موضوعات: "دانلود" یا "نرم افزار های مذهبی کامپیوتر" یا "نرم افزار های مخصوص موبایل" یا "صوتی" یا "تواشیح" یا "مداحی" یا "مولودی" یا "سخنرانی" یا "نماهنگ" یا "تصویری" یا "کتاب" یا "دانلود رساله مراجع عظام تقلید ( ویژه رایانه و موبایل )"
ما خیال میکنیم فقط نان اگر روی زمین افتاد، باید انسان آنرا بردارد، ببوسد. اینطور نیست، بلکه همۀ نِعَم الهی، از طرف خداست، هم خودِ نعمتبودن ارزش است، و هم اینکه از طرف خداست. هر چه او بدهد، از سوی او بیاید، او لطف کند؛ خیلی قیمت دارد.
مجموعه «عطر ماندگار» شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی با بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه است. احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است. منبع احادیثی که در این مجموعه شرح داده میشوند کتاب «الشافی فی العقاید، الاخلاق و الاحکام و امالی» است.
حاج «علی انسانی» مداح و پیرغلام اهلبیت علیهم السلام روز گذشته با حضور در نمایشگاه کوچههای بنیهاشم واقع در میدان امام حسین علیه السلام از بخشهای مختلف این نمایشگاه دیدن کرد و در دو صحنه که دربارۀ محلهای مربوطه به شهادت و غسل حضرت زهرا سلام الله علیها بود، به مدیحهسرایی دربارۀ حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخت.
نمایشگاه کوچههای بنیهاشم تا پایان دهۀ دوم ایام فاطمیه سلام الله علیها یعنی 12 اسفندماه هر روز از ساعت 17 تا 21 در میدان امام حسین علیه السلام میزبان شهروندان و علاقهمندان معارف اهلبیت سلام الله علیها خواهد بود.
در ادامه فیلم شعرخوانی حاج علی انسانی در دو بخش منتشر میشود:
امام خامنه ای: عدهای تعبیر آشتی ملی را میگویند؛ اینها به نظر من معنی ندارد؛ مگر مردم باهم قهرند؟ بله، مردم با آن کسانی که روز عاشورا آمدند وسط خیابان و با قساوت و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهرند و آشتی هم نمیکنند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 فتنهگران به حمایت مالی و رسانهای دولتهای غربی از جمله آمریکا خطوط قرمز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را زیرپا گذاشتند و علیه آرمانهای انقلاب شعار دادند.
نیروهای بسیجی که در آن زمان برای در امان نگه داشتن مردم عادی از حملات وحشیانه عوامل فتنه در خیابان های پایتخت حضور پیدا کرده بودند نقش بسیار موثری در ایجاد امنیت در سطح شهر را برعهده داشتند. شهید علیرضا ستاری که در روز عاشورای ۸۸ به عنوان امدادگر داوطلب حضور داشته است پس از دریافت پیغام کمک نیروهای امدادی که در میان اوباش به دام افتاده بودند، راهی محل شد اما با صحنهای وحشتناک مواجه شد.
اوباش فتنه گر باک موتور نیروهای امدادگر را خالی و قصد به آتش کشیدن نیروهای امنیتی را داشتند. شهید ستاری که برای جلوگیری از این فاجعه انسانی و برای نجات جان نیروهای امدادی در آن مکان حضور پیدا کرده بود به وسیله فتنه گران به دام افتاد و به شدت مورد شکنجه قرار گرفت و مجروح شد. جانباز ۷۰ درصد ستاری، پس از پنج سال دست و پنجه نرم کردن با آثار جراحت در سن ۳۱ سالگی به شهادت رسید.
امام خامنه ای در دیدار چهارشنبه 27 بهمن95 با هزاران نفر از اقشار مختلف مردم آذربایجان شرقی:
عدهای تعبیر آشتی ملی را میگویند؛ اینها به نظر من معنی ندارد؛ مردم با هم متحدند؛ چرا میگویید آشتی؟
مگر مردم باهم قهرند؟
بله، مردم با آن کسانی که روز عاشورا آمدند وسط خیابان و با قساوت و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهرند و آشتی هم نمیکنند.
بیانات رهبر انقلاب درباره راوی نویسنده و محتوای کتاب آب هرگز نمیمیرد
اگر ممکن بود، میرفتم همدان دیدن این مرد
تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «آب هرگز نمیمیرد» در ششمین پاسداشت ادبیّات جهاد و مقاومت در همدان منتشر شد. به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب (۹۵/۱۱/۱۴) درباره کتاب «آب هرگز نمیمیرد» را منتشر میکند. «آب هرگزار نمی میرد» خاطرات جانباز سرافراز سردار میرزامحمد سلگی است که به قلم آقای حمید حسام و توسط انتشارات صریر چاپ و وارد بازار نشر شده است.
متن بیانات معظمله به شرح زیر است:
… کتابی که اسمش آب هرگز نمیمیرد است،(۱) شرح حال یک جانبازی است که الان در همدان است؛ واقعاً اگر ممکن بود برای من -که ممکن نیست- پامیشدم میرفتم همدان، دیدن این مرد؛ واقعاً! آن وقت، آن مطالبی که در آن کتاب نوشته شده، همه هم حرفهای خود او نیست که آدم احتمال بدهد که دارد خودستایی میکند، نه؛ کاری که آقای حسام کرده این است که رفته و در قضایای مختلف، از فرماندهان او -این فرمانده گردان بوده، [یعنی] حدّاکثر شده فرمانده گردان، بعد هم جانباز شده و پایش قطع شده- از حاج حسین همدانی، از آن فرمانده تیپ او، از آن فرمانده لشکر او و از فرماندهان عالیرتبهی ستاد سپاه و مانند اینها، راجع به این آدم حرف نقل میکند. این پنج برادر، با هم در [جبهههای] جنگ بودند؛ میگوید ما پنج برادر بودیم با پنج پسرعمویمان ده نفر، با عمویمان یازده نفر؛ همزمان اینها در جنگ بودند؛ یعنی اصلاً یک چیز فوقالعاده است! یک چیز فوقالعاده است این انگیزهای که او را میکشانده به جنگ، انگیزهای که او را نگه میدارد، انگیزهای که کاری میکند که این بچّهها و جوانهای دوروبَرش عاشقانه این فرمانده گردان را دوست بدارند؛ عاشقانه دوست بدارند. حالا ما قضایا را از دور شنفتهایم؛ گفتم، ما این تابلو را از دور داریم تماشا میکنیم؛ قشنگ است، خیلی زیبا است، خیلی باشکوه است، امّا اصلاً ریزهکاریهایش را ما نمیبینیم؛ از دور نمیشود ریزهکاریها را دید؛ آدم باید برود ذرّهبین بیندازد تا بتواند این ریزهکاریها را ببیند؛ این ریزهکاریها در این نوشتهها هست. …