« آیا روحانی که سخن از ریشهکنی فساد و مبارزه با رانتخواری میزند، از مفسدان اطراف خود خبر ندارد! | حجاب دختران مقابل نامحرمهای فامیل باید چگونه باشد؟ » |
رضایت خدا به چه کسی تعلق می گیرد؟
نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1395«وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»[1]
و نخستین پیشگامانِ از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری آنان را پیروی کردند، خداوند از آنها راضی است و آنان نیز از خدا راضی، و (خدا) برای آنان باغهایی فراهم ساخته که نهرها از پای (درختان) آن جاری است، همیشه در آن جاودانه اند. این است رستگاری و کامیابی بزرگ.
نکته ها:
در این آیه، مسلمانانِ صدر اسلام به سه گروه تقسیم شده اند:
۱. پیشگامان در اسلام و هجرت.
۲. پیشگامان در نصرت پیامبر و یاری مهاجران.
۳. متأخّران که راه آنان را ادامه داده اند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ابتدا خداوند نام مهاجرین با سابقه را برده، سپس نام انصار و یاوران را و سپس نام پیروان آنان را بیان نموده است. بنابراین جایگاه و مقام هر گروه را در جای خود بیان کرده است.[2]
به اتّفاق همه ی مسلمانان، اوّلین زن مسلمان حضرت خدیجه و اوّلین مرد مسلمان به اتّفاق شیعه ونظر بسیاری از اهل سنّت، علی بن ابی طالب علیهما السلام است.[3] چنانکه گفته اند:
میان تاریخ نویسان خلافی نیست که علی بن ابی طالب علیهما السلام، اوّلین مرد مسلمان است.[4] البتّه عدّه ای می گویند: ایمانِ نوجوانی ده ساله چه ارزشی دارد؟ در جواب آنان باید گفت:
نبوّت حضرت عیسی و حضرت یحیی نیز در کودکی بود و ارزش داشت!
پیام ها:
1- سبقت در کار نیک، ارزش است و موقعیت پیشگامان در نهضت ها باید حفظ شود. «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ»
2- تنها پیروی از نیکی ها وکمالات گذشتگان ارزش است، نه هر پیروی وتبعیتی.«اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»
3- اگر مؤمن، به قضای الهی راضی باشد، خدا هم از او راضی است. «رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»
4- بهشت در سایه ی ایمان، سبقت، هجرت، نصرت و تبعیت به احسان است.السَّابِقُونَ . .. أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ
پی نوشت ها
[1] سوره توبه آیه 100
[2] تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 41.
[3] روايات در الغدير،( ج 3، ص 220- 240) و احقاقالحق،( ج 3، ص 114- 120) آمده است.
[4] تفسير قرطبى، ج 5، ص 3075؛ به نقل از مستدرك حاكم.
منبع : تفسير نور، ج3، ص: 493
فرم در حال بارگذاری ...