« واکنش میرزای قمی به جهالت اهالی یک روستا!رمضان، فصل خودسازی »

نقشه کشی در دنیا ممنوع!

نوشته شده توسطرحیمی 20ام خرداد, 1395

آیت الله آقا مجتبی تهرانی

گفتاری از آیت الله آقا مجتبی تهرانی
مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی در تفسیر حدیثی از پیامبر گرامی اسلام، دنیا را فاقد اعتبار و ثبات قرار دانسته و از مردم خواسته است به جای این که برای دنیا نقشه بکشید، خود را به خدا واگذار کنید.

خبرگزاری«حوزه»، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان، شرح این حدیث نورانی را در بیان آن فقید سعید منتشر می کند.

*متن روایات

روِيَ عَن رسولِ الله صلّي الله عليه و آله و سلّم:

الدُّنْيَا دُوَلٌ فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ.[1]

ترجمه حدیث: از رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) منقول است که فرمود: دنيا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوان باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. هر كس اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.

شرح حدیث:

«الدُّنْيَا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان می فرمایند. دنيا در گردش است. يعني دنيا هيچ¬گاه براي هيچ‏كس ثابت نیست. دنيا هيچ ثبوت و قراري براي هيچ‏كس ندارد. اين وضع دنيا است.

«فَمَا كَانَ لَكَ أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ». آنچه خدا تقدير كرده به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى، چه بسا انسان فكر می¬کند از نظر امور دنيايي توان به دست آوردن فلان منفعت را ندارد، ولي چون مقدّر شده است به او خواهد رسید.

«وَ مَا كَانَ مِنْهَا عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ» در مواردی هم که به ضرر و زيان تو باشد، باز به تو خواهد رسيد هر چند تو در كمال قدرت و نيرومندى باشى؛ هرگز نمی توانی آنها را از خودت دفع کنی. بنابر این، تو نه مي‏تواني برای خودت ‌جلب منفعت كني و نه مي¬تواني از خودت دفع ضرر كني.

«وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ». اگر انسان از چيزهايي كه دلش مي خواسته به دست بیاورد امّا ‌به دست نياورده قطع اميد كند، بدنش راحت مي شود. به عبارت ساده ‌ضعف اعصاب نمي‏گيرد! يعني در فكر اين نباش که اي كاش به دست می آوردم! ‌اي واي که فلان چیز از دستم رفت!… این افکار و خیالات، باعث فشار عصبي و ‌روحي براي تو می‏شود. اين به نفع تو است به چيزهايي كه به آن دست پيدا نكردي اميد نبندی. به دست نيامده كه نيامده! نشد كه نشد!

«وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ». اگر كسي به آنچه كه خدا داده است ‌خشنود باشد، چشمش روشن مي‏ شود. چون خدا داده است خوشحال هم مي شود.

* هسته مرکزی آنچه ذکر شد

هسته مركزي اين جملات چيست؟ اين است كه خيال نكن تو مي‏تواني كاري انجام بدهي. نافع خدا است، ‌ضارّ‌ هم خدا است. او است که امور را براي تو تقدير مي كند. بی جهت خودت نقشه نكش. اگر نقشه بكشي،‌ خدا به نقشه ات ضربه مي¬زند. بنابر اين، ‌تو ‌برو به وظيفه‏ات عمل كن. اين چيزها را به او واگذار كن. برو سراغ خودش كه سرنخ منافع و مضارّ به دست او است. این را بدان که تو هيچ كاره‏اي. او گفته در محدوده شرع بلند شو و به دنبال روزي برو، تو هم بگو چشم! بقيه‏اش را به او واگذار كن. نفع مال او است، دفع ضرر هم از او است. منافع را از او بخواه، ‌از او این را هم بخواه كه ضررها را از تو دفع كند.

روي خودت، ‌توانت و‌ فكرت هيچ‏وقت تكيه نكن. هنگامی هم ‌او براي تو تدبير كرد و ‌به دستت رسيد، آن را که به تو داده قبول کن، ‌خوشحال شو و راضی باشد. اگر اين رضايت باشد، آن‏وقت يك زندگي شيرين پيدا مي‏كني؛ نه ضعف اعصاب مي گيري،‌ نه بی جهت دنبال دنیا مي دوي، بی جهت خودت را، فکرت را و بدنت را هم ناراحت نمي-كني. هم روحت راحت است هم بدنت. در آخر هم خوشحال و راضی هستی و چشمت روشن می شود.

اینها همه در صورتي است که به او اتكا كرده باشي. از او خواستی، ‌او هم به تو عطا کرده است. و ‌آنچه را هم كه به تو نداده صلاحت نبوده است. اگر اين حالت در تو باشد زندگي تو در همين نشئه دنيایت،‌ همراه با خوشي دروني و حتي خوشي بيروني خواهد بود و ناخوشي بيروني هم به سراغ تو نمی آید.[2]

________________________________________

[1]. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 145


آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود [عضو] 
5 stars

سلام و روزتون بخیر
این مطلب شما که البته برگرفته از حدیث قدسی و شرح معتبر است ، برای من کمی تناقض ایجاد نمود ! درست است که رضایت به خواست خدای متعال وظیفه بنده و البته باعث آرامش او خواهد بود مساله اینجاست ، آیا برنامه ریزی کردن برای وصول به یک هدف موجب نرسیدن به آن می شود و یا آدمی را از آن دور می کند ؟ باید خود را غوطه ور ساخت و هیچ برنامه ای نداشت و یا به عبارتی تصور نمود هرچی پیش آید خوش آید ؟!! امیدوارم منظور خود را رسانده باشم ، اگر برایتان امکان دارد راهنمایی بفرمایید ، متشکرم

1395/03/20 @ 12:13
پاسخ از: رحیمی [عضو] 

سلام بر شما
آنچه برداشت شخصی من است این هست که چنین نیست که ما به واسطه اختیاری که در دنیا داریم می توانیم همه چیز را در قبضه تدبیر و قدرت عقلانی و جسمی خود بگیریم.انسان در عین حال که دارای قدرت و اختیار است محدودیت هایی هم دارد که همانها ایجاب می کند که در همه امور نتیجه نهایی را به خدا واگذار کند.انسان باید برنامه ریزی و نظم در امور داشته باشد اما برای رسیدن به هدف غرور و نخوت نداشته باشد و بداند که هر آن خداوند قادر است همه چیز را کن فیکون کند.

1395/05/10 @ 10:11


فرم در حال بارگذاری ...