« مداحی شب چهارم محرم 94 با نوای حاج سید مهدی میرداماد + دانلود | با مردم خوشرو باشيم » |
راز توکل
نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1394
در سال قحطی، عارفی غلامی را دید که شادمان بود.
پرسید: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟
گفت : من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد.
عارف گفت: از خودم شرم دارم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهدو من ” خدایی ” دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم؟
فرم در حال بارگذاری ...