اقتصاد را از نفت خلاص کنیم

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1396

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«باید اقتصاد را از نفت خلاص کنیم و این هدف مهم با توجه به امکانات، ظرفیت‌ها و نیروی انسانی کشور تحقق‌پذیر است، همان‌گونه که برخی کشورهای بدون نفت، این کار را کرده‌اند.»۱۳۹۶/۶/۴


فرم در حال بارگذاری ...

مداحی منم کمترین بنده ی تو تو شاهی با نوای محمودکریمی

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1396


فرم در حال بارگذاری ...

نقشه موکب ها، درمانگاه ها، مراکز راهنمای زائر و مراکز اتصال به اینترنت

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396

http://vareth.ir/files/fa/news/1396/8/1/381151_145.jpg

 همچنین فایل pdf، این نقشه از طریق لینک زیر قابل دریافت است:

نقشه موکب ها، درمانگاه ها، مراکز راهنمای زائر و مراکز اتصال به اینترنت

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 
5 stars

چه اطلاعات خوبی
ممنون

1396/08/13 @ 10:33


فرم در حال بارگذاری ...

ترك دنيا با تربت كربلا

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396
حضرت آقا تربت امام حسين علیه السلام را خواستند و مقداري از آن را به دهان مبارك گذاشتند و فرمودند:
« هذا آخر زادي من الدنيا »
يعني تربت حسين علیه السلام آخرين خوراك من از دنياست و من با ذائقه تربت حسين علیه السلام از دنيا خواهم رفت.
ترك دنيا با تربت كربلا آيت‌الله العظمي حجت در هفته آخر عمر خود احساس كرد كه روزهاي آخر عمرش را مي‌گذراند. به قرآن مراجعه كرد و اين آيه آمد:
«لَه دَعوهًْ الحَق» به همين جهت يقين به ارتحال و ملاقات حضرت حق كرد.
اول كاري كه ايشان درآستانه ورودبه ابديت كردند اين بود كه دستوردادند مُهرشان شكسته شود.
 
داماد ايشان آيه الله شيخ مرتضي حائري فرزند موسس حوزه به وراث گفتند:
اگر به من اطمينان داريد مُهر را به من بسپاريد، اگر از دنيا نرفت برمي گردانم، اگر مشيّت بر فوت بود مي‌شكنم و وراث قبول كردند. كاردوم آقا اين بودكه دستور دادندهرچه از وجوهات موجود است همه راجهت تقسيم بين طلاب به نجف ارسال كنندتا اينكه لحظه‌هاي آخررسيد.
 
حضرت آقا تربت امام حسين علیه السلام را خواستند و مقداري از آن را به دهان مبارك گذاشتند و فرمودند:
« هذا آخر زادي من الدنيا» يعني تربت حسين علیه السلام آخرين خوراك من از دنياست و من با ذائقه تربت حسين علیه السلام از دنيا خواهم رفت.
 
داماد ايشان آيت الله حائري مي‌گويد من از خانمم پرسيدم آيا بعد از تربت ،چيزي ميل فرمودند؟
گفت مجبور بوديم قطره‌اي به دهان ايشان بچكانيم، از يك گوشه دهان ريختيم ولي از گوشه ديگر خارج شدو آرزوي ايشان عملي گرديد.
 
مستحب است كام بچه نيز با تربت امام‌حسين علیه السلام گرفته شود تا اولين طعمي كه بچه مي‌چشد طعم خاك حسين علیه السلام و تربت شهيد باشد و چه نيكوست كه طعم اول و آخر يك انسان ،طعم تربت كربلا باشد.جمعي از علماء حساس بوده‌اند كه هنگام ترك دنيا به نحوي با امام حسين علیه السلام مرتبط باشند. مرحوم آقاي حجت آن گونه مرتبط شده‌اند و حضرت آيت‌الله ميلاني وقتي يقين به فراق و تبدّل نشأهًْ كردند دستور دادند روضه‌خوان بيايد و روضه بخواند، روضه‌خوان روضه را شروع كرد و آقاي ميلاني در حالي دنياي خود را عوض كردند كه‌اشك بر سيدالشهداء از چشمان ايشان جاري بود.
 
كانال رسمي آيت‌الله سيد حسن عاملي


فرم در حال بارگذاری ...

روضه حضرت رقیه سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396


فرم در حال بارگذاری ...

بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 
بيچاره عاشقي كه نرفته ست كربلا!
 


فرم در حال بارگذاری ...

عالم انقلابی و یار امام

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396
مروری بر زندگی آیت‌الله سید مصطفی خمینی؛حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :
«مرحوم حاج سید مصطفی خمینی از لحاظ استعداد و جرئت علمی، تهذیب نفس، شجاعت و منش مبارزاتی انسانی ممتاز بود.»
در ایام سالگرد رحلت مرحوم حاج سید مصطفی خمینی، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در این اطلاع نگاشت، زندگی نامه و ابعاد شخصیتی این عالمِ مبارز را بر اساس بیانات رهبر انقلاب مرور می‌کند.


فرم در حال بارگذاری ...

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت آیت‌اللّه سیّد مصطفی خمینی

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آبان, 1396

 

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱)

و الحمدلله ربّ  العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 خیلی تشکّر میکنم از برادران عزیزی که به این فکر افتادند که یاد این عزیز را زنده کنند و گرامی بدارند و خصوصیّات شخصیّت این مرد باارزش و بزرگوار را توصیف کنند؛ [این،] هم احترام به امام است، هم احترام به خود آن شخصیّت .

مرحوم آقای حاج آقا مصطفیٰ (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) دو جا حقیقتاً درخشید. یکی در اوّل نهضت -در پانزدهم خرداد- یکی هم در آغاز حرکت عمومی مردم؛ در آنجا با بلند شدن و رفتن به داخل صحن مطهّر حضرت معصومه که [آن] حرکت عظیم را ایشان در واقع با این کار هدایت کرد؛ در اینجا [سال ۵۶] هم با درگذشت خود و با حادثه‌ی فقدان خود، عواطف و احساسات این اقیانوس را به حرکت در آورد. در آن قضیّه [اوّل]، البتّه من آن‌وقت قم نبودم، در آن روزها زندان بودم؛ لکن آنجا حاج آقا مصطفیٰ (رضوان‌الله‌علیه) نشان داد که از لحاظ جنس و فلزّ شخصیّتی، نسخه‌ی دوّم خود امام است؛ این را ایشان واقعاً نشان داد. در آن حادثه‌ی عجیب و در آن حمله‌ی مأموران و حوادث تهران و قم، ایشان بلند شد رفت در صحن قم و نشست آنجا. بعضی از مبارزین و شَجعان(۲) جوانهای قم مثل مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم وکیلی و مانند اینها هم آمدند دُوروبَر ایشان -آن‌طور که خبرش بعدها برای ما رسید- و مردم را هدایت کردند؛ آن روزی که شبش، امام (رضوان‌الله‌علیه) را دستگیر کرده بودند؛ بعد از عاشورا. خب، خیلی کار بزرگی بود، خیلی کار مهمّی بود. بعد هم ایشان را گرفتند و بردند و مدّتی در قزل‌قلعه، زندان بود. خب در این حادثه‌ی  اخیر هم واقعاً فقدان مرموز آقای حاج آقا مصطفیٰ، دوستان او را بهت‌‌‌زده کرد؛ یعنی علاقه‌مندان -[امثال] ماها در مشهد- وقتی شنیدیم، واقعاً مثل آدمهایی که صاعقه‌زده هستند، یک چنین حالی دست داد؛ هم برای فقدان خود او که واقعاً  شخصیّت عزیز و مغتنمی بود، هم برای اینکه برای امام چه پیش خواهد  آمد که این جوان را و این مرد را از دست داد. لکن تصوّر نمیشد که این حادثه که برای دوستان این‌قدر سنگین است، بتواند یک چنین تلاطمی و موجی به وجود بیاورد؛ و به وجود آورد. همین‌که فرمودند امام که از الطاف خفیّه‌ی الهی بود،(۳) واقعاً همین بود؛ و چه عظمتی میخواهد که یک پدر در مقابل یک چنین فقدانی، با این نگاه و از این منظر مسئله را ببیند، نه از منظر یک مصیبت، نه از منظر یک مسئله‌ی شخصی.

...



 مرحوم حاج آقا مصطفیٰ انسان برجسته‌ای بود. البتّه من این سالهای آخری که ایشان رفتند اوّل به ترکیه و بعد نجف، خب ایشان را دیگر ندیده بودیم؛ از دور از بعضی از احوال ایشان مطّلع بودیم؛ لکن وقتی ایشان قم بود و ما هم قم بودیم، کاملاً از نزدیک من ایشان را می‌شناختم. اوّلاً ایشان از لحاظ ذهن و استعداد علمی، جزو افراد کم‌نظیر بود؛ یعنی ایشان واقعاً [دارای] یک استعداد برتر و یک ذهن وقّاد(۴) که آقای رشاد تعبیر کردند و کاملاً درست است، بود. ایشان درس هم خوب خوانده بود؛ با اینکه حالا ایشان اهل گعده و مانند اینها هم بود -حالا ما که نمیدیدیم، [ولی] میگفتند ایشان در صحن، گاهی‌اوقات تا دو ساعت از شب آنجا گعده [داشت]- لکن بعد که میرفت منزل و مشغول مطالعه میشد، از همه‌ی آن‌کسانی‌که اَقرانش(۵) بودند، ایشان جلوتر بود؛ از همه‌شان، هم فاضل‌تر بود، هم فهیم‌تر بود. بنابراین از لحاظ علمی و از لحاظ ذهنی، یک‌چنین آدم برجسته‌ای بود.

 از لحاظ جرئت علمی هم همین‌جور بود؛ یعنی آدم با جرئتی بود. من یادم نمیرود اشکالات ایشان را سرِ درس امام؛ ایشان سرِ درس اصول امام اشکال میکرد؛ عقب هم می‌نشست و فریاد میکشید؛ تماشایی بود برخورد این پدر با پسر! اشکال میکرد به امام؛ وقتی هم میخواست اشکال کند، یک‌خُرده بلندتر می‌نشست -یک‌جوری می‌نشست که خیلی چهره [معلوم باشد]، بلند بود، شاخص بود- داد میکشید. امام سرِ درس داد میکشیدند، خیلی از اوقات فریاد میزدند؛ بخصوص کسانی که در اشکال، پیگیری میکردند، امام همین‌طور گاهی سرشان داد میکشیدند؛ امام هم همین‌طور متقابلاً با این پسر [بلند حرف میزد] و بحث میشد. خیلی واقعاً مناظر زیبایی است اینها؛ انسان در حوزه‌های علمیّه وقتی نگاه کند، این سنّت‌های حوزه‌ای وقتی دست انسانهای لایق و برجسته می‌افتد، این‌جوری از آب درمی‌آید. حالا خود امام در اصول یک آدم مبنابرانداز و مبنا‌ساز بود؛ یعنی دُوروبَر حرفهای دیگران نمیگشت؛ خود امام، مبنا درست میکرد؛ از جمله‌ی فقها و اصولیّینی که صاحب مبانیِ جمعی و جامع هستند، یکی امام بزرگوار است؛ مثل بعضی از بزرگان دیگر، مثل مرحوم آخوند،(۶) مثل مرحوم نائینی و امثال اینها؛ یعنی یک‌چنین شخصیّتی بود؛ [یعنی] این‌جور نبود که حالا یک ملّایی است و درس اصول دارد میگوید که هرکسی بتواند اشکال کند؛ امّا این جوان اشکال میکرد. آن وقتی که من عرض میکنم، شاید حاج آقا مصطفیٰ در سالهای ۳۸، ۳۹، ۴۰، مثلاً ۳۰ ‌سال، ۳۱ یا ۳۲‌ سال بیشتر هم نداشت، ولی خب این‌جوری بود. جرئت علمی‌اش زیاد بود؛ در کتابهایی هم که ایشان نوشته است -کتابهایی که آقای سجّادی(۷) زحمت کشیده‌اند و خیلی از کارهای ایشان را جمع کرده‌اند- این معلوم است؛ کاملاً پیدا است.

 امام یک مبنای مهمّ اصولی دارند [به نام] «خطابات قانونی»؛ ایشان خطابات شرعی را از قبیل خطابات قانونی میدانند؛ مبنای خیلی مهمّی است که در چندین مسئله‌ی اساسیِ اصولی، این مبنا اثرمیگذارد؛ امام هم روی این مبنا فکر کردند و کار کردند و با مقدّمات فراوانی آن را در اصول، بیان کردند. چندجا هم بیان کردند؛ از جمله در آن جای اصلی، با مقدّمات فراوان -شاید شش هفت‌ مقدّمه- ایشان بیان میکنند؛ حاج‌آقا مصطفیٰ میپردازد به این مبنا. اوّل که خب تعریف میکند، جا هم دارد؛ واقعاً این مبنا، مبنای تعریف‌داری است؛ تعریف مفصّلی از این مبنا میکند که این چه‌جور است، یک‌چیز فوق‌ا‌لعاده‌ای است -راست هم میگوید واقعاً؛ یک فکر فوق‌العاده‌ای است که امام [کردند]- بعد شروع میکند مناقشه کردن؛ دانه دانه این مقدّماتی را که امام ذکر کردند، ذکر میکند و بعد میگوید، نه این مقدّمه هیچ لزومی نداشت، اصلاً ربطی ندارد و مانند اینها، رد میکند؛ [همین‌طور] مقدّمه‌‌ی بعدی، مقدّمه‌ی بعدی! البتّه بعد خود ایشان مبنا را تحکیم میکند، نه اینکه رد بکند -یعنی واقعاً هم قابل رد نیست این مبنایی که امام دارند؛ این مبنای اصولی، واقعاً قابل رد هم نیست اگرچه مخالف هم زیاد دارد- غرض، مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ این‌جوری است؛ از لحاظ علمی، هم بااستعداد است، هم کارکرده است، هم با‌جرئت علمی است. من یک نوشته‌ای دیدم از ایشان -حالا یادم نیست کجا بود و چند سال پیش از این- که ایشان [وقتی به] درسهای علما و مدرّسین معروف نجف میرفته، اشکالاتی بر هرکدام از اینها در یک مسئله‌ی قابل توجّهی ذکر میکند؛ همه‌ی اینها را آقایان زحمت کشیده‌اند، جمع کرده‌اند؛ انسان این‌جوری‌ای بود. این از لحاظ علمی و فکر و مانند اینها.

 از لحاظ عملی، آقای حاج‌آقا مصطفیٰ یک انسان انصافاً ممتازی بود؛ این مهم است. پسر کسی مثل امام خمینی [بود] -خب ایشان در قم معروف بودند؛ چه قبل از مرجعیّت، چه زمان مرجعیّت- [امّا] یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در حاج‌آقا مصطفیٰ نبود. امام در ایّام فاطمیّه چند روز یک روضه‌ای داشتند؛ حتّی در منزل امام و روضه‌ی امام [هم] انسان، حاج‌آقا مصطفیٰ را نمیدید که بیاید خودش را بچسباند به امام؛ بااینکه عاشق امام بود -که بعد خواهم گفت؛ واقعاً از آن پسرهایی بود که عاشق پدرش بود یعنی واقعاً عشق می‌ورزید به امام- امّا دُوروبَر امام به‌صورت آقازادگی و مانند اینها، مطلقاً ایشان حرکتی نمیکرد. بعد که در سال ۴۱ مبارزات شروع شد، عصرها و سرشب، منزل امام رفت‌وآمد فراوانی میشد و ما همیشه و هر روز میدیدیم حاج‌آقا مصطفیٰ دَم در نشسته؛ این آدمی که کمتر آنجاها دیده میشد، از وقتی مبارزه شروع شد از سال ۴۱ در قضیّه‌ی انجمنها، مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ هر روز آنجا حضور پیدا میکرد و می‌نشست؛ یعنی مَنِش، مَنِش مبارزاتی بود.

 از لحاظ سادگی وضع زندگی، به‌معنای واقعی کلمه مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ، زاهد بود؛ از لحاظ لباس، از لحاظ رفتار، از لحاظ خوراک، از لحاظ رسیدگی به خانواده؛ واقعاً آدمِ مُعرِض(۸) از دنیا و زاهدی بود؛ این اواخری که ما دیده بودیم؛ آن دوره‌ی نجف را من خیلی اطّلاع زیادی ندارم. تا دوره‌ی قبل از مبارزات، ایشان گرایش سلوکی خوبی هم پیدا کرده بود؛ یک توجّهاتی داشت، اهل ذکر و حضور و این حرفها بود. این هم این جنبه‌ی دیگر ایشان.

 و جنبه‌ی دیگر حاج‌آقا مصطفیٰ، شجاعت او بود؛ یعنی واقعاً اینکه امام فرمودند که امید آینده‌ی اسلام بود، این به‌خاطر جامعیّت این آدم بود؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ تهذیب نفْس و مراقبت از نفْس، و هم از لحاظ شجاعت -یک مرجعی که بخواهد مرجع امور مردم قرار بگیرد، باید شجاعت داشته باشد؛ باید بتواند مسائل جامعه را بفهمد؛ و آنجایی که لازم است اقدام کند، اقدام کند- انصافاً آقای حاج‌آقا مصطفیٰ (رضوان اﷲ تعالی علیه) این‌جور بود؛ به‌هرحال، شخصیّت برجسته‌ای بود.

 شما بسیار کار خوبی کردید که روی کارهای ایشان و افکار ایشان کار کردید. البتّه خیلی از کارهایی که ایشان کرده نصفه‌کاره مانده؛ همین تفسیر و مانند آن، همه تکّه‌تکّه و نصفه‌کاره است. شاید مفصّل‌ترینش، آن اصول(۹) ایشان باشد؛ وَالّا بحثهای فقهی و تفسیری و حتّی علوم غریبه [هم دارند] -در آن تفسیرشان،(۱۰) ایشان حتّی علوم غریبه و مانند اینها هم دارد- در همه‌ی اینها ایشان یک مطلبی دارند. کارکردن روی جامعیّت علمی ایشان، به نظر من خیلی خوب است. من آن فهرستی را که تهیّه کردید برای کارهایی که مقالات متوجّه به آنها است، نگاه کردم، مرور کردم؛ فهرست مفصّلی است. و اگر بتوانید برای همه‌ی اینها یک یا چند مقاله‌ی مستند و خوب در اختیار  داشته باشید، واقعاً خوب است؛ یعنی جا دارد و ارزش این را دارد. و البتّه خدای متعال این مرد را وسیله‌ای قرار داد برای نشان دادن بخشی از شخصیّت امام (رضوان‌الله‌علیه)؛ امام، هم در تربیت این جوان که توانست این فرزند را پرورش بدهد به این شکل، و هم در تحمّل و صبری که در مصیبت او کرد، حقیقتاً از خود یک هویّتی نشان داد که قبل از آن شناخته‌شده نبود و دانسته نبود از امام و عظمت امام را نشان داد. امیدواریم ان‌شاءالله خداوند، درجات ایشان را عالی کند.

ایشان -مرحوم حاج‌آقا مصطفی- بشدّت علاقه‌مند به امام بود؛ بشدّت! این را در قم خود من دیده بودم؛ نجف هم اتّفاق افتاده بود که آمدند برای من نقل کردند؛ آن‌چنان روی حفظ حیثیّت امام حسّاس بود که اگر چنانچه کسی اندک تعرّضی یا خدشه‌ای به شخصیّت امام وارد میکرد، حاج‌آقا مصطفیٰ در مقابله و مواجهه‌ی با او بی‌تاب میشد و عکس‌العمل‌های تند و شدید نشان میداد که عرض کردم یک نمونه‌اش را من قم خودم مواجه شدم و از نزدیک مطّلع شدم، یک نمونه هم نقل کردند برای ما که در نجف اتّفاق افتاده بود.

 به‌هرحال خداوند ان‌شاءالله درجات ایشان را عالی کند، درجات امام بزرگوار را خداوند عالی کند و به ما توفیق بدهد تا ان‌شاءالله بیشتر بتوانیم بشناسیم این شخصیّت‌های باعظمت را و به شما هم توفیق بدهد که بتوانید این کار را ان‌شاءالله با بهترین وجهی دنبال کنید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

 

۱) کنگره‌ی بزرگداشت منزلت و خدمات علمی و انقلابی آیت‌الله شهید سیّد مصطفی خمینی به همّت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، روزهای اوّل و دوّم آبان ماه سال جاری در تهران و قم برگزار میشود. در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر رشاد (رئیس پژوهشگاه  فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی) گزارشی ارائه کرد.
۲) شجاعان، دلیران
۳) صحیفه‌ی امام، ج۳ ، ص ۲۳۴
۴) فهیم، دریابنده  
۵) همپایگان، همتایان
۶) ملّا محمّدکاظم خراسانی (معروف به آخوند خراسانی)
۷) حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّد سجّادی (مدیر موسّسه‌ی تحقیقاتی شهید مصطفیٰ خمینی)
۸) پشت‌کننده، روی برگرداننده از چیزی
۹) تحریرات فی الاصول
۱۰) تفسیر القرآن الکریم


فرم در حال بارگذاری ...

آموزش فشرده و مکالمه محور زبان عربی عراقی

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1396

 

این جزوه دریچه ی ورود شما خواهد بود به زبان عربی عراقی. یاد گرفتن زبان عراقی فقط سه راه حل دارد. آن هم صحبت کردن، صحبت کردن، صحبت کردن است.

متنی که در پیش رو می آید در واقع فشرده ای مکالمه محور و موقعیت محور از زبان عربی عراقی است. قطعا نمی توان انتظار داشت با خواندن این جزوه به زبان عراقی مسلط می شوید. امّا این جزوه دریچه ی ورود شما خواهد بود به زبان عربی عراقی. یاد گرفتن زبان عراقی فقط سه راه حل دارد. آن هم صحبت کردن، صحبت کردن، صحبت کردن است. اینکه آدم فعّالی باشید و در طول مسیر با استفاده از این جزوه و مهارت های زبانی دبیرستان به صحبت کردن بپردازید نقش به سزایی در یادگیری شما خواهد داشت.

در جدول ها موقعیت های مکانی و صحبت ها به همراه نحوه تلفظ صحیح شان و در خانه های روبرویی جواب مخاطب نیز آمده است. این جزوه صرفاً کارکرد آشنایی و استفاده کردن آموزشی عبارات در موقعیت های مشابه است. در پایان تعدادی از افعال پرکاربرد ضمیمه شده است تا با استفاده از آن بتوانید به جمله سازی های پرکاربرد به پردازید.

دانلود نسخه pdf


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود مداحی های سید رضا نریمانی درباره اربعین ...

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1396

 

راهی ام با دعای شما… هرکی_رفت_برا_منم_دعا_کنه/ الهی_هیشکی_از_رفیقاش_جانمونه

اربعین راهی ام با دعای شما

 

یاحسین علیه السلام دوباره نوکرا جمع می شیم

دریافت فایل صوتی

 

یه ماهه سینه میزنم به عشق اربعین آقا … یه کربلا بهم بدی برام بسه همین آقا (21 آبان 94)

دریافت فایل صوتی (حجم 8.86 مگابایت)

 

قدم قدم ، با یه علم / ایشالا اربعین بیام سمت حرم …

دریافت فایل صوتی (حجم 15.1 مگابایت)

راه می افتیم ان شا الله / پای پیاده از اون راه …

 

دریافت فایل صوتی (حجم 4.42 مگابایت)


فرم در حال بارگذاری ...