موضوع: "نکات اخلاقی"
نميتوانم نفس امّارهام را كنترل كنم، چه كنم؟!
نوشته شده توسطرحیمی 18ام فروردین, 1396
سؤال: آيا موسيقي مقدس داريم؟
سؤال: نشانه قبول شدن عبادت چيست؟
سؤال: معناي حديث بك عرقتك چيست؟
جواب: اگر خدا خود را در قرآن معرفي نميكرد، چه كسي ميتوانست خدا را بشناسد؟ قرآن در اواخر برخي آيات توصيفاتي از خدا ذكر كرد تا مؤمنين نيز خدا را با آن صفات توصيف كنند.
جواب: جايز نيست.
جواب: كساني كه ميخواهند قرآن را حفظ كنند ببينند ميتوانند، بعدها هم در اثر ممارست اين مقداري را كه حفظ كردهاند، نگهدارند يا نه؛ اگر نميتوانند حفظ نكنند، چون در كتاب كافي روايت داريم كه اگر كسي قرآن را حفظ كند بعد در اثر تنبلي يادش برود مبتلا به عذاب ميشود.
جواب: نه، خواندن كساني است كه خدا گفته؛ اگر سراغ ائمه عليهمالسلام نروند، سراغ كساني ميروند كه بلد نيستند و گمراه ميشوند. لذا تمام وسايلي كه مردم را به اهلبيت عليهمالسلام نزديك كند منسوب به خدا و عبادت است.
جواب: ترك گناه همه اينها را درست ميكند.
جواب: تقوي و توبه، إن الله يحب المتقين، إن الله يحب التوابين.
جواب: همان اراده ضعيف را به كار بگير، كمكم تقويت ميشود.
جواب: بله، مگر از بستگان باشد. با ارحام، ولو كافر هم باشند نميتوان قهر كرد. البته در صلهرحم هم نبايد افراط كرد. چندوقت يكبار تلفني هم احوالپرسي هم شود كافي است. پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله فرمود: صلوا أرحامكم ولو بالسلام.
جواب: نه؛ كساني كه به يك يا دو واسطه از يك رحم به دنيا آمدند، ارحامند و مابقي فاميل سببياند. مثلا مادرخانم و پدرخانم اينها فاميلاند ولي ارحام نيستند.
جواب: يكي از وظايف ما حفظ عزاداري اهلبيت عليهمالسلام است، اگر اين نبود ما هم مثل كشورهاي اسلامي لائيك ميشديم. خدا اين عزاداريها را براي حفظ دين قرار داده است.
جواب: آدمي كه ميخواهد به خدا نزديك شود، بايد از دنيا فاصله بگيرد، و طبيعي است آدم كمپول ميشود.
جواب: اطاعت از خدا و معرفت اوست.
جواب: تقوي عملي است كه يكي از نتايج آن بصيرت است، بعد در اثر ادامه تقوي، فرقان بيشتر ميشود. انسان با ديدن باطن اشخاص ميفهمد چه كساني منافق و چه كساني مؤمن هستند.
جواب: به اندازه بلا صدقه بدهيد و گناه نكنيد.
جواب: توبه.
جواب: ترك گناه و تقويت ايمان.
هم دنیا و هم اخرت
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 13962. سوره مبارکه بقره، آيه 255
3.سوره مبارکه جاثيه، آيه 13
وابستگی به دنیا
نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1396
شيخ عبدالله انصاري داراي ثروت فراوان بود. درويشي نزد ايشان رفت و گفت شما اين همه دارايي داريد در صورتي که من از صبح تا شب در حال رفت و امد هستم و از دنيا استفاده مي کنم در حالي که شما در بند اين خانه و اموالتان هستيد.
شيخ فرمودند: شما سخن درستي گفتيد بهتر است با هم برويم.
چند قدمي که از خانه شيخ دور شدند درويش گفت بايد برگرديم من کشکول خود را جا گذاشته ام.
شيخ گفت: من تمام زندگيم را رها کردم و همراه تو امدم حال تو مي خواهي به خاطر يک کشکول برگردي.
پس ببين که تو به ان کشکول وابسته اي و من به همه ان خانه و زندگي وابسته نبودم.
ثمره خوش رفتاری با زن و فرزند
نوشته شده توسطرحیمی 5ام فروردین, 1396
در محضر مجتهدی؛
ثمره خوش رفتاری با زن و فرزند
اخلاق خوب با خانواده نتیجه های بسیاری دارد که خداوند به انسان عطا می کند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد خوش رفتاری با زن و فرزند می فرماید:
هر مردی که بر بد اخلاقی زن خود صبر کند خدای متعال پاداش ایوب پیامبر را به او می بخشد و هر زنی که بر بداخلاقی شوهرش شکیبایی کند خدای متعال پاداش آسیه دختر مزاحم(زن فرعون)را به او ارزانی می دارد.
در مورد این حدیث آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)می گوید: بعضی مردها انگار با خودشان هم قهر هستند.مردهایی را می شناسم که با هزار من عسل هم نمی شود آنها را خورد.زن بدبخت اینها چه گناهی کرده است؟
در حدیث آمده:زن خوش اخلاق در خانه مرد بداخلاق غریب است و برعکس.
همچنین مرحوم مجتهدی می گوید:
خوشا به حال آن زن و مردی که هر دو آنها خوش اخلاق اند.
در حدیث آمده:
هرکس به خانواده خود نیکی کند و با آنها خوش رفتار باشد خداوند بر طول عمرش می افزاید.
کسانی که با زن و بچه هایشان خوب رفتار می کنند، با بچه ها توپ بازی می کنند، به همسرشان در خانه کمک می کنند ظرف و لباس می شویند اینها صد سال هم عمر می کنند.اینها همه اش امتحان شده همه اش تجربه است.پیرمردی 90 ساله با زنش به ماه عسل رفت به او گفتم:ماه عسل رفته بودی؟ گفت: نه شیره هم نیست.شوخی می کرد.پس کسانی که با زن و بچه هاشان خوب هستند عمر طولانی می کنند.
باشگاه خبرنگاران
كوچكی نفس
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395اين رذيلت، ضدّ بزرگي نفس و شخصيّت است و اگر پيامد و اثر سوئي جز تزلزل در كارها، ترديد و دو دلي، سستی اراده، عدم توان تصميمگيری، بيتابي در برابر بلايا و سختيها و دردها نداشت، براي رذالت و ناپسندي آن كافي بود. در حالي كه دارای آثار و عواقب سوئي است كه موجب تيرهروزي انسان در دو جهان میگردد.
از جمله اين آثار سوء، يكي دست آلودن به كارهاي پست از نظر شرع و عرف است، به گونهاي كه چنين فردي براي رسيدن به منافع دنيوي به هر كار زشتي دست ميزند.
ديگر آنكه به دليل ناتواني در ارضاي تمايلات، سبب ايجاد عقده ی حقارت در افراد ميشود، به گونهاي كه بيشتر افراد كم شخصيّت، گرفتار عقده ی حقارت و آثار سوء آن، مانند تكبّر هستند. چنين افرادي، به هنگام گرفتاري، بيتاب و به گاهِ برخورداري از نعمت، مانع احسانند. چنان كه قرآنكريم ميفرمايد:
(انّ الانسان خلق هلوعاً. اذا مسّه الشّرّ جزوعاً و اذا مسّه الخير منوعاً.) [1]
همانا انسان، حريص آفريده شده است. هنگامي كه شرّي به او رسد، بسيار بيتاب ميشود. و هنگامي كه خيري به او رسد، بسيار بازدارنده است.
و نيز ميفرمايد:
(فامّا الانسان اذا ما ابتليه ربّه فاكرمه و نعّمه فيقول ربّي اكرمن. و اما اذا ما ابتليه فقدر عليه رزقه فيقول ربّي اهانن كلاّ… ) [2]
و اما انسان، چون پروردگارش او را بيازمايد و به او اكرام و نعمت بخشد، گويد پروردگارم مرا گرامي داشت. و اما چون، روزياش تنگ گردد، گويد پروردگارم مرا خوار كرد. [هرگز] چنين نيست…
از ديگر آثار كوچكي نفس، سلطهپذيري است كه مصيبتي بزرگ و آتشي سوزان است كه مملكت يا شهري را به آتش ميكشد. تاريخ، گواه است كه ستمگران و استثمارگران به ويژه در قرنهاي اخير تنها از طريق افراد بدبخت و درماندهاي كه گرفتار كم شخصيّتي و عقده ی حقارت بودهاند، توانستهاند بر كشورهاي اسلامي غيراسلامي سلطه پيدا كنند.
اين صفت ناپسند، امّالرّذايل است، همانطور كه صفت ضدّ آن، يعني بزرگي شخصيت، امّ الفضايل است.
خدا اجازه نمیدهد...
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395تقوا چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 19ام اسفند, 1395پستترین گناهان کداماند؟
نوشته شده توسطرحیمی 10ام اسفند, 1395امام صادق علیه السلام، پلیدترین گناهان را بیان فرمودند.
عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام،:
قَالَ أَقْذَرُ الذُّنُوبِ ثَلَاثَةٌ قَتْلُ الْبَهِيمَةِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَةِ وَ مَنْعُ الْأَجِيرِ أَجْرَهُ.
امام صادق عليه السلام فرمود:
پستترين گناهان سه گناه است:
كشتن حيوان؛
ندادن مهريه زن؛
نپرداختن مزد كارگر.
مكارم الأخلاق، ص: 237.
قضاوت در مورد افراد را از شیخ انصاری بیاموزیم
نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1395
یکی از معضلات جامعه امروزی ما این است که بهراحتی درباره افراد قضاوت میشود، بدون آنکه حکمی ثابت شود، اتهامات فراوانی زده میشود، غافل از آنکه به فرموده قرآن فرشتگان همواره در حال ثبت تکتک اعمال ما هستند و باید بسیار دقت کرد.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَٰفِظِينَ كِرَامًا كَٰتِبِينَ انفطار/10و11
و قطعاً بر شما نگهبانانى (گماشته شده(اند؛ (فرشتگان) بزرگوارى كه نويسندگان (اعمال شما) هستند؛
نقل کرده اند که از شیخ انصاری درباره مولوی استفتاء میکنند که مولوی چگونه آدمی است؟
شیخ که میخواهد از روی موازین حرف بزند و میداند تکتک سخنان و اعمال ما مورد سوال قرار میگیرند، در پاسخ مینویسد:
من کتاب مثنوی را کم مطالعه کرده ام ولی در جوانی قدری آن را دیده ام و این شعر از آن زمان در نظرم مانده است که مولوی میگوید:
هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من
وقتی مولوی درباره معاصران خود در 600 سال قبل میگوید: که اینان تشخیص نمیدهند که من چکاره ام، من چگونه درباره او قضاوت کنم.
مرحوم شیخ با دقت و به گونه ای جواب میدهند که مسئولیت شرعی نداشته باشد.1
- با اقتباس و ویراست از کتاب حکایت پارسایان
حقوق رفاقت و معاشرت
نوشته شده توسطرحیمی 3ام اسفند, 1395
حقوق رفاقت و معاشرت
انسان، هنگامی که با معاشری صالح و دوستی پاک نهاد و رفیقی نیک سیرت و مصاحبی شایسته رفاقت و دوستی برقرار کرد، آن دو از نظر اسلام حقوقی بر یکدیگر پیدا می کنند که ادای آن حقوق گاهی لازم و زمانی واجب و وقتی هم مستحب است، مگر این که با اختیار خود، عهده یکدیگر را از اداء حقوق آزاد نمایند. اسلام، در زمینه حقوق دوستی و معاشرت حقایقی را ارائه داده است که انسان از وسعت قوانین این مکتب و برنامه های فراگیرش نسبت به همه امور، به ویژه باب معاشرت شگفت زده می شود. مسلماً تفصیل و توضیح هر حق و بیان تمام آثار، مقتضی این مختصر نیست، به ناچار به بخشی از این حقوق اشاره می شود.
حقوق معاشرت از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام
امیرالمؤمنین علی علیه السلام از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت می کند که آن حضرت فرمود:
بر عهده مسلمان نسبت به برادر دینی اش سی حق قرار دارد که از آن آزاد نمی شود مگر به ادا کردن یا چشم پوشی طرف مقابل:
لغزشش را گذشت کند، بر گریه و اشک دیده اش رحمت آورد، عیبش را بپوشاند، از خطایش درگذرد، عذر و پوزشش را بپذیرد، از غیبتش جلوگیری نموده و آن را رد کند، خیرخواهی اش را نسبت به او تداوم بخشد، دوستی اش را حفظ نماید، عهد و پیمانش را رعایت کند، در بیماری به عیادتش رود، در تشییع جنازه اش حاضر شود، دعوتش را بپذیرد، هدیه اش را قبول کند، نیکی و عطایش را تلافی نماید، نعمتش را سپاس گزارد، یاری و کمک به او را نیکو انجام دهد، با رعایت عفت و پاکدامنی زوجه اش را حفظ کند، حاجتش را روا نماید، در رسیدن به خواسته اش او را همراهی کند، به هنگام عطسه او دعایش کند، به گم شده اش هدایتش نماید، سلامش را پاسخ دهد، کلامش را دلنشین نماید، بخشش او را نیک شمارد، سوگندش را تصدیق نماید، دوستش را دوست بدارد با او دشمنی نورزد، چه ظالم باشد چه مظلوم او را یاری دهد اما یاری اش در ظالم بودنش به اینکه از ظلمش جلوگیری کند و اما یاری اش در مظلوم بودنش به این که او را در گفتن حقش یاری دهد، او را تسلیم بلا و گرفتاری ننماید و خوارش ندارد، از خیر و خوبی آنچه برای خود دوست دارد برای او هم دوست بدارد و آنچه از بدی برای خود نمی پسندد برای او هم نپسندد.
سپس فرمود:
از رسول خدا شنیدم: یکی از شما چیزی از حقوق برادر دینی اش را وامی گذارد، پس در قیامت آن را از او مطالبه می کند، بر این اساس به نفع صاحب حق حکم داده می شود و بر ضد واگذارنده حق قضاوت می شود[1]