« خوب ترين، نزديك ترين، بهترين و سودمندترين راه | ولایت مداری؛ شرط پذیرش اعمال » |
ولایت علی علیه السلام؛ مهمترین امتحان بزرگ الهی
نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1394
حضرت علی علیه السلام در خطبه قاصعه هشدار می دهند و می فرمایند:
«خدای متعال وقتی می خواهد امتحان بکند (که کسی به حوزه ی کبریایی او پا دراز می کند یا نمی کند؟) نمی آید بگوید سجده کنید. همه خدا را سجده می کنند. چه کسی می گوید من خدا را سجده نمی کنم؟
امتحان ما به تسلیم بودن به ولایت الهیه است.»
خدای متعال انسانی را که به حسب ظاهر مثل خود ماست «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»[1] با یک تفاوت که او «يُوحى إِلَيَّ» متصل به علم مطلق الهی است و از آنجا سیراب می شود. البته این به غیر از مومنین بر همه پنهان است. او را می فرستد و می گوید خضوع کنید، تسلیم محض او باشید و الّا مومن نیستید. «فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ»[2] به پروردگارت قسم این ها پا به عرصه ایمان نمی گذراند مگر اینکه در همه ی اختلافاتشان تو را حکم قرار بدهند و در باطنشان احساس دلتنگی از قضاوت تو نکنند. هر قضاوتی کردی با کمال رضایت بپذیرند و تسلیم محض تو باشند. این به معنای ایمان واقعی است.
خدای متعال به این صورت امتحان می کند. پیامبری که به حسب ظاهر یتیم است و دستش از مال دنیا کوتاهست ولی پا بر زمین و دست بر عرش دارد. با وجود این، چه کسی این را می بیند، تا کسی ایمان نیاورد نمی تواند آن را درک کند. وقتی ایمان آورد و قدم به قدم جلو رفت حجاب ها کنار می رود و آن وقت می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی که؟
پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:
«كنت نبيّا و آدم بين الماء و الطين »[4]
«هنوز آدم از آب و گل در نیامده بود که من مقام نبوت داشتم.»
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي»[5]
«اول چیزی که خدا خلق کرد روح من بود.»
ولی این را که می فهمد؟
چه کسی می فهمد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی چه؟
«وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ»[6] خداوند از روحش در او می دمد، که برخی از بزرگان گفتند: این روح همان خلافت الهی است که بیشتر از یکی نیست.
«أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ»[7] خلافت الهی همان مقام خلافت است. خدا همه چیز را به پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیه السلام داده و به حسب ظاهر بشری مثل ما هستند. ما هم فکر می کنیم، مثل ما هستند و همه ی مشکلات از اینجا ناشی می شود. لذا می گوییم ما چه نیازی به ائمه علیه السلام داریم، آن ها هم یکی مثل ما هستند.
خدای متعال این طوری امتحان می کند که ببیند کسی کبریای الهی را قبول دارد یا نه؟ قبول کبریای الهی؛ یعنی توحید و انکار آن؛ یعنی کفر محض.
لذا استکبار ابلیس در مقابل خداوند متعال کفر است. «أَبى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ»[8] و دیگر عبادتش بدردش نمی خورد. عبادت تنها در جایی ثمر می دهد که در مسیر عبودیت و بندگی خدا باشد و الا عبادت اگر در مسیر بندگی نباشد خود عبادت هم حجاب می شود. عبادت در مسیر عبودیت موضوعیت دارد نه عبادت صرف ولو در مسیر بندگی باشد. خدای متعال جامعه را این گونه امتحان می کند.
مردم خوب می فهمیدند که امیرالمومنین علیه السلام کیست؛ چون امیرالمومنین علیه السلام حجت را تمام کرد و ایشان حجتشان رساست. «السَّلامُ عَلَى حُجَّةِ اللَّهِ الْبَالِغَةِ»[9] مگر ندیدند که چگونه امیرالمومنین علیه السلام درِ خیبر را به تنهایی از جایش کند؟ شجاعت های امیرالمومنین علیه السلام در راه دین را نشنیده بودند؟ ولی با وجود اینها، در این ماجرا ایستاده و سکوت کرده و دستانشان را بسته بودند؟
در مهمترین امتحان خدا پا را به عرصه کبریایی خدا دراز کردند.
خداوند فرمودند:
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[10]
من این را ولیّ شما قرار دادم،
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ7أَخِي وَ وَصِيِّي»[11]
ولی مردم گفتند: نه، ما زیر بار این نمی رویم؛ یعنی خدایا! ما زیر بار نمی رویم؛ (العیاذ بالله) تو چه کاره هستی که برای ما ولیّ معین بکنی. خودمان برای خودمان رئیس تعیین می کنیم. آن بزنگاهی که شیطان در کمین نشسته همین جاست.
وقتی شیطان به آدم ابوالبشر سجده نکرد، خدای متعال فرمود:
«حال اگر به امیرالمومنین علیه السلام سجده بکنی، جای تو در بهشت است و الا بفرما بیرون.»
شیطان گفت: شش هزار سال عبادت کردم؛ این حرف شیطان، «نفس پرستی» است. بهشت جای امیرالمومنین علیه السلام و دوستان ایشان است. وقتی خدای متعال بیرونش کرد شیطان گفت: من هم می روم سر راه می نشینم و مسلمین را به بی راهه ها می کشم.
«لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»[12]
مرحوم فیض(ره) در تفسیر «صافی» نقل کرده اند که امام صادق علیه السلام فرمودند: اینجا «اهدنالصراط المستقیم، یعنی امیرالمومنین علیه السلام، یعنی سر راه امیرالمومنین علیه السلام می نشینم، نمی گذارم درِخانه امیرالمومنین علیه السلام بروند. و همین کار را کرد و موفق هم شد. همان جایی که باید بنشیند، نشست.
پژوهه تبلیغ - حجة الاسلام و المسلمین میرباقری
پی نوشت:
[1] . الكهف/ 110
[2] . النساء/ 65
[3] . گنج حكمت يا احاديث منظوم/باقرى بيدهندى/ زمان نبوت پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله ….. ص : 277
[4] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ج 1/ باب 2 حقيقة العقل و كيفيته و بدو خلقه ….. ص : 96
[5] . الحجر/ 29
[6] . عيون أخبار الرضا عليه السلام/شيخ صدوق/ ج 2/ زيارة أخرى جامعة للرضا علي بن موسى ع و لجميع الأئمة ع ….. ص : 272
[7] . البقرة/ 34
[8] . مفاتيح الجنان/ شیخ عباس قمی/ زيارت چهارم ….. ص : 352
[9] . المائدة/ 55
[10] . الإحتجاج على أهل اللجاج/ احمد بن على طبرسى/ ج 1/ احتجاج النبي ص يوم الغدير على الخلق كلهم و في غيره من الأيام بولاية علي بن أبي طالب ع و من بعده من ولده من الأئمة المعصومين صلوات الله عليهم أجمعين ….. ص : 55
[11] . الأعراف/ 16
[12] . مفاتيح الجنان/ شیخ عباس قمی/ دوم زيارتى است كه به سندهاى معتبره …. ص:366
فرم در حال بارگذاری ...