« نقش عاشورا در بقای اسلامدانلود مداحی شب عاشورا محرم (شب حضرت سیدالشهداء علیه السلام ) »

قـُرُق خداوند را نشكن

نوشته شده توسطرحیمی 4ام آذر, 1391

سخنرانی حجه الاسلام محمد علی جاودان(91/04/10)

     در برخی روایات دارد که ما باکی نداریم که این آدم در کدام وادی هلاک شد. هر طور شد، شد. اگر آدم یک کارهایی را انجام دهد و آزاد باشد می گویند ما دیگر کاری با تو نداریم. برو…

     أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین

     مرحوم امام رحمه الله در چهل حدیث یک فرمایشی دارند. ایشان می فرمایند: هرکه عزم این راه را دارد. شما کسی را نمی یابی که عزم این راه را داشته باشد. حالا فرض می کنیم. می فرمایند هرکس عزم این راه را دارد قدم اول این است که تصمیم بگیرد که گناه نکند. آقا گاهی بکند چطور؟ نمی شود. در آن عالم خوششان نمی آید. از دهان ما دروغ در بیاید، بدشان می آید. حالا اگر بعد در خدمتتان بودم این را برایتان باز می کنم. بعد فرمودند که واجباتش را انجام دهد. نمی توان از واجب گذشت. خمس واجب است. شما خیلی خوب نماز می خوانی. مکه می روی. کربلا می روی. اما در مورد خمس کوتاهی می کنی. نمی شود. یا هر واجب دیگر. بعد می گوید که سعی کند ظاهرش شرعی شود. این کمی گران است. این را بیشتر توضیح عرض می کنم. یک ظاهر شرعی. وقتی کسی به آدم نگاه می کند متوجه می شود که مسلمان است. من می خواهم کمی روی این بایستم. تقریبا می شود گفت که ما سه قدم را گفتیم. حالا دو قدم یا سه قدم. هر قدم از این قدم ها که برداشته شود شما یک درجه مورد توجه عالم غیب قرار می گیری. اگر که آزاد هستید که هیچ. کاری با شما نداریم. در برخی روایات دارد که ما باکی نداریم که این آدم در کدام وادی هلاک شد. هر طور شد، شد. اگر آدم یک کارهایی را انجام دهد و آزاد باشد می گویند ما دیگر کاری با تو نداریم. برو. هرطور شدی، شدی. اما اگر کسی مراقبت کند، نمی گذارند هرجایی برود. اگر بخواهد به چاله بیفتد، نمی گذارند. از کجا شروع می شود؟ از آن وقتی که من قـُرُق خدا را نشکنم. این اصطلاح حاج آقای حق شناس بود. می فرمودند قـُرُق خدا را نشکند. گناه نکند و واجباتش را راعایت کند. قدم سوم قدم مهمی است. سعی می کند که تمام رفتار و اعمالش را درست کند. این به اخلاقیات برمی گردد. چون دو قدم قبلی که ترک محرمات و انجام واجبات بود را انجام داد. دروغ نمی گفت. نمازش را به جا می خواند. در معامله سر مردم کلاه نمی گذاشت. در این مرحله کمی بالاتر، رفتار و اعمال اخلاقی اش را درست می کند. مثلا رفتاری که با پدر و مادرش می کند، رفتاری که با همسرش می کند، رفتاری که با فرزندانش می کند، شرعی باشد. این مرحله اول اخلاق. اگر این مرحله را هم رعایت کند باز عالم غیب یک مرحله بیشتر از قبل نسبت به این آدم دل می سوزاند. اگر دروغ نمی گوید، برایش دل می سوزانند. اگر مراقب غیبت است برایش دل می سوزانند. نمی گذارند هر جایی برود. آنجا عرض کردیم. فرمودند: فی أیِّ وادٍ هَلـَک هر جا رفت هلاک شد و از بین رفت، رفت. نمی گذارند اینگونه شود. حالا اگر کمی هم اخلاقیات را رعایت کرد، مثلا با خدمتکار خانه اش رفتار صحیح کرد. با فرزندش رفتار صحیح کرد. از لحاظ اخلاقی. با همسرش رفتار صحیح کرد. عرض کردیم این مرحله دوم است. ناگزیر عالم غیب برای این آدم بیشتر دل می سوزاند. آن دو مرحله قبل که مقدماتی است. اگر این راه را ادامه دهد و این بخش را دنبال کند و رفتار اخلاقی را ادامه دهد و اینها در درونش تبدیل به خلق شود مثلا همسرش یک حرف تلخی به او می زند. او می تواند دو تا جواب دهد اما جواب نمی دهد. چرا؟ چون خلاف اخلاق است. خب؟ اما درونش آتش گرفته. اگر آدم این راه را ادامه دهد، دیگر درونش آتش نمی گیرد. چرا؟ چون صاحب خلق می شود. اگر صاحب خلق شد، دلسوزی آن دلسوز در حقش کامل می شود. هر کس هم به جایی رسیده از این راه رسیده. از اینکه خودش را به زیر دست دلسوز رسانده است. دلسوزی که دلسوزی کند در تمام جوانب زندگی آدم. عرضم تمام شد.


فرم در حال بارگذاری ...