موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

آتش خشم!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

حضرت امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ هَذا الْغَضَبَ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ تُوْقَدُ فِى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ(1)

ترجمه

خشم و غضب شعله سوزان آتشى است از ناحيه شيطان كه در درون دل آدمى افروخته مى شود.

شرح كوتاه

كمتر اتفاق مى افتد كه انسان كارى در حال غضب انجام دهد و يا تصميمى بگيرد و بعد پشيمان نشود; زيرا به هنگام افروخته شدن آتش سوزان غضب، عقل و درايت بكلى كنار مى رود، و اعصاب و عضلات غالباً در مسيرى به حركت مى افتد كه جبران خسارت ناشى از آن گاهى در يك عمر هم ممكن نيست!

بايد با نهايت دقّت و سرعت اين شعله شيطانى را به هنگام بروز، محاصره كرده و خاموش كنيم و الاّ ممكن است خرمن زندگى ما يا انسانهاى ديگر را در كام خود فرو برد و بسوزاند.

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 278.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

راهی برای شناخت نقطه‌ضعف‌ها

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1394

کسی که برای مهربان بودن به دنبال دلیل می‌گردد،

معمولاً برای نامهربانی کردن دلیل نمی‌خواهد.

کسی که برای تلاش کردن دلیل می‌خواهد

معمولاً برای تنبلی کردن به دنبال دلیل نمی‌گردد.

ببین برای چه کارهایی بیشتر دلیل می‌خواهی،

احتمالاً نقطه ضعف‌های بیشتری در آن زمینه داری.

حجه السلام پناهیان



دو نشانه مسلمان واقعى

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1394


پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

لا تَنْظُرُوا إلى كَثْرةِ صلاتِهِمْ وَصَوْمِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنِتِهِمْ بِالليْلِ وَلكِنْ أْنْظُروا إلى صِدْقِ الْحَدِيْثِ وَأَداءِ الأَمانَةِ(1)

ترجمه

تنها به زيادى نماز و روزه و حج و نيكى به ديگران و شب زنده دارى بعضى نگاه نكنيد (اگر چه اينها در مورد خود مهم است) بلكه نگاه به «راستگويى» و «امانت» آنها كنيد!

شرح كوتاه

با مطالعه مدارك اسلامى اين حقيقت روشن مى شود كه دو نشانه قطعى مسلمان واقعى اين است كه «راستگو» و «امين» باشد و با اين كه عبادات اسلامى همچون نماز و روزه و حج، برنامه هاى عالى تربيتى هستند، ولى تنها اينها نشانه اسلام نيستند، بلكه بايد با راستگويى و امانت تكميل گردند.


1. نقل از كتاب سفينة البحار.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

سه چيز با ارزش در پيشگاه حق

نوشته شده توسطرحیمی 10ام مرداد, 1394


پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَيْنَ يَدَى اللهِ:

صَرِيْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ

وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِديْنَ

وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ(1)

ترجمه

سه چيز است كه حجاب ها را پاره مى كند و به پيشگاه عظمت خدا مى رسد:

صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن!

و صداى قدم هاى مجاهدان در ميدان جهاد!

و صداى چرخ نخ ريسى زنان پاكدامن!

شرح كوتاه

چه تعبير عجيب و پر معنا! سه صداست كه در اعماق هستى نفوذ مى كند و طنين آن تا ابديت پيش مى رود و به پيشگاه عظمت پروردگار مى رسد: آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و كوتاه باشد، و آهنگ جهاد و فداكارى و آهنگ تلاش و كوشش كار هر چند به ظاهر كوچك باشد.

و در حقيقت اساس يك اجتماع سربلند انسانى را نيز همين سه چيز تشكيل مى دهد، دانش، جهاد، و كار.

1. از كتاب الشهاب فى الحكم و الاداب، صفحه 22.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

سرچشمه تكبّر

نوشته شده توسطرحیمی 9ام مرداد, 1394

ازحضرت امام صادق(عليه السلام) نقل شده:

ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَكَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة يَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)

ترجمه

هيچ كس بر ديگران بزرگى نمى فروشد مگر به خاطر حقارتى كه در درون وجود خود احساس مى كند!

شرح كوتاه

     اين نكته امروز در پرتو تحقيقات روانشناسى و روانكاوى مسلّم شده است كه سرچشمه تكبّر و بزرگى فروختن بر ديگران چيزى جز عقده حقارت نيست; آنها كه مبتلا به اين عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران كمبودهاى خود متوسل به اين وسيله غلط يعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از اين راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزايند و بيش از پيش خود را منفور مى سازند.

     اين مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسايى كه در بالا از امام صادق(عليه السلام)نقل شده ديده مى شود.

     ولى افراد با ايمان بر اثر شخصيت درونى همواره در برابر ديگران متواضعند.

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 225.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

باران دانش بر دل ها

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


لقمان حكيم مى گويد:

يا بنَىَّ إنَّ يُحْيِى الْقُلُوبَ بِنُور الحِكْمَةِ كَما يُحْيِى الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ(1)

ترجمه

     فرزندم! خدا دل هاى آدميان را با نور دانش زنده مى كند، آن سان كه زمين هاى مرده را با باران هاى پر بركت آسمان!

شرح كوتاه

     سرزمين دل انسان همچون باغستانى است كه انواع نهال ها و بذرهاى گلها و گياهان و درختان برومند در آن پاشيده شده است، كه اگر بموقع آبيارى شود محيطى پر طراوت و پر ثمر به وجود خواهد آورد.

     تنها وسيله آبيارى اين سرزمين قطرات زنده كننده باران علم و دانش است. و به همين دليل دل هاى بى دانشان دل هايى است مرده، بى فروغ و بى ثمر.

     هميشه، و در هر حال، جان خود را با نور دانش زنده نگهداريم.

1. از كتاب بحارالانوار، جلد 1.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

تنبلى و فقر

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

حضرت اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ الأَشْياءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَيْنَهَما اَلْفَقْرَ(1)

ترجمه

آن روز كه همه چيز با هم ازدواج كردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آميخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!

شرح كوتاه

     همه چيزى در پرتو سعى و كوشش به دست مى آيد اين حقيقتى است كه اسلام به ما آموخته.

     تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشكلات، چيزى است كه با روح ايمان هرگز سازگار نيست.

     اينها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى كه مردم با ايمان بايد در تمام جهات متّكى به خود و بى نياز باشند.

1. بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59 و تحف العقول، صفحه 158.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

عوامل نابودى جامعه

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394


أَرْبَعٌ لا يَدْخُلُ بَيتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ: الخِيانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)

ترجمه

چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود، ويران مى گردد و بركت خدا آن را آباد نمى كند:

خيانت،

دزدى،

شرابخورى،

و عمل منافى عفت!

شرح كوتاه

نه تنها خانه ها، كه اجتماعات نيز از اين قانون بر كنار نيستند:

هنگامى كه خيانت در اجتماعى نفود كند روح اعتماد از آن برچيده مى شود.

و هنگامى كه سرقت در اَشكال مختلف در آن راه يابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.

و هنگامى كه ميگسارى در ميان آنها رايج گردد، افكارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.

و هنگامى كه دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنيان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آينده آنها به فساد كشيده خواهد شد.

1. نهج الفصاحه.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی

والاترین نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

 

عن مولانا الصّادق ­علیه ­السّلام : ما أنعم­ الله عزّ و جلّ علی عبدٍ اجلّ من أن لا یکونَ في قلبه مع الله تعالی غیرُه[۱]

خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد.

چند نکته در تبیین این روایت نورانی مطرح کردیم :
۱.نعمت هایی که خداوند قابل احصا نیست. «و إن تعدّوا نعمة الله لا تُحصوها »[۲]

۲.نعمت ها دو نوع است : ظاهری و باطنی

۳.برخی از نعمت ها مهم تر و ارزشمندتر از برخی دیگر است.

در میان نعمت های ظاهری، صحّت و تندرستی از همه نعمت ها بالاتر و والاتر است. از امیرمؤمنان علیه­ السّلام نقل شده که می فرمایند:«الصّحة أفضل النّعم»[۳] اگر سلامتی نباشد انسان از سایر نعمت های ظاهری نمی تواند استفاده کند.

امّا در میان نعمت های باطنی، روایات مختلفی وجود دارد. در برخی روایات، “عقل” را بهترین نعمت معرّفی کرده اند مانند این روایت که از امیرالمؤمنین علیه ­السّلام نقل شده است:

«أفضل النّعم العقل».

در روایت دیگری داریم می فرماید :

«مَن کانَ عاقلاً خُتِمَ لَهُ بالجنّةِ إن شاءالله»[۴] آن کس که خردمند باشد پایانش به بهشت ختم می گردد اگر خدا بخواهد.

یا در بعضی روایات آمده است که بهترین نعمت ها حفظ قرآن است، یعنی اگر کسی توفیق یافت که حافظ قرآن باشد، خداوند بهترین نعمت ها را به او اعطا کرده است.

امّا این روایت که در ابتدای جلسه از امام صادق علیه ­السّلام نقل کردم، ظاهراً بالاترین نعمت(به طور مطلق نه نسبی) را بیان می کند.

می فرماید : خداوند عزّ و جلّ به هیچ بنده ای نعمتی بزرگتر از این ارزانی نداشته که در دلش همراه خداوند متعال، چیز دیگری نباشد. یعنی نعمتی بالاتر از این نیست که در دل انسان فقط خدا باشد.

در ذیل دعای عرفه که سیّد بن طاووس نقل می کند، امام حسین علیه­ السّلام عرضه می دارد :

«أنت الّذي أزلتَ الأغیار عن قلوب أحبّائک حتّی لم یُحبّوا سِواکَ … ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَک؟ ماالّذي فَقَدَ مَن وَجَدَکَ »[۵]

تویی که اغیار را از دل دوستانت بیرون کردی تا جز تو را دوست نداشته باشند. آن که تو را ندارد چه دارد؟ و آن که تورا دارد چه ندارد؟

تا انسان برسد به آن معدن عظمت« الهی هب لي کمال الإنقطاع الیه و أنِر أبصارَ قُلوبِنا بضیاءِ نظَرِها إلیک حتّی تخرق أبصار القلوب حُجب النّور فَتَصِل إلی مَعدِن العظمة »[۶]

الهی این نعمت ها را ارزانیم درا که از جز تو ببُرم و به تمامی رو به تو آورم و دیدگان دلهای ما را به نور نگاهشان به سوی خودت روشن فرما تا دیده دل ها پرده های نور را از هم درند و به معدن عظمت و بزرگی رسند.

[۱]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۷۰، ص۲۱۱.
[۲] نحل، آیه۱۸.
[۳] غررالحکم، آمدی، ص۱۰۵۰.
[۴]ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۹، حدیث۱..
[۵]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۸، ص۲۲۶، ح۲..
[۶]بحارالأنوار، علّامه مجلسی، ج۹۴، ص۹۹، ح۱۳..

 

از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام مرداد, 1394

گفتاری از استاد فرهیخته حضرت آیت الله جوادی آملی:

از کجا آمده ایم و به کجا می رویم!.

انبیا آمدند خبر بدهند و بهترین خبر را نیز آوردند. منتهی خبر مربوط به این نیست که زید یا عمرو چه چیزی گفت.

مهم ترین خبر آن است که ما از کجا آمدیم و به کجا باید برویم!

بشر بسیار موجود خوبی است؛ منتهی اکنون باید به او رحم کرد.

اگر این ترحم ما ثمر بخش بود به آن ها احترام می کنیم. نخست باید به جامعه ترحم و سپس احترام کرد. ترحم کردن به این است که میان خبر و فرهنگ، خبر و علم، خبر و واقعیت و گزارش و حقیقت فرق بگذارند.

مرگ پوسیدن نیست، از پوست بیرون آمدن است

برخی ها می گویند ما کار نداریم چه چیزی حقیقت است. می خواهیم بدانیم چه چیزی گفته شد. این چنین نیست. ما یک خبر بیشتر نداریم: این که از کجا آمدیم و به کجا باید برویم. مهم ترین خبر مسافر این است که بداند به کجا می رود. اگر خدای ناکرده مرگ پوسیدن بود گفته همین افراد درست بود. ولی اگر ثابت شد مرگ از پوست در آمدن است نه پوسیدن و تمام خبر بعد از مرگ است؛ ما ناچار هستیم خبر اصیل را از کسانی که از عالم دیگر خبر دارند، فرا بگیریم.

خبر مهم این است که مرگ از پوست به در آمدن است. آن چه در جهان کنونی می گذرد علوم تجربی و کارهای تجربی است و این علوم و کارهای تجربی در عالم پس از مرگ خریدار نداشته و کار آمد نیست. ما به جایی می رویم که خبری از هیچ یک از علوم تجربی در آن نیست.

فرزندان حضرت آدم علیه السلام در ابتدا حتی مسائل ساده را نمی دانستند. روزی بر بشر گذشت که از ساده ترین مطلب خبر نداشت، ولی انبیا آمدند و گفتند زشتی، زیبایی، حق، باطل و صدق و کذبی وجود دارد و این راه شما است که اگر این کارها را انجام بدهید پس از مرگ در رفاه هستید و اگر انجام ندهید در آسیب و زیان هستید.

ادامه »


 
مداحی های محرم