« رمزگشایی پیامبر عظیم‌­الشّأن از اجابت یا ردّ دعامقدرات شب قدر با دعا قابل تغییر است »

چه کسانی به شب قدر وارد نمی‌شوند

نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1394

شرح دعای ابوحمزه ثمالی توسط آیت‌الله قرهی:

پیغمبراکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین(علیه السلام)، فرمود:

ای علی!

آن کسی که حلال بخورد،

دینش صفا پیدا می­‌کند،

قلبش رقیق می­‌شود و رقّت قلب می‌گیرد.

این روایت را می­‌توان به عنوان رمزگشایی پیامبر از اجابت یا ردّ دعا مطرح کرد.

«أَدْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ أُنَاجِیکَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُهُ»

*خدا دوست دارد که حتّی لسان مذنب هم او را بخواند

اعتراف به گناه و اعتراف به این که انسان به لسان مذنب، ذوالجلال و الاکرام را می­خواند، لطف و کرامت کریم را بر انسان بیشتر می­کند. وقتی انسان می­آید در محضر ذوالجلال و الاکرام دعا می­کند، ذوالجلال و الاکرام را خطاب می­کند و عرض حال می­کند گاهی تصوّر می­کند که به زبان معمول است، امّا اگر اقرار کند که خدایا! می‌­دانم من لایق نیستم و با این لسان مذنب، با این زبانی که گناه او را لال کرده، دیگر نه می­‌تواند تو را صدا بزند، نه حال دعا دارد، نه وضع دعا دارد، نه روح دعا دارد، محضر مبارکت آمدم که تو را بخوانم، آن وقت این‌جا که لطف پروردگار عالم به بشر بیشتر هست.

>

گرچه اگر خاطر شریفتان باشد عرض کردیم که خود این ادعیّه از لسان معصوم علیه السلامو در حقیقت مِن لسان الله است. گفتیم قران نازله است و دعا قرآن صاعد است ولی این دعاهای باعظمت و قرآن صاعد هم، باز از ناحیه خداست والّا بشر بالجد بلد نبود که چگونه دعا کند و گاهی نعوذٌبالله و نستجیربالله در دعا احساس طلبکار بودن هم می­‌کرد.

لذا این دعا به من و شما یاد می­­‌دهد که با پررودگار عالم چگونه صحبت کنیم. عرضه بداریم: خدا! دارم به لسانی تو را صدا می­‌زنم که این لسان لال به گناه شده است. دیگر قدرت دعا خواندن ندارم و حال دعا ندارم. عرض کردم گاهی انسان از دعا متنفّر هم شود که خدا برای کسی نیاورد. هر چه گناه مضاعف شود، حال گناه این است. همان‌طور که حال با اولیاء بودن آن‌طور است، حال گناه هم این است که انسان مذنب را از دعا و خوبی‌ها دور می‌کند. اوّل کم می‌­شود و بعد دیگر خیلی خوشش نمی­‌آید، تا جایی که دیگر حتّی دوست ندارد بشنود.

منتها پروردگار عالم می­‌خواهد که اتّفاقاً بندگانش با همین زبان مذنب هم او بخوانند و ذوالجلال و الاکرام را یادشان نرود و فراموش نکنند.

*علل اخرس شدن زبان در دعا

لذا یک نکته بسیار مهم در باب دعا این است که اگر این زبان، زبان اخرس می­‌شود باید دید دلیل و برهانش چیست و کدام گناهان عامل آن شده است؟ یکی این که با خود این زبان دروغ بگوید، تهمت بزند، غیبت کند، نعوذبالله نستجیربالله با این زبان فّحاشی کند و حرف‌های رکیک بزند، زخم زبان بزند، امّا یک علّت دیگر هم فضای دهان است که خود او عامل می­شود برای اکل. و لذا چون بناست دعا از نای و حلقوم بیرون بیاید و از این فضای دهان خروج پیدا بکند، گاهی وقتی انسان این فضای دهان را به لقمه حرام مبتلا کرد، این نای و حلقوم و این فضای دهان دیگر حال دعا ندارد و لال است.

گاهی شاید خدا خدا هم بگوید ولی واقعاً نمی­‌گوید. این خیلی درد است! انسان پروردگار عالم را صدا بزند و خدا خدا بگوید امّا به حقیقیت یک خدا هم نگوید. یک اسم جلاله الله را هم به حقیقت به زبان نیاورد. این خیلی سخت است و همه این‌ها دلالتش همین لقمه است. لذا این دعا بالا نمی­‌رود. زبان اخرس است و کسی هم صدایش را نمی­‌شود.

*تحویل سال اولیاء خدا

لذا شروع سال اولیاء خدا شب قدر است. این را عرض کردم و الان هم می‌گویم برای مقدّمات فردا شب آماده بشوید. اولیاء خدا بیان می‌فرمایند که شب قدر این دعای «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ» را که در مفاتیح هم هست، بخوانیم. چرا «حَوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ» چون شب قدر که همه چیز را برای ما می‌خواهند مقدّر کنند، حال ما را بهترین حال و احسن حال بشود. حال ما، بشود حال الهی، حال خدایی. حال ما بشود، حال ولایت.

اتّفاقاً بی‌جهت نیست که شب قدر اوّل، شب ضربت خوردن امیرالؤمنین است. شب قدر دوم، شب شهادت امیرالؤمنین است و و سومی، شب سوم امیرالمؤمنین است؛ یعنی قدر با ولایت الله پیوند خورده، با ولایت الله او، رزق او، اجل او. برای همین شب اندازه‌گیری نامیده می‌شود «وَ لِذَلِکَ سُمِّیَتْ لَیْلَةَ الْقَدْرِ».

لذا عزیزان! مراقب باشید. سعی کنید فردا از هم حلالیت بطلبید. دیدید مکّه یا زیارت می‌روند حلالیّت می‌طلبند، شما هم حلالیّت بطلبید تا وارد بشوید.

*چه کسانی به شب قدر وارد نمی‌شوند؟

چند گروه را هم فرمودند وارد نمی‌شوند و این را من سال‌های قبل بیان کردم منتها باز گذرا رد عرض کنم. یکی نعوذبالله و نستجیربالله شارب الخمر است – که اگر می‌شناسید بگویید تا دیر نشده توبه کنند - که در روایت ام‌ّالخبائث، مادر همه خبائث و پلیدی‌ها و زشتی‌ها نامیده شده. نعوذبالله و نستجیربالله اگر کسی مبتلا به شرب خمر شده باشد، راهش نمی‌دهند.

مورد دیگر آن کسی است که عاقّ والدین است. عاقّ والدین را هم راه نمی‌دهند. عاق والدین چه کسانی هستند؟ آن‌ها که پدر و مادر از ایشان راضی نیستند.

حتّی گاهی کسی که در دنیا هم معروف بود که فلانی خیلی به پدر و مادرش می‌رسد امّا وقتی پدر و مادرش از دنیا رفتند، اگر فکر کند که دیگر از دنیا رفتند و سر قبرشان نرود، عاق می‌شود. خیلی عجیب است! قبلاً پدر و مادر از او راضی بوده امّا عاق می‌شود. امّا برعکس هم داریم؛ یعنی کسی که پدر و مادرش در زمان حیات از او راضی نبودند و فوت کردند امّا حالا که او سر قبورشان می‌رود، از او راضی می‌شوند. دیگر عاق والدین نیست.

لذا اولیاء خدا به ما می‌گویند که اصلاً پدر و مادر نباید نزد ما مرده باشند. یک مثال بزنم. اگر کسی فرض پدر و مادرش در شهرستان باشند. سؤال این است: آیا حدّاقل ماهی یک بار نمی‌رود به ایشان سر بزند؟ اگر نرود که این دیگر خیلی بی‌ادبی و کمال بی‌معرفتی است. اگر هم در تهران باشند، که اقل باید هفته‌ای یک بار سر بزند، البته باید هرشب باشد ولی اقل را عرض کردم.

لذا بعضی از اولیاء خدا برای این که نمی‌توانستند شب‌های قدر در ماه مبارک رمضان بروند و هم به پدر و مادر حی‌شان سر بزنند و هم به پدر و مادری که از دنیا رفتند، یکی دو روز قبل از ماه مبارک رمضان سر قبور پدر و مادرشان می‌رفتند یا اگر زنده بودند، دو سه روزی محضرشان بودند و اجازه می‌گرفتند و وارد ماه مبارک رمضان می‌شدند.

پس شب قدرت، اگر پدر و مادر راضی نباشند، شب قدر نیست. چیزی نمی‌فهمی. حتّی انسان می‌آید و در جمعیّت هم می‌نشیند امّا حال ندارد، دعا نمی‌خواند. این‌ها را باید رعایت کنیم.

مسأله دیگر هم بحث رزق است. با رزق حرام نمی‌شود وارد شد. اینکه بعضی مقیّد هستند سال خمسی‌شان را شب قدر قرار می‌دهند، همین است. اموالشان را طاهر می‌کنند، مراقب و مواظب هستند، چون می‌خواهند ورود پیدا کنند.

لذا اگر خدای ناکرده لقمه، لقمه حرامی باشد، معلوم است حال مناجات و حال شب قدر نیست. همان که اوّل بحث روایتش را خواندم که چقدر زیبا بود و گفتیم که لقمه حرام عامل می‌شود رقّت قلب از بین برود و اگر لقمه حلال بخورد، رقّت قلب هم می‌آید، وضعش هم درست می‌شود، همه چیز درست می‌شود. امّا جایی که بی حال هستیم، بگردیم ببینیم چه لقمه‌ای خوردیم، اثر منفی داشته. این همه نکات مهمّی است.

فارس نیوز


فرم در حال بارگذاری ...