موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"
علم همراه با حلم
نوشته شده توسطرحیمی 19ام تیر, 1397
شرح حدیث اخلاقی مقام معظم رهبری درباره “ علم همراه با حلم”
دانلود شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر - علم همراه با حلم - کلیپ تصویری (17.15 MB)
دانلود شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر -علم همراه با حلم - فایل صوت (650.92 KB)
مَا جُمِعَ شَيْءٌ إِلَى شَيْءٍ أَفْضَلُ مِنْ حِلْمٍ إِلَى عِلْمٍ
گاهی دو فضیلت که با یکدیگر جمع بشوند، موجب فضیلتِ مضاعفی میشوند. لکن در فضیلتهای با یکدیگر جمع شده، چیزی محبوبتر و با فضیلتتر از اجتماع علم با حلم نیست.
نکته:
چطور از خوابیدن ثواب کسب کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1397عذر دیگران را بپذیریم
نوشته شده توسطرحیمی 15ام تیر, 1397
امام سجاد علیه السلام در روایتی به یکی از سیره های پسندیده اخلاقی در پذیرش عذر دیگران اشاره کرده اند .
قال علی بن الحسین علیه السلام:
“إِنْ شَتَمَکَ رَجُلٌ عَنْ یَمینِکَ
ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلى یَسارِکَ وَ اعْتَذَرَ إِلَیْکَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ.”
اگر مردى از طرف راستت به تو دشنام داد و سپس به سوى چپت گردید و از تو عذرخواهى نمود، عذرش را بپذیر.
الکافی ، ج8 ص 153
تفاوت دخترها و پسره
نوشته شده توسطرحیمی 8ام تیر, 1397دخترها با پسرها در برخی ویژگی ها، تفاوت آشکاری دارند که برای آشنایی کوتاه، به قسمت هایی اشاره می شود:
- تفاوت در عواطف و احساسات
دختران با پسران در عواطف و احساسات تفاوت های آشکاری دارند. دخترها، بهتر و سریع تر تغییرات احساسی و عاطفی دیگران را حس می کنند و آسان تر افکار و احساسات خود را با دیگران سازگار و از دیگران مراقبت می کنند. گفت وگو و تبادل نظر در پسران وسیله ای برای انتقال پیام است؛ اما در دختران بیشتر ابزاری برای ارتباط عاطفی و همدلی است. دختران بیشتر دست خوش احساسات می شوند و در مهار احساسات و پنهان نگاه داشتن آن دقت دارند.
جان گری می گوید: به دلیل عاطفی تر بودن زنان، آنان از شوهرشان بیشتر دل سوزی می خواهند؛ اما مردها بیشتر اعتقاد و اعتماد همسرشان را خواستارند.
وقتی مرد نشان می دهد که به احساسات همسرش و به آنچه در دل او می گذرد اهمیت می دهد، زن حس می کند که شوهرش نگران و دل واپس و غم خوار اوست.
پاپالیا با پذیرش احتمال وجود تفاوت های روان شناختی زن و مرد به دلیل تفاوت زیستی، بر این باور است که برتری زنان در مهارت های زبانی باعث شده زنان بتوانند احساسات خود را بهتر و قوی تر ابراز نمایند.
بسیاری از پژوهش های صورت گرفته نشان می دهد که دوستی و صمیمیت برای دختران بیش از پسران اهمیت دارد و این نشانه قوی بودن عواطف و احساسات در زنان است.
تزکیه نفس
نوشته شده توسطرحیمی 17ام فروردین, 1397
«تهذیب نفس» هدف و غایت بعثت پیامبران الهی بوده و از اینرو همواره مورد توجه رهبران الهی از آدم تا خاتم، از خاتم الانبیاء تا خاتم الاوصیاء و مربیان نفوس انسانی بوده است. هر کدام از انبیاء الهی به نوبه خود، بشر را به تزکیهی نفس فراخواندهاند و در این راه از هیچ گونه سعی و تلاش دریغ نکردهاند. انبیاء و رهبران آسمانی و دینی «خُلق مجسم» بودند و مردم آن زمان به پاکی و طهارت آنها شهادت میدادند به همین خاطر مردم به ویژه جوانان تحت تأثیر آنها قرار میگرفتند. پس از دوران ائمه اطهار ودر غیبت کبری، علمای دین نیز به مسئلهی تهذیب نفس و تهذیب اخلاق توجّههی ویژهای را مبذول داشتند و با نگارش کتب اخلاقی سعی بر آن داشتند تا با تشریح منازل، تنظیم مراحل، تبیین موانع و… این سیر معنوی و روحانی را به صورتی قاعدهمند ارائه کرده و رهپویان طریق کمال را در این مسیر راهنمائی نمایند. از آن جمله میتوان به مکارم الاخلاق طبرسی، جامع السعادات نراقی، المحجة البیضاءفیض کاشانی، معراج السعادة ملامهدی نراقی و… اشاره کرد. تحقیق حاضر در پی آن است تا با استناد به آثار تألیف شده در این زمینه شمِّهای از جوانب مختلف این سیر انسانساز را به نمایش گذارد و گزارشی مختصری از مراحل، موانع و… آنرا ارائه دهد.
توضیح واژگان کلیدی بحث
الف) تزکیه
امّا در اصطلاح، تزکیه به معنای پاکیزه کردن و پالایش روح و قلب و نفس از صفات رذیله است به این معنا که انسان تلاش نماید، روح نفس و قلب خویش را پاک و منزه ومطهر نماید. در قرآن کریم واژه تزکیه به کار نرفته اما واژگان هم ریشه آن بیش از پنجاه بار آمده است،
3 کلید طلایی تقویت ترس از خدا
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1397
ابتدا باید توجه کنیم که معنای ترس از خدا چیست؟
ترس از خدا به معنای ترس از مسؤولیت هایی است که انسان در برابر او دارد . ترس از این که در ادای رسالت و وظیفه خویش کوتاهی کند و به خوبی وظیفه اش را انجام ندهد و به عبارتی، ترس از گناهان خود است. حضرت علی(علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
«و لا یخافن الا ذنبه؛ هیچ یک از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خویش.»(نهج البلاغه، کلمه قصار 82)
در کتاب های اخلاقی علمای ما بسیار آمده است که باید از خدا ترسید و این خوف از خدا یعنی شناختن او و درک عظمتش و از طرف دیگر هم شاهدیم که همین نترسیدن مردم از خداوند متعال باعث گستاخی انسان ها شده و سر به طغیان برداشته اند .
مشکل اینجاست که خیلی از مردم رحمت خداوند را به خوبی لمس کرده اند و به همین خاطر در کرم و بخشش او طمع می کنند این طمع در رحمت خدا از مکرهای شیطان است مسأله امید همراه با شناخت و عمل بسیار متفاوت از طمع بدون عمل است اینها دو مقوله جدایند یکی از فضایل و نیکی هاست و دیگری از رذایل است .
اکنون باید دید چگونه ما انسان های طمع کار می توانیم ترس از خدواند متعال را در وجود خود بارور کنیم چگونه می توانیم پیش از آنکه آن روی سکه به ما نشان داده شود خود با در دل داشتن ترس از خدا بیمه کنیم؟
خوف از خدا ممکن است منشأ فراوانى داشته باشد، ولى سرچشمه هاى عمده آن سه چیز است:
1ـ معرفت اللّه، انسان وقتى کنار کوه بلندى و یا دریاى وسیع و خروشانى قرار مى گیرد، خوفى در دل او ایجاد مى شود وحشتى به او دست مى دهد، نه به خاطر اینکه ضررى متوجه او مى شود، بلکه این درک عظمت است، موجود کوچک وقتى عظمت موجود بزرگى را درک کند خائف مى شود، مثلا وقتى ساختمان عظیمى را مى بینیم و آسمانخراشى را ملاحظه مى کنیم، خائف مى شویم. این براى چیست؟ چرا وقتى در برابر بزرگى قرار مى گیریم با اینکه فرد خوبى است ولى خود را باخته و خوفى در خود احساس مى کنیم، چرا ابهّت او ما را مى گیرد؟ این چیزى به جز درک عظمت نیست.
چگونه عظمت خدا را درک کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1397
معرفت ما از همین مفاهیم مادی شروع می شود . بزرگی ای که ما می فهمیم، چیزی است که حجمش زیاد است . سپس متوجه می شویم موجوداتی نیز هستند که حجم ندارند و جسمانی نیستند، توسعه ای در مفهوم بزرگی می دهیم و می گوییم: نوعی بزرگی دیگر نیز داریم که معنوی است . ما چاره ای نداریم، زیرا ذهن ما ابتدا از مفهوم بزرگی جز حجم چیزی درک نمی کند . در نهج البلاغه آمده است که مورچه خیال می کند که خدای او دو شاخک دارد، چون این شاخک برای مورچه خیلی نقش دارد، خیال می کند که اگر موجودی شاخک نداشته باشد، ناقص است . ابتدا باید از همین مسیر مادیات شروع کنیم و کم کم این درک های حسی را تجربه کنیم تا مقداری به درک های ماورایی نزدیک شویم .
حال که شناخت جسمانی ملاک نیست و آن رؤیت قلبی هم که امیرالمؤمنین ( علیه السلام) می فرمود، ما نداریم، چطور عظمت خدا را درک کنیم تا با توجه به عظمت خدا حالت خشوعی در ما پیدا می شود؟
در اصول کافی حدیثی هست که فرمود:
خانمی بود عطر فروش و اسمش زینب عطاره بود . او به خانه پیغمبراکرم ( صلی الله علیه و آله) می آمد و اصحاب از او عطر می خریدند و گاهی خود پیغمبر نیز از او عطر خریداری می کردند . حضرت یک روز که به منزل تشریف آوردند، بوی عطر استشمام کردند و پی بردند که زینب عطاره این جاست . به او فرمودند: «مهما اتینا طابت بیوتنا» شما هر وقت خانه ما می آیی خانه ما خوش بو می شود . او که خانم مؤدبی بود، عرض کرد: یا رسول الله بوی شما از عطر من خوش بوتر است . خانه شما به واسطه عطر شما خوش بو است . سپس عرض کرد: یا رسول الله من امروز برای عطر فروشی خدمت شما نیامده ام، کار دیگری دارم . حضرت فرمودند: چه کار داری؟ او گفت: آمده ام از شما بپرسم چگونه می توانم عظمت خدا را درک کنم؟ می خواهم از شما یاد بگیرم . پاسخی که پیامبر ( صلی الله علیه و آله) فرمودند، ما را به پاسخی که دادیم، مطمئن می کند .
اگر یک انگشتر در بیابانی بیفتد، نسبت این انگشتر با این بیابان چقدر است؟ نمی توانید بگویید انگشتر چه نسبتی با یک بیابان دارد . اما می گویید: خیلی کوچک است . این راهی است برای این که نسبت بین کوچکی و بزرگی را به گونه ای تصور کنیم .
پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) به زینب عطاره فرمودند: کره زمین با این عظمتش نسبت به آن چه او را احاطه کرده است «حلقة ملقاة فی فلات » مثل یک حلقه ای که در بیابان افتاده است . کل کره زمین نسبت به آن چه اطرافش را احاطه کرده است، مثل یک حلقه در یک بیابان است . همه این ها را وقتی نسبت به آسمان اول بسنجید، آسمان آن قدر بزرگ تر است که همه این ها تازه می شود «حلقة ملقاة فی فلات » . وقتی آسمان اول را نسبت به آسمان دوم بسنجید، آسمان دوم آن قدر بزرگ تر است که آسمان اول در مقابل آن «حلقة ملقاة فی فلات » است . همین طور تا برسد به عرش و خورشید .
راه های افزایش محبت بین زوجین
نوشته شده توسطرحیمی 18ام اسفند, 1396
زندگی زناشویی، بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشی حیاتی را در آن بازی می کند.
حجت الاسلام محمدعلی فیض آبادی پیش از ظهر امروز در جشن میلاد کوثر، در جمع زوج های جوان بجنوردی، در مصلی بجنورد اظهار داشت: الگو پذیری از سیره زندگانی امام علی علیه السلام وحضرت زهرا سلام الله علیها ، با تعامل اخلاقی در زندگی، در نهایت احترام محبت آمیز مرد و زن، منجر به زندگی پایدار می شود.
وی با اشاره به راه های افزایش محبت بین زوجین افزود:
زندگی زناشویی، بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشی حیاتی را در آن بازی می کند.
احترام متقابل و اهمیت دادن به یکدیگر، فراهم کردن شرایط مناسب زندگی، سلام کردن، دست دادن، مطیع بودن زن در برابرشوهر، انتقال ندادن اسرار خانه به بیرون، قدردانی و تشکر از همسر، همراهی با همسر در کارهای مختلف، پرهیز از بحث و مجادله های بی ثمر، توجه به خواسته های طرف مقابل و صداقت، امانت، فداکاری و گذشت را از جمله راه های افزایش محبت بین زوجین برشمرد.
وی اظهار داشت:
امام علی علیه السلام ، همسران همدل را عامل آرامش روانی یكدیگر میدانست و همواره از مردان می خواست بهترین همسر برای خانمهایشان باشند.
کارشناس فرهنگی و مذهبی حوزه علمیه مشهد گفت: ابراز محبت اصل و اساس در زندگی مشترک است و باید مورد توجه بیش از پیش زوجین قرار بگیرد.
وی افزود: ابراز علاقه در هر دوره ای می تواند شکلی متفاوت داشته باشد، اگر می خواهید لذت بیشتری از زندگی مشترک خود ببرید باید از ابراز علاقه به همسرتان خجالت نکشید زیرا ابراز علاقه نشان گر میزان دوست داشتن و محبت شما نسبت به همسرتان است پس نگویید علاقه ام را با رفتارم نشان می دهم، برای ابراز علاقه باید از کلمات زیبا و محبت آمیز استفاده کرد.
حجت الاسلام فیض آبادی خاطرنشان کرد:
همسران می توانند زندگی بسیار شیرین و لذت بخشی داشته باشند به شرط این که از داد و ستد عاطفی به شیوه های مختلف استفاده و به همسر و شریک زندگی خود ابراز محبت کنند.
خبرگزاری حوزه
به نامِ نامی یک اَبَر احساس
نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1396زن به ماهو زن
؛گاهی دختر می شود،آنقدر دست پینه بسته پدر را می بوسد که لب هایش پینه می بندد، گاهی آنقدر سنگ صبور بردار می شود که سنگ از روی آن آب می شود و گاهی آنقدر خواهر که عالم شرمنده خواهرانگی اش.گاهی همسر می شود؛ از بیدادهای مردانه، زیباترین شعر را می سراید تا عشقش را نثار کند، گاهی آنقدر می سازد که از هیچ هم می تواند زندگی به بلندی آسمان هفتم بنا کند.گاهی مادر می شود، لقمه هایش را کوچک بر میدارد تا لقمه های بیشتری برای عزیز جانش بماند، گاهی رویاهایش را در رویای خودنگه می دارد تا رویای فرزندانش را محقق کند، گاهی ترک درد دلش را می پوشاند تا دل کسی را به درد نیاورد، گاهی حتی فرشته بودن برایش کم است.همسری، مادری، دختر بودن، نقش هایی که هر کدام به تنهایی برای آباد کردن یک باغ و یا خشک کردن آن کافی است.
مقام زن در جایگاهی که محوریت عشق و محبت بر اساس وجود او بنا شده است. عالم و عالمیان عشق، محبت،دوست داشتن، مهربانی، وفاداری و فداکاری را از زن به عاریه گرفته اند و گاهی فرشته بودن با دو بال سفید هم برای این مخلوق خدا واژه کوچکی است. به نام نامی زن در بنای خانواده سهم زن و مرد یک اندازه نیست به صورت طبیعی، اولاً یکسان نیست، ثانیاً یک اندازه نیست؛ یعنی آنها سهم مشابهی در بنای خانواده ندارند و نیز سهم هر یک هم به یک اندازه و میزان نیست و هر کدام کمّیّت خاصّ خودشان را دارند. پس در ادارهی خانواده زن و مرد هر دو سهیم هستند؛ ولی هر یک سهم خاصّ یا کمّیّت خاصّی دارند. مثلاً اگر زن و مرد را در تولید و «تکثیر نوع» که یکی از کارهای اساسی انسان است در نظر بگیریم، می بینیم در این زمینه نقش مرد یک نقش کمتر و نقش زن یک نقش بیشتر و طولانی تر است. مثلاً برای زن دوران بارداری و شیرخوارگی فرزند هست و اصلاً امکان حضانت زن نسبت به فرزند بیش از آنکه مرد چنین امکانی را داشته باشد هست و از این قبیل، یا مثلاً فرض بفرمایید که مسئله ی تأمین معیشت خانواده، این از نظر اسلام مربوط به مرد است، یعنی داده شده به مرد، که آن هم یکی از اجزاء اداره ی خانواده است دیگر، یعنی شما نمی توانید بگویید که اداره ی خانواده یعنی اداره ی داخلی خانواده فقط، که از خانه آدم بیرون نیاید. نه، اداره ی خانواده شامل اداره ی همه ی شئون خانواده است از جمله تأمین معیشت.این مثلاً در شرع اسلام به عهده ی مرد است، زن هیچگونه مسئولیِت و تکلیفی در این مورد ندارد، ولو پولدار هم باشد، ثروتمند هم باشد، توان کار هم داشته باشد، پول هم در بیاورد، آن پولی که در آورده مال خودش است؛ یعنی می تواند صرف معیشت خانواده اصلا نکند و یک چنین تکلیفی ندارد. پس در اداره ی خانواده زن و مرد هر دو سهیم اند، هر کدام سهمی خاص و با کمّیّتی خاص از این را دارند.
همسری، مادری، دختر بودن، نقش هایی که هر کدام به تنهایی برای آباد کردن یک باغ و یا خشک کردن آن کافی است. مقام زن در جایگاهی که محوریت عشق و محبت بر اساس وجود او بنا شده است. عالم و عالمیان عشق، محبت،دوست داشتن، مهربانی، وفاداری و فداکاری را از زن به عاریه گرفته اند و گاهی فرشته بودن با دو بال سفید هم برای این مخلوق خدا واژه کوچکی است.
خانواده را هم زن به وجود می آورد و اداره می کند؛ این را بدانید عنصر اصلی تشکیل خانواده زن است، نه مرد. بدون مرد، ممکن است خانواده ای باشد.زن خانواده اگر عاقل و با تدبیر و خانهدار باشد، خانواده را حفظ می کند. امّا اگر زن از خانوادهای گرفته شد، مرد نمی تواند خانواده را حفط کند. بنابراین، خانواده را زن حفظ می کند. زن در نگاه نخستین و به عنوان بزرگترین و اولین مسئولیت مسئولیت حفظ و اداره ی کانون گرم خانواده را که ما آن را پایه ی تشکّل اجتماعی خودمان می دانیم بر عهده دارد. این کار به عهده ی مرد نیست و از مرد بر نمی آید.
به وعده خود وفا کنید...
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اسفند, 1396رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
بهکودکان محبت کنید
و به آنها رحم کنید
و هر وقت به آنها وعده دادید به آن وفا کنید،
چون آنها شما را روزی رسان خود میدانند.
کافی جلد 6 صفحه 49 حدیث 3