« سرمشق نیکوتوصیه های رهبر انقلاب برای استفاده از ماه های رجب، شعبان و رمضان »

کدام علم آبرو می برد / وقتی نور علم ظلمانی می شود.

نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395

نیم نگاهی به سیره اخلاقی بزرگان حوزه

حضرت علي علیه السلام مي فرمود:

«حتي يك لحظه مسامحه و سهل انگاري در مورد نفوس خود نكنيد كه اين سهل انگاريها در مورد نفس، شما را به راههاي تاريكي مي كشاند».

دراین مقال به بررسی اجمالی تهذيب نفس درکلام بزرگان حوزه می پردازد.

   تزكيه و تهذيب نفوس از اهداف اولية بعثت انبياء‌ به شمار مي رود. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ »[2]

«او خداوندي است كه در ميان مردمي امّي پيامبري از خودشان فرستاد تا آيات خدا را بر آنها خوانده و آنها را تزكيه نمايد و كتاب و حكمت به آنها بياموزد»

و وقتي به اهميت بيشتر آن پي مي بريم كه مي بينيم خداوند در قرآن كريم بعد از يازده بار قسم ، تنها راه رستگاري را تزكيه نفس ذكر مي كند. «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحيها … قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّيها»[3] «هر كه نفس خويش را تزكيه كرد رستگار شد.» و آنچه به اين مجاهده ويژگي فوق العاده مي دهد دائمي بودن آن است و اينكه انسان هميشه بايد مترصد دامهاي شيطان و نفس اماره باشد حضرت علي علیه السلام مي فرمود: «حتي يك لحظه مسامحه و سهل انگاري در مورد نفوس خود نكنيد كه اين سهل انگاريها در مورد نفس، شما را به راههاي تاريكي مي كشاند»[4] از همين روست كه در مناجات امام سجاد علیه السلام مشاهده مي كنيم كه چطور از شرّ نفس خويش به خداوند شكايت مي كند: «الهي اليك اشكو نفساً بالسوء أمّارة والي الخطيئةِ مبادَرَةَّ…» «خداي من به توشكايت نفسي را مي كنم كه امركنندة به بديهاست وبه خطا سبقت مي گيرد و به معصيت و گناهان حريص است و در معرض سخط تو قرار مي گيرد و مرا به وادي هلاكت مي كشاند و مرا در نزد تو خوارترين هلاك شدگان قرار مي دهد، تعلل او زياد و آرزوي او بلند است…»[5]

 * حالات علمای ربانی

 در حالات علماء ربّاني و بزرگان دين نيز وقتي نظر مي افكنيم ،‌دائماً مترصّد نفس خويش بوده و اهميّت فوق العاده اي براي تهذيب نفس و خود سازي قائل بوده اند، به طوري كه پيوسته به مراقبت و محاسبة از نفس خويش مي پرداخته اند و در اثر همين مجاهدتها ،‌پروردگار عالم نيز طبق وعدهاي كه در قرآن كريم داده، «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[6] افقهاي جديدي از معرفت و هدايت را به روي آنها گشوده است.[7]

 *تهذيب نفس در كلام بزرگان :

 وقتی نور علم ظلمانی می شود

 حضرت امام خميني(ره):

«تا فرصت از دست نرفته بيدار شويد،‌در مرحلة اوّل در مقام تهذيب و تزكية نفس و اصلاح خود بر آئيد.»[8] «اگر شما درس بخوانيد ممكن است عالم شويد ولي بايد بدانيد كه ميان مهذّب و عالم خيلي فاصله است. هر چه اين مفاهيم در قلب سياه و غير مهذّب انباشته گردد حجاب زيادتر مي شود، در نفسي كه مهذّب نشده علم حجاب ظلماني است ، علم نور است ولي در دل سياه دامنة ظلمت و سياهي را گستردهتر مي سازد.»[9]

 «… حوزه‎‎هاي علميه بيدار باشند، تقوا را ،تقوا را، تقوا را، ‌نصب العين خود قرار بدهيد ـ ‌فضلا و ‌طلاب علوم دينيه ،‌ تقوي، ‌تقوي، تنزيه نفس و مجاهدة با نفس مي تواند بر يك امّت حكومت كند.»[10]

 * نفس را نجس نکنید!

آية الله نجفي قوچاني (ره): «… و با لجمله، طلبه بايد اوّلاً در تغيیر باطن خود جديّت نمايد و چنانچه در اوّل طفوليّت است و باطن او هنوز چركين و نجس نشده، مواظب باشد كه نجس نشود… .»[11]

 * نفس را مجازات کنید

 آية الله سيد احمد كربلائي(ره): در دستور العملي به يكي از شاگردان خويش مي نويسد:«مواظبت كامل بر اداء‌ واجبات و ترك محرمات داشته باش و اولاً: در ابتداي صبح در اين انديشه كن. ثانياً: كمال مراقبت را در طول روز داشته باش. ثالثاً: هنگام ارادة خوابيدن محاسبة نفس كن. رابعاً: در صورتي كه نفس مخالفتي نموده آنرا جبران نما و نفس را با انجام ضّد ميل آن مجازات و سياست نما»[12].

  * علم آبرو بر!

آية الله العظمي بهاءالديني (ره): «با تهذيب نفس علم به بار مي نشيند و ثمر مي دهد. قدرت، مفيد مي شود و خدمت، ارزش مي يابد. ارج و بهاي افراد به خود سازي، تهذيب نفس و توجه به خداست. هرچه تهذيب افزايش يابد، مشكلات و نابساماني ها آسان و قابل تحمّل مي شوند و در پي آن تائيد الهي مسائل را حل ميكند و اگر خداي نكرده اين وظيفة اصلي فراموش شد، تمامي زحمات هدر مي رود.»[13]

 «علم بدون تهذيب نفس، زهر است و كشندة جان و آبرو و شخصيت افراد.»[14]

 «معارف دين و دعاها تنها با تزكيه درك مي شود»[15]

 * امام خمینی(ره) مرد علم و عمل

  حضرت آية الله مظاهري در مورد حضرت امام  گفتند: «‌درس ايشان فقط تعليم و تعلّم نبود بلكه مقيّد بودند در ضمن تعليم،‌ تهذيب هم باشد و به عبارت ديگر درس ايشان كار رسول گرامي اسلام(ص) بود كه:«وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» آنچه براي ما اعجاب انگيز و از الطاف بزرگ ايشان بود تهذيب عملي بود كه ايشان داشتند.»[16]

 «بيش از 12 سال كه شركت در دروس عالية ايشان داشته ام، در اين مدت يك عمل مكروه از ايشان نديدم. بلكه اگر شهبة مراء و جدالي، شهبه غيبت و دروغي… پيش مي آمد حالت نگراني به خوبي از ايشان نمايان مي شد. يادم نمي رود روزي امام در درس تشريف آوردند و به قدري ناراحت بودند كه نفس ايشان به شماره افتاده بود. درس نگفتند و به جاي درس نصيحت تندي نمودند و رفتند. و تب مالتي كه داشتند عود كرد و سه روز درس نيامدند. چرا؟ چون شنيده بودند يكي از شاگردان ايشان درباره يكي از مراجع غيبتي كرده بود.»[17]

 «ايشان بعد از فوت آية الله العظمي بروجردي (ره) ‌براي فرار از مطرح شدن نام ايشان به عنوان مرجع تقليد خصوصاً در بين مردمي كه از شهرستانها مي آمدند از منزل خارج نشدند و تنها پانزده روز بعد از وفات ايشان با اصرار شاگردان، بعد از اينكه فاتحه از طرف خيلي از بزرگان گرفته شد، آن هم در جمع طلاب مشهد، فاتحه برگزار كردند و به مسئول اعلان جلسه تذكّر اكيد دادند كه از اعلام نام ايشان خـودداري نمايد»[18]

 * چهار شرط ملا صدرا برای شاگردان

 ملاصدرا و شرط پذيرش شاگرد :از تمام قسمتهاي ايران براي استفاده از درس ملاصدرا به شيراز ميرفتند و استاد شاگرد را نميپذيرفت مگر اينكه شاگردچهار شرط را بپذيرد و بدان عمل نمايد. اوّل اين كه در صدد تحصيل مال نباشد مگر به اندازة تحصيل معاش دوّم اينكه در صدد تحصيل مقام نباشد سوّم اينكه معصيت نكند چهارم اينكه تقليد ننمايد.»[19]

 * وقتی امام علی علیه السلام درخواست علامه طباطبایی را اجابت کرد

 

علامة طباطبائي (ره): «انتخاب مسير تهذيب به سفارش آية الله قاضي(ره)»: آية الله ابراهيم اميني از استادشان علامة طباطبائي، نقل كردهاند:

 هنگامي كه از تبريز به قصد ادامة تحصيل علوم اسلامي به سوي نجف اشرف حركت كردم در بين راه همواره به فكر بودم كه چه درسي بخوانم، پيش چه استادي تلمّذ نمايم و چه روشي را انتخاب كنم كه مرضّي خدا باشد. وقتي به نجف رسيدم لدَيَ الوُرود رو كردم به قبّه و بارگاه اميرالمؤمنين علیه السلام و عرض كردم: «ياعلي! من براي ادامة تحصيل به محضر شما شرفياب شدهام ولي نمي دانم چه روشي را پيش گيرم و چه برنامهاي را انتخاب كنم از شما مي خواهم كه در آنچه صلاح است مرا راهنمائي كنيد.» منزلي اجاره كرده ودر آن ساكن شدم. در همان روزهاي اوّل، قبل از اينكه در جلسة درسي شركت كنم، ناگاه درب خانه را زدند، درب را باز كردم. ديدم يكي از علماي بزرگ است سلام كرد و داخل منزل شد. بعداز گفتگوئي كوتاه فرمودند: «كسي كه به قصد تحصيل به نجف مي آيد خوبست علاوه بر تحصيل، به فكر تهذيب و تكميل نفس خويش نيز باشد و از نفس خود غافل نماند.» اين را فرمود و حركت كرد. سخنان كوتاه و با نفوذ آن عالم ربّاني چنان در دل من اثر كرد كه برنامة آيندهام را شناختم و تا مدتي كه در نجف بودم محضر ايشان را رها نكردم و در درس اخلاقش شركت مي كردم.

 * فقط گناه نکنید!

 روش و دستورالعمل آية الله العظمي بهجت براي تهذيب نفس:

آية الله بهجت در جواب اين سؤال كه آيا براي تهذيب نفس مي توانيم به دستوراتي كه از بزرگان رسيده، مثل مرحوم بيد آبادي (ره) عمل نمائيم؛ فرمودند: مرحوم بيد آبادي و بزرگان ديگر براي اسلام زحمات زيادي كشيدند ولي هر كدام از يك راه افراد را به سوي خدا مي بردند ولي من راهم اين است كه دستورات العمل فقط در يك چيز جمع شده، در يك كلمة خيلي كوچك _خيلي كوچك و آن «ترك گناه» است ولي فكر نكن ترك گناه چيز ساده اي است. گاهي خيلي مشكل است و تمام دستورات خودش بعداً مي آيد، ترك گناه مانند چشمهاي است كه همه چيز را خود به همراه دارد.»

 


*مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات -مهدي رحيمي

 منابع :

 [1] . نجم آية 9

  [2] . جمعه /2، مشابه همين آيه در موارد ديگري در قرآن ذكر شده است: بقره / 151 ـ بقره / 129 ـ ال عمران / 164

 [3] . سورة شمس آيات 1ـ9

 [4] . نهج البلاغه ـ با ترجمه و شرح : فيض الاسلام ـ خطبة 85 ـ ص260- انتشارات فيض الاسلام / 1366

 [5] . مفاتيح الجنان ـ شيخ عباس قمي ـ‌ مناجات خمس عشر، مناجات شاكين ـ ص198 ـ ‌انتشارات علامه چاپ چهارم/ تابستان 1380

 [6] . عنكبوت /69

 [7] . در نگارش مقدمه، از كتاب: اخلاق اسلامي (شرح خطبة متقين نهج البلاغه ) و شرح اربعين حديث امام (ره) استفاده شده: 1)_ اخلاق اسلامي در نهج البلاغه ، دروس نهج البلاغة آية الله مكارم شيرازي ـ‌تأليف: ‌اكبر خادم الذاكرين ص281 تا 287 ـ‌ ناشر: ‌مدرسة الامام علي بن ابيطالب/ سوّم/ 1379 _ 2 ) ـ شرح اربعين حديث ـ ص3 ـ امام خميني (ره) ـ مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام /اوّل/ 1371

 [8] . جهاد اكبرـ ص61 ـ امام خميني (ره) مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام ـ چهارم/ 1374 .

 [9] . همان / ص18

 [10] . صحيفه نور ـ ج ـ ص- 10 /12/ 57 سازمان مدارك فرهنگي اسلامي /1369

 [11] . سياحت شرق ـ ص 214 ـ سيدحسن قوچاني معروف به آقا نجفي قوچاني چاپ اوّل/ مشهد، انتشارات طوس/، 1351 هـ . ش.

 [12] . تذكرة المتقين ـ ص 176 ـ شيخ محمد بهاري همداني (ره) -‌ انتشارات نهاوندي ـ چاپ دوّم / 1376

 [13] . حاج آقارضا بهاءالدين (ره) (آيت بصيرت) ـص 73 ـ سيد حسن شفيعي ـ چاپ اوّل / 1375 ـ چاپ قدس

 [14] . همان/ص74

 [15] . سيري در آفاق ـ ص239 ـ حسين حيدري كاشاني ـ‌انتشارات تهذيب/ اوّل/1381

 [16] .سرگذشتهاي ويژه از زندگي حضرت امام خميني(ره) ج5ـ ص166 ـ گردآوري رضا شعر باف،‌ انتشارات پيام آزادي ـ چاپ هشتم / 1374 .

 [17] همان/ص164

 [18]. همان/86 ـ اين قضيه به نقل از حجة السلام مصطفي زماني (ره) ذكر شده

 [19] . سيماي فرزانگان ـ ص36 ـ رضا مختاري ـ ناشر: دفتر تبليغات حوزة علمية قم ـچاپ هشتم/ 1374

 [20] . حاج آقا رضا بهاءالدين (آيت بصيرت) - ص72


فرم در حال بارگذاری ...