« مشاهده ملکوت | تجلّی رحمت خدا در تکلیف روزه » |
هدف از روزه گرفتن؟
نوشته شده توسطرحیمی 27ام خرداد, 1394تقوا، هدف واجبشدن روزه ماه رمضان
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقونَ﴿۱۸۳﴾
ای افرادی که ایمان آوردهاید!
روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
1. انسان مسافر است و مسافر به زاد و توشه نیاز دارد. بهترین ره توشه سالکان مسیر معاد تقواست:
«وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيرَ الزَّادِ التَّقْوَى »(البقرة/197)
توشه برگیرید زیرا بهترین توشه تقوا است.
برای رسیدن به تقوا گاه باید اندیشه را از راه تعلیل و تحلیل علمی و زمانی با تأیید انگیزه از راه دستورهای عملی تقویت کرد در آیه مورد نظر دستور عملی به روزه را عاملی برای پیدایش این ره توشه معنوی می کند که انسان روزه دار با روزه داری به تقوا می رسد.
2. روزه دارای ابعاد گوناگون و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی است، روزه هم در بعد اخلاقی آثاری دارد و هم از نظر اجتماعی و هم از نظر بهداشتی و روانی و تأمین صحت و سلامتی انسان.
روزه از نظر اخلاقی روح انسان را تلطیف و اراده انسان را قوی و امیال و غرائز او را تعدیل می کند. زیرا انسان روزه دار اولاً با تحمّل گرسنگی و تشنگی و چشم پوشی از لذّت جنسی، روح خودش را تلطیف می کند و از این طریق زمام نفس سرکش را در اختیار داشته و بر هوس ها و شهوات خود مسلّط می گردد و با تسلّط بر آن قلب انسان از نور و صفا برخوردار می گردد.
و ثانیاً با ترک موقت خوردنی ها و نوشیدنی ها و لذایذ با امکان دسترسی به آن ها از طریق حلال، روحیه مقاومت را در خود تمرین می دهد تا در غیر ماه رمضان از حرام اجتناب کند و به عبارت دیگر: اراده خود را تقویت می کند تا به راحتی از هرچه که حرام است دوری گزیند.
و ثالثاً با اراده قوی، امیال خود را تعدیل می کند نه چون حیوانات که تنها تحت تأثیر غرائز عمل کند بلکه غرائز خود را در اختیار دارد که د رجایی که باید آن را اعمال کند، اعمال کند و در جایی که باید کنترل کند و اعمال نکند، اعمال نمی کند و بالأخره روزه انسان را از عالم حیوانات ترقّی داده و به عالم ملکوت و فرشتگان صعود می دهد.
در روایات اسلامی روزه را سپری در برابر آتش دوزخ معرفی می کند. پیامبر اکرمصل الله علیه و آله فرمود:
الصوم جنة من النار؛(اصول کافی، ج 2، ص 19.)
روزه سپری است در برابر آتش دوزخ.
امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می کند که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به اصحابش فرمودند:
الا اخبرکم بشی ء ان انتم فعلتموه تباعدالشیطان منکم کما تباعدالمشرق من المغرب به قالوا بلی یا رسول اللّه صل الله علیه و آله
قال: الصوم یسود وجهه و الصدقة تکسّر ظهره و الحب فی اللّه و الموازرة علی العمل الصالح یقطع دابره و الاستغفار یقطع وتینه و لکل شی ء زکاة و زکاة الابدان الصیام؛(وسائل الشیعه، ج 10، ص 395 396.)
روزه روی شیطان را سیاه می کند و انفاق و صدقه دادن در راه خدا پشت او را می شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع می کند و طلب مغفرت از خدا رگ گردن او را قطع می کند و برای هرچیزی زکاتی است و زکات بدن روزه گرفتن است.
حضرت امیر علیه السلام فرمود:
والصیام ابتلاءً لاخلاص العمل؛(نهج البلاغه،، حکمت 252.)
خدای سبحان از این جهت روزه را واجب فرمود که روح اخلاص در مردم پرورش یابد.
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمود:
انّ للجنة باباً یدعی الریّان لایدخل منه الّا الصائمون؛( وسائل الشیعه، ج 10، ص 404)
بهشت دری دارد به نام ریّان (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد می شوند.»
روزه، رمضان و قرآن-آیة اللّه جوادی آملی
روزه، یکی از پایههای اصلی تکامل انسان
هدف از روزهی ماه رمضان، بنا بر تصریح آیهی قرآن، عبارت است از تقوا و افزایش این ذخیرهی معنوی در وجود انسان.(۱) میفرماید: «کتب علیکم الصّیام کما کتب علی الّذین من قبلکم»(۲). ما میدانیم که نماز و زکات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلکه پیامبران قبل از رسول اکرم اسلام(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) در صدر احکام خود، نماز و زکات را داشتهاند. «و اوصانی بالصّلوة و الزّکوة ما دمت حیّا»(۳) از قول حضرت عیسی(ع) است که به مخاطبان خود میفرماید: خدا من را به نماز و زکات وصیت کرده است. از آیات دیگر قرآن هم این معنا استفاده میشود. آیهی اولی که تلاوت کردم، میفرماید: روزه هم مثل نماز و زکات، در شمار احکامی است که مخصوص امت اسلام نیست؛ بلکه امم سابق و پیامبران گذشته هم مأمور به روزه بودهاند.
این، نشاندهندهی این حقیقت است که در بنای زندگی معنوی انسانها در هر زمان، همچنانکه نماز لازم است و این نماز، رابطهی معنوی میان انسان و خداست، و همچنان که زکات لازم است و این نکات، تزکیهی مالی انسان میباشد، روزه هم واجب و ضروری است و این یکی از پایههای اصلی تکامل انسان و تعالی معنوی اوست؛ والّا در طول زمان و با تغییر ادیان مختلف، این خط، ثابت و مستمر نمیماند.
البته روزه، در ادیان مختلف و زمانهای گوناگون و به شکلهای دیگر وجود دارد؛ اما گرسنگی کشیدن و اندرون را از طعام خالی داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معینی بر روی تمتعات جسمانی بستن، خصوصیتی است که در روزهی ادیان مختلف وجود دارد. پس، روزه یک رکن اساسی در تعالی معنوی و تکامل روحی و هدایت و تربیت انسانی است.(۴)
* تقوا، یعنی حفظ روحیه هشیاری
بعد میفرماید: «لعلّکم تتّقون». یعنی این روزه، پلکانی به سمت تقوا و وسیلهیی برای تأمین آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا این است که انسان در همهی اعمال و رفتار خود مراقب باشد که آیا این کار مطابق رضای خدا و امر الهی است، یا نه. این حالت مراقبت و پرهیز و برحذر بودن دایمی، اسمش تقواست.(۵)
تقوا یعنی همین که مواظب رفتار خودتان باشید که خلاف امر و نهی خدا رفتار نکنید. این، معنای تقواست. یک وقت ممکن است سرِ رشته از دست انسان خارج شود و گناهی هم از او سر بزند. مهم این است که شما مراقب باشید و بنا داشته باشید که گناه نکنید. این، آن روحیهی تقواست. اینْ روحیهی هشیاری است، که وقتی شما هشیار خودت بودی، هشیار دشمنت هم هستی. وقتی مواظب شیطانِ درون خودت بودی، مراقب شیطان بیرونی هم خواهی بود. وقتی شیطان درون ما نتواند به ما آسیب برساند، شیطانِ بیرون هم به آسانی نخواهد توانست ما را محکوم کند و ضربه وارد سازد. این، آن پیام ماه رمضان است. «کتب علیکم الصیام کما کتب علی الّذین من قبلکم لعلّکم تتّقون» مقدّمهی تقواست و تقوا غایتِ است.(۶)
نقطهی مقابل تقوا، غفلت و بیتوجهی و حرکت بدون بصیرت است. خدا، ناهوشیاری مؤمن را در امور زندگی نمیپسندد. مؤمن باید در همهی امور زندگی، چشم باز و دل بیدار داشته باشد. این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همهی امور زندگی، برای انسان مؤمن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد، کاری که میکند، برخلاف خواست خدا و طریقه و ممشای دین نباشد. وقتی این مراقبت در انسان به وجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او، برطبق خط مشییی است که خدای متعال معین کرده، اسم این حالت هوشیاری و توجه و تنبه در انسان تقواست، که در فارسی به پرهیزگاری ترجمه شده، و مقصود از پرهیزگاری این است که حالت پرهیز و برحذر بودن، همیشه در انسان زنده باشد. فایدهی روزه این است.(۷)
* فواید دنیوی تقوا برای جوامع بشری
اگر ملتی یا فردی دارای تقوا بود، تمام خیرات دنیا و آخرت برای او جلب خواهد شد. فایدهی تقوا، فقط برای کسب رضای پروردگار و نیل به بهشت الهی در قیامت نیست؛ فایده تقوا را انسان باتقوا در دنیا هم میبیند. جامعهیی که باتقواست، جامعهیی که راه خدا را با دقت انتخاب میکند و با دقت نیز در آن راه حرکت میکند، از نعم الهی در دنیا هم برخوردار میشود، عزت دنیوی هم به دست میآورد و خدا علم و معرفت در امور دنیا هم به او میدهد. جامعهیی که در راه تقوا حرکت میکند، فضای زندگی آن جامعه، فضای سالم و محبتآمیز و همراه با تعاون و همکاری بین آحاد جامعه است.
تقوا، کلید خوشبختی دنیوی و اخروی است. بشریت گمراه که از انواع سختیها و رنجهای شخصی و اجتماعی مینالد، چوب بیتقوایی و غفلت و بیتوجهی و غرق شدن در منجلابی که شهواتش برای او فراهم کرده است، میخورد. جوامعی که عقب افتادهاند، حالشان معلوم است. جوامع پیشرفتهی عالم هم، اگرچه از بعضی جهات خوشبختیهایی دارند - که همان هم ناشی از هوشیاری و بیداری در بعضی از امور زندگی است - اما دچار خلأها و کمبودهای مرگباری هستند که نویسندگان و گویندگان و هنرمندان آنها، امروز با صد زبان آن را بیان میکنند.
تقوا، وصیت اول و آخر پیامبران است. در سورههای مختلف قرآن میخوانید، اولین سخنی که انبیای الهی به مردم گفتهاند، توصیه به تقوا بوده است. اگر تقوا باشد، هدایت الهی هم هست؛ و اگر تقوا نباشد، هدایت الهی هم به صورت کامل نصیب فرد و جامعه نمیشود. این روزه، مقدمهی تقواست.
خداوند در یک آیهی دیگر از سوره حدید میفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نورا تمشون به»(۸). تقوا موجب میشود که خدای متعال نوری را در قلب و زندگی و راه شما قرار بدهد، تا بتوانید در پرتو آن نور حرکت کنید و راه زندگی را پیدا نمایید. بشر نمیتواند با سردرگمی حرکت کند. بدون شناختن مقصد و هدف، حرکت انسانی میسور نیست. این نوری که میتواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان بدهد، ناشی از تقوا و پرهیزگاری است. توصیه همهی انبیا و اولیا به تقواست.(۹)
بدون کمک خدا، هیچ عزت و هیچ سعادتی نصیب هیچ فرد و ملتی نخواهد شد. و کمک الهی هم یک زمینهها و یک موجباتی دارد؛ کما اینکه در دعا عرض میکنیم:
«اللّهم انّی اسئلک موجبات رحمتک»(۱۰). از جملهی مهمترین این موجبات رحمت الهی، همین است که مسئولان کشور و مدیران بخشهای مختلف، پیش خدای متعال و مردم احساس تعهد کنند. این احساس هر چه بیشتر بشود و به دنبال خود تلاش و تحرک بهتر و قویتری به وجود آورد، یقیناً رحمت الهی بیشتر شامل حال ما خواهد شد. باید حرکت کنیم و این حرکت را با نیت الهی و با نیت قربت همراه کنیم و بدانیم که در آن صورت، دستگیری خدا و تفضلات الهی حتمی است. حالا ماه رمضان، فرصت مناسبی است؛ چون «لعلّکم تتّقون»؛ اصلاً خدای متعال روزه را با این هدف مقرر فرموده است؛ لااقل یکی از اهداف واجب شدن روزه در این ماه - که شاخصهی مهم این ماه است - همین تحصیل تقواست.(۱۱)
پینوشت:
۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲) بقره: ۱۸۳
۳) مریم: ۳۱
۴) خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۶۹/۰۱/۱۰
۵) همان
۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۲/۱۱/۲۹
۷) خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۶۹/۰۱/۱۰
۸) حدید: ۲۸
۹) خطبههای نماز جمعهی تهران ۱۳۶۹/۰۱/۱۰
۱۰) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص ۱۶ (تعقیب نماز ظهر منقول از متهجد).
۱۱) بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۸۵/۰۷/۱۸
فرم در حال بارگذاری ...