« دعا براى فرزندانعلل سقوط جامعه »

رسول خدا کسی بود که ....

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1391

     امام صادق علیه السلام فرمود:

     بعضى از مردم قريش برسول خدا صلى الله عليه و آله عرض کردند: بچه سبب (رتبه و مقامت) از پيغمبران ديگر پيش افتاد در صورتيکه در آخر و پايان آنها مبعوث گشتى؟

     فرمود: من نخستين کسى بودم که به پروردگارم ايمان آوردم و نخستين کسى بودم که پاسخ گفتم، زمانيکه خدا از پيغمبران پيمان گرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که مگر من پروردگار شما نيستم؟ در آنجا من نخستين پيغمبرى بودم که گفتم: چرا، پس من در اقرار بخداى عزوجل بر آنها پيشى گرفتم (از اينرو در مقام و رتبه از آنها پيش افتادم ).

      عبد الله بن سنان گويد: بامام صادق (ع ) عرض کردم: من بعضى از اصحاب خود (شيعيان ) را مى بينم که بي خردى و تندى و سبکى عارضش شود. از اين جهت بشدت اندوهگين مي شوم و مخالف خود (غير شيعه ) را نيکو روش مى بينم. فرمود: نيکو روش نگو، زيرا مقصود از روش طريقه (کيش و مذهب) است ، بلکه بگو نيکو سيما، زيرا خداى عزوجل ميفرمايد:«سيماى آنها در رخسارشان از اثر سجده است 29 سوره 48 »

      عرض کردم : او را نيکو سيما و داراى وقار مي بينم و از آن جهت اندوهگين مي شوم .

     فرمود: از سبکى که در اصحابت و سيما نيکى که در مخالفينت مي بينى اندوهگين مباش ، زيرا خداى تبارک و تعالى چون خواست آدم را بيآفريند، آن دو طينت را آفريد، سپس آنها را دو نيمه کرد و باصحاب يمين فرمود: باذن من آفريده شويد، آنها مخلوقى گشتند مانند مورچگان که مي شتافتند و باهل شمال فرمود: باذن من آفريده شويد، آنها مخلوقى گشتند مانند مورچگان که براه خود ميرفتند (آهسته و کند مي رفتند) سپس براى آنها آتشى بر افراشت و فرمود: باذن من بان در آئيد، نخستين کسى که باتش در آمد، محمد صلى الله عليه و آله بود، سپس پيغمبران اوالولعزم ديگر و اوصياء و پيروانشان از پى او در آمدند آنگاه باصحاب شمال فرمود: باذن من بان در آئيد، گفتند: پروردگارا! ما را آفريدى تا بسوزانى ؟! و نافرمانى کردند، سپس باصحاب يمين فرمود: باذن من از آتش خارج شويد، بى انکه آتش به آنها جراحتى رساند و در آنها تأثيرى گذارد (خارج شدند).

صفحات: 1·


فرم در حال بارگذاری ...