موضوع: "سبک زندگی"
ويژگىهاى خانواده برتر در اسلام
نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1393اسـلام، در روش تـربـيـتـى خـود، انـسانها را به الگوها، ايده آلها و نمونههاى برتر تـوجـه مـىدهـد. تاثير الگوهـا در ساخته شدن فرد و اجتماع بركسى پوشيده نيست. خـانـواده، كـوچـكتـريـن واحـد اجـتـمـاعـى اسـت كـه سـلول اوليـه آن را زن و شـوهـر تـشـكـيـل مـىدهـنـد. الگـوى اسـلام بـراى خـانـواده ايـده آل كـدام است؟ اسلام چه خانوادهاى را برتر مى شمارد؟ خانواده برتر از نظر اسلام چه ويژگيهايى دارد؟ و…
مـقاله حاضر با عنوان «ويژگيهاى خانواده برتر در اسلام» به بيان اين مهم پرداخته اسـت. از ايـن رو، پس از مقدمه اى كوتاه و تبيين مفهوم خانواده و ملاك برترى ، به نمونه هـايى از خانواده برتر در قرآن كريم پرداخته است. پس از آن ، ضمن معرفى برترين خـانـواده در مـنـظـر اسـلام ، ويژگيهاى خانواده برتر در سه محور اصالت خانوادگى، ويژگيهاى نفسانـى اركان خانـواده و ويژگيهاى رفتارى آنان مورد بررسى قرار گرفته است و در پايان چند نكته به عنوان نتيجهگيرى ارائه گرديده است .
مقدمه
خـانـواده ، كـانـونـى است مقدس كه در سايه پيوند زناشويى دو انسان از دو جنس مخالف پـايـه گـذارى شـده و بـا پـيـدايـش و تـوليـد فـرزنـدان كامل تر مى شود. به عقيده صاحبنظران ، خانواده از نـخـسـتـين نظامهاى نهادى عمومى و جهانى است كه براى رفع نيازمنديهاى حياتى و عاطفى انـسـان و بـقـاى جامعه ضرورت تام شريفه «وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا»(الفرقان/74)، آرمانى است كه خانوادههاى اسلامى بايد آن را عينيت بخشند و صلاحيت الگويى اسلام را براى تربيت شايستگان و خانواده هاى برتر براى جهانيان به اثبات برسانند.
خانواده برتر
در اسلام بـراى تـشـكيل خـانـواده ، استانداردهايى معرفى شده است . هرقدر اركان تـشكيل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شايستگى و برترى بـرخـوردار خـواهـنـد بـود. در روايات ، ويژگيهاى فراوان براى شايسته ترين زنان و مردان بيان شده است و در سيره معصومين علیه السلام نيز ارشاداتى وجود دارد كه مى توان از آنها خـانـواده هـاى بـرتـر و شـايـسـتـه را شـنـاخـت . از ايـن رو، بـه طـور اجـمـال مـى توان گفت خانواده برتر از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شايسته و منطبق بـا اسـتـانـداردهـاى اسـلامـى باشد، مناسبات و روابطى منطبق با آموزه هاى دينى بر آنها حـاكـم بـاشـد، خـروجـى آن انـسـانـهـايـى شـايـسـتـه ومـوثـر در سـاخـته شدن جامعه ايده آل اسـلامـى بـاشـد. وامـا مـلاك بـرتـرى ، از نـظـر اسـلام ، مـال و ثروت و مانند آن نيست كه كسى به آنها ببالد و بگويد: ((نَحنُ اَكثرُ اَموالاً وَاَولادا)) (سباء: 35). از اين رو، اگر خانواده اى را برخوردار يافيتد نبايد شگفت زده شويد ((فَلا تـُعـجِبُكَ اَموالُهم وَلا اَولادُهُم )) (توبه : 55) زور وقوت مادى نيز معيار برترى نيست كه كسى در ارزيابى افراد در خانواده ها بگويد: ((كانواُ اَشَدَّ مِنكُم قُوّةً)) (توبه :9) چنانكه برخوردارى از قوم و قبيله و عشيره ، جاه و مقام وشهرت نيز ملاك برترى نست .
بـرتـرى خـانـواده بـه انـطـباق آن با استانداردهاى اسلامى و برخوردارى از ويژگيهاى ارزشـى و فـضـيـلتـهـاست. هر خانواده اى از آن استانداردها بهره مند باشد برتر است . بـنـابـرايـن ، مـنـظـور از بـرتـرى خـانـواده ، بـرتـرى در فـضـايـل انـسانى و ارزشهاى اسلامى است كه برخى از آنها باعنوان ويژگيهاى خانواده برتر خواهد آمد.
توصیه هایی برای حفظ عشق و محبت در خانواده
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1393
چند توصيه براى حفظ عشق و محبت در محيط خانه و خانواده
1 ـ هر وقت همسر خود را مى بينيد، به او خسته نباشيد بگوييد و از يكديگر و كار و زحمتى كه همسر داشته، تقدير كنيد و همديگر را احترام کنید…
2 ـ در موقع كار، گاهى به يكديگر تلفن بزنيد و از احوال يكديگر جويا شويد.
3 ـ در امور خانه به همسر كمك كنيد.
4 ـ در روزهايى چون سالگرد تولد، عقد، عروسى و نظاير آن به يكديگر هديه بدهيد.
5 ـ گاهى با گل يا هديه به منزل بياييد و به يكديگر هديه تقديم كنيد.
6 ـ در مسافرتها براى يكديگر هديه بگيريد.
7 ـ صفات خوب يكديگر را تعريف كنيد و صفات بد را ناديده بگيريد.
8 ـ پاكيزه و خوشبو و خوش لباس باشيد و خانمها به آرايش در منزل و پاكيزگى خود و محيط منزل، بسيار اهميت بدهند.
بدن انسان بايستى هميشه پاكيزه و خوشبو باشد.
9 ـ به همديگر احترام بگذاريد و حتى الامكان از شوخيهايى كه شأن شما را كم كند، بپرهيزيد.
10 ـ همسرتان را با همسران ديگر مقايسه نكنيد; نه در ذهن خود، او را با ديگرى مقايسه كنيد (مرغ همسايه غاز است) و نه پيش خود او و يا در برابر ديگرى; چرا كه هر كسى يك مجموعه تواناييها دارد كه با توانايى ديگران نبايد مقايسه شوند.
11 ـ به خويشاوندان همسرتان احترام بگذاريد و عيوب آنان را به رو نياوريد و مخصوصاً پدر و مادر هر يك از زوجين، بايد مورد محبت و احترام ديگرى باشند.
اين هم وظيفه اخلاقى و انسانى است و هم در همسر تأثير مىگذارد.
12 ـ آخرين وصيت خضر به موسى اين بود:
هميشه عيوب و خطاى خود را در نظر داشته باش و عيوب و خطاهاى ديگران را ببخش.[1]
پی نوشت :
محمود بهشتى، سلامتى تن و روان،ص7
۱۵توصیه حاج اسماعیل دولابی(ره) برای سبک زندگی
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
3.اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
5.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
با فضای مجازی چه کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 25ام دی, 1393
فضای مجازی محل امتحانها و تکلیفهای جدید ماست؛ امتحاناتی که ماهیت متفاوتی نسبت به دیگر آزمایشهای آدمها، در قرون و اعصار گذشته ندارد، ولی متناسب با وضعیت انسان معاصر مختصات خاصی پیدا کرده است. همچون تمام امتحانات دنیا، نه میتوان کاملاً آن را کنار گذاشت و نه میتوان به راحتی از آسیبهایش در امان بود. همۀ دنیا همینطور است.
هدف تمام امتحانات الهی سنجش میزان عزم و ایمان انسانها در مواجهۀ عقلانی با «هوای نفس و تمایلات بیارزش» طبق دستورات دین است، که موجب رشد انسانها و تعالی روحی آنها میشود. اینبار نیز فضای مجازی با همۀ مختصات تازهای که دارد و تغییرات گستردهای که ایجاد کرده است، چیزی نیست جز زمینۀ جدیدی برای سنجش قدرت روحی انسان و بستر تازهای برای تکالیف انسانی و دینی، که باید ببینیم چگونه از عهدۀ آنها برخواهیم آمد.
انسانی که از عقل و تجربه بیشتری نسبت به نسلهای قبل برخوردار است و از امکانات بهتری برای زندگی بهره میبرد، طبیعی است که با امتحانات جدید و پیچیدهتری هم مواجه شود. مهم این است که ما بتوانیم در مواجهه با این عرصه، هوشمندانه و مسئولانه برخورد کنیم، و با نشان دادن قدرت معنوی خود محل تجلی حکمت خداوند متعال در خلقت انسان قرار گیریم.
اهتمام اسلام به تفریح
نوشته شده توسطرحیمی 14ام دی, 1393
تفریح در لغت: در لغت تفریح به معنی شادمانی کردن، شادمانی و خوشی است[1]و با واژه های نزهت، تفرّج، فرح، راحتی و آسایش هم خانواده است.
تفریح در فرهنگ اسلامی: در واقع در فرهنگ غنی اسلام تفریح از مراحل و اجزاء سیر تکاملی و رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان به حساب می آید. به گونه ای که هر کسی از این قسمت (تفریح) استفاده نکند، در بعدی از ابعاد تکاملی شخصیت خود کوتاهی کرده است و این قصور باعث کندن سیر رشد و تکامل ابعاد دیگر شخصیت او می گردد. تفریح نشاطی است که انسان پس از تلاش و فعالیت های سنگین جسمی و روحی بر می گزیند تا رنج و اندوه و همّ و غم را از خود دور کند.[2]
از آن جایی که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است و این دو بعد بر همدیگر اثر می گذارند (مثبت و منفی)، باید بداند که تفریح برای بازپروری و نشاط در کار، رغبت و رشد در تمام جهات زندگی یک ضرورت است که مورد تأکید و تأیید ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ (در عمل توصیه به آن ها و تأیید افرادی که به تفریحات سالم می پرداختند) بوده است. در بحث فعلی، تفریح به معنی هر چیزی است که باعث شادی، نشاط، رفع خستگی و غم، اعم از تفریح حرکتی (ورزش) و غیر حرکتی است.
ویژگی های تفریح اسلامی:
1. در راستای فرآیند تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی است؛ 2. نشاط آور؛ 3. در چهارچوب قوانین شرع (واجب، حرام، مباح، مکروه و مستحب)؛[3]4. تعادل در آن مهم است (نه افراط نه تفریط)؛ 5. فواید عقلی، جسمی و روحی دارد؛[4]6. بعد اجتماعی در آن لحاظ شود مثل ادخال سرور در قلب مؤمنین.[5]7. فقط وقت پرکنی و تضییع وقت نیست.[6]8. هر تفریحی که انسان را یک پله از رشد الهی پایین آورد مذموم (حرام یا مکروه) است؛ 9. فعال و پرتحرک بودن مثل اسب سواری، کشتی و ….؛ 10. هر تفریحی که باعث خفت و سبکی عقل شود و یا عقل را تعطیل کند حرام است (توجه به عقل و تفکر در نظام اسلام) مثل شرب خمر، موسیقی مبتذل، مواد مخدر، قمار؛ 11. برد و باخت در بازی حرام است (غیر از تیراندازی و اسب سواری)؛ 12. آزار و اذیت حرام است (تحقیر، مسخره کردن، آزار دادن همسایه و مردم و…)؛ 13. ضرری به خود یا دیگران نرسد؛ 14. لذت آن پایدار باشد (کمک کند به شادی در آخرت)؛[7]15. تقویت کننده بعد جسمانی و روحی (شجاعت و ….) باشد.
بررسی آسیب های شبکه های ماهواره ای
نوشته شده توسطرحیمی 11ام دی, 1393تزریق نرم آسیب های ناشناخته به محفل خانواده ها
خیانتی که والدین به خانواده می کنند!!
متاسفانه ورود بدون کنترل ماهواره در خانواده ها را به تعبیری می توان به ورود افرادی نامحرم و لاابالی و دوستان ناباب برای بچه ها و خانواده تشبیه کرد که به دنبال اختلاف بین زن و شوهر هستند و به ناموس خانواده چشم طمع دارند.
گلی از گلهای بهشت :هر کشوری که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد ، بسیاری از مشکلات آن کشور ، بخصوص مشکلات اخلاقی و معنوی آن به برکت خانواده ی سالم و مستحکم برطرف می شود یا اصلاً بوجود نمی آید.(مقام معظم رهبری)
ماهواره یک رسانه قدرتمند است و با برنامه های تخریبی و فاسدی که دارد می تواند بر فکر و اندیشه و اعتقادات و رفتارهای اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، تربیتی ، خانوادگی و سبک زندگی مردم اثر منفی داشته باشد و استفاده نامحدود و غیر هدفمند آن می تواند آثار زیانباری بر جوانان ، زنان و خانواده ها داشته باشد.
مهمترین خطر ماهواره ، بحث جهانی سازی فرهنگی است که گردانندگان امپراطوری رسانه ای غربی به دنبال نابود کردن حوزه فرهنگ های سنتی ملت ها و مسلط کردن سبک زندگی و فرهنگ آمریکایی بر همه مردم دنیا به نام جهانی سازی هستند.
از میان ده ها اثر تخریبی و آسیبی که برنامه ها ی ماهواره ای دارد ، در ذیل به تعداد محدودی از آنها اشاره می نماییم:
۱-ترویج خشونت
یکی از مهم ترین و آشکارترین آسیب های فیلم ها و برنامه های شبکه های ماهواره ای و بازی های رایانه ای خشن غربی ، افزایش خشونت در جامعه است.
همین چند وقت پیش ها رسانه خبری را منتشر کردند که جوانی تحت تاثیر برنامه های ماهواره خواهرزاده کودک خود را به قتل رساند.
در برنامه های این شبکه ها صحنه های خشن بدون توجه به سن مخاطب نمایش داده می شود و مسلما افراد چه بخواهد و چه نخواهد این برنامه ها در ضمیر ناخودآگاه آنها تاثیر می گذارد . گاهی-خصوصا در فیلمهای سه بعدی –چنان هنرمندانه صحنه ها را ساخته اند که افراد انگار که آموزش خشونت می بینند و در صحنه های مشابه آن صحنه ، ناخودآگاه رفتاری مشابه آن را انجام خواهند داد.
بازسازى فرهنگى
نوشته شده توسطرحیمی 7ام دی, 1393
در شرايط كنونى جامعه ما بيش از حد نيازمند فعاليت هاى فرهنگى است. عليرغم منافع غنى فرهنگى، بزرگترين كمبود انقلاب ما كمبود فرهنگى است. متأسفانه عوامل گوناگونى چه پيش از انقلاب و چه پس از آن موجب شده اند كه حركت فرهنگى لازم در جامعه ما به وجود نيايد. شايد بهترين عامل آن پس از انقلاب وقوع جنگ تحميلى بود كه ضرورتاً تمام توان و نيروى فعال جامعه ما را به سوى خود متوجه ساخت، ولى اكنون كه دوران جنگ سپرى شده و بسيارى از فتنه هاى داخلى كه در ابتداى پيروزى انقلاب چنگ و دندان نشان مى دادند نابود گرديده است، موقع آن رسيده كه به چيزى بپردازيم كه از روز اول پيروزى بايد بدان مى پرداختيم و آن مسئله بازسازى فرهنگى است.
هر چند جامعه ما در تمامى زمينه ها كمبود و نارسائى دارد، در زمينه اقتصادى، فرهنگى، نظامى …… صنعتى، ادارى و غيره و در تمام آنها احتياج به بازسازى هست، ولى آنچه بيش از هر چيز بايد مورد توجه واقع شود كمبود فرهنگى و بازسازى فرهنگى است. هر كس در هر نهادى به اندازه توانش بايد به اين بازسازى كمك كند. كمبود و بازسازى فرهنگى مسئله اى است كه تنها در انقلاب ما نقش مهمّى را ايفا مى كند، در حركت انبياء الهى نيز اين مسئله در رأس همه امور بوده. و به يقين مى توان گفت حركت انبياء در طول تاريخ بشر بيش از هر چيز صبغه فرهنگى و الهى داشته است، سر و كارش با عقل و دل و فكر و انديشه مردم بوده است، و ساير مسائل از قبيل مسائل اقتصادى، روابط اجتماعى و غير ذلك نقش ابزار يا مقدمه را داشته اند.
خط اصلى حركت انبياء خط فرهنگى است، و اين انقلاب هم كه دنباله حركت انبياء و ائمه اطهار سلام الله عليهم مى باشد، بر همين اساس بنا شده است. امروز ما موظف ايم كه مردم خود را از نظر فكرى تغذيه كرده بينش هاى صحيح اسلامى را به آنها ارائه دهيم و ارزش هاى اسلامى را ترويج نموده زنده كنيم، بنابراين اساس تبليغ، در اين دوره بازسازى و نيز در دوره هاى آنى مى بايست بر تبيين حقايق اسلام و ترويج ارزشهاى آن، و در يك كلام بر پايه بازسازى و ارائه فرهنگ اصيل اسلامى استوار گردد.
عرصه فرهنگ و سلاح فرهنگى
عرصه فرهنگ عرصه فكر و انديشه است، عرصه اعتقاد و گرايش است، عرصه جلوه گرى انواع مكاتب حق و باطل است، بنابراين بازسازى فرهنگى نيز به معناى مبارزه با انديشه هاى باطل، برداشت هاى نادرست، گرايش هاى شيطانى، روش هاى غلط و مكاتب انحرافى و جايگزينى حق و صواب است. پيدا است كه چنين مبارزه اى، با زور سلاحهاى سرد و گرم و بكارگيرى تكنولوژى پيشرفته و بسيج نيروهاى فيزيكى ميسر نيست. اگر مردم دنيا دست به دست هم دهند و مدرن ترين تكنولوژى را بكار گيرند تا يك فكر غلط را از ذهن يك فرد بزدايند نخواهند توانست.
اين مبارزه سلاح ديگرى نياز دارد. در اين عرصه تنها سلاح مؤثر علم است، فقط با منطق صحيح است كه مى توان غلط را نابود ساخت، نه با زور و يا شعار. البته شعار و زور نيز هر يك در جاى خود مؤثر است و بايد از آن استفاده نمود اما ميدان انديشه و فرهنگ، ميدان منطق و علم است، عقل بايد تجلى كند، فكر بايد بكار افتد، حقايق بايد روشن شود تا دشمن فرهنگى مغلوب گردد. پس بايد با سلاح منطق و استدلال، با سلاح تفكر و تحقيق، با سلاح دانش و علم مجهز شويم تا بتوانيم در دنياى انديشه هاى متضاد و مكاتب متقابل، حق را از باطل، سره را از ناسره جدا نموده هر يك را به جاى خود نشانيم. اين وظيفه ماست، اين نبرد اگر چه مثل نبرد نظامى درگيرى مشهود و محسوسى ندارد، انسان تماشاگر صحنه اى كه هزاران كشته و زخمى در آن باشد نيست، ولى اهميت آن به مراتب بيش از نبردهاى نظامى است، و آثار مطلوب يا نامطلوب آن در دراز مدت گسترده تر عميق تر از آثار نبردهاى نظامى است. بايد اعتراف كرد كه اين حقيقت در گذشته آنچنان كه مى بايست شناخته نشده و هم اكنون نيز آن گونه كه در خور و شايسته آن است مورد توجه نيست.
در مبارزه نظامى معمولا دشمن كاملا شناخته مى شود قيافه و جهت گيرى اش مشخص است. انسان مى بيند گلوله و بمب و موشك از چه سوئى مى آيد و چه سوئى را هدف قرار مى دهد. به راحتى نوع سلاح بكار رفته را مى توان تشخيص داد، اما در مبارزه فرهنگى اين گونه نيست. نه دشمن به راحتى قابل شناخت است و نه عرصه مورد هجوم وى و مزارع سلاح بكار رفته. چه بسا در زير ماسك دلسوزى براى اسلام سالها و شايد قرنها فعاليت كند و زير پوشش آن، ضربه هاى كارى بر پيكر آن وارد سازد.
چنان وانمود كند كه از دلسوختگان اسلام و دلباختگان اين مكتب است، حتى كارهاى به ظاهر خوب و رياكارى هاى نسبتاً چشمگيرى نيز در اين زمينه انجام دهد ولى در لابلاى همين كارها زهر خود را به پيكر اين فرهنگ تزريق نمايد به طورى كه اكثر مردم و گاهى همه آنها جز نوادرى نفهمند كه اين خوراك فرهنگى حاوى چه زهر خطرناكى است، و چه بسا چهره پر فريب و رياى دشمن آن قدر زيركانه گريم شده باشد كه مردم آن را به عنوان كسى كه لياقت رهبرى فرهنگى دارد بپذيرند.
برگرفته از سخنرانى هاى استاد
محمد تقى مصباح يزدى
جاسوسی ژنتیکی:توطئه جدید غرب و مزدوران آن علیه ملت ایران
نوشته شده توسطرحیمی 26ام آذر, 1393گروه اجتماعی جهان نیوز: اخیرا در فضای شبکههای ارتباطی مجازی کلیپ ضبط شده مشهوری دست به دست میشود که در آن مجموعهای از بازیگران از مردم تقاضا میکنند با کمک چند گوشپاککن (سواپ) ارسالی از مکانی نامعلوم، نمونهای از سلولهای دهانی خود را با هدف «نجات بیماران سرطانی» به بانک ژن جهانی هدیه کنند.
در این کلیپ که رهبر آن «گلشیفته فراهانی» است با ناراحتی از سهم کم نمونههای ایرانی در بانک جهانی ژن یاد میشود و این موضوع با این برچسب که ایرانیها علاقهای به نجات دادن جان بیماران ایرانی و خارجی ندارند، تقبیح میشود. حرف اصلی کلیپ یادشده این است که برای «نجات بیماران لوسمی و سرطانی» جهان نیازمند اهدای نمونه سلولی ایرانیان است!
فضای کلیپ بشدت احساسی است و در انتهای آن آدرس «بانک جهانی اهداکنندگان نمونه مغز استخوان» و مجموعه بانکهای ژن کشورهای اروپایی و آمریکا بیان میشود.
اما اصل ماجرا چیست؟ سالهاست مجموعهای از کشورهای پیشرفته، در قالب «ژن بانک» به جمعآوری نمونههای زیستی و ژنتیکی ملتها و کشورهای مختلف مشغول هستند اما در کشورهای توسعهیافته به واسطه قوانین «حقوقی و اخلاقی»، صیانت از اطلاعات زیستی و ژنتیکی از اهمیتی فوقالعاده و استراتژیک برخوردار است چرا که با دزدی اطلاعات بومی و ملی دیگران میتوان مهندسی نسلها را در دست گرفت.
سال ۱۳۸۶ یکی از سرداران نظامی در حاشیه سمینار بمبهای شیمیایی علیه ایران گفت: «آمریکا با کمک اسرائیل درصدد تشکیل بانک ژنتیکی و مولکولی اقوام و ملیتهای جهان برای ساخت سلاحهایی غیرمتعارف است. این کار با اهداف انساندوستانه انجام نمیشود بلکه آنها دنبال ساخت سلاحی هستند که بتوانند هنگام بهکارگیری در یک محدوده جغرافیایی، اقوام خاصی که در آن منطقه زندگی میکنند را از بین ببرند».
سال ۲۰۰۱ انستیتو بهداشت ملی آمریکا (NIH) اعلام کرد موفق شده ۹۰ درصد ژنوم انسان (نقشه زیستی) را تعیین توالی کند. در سال ۲۰۰۹ همین مرکز موفق شد با یک تست ۵۰۰۰ دلاری، از روی نمونه سلولی، با شناسایی DNA، خصوصیات اخلاقی، بیماریها، نقایص، خصوصیات و وضعیت سلامتی «دهنده» را مشخص کند. فرضا براساس همین تست بود که آنجلینا جولی، بازیگر سرشناس آمریکایی متوجه شد به احتمال ۹۶ درصد تا چند سال آینده به سرطان مبتلا خواهد شد و مسیرهای درمانی را از چند سال قبلتر آغاز کرد.
این بخش مثبت پرونده رشد علم بیوژنتیک است و طبیعتا هیچ حاکمیتی به صورت رایگان چنین پیشرفت قابل توجهی را در اختیار دیگران قرار نخواهد داد! اما بخش هولناک ماجرا آنجاست که بدانیم دانشمندان رشته بیوتروریسم پس از دستیابی به بانکهای نمونههای ژنتیکی و زیستی جوامع «هدف» میتوانند با تمرکز بر نقاط ضعف ژنتیکی و زیستی حریف، اقدام به دستکاری تروریستی بیسر و صدای اجتماعات و محیط زیست آنها کنند.
خصوصیت این بمباران هوشمند این است که فرضا در سرزمین بههم تنیده و هممرزی که در آن صهیونیستها و فلسطینیها به صورت مختلط در آن زیست میکنند با تمرکز بر تغییرات ژنتیکی جوامع میتوان با آلودهسازی خاک و آب و دام تنها به اهداف دارای نقص یا خصوصیت ژنتیکی خاص صدمه وارد کرد.
این پیشرفت تسلیحاتی نسبت به دورهای که با انفجار «بمب اتم» کل موجودات ساکن در یک منطقه نابود میشدند، حقیقتا بسیار مهم ارزیابی میشود. اکنون سالهاست در کشور ما مانور مبارزه با «حملات بیوتروریستی» برگزار میشود اما به واسطه ضعف شدید سازمانهای مسؤول و «آزمایشگاههای بیوزیستی و بیوژنتیکی» از توان اندکی برای شناسایی دستکاریهای احتمالی تعبیه شده در خوراک و محیط زیست کشورمان برخوردار هستیم.
فرضا پس از اهتمام نظام به موضوع حیاتی و استراتژیک «افزایش نرخ رشد جمعیت» برخلاف میل سازمانهای بینالمللی، واضح است که دشمنان جامعه ایرانی بیکار نخواهند نشست. با احتساب چنین موارد بدیهی، آمار بینظیر میزان ناباروری و نازایی ۲۰ درصدی ایرانیها در شرایطی که این نرخ در کشورهای منطقه و سایر جوامع بشری در حد ۱۰ درصد است، بسیار مهم میشود.
کلید دستیابی به «کدهای ژنتیکی» برای شکست جوامع از درون، غنی کردن هر چه بیشتر بانکهای ژن و زیستی تهیه شده از آنهاست. با احتساب این موضوع، گلشیفته فراهانی و سایرین در قالب کلیپ مذکور، دانسته یا نادانسته در مسیر دیپلماسی مشاهیر دستگاه سیاستگذار غرب حرکت کرده و به اسم «بیماران سرطانی» به تکمیل پروژههای بیوتروریستی غرب علیه ملت خود کمک میرسانند.
بیان این نکته ضروری است که با سلولهای پوششی دهان و نمونه آب دهان جذب شده در سوآپ ارسالی به در منازل ایرانیها، هیچ بیمار سرطانی را نمیتوان نجات داد و این موضوع دروغی بزرگ است! بلکه با این نمونهها به سادگی و با صرف هزینه حداقلی امکان دستیابی به نقشه ژنتیکی ملت برای «دیگران» فراهم میشود.
در حقیقت میتوان گفت ما با به اشتراکگذاری نمونههای زیستی و ژنتیکی «رمز کارتهای بانکی و حیاتی» خود را بدون توجه به عواقب آن به «دزدان» پیشکش میکنیم. آیا هیچ یک از شما حاضر هستید فرضا پسورد اکانت فیسبوک خود را به دیگری بدهید؟! اهمیت نمونه خون یا سلولهای شما هزاران برابر بیشتر از رمز ورود به شبکههای اجتماعی است!
این نمونهها بر تمام جنبههای زندگی ما تاثیر مستقیم دارد؛ از کشاورزی گرفته تا سلامت نسل آینده و تعیین نتیجه جنگهای فرضی منطقهای! به نظر میرسد سهلانگاری نهادهای مسؤول در انتشار آزادانه چنین طرحهای آشکاری در جامعه ایرانی غیرقابل چشمپوشی است؛ با توجه به اینکه پیشگیری از وقوع حملات بیوتروریستی با استفاده از راهکارهای اطلاعاتی بسیار آسانتر و کمهزینهتر از مقابله با تبعات آن است. گاه استفاده از یک عامل با مخاطرات بیوتروریسمی یا ابزار گسترش بیوتروریسم ممکن است بهقدری سریع فراگیر شود که امکان مهار آن غیرممکن شده و صدمات و تلفات به بار آمده، غیرقابل پیشبینی و غافلگیر کننده باشد. در برخی از حملات بیوتروریستی نیز عاملان آن - که بیشتر از مخالفین داخلی حکومت هستند- نه به قصد وارد کردن صدمات انسانی و خسارتهای اقتصادی، بلکه به منظور به چالش کشیدن اشراف سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی و به رخ کشیدن ضعف آنها در پیشگیری و کشف این تهدیدات دست به چنین اقداماتی میزنند.
فرضا یک علت مهم همهگیری بیسر و صدای طرحهای دشمن در جامعه ایرانی، عدم تسلط نهادهای حاکمیتی بر محیطهای مجازی ارتباطی است که متاسفانه با ضعف وزارت ارتباطات روز به روز میزان صدمات حاصل از آن تصاعدی افزایش مییابد. کمااینکه این کلیپ تاکنون میلیونها بار در فضای مجازی و شبکههای ارتباطی موبایلی بازنشر شده است با این وجود هیچ کدام از نهادهای مسؤول هنوز درصدد رسیدگی به این موضوع مهم برنیامدهاند.
حال آنکه در جوامع پیشرفته، اطلاعات ژنتیکی تکتک افراد مشمول «حق مالکیت قانونی» است و در حیطه «حریم خصوصی امنیتی» دارای «ارزش اقتصادی» طبقهبندی میشود. برای «حمایت قانونی» از اطلاعات ژنتیکی و زیستی ایرانیان اتخاذ رویکردهای ساختاری و نظامات اداری و عملیاتی ویژهای در کنار هوشمندی بیش از پیش دستگاههای اطلاعاتی ضروری است.
چگونه میتوانم سطح صمیمیت را در خانه افزایش دهم؟
نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1393
مهمترین عامل احساس رضایت زن و شوهر از زندگی زناشویی وجود صمیمیت در خانواده است. بدون وجود این عامل، همسران از زندگی در کنار یکدیگر، احساس لذت نمیکنند و هر لحظه احتمال وقوع اختلاف و مشاجره، خانواده را تهدید میکند. صمیمیت یعنی اينکه دو نفر درون وجود خود را به روی یکدیگر بگشایند. صمیمیت یعنی ورود عاطفی، احساسی و فکری به زندگی یکدیگر؛ و این یعنی ارتباط و احساس نزدیکی به هم در عمیقترین سطح ممکن و در همة حوزههای زندگی.
بنابراین وقتی با کسی صمیمی هستیم بدون ترس از اینکه او از گفتههای ما یا آنچه در ما میبیند سوء استفاده کند، احساسات خود را به او تقديم و دل و قلبمان را به روی او باز میکنیم. زن و شوهری که با هم صمیمی هستند احساس میکنند که به هم تعلق دارند؛ احساس میکنند گویی برای هم ساخته شدهاند. آنها آمادهاند که با هم دوست و یکدل باشند و نهفتهترین رازهايشان را به یکدیگر بگویند. همین احساس عميق نزدیکی است که به آنان اميد، توان و شهامت میدهد تا به زندگی زناشوییشان مادامالعمر متعهد بمانند. در یک کلام، صمیمیت به معنای برقراری روابط بسیار دوستانه و محبت آمیز با دیگری است؛ به گونهای که افراد درگیر آن، از این رابطه، احساس عمیق رضایتمندی را تجربه کنند. چنین رابطهاي رضایتبخش، به خودی خود حاصل نمیشود، بلکه لازم است افراد آن را ایجاد کنند. براي همين زن و شوهر باید به دنبال عواملی باشند که ضامن ایجاد و حفظ صمیمیت در روابط آنان باشد.
نحوه افزایش صمیمیت
1. احترام متقابل
2. ابراز محبت
3. مشورت و تبادل نظر
4. اهمیت دادن به نظر و خواسته همسر و مقدم ساختن آن بر نظر و خواسته خود
5. گذشت از خطاهای همسر
6. مدارا کردن
7. احترام گذاشتن به بستگان همسر
8. گفتگوی صمیمانه
علاقه به گفتن و شنیدن
اطمینان از محبت
مشارکت در گفتگو
در ادامه به بیان برخی از این عوامل میپردازیم.
1. احترام متقابل
زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:
«من اتخذ زوجة فلیکرمها؛[1]
کسی که همسر اختیار میکند باید او را احترام کند.»
و امام صادق(ع) میفرمایند:
«سعیدة سعیدة امرأة تکرم زوجها و لاتؤذیه و تطیعه فی جمیع احواله؛[2]
زن سعادتمند آن زنی است که شوهر خود را اکرام و احترام کرده، اذیتش نکند و او را در همه حال اطاعت نماید.»
زن و شوهر باید مؤدبانه با هم سخن بگویند و از سخنان زشت و رکیک اجتناب نمایند. صحبت مؤدبانه، سلام کردن به یکدیگر و استقبال یا بدرقه همسر، از مصادیق احترام گذاشتن همسران به یکدیگر است.