« منکران صبح!(تأملي در واکنش علماي وهابي در قبال موج بيداري جهان اسلام) | اصلاح نيت و عمل » |
ساقی جمعه
نوشته شده توسطرحیمی 22ام آبان, 1394
بر بام تنهايي نشستم تا بيايي
با گريهها دل را شكستم تا بيايي
درهاي اين دل را براي سالها سال
بر هر كه جز محبوب بستم تا بيايي
آري ميان آسمان خاطراتم
تنهاي تنها با تو هستم تا بيايي
با يك دل پرخون و دستان تمنا
چون لالهاي ساغر به دستم تا بيايي
شرط گسستن بود حرف آخرينست
زنجيرهايم را گسستم تا بيايي
در انتظارت اي سيه چشم سيه خال
از هر سياهي بود رستم تا بيايي
وقتي كه ساقي جمعه را روز تو، ناميد
با بادههاي جمعه مستم تا بيايي
من در بلنداي غم تنهايي خويش
بر بام تنهايي نشستم تا بيايي
پدیدآونده: سيد محمد هادي حسيني
فرم در حال بارگذاری ...