موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
گروهی نه نورانیت مومنان را دارند ونه صراحت کافران را
نوشته شده توسطرحیمی 3ام خرداد, 1395استاد قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان پیام ها و نکته های آیه هشتم سوره بقره«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوِمِ الاَْخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ» پرداخته است.
از آغاز سورۀ بقره تا اینجا، چهار آیه، مؤمنان را و دو آیه، کافران را معرفی کرده است. این آیه و آیات بعد که سیزده آیه می شود، گروه سومی را معرفی می کند که نه نورانیت گروه اول را دارند و نه جسارت و صراحت گروه دوم را؛ نه در دل، ایمان دارند و نه به زبان، اظهار کفر می کنند. اینان، منافقان ترسویی هستند که کفر درونی خود را پنهان می کنند و در ظاهر، ادعای اسلام داشتن می کنند.
پس از هجرت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه و شکستِ سخت مشرکان از مسلمانان در جنگ بدر، برخی مردم مکه و مدینه با آنکه در دل، اعتقادی به اسلام نداشتند، برای حفظ جان و مال خود یا برای رسیدن به موقعیت و مقامی در میان مسلمانان، به ظاهر اسلام آوردند و خود را هم رنگ دیگران ساختند. روشن است که آن ها، این شهامت را نداشتند که همانند دیگر کفّار، کفر خود را اظهار کنند تا صف آن ها از مؤمنان جدا گردد.
نفاق و دورویی، پدیده ای است که همۀ انقلاب ها با آن رو به رو هستند و نباید تصور کرد همۀ کسانی که اظهار همراهی و همگامی می کنند، در دل نیز چنین تعهدی دارند. چه بسا افرادی که ظاهری اسلامی دارند، اما در باطن به اسلام ضربه می زنند.
* از اين آيه مى آموزيم:
* ايمان، امری قلبی است، نه زبانی. پس برای شناخت افراد، فقط به گفتههای آنها بسنده نكنيم.
*نکتههای آیه؛
* آغاز این سوره، براى معرّفى مؤمنان چهار آیه و براى شناسایى كفّار دو آیه آمده است. از آیه 8 تا 20 گروه سومى را معرّفى مى كند كه منافق هستند. اینان نه ایمان گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز كفر. منافق، همانند موش صحرایى است كه براى لانه اش دو راه فرار قرار مى دهد، یكى از آن دو را باز مى گذارد و از آن رفت و آمد مى كند و دیگرى را بسته نگه مى دارد. هر گاه احساس خطر كند با سر خود راه بسته را باز كرده و مى گریزد. نام سوراخ مخفى موش «نافقاء» است كه كلمه منافق نیز از همین واژه گرفته شده است. (قاموس و مفردات)
گرچه مراد از نفاق در این آیات، كفر در دل و اظهار ایمان است، ولى در روایات نفاق، داراى معناى گسترده اى است كه هركس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمى از نفاق دارد. در حدیث مى خوانیم: اگر به امانت خیانت كردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعده هاى خود عمل نكردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم. (سفینةالبحار، ج2، ص605)
نفاق، نوعى دروغِ عملى و اعتقادى است و ریاكارى نیز نوعى نفاق است.(تفسیر نمونه)
*پیامهای آیه ؛
* ایمان، یك مسئله قلبى است و به اظهارات انسان بستگى ندارد. «ماهم بمؤمنین»
* اساس ایمان، ایمان به مبدأ و معاد است. «آمنا باللَّه و بالیوم الآخر»
* خداوند از درون انسان، آگاه است. «وما هم بمؤمنین»
منبع : حوزه
گروهی نه نورانیت مومنان را دارند ونه صراحت کافران را
نوشته شده توسطرحیمی 3ام خرداد, 1395استاد قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان پیام ها و نکته های آیه هشتم سوره بقره«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوِمِ الاَْخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ» پرداخته است.
از آغاز سورۀ بقره تا اینجا، چهار آیه، مؤمنان را و دو آیه، کافران را معرفی کرده است. این آیه و آیات بعد که سیزده آیه می شود، گروه سومی را معرفی می کند که نه نورانیت گروه اول را دارند و نه جسارت و صراحت گروه دوم را؛ نه در دل، ایمان دارند و نه به زبان، اظهار کفر می کنند. اینان، منافقان ترسویی هستند که کفر درونی خود را پنهان می کنند و در ظاهر، ادعای اسلام داشتن می کنند.
پس از هجرت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از مکه به مدینه و شکستِ سخت مشرکان از مسلمانان در جنگ بدر، برخی مردم مکه و مدینه با آنکه در دل، اعتقادی به اسلام نداشتند، برای حفظ جان و مال خود یا برای رسیدن به موقعیت و مقامی در میان مسلمانان، به ظاهر اسلام آوردند و خود را هم رنگ دیگران ساختند. روشن است که آن ها، این شهامت را نداشتند که همانند دیگر کفّار، کفر خود را اظهار کنند تا صف آن ها از مؤمنان جدا گردد.
نفاق و دورویی، پدیده ای است که همۀ انقلاب ها با آن رو به رو هستند و نباید تصور کرد همۀ کسانی که اظهار همراهی و همگامی می کنند، در دل نیز چنین تعهدی دارند. چه بسا افرادی که ظاهری اسلامی دارند، اما در باطن به اسلام ضربه می زنند.
* از اين آيه مى آموزيم:
* ايمان، امری قلبی است، نه زبانی. پس برای شناخت افراد، فقط به گفتههای آنها بسنده نكنيم.
*نکتههای آیه؛
* آغاز این سوره، براى معرّفى مؤمنان چهار آیه و براى شناسایى كفّار دو آیه آمده است. از آیه 8 تا 20 گروه سومى را معرّفى مى كند كه منافق هستند. اینان نه ایمان گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز كفر. منافق، همانند موش صحرایى است كه براى لانه اش دو راه فرار قرار مى دهد، یكى از آن دو را باز مى گذارد و از آن رفت و آمد مى كند و دیگرى را بسته نگه مى دارد. هر گاه احساس خطر كند با سر خود راه بسته را باز كرده و مى گریزد. نام سوراخ مخفى موش «نافقاء» است كه كلمه منافق نیز از همین واژه گرفته شده است. (قاموس و مفردات)
گرچه مراد از نفاق در این آیات، كفر در دل و اظهار ایمان است، ولى در روایات نفاق، داراى معناى گسترده اى است كه هركس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمى از نفاق دارد. در حدیث مى خوانیم: اگر به امانت خیانت كردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعده هاى خود عمل نكردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم. (سفینةالبحار، ج2، ص605)
نفاق، نوعى دروغِ عملى و اعتقادى است و ریاكارى نیز نوعى نفاق است.(تفسیر نمونه)
*پیامهای آیه ؛
* ایمان، یك مسئله قلبى است و به اظهارات انسان بستگى ندارد. «ماهم بمؤمنین»
* اساس ایمان، ایمان به مبدأ و معاد است. «آمنا باللَّه و بالیوم الآخر»
* خداوند از درون انسان، آگاه است. «وما هم بمؤمنین»
منبع : حوزه
انتظار فرج اين نيست كه دست روي دست بگذاريم و دعا كنيم!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام خرداد, 1395انتظار فرج اين نيست كه دست روي دست بگذاريم و دعا كنيم بلكه انتظار اين است كه ايجاد آمادگي در جوامع و ملتها براي ظهور ايجاد نماييم.
آيت الله جعفر سبحانی در دوازدهمين همايش دكترين مهدويت كه در مدرسه امام كاظم علیه السلام برگزار شد، ضمن تبريك به مناسبت ايام نيمه شعبان و ميلاد منجي عالم بشريت، اظهار داشت: در جهان انقلابهاي گوناگوني انجام گرفته كه هر كدام در شرايطي رخ داده است و اين در حالي است كه نبوت پيامبر اسلام(ص) نيز در عين خاتم بودن هنوز فراگير نشده است.
وي گفت: خداوند در ميان همه انقلابها قول ميدهد انقلابي در آخرالزمان رخ ميدهد كه سراسر جهان را فرا خواهد گرفت و بعثت انبياء را تكميل خواهد كرد.
اين مفسر قرآن كريم با بيان اينكه دين اسلام آخرين دين است و هنوز فراگير نشده، افزود: طبق روايات روزگاري ميرسد كه صالحان مالك زمين ميشوند.
وي تصريح كرد: در زبور خدا ظهور منجي را بشارت داده شده كه آن همان مهدي موعود(عج) است.
آيت الله سبحاني گفت: درباره حيات زمين قرآن بحث كرده كه غالباً براي استدلال در معاد است.
خدایا من مرده را زنده کن.
نوشته شده توسطرحیمی 3ام خرداد, 1395” اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ”
مهم است که بفهمم باید رشد کنم و مشکلاتم را حل کنم
در ماه رمضان دعای افتتاح را حتما بخوانید.
همیشه در نمازهایتان این دعا را بخوانید که می فرماید:
” اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ، اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ، اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ، اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ، اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ و….”
این دعا برای زمان پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و بسیار زیبا است.
در تمام فرازهای این دعا از خدا میخواهید مریض نشوید، گرفتار نشوید، فقیر نشوید، غریب نشوید و… چرا در اولین فراز دعا می کنی ” اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ"؟
در واقع می گویی: “خدایا منه مرده را زنده کن!”
این خیلی مهم است که من بفهمم که باید رشد کنم، باید مشکلاتم را حل کنم، باید به رفاه برسم. چگونه؟ به وسیله خوب فهمیدن! حال چگونه می توانم خوب بفهمم؟ از روش های خوب فهمیدن، دعا و هم نشین خوب است.
منبع:وارث/بخشی از سخنرانی حجت الاسلام طباطبایی ؛ در منزل حاج علی انسانی
زمینه هاى گناه در وجود انسان
نوشته شده توسطرحیمی 31ام اردیبهشت, 1395
كانون دیگرى كه در وجود انسان سرچشمه كارها است تفكر و اندیشه است. فكر سالم محصول و بازده سالم و پاك دارد و فكر آلوده بازده ناسالم و آلوده خواهد داشت.
امیر مؤمنان على علیه السلام مى فرماید:
«مَن كَثُر فِكرهُ فِى المَعاصى دَعَته اِلَیها» (فهرست غرر، (ذنب))
«كسى كه بسیار درباره گناه فكر كند او را به گناه سوق مى دهد.»
و حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود:
«ومن به شما امر مى كنم كه روح خود را به زنا خبر ندهید (فكر زنا نكنید) تا چه رسد به اینكه زنا كنید زیرا كسى كه روح و فكرش را به زنا خبر دهد مانند كسى است كه در اطاق رنگینى آتش روشن كند، دود آتش نقشه هاى رنگین آن اطاق را كثیف مى كند گرچه خانه را نسوزاند.»
(وانا امركم ان لاتحدثوا انفسكم بالزنا فضلاً من ان تزنوا…». بحار، ج14 ص331)
یعنى فكر گناه كانون تصمیم گیرى وجود انسان را آلوده مى نماید و چنین كانونى به تاریكى گناه نزدیكتر است تا به سفیدى اطاعت خدا.
منبع: کتاب گناه شناسی
لزوم ترک گناه
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395
استاد حسین انصاریان:
یکی از مسائل مهم که در کلمات حضرت حق در همه کتب آسمانی و به خصوص در قرآن کریم منعکس است و گفتار انسان های پاک، یعنی صد و بیست و چهار هزار پیامبر و گفتار دوازده امام که در طول نزدیک به سیصد سال بین مردم زندگی کرده اند در باره آن صادر شده است، مسأله مخالفت با گناه است. و فرقی هم نمی کند که گناه و معصیت مربوط به چه ناحیه ای باشد؛ در ناحیه اخلاق باشد، یا در ناحیه عمل یا در ناحیه اعتقاد.
معنای گناه و معصیت هم روشن است. گناه یعنی حرکتِ مخالف با خواسته های وجود مقدس حضرت حق.
ضرر گناه هم معلوم است که در دنیا به هم زنندۀ نظام زندگی خانواده و جامعه و فرد است و در آخرت هم مورث عذاب دردناک الهی است.
با هیچ گناهی هم پروردگار عالم، انبیا، ائمه، شهدا و اولیا و هر انسانی که برای دین خدا زجر کشیده موافق نبوده است و هیچ گناهی را هیچ کدام از آنها دوست نداشته اند. آنان از هر گناهی اعم از صغیره، کبیره، جدی و شوخی متنفر بوده اند.
منبع:مطالب ناب استاد انصاریان
ضرورت توجه به آخرت و نعمتهاي آن
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395وقتي از شادي و لذت سخن به ميان ميآيد، ذهن ما به سرعت متوجه شادماني دنيوي و لذتهايي ميشود که از خوردن، آشاميدن و ديگر بهرهمنديهاي دنيوي به دست ميآيند؛ يا وقتي از غم و اندوه سخن به ميان ميآيد، ذهن ما به سرعت متوجه غم و اندوه ناشي از زيان دنيوي و از دست دادن نعمت مادي ميشود؛ در حالي که آدمي بايد براي کوتاهي در بندگي خداوند و از دست دادن نعمتهاي اخروي نيز غصهدار و غمناک گردد.
در بينش اسلامي بايد اين اصل همواره مورد توجه باشد که نسبت دنيا با آخرت، نسبت محدود با نامحدود و متناهي با نامتناهي است؛ از نظر کميت، دنيا با آخرت قابل مقايسه نيست؛ زيرا عمر و زندگي دنيوي محدود، و زندگي آخرت نامحدود و نامتناهي است؛ و از نظر کيفيت نيز نميتوان دنيا را با آخرت قياس کرد؛ پس پسنديده نيست که انسان دلبستة لذتهاي محدود دنيوي، حيواني و طبيعي گردد و اين دلبستگي او را از لذتهاي اخروي باز دارد. اسلام براي اينکه انسان اهميت و جايگاه رفيع آخرت و نعمتهاي ابدي و بينهايت آن را از ياد نبرد و دلبستة دنيا، نعمتها و لذتهاي زودگذر آن نشود، دنيا و نعمتهاي آن را حقير و کوچک خوانده است:
لكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛(حدید/23)
تا بر آنچه از دست شما ر
نماز، كلید قبولى تمام عبادات
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395در اهمیّت نماز، همین بس كه در روایات مى خوانیم:
اگر نماز، قبول شود، عبادات دیگر هم قبول مى شود، ولى اگر نماز مردود شود، كارهاى دیگر هم ردّ خواهد شد. (بحار،ج 82، ص 236)
پیوند پذیرش عبادات دیگر به قبولى نماز، نقش كلیدى آن را نشان مى دهد.
مثل آنكه اگر پلیس، از شما گواهینامه رانندگى بخواهد، شما هر مدرك و كارت شناسایى معتبر دیگرى هم ارائه دهید، پذیرفته نیست. مجوّز رانندگى، داشتن گواهینامه است، و بدون آن، تمام مدارك، بى اثر خواهد بود.
در قیامت نیز مجوّز عبور از صراط، اقامه نماز است و بدون آن هیچ عبادتى قبول نمى شود.
منبع:کتاب 114 نکته دربارهی نماز
امانت داری از علائم دینداری است.
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395
حجت الاسلام هاشمی نژاد:
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
” نگاه نکنید به رکوع و سجده های طولانی افراد ، به نماز طولانی افراد، به ناله های نیمه شب اش بلکه علامت دین من دو چیز است ببینید زمانی در گفتارش صادق است و زمانی که نزد او چیزی امانت می گذارید در امانت خیانت نمی کند”
این دو علامت دین من است ویژگی بارز پیامبر ما محمد امین صلی الله علیه و آله بود.
منبع: وارث:/بخشی از سخنرانی حجت الاسلام هاشمی نژاد در امامزاده صالح علیه السلام
نگاهی به ویژگی های شخصیتی «العبد» در آیینه روایات
نوشته شده توسطرحیمی 30ام اردیبهشت, 1395وقتی به او می گفتند:
«آقا، بس است. آخر چقدر عبادت! کمی هم به درس و بحث برسید!»،
می گفت:«نگران نباش! برای من به تجربه معلوم شده اگر از عبادات کم نشود، درسی که نیاز به یک ساعت مطالعه دارد، برای من با ده دقیقه تمام می شود». خبرگزاری «حوزه» به مناسبت سالروز رحلت آیت الله العظمی«بهجت» مروری بر زندگی عبد صالح خدا در آیینه روایات را به تصویر می کشد.
* بندگان محبوب خدا با بلا همنشین اند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: … فَإِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.
از امام صادق عليه السّلام نقل شده فرمود:
ثواب بزرگ در برابر بلاء بزرگ است و خداوند هيچ ملتى را دوست نمى دارد، مگر اينكه آنها را مبتلا مى كند. (1)
حدود صد سال پیش، دوم شهریور 1295، خدا پسر دیگری به کربلایی محمود عنایت کرد، کربلایی محمود از آمدن فرزند چهارم بسیار خوشحال بود و برای دومین بار نام پسرش را محمدتقی می گذاشت، چون پیش از این هم خدا به او یک محمدتقی داده بود، ولی زود گرفت، این بار امید داشت فرزندش بماند و مایه افتخار شود. هنوز شانزده ماه از آن شب شیرین تابستانی نگذشته بود رحلت مادر کامش را سخت تلخ کرد؛ محمدتقی بهجت، خیلی زود یتیم شد و چیزی از مادر در خاطرش نماند. سال ها بعد، دیگر عالم و مجتهد شده بود، تعریف کرد؛ خواب مادر را دیده، ولی مادر چهره از او پوشانده است. پرسیدند: «آخر برای چه صورتش را پوشانده، مگر شما نامحرم بودید؟». جواب داد: «شاید نمی خواسته دوباره محبت مادر و فرزندی در دل من زنده شود.
خواهر بزرگترش، خیلی تلاش کرد جای خالی مادر را برای او پر کند، ولی جای مادر واقعاً خالی بود.