« ​مقام مادرمادرم ... »

​ نیکی به پدر رمز موفقیت رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 7ام فروردین, 1395

از مقام معظم رهبری نقل شده است که ایشان درباره رمز موفقیت خود می گویند: بنده اگر در زندگی خود در هر زمینه ای توفیقاتی داشته ام، وقتی محاسبه می کنم به نظرم می رسد که این توفیقات باید از یک کار نیکی که من نسبت به یکی از والدینم انجام داده ام باشد. سپس خاطره ای را نقل می کنند که به نظر ایشان می تواند رمز موفقیتشان حساب شود و به اختصار نقل می کنیم:

 

پدرم در سنین پیری بیست و چند سال قبل از فوت به بیماری آب چشم که موجب نابینایی می شود مبتلا شده بود بنده در آن موقع در قم مشغول تحصیل و تدریس بودم از قم مکررا به مشهد می آمدم و ایشان را به دکتر می بردم و دوباره باز می گشتم تا این که در سال1343 هجری شمسی به ناچار برای معالجه، ایشان را به تهران آوردم. اطباء ابتدا ما را مایوس کردند اگر چه بعد از دو سه سال یک چشم ایشان معالجه شد و تا آخر عمر هم می دید اما آن زمان مطلقا نمی توانست چشم هایشان جایی را ببینند و باید دستشان را می گرفتم. واین برای من یک غصه شده بود زیرا اگر من به قم می آمدم ایشان مجبور بود در گوشه ای از خانه بنشیند و قادر به مطالعه و معاشرت و هیچ کاری نبود و انس و الفتی که هم با من داشت با دیگر برادران نداشت وقتی بنده نزد ایشان بودم برایشان کتاب می خواندم و با هم بحث علمی می کردیم و از این رو با من مانوس بود به هر حال احساس کردم اگر ایشان را در مشهد مقدس تنها رها کنم و به قم برگردم ایشان به یگ موجود معطل و از کار افتاده تبدیل می شد که برای خود ایشان بسیار سخت بود. برای من نیز خیلی ناگوار بود از طرفی دوری از قم نیز برای من غیر قابل تحمل بود زیرا که من با قم انس داشتم و تصمیم گرفته بودم که تا آخر عمر در قم بمانم بر سر دو راهی گیر کرده بودم این مساله در ایامی بود که ما برای معالجه پدرم در تهران بودیم روزهای سختی را در حال تردید گذراندم.

عصر تابستانی بود که سراغ یکی از بزرگان و دوستانم در چهار راه حسن آباد تهران رفتم او اهل معنا بود جریان ایشان را تعریف کردم در ضمن گفتم: من دنیا و آخرت خودم را در قم می بینم اگر اهل دنیا باشم دنیای من در قم است و اگر اهل آخرت هم باشم آخرت من در قم است خلاصه من باید از دنیا و آخرت خود بگذرم که با پدر به مشهد بروم در آنجا بمانم.

آن بزرگوار تامل مختصری کرد و فرمود: شما برای خدا از قم دست بکش و به مشهد برو، خداوند متعال می تواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند. من در سخنان ایشان تاملی کردم: عجب حرفی است! انسان می تواند با خداوند معامله کند، با خودم گفتم برای خاطر خدا، پدرم را به مشهد می برم و همانجا می مانم، خداوند هم اگر اراده فرمود، می تواند دنیا و آخرت من را از شهر قم به مشهد مقدس بیاورد، تصمیم خود را گرفتم، دلم باز شد و ناگهان از این رو به آن رو شدم؛ یعنی کاملا راحت شدم و با حالت بشاش و آسودگی خاطر به منزل آمدم.

والدین من که چند روزی بود که مرا ناراحت می دیدند، از بشاش بودن من تعجب کردند به آنها گفتم: من تصمیم گرفتم که با شما به مشهد بیایم و آنجا بمانم، آنها اول باورشان نمی شد که من از قم دست بکشم.

با آنها به مشهد مقدس رفتم و آنجا ماندم و خداوند بعد از آن، توفیقات زیادی به ما داد و به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم.

اگر بنده در زندگی خود توفیقی داشتم اعتقادم این است که ناشی از همان بری(نیکی) است که به پدر و مادرم انجام داده ام.1

حضرت رضا علیه السلام فرمود: از پدرت اطاعت كن و نسبت به او مراتب نیكى و تواضع و خضوع و تكریم را معمول دار… خداوند در قرآن شریف حق پدر و مادر را قرین حق خود قرار داده و فرموده است: شكر گزار من و شكر گزار پدر و مادرت باش كه برگشت همه به سوى من است.2
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1.نشریه معرفتی،تربیتی،بصیرتی و مهارتی شجره طیبه صالحین سپاه امام رضا علیه السلام ،ویژه سرگروه ها و مربیان طرح صالحین،شماره2،دی ماه1393،ص19
2. شیخ طبرسی،تفسیر مجمع البیان، جلد 6، ص 411

منبع:کلوب

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام و احترام .
بسیارعالی بود ،ممنون ازشما .

1395/01/07 @ 23:43


فرم در حال بارگذاری ...