موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"
تجلیل از وجود مبارک سادات
نوشته شده توسطرحیمی 7ام مهر, 1394
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
عید غدیر، عید الله الاکبر و عید آل محمد و ارزشمندترین و والاترین عید اسلامیاست. هیچ روزی در طول سال، فرخندهتر و مبارکتر از این روز مقدس نزد شیعیان اهلبیت نیست. امام صادق سلام الله علیه میفرماید:
«ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحی و الجمعه کالقمر بین الکواکب…»
روز عیدغدیر خم در میان سه عید فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگی ماه در میان ستارگان است.
چه تعبیر ظریفی امام دارد که عید غدیر را تشبیه به ماه کرده است ودیگر اعیاد را به ستاره; زیرا در این روز بزرگ بود که خداوند اعلام کرد:
امروزدین را بر شما تکمیل کردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم
«الیوم اکملتلکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا».
نعمت بزرگ اسلام که ازهر نعمتی ارزنده تر و گرانبهاتر است، کامل نمیشود و محقق نمیگردد جز با ولایت علیعلیه السلام «و مانودی بشیء مثل ما نودی بالولایه». محب الدین طبری از علمای بزرگ اهل سنت نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمود:
«اذاجمع الله الاولین و الاخرین یوم القیامه و نصب الصراط علی جسر جهنم، لمیجزها احدالا من کانت له براءه بولایه علی بن ابی طالب».
در روز قیامت که خداوند تمام مردم را جمع میکند و صراط بر پل دوزخ زده میشود،هیچ کس از آن نمیگذرد جز کسی که با ولایت علی ابن ابیطالب، گذرنامه بیزاری وبرائت از جهنم را داشته باشد. ولایت علی(علیه السلام) همان دین حنیف است که فرمود:
«فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها». پس ای پیامبر (همراه با پیروانت) به سوی آیین پاک اسلام رویآور که فطرت الهیاست و مردم بر آن مفطور شده اند.
و ولایت علی همان طریقه و روش صحیح زندگی است که اگر مردم آن روش را برگزینند،خداوند در روز رستاخیز، از آب گوارای حوض کوثر به دست علی علیه السلام سیرابشان میگرداند. «و ان لو استقاموا علی الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا.»
و ولایت همان نعمتی است که حتما از آن سؤال میشود که با آن چگونه رفتار کردید«ثم لتساءلن یومئذ عن النعیم.» آلوسی، مفسر بزرگ اهل سنت در تفسیر کبیر روح المعانی پس از ذکر آیه شریفه«وقفوهم انهم مسئولون» و آنان را متوقف کنید و ایست بدهید که مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشند، در ذیل تفسیر این آیه، اقوال گوناگونی را نقل میکند و سپس نتیجه میگیرد و میگوید:
«سزاوارترین و صحیح ترین سخن این است که در آن روز از عقاید و اعمال انسانسؤال میشود و از همه مهمتر و عظیمتر، قطعا ولایت علی کرم الله وجهه است».
و در این روز بزرگ که یادآور نصب و تعیین امیرالمؤمنین به دست مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و به امر پروردگارش است، باید این فطرت الهیرا در دلها زنده کرد و پردههای ظلمت و جهالت و تارهای نادانی و غفلترا ازدیدگان غافلان برداشت تا بر طریقه حق پایدار گردند و به صراط مستقیم الهی رویآورند و دینشان کامل شود. مفضل از امام صادق علیه السلام میپرسد:
مولای من! آیا به من دستور میدهی کهاین روز را روزه بداریم؟ حضرت پاسخ میدهد: «ای و الله ای و الله انه الیوم الذی نجی فیه ابراهیممن النار فصام لله شکرا لله عزوجل ذلک الیوم، و انه الیوم الذی اقام رسول اللهاءمیرالمؤمنین علما و ابان فضله و وصیته، فصام ذلک الیوم، و ذلک یوم صیام وقیام و اطعام الطعام و صله الاخوان و فیه مرضاه الرحمن و مرغمه الشیطان». آری، به خدا قسم آری، به خدا قسم! این همان روزی است که خداوند، حضرتابراهیم را از آتش رها ساخت، پس او به شکرانه این لطف الهی، این روز را روزهگرفت. و همانا این روز، روزی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم امیرالمؤمنین علیه السلام را بر مردم نصب کرد و بزرگواری و فضلش رانمایان ساخت و او را وصی و جانشین خود قرار داد، پس او هم در این روز، روزهگرفت و این روز، روز روزه گرفتن و دعا کردن و مسلمانان را اطعام نمودن و بهدیدار برادران دینی رفتن است و در این روز، رضایتخدای رحمان به دست میآید وبینی شیطان به خاک مالیده میشود (مایوس میگردد(
امام صادق علیه السلام اعمال این روز مهم را در چهار چیز خلاصه میکند:
۱/ صیام: در برخی روایات وارد شده که روزه این روز برابر استبا صد بار حجو صد بار عمره. و در روایت دیگری، کفاره شصتسال گناه است. پس حتما برادران وخواهران به این فضیلتبسیار مهم توجه کنند و حتما آن را روزه بدارند.
۲/ قیام: اصطلاحا قیام بر عبادت و زنده نگه داشتن این یوم الله با مناجات ودعا و استغفار، اطلاق میشود ولی ممکن است قیام کنایه از استقامت و پایداری درراه حق و قیام در برابر دشمنان اسلام و مسلمین و مبارزه با طاغوتها و ستمپیشگانباشد. بهر حال خود قیام علیه باطل و جهاد در راه خدا، نیز یک عبادت بزرگ استبلکهاز اهم فرائض و واجبات است.
۳/ اطعام الطعام: مهمانی کردن و اطعام نمودن برادران باایمان از ویژگیهایتمام اعیاد به ویژه این عید بزرگ است که بر آن تاکید شده است. و قطعا خرسندنمودن مؤمنین، از برترین عباداتی است که رضایت پروردگار را به دنبال دارد.
۴/ صله الاخوان: احسان و نیکی به برادران مؤمن و دید و بازدید و زیارت آنانپیوسته از اعمال بسیار پسندیده و نیکو است ولی در این روز، تاکید بر آن شدهاست. در روایت دارد که هر وقتبا برادر مومنی دیدار کردید، برای تهنیتبه اوبگویید: «الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین والائمهعلیهم السلام» سپاس و حمد خدای را که ما را جزء تمسکجویان به ولایت امیرمومنان ودیگر امامان درود خدای رحمان بر آنان قرار داد. فرا رسیدن این اعیاد بزرگ اسلامی را به مقام شامخ ولی الله الاعظم ارواحنالتراب مقدمه الفداء، علمای اعلام، مقام معظم رهبری، ملتبزرگ ایران و عموممسلمانان و شیعیان و پیروان امامان، تبریک و تهنیت عرض نموده، از خدای بزرگخواهانیم ما را جزء شیعیان و ولایتپذیران واقعی قرار دهد.
آخرین تلاوت محسن حاجی حسنی در حلقه قرآنی مسجدالحرام+دانلود
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1394
محسن حاجی حسنی کارگر قاری بینالمللی و نفر اول مسابقات قرآن مالزی است که در جریان فاجعه منا جان به جان آفرین تسلیم کرد و در این گزارش آخرین تلاوت وی در حلقه قرآنی مسجدالحرام تقدیم میشود.
دانلود آخرین تلاوت محسن حاجی حسنی در حلقه قرآنی مسجدالحرام
به گزارش خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس محسن حاجی حسنی کارگر قاری بینالملی قرآن کریم در جریان فاجعه منا جان به جان آفرین تسلیم کرد و جامعه قرآنی طی روزهای اخیر عزادار حاجی حسنی و باوی دو نفر از اعضای کاروان نور هستند.
در این گزارش فیلم تلاوت حاجی حسنی درحلقه قرآنی مسجدالحرام که چند شب قبل از وفات اجرا شده تقدیم میشود.
منبع: خبرگزاری فارس
تسلیت می گویم آقا!
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مهر, 1394آقا فدای فلب محزونت شوم میدانم که الآن غصه داری…
آقا فدای دل غمناکت شوم می دانم که اکنون غم بزرگی بر سینه مبارکت نشسته است ..تسلیت می گوییم…
خودت که می دانی آقا…
حاجیان عزیزما به شوق دیدار تو لباس احرام پوشیدند و مظلومانه ناله های فراق تو را در زمزمه های عرفاتی خود در سایه جبل الرحمه سر دادند …
همانها که به سویت مشتاقانه تا میقات پرکشیدند و در وادی حضور مبارکت خود را در چشمه سار ناله های عاشقانه شستشو داده بودند …
همانها که دوستدارانشان بی تاب برگشتنشان بودند و چه غریب شربت شهادت نوشیدند تا برگی دیگر از خیانت و خباثت آل سعود افشا شود…
نمی دانم شاید قبل از رسیدن به قربانگاه منا آنها را به حضور پذیرفتی و برگزیدی…
کاش ما هم می دانستیم که در نجواهای عاشقانه شان در عرفات چه گفتند و چه خواستند که این چنین لیاقت حضور یافتند و سبکسار در میعادگاه عاشقی به سوی معبود با سفر بستند…
اما الان آنها که با اشتیاق منتظر بودند تا عزیز سفرکره شان برگردد،چه غمبار در سوگی سنگین منتظرند تا پیکر بی جان عزیزشان را ببیند.
می دانی آقا من خیانت این سعودی های کثیف را از غربت خود رسول الله فهمیدم..همان زمانی که دیدن گنبد خضرا چشمم را به جای اینکه روشن کند پر از اشک غربت میکرد…
غربت علی…
غربت فاطمه…
غربت حسن…
غربت حسین…
غربت سجاد و زینب و رقیه…
و غربتهای غریبانه ای که اندازه ندارند.
اقای ما دیگر صبرمان تمام شده…تا کی لحظات و ثانیه ها ر ابشماریم…
قلبمان از این همه مظلومیت شیعه دارد از تپش می افتد وشما در کنج عزلت غریبانه تان هستید…
فریاد العجل ما دیگر به عرش رسیده است…
این طرف حاجیان را با لباس احرام و حج ناتمام لگدمال می کنند و آن طرف زنان و کودکان یمنی را به خاک و خون می کشند…
دنیا منتظر دستان با کفایتت توست تا نه فقط مسجدالحرام و مسجدالنبی که اداره کل جهان را به دست گیری…
دل نوشته از:رقیه رحیمی طلبه دانش آموخته
خطوات شیطان
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394
س1: مراد از « أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ »[1]چیست؟ چرا تعبیر « خُطُوَات » به کار رفته است؟
ج: منظور تبعیت است. آدم وقتی که تابع کسی است چه کار میکند؟ او جلو میافتد و این دنبالش میرود، پا جای پای او میگذارد، خُطوه یعنی محل پا، گام.
شیطان وقتی جلو بیفتد و من هم دنبالش راه بیافتم میشود تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ.
س2: گاهی از این آیه شریفه این استفاده را هم میکنند که شیطان قدم به قدم انسان را گمراه میکند نه اینکه یکدفعه از راه به در کند؟
ج: نه خیر، این کنایه است. وقتی گوش به حرف شیطان بدهید تَتَبّع است و لو خود شیطان هم جلو نیافتد.
پرسش و پاسخ از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه مدرسه علمیه صاحب الأمرعج 17/01 /1391
[1]- پيروى مكنيد گامهاى ابليس را سوره مبارکه بقره آیه 168
فتنههای آخرالزّمان و راه های رهایی از آن
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394فتنه های آخرالزمان چنان حق و باطل را ممزوج خواهند کرد که تنها کسانی می توانند از آنها به سلامت عبور کنند که دارای بصیرت و استقامت باشند.
فتنه های آخرالزمان چنان حق و باطل را ممزوج خواهند کرد که تنها کسانی می توانند از آنها به سلامت عبور کنند که دارای بصیرت و استقامت باشند. بصیرت بنا به فرمایش مقام معظم رهبری در دوسطح تعریف می شود: سطح زیرین آن داشتن نگاه توحیدی است که موجب داشتن هدف الهی و تلاش خستگی ناپذیر در راه آن گشته و در حقیقت زمینه همه تلاش ها و مبارزات انسانی در جامعه خواهد بود.
و سطح دیگر آن در حوادث زندگی خودنمایی خواهد کرد، به این شکل که برای اینکه انسان در حوادث زندگی دچار بی بصیرتی نشود، باید پیرامون آنها تدبر کند و از آنها به شکل سطحی و عامیانه عبور نکند و با این سنجش بصیرت پیدا کند، چنانکه امیرالمومنین علی(علیه السلام) می فرماید:
“فإنَّمَا البَصیرُ مَن سَمِعَ فَتَفَکَّرَ و نَظَرَ فَأبصَرَ”(1)و به دنبال این بصیرت صبر و ایستادگی تا تحقق اهداف، لازم و اساس کار است و الا یک وزنه سنگین را آدم ضعیفی هم ممکن است، بردارد و یک لحظه سر دست بلند کند؛ لیکن نمی تواند نگه دارد و آن را می اندازد.
فتنه انگیزی میان مسلمانان حرام، بلکه از گناهان کبیره است؛ از این رو، نمّامی و سخنچینی از این جهت که موجب فتنهانگیزی میشود از گناهان کبیره برشمرده شده است. لیکن ایجاد فتنه و اختلاف میان مشرکان برای تضعیف آنان و تقویت جبهه حق جایز است؛ بلکه برخی آن را بر حسب مصلحت و ضرورت، مستحب یا واجب دانستهاند.(2)
صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ کجاست؟
نوشته شده توسطرحیمی 22ام شهریور, 1394
صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ= طاعت و بندگی در شاه راه تمسک به اهل بیت علیهم السلام
«… قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يهْدِي مَنْ يشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»(البقرة/142)
بگو مشرق و مغرب از آن خداست هر که را خواهد به راه راست هدايت ميکند
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(آل عمران/51)
در حقيقتخداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستيد [که ] راه راست اين است.
وَكَيفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيكُمْ آياتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(آل عمران/101)
و چگونه کفر ميورزيد با اينکه آيات خدا بر شما خوانده ميشود و پيامبر او ميان شماست و هر کس به خدا تمسک جويد قطعا به راه راست هدايتشده است.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيهْدِيهِمْ إِلَيهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا(النساء/175)
و اما کساني که به خدا گرويدند و به او تمسک جستند به زودي [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلي از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوي خود به راهي راست هدايت کند.
يهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(المائدة/16)
خدا هر که را از خشنودي او پيروي کند به وسيله آن [کتاب] به راههاي سلامت رهنمون ميشود و به توفيق خويش آنان را از تاريکيها به سوي روشنايي بيرون ميبرد و به راهي راست هدايتشان ميکند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يشَإِ اللَّهُ يضْلِلْهُ وَمَنْ يشَأْ يجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(الأنعام/39)
و کساني که آيات ما را دروغ پنداشتند در تاريکيها[ي کفر] کر و لالند هر که را خدا بخواهد گمراهش ميگذارد و هر که را بخواهد بر راه راست قرارش ميدهد.
وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يذَّكَّرُونَ(الأنعام/126)
و راه راست پروردگارت همين است ما آيات [خود] را براي گروهي که پند ميگيرند به روشني بيان نمودهايم.
وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(الأنعام/153)
و [بدانيد] اين است راه راست من پس از آن پيروي کنيد و از راهها[ي ديگر] که شما را از راه وي پراکنده ميسازد پيروي مکنيد اينهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است باشد که به تقوا گراييد.
قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(الأنعام/161)
بگو آري پروردگارم مرا به راه راست هدايت کرده است ديني پايدار آيين ابراهيم حقگراي و او از مشرکان نبود
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(هود/56)
در حقيقت من بر خدا پروردگار خودم و پروردگار شما توکل کردم هيچ جنبندهاي نيست مگر اينکه او مهار هستياش را در دست دارد به راستي پروردگار من بر راه راست است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ(الإبراهيم/1)
الف لام راء کتابي است که آن را به سوي تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريکيها به سوي روشنايي بيرون آوري به سوي راه آن شکست ناپذير ستوده
قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَي مُسْتَقِيمٌ(الحجر/41)
فرمود اين راهي است راست [که] به سوي من [منتهي ميشود]
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَينِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يقْدِرُ عَلَى شَيءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَينَمَا يوَجِّهْهُ لَا يأْتِ بِخَيرٍ هَلْ يسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(النحل/76)
و خدا مثلي [ديگر] ميزند دو مردند که يکي از آنها لال است و هيچ کاري از او برنميآيد و او سربار خداوندگارش ميباشد هر جا که او را ميفرستد خيري به همراه نميآورد آيا او با کسي که به عدالت فرمان ميدهد و خود بر راه راست است يکسان است
شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(النحل/121)
[و] نعمتهاي او را شکرگزار بود [خدا] او را برگزيد و به راهي راست هدايتش کرد
وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(مريم/36)
و در حقيقتخداست که پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستيد اين است راه راست
يا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيا(مريم/43)
اي پدر به راستي مرا از دانش [وحي حقايقي به دست] آمده که تو را نيامده است پس از من پيروي کن تا تو را به راهي راست هدايت نمايم
وَهُدُوا إِلَى الطَّيبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ(الحج/24)
و به گفتار پاک هدايت ميشوند و به سوي راه [خداي] ستوده هدايت ميگردند
وَلِيعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(الحج/54)
و تا آنان که دانش يافتهاند بدانند که اين [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ايمان آورند و دلهايشان براي او خاضع گردد و به راستي خداوند کساني را که ايمان آوردهاند به سوي راهي راست راهبر است
وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(المؤمنون/73)
و در حقيقت اين تويي که جدا آنها را به راه راست ميخواني
لَقَدْ أَنْزَلْنَا آياتٍ مُبَينَاتٍ وَاللَّهُ يهْدِي مَنْ يشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(النور/46)
قطعا آياتي روشنگر فرود آوردهايم و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدايت ميکند
وَيرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ(سبأ/6)
و کساني که از دانش بهره يافتهاند ميدانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو نازل شده حق است و به راه آن عزيز ستوده[صفات] راهبري ميکند
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(يس/4)
بر راهي راست
وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(يس/61)
و اينکه مرا بپرستيد اين است راه راست
مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ(الصافات/23)
گرد آوريد و به سوي راه جهنم رهبريشان کنيد
وَكَذَلِكَ أَوْحَينَا إِلَيكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(شوري/52)
وهمين گونه روحي از امر خودمان به سوي تو وحي کرديم تو نميدانستي کتاب چيست و نه ايمان [کدام است] ولي آن را نوري گردانيديم که هر که از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مينماييم و به راستي که تو به خوبي به راه راست هدايت ميکني
فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِي إِلَيكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(الزخرف/43)
پس به آنچه به سوي تو وحي شده است چنگ د رز ن که تو بر راهي راست قرار داري
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(الزخرف/61)
و همانا آن نشانهاي براي [فهم] رستاخيز است پس زنهار در آن ترديد مکن و از من پيروي کنيد اين است راه راست
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ(الزخرف/64)
در حقيقتخداست که خود پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستيد اين است راه راست
بازشناسی روایت ثقلین، در بیانات حضرت آیةالله مظاهری
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1394آنچه در پی میآید بیانات ارزشمند حضرت آیتالله مظاهری ریاست عالیه حوزه علمیه اصفهان پیرامون جایگاه روایت ثقلین و اهتمام پیروان حضرت ختمی مرتبت به پاسداشت این دو امانت گرانبهای حضرت رسول نزد امت خویش است تقدیم خوانندگان گرامی میگردد.
“قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیسِّرْلِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یفْقَهُوا قَوْلِی”
از جمله روایاتی که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در هر فرصتی برای مردم بیان می فرمودند و در مدت بیست و سه سال رسالت، مخصوصاً در ده سالی که در مدینه بودند، شاید بیش از هزار مرتبه متذکّر آن شده اند، روایت ثقلین می باشد. لذا به عقیدۀ شیعه و سنی ، روایت ثقلین از متواترات است. تردیدی نیست که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در هر فرصتی می فرمودند:
«إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»
یعنی ای مردم، قرآن و ولایت دو ثقل گرانبها هستند و از هم جدا شدنی نیستند و اگر زمانی جدا شدند، بدانید اسلام واقعی وجود ندارد. آیۀ شریفه ای که در روز عید غدیر خم نازل شد و فرمود:
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»(سوره مائده/آیه 67)،
نیز مؤید همین مطلب است. منظور آیۀ شریفه این است که اسلام منهای ولایت پوچ است، مثل خیمهای است که عمود نداشته باشد، معلوم است خیمهای که عمود ندارد، روی زمین افتاده و قابل استفاده نیست. بلکه مورد سوء استفادۀ دشمن واقع می شود، لذا تمسّک به قرآن و عترت و فاصله نگرفتن از این دو ثقل ارزشمند، همواره مورد تأکید پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلم» بوده است. حتی آن حضرت در آخرین روزهای حیات مبارک خویش برای بیان همین روایت شریف به مسجد آمدند و به اندازه ای حال ایشان بد بود که نمی توانستند راه بروند، لذا زیر بغلهایشان را گرفته بودند و کشان کشان به مسجد آمدند. چون قادر به ایستاده نماز خواندن نبودند، نماز را نشسته خواندند. بعد از نماز روی پله اول منبر نشستند و روایت ثقلین را خواندند.