسجد جامع شهر باشد;

3 . در این مدت از مسجد خارج نشود .

مدت اعتکاف:

مدت اعتکاف حداقل سه روز است و کمتر از آن صحیح نیست; ولی بیشتر از آن حدی ندارد، البته اگر پنج روز معتکف شود، روز ششم را نیز واجب است بماند; بلکه بنابر احتیاط واجب، هرگاه دو روز اضافه کرد روز سوم هم باید بماند; پس اگر هشت روز معتکف شد روز نهم هم واجب است . (19)

× این سه روز از طلوع فجر روز اول تا مغرب روز سوم است; بنابراین اگر بعد از طلوع فجر، گرچه چند دقیقه با تاخیر به مسجد برسد، آن روز جزو اعتکاف به حساب نمی آید و چنانچه قبل از مغرب روز سوم اعتکاف را قطع کند، افزون بر آنکه کار حرامی کرده اعتکاف نیز باطل است .

× سه روز اعتکاف با شبهای آن است که حداقل سه روز و دو شب در وسط است; بنابراین معتکف نمی تواند شبها را از مسجد خارج شود .

سؤال: آیا در تحقق اعتکاف سه روز ناپیوسته کافی است؟

جواب: کافی نیست (20) .

روزه اعتکاف:

× انسان در ایام اعتکاف باید روزه بگیرد; بنابراین کسی که نمی تواند روزه بگیرد مانند مسافر، مریض و زن حایض یا نفساء و کسی که عمدا روزه نگیرد، اعتکافش صحیح نیست .

× مسافر و مریض اگر معتکف شوند صحیح نیست و زن حائض یا نفساء نه تنها اعتکافش صحیح نیست، بلکه به جهت توقف در مسجد، گناهکار است .

× لازم نیست که روزه مخصوص به اعتکاف باشد; بلکه هر روزه ای باشد صحیح است; مثلا در ایام اعتکاف می تواند روزه قضا یا نذری یا استیجاری بجا آورد . (21)

پرسش: آیا هرگونه روزه، هرچند استیجاری برای اعتکاف کافی است؟

پاسخ: آیت الله فاضل لنکرانی: خیر; بلکه روزه اعتکاف باید به نیت کسی باشد که اعتکاف به نیت او انجام گیرد .

آیت الله مکارم: کفایت روزه استیجاری برای اعتکاف مشکل است .

آیت الله بهجت: کافی است .

پرسش: اگر روزه شخص معتکف باطل شود، آیا اعتکاف او هم باطل می شود؟

پاسخ: آری; اعتکاف او هم باطل می شود . (22)

محرمات اعتکاف:

بر معتکف چند چیز حرام است:

1 . استفاده از عطریات و گیاهان خوشبو برای کسی که از آن لذت می برد حرام است; پس برای کسی که حس بویایی ندارد اشکال ندارد .

2 . خرید و فروش و بنابر احتیاط واجب هر نوع داد و ستدی مانند اجاره و مضاربه حرام است .

3 . جدال در امور دینی و دنیوی برای غلبه بر دیگری و اظهار فضل و برتری بر او .

4 . هرگونه استفاده شهوانی از جنس مخالف نظیر لمس، بوسه و آمیزش حرام است . (23)

اما نگاه با شهوت به همسر در حال اعتکاف مانعی ندارد . (24)

5 . استمنا; گرچه با نگاه به همسرش زمینه جنابت خود را فراهم کند . (25)

× اشتغال بر امور دنیوی در حال اعتکاف مانند خیاطی، نساجی، نقاشی، مطالعه و امثال آن اشکال ندارد .

× در اموری که بر معتکف حرام است، تفاوتی بین شب و روز نیست .

× بوئیدن عطریات هرچند با قصد لذت نباشد برای معتکف حرام است . (26)

اجازه اعتکاف:

افراد زیر بدون اجازه نمی توانند معتکف شوند:

1 . زن بدون اجازه شوهر در صورتی که اعتکاف موجب از بین رفتن حق او باشد . (27)

آیت الله مکارم شیرازی: زن بنابر احتیاط واجب از همسرش اجازه بگیرد ولی فرزندان بالغ احتیاج به اجازه ولی ندارند . (28)

2 . فرزند بدون اجازه والدین درصورتی که اعتکاف او موجب اذیت و آزار آنان باشد صحیح نیست . (29)

3 . کسی که در استخدام دیگری است مانند برخی از کارگران و کارمندان در صورتی که قرارداد اجاره به گونه ای است که منفعت اعتکاف را نیز در بر می گیرد . (30)

خروج از مسجد

در مدت اعتکاف، خروج از مسجد تنها در حد پرداختن به اموری خاص جایز است و مصالحی عام چون اقامه نماز جمعه، تشییع جنازه، اقامه شهادت در دادگاه و عیادت بیمار، یا نیازهای شخصی چون تهیه خوراک لازم و قضای حاجت از مصادیق این مستثنیات شمرده شده است .

و گاهی خروج از مسجد واجب است; (31) همچون انجام غسل جنابت برای جنب . (32)

اگر معتکف به جهت ضرورت از مسجد خارج شد این امور را باید مراعات کند .

1 . بیش از مقدار ضرورت و نیاز بیرون مسجد نماند .

2 . در صورت امکان زیر سایه ننشیند .

3 . بنابر احتیاط واجب نزدیک ترین راه را انتخاب کند . (33)

قطع اعتکاف

× قطع و رها کردن اعتکاف مستحبی در روزهای اول و دوم جایز است; ولی پس از تمام شدن دو روز ماندن روز سوم واجب می شود و قطع اعتکاف جایز نیست . (34)

× اگر اعتکاف مستحبی را بعد از روز دوم باطل کند باید قضای آن را بجای آورد; ولی اگر قبل از اتمام روز دوم باطل کند چیزی بر عهده او نیست . (35)

× انسان می تواند از آغاز اعتکاف هنگام نیت شرط کند که اگر مشکلی پیش آمد مثلا اگر هوا سرد شد اعتکاف را رها می کنم و در صورت پیش آمدن مانع، رها کردن اعتکاف اشکال ندارد; حتی روز سوم . (36)

مبطلات اعتکاف:

× هر آنچه روزه را باطل می کند، اعتکاف را نیز باطل می کند . (37)

× یکی از مبطلات اعتکاف ارتداد است . اگر معتکف در میان اعتکاف مرتد شود اعتکافش باطل می شود; گرچه توبه کند . (38)

× اگر معتکف به جهت ضرورت از مسجد خارج شود و به قدری طول بکشد که صورت اعتکاف برهم بخورد . اعتکافش باطل می شود . (39)

× خروج عمدی از مسجد اعتکاف را باطل می کند .

× اگر معتکف، اعتکاف واجب را با آمیزش (جماع) باطل کند، کفاره بر او واجب می شود و در سایر محرمات اعتکاف کفاره واجب نیست; (40) هر چند احتیاط مستحب است . (41)

× اعتکاف صبی ممیز صحیح است و بلوغ شرط نیست . (42)

× اگر معتکف به یکی از مبطلات اعتکاف، اعتکاف خود را به هم بزند; اگر اعتکافش واجب و در زمان معین بوده باید اعتکاف خود را قضا کند و الا باید دوباره اعتکاف خود را از نو آغاز کند . (43)

× قضا نمودن اعتکافی که باطل شده و زمان آن گذشته است به صورت فوری نیست; گرچه بهتر است هرچه زودتر آن را قضا کند . (44)

× اگر معتکف در اثنای اعتکاف واجب بمیرد، بر ولی او لازم نیست اعتکاف او را قضاء نماید . (45)

× اگر معتکف در حال اعتکاف خرید و فروش کرد گرچه اعتکافش باطل می شود، اما معامله او باطل نیست . (46)

منبع:پایگاه حوزه

نویسنده : محمود اکبری

پی نوشت:

1) مفردات راغب، ص 350 .

2) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 9، ص 355 .

3) عروة الوثقی، ج 2، ص 246 .

4) همان، ج 2، ص 247; تحریر الوسیله، ج 1، ص 304 .

5) عروة الوثقی، ج 2، ص 246; استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ص 160، س 470 .

6) عروة الوثقی، ج 2، ص 250، م 3 .

7) همان، ج 2، ص 246; استفتائات جدید، مکارم، ج 2، ص 158، س 454 .

8) کافی، ج 4، ص 175 .

9) عروة الوثقی، ج 2، ص 246 .

10) استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ج 2، ص 157، س 451 .

11) عروة الوثقی، ج 2، ص 248 .

12) استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ج 2، ص 158، س 456 .

13) عروة الوثقی، ج 2، ص 254، م 24 .

14) همان، ص 254، م 26 .

15) عروة الوثقی، ج 2، ص 248; استفتائات جدید مکارم شیرازی، ج 2، ص 159، س 459 .

16) استفتائات جدید مکارم شیرازی، ص 158، س 455 .

17) همان، ج 2، ص 159، س 463; عروة الوثقی، ج 2، ص 254، م 23 .

18) استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ج 2، ص 158، س 457 .

19) عروة الوثقی، ج 2، ص 248 .

20) استفتائات مکارم شیرازی، ج 2، ص 162، س 478 .

21) تحریر الوسیله، ج 1، ص 305; عروة الوثقی، ج 2، ص 250، م 4 .

22) استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ج 2، ص 167، س 505 .

23) عروة الوثقی، ج 2، ص 259 .

24) همان .

25) تحریر الوسیله، ج 1، ص 309 .

26) همان، س 499 .

27) عروة الوثقی، ج 2، ص 249 .

28) استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ج 2، ص 160، س 471 .

29) عروة الوثقی، ج 2، ص 249 .

30) تحریر الوسیله، ج 1، ص 304 .

31) استفتائات جدید مکارم شیرازی، ج 2، ص 164، س 494 و 496، عروة الوثقی، ج 2، ص 249 و ص 255، م 30 .

32) عروة الوثقی، ج 2، ص 250، م 31 .

33) تحریر الوسیله، ج 1، ص 306، السابع 307، م 9; عروة الوثقی، 260، ص 256، م 35 .

34) تحریر الوسیله، ج 1، ص 306، م 3; عروة الوثقی، ج 2، ص 251، م 5 .

35) استفتائات جدید مکارم شیرازی، ج 2، ص 161 .

36) عروة الوثقی، ج 2، ص 252، استفتائات جدید مکارم شیرازی، س 492، ص 164 .

37) عروة الوثقی، ج 2، ص 259 .

38) همان، ج 2، ص 250، م 1 .

39) همان، ج 2، ص 257، م 36 .

40) همان، ج 2، ص 261، م 9 .

41) استفتائات جدید مکارم شیرازی، ج 2، ص 168 .

42) عروة الوثقی، ج 2، ص 254، م 27 .

43) همان، ج 2، ص 260، م 5 .

44) همان، م 6 .

45) همان، م 7 .

46) همان، م 8، ص 261 .

نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

التماس دعا

1394/02/10 @ 10:16


فرم در حال بارگذاری ...

نرم افزار «فصل خلوت» ویژه اعتکاف+ دانلود برای اندروید

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1394

در آستانه ولادت امیرالمومنین (علیه السلام) و ایام پر خیر و برکت اعتکاف، نرم افزار اندروید «فصل خلوت» ویژه برگزار کنندگان اعتکاف و معتکفین رونمایی شد. این نرم افزار می ­کوشد تا پاسخگوی همه نیازهای مجریان اعتکاف و معتکفین باشد.

نرم افزار «فصل خلوت» شامل بیانات رهبر انقلاب در مورد اعتکاف می ­باشد. همچنین در این نرم افزار از بیانات آیت­الله مکارم شیرازی و جوادی آملی و سخنان حجج ­اسلام تکیه ­ای و پناهیان در مورد اعتکاف استفاده شده ­است.

از ویژگی­ های دیگر این برنامه ارائه اعمال ماه رجب و ایام ­البیض، از جمله سوره­ های اعمال ام ­داوود می­ باشد.

نرم افزار «فصل خلوت» ویژه اعتکاف+ دانلود

همچنین برای بهتر برگزارکردن مراسم اعتکاف نکات و تذکراتی در این نرم­ افزار آورده شده­ است که مورد استفاده برای مسئولان امر اعتکاف و معتکفین می ­باشد. از جمله ویژگی­ های این قسمت، برنامه روزانه است که یک شبانه­ روز را برای استفاده هرچه بیشتر معتکفین از وقت خود، تقسیم بندی کرده ­است.


موارد فوق به صورت آفلاین در نرم افزار قرار داده شده­ است. در این برنامه برای دسترسی راحت مخاطبین به سایر موارد مربوط به اعتکاف مواردی نیز به صورت آنلاین قرار گرفته شده­ است که شامل موارد زیر می­ باشد:

1- احکام تصویری، صوتی و متنی (احکام تصویری شامل پنج کلیپ از سخنان حجت‌الاسلام فلاح‌زاده بوده که به صورت کامل و دقیق به بیان احکام اعتکاف پرداخته ­است؛ احکام صوتی شامل دو کلیپ بیان احکام می ­باشد؛ همچنین امکان خرید اینترنتی کتاب احکام اعتکاف در این قسمت مهیا است).

2- منشوراتی از جمله کتاب، نشریه و متن (مورد استفاده مسئولان اعتکاف جهت تکثیر و پخش کردن آنها در اعتکاف).

3- نواهای اعتکاف که شامل بخش­های مختلفی از جمله مناجات با خدا، اعمال ام­ داوود، گلچین سخنرانی و … است. به کمک «نواهای اعتکاف» می­ توانید در مسجد خود «رادیو اعتکاف» را راه اندازی کنید.

4-  فیلم و کلیپ (این کلیپ‌‌های تصویری که شامل سخنرانی‌های آیت‌الله جوادی آملی و حجت‌الاسلام میرباقری می‌باشد، که به بیان فلسفه و اهداف اعتکاف می‌پردازد؛ در بخش دیگر کلیپ­ های متنوع از تجربیات اعتکاف­ های سراسر کشور قرار دارد که می­ تواند الگوی مجریان اعتکاف قرار گیرد؛ همچنین کلیپ‌های متنوعی برای استفاده معتکفان مساجد در این قسمت قرار داده شده­است).

5- طرح‌های اعتکاف و مناسبت‌های ایام ­البیض جهت چاپ بر روی پوستر و بنر و فضاسازی مساجد محل برگزاری اعتکاف.

6- نمونه ژتون غذا و کارت شناسایی برای خدمت­ رسانی و مدیریت اعتکاف.

7- برنامه‌های جاوا و اندروید موبایل با موضوع اعتکاف

منبع:مشرق نیوز

نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 

بسیار مفید بود
التماس دعا

1394/02/11 @ 11:16
نظر از: ابراهيمي [عضو] 

سلام خیلی ممنون
التماس دعا
یا علی
امام على عليه السلام :
اَلحَياءُ مِفتاحُ كُلِّ الخَيرِ؛
حيا كليد همه خوبى هاست.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ج‏1، ص 93، ح340

1394/02/10 @ 22:53
نظر از:  

سلام علیکم
برایتان بهترین ها را آرزو می کنم
میلاد مبارک و مسعود امیر مومنان علی (ع) بر شما مبارک باد

التماس دعا

1394/02/10 @ 22:29


فرم در حال بارگذاری ...