موضوع: "سبک زندگی"
حمایت از کالای ایرانی در قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
به قلم رقیه رحیمی (طلبه سطح سه)
قرآن که خود را تبیان لکل شیء می نامد فرا روی همه زمانها و پاسخگوی همه مشکلات بشری است و اسلام به عنوان دین کاملی که خاتم النبیین مامور ابلاغ آن به همه جهانیان است تا آخرالزمان و در لابلای همه پیچیدگیهای زندگی امروز همراه انسان است.گرچه قرآن کتابی نیست که به راه حل همه مشکلات بشری با جزییات و شرح و بسط پرداخته باشد اما دستورات کلی آن همچون چراغی راهگشای تاریکیها و ظلمتهای همه قرون است. |
زندگی در عصر حاضر برای انسان امروز مقتضیات خاص خود را دارد.یقینا مشکلات و سوالات بشر امروز بسیار پیچیده تر از سوالات عصر نزول و ماقبل آن است.انسان امروزه در دنیایی زندگی می کند که معادلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی و آموزش و علمی و… در تار و پور زندگی او رخنه کرده و گاهی تئوریهایی که عقل ناقص انسانی ارائه می دهد نمی تواند پاسخ خوبی برای سوالات وی باشد.
مسایل اقتصادی از جمله مسایل مهم و جاری انسان عصر حاضر است که گاهی افراد جامعه را دچار مشکلات و معضلاتی می کند.پوشیده نیست که مسایل مالی و تامین نیازهای عرفی در هر جامعه ای پایه سلامت روحی و جسمی هر انسانی را تشکیل می دهد.
یکی از مسایلی که چند سالی است مورد توجه و تاکید دلسوزان و متوالیان امر اقتصاد در میهن اسلامیمان قرار گرفته است پیشرفت اقتصاد با رویکرد حمایت از کالای داخلی است.با مراجعه به قرآن به آیاتی برمی خوریم که می توان آنها را تکیه گاه نقلی و شرعی محکمی برای حمایت از کالای ایرانی و تولید وطنی دانست.
آنچه در این مقاله ارائه می شود معرفی آیاتی است که می توان با تکیه بر آنها حمایت از کالای ایرانی را امری شرعی و قرآنی قلمداد نمود.
در ذیل به معرفی این آیات پرداخته می شود:
1- خداوند در سوره نساء ایه 141 می فرماید:
«وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً :
و خداوند هرگز بر [زیانِ ] مؤمنان، برای کافران راه [تسلّطی ] قرار نداده است.»
در تفسیر نمونه در شرح این آیه آمده است:
از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفى» است و معنى عموم را مى رساند از آیه چنین استفاده مى شود: کافران نه تنها از نظر منطق، که از نظر نظامى، سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد.
راهی آسان برای لجبازتر کردن بچه ها
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397« مگه نگفتم؟ » روشی است برای خنک شدن دل والدین و لجبازتر شدن بچهها.
در این روش مادر بارها به فرزندش تذکر میدهد که:
«هوای پارک سرده یه لباس گرم بپوش» و بچه هم میگوید: «نه، همینکه پوشیدم خوشگل تره» اما وقتی از ماشین پیاده میشوند بچه سردش میشود و اینجا نوبت مادر است که هشدارهای قبلیاش را مثل چماق توی سر بچه بکوبد که:
«مگه نگفتم هوای پارک سرده هان؟ گفتم یا نگفتم؟»
در اینجا مادر از درایت خودش احساس غرور میکند و امیدوار است این اتفاق درس عبرتی بشود برای آینده. اما بچه، نهتنها از رفتارش درس نمیگیرد و سر عقل نمیآید بلکه از اینکه اینطور تحقیرشده عصبانی میشود و در اولین فرصت این تحقیر مادر را با منفی کاری و لجبازی بیشتر تلافی میکند.
این جور مواقع بهتر است مادر گرامی خیلی محترمانه لباس گرمی را که همراهش آورده به بچه بدهد تا بپوشد و دور سرکوفتهای بعدی را خط بکشد. اینطوری شاید درس عبرت بشود. شاید هم نشود.
بچه است دیگر!
برگرفته از کتاب «نوموخام» به قلم سید مهدی خدایی
چه کنم تا در زندگی زمین نخورم
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397آن دستگیره چیست؟
نویسنده: سید مهدی خدایی
ترمزهایی در جاده زندگی
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
فردی نزد رسول خدا(صلی الله علیه و اله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! توصیه و سفارشی به من نما، آن حضرت سه بار از آن شخص پرسیدند: اگر سفارشی کنم انجام می دهی؟ آن شخص در هر سه بار پاسخ داد: آری ای رسول خدا! پیامبر اکرم(صلی الله الله علیه و اله) فرمودند: به تو سفارش می کنم که هرگاه خواستی کاری انجام دهی در سر انجام آن تدبر نما؛ اگر مایه رشد و هدایت بود انجام بده و اگر مایه گمراهی بود از آن بپرهیز.[1]
« وَ سيقَ الَّذينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا قالُوا بَلى وَ لكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَى الْكافِرينَ»«و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده مى شوند وقتى به دوزخ مى رسند، درهاى آن گشوده مى شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى گويند: «آيا رسولانى از ميان شما به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات اين روز شما را بر حذر دارند؟!» مى گويند: «آرى، (پيامبران آمدند و آيات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت كرديم!) ولى فرمان عذاب الهى بر كافران مسلّم شده است». [زمر/71]
«طُوبى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ وَ قَنِعَ بِالْكِفافِ وَ رَضِىَ عَنِ اللّهِ»خوشا به حال كسى كه معاد را به ياد آورد، براى روز حساب كار كند و به حدّ كفاف قانع و از خداوند خشنود باشد».[2]
«ذِكـْرُ الْمـَوْتِ يـُمـيـتُ الشَّهـَواتِ فِى النَّفْسِ وَ يَقْلَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَ يُقَوِّى الْقَلْبَ بِمَواعِدِ اللّهِ وَ يُرِقُّ الطَّبْعَ وَ يَكْسُرُ اَعْلامَ الْهَوى»«يـاد مـرگ شـهـوتـهـا را در نـفـس مـى مـيـرانـد، ريـشـه هـاى غـفـلت را مـى كـَنـد، دل را به وعده هاى خداوند تقويت و طبع را رقيق مى كند و نشانه هاى هواى نفس را مى شكند». [3]
« أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى »آيا او ندانست كه خداوند (همه اعمالش را) مى بيند؟! [علق/14]
نظر اسلام در مورد کار زن
نوشته شده توسطرحیمی 15ام مرداد, 1397
«اميرالمؤمنين و فاطمه عليها السلام از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره كارها داورى خواستند. آن حضرت حكم نمودند كه فاطمه عليها السلام كار داخل منزل را انجام دهد و على عليه السلام كار بيرون منزل را.
امام باقر می فرماید فاطمه سلام الله علیها فرمود : جز خدا كسى نمى داند كه چه اندازه من شادمان شدم كه رسول خدا بار برخورد با مردان نامحرم را از دوش من برداشت (و موظّف به كارهاى بيرون نكرد كه بايد در برابر مردان بايستم و با آنان برخورد داشته باشم. (منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج25، ص 507)
نظر قرآن در مورد کار زن در بیرون از منزل
نقش دین در جامعه انسانی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام تیر, 1397
پاسخ به احساس تنهایى
1. تنهایى جسمى: تنهایی به اقتضاى زمان و مکان است. به عنوان مثال وقتی که در خانه یا مکانی تنها باشیم، احساس تنهایى مىکنیم. هر چند این تنهایى در همه جا، ناراحت کننده نیست.
2. تنهایى رفتاری: بدین صورت که فرد به دلیل یک سلسله خصوصیتها و ویژگیهای روحى و رفتارى و همچنین خُلق و خُوى روانى، از دیگران فاصله مىگیرد یا دیگران او را طرد مىکنند و شخص در معاشرت، احساس تنهایى مىکند؛ مانند پیرمردها و پیرزنها که عمدتاً بین آنها و جوانان به خاطر خصوصیات روحى هر کدام، فاصله زیادی میانشان وجود دارد. این احساس تنهایى، ناراحت کننده است؛ گر چه قابل تحمل نیز است.
فرهنگ از منظر مقام معظم رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 25ام تیر, 1397
مجموعه نمایشگاهی:
فرهنگ از منظر مقام معظم رهبری
مجموعه 22 پوستر با موضوع فرهنگ از منظر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی
هنجارشناسی اخلاق جنسی در زندگی زناشویی از دیدگاه اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1397
این پژوهش به منظور دستیابی به هنجارهای جنسی در زندگی زناشویی تدوین شده است. به همین منظور، قرآن کریم و مجموعه وسیعی از روایات مطالعه و بررسی شد. آیات مرتبط با مسائل جنسی از قرآن استخراج گردید و پس از بازخوانی آیات استخراج شده، کلیدواژه متناسب با موضوعات انتخاب گردید. در نهایت هنجارهای اخلاقی ناظر به رابطه جنسی مشخص شد. پژوهش حاضر با روش استنادی به اصول اخلاق جنسی در زندگی زناشویی دست یافته و در همه زمینه ها تناسب این اصول با عقل توحیدی موردنظر بوده است. از جمله اصول اخلاقی، که در زمینه مسائل جنسی در قرآن و روایات مطرح است، عدالت، عفت، مودت، رحمت، کرامت و غیرت است.
مقدمه
«هنجار اخلاقی » به معنای بایسته ها و نبایسته های برخاسته از یک نظام ارزشی است. بنابراین، اگرچه عقل در شناخت این هنجارها، به تناسب رفتار با هـدف (ارزش نـهایی) توجه می کند اما به سبب تفاوت نظام های ارزش گذاری ممکن است اصول اخلاقی در یک سبک اندیشه ورزی مانند نظام لیبرال کاملاً متفاوت با منظومة فکری اسلامی باشد.
ازاین رو، باید با مـراجعه بـه متون اصیل اسلامی و تحلیل آنها، به هنجارهای اخلاقی در زمینه های گوناگون، از جمله زندگی جنسی انسان پرداخت. البته ممکن است عقل با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد زندگی فردی و اجتماعی، یک سلسله از هـنجارها دسـت یـابد که در این صورت، لازم است در اصـول و تـعیین جـایگاه آن در نظام فکری اسلام بازنگری شود.
آثار گناهان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1397
گناهان پیامدهای بسیاری دارند. در اینجا به چندنمونه ازآنها اشاره می شود:
1- زوال نعمت
یکی از سنّت های الهی آن است که اگر ملّتی به گناه آلوده گردد خدا نعمت هایی را که به آنها بخشیده است از آنان می گیرد، مگر آن که توبه کنند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
الذّنوبُ تغیر النعم[1]
گناهان نعمت ها را تغییر می دهند.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
به خدا سوگند هیچ ملّتی از نعمت محروم نمی گردند مگر به واسطه گناهانی که مرتکب شده اند.[2]
امام صادق علیه السلام می فرماید:
خداوند بر خود قضای حتمی نموده است که وقتی نعمتی را به بنده ای بخشید، از او بازپس نگیرد مگر اینکه گناهی از او سر زند و به خاطر آن گناه، مستحق سلب آن نعمت شود.[3]
در دعای کمیل آمده است:
اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تُغیر النّعم
بارخدایا! بر من ببخش آن گناهانی را که موجب تغییر نعمت ها می شود.
پرسش: اگر گناه موجب از دست دادن نعمت است، پس چرا برخی از گناهکاران و ستمگران و افراد آلوده، این همه در ناز و نعمت هستند و گناه آنان موجب زوال نعمت آنها نمی شود؟
پاسخ: جوابِ این پرسش را قرآن داده است، آنجا که می فرماید:
آنان که کافر شدند و راه طغیان را پیش گرفتند تصور نکنند که اگر به آنان مهلت می دهیم این مهلت به سود آنهاست، ما به آنان مهلت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و عذاب سختی برای آنان باشد. [4]
چون این افراد در دنیا کار خیر هم دارند، خداوند به جهت جبران کارهای خیر آنها در دنیا به آنان نعمت می دهد تا در آخرت از خداوند طلبکار نباشند.
علاوه بر این، خداوند گاهی به این گونه افراد، نعمت فراوانی می دهد و هنگامی که غرق لذّت و سرور شدند، ناگهان همه چیز را از آنان می گیرد تا حداکثر شکنجه را در زندگی دنیا ببینند، چرا که جدا شدن از چنین زندگی مرفهی بسیار ناراحت کننده خواهد بود.
erbreak]2- نزول بلا
اثر دیگری که برای گناه ذکر شده است، نزول عذاب الهی است. وقتی گناه، فراوان شد موجب خشم خداوند خواهد شد و خشم خدا باعث نزول بلا می گردد.
قرآن در آیاتی چند به گنهکاران هشدار داده است که مواظب رفتار خود باشند، در اینجا به دو نمونه از این آیات اشاره می شود:
أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُری أَنْ یأْتِیهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ[6]
آیا مردم آبادی ها، خودشان را در امان می بینند که بلای ما شب هنگام بر آنان برسد در حالی که آنان در خوابند؟
أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُری أَنْ یأْتِیهُمْ بَأْسُنا ضُحًی وَ هُمْ یلْعَبُونَ[7]
آیا مردم آبادی ها خود را در امان می بینند که بلای ما روز هنگام بر آنان نازل شود در حالی که سرگرم لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ خوشگذرانی هستند.
امام علی علیه السلام می فرماید:
تَوَقَّوُا الذُّنُوبَ فَمَا مِنْ بَلِیةٍ وَ لَا نَقْصِ رِزْقٍ إِلَّا بِذَنْبٍ حَتَّی الْخَدْشِ وَ الْکبْوَةِ وَ الْمُصِیبَة[8]
از گناهان بپرهیزید که هیچ بلا و کمبودی نیست مگر به خاطر گناهی، حتی خراشی که بر بدن وارد می شود، لغزیدن و زمین خوردن شما و مصیبتی که بر روح و جسمتان وارد می شود.
در دعای کمیل آمده است:
اللّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاء
خداوندا! بر من ببخش آن گناهانی را که موجب نزول بلا می شود.
3- کوتاهی عمر
گناه، یکی از عوامل کوتاه شدن عمر است.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
مَنْ یمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکثَرُ مِمَّنْ یمُوتُ بِالْآجَال[9]
کسانی که بر اثر گناهان می میرند، بیش از کسانی هستند که بر مرگ طبیعی از دنیا می روند.
امام باقر علیه السلام می فرماید:
نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ تُقَرِّبُ الْآجَالَ وَ تُخْلِی الدِّیارَ وَ هِی قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ وَ تَرْک الْبِر[10]
پناه بر خدا از گناهانی که انسان را به سرعت نابود و اجل ها را نزدیک می کند و شهر و دیار را خالی از سکنه می کند و آن قطع رحم، عاق والدین و ترک نیکی است.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
إِذَا ظَهَرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی کثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ[11]
هرگاه پس از من زنا پدیدار شود مرگ ناگهانی فراوان می گردد.
4- تباهی ایمان
عقل و وجدان دو عاملی هستند که انسان را در مقابل شیطان و نفس امّاره محافظت می کنند، ولی بر اثرگناه، این دو حساسیت خود را از دست می دهند. گناه و آلودگی همچون بیماری خوره به جان انسان می افتد و روح ایمان را می خورد و از بین می برد و کار به جایی می رسد که سر از تکذیب آیات الهی در می آورد. قرآن می فرماید:
ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای أَنْ کذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یسْتَهْزِؤُنَ[12]
سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند.
5- تاریکی دل
نفس انسان در ابتدا، همچون صفحه ای سفید و خالی از هر نقش و نگاری است و نور فطرت، استعداد رسیدن به کمالات انسانی را در او مهیا نموده ولی به واسطه ارتکاب معاصی، در دل کدورت و سیاهی به وجود می آید و رفته رفته تمام صفحه قلب او تیره و تار می شود و از نعمت های الهی محروم خواهد شد. امام صادق علیه السلام فرمود:
إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُکتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَی قَلْبِهِ فَلَا یفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَدا[13]
هنگامی که شخصی مرتکب گناه می شود، در قلب او نقطه سیاهی به وجودمی آید؛ پس اگر توبه کند، آن نقطه سیاه از بین می رود و اگر گناهان او زیاد شود آن قدر سیاهی دل او زیاد می شود که دیگر رستگار نخواهد شد.
امام باقر علیه السلام فرمود:
هیچ چیز مانند گناه دل را فاسد نمی کند، همانا قلب با گناه در می آویزد تا جایی که گناه بر آن چیره می شود و آن را زیر و رو می کند.[14]
6- قساوت قلب
دل انسان در حالت سلامت، از لطافت و رقّت خاصّی برخوردار است. به طوری که در سایه این رقّت و لطافت شدیداً از علل و عوامل معنوی و ملکوتی متأثر می شود و همین تأثیرات معنوی استعدادهای عالیه او را شکوفا و به عروج او در مراتب معنوی کمک می کند. آنچه این سلامت را تهدید می کند، گناه و معصیت است. انسان هر بار که دست به سوی معصیتی دراز می کند از لطافت روحی و رقّت معنوی اش کاسته می گردد تا آنجا که به تدریج آثار خشونت و کاهش رقّت قلب حتی در سیمای او بخصوص در دیدگان او ظاهر می شود. هرچه انسان بر معصیت وگناه اصرار ورزد به همان اندازه قساوت، جای رقّت را می گیرد و در اعماق قلب انسان ریشه می کند و در نتیجه از ادراکات و لذّت های معنوی باز می ماند و روشنایی قلبی و نورانیت درون را از دست می دهد. از این رو با توسل به عوامل مختلف سعی می کند از خود بگریزد.
امام علی علیه السلام فرمود:
وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکثْرَةِ الذُّنُوب[15]
دلها سخت نمی شود مگر به واسطه زیادی گناهان.
7- اصرار بر گناه
هر معصیتی که انسان مرتکب می شود اگر با توبه و بازگشت به خدا جبران نکند، آمادگی او برای گناه بیشتر شده و گناه بعدی را آسان تر مرتکب می شود.
8- عذاب دنیایی
قرآن در آیاتی چند از عذاب گناهکاران یاد نموده و می فرماید:
فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ[16]
پس آنها را برای آنچه کردند به کیفر رساندیم
فَأَهْلَکناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ[17]
پس آنها را به سبب گناهانشان نابود کردیم.
مِمَّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا[18]
به سبب خطاهایشان غرق شدند.
أَ وَ لَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینْظُرُوا کیفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ کانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِی الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ[19]
آیا در زمین سیر نمی کنند تا بنگرند عاقبت پیشینیان چگونه بوده است؟ توانایی آنها و آثاری که در روی زمین پدید آورده بودند از اینان بیش بود و خداوند آنها را به کیفر گناهانشان رسانید.
ماجرای رقت بار اندلس
مسلمانان حدود هشتصد سال بر این کشور حکومت کردند. در مدتی که اسپانیا در تصرف مسلمانان بود مسیحیت با تجهیزات و نقشه های فراوان وجنگ های خونین نتوانست این کشور را ازدست مسلمانان خارج سازد ولی سرانجام با رواج دادن فحشا و بی بند و باری و گناه در میان جوانان به تدریج توانست در آن کشور رخنه کند و با استفاده از سرگرمی آنان به عیاشی و شهوترانی، پُست های حساس کشور را در دست گیرد و ضربه ای سخت بر آنها وارد کند. در تاریخ آمده است: زمامداران مسیحی برای تحقق اهداف شوم خود مشروبات الکلی را به شهرهای اسپانیا وارد کردند و آن را با قیمت بسیار اندک در اختیار جوانان مسلمان قرار دادند. دختران اروپایی را گروه گروه به شهرهای اسپانیا آوردند و آنها را در تفرج گاهها و معابر عمومی سر راه جوانان قرار دادند و با این کار جوانان مسلمان را به بی بندوباری و فساد کشاندند. این امر به تدریج به زمامداران کشور نیز سرایت کرد ومقدمه نابودی و سقوط این کشور را فراهم آورد.
وقتی مسلمانان در خوش گذرانی و غفلت غرق شدند، مسیحیان از فرصت استفاده کردند و به تدریج پست های حساس کشور را به دست گرفتند. دشمنان نیز که در خارج از کشور در کمین بودند با تجهیز نیرو به آنان حمله کردند. طولی نکشید که اسپانیا سقوط کرد و همه مسلمانان به دست مسیحیان قتل عام شدند. این بود سرنوشت ملتی که در پرتو حفاظت از دین و آیین خود به بزرگ ترین موفقیت ها دست یافتند ولی آنگاه که گناه در میانشان رواج یافت اسباب نابودی شان فراهم آمد.
9- ذلت
امام علی علیه السلام می فرماید:
مَنْ تَلَذَّذَ بِمَعَاصِی اللَّهِ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلًّا[20]
هرکه ازمخالفت فرامین الهی لذت ببرد خداوند او را به ذلت دچار سازد.
10- محرومیت از رزق و روزی
امام باقر علیه السلام می فرماید:
إِنَّ الرَّجُلَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَیدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْق[21]
مردی گناهی انجام می دهد و در نتیجه روزی از او دور می شود.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
إِنَّ الذَّنْبَ یحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْق[22]
همانا گناه بنده را از روزی محروم می سازد.
11- حکومت جائران و ظالمان
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید:
إِذَا عَصَانِی مَنْ یعْرِفُنِی سَلَّطْتُ عَلَیهِ مَنْ لَا یعْرِفُنِی[23]
هرگاه کسی که مرا می شناسد مرا معصیت کند بر او کسی را مسلط می کنم که مرا نمی شناسد.
12- نابودی اعمال نیک
امام صادق علیه السلام می فرماید:
جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلُوا فَلَا تَعْصُوا فَإِنَّ مَنْ یبْنِی وَ لَا یهْدِمُ یرْتَفِعُ بِنَاؤُهُ وَ إِنْ کانَ یسِیراً وَ إِنَّ مَنْ یبْنِی وَ یهْدِمُ یوشِک أَنْ لَا یرْتَفِعَ بِنَاؤُه[24]
تلاش وکوشش کنید (در عمل صالح) و اگر عمل (صالح) نمی کنید گناه نکنید، زیرا کسی که بنا را می سازد و خرابش نمی کند ساختمان او هر چند اندک، بالا می رود و کسی که بنا را می سازد و خراب می کند بنایی ندارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که سبحان الله بگوید خداوند در بهشت درختی برای او می کارد.» مردی برخاست و عرض کرد: «پس ما درختان زیادی در بهشت داریم.» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آری ولی مبادا که آتشی به سوی آنها روانه کنید و همه را بسوزانید.»[25]
عواقب خاص دنیوی و اخروی بسیاری ازگناهان در روایات معصومان علیهم السلام بیان شده است که از حوصله این نوشتار خارج است. تنها برای حسن ختام حدیثی از امام سجاد علیه السلام در این باره نقل می کنیم:
- گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهد: تجاوز به حقوق مردم، کناره گرفتن از عادت خیر، از بین رفتن نیکی به مردم، کفران نعمت و ترک شکر است.
- گناهانی که موجب ندامت و حسرت است: قتل نفس، ترک صله رحم، واگذاشتن نمازتا ازدست رفتن وقت آن، ترک وصیت، بازنگرداندن حقوق مالی مردم و منع زکات است.
- گناهانی که باعث زوال نعمت است: تعدی به مردم، استهزاء افراد، خوار نمودن انسان ها.
- برخی سستی ها که نعمت را دفع می کند ونمی گذارد به انسان برسد: اظهار احتیاج، خواب صبح تا از دست رفتن نماز، کوچک شمردن نعمت، شکایت از حضرت حق است.
- گناهانی که باعث پرده دری است: شرابخواری، قمار بازی، دلقک بازی، کار لغو، شوخی، گفتن عیوب مردم، همنشینی با شراب خواران است.
- گناهانی که سبب نزول بلا و حادثه است: نرسیدن به داد اندوهگین، ترک یاری ستمدیده، ضایع کردن امر به معروف و نهی از منکر است.
- گناهانی که موجب پیروزی دشمنان است: ظلم آشکار، اظهار معاصی، مباح شمردن حرام، سرپیچی از خوبان، اطاعت از بدکاران است.
- گناهانی که باعث مرگ زودرس است: قطع رحم، سوگند دروغ، گفتار کذب، زنا، بستن راه مسلمین، ادعای امامت به ناحق است.
- گناهانی که سبب قطع امید است: یأس از رحمت خداوند، ناامیدی شدید از لطف خدا، تکیه بر غیر حق، تکذیب وعده الهی است.
- گناهانی که علت برداشته شدن پرده حرمت است: وام گرفتن به نیت پس ندادن، اسراف در خرج، بخل بر زن و فرزند و ارحام، بداخلاقی، کم صبری، بی حوصلگی، خود را به تنبلی زدن، سبک شمردن اهل دین است.
- گناهانی که موجب رد شدن دعاست: نیت بد، زشتی باطن، دورویی با برادران دینی، باورنداشتن به اجابت دعا، به تأخیرانداختن نماز تا از بین رفتن وقت، ترک یا روی گرداندن از کار خیر، ناسزا گفتن و فحش در کلام است.
- گناهانی که سبب عدم نزول باران می شود: ستم قضات در احکام، شهادت ناحق، کتمان شهادت، منع زکات و قرض، سنگدلی نسبت به نیازمندان و تهیدستان، ستم بر یتیم و نیازمند است.[26]
پی نوشت ها
[1] . مستدرك، ج 12، ص 334.
[2] . و ايم الله ما كان قدم قطّ فى غضّ من عيش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها؛
نهجالبلاغه، خطبه 188.
[3] . ان الله عزّوجلّ قضى قضاءً حتماً لا ينعم على العبد فيسلبها اياه حتى يحدث العبد ذنباً يستحق بذلك النقمة؛ الميزان، ج 9، ص 110؛ بحارالانوار، ج 73، ص 334.
[4] . آل عمران/ 178.
[5] . انعام/ 44.
[6] . اعراف/ 97.
[7] . اعراف/ 98.
[8] . بحارالانوار، ج 70، ص 350.
[9] . امالى صدوق، ج 1، ص 311.
[10] . كافى، ج 4، ص 182.
[11] . همان، ص 81.
[12] . روم/ 10.
[13] . كافى ج 2، ص 271؛ بحارالانوار، ج 73، ص 232.
[14] . بحارالانوار، ج 73، ص 312.
[15] . همان، ج 70، ص 55.
[16] . اعراف/ 96.
[17] . انعام/ 6.
[18] . نوح/ 25؛ بقره/ 59؛ مائده/ 49؛ اسراء/ 16؛ شمس/ 18- 14؛ انفال/ 52.
[19] . مؤمن/ 21.
[20] . غررالحكم، ص 186.
[21] . اصول كافى، ج 2، ص 268.
[22] . همان، ص 271.
[23] . بحارالانوار، ج 70، ص 347؛ امالى صدوق، ص 229.
[24] . بحارالانوار، ج 67، ص 286.
[25] . وسائل الشيعه، ج 7، ص 186.
[26] . وسائل الشيعه، ج 16، ص 281، ح 21556.
جوان و ندامت، ص: 23 , اکبری، محمود