موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
دعا روح عبوديت
نوشته شده توسطرحیمی 10ام تیر, 1394
امام خمینی (ره):
اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد میکنند برای این است که نمیدانند، جاهلانند،
بیچارهاند که این کتب ادعیه چطور انسان را میسازد،
این دعاهایی که از ائمه ما وارد شده است مثل کمیل، مناجات شعبانیه، دعای حضرت سیدالشهداء و دعای«سمات» اینها چه جور انسان را درست میکنند…
این ادعیه انسان را از ظلمت بیرون میبرد،
وقتی که از این ظلمت بیرون رفت انسانی میشود که کار میکند اما برای خدا، شمشیر میزند برای خدا، مقاتله میکند برای خدا، قیامش برای خدا است…
دور کردند مردم را از ادعیه و کتب دعا! یک وقت آتش میزدند[کتب دعا را!] آن مرد خبیث«کسروی» یک روزی داشت که روز آتش سوزی بود! که کتابهای عرفانی و کتابهای دعا را میگفتند میآوردند و آتتش میزدند! اینها نمیفهمیدند «دعا» یعنی چه؟
تأثیر دعا را نمیدانند که در نفوس انسانها چیست؟… [خواندن] همین دعاها بطور طوطیوار هم که هست در آنها تأثیر کرده و بهترند از که تارک آن[دعاها] هستند.
نماز خواندن و لو اینکه یک مرتبه نازلهای را هم داشته باشد از آن نماز نخوان بهتر است…
آنکه میگوید ما دعا نمیخوانیم و قرآن را هم نمیخواهد، یعنی قرآن را هم قبول ندارد.[در قرآن میفرماید] «ادعونی استجب لکم» مرا بخوانید، دعا کنید، انشاءالله خداوند ما را از اهل دعا و اهل ذکر و اهل قرآن قرار دهد.[ تفسیر سوره حمد، ص53، 55، 57.]
منبع: روح عرفانی روحالله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378.
خشكاندن ريشه گناهان
نوشته شده توسطرحیمی 10ام تیر, 1394امام خمینی(ره):
انسان هر عملی بکند یک ریشهای در نفس پیدا میشود اولش آسان است،
یک معصیتی کرد، میتواند زودی برگردد،
یک قدری که اضافه شد مشکلتر میشود.
هر چه برود طرف پیری این قویتر میشود و انسان ضعیفتر میشود. اراده انسان ضعیفتر میشود، لکن این معانی که انسان گرفتارش بودده زیادتر میشود، نگذارید برای زمان پیری توبه را، نگویید که ما وقتی که حالا رسیدیم به بالاتر، آنوقت، دیگر نمیشود، همین طور وسوسه میکند شیطان تا آخر که نگذارد ما با ایمان وارد بشویم به ان عالم، تمام وسوسههای مقابل دعوتهای انبیا همین است که نمیخواهند ما برسیم به آن نور.
شیطان ها نمیخواهند …
باید شیطانها را بشناسید تا نشناسید نمیتوانید دفاع کنید از خودتان ، شیطان خودتان را بشناسید ، شیطان باطن خودتان را بشناسید ، شیطانهای خارجی را هم بشناسید تا بتوانید با آنها جهاد کنید، شیطان باطنی انسان خود آدم است، خود انسان، نفسیت انسان، آن هواهای انسان.
منبع: صحیفه نور، جلد 11، ص83.
قرآن باوری
نوشته شده توسطرحیمی 10ام تیر, 1394حضرت امام خمینی(ره):
انشاء الله ما فقط قرآن نخوانیم و تفسیر نخوانیم [بلکه] مسایل باورمان بیاید
و هر کلمه ای که از قرآن میخوانیم بطور باور [باشد]
این کتابی است که میخواهد آدم را درست کند
و میخواهد این وجود را بسازد،
موجودی که خودش ایجاد کرده است و با اسم اعظم ایجاد کرده با «الله» که همه چیز در آن هست …
همه انبیاء آمدهاند برای اینکه دست انسان را بگیرند و او را از این چاه عمیقی که در آن افتاده است،
چاهی که از همه عمیقتر است که چاه نفسانیت است بیرون بیاورند و جلوه حق را به او نشان بدهند تا اینکه، همه جیز را نسیانبکند و خداوند ان شاء الله نصیب همهمان بکند.
منبع: تفسیر سوره حمد، ص 20 و 21.
مكان هاي خاص دعا
نوشته شده توسطرحیمی 10ام تیر, 1394«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].
استجابت دعا در صحراي عرفات
یکی از مكان هاي مؤثر بر اجابت دعا، سرزمين «عرفات» است. البتّه صحراي عرفات، به نحو مطلق تأثيرگذار نیست. يعني این طور نیست که انسان هر وقت به آن سرزمين برود و دعا كند، دعايش مستجاب شود. اگر کسی در غیر ایّام حج به عرفات برود و آنجا شروع کند به دعا کردن، اين طور نيست كه چون این زمین در اجابت دعا مؤثر است، حتماً دعاي او هم مستجاب شود. از روایات ما این طور ظاهر می شود که تأثير اين زمين روي دعا، مطلق نیست و این خصوصيّت مربوط به «روز عرفه» است. چه بسا این گویای این نكته باشد که عامل زمانی ـ روز عرفه ـ خودش کاربرد دارد و عامل مکانی ـ صحراي عرفات ـ هم در آن موقعیت زماني خاص، کاربرد پيدا كرده و مسأله اجابت را تشدید می کند. يعني در روز عرفه كه دعا به اجابت نزديك مي شود، اگر كسي در صحراي عرفات باشد و دعا كند، دعايش به اجابت نزديك تر است؛ هم به خاطر «روز عرفه» كه عامل زماني است و هم به خاطر «سرزمين عرفات» که عامل مكاني است.
من این نكته را مقدمتاً عرض کردم تا آنهایی که اهلش هستند، به روایاتی که در اين باب وارد شده مراجعه کنند. من هم به عنوان نمونه روایاتی که در باب عرفات و روز عرفه وارد شده است را می خوانم. در روایتی از علی(علیه السلام) آمده است كه فرمود:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا حَجَّ حَجَّةَ الْوَدَاعِ وَقَفَ بِعَرَفَةَ»[2]؛ پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در حجّة الوداع وقتی که شب و روز عرفه شد، در عرفات وقوف كردند؛ «وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ بِوَجْهِهِ»، به مردم رو کردند،
«وَ قَالَ مَرْحَباً بِوَفْدِ اللَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ و سه مرتبه گفتند درود بر میهمانان خداوند! يعني به كساني که در عرفات بودند، گفتند شما میهمانان خدا هستید. «الَّذِينَ إِنْ سَأَلُوا أُعْطُوا». حالا اگر دعا کنید، دعاهایتان مستجاب است.
"در انديشه مرگ"
نوشته شده توسطرحیمی 9ام تیر, 1394
حکایت در انديشه مرگ از آیت الله سيد رضا فيروزآبادى
آن عالم فرهيخته، از همان آغاز زندگى، خود را مهاجرى مى ديد كه دير يا زود بايد از قفس تنگ دنيا برهد و به عالم جاويدان آخرت بپيوندد. او اين احساس غريب را از كودكى به همراه داشت و همين تصوير آن سفر بى بازگشت، او را فوق العاده خدوم و نيكوكار ساخت. به همين جهت، تا غروب زندگى، از ساختن و سوختن باز نايستاد.
آن چه در پى مى آيد، تصويرى از مرگ است كه او از دوران كودكى اش همواره در ذهن داشته است:
«چهار ساله بودم همسايه اى به نام غلامحسين داشتيم كه از دنيا رفت. همراه پدرم در تشييع جنازه او شركت كردم. جنازه را در گورستان دفن كردند. هنگام برگشت، از پدرم پرسيدم: چرا همسايه مان را زير خاك كردند؟
در پاسخ گفت: مُرد و خاكش كردند.
گفتم: ديگر به خانه اش نمى آيد؟
گفت: نه. گفتم: ماهم همين طور مى شويم؟
گفت: بله. از آن زمان تاكنون، در دنيا راحت نبودم.
هميشه حادثه مرگ همسايه مان به يادم مى آمد و ناراحتم مى كرد. براى گريز از اين ناراحتى، از پدر و مادرم پرسيدم:
چه كنم تا وقتى مُردم، راحت باشم؟
گفتند: انسان بايد دروغ نگويد كسى را اذيت نكند مال كسى را نخورد نمازش را بخواند روزه اش را بگيرد و…
منبع: پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام
توجه به مفاد قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 9ام تیر, 1394
قرآن همه چیز است…
قرآن الفاظ نیست،
از مقوله چیزهای سمعی و بصری نیست،
از مقوله اعراض نیست،
لیکن متنزلش کردهاند.
برای ماها که کور و کر هستیم، تا آنجایی که بشود این کور و کرها هم از آن استفاده بکنند آنهایی که آن استفادها را میکردند، آنها وضع تربیتشان یک جور دیگری بود، وضع تلقیشان از قرآن به یک نحو دیگری بود، وضع توجهشان به مبدا قرآن از آن[مبدا] نازل شده است یک وضع دیگری بود…
به یک آدمی که کور است شما چطور میتوانید بفهمانید که نور چیست؟!
با چه حرفی؟
غیر از آنکه[بگویید] نور یک چیزی است[که فضا را] روشن میکند،
چطور آن کسی که نور را دیده میتواند به آن آدمی که نور را ندیده افهام کند؟[ تفسیر سوره حمد، ص43و45]
منبع: کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/
موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.
فهم و دريافت زبان قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 9ام تیر, 1394
من امیدوارم که ما این حجاب جحود را از قلبهایمان برداریم و از خدای تبارک و تعالی بخواهیم که ما را آشنا کند به لسان قرآن.
زبان قزآن یک زبان خاصی است، ما آشنا بشویم به آن زبانی که با آن زبان، قرآن وارد شده است، قرآن مثل انسان میماند،
قرآن یک سفرهای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است، هر کس به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند،
اگر مریض نباشد که بی اشتها بشود، امراض قلبیه آدم را بی اشتها میکند، اگر مریض نباشد و اشتهای قلبش باشد از قرآن استفاده میکند، یک سفره پهن است که همه از آن استفاده میکنند…
قرآن هم اینطوری است که سفره پهنی است برای همه، هر کس به اندازه آن اشتهایی که دارد و آن راهی که پیدا میکند به قرآن استفاده میکند …[1]
قرآن کتاب آدم سازی است، برای آدم ساختن آمدهاند، کتاب حیوانسازی نیست، کتاب تعمیر مادیت نیست، همه چیز است، انسان را به تمام ابعاد تربیت میکند مادیات را قبول دارد، در پناه معنویات و مادیات را تبع معنویات قرار میدهد.[2]
منبع: روح عرفانی روحالله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378.
[1]. تفسیر سوره حمد، ص73 و 74.
[2]. صحیفه نور، جلد 7، ص16.
نماز، يكي از مواقع استجابت دعا
نوشته شده توسطرحیمی 9ام تیر, 1394
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].
دعا در نماز عشاء
ما در یک روایت داریم که پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود:
«مَنْ كَانَ طَالِباً إلَى اللهِ حَاجَةً فِي أمْرِ دُنيَاهُ وَ آخِرَتِهِ فَلْيَطْلُبْهَا فِي الْعِشَاءِ الآخِرَةِ فَإنَّهَا صَلاةٌ لَمْ يُصَلِّهَا أحَدٌ مِنَ الأمَمِ قَبْلَكُمْ»[2].
اگر کسی حاجتی دارد، چه دنیوی و چه اخروی، آن را در نماز عشاي آخر یعنی همین نماز عشایی که ما داريم، از خداوند بخواهد که اين نماز عشا را امت هاي گذشته نداشته اند.
دعاي مستجاب بعد از نماز واجب
روایتی از امام صادق (علیه السلام) است كه حضرت فرمود:
«إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَوَاتِ فِي أَحَبِّ الْأَوْقَاتِ إِلَيْهِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ حَوَائِجَكُمْ عَقِيبَ فَرَائِضِكُم »[3].
همانا خداوند نمازها را در دوست داشتني ترين ساعات بر شما واجب گردانيده است؛ پس بعد از نمازهای واجب، حاجاتتان را از خدا بخواهيد.
در اينجا بحث دعاي بعد از نماز و تعقیب را مطرح فرموده است. حالا من روی این نكته، نظر دارم و بحث خواهم كرد.
چند روایت با يك مضمون است؛ هم از پیغمبر اکرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و هم از امام صادق (علیه السلام) روایاتی داريم كه من يكي از آنها را مي خوانم:
«مَنْ أَدَّى لِلَّهِ مَكْتُوبَةً فَلَهُ فِي أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَةٌ»[4].
هر كس نماز واجبی را به جا آورد، در پی او دعای مستجابي دارد. در یک روایت ديگر دارد:
«قِيلَ لِرَسُولِ اللهِ أيُّ الدُّعَاءِ أسْمَعُ؟ قَالَ جَوفَ اللَّيلِ الآخِرِ وَ دُبُرَ الصَّلَوَاتِ المَكتُوبَةِ»[5].
از حضرت سؤال کردند کدام دعا زودتر به اجابت می رسد؟ مراد از «أسمع» شايد این باشد كه كدام دعا زودتر مستجاب مي شود. حضرت در پاسخ فرمودند که از نظر زمانی، دعا در آخر شب و از نظر عملي، دعا بعد از نمازهای واجب.
شرط دوستداشتن خدا
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394کسی نیست که بگوید من خدا را دوست ندارم!
همه ما میگوییم خدا را دوست داریم؛
دوست داشتن خدا یک شرط دارد و آن هم تبعیت از اوست.
آیتالله محمد ناصری از اساتید برجسته اخلاق در جدیدترین سخنرانی خود که در هر روز از ایام ماه مبارک رمضان در مسجد کمرزرین اصفهان برگزار میشود، گفت:
راجع به محبت خدا نسبت به بندهها و محبت بندهها نسبت به خداوند حرفهای زیادی وجود دارد.
وی اظهار داشت: خداوند متعال بیش از 12 مرتبه در قرآن کریم اعلام کرده است که من بندهها را دوست دارم و مؤمنین هم مرا دوست دارند. از این رو اگر خداوند دوستمان نداشت این همه نعمت و مهلت در معصیت به ما نمیداد! روایات اسلامی در این زمینه به حد تواتر رسیده و داستانهای مفصلی برای انبیای گذشته در این خصوص وجود دارد.
* «تبعیت از الله» شرط اصلی دوستی با خداست
این استاد اخلاق با اشاره به آیه 31 سوره مبارکه آل عمران، مبنی بر «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی» گفت: کسی نیست که بگوید من خدا را دوست ندارم همه ما میگوییم خدا را دوست داریم. البته دوست داشتن خدا یک شرط دارد و آن هم تبعیت از خداوند متعال است. دستورات صریح قرآن، احکام الهی و … همگی به نفع ما است بنابراین ما که میگوییم خدا را دوست داریم باید از او تبعیت کنیم اگر اطاعت کردیم گناهان ما را میبخشد.
آیتالله ناصری ابراز داشت: نقل کردهاند بندهای از بندههای خوب خدا حساب کرد 60 سال از عمرش گذشت است اگر در طی این 60 سال روزی یک گناه مرتکب شده باشد در طول یک سال میشود 24 هزار گناه. با خود گفت آیا من خدا را ملاقات کنم با 24 هزار گناه! لذا نتوانست دوام بیاورد و از قصه دق کرد.
اصول فرهنگ انتظار
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394جامعه موعود
موضوع سخن ما، ارتباط فرهنگ انتظار و عاشوراست و مسئولیتی که پيوند میان اين دو امر بر دوش ما می گذارد. این انتظار چه اصول و پايه هايي دارد و بر اساس چه اعتقاداتي منتظر وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) هستيم؟ بر اساس اين اعتقاد ما منتظر چه تحولي در عالم هستيم؟ بحث از جامعه موعود بحثي است كه مكاتب مختلف به آن پرداخته اند. حتي مكتب هاي مادي هم كه اصولا به خداي متعال معتقد نيستند، یک جامعه آرماني را باور دارند.
ليبرال دموكراسي جامعه موعودی را تعريف مي كند که بر اساس اعتقاد به خداي متعال و حكمت حكيمانه او ترسيم نشده است. آن ها می گویند عقلانيت بشر رفته رفته رشد مي كند و به جايي مي رسد كه جامعه موعودٍ جهاني و مطلوب را مي سازد. كمونيزم ها هم معتقد بودند تاريخ خود به سمت کمون ثانوی حركت مي كند. در باور آنها هیچ اراده حكيمانه اي، جهان را به سمت جامعه موعود مورد نظرشان حركت نمي دهد.
اعتقاد اديان الهي به خصوص اسلام و تشيع بر این است که جامعه جهاني به دست موعودی سامان می یابد و بر مدار حق قرار مي گيرد؛ «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى»[1] بعد از اينكه همه چيز آشفته شد و هوای نفس، همه جا را فرا گرفت، همه چیز به دست امام زمان(عج) بر محور حق و عبادت و بندگي اصلاح می شود که این باورها براساس اصولی شکل گرفته است:
اعتقاد به توحید
این گونه نيست كه جهان يك عالم مادي ازليست، بلكه خدايی حكيم اين جهان را آفريده و بعد هم در دل اين خلقت موجودي به نام انسان را با هدفی مشخص پدید آورده که بازگشت این انسان هم در نهایت به سوی خداوند متعال است.