« ايمان به هدف | علم كتاب تماماً نزد اميرالمؤمنين است. » |
رابطهي درهاي دوزخ با ملكات نفساني
نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1391
از آيات قرآن حكيم و احاديث پيشوايان دين عليهالسلام استفاده ميشود كه درهاي دوزخ و طبقات آن كه به عنوانهاي مختلف از آنها سخن رفته است ريشه در اخلاق و ملكات انسان دارد؛ يعني انسان هر اندازه ارزشهاي والاي معنوي و الهي را بيشتر مورد تهاجم و ستيز قرار دهد، در طبقهي سختتري از عذاب قرار خواهد گرفت، و اگر «ارزش ستيزي» ملكهي او گردد ناچار از دري از درهاي دوزخ وارد گشته، بلكه وجودش جهنم كوچكي است كه بر جهم بزرگوار شده است.
اميرالمؤمنين(ع) حديث ميكند رسول خدا فرمود: چهار گروه آنچنان عذابي را تحمل ميكنند كه اهل آتش از عذاب آنان در اذيت قرار ميگيرند؛ زيرا كه از آب جوشان جحيم به آنان مينوشانند و صداي شيون آنان بلند ميشود و … اهل آتش برخي به برخي ديگر ميگويند: اين چهار گروه چه گناهاني دارند كه عذابشان ما را كه خود در عذابيم اذيت ميكند؟ پس مردي از آنان در تابوتي از آتش آخته معلق، و گروهي امعا و احشا آنان كشيده ميشود. گروه سوم، از دهانشان چرك و خون جاري است، و گروه چهارم گوشت خويش را ميخورند و چون از عذاب اينان پرسيده شود، چنين پاسخ ميشنوند:
1- آنان كه در تابوت آتشين به دوزخ آويخته كساني هستند كه به مال مردم تجاوز كرده و آنها را ميخورند و فكر بازپرداخت آنها نيستند.
2- آنان كه امعاد و احشاء آنها كشيده ميشود، كساني هستند كه در امر طهارت و نجاست بيمبالاتاند، بدن و لباس آنان آلوده به بول و … است.
3- آنان كه از دهانشان، چرك، كثافت و خون جاري است، همان گروهي هستند كه هرزهگو، هرزهزبان، ياوهسرا و دهانناپاكند.
4- گروهي كه گوشت بدن خود به دندان ميخايند همان غيبت كنندگان و خورندگان گوشت مردم به غيبت، و تهمت زنندگان و سخن چينان هستند.
اشاره: گاهي گناه در حد حال است و زماني در مرز ملكه و گاهي از مراحل قبل افزونتر شده به مرتبه تقويم هويت نه ماهيت ميرسد، كه در اين حال به مثابه مقوم وجودي گنهكار خواهد بود و زمينهي خلود او را فراهم ميسازد
نامهاي طبقات و درهاي دوزخ
در برخي روايات از هفت در، اشاره به هفت طبقهي دوزخ است و گويا هر طبقهاي براي خود در ويژهاي دارد. از اين رو در روايتي از حضرت محمد باقر (ع) آمده است. حق تعالي جهنم را هفت طبقه آفريده وهر طبقه نام ويژهاي دارد:
1- جحيم: اهل اين طبقه بر سنگي آتشين ميايستند و مغز سرشان چونان ديگ جوشان ميجوشد.
2- لظي: آتش زبانه ميكشد. پوست سر واندام را ميكند. هر كه را در دنيا به حق پشت كرده و از آن روي بر تافته و حرام را گردآورده و جاسازي و ذخيره كرده است، فرا ميخواند.
3- سقر: و تو چه داني كه آن سقر چيست؟ شرارهي سقر از دوزخيان هيچ باقي نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند، آن آتش برآدميان دو نمايد و روي آنان را درگرگون كند.
4- الحُطَمه: در هم كوبنده وخرد كننده و شرارههاي آن چونان قصر است اين آتش وارد شوندگان به آن را مانند سرمه در هم ميكوبد و خرد ميكند. اما جان انسان نميميرد، و هر بار كه بدن مانند سرمه گشت دوباره به حال اول باز ميگردد تا به عذاب جديد معذب شود.
5- هاويه: آنگاه كه در آتش سقوط كند گويد: اي مالك دوزخ به فرياد ما برس در اينگاه ظرفي ازجنس مس گداخته پر از آتش و چرك وكثافت كه از پوست بدنهاشان انباشته شده به آنان خواهد داد و چون بياشامند گوشت صورتهايشان از شدت حرارت در آن خواهد ريخت.
6- السعير: يعني آتش فروزان. اين طبقه داراي سيصد سراپرده آتشين و در هر يك سيصد كاخ آتشين، و در هر يك سيصد اطاق آتش است كه در هر يك از اين اطاقها سيصد گونه عذاب غير از آتش همچون مارهاي آتشين، عقربها، غلو زنجيرهاي آتشين وجود دارد.
7- جهنم: در اين دوزخ چاهي است به نام فلق كه وقتي باز شود جهنم شعلهور ميگردد. در وسط جهنم كوهي است به نام «صعود» از جنس مس گداخته و آتشين. در دامنهي اين كوه بياباني است از مس آب شده و اطراف اين كوه جاري است و شديدترين آتش را جهت عذاب دارا است.
در حديث ديگري آمده كه از اميرمؤمنان دربارهي اين هفت طبقه پرسيدند، فرمود: اين هفت طبقه برخي فوق برخي ديگر است و يكي از دستها را روي دست ديگر قرار داد. آنگاه افزود: حق تعالي بهشتها را در عرض هم قرار داده و طبقات آتش را بالا و پايين.
منبع:
- تفسير موضوعي قرآن كريم: معاد در قرآن- جلد5- آيتالله عبدالله جوادي آملي
فرم در حال بارگذاری ...