موضوع: "عفاف و حجاب"

سه طايفه‏ اند كه در روز قيامت در سايه عرش خدا قرار دارند

نوشته شده توسطرحیمی 19ام تیر, 1397
 
وَ أَنكِحُواْ الْأَيَامَى‏ مِنكمُ‏ْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكمُ‏ْ وَ إِمَائكُمْ  إِن يَكُونُواْ فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ  وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(نور.32)

مردان و زنان بى ‏همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى ‏نياز مى‏ سازد خداوند گشايش‏ دهنده و آگاه است!

در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه می خوانیم:

تعبير “انكحوا” (آنها را همسر دهيد) با اينكه ازدواج يك امر اختيارى و بسته به ميل طرفين است، مفهومش اين است كه مقدمات ازدواج آنها را فراهم سازيد، از طريق كمكهاى مالى در صورت نياز، پيدا كردن همسر مناسب، تشويق به مساله ازدواج، و بالآخره پا در ميانى براى حل مشكلاتى كه معمولا در اين موارد بدون وساطت ديگران انجام پذير نيست، خلاصه مفهوم آيه به قدرى وسيع است كه هر گونه قدمى و سخنى و درمى در اين راه را شامل مى‏شود.بدون شك اصل تعاون اسلامى ايجاب مى‏كند كه مسلمانان در همه زمينه‏ها به يكديگر كمك كنند ولى تصريح به اين امر در مورد ازدواج دليل بر اهميت ويژه آن است.

اهميت اين مساله تا به آن پايه است كه در حديثى از امير مؤمنان على علیه السلام مى‏خوانيم:

افضل الشفاعات ان تشفع بين اثنين فى نكاح حتى يجمع اللَّه بينهما:

“بهترين شفاعت آن است كه ميان دو نفر براى امر ازدواج ميانجيگرى كنى، تا اين امر به سامان برسد"!(1)

در حديث ديگرى از امام كاظم موسى بن جعفر علیه السلام مى‏خوانيم:

ثلاثة يستظلون بظل عرش اللَّه يوم القيامة، يوم لا ظل الا ظله، رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه، او كتم له سرا

سه طايفه‏ اند كه در روز قيامت در سايه عرش خدا قرار دارند، روزى كه سايه‏اى جز سايه او نيست:

كسى كه وسائل تزويج برادر مسلمانش را فراهم سازد،

و كسى كه به هنگام نياز به خدمت، خدمت كننده‏اى براى او فراهم كند

و كسى كه اسرار برادر مسلمانش را پنهان دارد“!(2)

و بالآخره در حديثى از پيامبر صلی الله علیه و آله مى‏خوانيم: هر گامى انسان در اين راه بر دارد و هر كلمه‏اى بگويد، ثواب يك سال عبادت در نامه عمل او مى‏نويسند“.

(كان له بكل خطوة خطاها، او بكل كلمة تكلم بها فى ذلك، عمل سنة قيام ليلها و صيام نهارها).(3)

و از آنجا كه يك عذر تقريبا عمومى و بهانه همگانى براى فرار از زير بار ازدواج و تشكيل خانواده مساله فقر و نداشتن امكانات مالى است قرآن به پاسخ آن پرداخته مى‏فرمايد: از فقر و تنگدستى آنها نگران نباشيد و در ازدواجشان بكوشيد چرا كه “اگر فقير و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نياز مى‏سازد” (إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ).

و خداوند قادر بر چنين كارى هست، چرا كه “خداوند واسع و عليم است” (وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ).

قدرتش آن چنان وسيع است كه پهنه عالم هستى را فرا مى‏گيرد، و علم او چنان گسترده است كه از نيات همه كس مخصوصا آنها كه به نيت حفظ عفت و پاكدامنى اقدام به ازدواج مى‏كنند آگاه است، و همه را مشمول فضل و كرم خود قرار خواهد داد.

ازدواج يكى از راه‏هايى است كه پاكى و سلامت جامعه را تأمين مى‏كند.لذا وظیفه دینی وانسانی هر فردی است که در این امر خطیر شرکت کند.

 

منابع: 

1. وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 27 (باب 12 از ابواب مقدمات نكاح).

2. وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 27 (باب 12 از ابواب مقدمات نكاح).

3. مدرك سابق


زكات زيبايي

نوشته شده توسطرحیمی 19ام تیر, 1397

امام علی علیه السلام  فرموند:
 

زكاةُ الجمالِ العِفافُ. 

 

زكات زيبايي، عفت و پاكدامني است.

تصنيف غررالحكم، ص 256، ح 5409

پوستر حجاب به مناسبت هفته حجاب و عفاف

هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من کوبنده تر است؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1397

 

امام علی علیه السلام:

پسرم همسرانت را در حجاب داشته باش

زیرا خیر تو و انها در حجاب کامل است

گفتم: کاش می شد من هم همراهت می آمدم جبهه
لبخندی زد و پاسخی داد که قانعم کرد

گفت هیچ می دانی سیاهی چادر تو از سرخی خون من 
کوبنده تر است؟

همین حجابت را رعایت کنی وظیفه ات 
را انجام داده ای؟

دانلود( تصویر)(5.14 MB)

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

کاشت یک درخت، صدقه حساب می شود

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1396
 
در بیان قرآن کریم درخت نماد آباداني و شاخص سرسبزي و خرمي، مظهر زندگي، باعث لطافت هوا و موجب آسايش انسان و صفا و پاكي طبيعت است. هر مسلمانی که درختی بکارد یا زراعتی کشت کند که از آن پرندگان و انسان ها و یا حیوانی بخورند، چنین کاری برای او صدقه محسوب می شود.
 
همه ما کم و بیش وقتی به خاطرات دوران کودکی مان فکر می‌کنیم، ناخودآگاه شعرهایی که در کتاب‌هایمان بود را با خود زمزمه می کنیم، شعرهایی که با آن ها خاطراتی داشته ایم؛ مثل شعر “درخت می کارم.”

بعضی از ما در آن دوران به‌ خاطر علاقه‌ای که به این شعر داشتیم و هم این ‌که متن آن‌ها برایمان خیلی جالب و لذت‌ بخش بود و یا به اجبار معلم این اشعار را حفظ کردیم و هنوز هم با خواندن و شنیدن این شعرها به یاد لذت‌هایی که آن روزها از حفظ کردن این شعرها می‌بردیم، می‌افتیم و خاطرات آن روزها برایمان تداعی می‌شود.

به دست خود درختی می نشانم
به پایش جوی آبی می‌کشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش
برای یادگاری می‌فشانم
درختم کم‌کم آرد برگ و  باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آن‌جا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه ‌زاری …
 



در این فرصت که روز درختکاری نامیده شده، بنا داریم در راستای این موضوع با هم گفتگویی داشته و دیدگاه اسلام را در این باره بیشتر بدانیم. با ما همراه باشید.

یکی از نعمت های الهی که در قرآن کریم بسیار بر آن تأکید شده است، درخت است. در نگاه نخست آدمی از این همه توجهی که دین اسلام به عنوان یک دین جاودان به موضوع درخت و گیاه آن هم در عصر جاهلیت، می کند، باعث تعجب است. اما وقتی به موضوع با نگاه دقیق تری توجه می شود می بینیم که این نعمت، يكي از زيباترين مظاهر خلقت و جلوه‌اي زیبا و قابل تأمل از  تجليات آفريدگار عالم است.

هر کس کار امانت (مسئوليت) را سبک بشمارد و در آن خيانت روا دارد و جان و دين خود را از خيانت ، پاک ننمايد ، درهاي خواري را در دنيا به روي خود گشوده و در قيامت ،خوارتر و رسواتر خواهد بود. در ادامه مي فرمايند:«و به يقين ،خيانت بر امت، بزرگترين خيانت است و فريبکاري پيشوايان ، زشت ترين فريبکاري هاست



در بیان قرآن کریم درخت  نماد آباداني و شاخص سرسبزي و خرمي، مظهر زندگي، باعث لطافت هوا و موجب آسايش انسان و صفا و پاكي طبيعت است.

s="summary" style="text-align: justify;">


در جای جای آیات قرآن کریم به فراخور موضوعات مختلف، مصادیقی از درخت و درختکاری و توجه به این موضوع مطرح شده است به طوری که در مثالی يكي از مواهب و نعمت هاي خداوند در آخرت، و يكي از ويژگي هاي بهشت و رضوان حق‌تعالي كه در آيات كريمه و روايات شريفه بارها به آن اشاره شده است، درخت بوده و برای تصویرسازی از بهشت و فضای زیبا و دلربای آن از مظاهر طبیعی از درخت استفاده می کند: «وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ »؛  «به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده اند، بشارت ده كه باغهايى از بهشت براى آنها است كه نهرها از زير درختانش جاري است. هر زمان كه ميوه اى از آن، به آنان داده شود، مى گويند: اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود. [ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عالي‌تر است.] و ميوه هايى كه براى آنها آورده مى شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يكسان‌اند، و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.» (1)

ادامه »

چرا حجاب در ایران آزاد نیست؟!

نوشته شده توسطرحیمی 24ام بهمن, 1396

 

یکی از مناقشات و سؤالاتی که برخی افراد در برخی محافل مطرح می کنند، این است که اگر حجاب در جامعه اجباری است، چرا در دیگر کشورهای اسلامی این گونه نیست، همانند لبنان، عراق، مالزی، عربستان و فقط در شهرهای مذهبی آن کشورها بی حجابی دیده نمی شود؟

 

ملاک و معیار احکام اسلامی

نکته بسیار مهمی که در خصوص این پرسش باید به آن توجه داشت این است که ماهیت و حقیقت اجرای احکام اسلامی دایر مدار نوع عملکرد و مدیریت کشورهای به ظاهر اسلامی نیست؛ چرا که اگر قرار باشد ملاک و معیار استخراج احکام اسلامی، بسته به نوع عملکرد و مدیریت کشورها باشد، در این صورت همین پرسش می تواند در سایر موضوعات نیز مطرح شود، برای نمونه چرا در برخی کشورهای اسلامی شراب سرو می شود، و یا اینکه معاملات ربوی آزاد است، و یا روابط نامشروع و دیسکوها در هتل های چند ستاره عربی قانونی شده است. آیا وجود این منکرات اجتماعی در این کشورها مجوزی برای گسترش و آزادی آنها در سایر بلاد اسلامی می شود؟
 

برخی از آزادی ها در تضاد جدی با آیات الهی

آیا آزاد کردن بی حجابی در برخی کشورهای عربی مصداق روشن اشاعه فحشا و منکر نیست؟![1] و اینکه آیا این آزادی در جامعه در ضدیت آشکار با آیات امر به معروف و نهی از منکر نیست که خدای متعال آن را در جامعه بر همگان واجب کرده است؟[2]، آیا شعائری همچون حجاب اسلامی جزئی از حدود الهی نیست که آمران به معروف و ناهیان از منکر باید، نسبت به آن رفتار و کنش صحیح و اخلاقی داشته باشند.[3] وقتی بی حجابی در جامعه آزاد و قانونی شود، یعنی این قانون در نقطه مقابل آیات حجاب و عفاف قرار گرفته است، در این چنین فضایی آیا آیات وحی مقدم است یا قوانین سکولار کشورهای اسلامی که در پی اهداف خاص سیاسی و اجتماعی هستند؟

اگر در برخی کشورهای عربی که داعیه اسلامی بودن دارند مقررات دینی و اسلامی حجاب رعایت نمی شود، نمی توانند الگو و اسوه ی جوامع اسلامی باشند.

 

حکم حجاب توریست های غیر مسلمان

اصل وجوب و رعایت پوشش و حفظ حجاب در جامعه اسلامی بنا بر ادله کامل قرآنی و روایی بر تمام مسلمانان واجب است. و در این مسأله اختلافی بین فقها و محققان علوم اسلامی وجود ندارد؛ چرا که رعایت حجاب یکی از ضروریات دین مبین اسلامی است، و حاکم اسلامی نیز موظف است حافظ حریم و حرمت آن دستورات در جامعه اسلامی باشد، ولی سؤالی که در خصوص رعایت این حکم الهی در خصوص اهل کتاب و غیر مسلمانان مطرح است این است که، هر چند اصل رعایت حجاب در ادیان توحیدی همچون یهودیت، مسیحیت و … مورد اشاره قرار گرفته است، حال وظیفه این دسته افراد در جامعه اسلامی چیست؟ آیا آنان نیز باید به آداب اسلامی مقید باشند یا خیر و دیگران در خصوص آنها چه مسئولیتی برعهده دارند؟ در جواب این پرسش به چند نکته اشاره می کنیم:

1- برخی از محققان بر این باورند که بر اساس مبنایی که در بین عالمان شیعی وجود دارد تردیدی در وجوب پوشش بر زنان غیر مسلمان نیست. دست کم در ممالک اسلامی، رعایت عرف و قوانین اسلامی بر این افراد لازم است. برای نمونه صاحب حدائق در قسمتی از کتاب طهارت این چنین بیان می دارد: الا الکفار مکلفون بالفروع و لمینقلوا فی المسأله خلافا عن احد من الخاصه و بلمن عامه الا عن ابی حنیفه: کافران بر فروع مکلفند بلکه نزدیک است این سخن میان ایشان به اجماع باشد و در این مسئله از هیچ عالم شیعی بلکه سنی جز ابو حنیفه نقل خلاف نشده است.[4]

- قول دیگر نیز وجود دارد، به این معنا، با توجه به اینکه آیات حجاب از جمله آیه 31 سوره مبارکه نور و همچنین آیه59 سوره مبارکه احزاب دستور حجاب خطاب به مؤمنین است«وَ نِساءِ الْمُؤْمِنين».[5]، از این رو کنیزان و به تبع اهل کتاب از آن استثناء شده اند.[6]، از این رو برخی محققان و اندیشمندان اسلامی بر این باورند هر چند به حکم اولی حجاب برای اهل کتاب در جامعه اسلامی الزامی نیست، ولی به حکم ثانی حاکم اسلامی برای حفظ نظام اجتماعی می تواند قانونی وضع کند.

آیا آزاد کردن بی حجابی در برخی کشورهای عربی مصداق روشن اشاعه فحشا و منکر نیست؟! و اینکه آیا این آزادی در جامعه در ضدیت آشکار با آیات امر به معروف و نهی از منکر نیست که خدای متعال آن را در جامعه بر همگان واجب کرده است؟

ادامه »