« فرزند امام5قطعه از تلاوت های نادر استاد "محمد صدیق منشاوی" »

رهبرى برخاسته از ميان درد و رنجها!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1393


آيات ابتدای سوره مبارکه ضحی ضمن اينكه نعمتهاى خداوند را به پيغمبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم شرح مى ‏دهد اين نكته را نيز منعكس مى ‏كند كه او در آغاز كودكى يتيم بود، و در شرائط سخت مادى زندگى مى ‏كرد، با درد و رنج قرين بود، و از ميان رنجها برخاست و بايد چنين باشد.

يك رهبر الهى و انسانى بايد مرارتهاى زندگى را بچشد، ناراحتيها را شخصاً لمس كند، و با تمام وجودش تلخيها را احساس كند، تا بتواند ارزيابى صحيحى از قشرهاى محروم جامعه كند و از حال مردمى كه در درد و رنج غوطه ‏ورند باخبر باشد.

بايد در خردى پدر را از دست دهد تا از درد طفلان يتيمش باخبر باشد، بايد روزها گرسنه بماند و شبها گرسنه بخوابد، تا درد گرسنگان را با تمام وجودش درك كند.

لذا گاه كه يتيمى را مى‏ ديد قطرات اشك از چشمان مباركش سرازير مى ‏شد، او را بر دامان مى ‏نشاند و نوازش مى ‏داد و همچون جان شيرين در بر مى‏ گرفت.

او بايد فقر فرهنگى جامعه را به خوبى درك كرده باشد، تا كسانى را كه‏ براى كسب دانشى خدمتش مى ‏رسند گرامى دارد، و با آغوش باز آنها را پذيرا گردد.

نه تنها پيغمبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بلكه شايد همه انبياء پرورش يافتگان رنجها و محروميتها بودند، و نه تنها انبياء كه همه رهبران راستين و موفق چنين بودند، و بايد چنين باشند.

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

آن كس كه در ميان ناز و نعمت پرورش يافته، در كاخهاى مجلل زندگى كرده، و هر زمان هر چه مى ‏خواسته در اختيارش بوده، چگونه مى ‏تواند درد محرومان را درك كند، منظره خانه فقرا و كاشانه يتيمان را در نظر مجسم سازد و به كمك آنها بشتابد؟! در حديثى از امام صادق علیه السّلام مى ‏خوانيم:

ما بعث اللَّه نبيا قط حتى يسترعيه الغنم يعلمه بذلك رعية الناس:

“خدا هرگز پيامبرى را مبعوث نكرد مگر اينكه او را به چوپانى گوسفندان گماشت تا از اين طريق چوپانى انسانها را به او بياموزد".

يعنى هم رنج كشيدند، و هم صبر و تحمل در برابر موجودى كم شعور را تجربه كردند، و هم در ميان كوه و صحرا و آغوش طبيعت درسهاى بزرگ توحيد و عرفان را آموختند.

در حديث ديگرى آمده است كه” موسى بن عمران” از خداى خود پرسيد: من به چه دليل به اين مقام رسيدم؟

خطاب آمد آيا به خاطر مى ‏آورى آن روز كه بچه گوسفندى از ميان گله تو فرار كرد، به دنبال آن رفتى و آن را گرفتى، و به او گفتى: حيوان! چرا خود را خسته نمودى؟ سپس بر دوش گرفتى و به گله گوسفندان باز گرداندى به اين دليل من تو را سرپرست خلق‏ كردم (اين تحمل و حوصله عجيب تو در مقابل يك حيوان دليل بر قدرت عظيم روحى تو است و لذا شايسته آن مقام بزرگى).

سایت حرم مطهر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام


فرم در حال بارگذاری ...