موضوع: "شهدا"
مدافعان حرم از حریم ولایت دفاع می کنند.
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394حضور شجاعانه و ایستادگی مدافعان حرم در برابر تکفیری ها در واقع دفاع از حریم ولایت و در راستای حرکت عظیم حضرت زینب سلام الله علیها برای حفظ و پاسداری از حریم ولایت بعد از واقعه عاشورا است.
آیت الله علوی بروجردی در دیدار جمعی از افسران، بسیجیان و سربازان منتخب طرح آموزشی تربیت و تعالی، ضمن تبریک ولادت عقیله بنی هاشم سلام الله علیها اظهارداشت: امروز حضرت زینب سلام الله علیها الگوی همه آزادگان در ایستادگی، مقاومت، صبر و ایثار است.
وی افزود: اگر امروز شاهد حضور پرشور مدافعان حرم اهل بیت علیهم السلام هستیم در واقع این دلاوران به موالی خود اقتدا کرده اند و در راه عزت و سربلندی اسلام عزیز خون خود را نثار می کنند.
وی ادامه داد: این سربازان مدافع حرم راه و مسیر بندگی و قرب الی الله را پیدا کرده اند و دریافته اند که در کنار بارگاه ائمه معصومین علیهم السلام جان دادن عزت و هدف غایی همه بندگان صالح خداوند است.
آیت الله علوی بروجردی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به پشت سر گذاشتن ایام الله دهه مبارک فجر گفت: انقلاب اسلامی که در سال 57 به رهبری امام خمینی(ره) رقم خورد، مسئولیت تمام مردم را سنگین کرده است.
وی انقلاب را حرکتی بسیار مهم عنوان کرد و اظهارداشت: این حرکت به نام خدا و دین در حوزه علمیه و به دست یک مرجع تقلید که مرجعیتش را از انقلاب نگرفته بود، شکل گرفت و در مقابل، مسئولیت ما را سنگین کرد؛ چراکه ما به عنوان نماینده و نشان شیعه اهل بیت علیهم السلام در دنیا معرفی شده و حرکت ما در این قالب مورد ارزیابی واقع می شود.
این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: تمام حرکات ما به نظام و انقلاب اسناد داده شده و زیر ذره بین قرار می گیرد.
آیت الله علوی بروجردی تصریح کرد: برای پیروزی انقلاب، خون های بسیاری ریخته شده و جوانان بسیار قتل عام شدند که باید پاسدار زحمات آنان بود.
وی بیان داشت: ما بار سنگینی از مسئولیت را به دوش داریم و باید برای به سلامت رسیدن آن به مقصد، تلاش کنیم.
خبرگزاری «حوزه»،
شهادت در غربت/حاشیههای دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب
نوشته شده توسطرحیمی 25ام بهمن, 1394
ولادت عقیلهی بنیهاشم حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها فرصت خوبی است برای یاد کردن از شهیدانی که این روزها دوباره فضای زندگی ایرانیان را به عطر شورانگیز شهادت معطّر کردهاند.
شهیدانی که «حقیقتاً حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند. (بیانات در دیدار خانوادههای شهیدان مدافع حرم ۵/بهمن/۹۴)»
تمام این شهیدان یک صفت مشترک دارند:
“شهید مدافع حرم” امتیازی که آنان را متمایز کرده است:
«اگر اینها نمیرفتند و دفاع نمیکردند، امروز دشمنان اهلبیت علیهمالسلام حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها را با خاک یکسان کرده بودند، سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دستشان میرسید کاظمین و نجف و کربلا را هم با خاک یکسان میکردند. (بیانات در دیدار خانوادههای شهیدان مدافع حرم ۷/دی/۹۴)»
اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوهی دیگری داده، امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست متجاوزان از خاک ایران اسلامی است؛ آن هم نه در مرزهای کشور که کیلومترها دورتر از آن، یعنی دفاع از کشور، دین و انقلاب اسلامی. شهیدان مدافع حرم «با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمیکردند، این دشمن میآمد داخل کشور. اگر جلویش گرفته نمیشد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و در بقیه استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین و انقلاب اسلامی فدا کردند. (بیانات در دیدار خانوادههای شهیدان مدافع حرم ۵/بهمن/۹۴)»
امتیاز دیگر این شهیدان که حکایت از مظلومیت آنها دارد، «شهادت در غربت» است. «امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است و پیش خدای متعال فراموش نمیشود. ۵/بهمن/۹۴»
ولادت با برکت دختر امیرالمؤمنین علیهماالسلام، که حالا دفاع از حریم پاکش نمادی است برای دفاع از «حریم اسلام»، بهانهای است برای انتشار حاشیههای یکی از دیدارهای خانوادههای شهیدان مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیت رهبری (در تاریخ ۵/خرداد/۱۳۹۴).
قرارگرفتن تحت ولایت الهی بزرگترین نعمت است.
نوشته شده توسطرحیمی 7ام بهمن, 1394آیتالله محمد محمدی ری شهری در جلسه تفسیر خود با طرح این پرسش که از نظر قرآن نعمت یافتگان چه کسانی هستند؟ به تشریح مفهوم شهید از نگاه قرآن پرداخت.
آیتالله محمد محمدی ری شهری، تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه السلام در جلسه تفسیر قرآن که با حضور نمازگزارن و زائران حرم برگزار شد، گفت: در تبیین و تفسیر جمله نورانی «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ»، (حمد/۷) و اینکه در همه نمازهایمان از خدا تقاضا میکنیم و میخواهیم که ما را در زندگی در راهی حرکت بدهد که نعمت یافتگان از آن راه رفتهاند.
نعمت یافتگان چه کسانی هستند، در پاسخ آن : در آیه « وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا»، (نساء/۶۹) چهار محور برای نعمت یافتگان در قرآن ذکر شده است؛ پیغمبران، صدیقین، شهدا و صالحان.
آیتالله ری شهری با بیان اینکه موضوع این جلسه، راه شهداست، عنوان کرد: اولین سؤال این است که شهادت و شهید به چه معناست. در کشور ما به برکت انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی بازار شهادت رواج داشت و این سفره پهن بود. شهدا جمع کلمه شهید است و شهید نیز از ریشه شهود گرفته شده است؛ شهود هم به معنی حضور همراه با مشاهده است. اگر کسی در صحنهای حاضر بود و چیزی را مشاهده میکرد آن را شهید میگویند گاهی با چشم سر است و گاهی با چشم دل و چشم عقل.
شاهد از نظر قرآن حق امتناع از شهادت ندارد
وی ضمن اشاره به اینکه در قرآن کریم سه نوع شهید مطرح شده است، گفت:
دسته اول کسانی هستند که در صحنه حادثه ای حضور دارند و از نزدیک آن را مشاهده می کنند. در آیه ۲۸۲ سوره بقره، یک جمله اش این است: «وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ»، ﴿بقره/۲۸۲﴾ وقتی از شهدا برای ادای شهادت دعوت کردند امتناع نکنند. اگر در یک صحنه ای حضور داشتید و از شما شهادت می خواهند، قرآن می فرماید اگر از شما سؤال کردند دروغ نگو، امتناع هم نکن. این یک نوع شهادت است.
این مفسر قرآن با اشاره به دسته دوم، گفت: قسم دوم کسانی هستند که با دیده بصیرت حقیقتی را می بینند. ممکن است شما با چشم سر چیزی را نبینید ولی با چشم دل و چشم عقل خود بتوانید آن را ببینید؛ مثل حس کردن خدا. خداوند سبحان چیزی نیست که با چشم سر دیده شود. در آیه ۱۸ سوره آل عمران « شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمًَا بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» خدا شهادت می دهد که او یکتاست و خدایی جز او نیست، ملائکه هم شهادت می دهند و نوبت به انسان و اهل علم می رسد که آن ها هم شهادت می دهند. در هر نماز دو بار می گوییم «اشهد ان لا اله الله»،شهادت می دهیم که خدا یکی است، با چشم سر ندیدیم که خدا یکی است، اما دیده دل دیده است. به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کردند: هل رأیت ربک، آیا خدایت را دیده ای، فرمود: افا عبد ما لا اری؛ من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم بعد حضرت فرمود: و لا تدرکه العیون بمشاهدة العیان، و لکن تدرکه القلوب بحقائق الایمان؛ چشم سر نمی تواند ببیند اما چشم عقل می تواند ببیند. چشم دل آنهایی که یگانگی خدا را می بینند و می دانند که دستگاه عظیم آفرینش را خالقی آفریده است.
بزرگداشت یاد شهدا، ادامهی شهادت است.
نوشته شده توسطرحیمی 7ام بهمن, 1394گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی بزرگداشت یاد شهیدان، به مناسبت بازگشت و تشییع پیکر ۲۷۰ شهید دفاع مقدس
* گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست
شهید، چیز عظیم و حقیقت شگفتآوری است. ما چون به مشاهده شهدا عادت کردهایم و گذشتها و ایثارها و عظمتها و وصایا و راهی که آنها را به شهادت رساند، زیاد دیدهایم، عظمت این حقیقت نورانی و بهشتی برایمان مخفی میماند؛ مثل عظمت خورشید و آفتاب که از شدّت ظهور، برای کسانی که دائم در آفتابند، مخفی میماند.
در دوران گذشته، وقتی که یک نمونه از این نمونههای شهدای امروز ما، از تاریخ صدر اسلام انتخاب و معرفی میشد و شرح حال او بیان میگردید، تغییر واضح و شگفتآوری در دلها و جانها و حتی در همها و نیّتها به وجود میآورد. هر یک از این ستارگان درخشان، میتواند عالمی را روشن کند. بنابراین، حقیقت شهادت حقیقت عظیمی است.
اگر این حقیقت، به وسیله کسانی که امروز در قبال شهیدان مسؤولیت دارند، زنده بماند، حفظ و تقدیس گردد و بزرگ نگاه داشته شود، همیشه تاریخ آینده ما، از این ایثار بزرگی که آنان کردند، بهره خواهد برد. همچنان که تاریخ بشریّت، هنوز از خون به ناحق ریخته سرور شهیدان تاریخ، حضرت ابیعبداللهالحسین علیه الصّلاة والسّلام بهره میبرد؛ چون کسانی که وارث آن خون بودند، مدبّرانهترین و شیواترین روشها را برای زنده نگهداشتن این خون به کار بردند.
گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه الصّلاة والسّلام و رنج چندین ساله زینب کبری علیهاسلام از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهمالسّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفهای داریم. البته شرایط امروز، با آن روز متفاوت است. امروز بحمداللَّه حکومت حق - یعنی حکومت شهیدان - قائم است. پس، ما وظایفی داریم.
بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا ۱۳۷۶/۰۲/۱۷
وصیت نامه شهید نواب صفوی
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394هوالعزيز
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام مقدس آخرين وصي و قائم آل محمد پيشواي غايب جهان و بشر وجود منزه امام زمان اعلي منزلت والا پايگاه مهدي عجل الله تعالي فرجه و حقق آمالنا و فيه آمين الله العالمين
برادران مسلمانم در سراسر دنيا، دوستان ثابت قدم خدا و محمد و آل محمدصلی الله علیه و آله السلام عليکم و رحمه الله و برکاته ان الدنيا قد ادبرت و ان الاخره قد اقبلت. همانا دنيا از ما رو گردانده و آخرت به ما رو کرده است، آنچه از عمر ما گذشت و فاني شد از دنيا بود و آنچه بسوي ما رو کرده و بسويش شتابان ميرويم آخرت است. پس بکوشيد از ابناء اين گذشته فاني نبوده از ابناء آن آينده حتمي باشيد و خود را براي آن سراي جاويد آماده نماييد.
(آه من قلة الزاد و بُعد السفر) امير المومنين وجود اقدس علي علیه السلام که جهاني پر از عشق و معرفت خدا بود و جهاني معرفت بايد تا به شخصيتش کمي پي برد و جهان، وجود همانندش را پس از پسرعموي کرامش صلي الله عليه و آله نديده و نخواهد ديد، از قلت توشه و دوري و هيبت اين سفر ميناليد، بياييد و از خواب خرگوشي برخيزيد و بپرهيزيد از اينکه به بازي آزمايشي دنيا فريب خورده و آلوده شويد و تمام براهين استوار و آيات منيره خدا و حقايق نوربخش جهان را که بسوي خدا و معاد از راه انبياء عظام عليهم السلام و محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله رهبري ميکنند فراموش کنيد.
تقاضای شهید نواب در پای جوخه اعدام
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394سحرگاه يكشنبه 27 ديماه سال 1334 اعضاي فداييان اسلام را از لشگر يك پياده به محل لشگر دو زرهي بردند. در وسط سالن پادگان وسايل شخصي آنان بر زمين ريخته بود, نواب جلو رفت عمامه و عبايش را برداشت, و با لبخند به دوستانش گفت:
«به جدم قسم با همين لباس شهيد ميشوم.» رهبر فداييان براي آخرين مرتبه يارانش را در آغوش گرفت. ثانيه تلخ خداحافظي براي او به شوق ديدار در بهشت سخت نبود. آنان صبور و استوار به سلولهاي انفرادي خود رفتند. نزديك صبح جوخة اعدام در كنار ميدان بزرگ پادگان به خط ايستادند, نواب و يارانش از سلول بيرون آمدند. ناگهان سيد محمد واحدي فرياد زد:
«الله اكبر, الله اكبر» به اشاره سرهنگ اللهياري پاسباني دست بر دهان سيد محمد گذاشت.
زندانيان از روزنه در به بيرون نگاه ميكردند. سرهنگ پرسيد:
«اگر خواسته اي داريد بگوييد؟»
سيد تقاضاي آب براي غسل شهادت نمود. آب سرد بود, نواب خمشگين بر سر سرهنگ بختيار فرياد زد:
«اگر آب گرم نباشد, رنگ ما ميپرد و تو و امثال تو فكر ميكنند كه ترسيده ايم. اما مهم نيست. خدا آگاه است كه لحظه به لحظه اشتياق ما به شهادت بيشتر ميشود. رهبر فداييان يارانش را مورد خطاب قرار داد و گفت: «خليلم, محمدم, مظفرم, زودتر آماده شويد, زودتر غسل شهادت كنيد, امشب جده ام فاطمه زهرا (سلام الله علیها) منتظر ماست.» پس از غسل شهادت به نماز ايستاد. افسران و درجه داران با ناباوري به آنان نگاه ميكردند. دستان به قنوت رفته اش حريم آسمان مناجات بود.
سخن آخر
پس از اتمام نماز عشق سيد بار ديگر امت جدش را هدايت نمود : «شما بندگاني ضعيف در برابر خداي جهان هستيد, چند روزه دنيا به زودي ميگذرد, كاري كنيد كه در جهان ديگر در برابر آفريدگارتان شرمنده نباشيد. شما به دستور شاه ستمگر ما را شهيد مي كنيد ولي طولي نمي كشد كه همگي از اين كردار زشت پشيمان مي شويد. آن روز پشيماني ديگر سودي ندارد. شما بايد سرباز اسلام باشيد و در راه دين بجنگيد نه اين كه سلاحتان را براي حفظ حكومت شاه رو به سينه عاشقان اسلام نشانه بگيريد. روزي حقايق آشكار مي شود و آن وقت از اينكه از شاه حمايت كرده ايد, پشيمان خواهيد شد. اي افسران و مقامات عالي مرتبه ارتش شما هم به جاي اينكه خود را به حكومت پوسيده و فاسد شاهنشاهي بفروشيد به اسلام رو بياوريد تا در دو جهان به عزت برسيد. فريب اين درجه ها و مقامات ظاهري را نخوريد و بدانيد كه قيامت بسيار نزديك است. والسلام.»
مشرق نیوز
گرگها خوب بدانند...
نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1394گرگها خوب بدانند در این ایل غریب
که اگر ماتم دیرین پدر سوخته مر جان و جهان را
گرچه “یاران کهن” بیعت دیرینه شکستند ولی
عهد و میثاق پدر چون گره طره یار
بسته بر جان همه دُردکشان است هنوز
جان عشاق به راه شهداء در تب و تاب است هنوز
گرگها خوب بدانند که گر شب تار است
چشم فرمانده این ایل کهن دوخته بر مهتاب است
که فروغ رخ مهتاب پس ابر شکافت
جان عشاق بتافت….
—
گرگها خوب بدانند که ما
ما نه از گرگ بترسیم نه از مرگ و نه از شمر و یزید
عاشقان را غم یار است مزید
چون که از ناحیه حضرت حق فیض دمادم برسید
در همه دیر مغان حمد خدا راست مزید
که در این ایل غریب
گر پدر رفت یکی مرد خدا هست هنوز
گرچه ما یاد خمینی نتوانیم فراموش کنیم
باز منت ز خداست
که یکی آیت حق رهبر ما بر سر ما هست هنوز
جان عشاق پدر گو به سر طره مویش…
–
گرگ ها خوب بدانند که این ایل غریب
ره صد ساله خون پدران است همی
چه بس از حلقه عشاق که سر نیک بباخت
چه بس از حلقه پاکان که به خون رزم کهن را بشتافت
رخ معشوقه جلا داد به شمشیر فزون
–
عاشقان را گره طره یار است فسون