« مرز بین بردگی و آزادگی! | لزوم وفا به عهد و پيمان » |
پارچه ای تعارفی که آیت الله کوهستانی را زاهد کرد؟!
نوشته شده توسطرحیمی 20ام تیر, 1395مقابله کردن با نفس از راههای رسیدن به مراتب والای زهد و بندگی است و اینکه مومن با از دست دادن چیزی ناراحت نشود یا با بدست آوردن دنیا خوشحال نگردد، ملاک و معیار خوبی برای سنجش عیار تقوا و بندگی اوست.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا ءَاتَى كُمْ شوری/23
تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به آنچه به شما داده است شادمانی نکنید.
یکی از تجار متدین میگفت:
یک روز من از آیتالله کوهستانی پرسیدم شما چگونه به این مقام زهد و تقوا رسیدید؟
فرمود: بهوسیله جهاد با نفس.
سپس افزودند: نجف در صحن حضرت امیر (علیه السلام) حجرهای داشتم مشغول تحصیل علم بودم و با کمال قناعت و سادگی زندگی میکردم یک روز از جانب مادرم یک طاقه پارچه قبایی از جنس برک (پارچهای نرم و ضخیم از پشم شتر یا کرک بز که از آن لباس زمستانی میدوزند) به دست من رسید از دیدن آن پارچه خوب و مرغوب بسیار احساس خوشحالی کردم، ولی ناگهان به فکرم رسید این قبای نو و قیمتی فردا از من عبای نو و قیمتی میخواهد، روز دیگر باید نعلین مناسب آنها تهیه و این لباسهای جدید و عالی خانه نو سپس اثاثیه نو میخواهند، بالاخره فکرم به اینجا رسید هر چه زودتر این «طاقه برک» تا مرا گرفتار هوا و هوس نکرده او را از خود دور کنم به همین سبب صبح زود آن طاقه پارچه را بردم به یک طلبه مستحقی دادم تا اینکه خیالم راحت شد.(با اقتباس و ویراست از کتاب مقامات مردان خدا)
سلطان به جهان پرده سرایی زد و رفت
درویش به دهر، پشت پایی زد و رفت(رضای فارسی)
منبع: حوزه
فرم در حال بارگذاری ...