« ۵روش تربیتی غلط درنهادینه کردن حجابخداشناسی یک راه بیشتر ندارد، آن هم راه علی علیه السلام است! »

معنویت و عرفان امام حسین علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 20ام اردیبهشت, 1395

حقیقت عرفان امام حسین علیه السلام

عرفا در کتب مختلف عرفانی مراحلی را برای سیر و سلوک بیان نموده اند که شخص بعد از طی این مراحل به شناخت و معرفت خواهد رسید . اما امام حسین علیه السلام از راه دل، انسان ها را هدایت می کند . آن هم در کوتاهترین مدت که امثال حر ره صد ساله را یک شبه طی می کنند و به مقصد می رسند .

و اما این که معرفت و عرفان خود امام علیه السلام تا چه حد است، امامی که خداوند در مورد او می فرماید:

«يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَرْضِيةً»(الفجر/27)

پی بردن به حقیقت عرفان حضرتش برای همچو منی که هنوز اندر خم یک کوچه ایم امکان ناپذیر است . اما

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید

شناخت از طریق سخنان امام حسین علیه السلام یکی از مهمترین منابع برای پی بردن به معرفت ایشان دعای عرفه حضرت می باشد . امام علیه السلام در این دعای شریف شناخی عمیق را مطرح می نماید که بالاتر از شناخت عقلاء است . و در عین حال آن شناخت عقلائی را هم تایید می فرمایند . آنجا که حضرت می گویند: «تفکر من در آثار تو، مایه دوری از دیدار توست . . . چگونه چیزی که خودش از نظر هستی، نیازمند توست (آثار) می تواند دلیل بر وجود تو باشد . آیا چیز دیگری می تواند پدیدارتر از خود تو باشد تا او وسیله ظهور تو گردد؟ ! کی نهانی تا نیازمند برهانی باشی که بر تو دلالت کند و کی دوری تا به وسیله آثار به تو رسند؟ !  ور در جای دیگر می فرمایند: «تویی که انوار معرفت را در دل های دوستانت تابیدی تا تو را شناختند و یگانه دانستند .»  و باز می فرمایند: «تو هستی که خودت را در هر چیزی به من شناساندی پس من تو را آشکارا در هر چیز دیدم و تو بر هر چیزی آشکاری .»  یعنی اگر اولیا تو، تو را شناختند به وسیله کمک و راهنمایی تو بود و گرنه آنها قدرت بر شناخت تو نداشتند . «خدایا تو دستور مراجعه به آثار را به من دادی .»  تا از آثار پی به وجود تو ببرم چون خودت خواسته ای که ما از طریق آنها تو را بشناسیم و گرنه چگونه آثار می توانند و قدرت دارند که خالق خود را بشناسانند؟ ! ! !

ما همچون ماهی دریا که به خاطر غرق بودن در آب توجه به آب نمی کند، از شدت تجلی انوار حق و غرق بودن در آن توجه به آن نداریم .  ولی آنقدر لطف و رافت و رحمت داری که با وجود این حد از تجلی، باز ما را به وسیله آثار، متوجه می کنی تا هدایت یابیم . حتی قبل از این که ما از تو درخواست کنیم، تو به فکر ما هستی، قبل از این ما به یاد تو باشیم، تو به یاد ما هستی  و حتی همین که من مشتاق تو هستم  و تو آرزوی منی به این خاطر است که تو دیگران را از دلم بر طرف ساختی که فقط تو را بخواهم  و من راهی برای رسیدن به آن آرزو ندارم، جز این که از خودت بخواهم .  لذا تدبیر خودم راهم، چاره ساز نمی دانم .


آیا معرفتی نسبت به حق تعالی از این بالاتر وجود دارد؟ ! !

شناخت از طریق عملکرد امام حسین علیه السلام راهی دیگر که ما را به درجه عرفان امام علیه السلام رهنمون می سازد راه عملی ایشان است . یعنی حضرتش فقط شعار نمی د هند و در عمل، مانند بعضی عارف نماها نیست که فقط با عزلت نشینی و یک سری سخنان زیبا بر زبان جاری ساختن، دم از خدا و دین بزند . «کو نو دعاة للناس غیر السنتکم » بلکه امام حسین علیه السلام برای آگاهی مردم و پا بر جا ماندن دین خدا  ، فقط هستی خود را فدا نکرد که تمام اولاد و اهل بیت و یارانش را نثار حق تعالی نمود .

که خود درباره آنان فرمود: همانا من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر سراغ ندارم .  و در آن لحظاتی هم که خود به کلی توانایی از بدن مبارکش سلب شده بود و تیر در سینه اش نشسته بود و بی اختیار روی زمین افتاد، فرمود: «رضا بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغثین »  واقعا این درجه از رضایت و تسلیم برخاسته از چه عرفانی است؟ ! !


راه امام حسین علیه السلام راه دل است .

این چه معرفتی است که باعث هدایت و شناخت انسان ها در همه زمان ها گردید؟ ! ! معرفت عرفا، حداکثر موجب نجات خودشان و انسان های هم عصرشان است و بعد از آنها موفقش فقط دستور العملی است که از ایشان باقی می ماند در کتاب ها، که تنها با خواندن آن و بدون راهنمایی مربی الهی، افراد به وسیله آن راه به جایی نخواهند برد . اما «ان الحسین مصباح الهدای و سفینة النجاة »  یعنی پیامبر خدا فرمود: «همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است .» هنوز بعد از 1400 سال نامش و یادش و ذکر مصائبش آتش به جانها می زند و شور و عشق می آفریند و انسان ها را به مقصد می رساند . راه امام حسین علیه السلام راه دل است و از راه دل و شکست و انکسار آن، انسان ها را هدایت می کند و دلی که شکست، جایگاه و تابشگاه نور حسین علیه السلام می شود . و دوستداران حسین علیه السلام به اندازه ظرفیت وجودیشان کمالات حسین علیه السلام را دارا می شوند و در وجودشان صفات عالیه حضرتش آشکار می گردد .

عرفان و عمل امام حسین علیه السلام فقط باعث نشد که حر ره صد ساله را یک شبه طی کند، بلکه هنوز هم شاگردان مکتبش را یک شبه به وصال محبوب می رساند . اشخاصی امثال رسول ترک ها  را آدمی قلدر و لات و لاابالی که به فسق و زورگویی شهرت داشت و مامورین کلانتری های تهران از برخورد جدی با او بیم و هراس داشتند . مکتب و عشق امام حسین علیه السلام از چنین انسانی عارفی ساخت که در عشق حق ذوب گردید و به مرحله ای رسید که بعد از مرگش در خواب دیدند که حضرت زینب علیها السلام به تشییع جنازه اش آمده و فرمودند: این جنازه متعلق به ماست، خودمان باید او را تشییع کنیم .

حضرت ابراهیم علیه السلام خلیل و دوست خداست و خداوند برای امتحان او دستور ذبح کردن اسماعیلش را داد ولی او از انجام این عمل معاف گردید . اما امام حسین علیه السلام نه تنها اسماعیلش بلکه تمام هست و نیستش را در راه دوست و در عالم واقع فدا نمود و قربانی کرد . و خدا هم اثر کار امام حسین علیه السلام و محبت ایشان را در دنیا و آخرت بزرگ گرداند .

پیامبر خدا فرمود: «ان للحسین حبة مکنونة فی قلوب المؤمنین .»

برای حسین علیه السلام در دل های مؤمنین دوستی نهفته است .

در صحرای محشر عده ای در جوار امام حسین علیه السلام زیر سایه عرش رحمتند و به قدری محبت حضرتش دلشان را پر کرده و از هم جواری با ایشان لذت می برند که وقتی حوریان از بهشت برایشان پیغام می فرستند که ما منتظر شما هستیم چرا نمی آیید؟

می گویند: ما لذت مجالست و مصاحبت با امام حسین علیه السلام را به شما ترجیح می دهیم .  و همچنین خداوند باب الحسین علیه السلام را در رحمة الواسعة قرار داده . به قول شیخ شوشتری در مقدمه خصائصش حساب که می کنیم می بینیم در طول زندگی مثل یک تاجر ور شکسته سرمایه عمر را بر باد داده ایم و چه رنجها بردیم . ولی در این مدت ایمان و عمل صالحی که قابل قبول حضرت حق تعالی باشد نداریم، که با خود ببریم . چرا که از آثار ایمان، توکل به خدا و خوف و رجاء فقط نسبت به پروردگار عالم و صبر و تسلیم امر خدا بودن است . آیا از این آثار بهره ای داریم؟ ! و در باب عمل هم اخلاص، شرط قبولی است . از کجا معلوم که اعمالمان خالص بوده و موانع قبولی نداشته و همچینین شرایط شیعیان واقعی علی علیه السلام که در خطبه همام در نهج البلاغه ذکر شده در خود سراغ نداریم و شرایط زیاد است . ولی باب حسین علیه السلام وسیعتر است . شیعه علی علیه السلام شدن سخت است و خیلی رنج باید برد، اما دوستدار و عزادار حسین علیه السلام بودن و گریه بر او آسان است و شرط زیادی نمی خواهد و رقت قلب و شکستگی دل کافی است . در روایت است: که «هر گاه خداوند به عبدی اراده خیر کند مهر امام حسین علیه السلام را در دلش جا می دهد» .

انشاءالله که اگر از هر بابی از ابواب بهشت، به خاطر کوتاهی هایمان باز بمانیم خداوند امید ما را از باب الحسین علیه السلام قطع نگرداند، چون این باب به قدری وسیع است که امثال همچون منی نیز که گنهکار و رو سیاه درگاه الهی هستم، به آن طمع دارم .

الهی جز مهر حسین علیه السلام هر آنچه باشد به دلم

خون ساز و ز راه دیده بیرون ساز

مجله: دیدار آشنا -  شماره 34
منبع : پایگاه حوزه

 


فرم در حال بارگذاری ...