« امانت الهيعلاقه رهبر معظم انقلاب به قرآن »

سبک رفتاری ائمه اطهارعلیهم السلام در ماه مبارک رمضان

نوشته شده توسطرحیمی 31ام خرداد, 1394

«نهايت کوشش خودتان را بنماييد که در اين ماه روزى ها تقسيم مى شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مى شود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»


نگاهی به ویژگی های این ماه مبارک در کلام پیشوایان و بزرگان دین، به خوبی روشن می سازد که رمضان ماه خاص خداست و با احترام و اعتقاد به این ویژگی ها، روزه داران بطور خاص از این ضیافت بزرگ بهره می برند.

نگاهى گذار به سيره اهلبیت (علیهم السلام) در اين ماه مبارک، سبک رفتاری فردى و اجتماعى آن بزرگواران را سرمشق قرار می دهد تا بتوان هرچه بهتر از خوان رحمت الهی بهره برد.

بطور کلى مى توان سيره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد:

الف: رابطه خود و خدا (بعد فردي)

1- تغيير حالت
سيد ابن طاووس (ره) نقل مى کند که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مى رسيد رنگ چهره پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله عوض مى شد و بسیار به نماز و دعا مى پرداخت (1)، تغيير حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبارک رنگ مضاعفى به خود مى گرفت، بگونه اى که تمام شبها را به شب زنده دارى و عبادت سپرى مى کرد. (2)

درباره حضرت امام زين العابدين علیه السلام نیز نقل شده است که ايشان در اين ماه کاملا غرق در دعا و تسبيح و استغفار و ذکر بود. (3)

2- نمازهاى مستحبى
گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل يکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است. ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مى گرفت، تا آنجا که نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر خوانده مى شد، که ذکر تفصيل آن مجال ديگرى مى طلبد.

3- تلاوت قرآن
ماه مبارک رمضان را ماه بهار قرآن نامیده اند، همچنانکه شیخ صدوق در کتاب معانى الاخبار و امالى به سندش از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هر چیزى را بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است.

بر اساس آنچه از حضرت ثامن الحجج روایت شده است: کسى که در ماه رمضان آیه اى از کتاب خداوند بخواند همانند کسى است که در ماههاى دیگر قرآن را ختم کرده است.

پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهلبیت (علیهم السلام) تلاوت آيات دلنشين قرآن را بطور خاص در برنامه روزمره شان قرار می دادند و توجه اصحاب و ياران خود را نسبت به آن جلب مى نمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت در ماه مبارک چهل بار قرآن را ختم مى نمود. (4)

4- نيايش
چگونه خواستن و از چه کسى خواستن و به چه انگيزه اى خواهش کردن از مهمترين مطالبى است که در هر درخواستى، نهفته است.

اينجا سخن از درخواست از يگانه معبود قادر و تواناست که معصومين علیه السلام بر بشريت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب “دعا” به عالى ترين وجه ممکن نشان داده اند و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عاليترين مضامين معارف تابناک الهى را در آن جاى داده و از خود يادگارهايى ارزشمند به وديعت نهاده اند.

در ماه مبارک رمضان دعاهاى مخصوصى از آن بزرگواران رسيده است که تنها به ذکر عناوين آن ها اکتفا مى شود:

الف- دعا در وقت ديدن هلال ماه مبارک

ب- دعاى پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان

ج- دعاى پيغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در شب اول

د- دعاى ابوحمزه ثمالى در هر شب

ح- دعاى سحر

و- دعاى اول صحيفه سجاديه

ز- دعاى وقت افطار

ط- دعاى امام زين العابدين علیه السلام در شبهاى نوزدهم و بيست و يکم

ظ- دعاى پيامبر اکرم، امام باقر، امام صادق و امام کاظم (علیهم السلام) در ماه مبارک رمضان

ي- دعاى پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام زين العابدين صلی الله علیه و آله در شب بيست و هفتم،

ل- دعاى پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شب آخر هر ماه

ن- دعا هنگام وداع با ماه رمضان

5- احياى شب قدر
معصومين علیه السلام در شبهاى قدر شب زنده دار بودند، و نه تنها خود به احياء آن مى پرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خويش را به انجام آن وامى داشتند.

روايت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب بيست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بيدار مى کرد و آب به صورت آنها مى پاشيد. (5)

حضرت فاطمه زهرا (س) نيز نمى گذاشت کسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمى غذا و ايجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز، آماده مى ساخت، و مى فرمود محروم کسى است که از خير اين شب محروم ماند. (6)

و يک سال حضرت امام صادق علیه السلام به بيمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بيست و سوم ايشان را برداشته و به مسجد پيامبر صلی الله علیه و آله بردند، و آن شب را در آن مکان شريف به احياء گذارند. (7)

6- آداب افطار
چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه در سيره معصومین است.

از پيامبر و ائمه هدى (علیهم السلام) ادعيه خاصى در وقت افطار نقل شده است. امام صادق علیه السلام مى فرمايد که پيامبر اکرم در وقت افطار اين دعا را مى خواند:« اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (8) بار خدايا براى تو روزه گرفتيم، و بر روزى تو افطار نموديم، پس آن را از ما بپذير.

حضرت امير المؤمنين علیه السلام در وقت افطار مى فرمود: «اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت السمیع العليم» (9) خدايا براى تو روزه داشتيم، و بر روزى تو افطار کرديم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانايي.

و اما اينکه با چه چيزى افطار مى نمودند، مواردى نقل شده است. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که پيامبر اکرم با آب و خرما، و يا آب و رطب افطار مى نمودند (رطب غير از خرما است). (10) و اگر آن حضرت شيرينى و حلوا نمى يافت با آن افطار و گاهى با شکر که از نى گرفته مى شد، افطار مى کرد. (13)

امام صادق علیه السلام مى فرمايد: پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله با شيرينى و حلوا افطار مى نمود، و اگر آن را نمى يافت با آب ولرم افطار مى کرد، و مى فرمود: آن باعث پاکيزگى کبد و معده است و دهان را خوشبو مى سازد، و ريشه دندان و ديد چشم را تقويت مى نمايد. (14)

بنابر اين از مجموعه روايات استفاده مى شود که آن حضرت- در صورت امکان- با يک ماده شيرينى مثل حلوا، خرما و در صورت نبود با آب نيمه گرم و ولرم فطار مى نمود.

ابن طاووس از امام باقر علیه السلام نقل مى کند که حضرت على علیه السلام دوست داشت که با شير افطار کند. (15)

7- غسل
پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل مى کرد. (16) حضرت امام باقر علیه السلام شبهاى نوزدهم، بيست و يکم، بيست و سوم و بيست و پنجم را غسل مى کرد (17) و امام صادق علیه السلام در شب بيست و سوم دو بار غسل مى نمود، يک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (18)

8- اعتکاف
يکى از مستحبات بسيار مهم و سازنده اعتکاف است که تفصيل و شرائط آن در کتب فقهى آمده است.

امام صادق علیه السلام فرمود: يکبار رسول خدا صلی الله علیه و آله در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان ديگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن هميشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مى نشست. (19)

9- وداع با ماه رمضان
برخاستن از سفره ضيافت الله براى عارفان دلداده حق، سخت و ناگوار است، همانطور که جدايى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمام تر صورت مى گيرد.

پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله چگونگى وداع با ماه رمضان را چنين بيان مى کند: جابر بن عبد الله انصارى نقل مى کند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى که چشم او بر من افتاد فرمود: اى جابر اين جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:« اللهم لا تجعله آخر العهد من صيامنا اياه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما» يعنى خدايا، اين رمضان را آخرين روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمت خود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس اين را بگويد به يکى از دو امر نيکو (احدى الحسنيين) نائل مى شود، يا آنکه عمر پيدا مى کند و ماه رمضان بعدى را درک مى نمايد، و يا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار مى گيرد. (20)

10- شب عيد فطر
از مجموعه روايات استنباط مى شود که اين شب از جايگاه بسیار والايى برخوردار است، و معصومين علیه السلام آن را به احياء و شب زنده دارى مى گذراندند.

حضرت على بن الحسين امام زين العابدين علیه السلام شب عيد فطر را در مسجد به نماز مى گذارند تا آنگاه که صبح شود.

11- نماز عيد فطر
رسول خدا صلی الله علیه و آله روز عيد بعد از طلوع آفتاب خارج مى شد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مى نگريست و مى فرمود که در آن روز بر جا نماز و حصير نماز مخوان، يعنى روى خاک بنشين و بر آن نماز بخوان.

مستحباتى براى اين روز ذکر شده که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پياده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمين و…

روز عيد فطر روز اجر و گرفتن نتيجه امتحان است، اما در هر امتحانى نتايج يکسان نيست. شيخ صدوق (ره) نقل مى نمايد: امام حسن مجتبى علیه السلام گروهى از مردم را در روز عيد فطر ديد که به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به ياران خود کرد و فرمود: « خداى عزوجل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعت خويش بسوى رضوان الهى پيشى مى گيرند، پس گروهى سبقت گرفتند و پيروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسى که خندان است و به لهو و بازى مشغول است در روزى که نيکوکاران به اجر و ثواب رسيده و کوتاهى ورزان از آن بى فيض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آينه نيکوکار به عمل نيک خويش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (21)

ب) رابطه خود و مردم (بعد اجتماعي)

1- ايجاد آمادگى براى ماه رمضان
در آستانه ماه مبارک، حضرات معصومین علیه السلام اهميت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مردم گوشزد می کردند و آنان را به استفاده از اين ضيافت الهى فرا مى خواندند که در اين زمينه خطبه هاى بسيار جالب از پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و روايات تکان دهنده اى صادر شده است، که براى نمونه به ذکر دو روايت بسنده مى کنيم:

امام صادق علیه السلام در آستانه ماه مبارک رمضان اينگونه به فرزندان خويش سفارش مى فرمود: «نهايت کوشش خودتان را بنماييد که در اين ماه روزى ها تقسيم مى شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مى شود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»

اباصلت مى گويد: بر حضرت امام رضا علیه السلام در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود: «اى ابا صلت، بيشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و اين جمعه آخر ماه است پس در اين باقيمانده آن کوتاهى نکن و سابق خود را جبران نما… و بيشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردي.» (22)

2- سفارش به تلاوت قرآن
اهل بيت عصمت و طهارت علیه السلام علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند، ديگران را به تلاوت آن سفارش مى نمودند، و گاه نسبت به تلاوت بعضى سوره ها در بعضى از شبها عنايت خاصى از خود نشان داده اند.

امام باقر علیه السلام فرمود:«لکل شى ء ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان» (23) هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.

اگرچه تمام قرآن نور است اما از بين سوره هاى قرآن به تلاوت اين سوره ها سفارش بیشتری شده است.

1 و 2: سوره عنکبوت و روم:
تلاوت اين دو سوره در شب بيست و سوم ماه رمضان توصيه شده است.

امام صادق علیه السلام فرمود:«من قرا سورة العنکبوت و الروم فى ليلة ثلاث و عشرين فهو و الله يا ابا محمد من اهل الجنة» (24) سوگند به خدا کسى که سوره عنکبوت و روم را در شب بيست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است. البته اين به معناى اقتضاء است که با وجود شرائطش چنين نتيجه اى را بدنبال خواهد داشت.

3- سوره قدر در وقت سحر و افطار:
از امام زين العابدين علیه السلام روايت شده است:«من قرا انا انزلناه فى ليلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فيما بينهما کالمتشحط بدمه فى سبيل الله» (25) کسى که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسى است که در اين فاصله در راه خدا بخون خود غلتيده باشد.

و همين مضمون نيز از حضرت امام صادق علیه السلام روايت شده است. (26)

و نيز از امام صادق علیه السلام نقل شده است که هر کسى که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بيست و سوم عجايبى را درک خواهد کرد. (27) و در روايتى ديگر از آن حضرت، اثر آن را در رسيدن انسان به سرحد نهايت يقين در امور اختصاصى اهل بيت علیه السلام قرار داده است که به واسطه ديدن بعضى از حقايق در عالم رؤيا به آن مى رسد. (28)

4- سوره دخان:
شيخ صدوق روايت کرده است که مردى خدمت امام باقر علیه السلام رسيد و پرسيد چگونه من شب قدر را در هر سال شناسايى کنم؟ حضرت فرمود: «وقتى که ماه رمضان آمد هر شب يکبار سوره دخان را بخوان، وقتى که شب بيست و سوم فرا رسيد به آنچه که مى خواهى خواهى رسيد.» (29)

6- کمک به مستمندان
يکى از علل و حکمتهاى روزه اين است که با ايجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به ياد ضعيفان و مستمندان و تنگدستان بيفتد، و هر کسى به فراخور حال و وسع خود نسبت به آنان کمک نمايد. (30)

ابن عباس مى گويد: وقتى که ماه رمضان فرا مى رسيد هر صاحب حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مى کرد حاجتش برآورده مى شد. (31) در خصوص حضرت زين العابدين علیه السلام نیز نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه مى داد. (32)

7- افطارى دادن
اين عمل در سيره معصومين علیه السلام بنحو کاملى مشاهده مى شود. از امام صادق علیه السلام روايت است که هنگامى که حضرت امام زين العابدين علیه السلام روزه مى گرفت دستور مى داد گوسفندى را سر مى بريدند، و آن را تکه تکه ساخته و در ديگ مى ريختند، آن حضرت در وقت غروب به ديگها سر مى زد و در حالى که روزه داشت بوى آبگوشت را استشمام مى نمود، آنگاه مى فرمود: کاسه ها را بياوريد اين کاسه را براى فلان کس و ديگرى را براى فلان بکشيد، و همينطور کاسه ها را پر مى کردند تا آبگوشت به اتمام مى رسيد، آنگاه خود با نان و خرما افطار مى کرد. (33)

8- توجه بيشتر به زيردستان و گذشت از خطاى آنان
از امام صادق علیه السلام روايت است که امام زين العابدين علیه السلام در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زيردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه يکى از آنها مرتکب خطايى مى شد او را مورد عقوبت قرار نمى داد، و تنها گناه او را يادداشت مى نمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا مى رسيد، همه آنان را گرد خود جمع مى نمود، و کاغذهاى خطاياى آنان را بيرون مى آورد و بر تک تک آنان مى خواند و آنان به خطای خود اعتراف و اقرار مى نمودند، پس از آن در ميان ايشان برمى خاست و مى فرمود:«با صداى بلند بگوييد: اى على بن الحسين، همان خدايت نيز خطاهايت را شمارش کرده است همانگونه که تو خطایمان را شمردى و در کتاب، تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود (و تو بر آن ناظر بودي)، پس از ما درگذر همانگونه که تو اميد عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا که خدايت را بخشنده و رحيم يابي… اى على بن الحسين، کوچکى مقام خود را در برابر خداى داور دادگرى که به هيچ کس ظلم روا نمى دارد ياد آور و از خطای ما درگذر…»

حضرت در حالى که گريه و زارى مى کرد مرتب اين کلمات را مى فرمود و آنان هم با وى هم آواز مى شدند و مى فرمود: بار خدايا تو به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ظلمى روا داشتند درگذريم، ما بخود ظلم کرديم، پس از ما درگذر، که تو نسبت به آن سزاوارتري. تو به ما فرمودى که هيچ درخواست کننده اى را از در خانه هايمان رد نکنيم، ما به درگاه تو دست نياز و درخواست بلند کرده ايم، و از تو طلب مى نماييم، پس بر ما منت گذار و ما را محروم مساز…

آنگاه رو به آنان مى نمود و مى فرمود: من از خطاياى شما گذشتم، آيا شما نيز از من مى گذريد؟

و آنان در پاسخ مى گفتند: از تو گذشتيم اى آقاى ما، و تو به ما هيچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مى فرمود بگوئيد: بار خدايا: از على بن الحسين درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش برهان، همانطورى که او ما را از بندگى رهانيد، و آنان آمين گفتند، و حضرت فرمود: برويد که از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد کردم، و همگى آنان را آزاد مى فرمود. (34)

9- حفظ حريم دين و حرمت زمان
حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترين وظايف نظام اسلامى است به عنوان نمونه حد شرابخوار 80 تازيانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت ديگرى دارد.

نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را نزد اميرالمؤمنين آوردند، حضرت پس از يک شب زندان کردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى (80 ضربه)، 20 ضربه شلاق اضافى، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (35) و در برخى روايات او پذيراى 39 ضربه اضافى بدان جهت شد. (36)

10- آزادى اسيران
بنابر نقل برخى از روايات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامى اسيران را آزاد مى ساخت. (37) البته اين مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمين است و تشخيص آن به دست حاکم شرعى و ولى امر مسلمين است.

برگرفته از کتاب «ضیافت ابرار» نوشته حجت الاسلام پورامینی

پى نوشت:
1- اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، 70.

2- من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، 2: 156/2018.

3- الکافى (فروع)، شيخ کلينى، 4:88/8، وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، 10: 309/134786 (چاپ آل البيت).

4- بحار الانوار، علامه مجلسى، 98/5.

5- همان، 98/160، دعائم الاسلام 1/282.

6- دعائم الاسلام 1/282.

7- بحار الانوار، 98/169.

8- الکافى 4: 95/1، من لا يحضره الفقيه 2:106/ 1850، تهذيب الاحکام، شيخ طوسى، 4: 199/576، المقنعة، شيخ مفيد، 51، مصباح المجتهد، شيخ طوسى، 568، وسائل الشيعه 10: 147/13070.

9- تهذيب الاحکام 4: 200/578، بحار الانوار 98/15.

10- بحار الانوار 96، 314/15.

11- الکافى 4: 152/1، وسائل الشيعه 10:157/1310.

12- تهذيب الاحکام 4:198/569، وسائل الشيعه 10: 146/13067.

13- بحار الانوار، 96/315.

14- الکافى 4:152/4، وسائل الشيعه 10: 158/1305.

15- بحار الانوار 98/12.

16- اقبال الاعمال 195 و 237، وسائل الشيعه 3: 327/3779 و 3783، بحار الانوار 98/12.

17- بحار الانوار 98/58.

18- همان 98/160.

19- الکافى 4: 175/4، من لا يحضره الفقيه 2: 189/2105، اقبال الاعمال 107، بحار الانوار 98/4 و 150.

20- فضائل الاشهر الثلاثة، شيخ صدوق 138/149، وسائل الشيعه 10: 365/13617، بحار الانوار 98/172.

21- من لا يحضره الفقيه 2: 174/2057.

22- الکافى 4: 66/2، تهذيب الاحکام 4:192/547، وسائل الشيعه 10: 305/13481.

23- عيون اخبار الرضا 2: 51/198.

24- الکافى 2: 461/10، ثواب الاعمال، شيخ صدوق، 129/1، معانى الاخبار، شيخ صدوق، 228/1، امالى الصدوق 57/5، المقنعة 50، وسائل الشيعه 10: 302/13472، بحار الانوار 96/386.

25- ثواب الاعمال 136/1، تهذيب الاحکام 3:100/261، مصباح المتهجد 571، المقنعة 50، وسائل الشيعه 10: 361/13611، بحار الانوار 98/165.

26- اقبال الاعمال 114، وسائل الشيعه 10: 149/13076، بحار الانوار 98/11.

27- بحار الانوار 97/344.

28- همان 96/379.

29- مصباح المتهجد 571، المنقعة 50، وسايل الشيعه 10: 362/13612، بحار الانوار 98/165.

30- الکافى 1: 196/ 8، امالى الصدوق 388، وسائل الشيعه 10: 362/13612، بحار الانوار 96/379.

31- الکافى 4: 181/6، علل الشرائع، شيخ صدوق 378/1، فضائل الاشهر الثلاثه 102، المناقب 4/68، وسائل الشيعه 10: 8/12699 و 21700 و 10: 7/12697، بحار الانوار 96: 375/62 و 96: 369/50.

32- بحار الانوار 96/363.

33- اقبال الاعمال 64، بحار الانوار 98/ 82.

34- المحاسن، الشيخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، 396/67، وسائل الشيعه 10:140/13049، بحار الانوار 96/317.

35- اقبال الاعمال 260، وسائل الشيعه 10:317، بحار الانوار 98/186.

36- الکافى 7: 216/15، من لا يحضره الفقيه 4:55/5089، تهذيب الاحکام 10: 94/362، وسائل الشيعه 28: 231/34632

37- دعائم الاسلام، قاضى نعمان 2: 464/ 1644، مستدرک الوسائل، محدث نورى 18: 113.

38- بحار الانوار 96/363.

منبع: جام نیوز


فرم در حال بارگذاری ...