موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
مراحل ذکر و مقام مخلصین
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394حضرت یوسف(عليه السلام) در مقام مخلصین
سلامت تمام وجود مبارك حضرت يوسف (عليه السلام) سبب شد تا فيوضات خاصّ حضرت حقّ به او برسد. به طورى كه قرآن كريم نقل مى كند؛ مقامات با عظمتى را مانند مقام «اجتبا»؛ يعنى انتخاب او از ميان همه بندگان به عنوان انتخاب اصلح و مقامِ با عظمتى چون مقام علمِ تأويل احاديث ؛ يعنى درك اسرار خواب هاى واقعى و مقام اتمام نعمت؛ يعنى كامل شدن همه نعمت ها بر او و مقام صدّيقى، انسانى كه همه باطن و ظاهر او صدقِ محض است و مقام دانش گسترده كه فوق دانش همه مردم است، البته به تعبير قرآن: عليم و در نهايت به مقام مخلَصين- نه مخلِصين- برسد.
يقيناً اگر در وجود مبارك او عيب، نقص و بيمارى باطنى وجود داشت، به مقدار همان نقص، عيب و بيمارى، از فيوضات حضرت حقّ محروم مى شد. حقّش بود كه چنان سلامتيى را دارا شود؛ چون معلّمِ آگاه و پاكى مانند حضرت يعقوب (عليه السلام) را داشت كه در كنار اين معلّم، متعلّم بسيار فوق العاده اى بود؛ يعنى آنچه از ارزش ها كه در اين معلّم بود، به او منتقل شد.
قابليت گسترش ظرفيت حضرت يوسف (عليه السلام)
خيلى عجيب است كه خدا در قرآن مى فرمايد: پدر به او گفت: آنچه را كه خدا در حقّ تو انجام مى دهد، همانى است كه در حقّ پدران تو؛ حضرت ابراهيم و اسحاق (عليهما السلام) انجام مى داد: «كَمَآ أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَ هِيمَ وَ إِسْحقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» يعنى پسرم! چنين ظرفيتى براى تو به وجود خواهد آمد. آن ظرفيت عظيم و گسترده معنوى پدرانت- ابراهيم و اسحاق (عليهما السلام)- در تو نيز به وجود خواهد آمد.
حضرت يوسف (عليه السلام) كنار اين معلّم، به تحصيل معرفت كامل معنوى نائل شد و از همان زمان تحصيل، علم را به عمل تبديل كرد و به تعبير قرآن مجيد، غرق در ذكر الله شد. به معناى آسان تر، از همان ابتداى جوانى، خدا محور همه شؤون زندگى ايشان شد و هر قدمى كه برداشت، به عشق خدا برداشت.
مفهوم ذكر در قرآن
در قرآن مجيد پروردگار به همه خطاب مى كند؛ «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا» بندگان من! غرق در ياد كثير من شويد. آنهايى كه راه را رفتند، جاده را طى كردند و به آنجايى كه بايد برسند، رسيدند، مى فرمايند: «ليس الذكر الكثير بالعدد» نمى خواهد خدا در اين آيه بگويد كه روزى هزار «سبحان الله» بگوييد: «بل الذكر الكثير بالحضور» . «ذكر كثير»؛ يعنى احاطه اى كه با همه وجود خود را در محضر حضرت حق حاضر بدانى. خداوند متعال از كثير، عدد را منظور نظر نگرفته است.
نزول الطاف در ماه رمضان
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394
فیض عام خداوند در ماه رمضان
در ماه مبارک رمضان، افرادی که روزه می گیرند و حتی افرادی که روزه نمی گیرند از برکات این ماه استفاده می کنند. یک فیض و لطف عامی عالم را فرا می گیرد؛ حالا روزه دارها و نماز خوان ها از سفره خصوصی و خاصی پذیرایی می شوند و عموم مردم، حتی عموم خلقت هم از سفره عام خدای متعال که رحمان و رحیم هست بهره می برند و با این رحمانیت خدا برای کافر و شقی و آدم های بد هم عنایتی می شود. در این ماه تحول خاصی در عالم هست؛ یعنی عنایات الهی و رحمت معنوی ریزش دارد، منتهی به مومنین و خواص بیشتر لطف و عنایت می شود.
پیامبرخدا صلی الله… می فرمایند:
«أيّها الناس انّ ابواب الجنان في هذا الشهر مفتّحة فاسألوا ربّكم ان لا يغلقها عليكم، و ابواب النّيران مغلقة فاسألوا ربّكم ان لا يفتحها عليكم، و الشياطين مغلولة فاسألوا ربكم الا يسلّطها عليكم»[1].
مردم! در ماه مبارک رمضان درهای بهشت به سوی شما باز شده است؛ از خدا بخواهید که این درهای بهشت هیچ وقت به روی شما بسته نشود. درهای بهشت چیست؟ درهای بهشت یعنی صفات خوب، اعمال خوب، کارهای خوبی که در این ماه موفق شدیم انجام بدهیم؛ انشاءالله بعد از ماه مبارک رمضان هم ادامه بدهیم.
خیلی ها در ماه مبارک رمضان با نماز جماعت و مسجد آشنا شدند، در جلسات و دعاها شرکت کردند، بداخلاقی نکردند، پیمان بستند که با خلق خدا، با خانواده و اطرافیانشان مهربان باشند. کسی که می تواند یک ماه عصبانی نشود، بعد یک ماه هم می تواند؛ یعنی در بهشت به رویش باز شده، این راه را باید ادامه بدهد. گاهی در این ماه رفیق خوب پیدا می کنید؛ قدرش را بدانید، رفاقت را ادامه بدهید؛ یکی از راه های مهم بهشت رفیق خوب است. در جلسات دعا و قرآن شرکت کنید؛ حالا هر شب نشد هفته ای یکبار، هر چند روز یکبار شرکت کنید. کسی که در ماه مبارک رمضان با فامیلش آشتی کرده، صله رحم کرده، مثل این که با خدا آشتی کرده است؛ چون اگر کسی با فامیلش قهر بکند، خدا هم رحمتش را قطع می کند. کسی که در ماه مبارک رمضان با فامیلش آشتی کند، خدا او را به رحمت خودش وصل می کند.
برتري ماه رمضان بر ماه هاي ديگر
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394
«قال رسول الله صلی الله… هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ»[1].
ای لطف عمیم تو خطا پوش همه وی حـلقه بنـدگیت در گـوش همه
بـردار خـدایـا زکـرم بـار گـنـاه در روز فروماندگی از دوش همه
گر من گنه جمله جهان کردستم لطف تو امید است که گیرد دستم
گفتی که به وقت عجز دستت گیرم عاجزتر از این مخواه که اکنون هستم
صلوات، سنگینی میزان در قیامت
ذکر صلوات در همه ایام و مکان ها و زمان ها سفارش شده است، چه اینکه بهترین ذکر و دعای مستجاب و بهترین وسیله برای تقرب به پیامبر و آل پیامبر است؛ ولی در شب جمعه و ماه مبارک رمضان سفارش ویژه برای این ذکر شده است. یک فراز از خطبه شعبانیه در فضلیت این ذکر است. پیامبر عظیم الشان می فرماید:
«وَ مَنْ أَكْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یوْمَ یخَفِّفُ الْمَوَازِینَ»[2].
اگر کسی در این ماه زیاد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، خداوند مهربان میزان حسنات او را سنگین خواهد کرد.
اگر میزان حسنات هم سنگین بشود، وارد بهشت می شود؛ «فَأَمَّا مَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَهُوَ فىِ عِیشَةٍ رَّاضِیةٍ»[3].
و اگر هم خدای نکرده میزان حسناتش سبک باشد، اهل جهنم می شود. پیامبر صلی الله… می فرماید:
در روزی که میزان حسنات سبک است، اگر کسی می خواهد میزان حسناتش سنگین بشود، در این ماه مبارک زیاد صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.
برتری ماه رمضان بر تمام ماه ها
«لو یعلم العباد ما فی رمضان لتمنت أن یكون رمضان سنة»[4]. اگر مردم می دانستند که ماه مبارک رمضان چقدر فضلیت و ثواب و برتری دارد، آرزو می کردند که ای کاش این ماه یک سال بود.
مثل مسافرتی که خوش می گذرد و می گویی چقدر کوتاه بود، ای کاش مدتش طولانی می شد.
پیامبر صلی الله… فرمود:
اگر مردم فضلیت این ماه را می دانستند، می گفتند: ای کاش ماه رمضان یک سال بو، چرا یک ماه است. یک سال یعنی دوازده ماه، ماه رمضان باشد، یعنی درهای جهنم همیشه بسته و درهای بهشت هم همیشه باز باشد، سفره الهی همیشه پهن باشد و شیاطین همیشه در غل و زنجیر باشند.
در فضیلت این ماه تعبیرهای عجیبی آمده است. «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ»[5]. نفس هایتان در این ماه تسبیح و خوابتان عبادت است.
هر موجودی ذکرش مناسب و فراخور حال خودش است. نمی دانیم ذکر موجودات چه ذکری است؛ ولی آیات فراوانی داریم که همه موجودات تسبیح و ذکر دارند، فکر و فهم دارند؛ گوش های ما آن ذکرها را نمی شنود، ولی اولیاء خداوند می شنوند.
روایت داریم: سنگ ریزه در دست اعرابی ذکر گفت: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»[6].
دانلود متن کتاب ها و سخنرانی های آيت الله حق شناس (ره)
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1394کتابهای ذیل گزيدهاي از سخنان مرحوم آيتالله ميرزا عبدالكريم حق شناس قدس سره الشريف است كه پيادهسازي، ويرايش و موضوع بندي شده و براي استفاده در خدمت همهی مشتاقان معارف ناب اخلاق اسلامي قرار گرفته است.
مرحوم حاج ميرزا جواد آقا (ره) مي فرمايند:
غرض از احياء گرفتن در اين شبها اين است كه قلب شما متوجه ذكر پروردگار باشد، قلباً متذكر باشيد.
اگر قلباً در مقام مراقبه نباشيد؛ مانند اين است كه يك كسي با يك كسي صحبت مي كند؛
اما اين طرف و آن طرف را نگاه مي كند.
اين خيلي بد است،آقاجان!
بايد قلباً شما متوجه پروردگار باشید.
زملک تا ملکوت جلد1 doc 24.8 MB
زملک تا ملکوت 1 pdf
زملک تا ملکوت جلد 2 8.6 MB
راهنمای سلوک 8.2 MB
وبسايت مرحوم آيت الّله ميرزا عبد الکريم حق شناس
چهل نصیحت از مرد اخلاق و عرفان، حضرت آیت الله حق شناس(ره)
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 13941- شب زنده داری بر عمر و روزیتان می افزاید .
2- پیامبران و اوصیاء الهی برای این که طمعی به بیت المال نداشته باشند هر کدامشان مشغول کاری بودند .
3- عاقل بدون ایمان شیطان است .
4- عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد می شود .
5- اگر خدا را می خواهی باید از خودیت خودت بگذری .
6- باید عمل به دستورات و اوامر معصومین کرد ، نه این که ما بتوانیم مثل آن ها بشویم .
7- حضرت ملک الموت به صورت عمل خودمان ظاهر می شود .
8- در اولین قدم سیر و سلوک ، پروردگار متعال آزمایش را شروع می کند .
9- مقام مراقبه یعنی این که سالک تمام و کمال در محضر و حضور حضرت حق قرار دارد .
10-اول سفر الی الله سحر خیزی است .
کسانی که چهره هیولایی آمریکا را با بزک رسانهای میپوشانند خائنند
نوشته شده توسطرحیمی 7ام تیر, 1394رهبر معظم انقلاب فرمودند:
کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود آمریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانهای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خیانت میکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز (شنبه94/4/6) در دیدار خانواده های شهدای حادثه هفتم تیر و همچنین جمعی از خانواده های دارای چند شهید در استان تهران، کشور و ملت ایران را مدیون شهدا و خانواده های شهدا دانستند و با اشاره به پیام امیدبخش، افشاگر و سرشار از ابتهاج معنوی و عزم راسخ شهدا در هر دوره ای، تأکید کردند:
امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه جنگ نرم اعم از عرصه های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره هیولایی دشمن خبیث را با بزک کردن رسانه ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از برکات انقلاب را باز تولید معارف اساسی اسلامی و تحقق عینی آن در جامعه دانستند و افزودند: یکی از این معارف اساسی، منظومه معارف مربوط به شهادت است که در جامعه ما محقق شد بگونه ای که شهدا با انگیزه و نشاط وارد میدان شدند و تلاش صادقانه آنان، با پاداش بزرگ الهیِ شهادت همراه شد و بدون هیچ اندوه و بیمی به ملاقات پروردگار خود رفتند و آثار معنوی این شهادتها در جامعه منعکس شد.
نامه آیتالله قاضی که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند...
نوشته شده توسطرحیمی 7ام تیر, 1394حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، دربارهی اعمال و مراقبتهای وارد شده در ماه ذیالقعده نکاتی را بیان کردند. ایشان در ضمن این نکات به نامهای از مرحوم آقای قاضی اشاره کردند و گفتند: «مرحوم حاج میرزا على آقاى قاضى رضوانالله علیه در ورود ماه ذىالقعده یک مکتوبى، نامهاى دارند به دوستانشان، به مریدانشان و شاگردانشان که در این کتابى که شرح حال ایشان است، درج شده است… یک قصیدهى خیلى شیوایى ایشان انشاء میکند که اول آن این است: «تنبه فقد وافتکم الاشهر الحرم». این قصیده را ایشان مفصل [گفتهاند]؛ و توصیههایى دارند نسبت به شاگردانشان. فرصتى است براى ما، براى مردم که انشاءالله از برکات این ماه - که آغاز سه ماه متوالى حرام است - بهره ببریم.» متن کامل نامهی ایشان به همراه ترجمهی اشعار عربی به نقل از جلد نخست کتاب آیتالحق که مورد اشارهی رهبر انقلاب قرار گرفته بود از این قرار است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین، والصلاة و السلام على الرسول المبین و وزیره الوصى الأمین، و ابنائهما الخلفاء الراشدین، و الذریة الطاهرین و الخلف الصالح و الماء المعین، صلىالله و سلم علیهم أجمعین.
تنبّه فَقَد وافَتکم الأشهرُ الحُرُم تیقّظ لکی تزدادَ فی الزاد و اغتنم
ترجمه: بیدار باش که ماههاى حرام فرا رسیدهاند؛ شبزندهدارى کن تا بیشتر بهرهمند شوى و فرصتها را غنیمت بدان.
فقم فی لیالیها و صم من نهارها لِشُکر إله تمّ فی لطفه و عم
ترجمه: شبها بیدار شو و روزها روزهدارى کن، جهت سپاس از خدائى که نعمت و لطف او فراگیر بوده است.
گناه، جنگ با خداست!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394گفتاری از آیت الله جوادی آملی: خداوند فرمود:
هیچ کس گناه نمی کند مگر این که با یک شرک مرموز و خفی همراه است،
«وَمَا يؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ»(يوسف/106)
و بيشتر آنها که مدعي ايمان به خدا هستند، مشرکند!
وقتی از امام معصوم علیه السلام سؤال می کنند که چگونه مؤمن مشرک می شود، فرمود:
همین که می گوید اگر فلانی نبود، هلاک می شدم؛ این یک نوع شرک ربوبی است. اگر فلان کس نبود این مشکل حل نمی شد، این یک شرک مستور است.
فیض خداوند
باید گفت خدا را شکر که به وسیله فلان شخص مشکل ما را حل کرد. هر چه هست مجاری فیض خداوند هستند و خدای سبحان با این مجاری به انسان احسان می کند. بنابراین هیچ موجودی در برابر خداوند نیست که بگوییم اول خدا و دوم فلان شخص. مقصود از شرک در این گونه موارد شرک عملی است.
دعا و درخواست بندگان از خداوند
نوشته شده توسطرحیمی 3ام تیر, 1394
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از جمله سالکان و عارفانی است که بندگان خالص و مشتاقان می توانند به توصیه های او در دعا و نحوه درخواست کردن از محضر خداوند متعال توجه کنند.بخشی از سخنان این عارف وارسته در خصوص آداب دعا از کتاب «المراقبات» تقدیم می شود.
امید به غیر خدا
به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مکانم بر عرش سوگند که امید هر آن کس را که به غیر من امیدوار باشد، قطع می کنم و آرزویش را به یأس بدل می کنم و در میان مردم لباس مذلت برایش می پوشانم. و او را از قرب خودم دور می کنم و از وصلم دورش می سازم آیا در شدت ها به غیر من امید می بندد، حال آنکه شداید در دست من است؟ و به غیر من امیدوار می شود و با فکرش در دیگری را می زند، در صورتی که آن بسته است و در من برای هر کس که مرا بخواند، گشوده و باز است؟
امید به خدا
پس کیست که در سختی هایش به من امیدوار باشد؟ و کیست که در امر مهمی به من امیدوار باشد و من امید او را قطع کنم؟ من آمال بندگانم را در پیش خود محفوظ قرار داده ام، ولی آنها به حفظ من راضی نیستند؟ آسمان ها و زمینم را از ملائکه ها پر کرده ام، کسانی که از تسبیح من دچار ملال و خستگی نمی شوند و امرشان کرده ام درهای موجود میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها(بندگانم) به قول من اعتماد نمی کنند؟ آیا نمی داند کسی را که من بر او با مشکلی از مشکلاتم ببندم، کسی جز من نمی تواند مالک کشف و رفع آن شود؟