« دلنوشته: "زبان حال فاطمه علیها السلام" | فرهنگ جبهه » |
رقم زدن سرنوشت امت ...
نوشته شده توسطرحیمی 24ام فروردین, 1392تنها راه معقولي كه با اوضاع زمان پيامبر جامعه اسلامي و وضع دعوت اسلام و دعوتگران و رفتار حضرت پيامبر سازگار ميباشد، آماده كردن و نصب رهبر است به اين معني كه حضرت پيامبر (ص) براي آيندة دعوت اسلامي و بعد از رحلتشان موضعي مثبت اتخاذ نمايد و به دستور خداوند متعال فردي را انتخاب كند كه از اعماق وجود، ذوب در اسلام شده باشد.
آري حضرت پيامبر بايستي چنين فردي را بر گزيند و آماده كند و به او اسرار رهبري و امامت را بياموزد تا مرجعيت فكري و زعامت سياسي حكومت اسلامي دراوتبلور يابد و بتواند بعد از پيامبر اسلام (ص) با پشتيباني تودة آگاه متشكل از مهاجرين و انصار، رهبري سياسي و عقيدتي امت را ادامه بخشيده، به تدريج آن را به سطحي كه شايستگي تحمل مسؤليتهاي رهبري را داشته باشد نزديك گرداند.
چنين است كه فقط اين راه تضمين كنندة سلامت آيندة دعوت اسلامي و صيانت حكومت اسلامي در روند تكاملياش ميباشد و لذا پيامبر گرامي اسلام اين راه را برگزيد و رمز بقاي اسلام تاكنون در همين انتخاب نهفته است.
بنابراين آنچه به طور متواتر نقل شده كه حضرت رسول اكرم به طور خاص يكي از اصحاب را براي رسالت آماده ميكرد و از نظر فكري آگاهي ميبخشيد تا او را براي مرجعيت و رهبريت فكري و سياسي آينده آماده كند و حتي آيندة دعوت اسلامي و زعامت فكري و سياسي امت را رسماً به او سپرد، نشانگر اين حقيقت است كه حضرت پيامبر براي تضمين آينده اسلام، اين راه را پيمود و مقتضاي طبيعت امور همين بود.
فردي كه در زمان حضرت پيامبر براي به دست گرفتن زمام امور فكري و سياسي امت و دعوت اسلامي انتخاب شده بود، جز عليبن ابيطالب نبود؛ يعني همان كسي كه تمام وجودش ذوب در اسلام شده و اولين فردي بود كه مسلمان شد و نخستين كسي بود كه در طول مبارزات سخت عليه دشمنان اسلام، در راه اسلام مجاهدت استواري كرد او كسي بود كه تمام وجودش همراه با رسول الله بود، همو كه چشمانش را در دامان پيامبر باز كرد و تحت سرپرستي او پرورش يافت و چنان فرصتي براي آميختگي و همراهي با پيامبر براي او پيش آمد كه هيچ فرد ديگري چنين سعادتي نصيبش نشد.
شواهد فرواني از زندگاني حضرت پيامبر و حضرت علي در دست است كه به نمونههايي از آن اشاره ميكنيم.
حاكم در مستدرك به اسناد خود از ابي اسحاق نقل ميكند، «از قاسم بن عباس بن مطلب پرسيدم: چگونه علي وارث رسول الله شد؟ قاسم بن عباس در جواب گفت: زيرا علي اولين كسي بود كه به پيامبر پيوست و بيش از همه با او آميختگي داشت.»
در حليهالا وليا از ابن عباس نقل شده است: «سخن ما اين بود كه حضرت پيامبر هفتاد سفارش براي علي كرد كه نسبت به هيچ كس چنين سفارشهايي را سراغ نداريم.»
اين شواهد و اسناد بسيار ديگر حاكي ازآمادهسازي خاص مكتبي حضرت پيامبر(ص) به علي (ع) در جهت آموزش و پرورش او درسطح رهبري آيندة دعوت اسلامي است. اما چنان كه شواهد متعددي وجود دارد كه رسول اكرم به طور خاصي حضرت علي را براي ادامة رهبري دعوت اسلامي پس از خود آماده ميكرد، شواهد بيشتري در دست است بر اين كه حضرت پيامبر، اين برنامهريزي و هدف را به مردم اعلام كرد و زعامت فكري و سياسي امت اسلامي را رسماً به امام علي سپرد، كه حديث دار، ثقلين، منزلت، غدير ودهها حديث نبوي ديگر از جملة اين شواهد است.
اين چنين بود كه تشيع در چارچوب دعوت اسلامي، نمودار دراين برنامة راهبردي به دست پيامبر اكرم و به امر خدا براي حفظ آيندة اسلام به وجود آمد.
بنابراين پيدايش تشيع نه به مثابة رويدادي ناگهاني و بر اثر يك سلسله حوادث و اتفاقات سياسي، بلكه به عنوان مولود ضروري طبيعت شكلگيري دعوت اسلامي و نيازمنديها و وضعيت اوليهاش كه پيدايش آن را از دامن اسلام ايجاب ميكرد ميباشد. به عبارت ديگر:
بر اولين رهبر امت اسلامي لازم بود دومين رهبر امت را به نحو شايستهاي تربيت كند، تا توسط او و جانشينانش تكامل انقلابي جامعة اسلامي ادامه يافته، هر چه بيشتر به كمال انقلابياش در جهت ريشه كن كردن زنگارهاي جاهلي گذشته و بنياد امتي جديد براساس مقتضيات دعوت اسلامي و مسئوليتهاي آن نزديك شود.
منبع: بر آمدن شيعه و تشيع، به نقل آيتالله العظمي شهيد محمد باقر صدر.
ترجمه: مهدي زنديه
فرم در حال بارگذاری ...