« دانلود كتاب كيمياي محبتنگهداری زبان »

رسيدن به آخرت

نوشته شده توسطرحیمی 15ام آذر, 1391

     کمی از حرف اصلی بیرون رفتیم. بخش اصلی و ماندگار وجودمان. یک مطلب را هم اضافه کنم و بحث را تمام کنم. یک کلامی از یکی از بزرگان و علمای اخلاق هست که چهار پنج خط است. الفاظش را حفظ نیستم و آنچه را که به خاطرم مانده عرض می کنم. همه ما یک شخصیت اخروی داریم. گفتند شخصیت اخروی و آخرتی و آن جهانی شما عبارت است از و ساخته شده است از اعمالی که در اینجا انجام داده اید. ببینید ورزشکارها را دیده اید. مثلا روزی سه ساعت، چهار ساعت، در چند وعده در طول شبانه روز تمرین می کند. غذا را هم غذای خاصی می خورد. یک کشتی گیری بود که قرص های تقویتی بسیار قوی خورده بود. خب یک جوان بیست ساله چرا باید قرص تقویتی بخورد. گفته بود این چیزی است که در اردوگاه مقدماتی برای یک مسابقه بزرگ نتیجه دارد. حالا فرض کنید که شما شصت و چند کیلو، هفتاد کیلو هستید. او صد و بیست کیلو بود. نتیجه خوب خوردن و خوب دویدن یک بدن قوی تر است. این خوردن و این ورزش کردن این بدن را ثمر می دهد. بدن اخروی شما، بفرمایید تمام دارایی شما در آن عالم بسته به آن نمازی است که خوانده اید. بنابراین اگر من کوشیدم نمازم اندک زمان و وقت ممکن را بگیرد خب آن بدن اخروی هم خیلی لاغر خواهد بود. یک بار دیگر عرض می کنم. تمام ثروت شما در عالم آخرت عبارت است از این کاری که در اینجا کرده اید. خب اگر خیلی کم بود دست آدم خالی خواهد بود. خب من برای عالم آخرت کاری نکردم. شما همین نماز واجب را هم بخوانید کافی است. به شرطی که نمازمان نماز باشد. نماز اگر نماز باشد همان کافی است. انسان را در آن دنیا به یک آدم بسیار ثروتمند تبدیل می کند. شخصیتی که در اثر این نماز ساخته شده است بسیار نیرومند است. مانند آن بدنی که ورزشکار در این دنیا برای خودش می سازد. اما خب نماز ما خیلی از نمازی که باید باشد کم دارد. در قدیم می گفتند تمام گمشده هایش را در نماز پیدا می کند و یک دوره کامل از گذشته اش را دوره می کند و خاطراتش را تکرار می کند و تداعی معانی می کند و… ولی همین نماز واجب برای اینکه آدم ثروتمند باشد و شخصیتش کاملا ساخته شود کافی است. نتیجه بگیرید. همه ثروت من بستگی دارد به آن کاری که کرده ام. کار من هم خب نماز من است. روزه من است. همین هاست دیگر. یک زحمت بزرگ تر از این هم وجود دارد و آن اخلاقیات ماست. عصر ما اصلا عصر اخلاقی ای نیست. اشخاص گاهی جاه طلبی های برجسته ای دارند. داستان تربیت در خانواده است. ببینید بچه وقتی که از ابتدای کودکی اش اصلا یک بار دروغ در خانه اش نشنیده است خیلی فرق دارد با کسی که وقتی پدرش دهان باز می کرد اولین چیزی که از دهانش بیرون می آمد فحش بود. فرق دارد. در میان برخی از این قدیمی ها گاهی در بعضی خانواده ها یک اخلاقیات برجسته وجود داشت. مثلا بارها و بارها گذشت پدر و مادر خودش را دیده بود. ناگزیر او هم آن گذشت را آموخته بود. خب این می شود یک ثروت. ثروت آدم در عالم آخرت یا بفرمایید ساختمان شخصیت آدم در عالم آخرت کارهایی است که کرده است. اگر رفتار بد کرده، ساختمانش خوب نیست و رنج آور می شود. اگر رفتار خوب کرده است، ساختمان همه اش خوب می شود و شادمانی. اگر اخلاق بد باشد، همه اش رنج می شود و اگر اخلاق خوب باشد همه اش شادمانی می شود.

     عرضم تمام شد. خلاصه کنم. تمام کوشش ما تقریبا در تمام عمرمان یا بیشترین بخش کوشش ما در تمام طول عمرمان در بخش کوچک تر و اندک تر و موقتی وجود ماست. در حالی که برای بخش ماندگار در وجود ما کمترین وقت ممکن و کمترین فرض ممکن در کار را گذاشته ایم. در حالی که تمام ثروت شما و تما شخصیت شما در آن عالم بستگی دارد به میزان کاری که در این عالم کرده اید. اگر کار اندکی کنید در آن عالم فقیر تر هستید. کسی که کمتر خم شده بود تا از آن سنگ ریزه ها بردارد، پشیمان بود. عرضم تمام شد.

     دستوراتی که برای ماه شعبان داده اند یعنی برنامه ای که برای این ماه داده اند یکی صلوات دارد که در ظهرها خوانده می شود. در آن صلوات می گوید این ماه پیامبر است و در ادامه می گوید یَدأبُ فی صیامِهِ وَ قیامِه. دعب ایشان و عادت ایشان بر این بود که تمام ماه روزه بود و تمام شب هایش بیدار بود. این باز برمی گردد به آن ثروت هایی که انسان دارد برای آن دنیا تهیه می کند. یک نکته عرض کنیم که در خطبه رسول خدا صلي الله علیه و آله آمده. آخرین جمعه ماه شعبان پیامبر در نماز جمعه یک خطبه خواند. دو سه صفحه ای است که در نماز جمعه گفته شده است. حالا شاید هم وجه دیگری داشته است. عبارت این است. در جمعه آخر ماه شعبان بود. قد اقبَلَ الیکم شَهرَ الله بالبَرَکة وَ الرَّحمَة وَ المَغفِرَة. احتمالا شنیده اید. در کتاب مفاتیح هم آمده است. در پایان امیرالمومنین علیه السلام سوال کرد که آقا افضل اعمال این ماه چیست؟ افضل اعمال. فرمودند الوَرَع عَن مَحارم الله. پرهیز از گناه. آقا شما نمازت را خواندی، همان هفده رکعت. روزه ات را هم گرفتی. یعنی واجبات. هیچ کار دیگر هم نکردی. اصلا یک ختم قرآن هم نکردی. هیچ شبی هم تا صبح بیدار نماندی. اما در عوض در تمام این ماه یک دل نسوزاندی. یک نگاه بد نکردی. یک دروغ نگفتی. یک غیبت گوش نکردی. برترین اعمال این ماه را انجام دادی. آن که هر روز، هر روز یک ختم قرآن کرده بود به گرد تو نمی رسد. این برای همه ما مقدور است. آن فرمایش، فرمایشی نیست که خاص ماه رمضان باشد. در ماه شعبان و رجب هم هست و همیشه عالم هست. یک نکته اضافه کنم. یک مثالی هست که در روایات آمده و من به زبان خودم عرض می کنم. یک کسی دارد این حسینیه را می سازد و فقط روزی یکی از این آجر ها را می گذارد. یکی دیگر روزی چهارتا دیوار می سازد اما در پایان روز یک نارنجک تخریب کننده در حسینیه می گذارد و می رود. این آدم صد هزار روز مدام دیوار بسازد و سقف بگذارد و در پایان آن را تخریب کند هیچ وقت به جایی نمی رسد اما آن که روزی یک آجر می گذارد بالاخره حسینیه را می سازد. اگر آدم پاک بماند، دستش، گوشش، چشمش، زبانش پاک باشد خب هرچقدر هم که کم زحمت کشیده باشد آن یک ذره برایش می ماند و امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند آن یک ذره قبول است. فقط نماز خواندی. هیچ کار دیگر نکردی. اول وقت بلند شدی و نماز درست خواندی. فرمودند این کم قبول است. بعد فرمودند اگر قبول است دیگر کم نیست. ما تمام عمر نماز خواندیم. قبول است؟ شما می دانید قبول است یا خیر؟ نمی دانیم. اگر خیلی جدی از رفتار و اعمالش مراقبت کرد، بدان قبول است. کسی که به گذشته عمرش نگاه کند ببیند مشکلی نداشته. برخی بزرگان اینگونه بودند. فرموده من به عمرم دروغ نگفتم. با این عبارت. فرموده من به عمرم دروغ نگفتم. اینگونه.

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...