در وصف حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

خدیجه دختر خویلد

از نیکوترین و عفیف ترین زنان عرب قبل از اسلام

و در دوره اسلامی نخستین زنی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

شوهرش، ایمان آورد

و آن چه از مال دنیا در اختیار داشت

در راه پیشرفت اسلام - کریمانه بذل کرد.

 

خدیجه آن قدر ارزش الهی داشت که برای او مانند مریم مائده های آسمانی نازل می شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:

خداوند از میان زنان چهار زن را برتری داده است.

آسیه. مریم.خدیجه.فاطمه

 از عایشه، زوجه پیامبر صلی الله علیه و آله ، نقل شده است که گفت: ” احترام هیچ یک از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید.

رسول الله صلی الله علیه و آله پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدی او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است “.عایشه سپس نقل می کند: روزی به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتم: خدیجه پیر زنی بیش نبوده و خداوند بهتر از او را به تو عطا کرده است. پیغمبر صلی الله علیه و آله سخت برآشفت به طوری که رگ پیشانی اش برآمد. سپس فرمود:

به خدا سوگند بهتر از خدیجه کسی برای من نبود.

روزی که همه مردم کافر و بت پرست بودند، او به من ایمان آورد.

روزی که همه مرا به جادوگری و دروغگویی نسبت می دادند، او مرا تصدیق کرد،

روزی که همه از من روی می گردانیدند، خدیجه تمام اموال خود را در اختیار من گذاشت و آنها را در راه من بی دریغ خرج کرد خداوند از او دختری به من بخشید که مظهر پاکی و عفت و تقوا بود.

عایشه می گوید: با خود گفتم دیگر از خدیجه به بدی نام نخواهم برد.

عایشه می گوید:

‹‹من در مورد زنان پیامبر از هیچ کدام به اندازه خدیجه حساس نبودم زیرا پیامبر مرتب از او تعریف می کرد و من هرگز او را ندیده بودم..

...

در شجره ی طوبی آمده است:خدیجه علیها سلام زیباترین زنها از نظر جمال، کاملترین از نظر عقل، تمام ترین از نظر رأی وتصمیم گیری،وزیادترین از نظر عفت،دین،حیا، مرووت ومال بود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:‹‹ اسلام با شمشیر علی(ع)و مال خدیجه سلام الله علیها بر پا و استوار شد واستقامت یافت.›› اگر خدیجه نبود کدام زن شایستگی آن را داشت که مادر حضرت فاطمه علیها سلام باشد و اگر فاطمه نبود چه کسی شایستگی فرزندی خدیجه را داشت و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله نبود خدیجه وفاطمه چگونه می توانستند به مقام سروری زنان عالم نایل آیند.

درباره خدیجه، همسر گرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، اطلاعات زیادی گزارش نشده است و کاش فقط با کمبود اطلاعات روبه رو بودیم. زیرا همان گزارشاتی هم که واصل شده دارای تناقصات فراوان و شگفت آور است و متأسفانه آن قسمتی که بر سر زبانها جریان دارد، زندگی واقعی آن بانوی بزرگوار را به نمایش نمی گذارد و این مقاله، در پی آن است، تا علاوه بر آنچه که بر افواه جاری است سیمای دیگری از خدیجه کبری عرضه کند. در سرزمین حجاز، مردی پا به عرصه زندگی گذاشت نام احمد (یا محمد صلی الله علیه و آله ) را برایش در نظر گرفتند و او همان کسی است که در چند دهه بعد، بشریت را با آئینی آسمانی آشنا کرد. و بارزترین نقطه عطف را در طومار دینداری رقم زد.

براستی چه ویژگی هایی در آن شخص، موجب گزینش الهی وی شد؟ نگارنده مقاله در صدد پرداختن به این موضوع نیست. ولی برای پرداختن به سیمای خدیجه طاهره، ناگزیر از ذکر بعضی خصوصیات محمد صلی الله علیه و آله است. آن حضرت مظهر و نماد پاکی و پاکیزگی بود. کسی بود که در جامعه منحط آن دیار، به عنوان یک فرد پسندیده و ستوده، شهرت یافت و راستگو و راست کردار بود و در شهر نا آشنا با آب، به پاکیزگی، بسیار اهمیت می داد.

استحمام و مسواک زدن جزو برنامه مستمرش محسوب می شد. درد مردم و جامعه آزارش می داد و برای رفع آلام مردم اقدام عملی نیز می کرد و به همین دلیل در گروه معدود جوانمردان و آزادگان جای گرفت و همه از خود می پرسیدند چنان شخصی برای ازدواج چه برنامه ای خواهد داشت؟ و معیارهای انسانی که صلاحیت ابلاغ وحی الهی را دارا خواهد شد، برای پیوند زناشوئی چیست؟ گزیده گزیش شده الهی کیست و باید چه صفائی داشته باشد؟ آیا همانطور که خدا از میان آدمیان، وی را به دلایل انسانی و صفاتی نیکو برگزید، او نیز از میان بانوان آن دیار، کسی را گزینش خواهد کرد که چنین باشد؟ مگر غیر از این احتمال دیگری متصور است؟

پس سیمای همسر محمد را باید از این منظر در کتب تاریخ جستجو کرد. آری، خدیجه همان کسی است که در جامعه مکه به طاهره یعنی بانوی پاک مشهور شد. گر چه جامعه جاهلی آن زمان به تدریج با پاکی و پاگیزگی به مفهوم عام آشنا می شد، ولی قدر مسلم با پاکی بیگانه هم نبود و پاکان را می ستود و به همین دلیل خدیجه را، طاهره لقب داد و احمد را محمد. طاهره، لقبی که نماد تمام نمای خوبی در آن زمان و آن دیار بود.

بنابر این، حلقه اتصال محمد و خدیجه (طاهره ) را براحتی می توان از این رهگذر بدست آورد و از بسیاری از گزارشات نامعقول دوری جست. گزارشاتی که در پی آنند تا خدیجه را دارای ثروت فراوان و بی حساب معرفی کنند و همان را، نقطه آغاز این آشنائی و ازدواج دانسته و نوشته اند.

خدیجه قبل ازدواج با حضرت محمد صلی الله علیه و آله دو بار دیگر ازدواج کرده و دارای چند فرزند نیز بوده و زمان ازدواج با محمد صلی الله علیه و آله ، 40 سال و یا کمی بیشتر سن داشته است و نیز می گویند خدیجه بود که پیشنهاد ازدواج با محمد را مطرح کرد. اینکه معروف است خدیجه طاهره قبل از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله 2 بار ازدواج کرده، صرفاً یک گزارش تاریخی است که متضاد آن نیز گزارش شده و در چند کتاب تاریخی آمده: «ان النبی صلی الله علیه و آله تزوج بها و کانت عذرا (پیامبر گرامی با خدیجه ازدواج کرد در حالیکه خدیجه دوشیزه و باکره بود) ولی مظلومیت مضاعف خدیجه در طول تاریخ به دست بعضی سیره نویسان کم دقت و راویان اولیه مغرض رقم خورده است.

آنان دلیل ازدواج های قبلی وی را وجود فرزندانی از آن ازدواج ها می دانند در حالیکه کودکان، مورد اشاره مورخان فرزندان خواهر خدیجه یا فرزندان شوهر خواهر خدیجه از زن دیگر بودند که علی الظاهر بعد از مرگ والدین آنها (یا هر دلیل دیگری ) و فقدان سرپرست آن بانوی نمونه، فداکاری کرد، آنها را به نزد خود آورد و به همراه پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با تمام محبت از آنها نگهداری می کرد و به همین دلیل است که خدیجه، علاوه بر صفت طاهره، دارای لقبی دیگر یعنی «ام الایتام، مادر یتیمان نیز هست. و این لقب در رابطه با مادری کردن وی در حق آن کودکان است.

البته این عنوان را مردم آن دوران به وی دادند و بدیهی است که شخصیت طاهره خدیجه راضی به کاربرد کلمه ایتام و یتیمان نبوده باشند زیرا او فقط مادری کرده بدون هیچگونه طعن و نیش. حال آنکه در لقب مذکور، نوعی بی مهری مشاهده می شود. بهر جهت، این لقب را هر کس به خدیجه داده باشد نشان از روحیه بلند و انسانی خدیجه دارد. حس نوعدوستی، فداکاری و آزادگی همان ویژگیهایی که شوی او نیز در مرتبه بالاتر، دارای آن بود. متأسفانه در گزارش بعضی راویان مغرض، نه تنها با انتساب این فرزندان به خدیجه، ویژگی فداکاری و انسانیت او نادیده گرفته شده، بلکه همان فرزندان را یکی از دلایل ازدواج های قبلی وی قلمداد کرده اند.

هر چند که گزارشگران دیگری به این واقعیت مهم پی برده و آن را تصحیح کرده اند. از دلایل محکم در رد ازدواج های قبلی خدیجه، گزارشی هست که در بسیاری از کتب تاریخ آمده و کسی نیست که آنرا نشنیده باشد. این مضمون که می گویند، خدیجه به دلیل شخصیت ممتازش، دارای خواستگارهای فراوان بود و بزرگان و اشراف قریش، خواهان ازدواج با وی بودند ولی او به تمام اشراف مدعی جواب رد داد و چون جواب مثبت به محمد داد، مورد اعتراض زنان قریش واقع شد که چرا به احدی از امیران جواب مثبت ندادی اما با یتیم ابوطالب (محمد) ازدواج کردی؟

گزارش مذکور علاوه بر اینکه به روشنی ازدواجهای قبلی وی را مردود اعلام می کند، حاکی از آن است که خدیجه همانطور که از القابش (طاهره و ام الایتام ) بر می آید، برای ازدواج ملاک هایی جز ملاکهای موجود در جامعه را مد نظر داشته و ثروت و دارایی امیران و بزرگان قریش او را نفریفته بلکه پاکی او بدنبال پاکی بزرگتری بوده است (جذب پاکی بزرگتر شدن پاکان ).

در مورد سن خدیجه هم برخلاف آنچه بر افواه جاری و ساری است و عدد چهل قید شده، گفتنی است که به احتمال قریب به یقین این عدد ناشی از تخمین بعضی سیره نویسان به دلیل فرض قبلی آنان در مورد دوبار ازدواج کردن خدیجه و فرزند داشتن وی بوده و اگر ازدواج های قبلی او را منتفی بدانیم، موضوع سنش نیز خود به خود حل خواهد شد. بنا به نقل جعفر مرتضی عاملی درکتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم، سن خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله متفاوت ذکر شده و مورخان مختلف آن را 25 سال، 28 سال، 30 سال، 35 سال، 40 سال، 44 سال، 45 سال و 46 سال اعلام کرده اند. در بحارالانوار (ج 16 ص 12) از قول ابن عباس سن وی هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله ، 22 سال ذکر شده است.

جعفر مرتضی عاملی، عدد 28 سال را قول ترجیحی اکثریت دانسته و باتوجه به رد ازدواج های قبلی وی، قطعی است که سن او هنگام وصلت با پیامبر گرامی (ص )، باید خیلی کمتر از آنچه شهرت دارد، بوده باشد. و اگرچه نمی توان به طور قطع سن خدیجه طاهره را به دست آورد ولی به نظر می رسد سن اعلام شده در بحارالانوار از قول ابن عباس به صحت نزدیک تر است که در اینصورت با قول ترجیحی اکثریت (بنا به ادعای جعفر مرتضی عاملی ) خیلی تفاوت ندارد.

در هر صورت بعضی از سن های ادعائی یاد شده (بویژه از 35 تا 46 سال ) نه باتحلیل صحیح وقایع تاریخی سازگار است و نه باعلوم پزشکی و تجارب انسان ها. زیرا کسانی که سن حضرت خدیجه را هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله حدود 40 سال اظهار کرده اند همان کسانی هستند که ولادت حضرت زهرا (س ) را، 5 سال بعد از بعثت، یعنی 20 سال بعد از ازدواج رسول اکرم صلی الله علیه و آله با خدیجه می دانند.

بدین ترتیب سن خدیجه هنگام تولد حضرت فاطمه (س ) باید حدود 60 سال باشد که طبیعی است در این حدود سن (بین 55 سال تا 66 سال ) بارداری از نظر علمی و پزشکی و تجربه و واقعیت مردود است. و اگر عوام الناس بگویند سن بارداری برای سادات، 10 سال بیش از حد معمول است، باید گفت: اگر چنین باشد، همین مطلب بزرگترین سند و معجزه برای حقانیت آئین اسلام در نزد جهانیان می توانست باشد که البته نه چنین مطلبی واقعیت دارد و نه نگارنده به دنبال چنین موهوماتی است.

گذشته از آنکه اصولا خدیجه جزو سادات مرسوم به شمار نمی آیند، از سویی ممکن است عده ای استدلال کنند در قرآن مواردی از بارداری در سنین کهنسالی مطرح شده (همسر حضرت ابراهیم (ع ) و حضرت زکریا) و این امر در مورد حضرت خدیجه نیز می تواند از این نوع (معجزه الهی ) باشد. جواب این است که آیا اجازه داریم هرگاه از تحلیل و تحقیق کم می آوریم، متمسک به استثنائاتی شویم که در قرآن و خود قرآن نیز غیرعادی و غیرطبیعی بودن آن را ذکر کرده است.

ثانیا وقتی قرآن، دو مورد مزبور را در مورد پیامبران پیشین ذکر کرده چطور ممکن است معجزه ای را که مربوط به آورنده قرآن است مسکوت گذاشته باشد.

از این نکته نیز اگر بگذریم نوبت به موضوع خواستگاری خدیجه از پیامبر می رسد بدون تردید خواستگاری یک زن بیوه چهل و چند ساله که دارای چند فرزند بوده و سابقه دوبار شوهر کردن را داشته از یک جوان نمونه قریش با حدود 25 سال سن، گستاخانه و خودخواهانه است و این امر با اخلاق قریش سازگاری نداشته است و اگر بپذیریم وی یک دوشیزه (عذراء) فداکار و پاکی بوده که سنی حدود سن پیامبر صلی الله علیه و آله را داشته، لذا موضوع خواستگاری از این زاویه با صفات وی منتفی است و به خصوص که مراسم خواستگاری رسمی کسان پیامبر صلی الله علیه و آله (به ویژه حضرت ابوطالب ) از خدیجه و کسان وی، در کتب معتبر تاریخی ذکر شده است. هرچند که ممکن است بدلیل وجود صفات برجسته محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله ، پیام های اولیه از سوی خدیجه ارسال شده باشد، ولی طبیعی تر، همان خواستگاری معمول محمد صلی الله علیه و آله و کسان وی از خدیجه و بزرگ وی به دلیل وجود صفات نیکو در این زن آزاده ای بود که به پاکی و مهر و محبت شهرت داشته است.

ظاهرا اصلی ترین امتیازی که برای حضرت خدیجه در امر پیشقدم شدن در ازدواج مطرح می کنند همانا مال و ثروت زیاد وی است. که اگر چنین شخصیت ملکوتی و منحصر به فرد پیامبر به ازدواج با فردی که تنها امتیازش ثروت اوست راضی نمی شد. مگر در اصل ثروت فراوان و بسیار خدیجه، تردید کنیم هرچند نظر قطعی نمی توان داد. خدیجه در جامعه ای پا به عرضه وجود نهاد که بسیاری از ارزش ها و اخلاقیات در آن کم رنگ شده بود و او در همان جامعه ملقب به صفت طاهره (پاک ) شد. او نهاد دقیق مهرورزی و محبت به کودکان بی سرپرست بود. و به دلیل همان صفات برجسته انسانی و بسیاری صفات نیکوی دیگر که متأسفانه خبری از آن ها نداریم، با اشرف انسان های دوران آفرینش، سرچشمه نیکی و پاکی، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ، پیوند برقرار کرد و به همراه آن حضرت به ادامه سرپرستی از فرزندانی پرداخت که بعدها منتسب به پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه شدند و حتی همسران آن دختران نیز، به لقب دامادهای پیامبر صلی الله علیه و آله مفتخر شده اند.

شاید بدلیل وجود همین فرزندان بوده که آن خانواده نورانی از داشتن فرزندان حقیقی به تعداد متعارف زمان حیاتشان منصرف شده اند. اگر چه گفته می شود خدیجه طاهره اولین کسی بود که به حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد و آغاز ایمان وی به رسول الله صلی الله علیه و آله به لحظه آغازین وحی و بعثت وی برمی گردد او از سالها قبل به پاکی محمد صلی الله علیه و آله و خداباوری وی ایمان آورده بود و بدیهی است اگر بعد از سفارت رسمی الهی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ، اولین گرونده رسمی باشد.

در روایات اسلامی که از طریق شیعه و اهل تسنن نقل شده، و نیز در کلام بزرگان و اندیشمندان، در شأن و مقام ارجمند ام المومنین حضرت خدیجه کبری (س ) سخن فراوان با تعبیرات گوناگون به میان آمده است.

به گفته صاحب مستدرک سفینة البحار، «فضائل حضرت خدیجه (س ) که در ابواب مختلف روایات آمده، بیش از آن است که (قابل ) شمارش باشد».(1) حاصل توجه به این روایات پی بردن به راز عظمت او، و شناخت شایستگی های او است. از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل است که: «خیر نسائها خدیجة و خیر نسائها مریم ابنة عمران » «بهترین زنان دنیا خدیجه (س ) و مریم دختر عمران هستند»(2)«خیرنساء العالمین مریم بنت عمران، و آسیه بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله »

بهترین زنان جهانیان عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه (س ) دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله (3) ابن عباس می گوید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله چهار خط کشید. آنگاه پرسید: آیا می دانید این خط ها چیست؟ گفتیم: خدا و رسولش داناتر است. فرمود: «خیر نساء الجنة مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد، و آسیة بنت مزاحم امراة فرعون: بهترین زنان بهشت، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون است »(4)

پیامبر صلی الله علیه و آله به عایشه که در حال برتری جویی به فاطمه (ع ) بود فرمود: «او ما فاعلمت ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران و علیا و الحسن و الحسین و حمزه و جعفرا و فاطمة و خدیجة علی العالمین.

آیا نمی دانی که خداوند، آدم، نوح، آل ابراهیم، آل عمران، علی (ع )، حسن (ع )، حسین (ع )، حمزه، جعفر، فاطمه (ع ) و خدیجه (ع ) را بر جهانیان برگزید».(5)

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای رسول خدا! این خدیجه (ع ) است، هرگاه نزد تو آمد، براو از سوی پروردگارش و از طرف من، سلام برسان: «و بشرها ببیت فی الجنة من قصب لاصخب و لانصب؛ «و او را به خانه ای از یک قطعه (زبرجد) در بهشت که در آن رنج و ناآرامی نیست مژده بده »(6) «اربع نسوة سیدات سادات عالمهن مریم بنت عمران، و آسیة بنت مزاحم، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد، و افضلهن عالما فاطمة؛ چهار زن سرور زنان جهان خود می باشند که عبارتند از: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله ، و بهترین آنها در جهان فاطمه (ع ) است »(7)

«حسبک من نساء العالمین مریم بنت عمران، و خدیجة بنت خویلد، و فاطمة بنت محمد صلی الله علیه و آله و آسیة بنت مزاحم. درمیان بانوان دو جهان، در فضیلت و کمال کافی است: مریم، خدیجه، فاطمه و آسیه (علیهن السلام )»(8)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تفسیر (آیه 22 مطففین ) «عینا یشرب بها المقربون، همان چشمه بهشتی که مقربان از آن می نوشند.» فرمود: «المقربون السابقون؛ رسول الله، و علی بن ابیطالب و الائمة، فاطمة و خدیجة »(9) روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به علی (ع ) فرمود: «تو همسری مانند فاطمه (س ) داری که من چنان همسری ندارم، تو مادر زنی مثل خدیجه (س ) داری که من چنین مادرزنی ندارم. »(10)روایت شده است؛ روزی جبرئیل به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و جویای خدیجه (ع ) شد، پیامبر صلی الله علیه و آله او را نیافت، جبرئیل گفت: «وقتی که او آمد، به او خبر برده که پروردگارش به او سلام می رساند.»(11)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در چهل شبانه روز اعتزال از خدیجه (ع ) توسط عمار یاسر به خدیجه چنین پیام داد: «ان الله عز وجل لیباهی بک کرام ملائکته کل یوم مرارا؛ همانا خداوند متعال به افتخار وجود تو هر روز به طور مکرر به فرشتگان بزرگش افتخار می کند»(12)

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد در حضور مردم در شأن حسن و حسین (ع ) مطالبی فرمود، از جمله چنین گفت: «ایها الناس الا اخبرکم بخیر الناس جدا و جده؛ ای مردم! آیا شما را خبر ندهم به بهترین انسانها ازجهت جد و جده؟ » حاضران عرض کردند: «آری، خبر بده! » فرمود:«الحسن و الحسین، جدهما رسول الله و جدتهما خدیجة بنت خویلد؛ آنها حسن و حسین (ع ) هستند که جدشان رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله است و جده آنها خدیجه (ع ) دختر خویلد می باشد»(13) در آن هنگام که پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهرا(س ) بسیار پریشان و گریان بود، پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا را به وجود پربرکت مولاعلی دلداری داد، و در فرازی ضمن یاد از خدیجه (ع ) فرمود: «دل خوش دار که: ان علیا اول من آمن بالله عزوجل و رسوله من هذه الامة، هو و خدیجة امک؛ همانا علی (ع ) نخستین شخص از این امت است که به ذات پاک خدا و رسولش ایمان آورد، او و خدیجه (س ) مادر تو اولین افرادی هستند که به اسلام پیوستند.»(14)پیامبر اکرم بعد از وفات خدیجه کبری (ع ) همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می کرد و هرگاه به یاد او می افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می شد از جمله: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در نزد چند از نفر از همسران خود بود، ناگاه سخنی از حضرت خدیجه (ع ) به میان آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله آن چنان آشفته و پراحساس شد که قطره های اشک ازچشمانش سرازیر گشت. عایشه به آن حضرت گفت: «چرا گریه می کنی؟ آیا برای یک پیرزن گندمگون از فرزندان اسد، باید گریه کرد؟»

پیامبر در پاسخ به او فرمود: «صدقتنی اذ کذبتم، و آمنت بی اذکفرتم، و ولدت لی اذ عقمتم؛ او هنگامیکه شما مرا تکذیب می کردید، تصدیق کرد و هنگامیکه کافر بودید، او به من ایمان آورد؛ و برای من فرزندانی آورد در حالی که شما نازا هستید.»(15) نیز روایت شده: روزی پیرزنی نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد، آن حضرت او را مورد لطف سرشار قرار داد، وقتی آن پیرزن رفت، عایشه علت آن همه مهربانی به پیرزن را از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید، او در جواب فرمود: «انهاکانت تاتینا فی زمن خدیجة، و ان حسن العهد من الایمان؛ این پیرزن در عصر زندگی خدیجه (ع )، به خانه ما می آمد و از کمک ها و الطاف سرشار خدیجه (ع ) برخوردار بود، همانا نیک نگهداری عهد و سابقه، از ایمان است. »(16)و مطابق روایت دیگر عایشه گفت: «هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله گوسفندی ذبح می کرد، می فرمود: از گوشتش برای دوستان خدیجه (ع ) بفرستید، یک روز در این باره با آن حضرت سخن گفتم، فرمود: «انی لاحب حبیبها: من دوست خدیجه (ع ) را دوست دارم. »(17)

یاد خدیجه در خواستگاری حضرت زهرا

در جریان مراسم خواستگاری مولا علی (ع ) از حضرت زهرا پس از آن که ام سلمه به همراه ام ایمن کنیز آزاد شده و برخی دیگر از همسران پیامبر نزد وی رفتند تا او را در جریان درخواست امام علی (ع ) برای همسری با فاطمه الزهرا(س ) قرار بدهند، در بخشی از گفتار خود به حضرت خدیجه اشاره نمودند و آرزو کردند ای کاش آن مادر یگانه در این مراسم حضور می یافت و می توانست در مراسم ازدواج جگرگوشه اش حاضر باشد.

تا سخن به نام خدیجه رسید ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به صدای بلند شروع به گریستن نمود؛ سپس فرمودند: «خدیجة و این مثل خدیجة صدقتانی حین کذبنی الناس، و وازرتنی علی دین الله و اعانتنی علیه بمالها، ان الله عزوجل امر فی ان ابشر خدیجة ببیت فی الجنة من قصب لا صخب فیه و لانصب؛ خدیجه! کجاست همانند خدیجه؟ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب می کردند، او مرا تصدیق کرد، و او برای دین خدا با من همکاری و همیاری نمود، و با ثروت خود مرا برای پیشبرد دین کمک کرد، خداوند متعال به من فرمان داده است که خدیجه (ع ) را به داشتن خانه ای از یک گوهر در بهشت که رنج و ناآرامی در آن نیست مژده بدهم.»

خدیجه در احادیث معراج نبی

ابوسعید خدری می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم: «آیا حاجتی داری؟ »جبرئیل گفت: «حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به خدیجه (ع ) برسانی»پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه (ع ) ابلاغ کرد، خدیجه گفت: «ان الله هو السلام، و منه السلام، و الیه السلام، و علی جبرئیل السلام؛ همانا ذات پاک خدا سلام است، و از او است سلام، و سلام به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.»(18)

گفتار انبیای الهی، ائمه و اصحاب صدر اسلام

ابن سعد مورخ عرب از قول آدم (ع ) چنین می گوید: «آدم در بهشت به حوا گفت یکی از مزایایی که خدا نصیب رسول الله کرد این بود که جفتی چون خدیجه نصیب او نمود و خدیجه پیوسته برای انجام رسانیدن مشیت خداوند به محمد کمک می کرد در صورتی که حوا سبب گردید که من در بهشت بر خلاف اراده خداوند رفتار نمایم. »(19)

امام حسین (ع ) در روز عاشورا در ضمن خطبه ای که خود را به دشمن معرفی می کرد، فرمود: «شما را به خدا سوگند، آیا می دانید که جده من خدیجه (ع ) دختر خویلد است؟ »(20) و نیز خطاب به دشمن فرمود: «آیا می دانید که من فرزند همسر پیامبر شما خدیجه (ع ) هستم؟ »(21)

امام سجاد (ع ) در مجلس شاهانه یزید در دمشق در خطبه معروف خود، این چنین خود را معرفی می کند: «انا بن خدیجة الکبری؛ من پسر خدیجه بانوی بزرگ اسلام هستم. »(22) حضرت زینب (س ) در کربلا در روز یازدهم محرم سال 61 هـ. ق هنگامی که کنار پیکرهای پاره پاره شهیدان آمد، و مطالبی جانسوز گفت، از جمله در آنجا پس از ذکر پیامبر صلی الله علیه و آله و علی (ع ) از خدیجه یاد کرد و فرمود: «بابی خدیجة الکبری: پدرم به فدای خدیجه بانوی بزرگ باد.»(23)

زیدبن علی (ع ) که انقلاب و شورش عظیمی بر ضد حکومت طاغوتی هشام بن عبدالملک نمود و سرانجام به شهادت رسید، در سخنی در برابر دشمن، چنین احتجاج می کند:«و نحن احق بالمودة، ابونا رسول الله وجدتنا خدیجة. ..؛و ما سزاوارتر به مودت و دوستی هستیم، چرا که پدر ما رسول خدا صلی الله علیه و آله وجده ما خدیجه (ع ) است. »(24)عبدالله ابن زبیر با آن که با خاندان رسالت دشمنی کرد در گفتگویی باابن عباس، به خدیجه (ع ) به عنوان عمه اش افتخار نموده و می گوید:«الست تعلم ان عمتی خدیجة سیدة نساء العالمین؛ آیا نمی دانی که عمه ام خدیجه (ع ) سرور بانوان جهان است؟ »(25)

«در عصر امامت امام حسن (ع ) پس از آنکه معاویه بر اوضاع مسلط شد، به کوفه آمد و چند روز در کوفه ماند، و از مردم برای خود بیعت گرفت، پس از پایان کار بر بالای منبر رفت و خطبه خواند و در آن خطبه آنچه توانست به ساحت مقدس امیرمومنان علی (ع ) جسارت کرد و ناسزا گفت، با این که امام حسن (ع ) و امام حسین (ع ) در مجلس حاضر بودند، حسین (ع ) برخاست تا پاسخ معاویه را بدهد، امام حسن (ع ) دست او راگرفت و نشانید و خود برخاست و فرمود: «ای آنکه علی (ع ) را به بدی یاد کردی؟ منم حسن و پدرم علی (ع ) است، و تویی معاویه و پدرت ضحر می باشد، مادر من فاطمه علیها سلام الله و مادر تو هند جگرخوار است، جد من رسول خدا صلی الله علیه و آله است جد تو حرب است، «و جد تی خدیجة و جدتک فتیله. ..؛

جده من خدیجه (بانوی بزرگ اسلام ) ولی جده تو فتیله (زن زشتکار جاهلیت ) است. خداوند لعنت کند از ما آنکس که نامش پلید و حسب و نسبتش پست و سابقه اش بد، و دارای کفر و نفاق است. »(26) در حدیث موثقی از حضرت زهرا (س ) منقول است که چون خدیجه از دنیا رفت فاطمه علیهاالسلام بر گرد پدر بزرگوار خود می گردید و می گفت: «ای پدر! مادر من کجاست؟ پس جبرئیل نازل شد و گفت: پروردگارت تو را امر می کند که فاطمه را سلام برسانی و بگویی که مادر تو در خانه ای است ازنی که کعب آنها از طلا است و به جای پی، عمودها از یاقوت سرخ می باشد و خانة او در میان خانه آسیه و مریم دختر عمران است؛ چون حضرت رسول صلی الله علیه و آله پیغام حق تعالی را به فاطمه (س ) رسانید. فاطمه (س ) گفت: خدا است سالم از نقصها و از اوست سلامتی ها و به سوی او برمی گردد تحیتها»(27)

خدیجه (ع ) در ادعیه، زیارتنامه ها، و واژگان مقدس

کتاب مقدس تورات حضرت خدیجه (س ) را به نهر آبی تشبیه نموده است که آب آن، آب حیات است، و در دوطرف کنار آن آب، درخت حیات وجود دارد، آن درخت دارای دوازده نوع میوه است، و برگ های آن درخت، موجب شفای امت ها است. (28)

در یکی از زیارتنامه های رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین آمده است: «السلام علی ازواجک الطاهرات الخیرات، امهات المومنین، خصوصا الصدیقة الطاهرة، الزکیة الراضیه المرضیة، خدیجة الکبری ام المومنین؛ سلام بر همسران پاک و نیک تو، مادران مومنان به خصوص سلام بر بانوی راستین و پاک و پاکیزه، خشنود و پسندیده، خدیجه بانوی بزرگ، مادر مومنان. »(29)

در یکی از زیارتنامه های دیگر از خدیجه (ع ) چنین تعبیر شده: «السلام علی خدیجة سیدة نساء العالمین؛ سلام بر خدیجه (ع ) سرور زنان جهانیان. »(30)

حضرت خدیجه (ع ) ارتباط عمیق و بسیار بالایی با درگاه خداوند داشت، از این رو دارای قوت قلب محکم واستوار بود. آن بانوی بزرگوار اسلام برای خود دارای حرز (کلمات پرمحتوای پناهندگی به خدا) بود و در پرتو آن همواره رابطه خود را با خدا برقرار می ساخت. سیدبن طاووس در کتاب مهج الدعوات دو حرز را نقل کرده که این چنین است:

1ـ«بسم الله الرحمن الرحیم، یا حی یا قیوم، برحمتک استغیث فاغثنی ، ولا تهلکن الی نفسی طرفة عین ابدا، و اصلح لی شائب کله؛ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر! ای خدای زنده و استوار! به رحمتت پناهنده شدم، به من پناه بده، و مرا هرگز به اندازه یک چشم برهم زدن به خودم وانگذار، همه حال و زندگی مرا سامان بخش. »

2ـ«بسم الله الرحمن الرحیم، یا الله یا حافظ یا حفیظ یا رقیب؛ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر! ای خدا، ای نگهبان، ای نگهدارنده و ای مراقب و پاسدار.»

خدیجه در کلام اندیشمندان و بزرگان معاصر

دانشمند عرب (سنیه قراعد): تاریخ در مقابل عظمت ام المومنین خدیجه (ع ) سر فرود می آورد، و در برابرش متواضعانه دست بسته می ایستد، نمی داند نام این بانو را در کدام شناسنامه بزرگان ثبت نماید.»(39)

سلیمان کتانی، نویسنده عرب: خدیجه ثروتش را به محمد بخشید. ولی این احساس را نداشت که می بخشد، بلکه این احساس را داشت که از او هدایت را که بر همه گنج های سراسر جهان برتری دارد، کسب می نماید، او احساس می کرد محبت و دوستی را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله اهدا می کند، ولی در عوض همه ابعاد سعادت را از او کسب می کند.»(32)عالم بزرگ شیخ حرعاملی متوفی به (1140 هـ.ق ) صاحب کتاب وسایل الشیعه شعری در وصف او سورده است.

زوجتة خدیجه و فضله/ابان عند قولها و فعله

بنت خویلد الفتی المکرم /الماجد الموید المعظم

لها من الجنة بیت من قصب /لاصخب فیه ولالها نصب

و هذه مورة لفظ الخبر/عن النبی المصطفی المطهر

«همسر پیامبر خدیجه که فضل و برتری او از گفتار و رفتارش آشکار است، دختر خویلد آن جوانمرد بزرگوار، و ارجمند تایید شده و بلند مقام برای خدیجه و در بهشت خانه ای از یک قطعه گوهر بلورین آماده شده است که در ناآرامی و رنج نیست.

این موضوع عین سخن پیامبر برگزیده پاک خدا است که خدیجه در بهشت دارای چنین خانه ای می باشد». بنت الشاملی نویسنده عرب: آیا دیگری غیر از خدیجه را می شناسید که با عشقی آتشین، و مهر و ایمانی استوار بی آن که اندک تردیدی به دل راه دهد یا ذره ای از باورش به بزرگداشت همیشگی خدا و پیغمبر بکاهد، دعوت دین را از غار حرا پذیرا شود».(33)

پی نوشت ها___________________

1ـخدیجه، اسطوره مقاومت و ایثار، صفحه 186، اشتهاردی، محمدمهدی

2ـصحیح بخاری، ج 4، ص 164.

3ـالاستیعاب، ج 2، ص 720.

4ـبحارالانوار، ج 13، ص 162، ج 16، ص 2.

5ـخدیجه؛ اسطوره مقاومت و ایثار، ص 187، نقل از بحار ج 37، ص 63.

6ـاسدالغابه، ج 5، ص 438.

7ـذخائر العقبی، ص 44.

8ـکشف الغمه، ج 2، ص 71.

9ـجمع البیان، ج 10، ص 320.

10ـبحار، ج 40، ص 68 به نقل از خدیجه؛ اسطوره مقاومت و ایثار ص 190.

11ـهمان، ج 16، ص 8.

12ـکشف الغمه، ج 2، ص 72.

13ـبحار، ج 43، ص 302، به نقل از خدیجه، اسطوره مقاومت و ایثار، ص 198.

14ـبحار، ج 22، ص 502.

15ـهمان، ج 16، ص 8.

16ـخدیجه اسطوره ایثار و مقاومت، ص 207.

17ـریاحین الشریعه، ج 2، ص 206.

18ـکشف الغمه، ج 2، ص 133.

19ـمحمد پیغمبری که از او باید شناخت، کنستان ویرژیل گئورگیو، ترجمه ذبیح الله منصوری، ص 50.

20ـبحار، ج 44، ص 318.

21ـهمان، ج 45، ص 6.

22ـهمان، ج 44، ص 174.

23ـهمان، ج 45، ص 59.

24ـخدیجه، اسطوره ایثار و مقاومت، ص 200.

25ـشرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 9، ص 325.

26ـخدیجه (ع ) اسطوره مقاومت و ایثار، ص 201.

27ـحیوه القلوب، علامه محمدباقر مجلسی، ج 3، ص 218.

28ـکتاب مقدس، عهد جدید، مکاشفه یوحنا، باب 22.

29ـبحار ج 100، ص 189.

30ـهمان، ج 102، ص 272.

31ـنساء محمد صلی الله علیه و آله ، ص 38.

32ـخدیجه (ع )، علی محمد دخیل، ص 32.

33ـحیاة الائمه، هاشم معروف الحسنی، ص 67.

 

موسسه سبطین ,


فرم در حال بارگذاری ...

زندگینامه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

خَدیجَه دختر خُوَیلِد (درگذشت ۱۰ بعثت)، مشهور به خدیجه کبری سلام الله علیها و ام المؤمنین، نخستین همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مادر حضرت زهرا سلام الله علیها . خدیجه سلام الله علیها قبل از بعثت با حضرت محمد صلی الله علیه و آله ازدواج کرد و اولین زن و به عقیده برخی نخستین کسی است که به وی ایمان آورد. خدیجه همه ثروت خود را در راه نشر اسلام به کار گرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله به احترام خدیجه، در طول حیات او همسری دیگر برنگزید و پس از درگذشت وی همواره از او با نیکی یاد می‌کرد.

پیامبر از خدیجه دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه سلام الله علیها داشت. بنابراین همه فرزندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به جز ابراهیم، از خدیجه سلام الله علیها بودند.

خدیجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت، در ۶۵ سالگی در مکه درگذشت. پیامبر او را در قبرستان معلاة به خاک سپرد.

زندگی

خدیجه سلام الله علیها از پدری به نام خویلد بن أسد بن عبدالعزی بن قصی القرشیه الاسدیه[۱] و مادری به نام فاطمه بنت زائده متولد شد.[۲] او حدود سه یا چهار دهه قبل از آغاز بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مکه به دنیا آمد و در همان شهر، در خانه پدرش، رشد یافت.[۳]

منابع تاریخی، گزارش چندانی درباره شخصیت خدیجه سلام الله علیها ، در دوران پیش از اسلام ارائه نکرده‌اند. او ثروتمند بوده، تجارت می‌کرده و سرمایه خود را به صورت مضاربه و استخدام افراد برای تجارت، به کار می‌گرفته است.[۴]

همچنین در منابع تاریخی به جایگاه بالای اجتماعی و حُسن شهرت او در شرف و نسب اشاره شده است؛ ابن سیدالناس در این باره آورده است: «‌او زنی شریف و با‌درایت بود که خداوند خیر و کرامت برای او در نظر گرفته بود. به لحاظ نسب در طبقه متوسط از انساب عرب جای داشت، اما دارای شرافتی عظیم و ثروتی زیاد بود.» [۵] بلاذری نیز از قول واقدی در اسنادش گفته است: «خدیجه سلام الله علیها بنت خویلد، زنی با اصل و نسب و تاجری ثروتمند بود.» [۶]

...

ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله

 

همه منابع تاریخی، خدیجه را اولین همسر پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی کرده‌اند. با این حال، زمان دقیق ازدواج این دو روشن نیست. سن پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام ازدواج با خدیجه سلام الله علیها ، ۲۱ تا ۳۷ سال ذکر شده است.[۷] چنانکه در منابع آمده است، خدیجه سلام الله علیها ، پیشنهاد ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله ‌ را مطرح کرده است. این پیشنهاد پس از آن روی داد که با درستکاری و درست‌گفتاری و امانت‌داری و کرامت اخلاقی محمد صلی الله علیه و آله آشنا شد، و او را امین بر مالش قرار داد و پس از برگشتن پیامبر صلی الله علیه و آله از سفر تجاری شام، توسط میسره، غلامش، با ویژگی‌های محمد صلی الله علیه و آله آشنا شد.[۸] برخی از مورخان بر این باورند که خدیجه، به دلیل صداقت، امانت و حسن خلق و درست‌کاری پیامبر صلی الله علیه و آله ، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخته است.[۹] ابن اثیر در کتاب اسد الغابه، همین عوامل را بیان کرده است.[۱۰]

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله :
ما أبدلنی الله خیرا منها، صدقتنی إذ کذبنی الناس وواستنی بمالها اذ حرمنی الناس، ورزقنی الله الولد منها ولم‌یرزقنی من غیرها.

 

 (ترجمه: خدا زنی بهتر از خدیجه به من نداد. هنگامی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد و هنگامی که مردم مرا تحریم کردند، با ثروتش کمکم کرد. و خدا از او فرزندانی به من داد در حالی که از دیگر زنانم به من فرزندی نداد.)


>
شیخ مفید، الافصاح، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۷.

اکثر منابع تاریخی اهل سنت، ادعا کرده‌اند که خدیجه سلام الله علیها پیش از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله ، شوهران و فرزندانی داشته است؛[نیازمند منبع] بلاذری در انساب الاشراف، «ابوهاله هند بن نباش» را همسر خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله دانسته است.[۱۱] «عتیق بن عابد بن عبدالله بن عمر بن مخزوم» هم شوهر دیگر خدیجه سلام الله علیها پیش از ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله دانسته شده است.[۱۲] با این حال برخی از عالمان شیعی بر این باورند که خدیجه سلام الله علیها پیش از ازدواج با پیامبر، ازدواج نکرده است. ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در «شافی» و شیخ طوسی در التلخیص، به دوشیزه بودن خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره کرده است.[۱۳] برخی از محققان، بر این باورند که با توجه به تعصبات قبیله‌ای در حجاز، ازدواج خدیجه که از بزرگان قریش بود، با دو اعرابی از قبایل تمیم و مخزوم، پذیرفتنی نخواهد بود[۱۴] و فرزندانی که برای خدیجه برشمرده شده، در حقیقت فرزندان خواهرش هاله بوده‌اند که پس از مرگ او به سرپرستی خدیجه درآمده‌اند.[۱۵]

همسران پیامبر صلی الله علیه و آله

خدیجه دختر خویلد (ازدواج: ۲۵ عام الفیل)
سوده دختر زمعه (ازدواج: قبل از هجرت)
عایشه دختر ابوبکر (ازدواج: ۱ یا ۲ یا ۴هجری)
حفصه دختر عمر (ازدواج: ۳هجری)
زینب دختر خزیمه (ازدواج: ۳هجری)
ام سلمه دختر ابوامیه (ازدواج: ۴هجری)
زینب دختر جحش (ازدواج: ۵هجری)
جویریه دختر حارث (ازدواج: ۵ یا ۶هجری)
ام حبیبه دختر ابوسفیان (ازدواج: ۶ یا ۷هجری)
ماریه دختر شمعون (ازدواج: ۷هجری)
صفیه دختر حیی (ازدواج: ۷هجری)
میمونه دختر حارث (ازدواج: ۷هجری)

 

سن خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر

درباره سن خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله ، دیدگاه‌های مختلفی از ۲۵ سال تا ۴۶ سال مطرح شده است. بسیاری سن خدیجه سلام الله علیها را هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله ، ۴۰ سال دانسته‌اند.[۱۶] اما روایات دیگری نیز در این باره وجود داشته است.[۱۷] برخی منابع سن خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله را ۲۵ سال [۱۸] و برخی دیگر، ۲۸ [۱۹]، ۳۰ [۲۰]، ۳۵ [۲۱]، ۴۴، ۴۵، [۲۲] ۴۶ سال[۲۳] دانسته‌اند.

دست یافتن به سن دقیق حضرت خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله دشوار است. با این وصف با در نظر گرفتن این که مدت زندگی مشترک پیامبر صلی الله علیه و آله با خدیجه سلام الله علیها ۲۵ سال بوده است (۱۵ سال، قبل از بعثت [۲۴] و ۱۰ سال، بعد از بعثت)، و منابع تاریخی نیز سن خدیجه سلام الله علیها هنگام وفات را ۶۵ سال یا بنابر ترجیح بیهقی ۵۰ سال گفته‌اند، به احتمال قوی سن خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله مطابق با یکی از دو قولِ ۴۰ یا ۲۵ سال بوده است. اگر خدیجه سلام الله علیها هنگام وفات، ۵۰ ساله بوده، هنگام ازدواج باید ۲۵ ساله بوده باشد، نظری که برخی محققان آن را ترجیح داده‎اند.[۲۵] از آنجا که این قول در منابع شایع نیست، پذیرش آن اندکی دشوار است، اما توجه به این نکته که قاسم از خدیجه سلام الله علیها ، بعد از بعثت از دنیا رفته است، [۲۶] بدان معنی است که قاسم باید حداقل در ۵۵ سالگی خدیجه سلام الله علیها یا بعد از آن به دنیا آمده باشد، که محتمل و پذیرفتنی نیست.

این نظر به ضمیمه دیدگاه برخی علمای شیعه که خدیجه سلام الله علیها را هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله عذراء (دوشیزه )دانسته‌اند [۲۷] تقویت می‌شود. زیرا بعید به نظر می‌رسد زنی همچون خدیجه سلام الله علیها با مقام و مکنت خود در قریش تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده باشد. با توجه به مجموع این دلایل برخی پژوهشگران سن خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج را ۲۵ یا ۲۸ سال دانسته‌اند.[۲۸]

 

فرزندان خدیجه از پیامبر

همه فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله به‌جز ابراهیم از خدیجه هستند.[۲۹] طبق نقل مشهور، تعداد فرزندان پیامبر و خدیجه شش فرزند بوده است، [۳۰] دو پسر به نام‌های قاسم و عبدالله و چهار دختر به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه سلام الله علیها .[۳۱]

برخی از منابع، هفت یا هشت فرزند برای خدیجه از پیامبر نام برده‌اند؛[۳۲] برای مثال، ابن اسحاق، ابن هشام، و کلینی می‌گویند که رسول خدا سه پسر از خدیجه داشت، قاسم پیش از بعثت و طیب و سپس طاهر بعد از بعثت به دنیا آمدند.[۳۳] برخی از مورخان علت اختلاف در تعداد فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله از خدیجه سلام الله علیها را اشتباه بین اسم و لقب فرزندانِ آنها دانسته‌اند؛ زیرا عبدالله را به دلیل ولادتش بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و ظهور اسلام، طیب و طاهر لقب داده بودند[۳۴] و عده‌ای گمان کرده‌اند که طیب و طاهر اسم دیگر فرزندان پیامبر هستند.[۳۵]

برخی نیز بیان کرده‌اند که فاطمه سلام الله علیها تنها دختر خدیجه سلام الله علیها و پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است و سه دختر دیگر، یعنی زینب، رقیه و ام کلثوم فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و خدیجه نبوده‌اند، بلکه دخترخوانده‌های (ربیبه) پیامبر صلی الله علیه و آله بوده‌اند.[۳۶]فرزندان خدیجه از ازدواج‌های قبلی

در برخی منابع گفته شده است خدیجه پیش از پیامبر صلی الله علیه و آله دو بار ازدواج کرده بوده، و از این ازدواج‌ها، فرزندانی نیز داشته است[۳۷] و هند بن ابی‌هاله را پسر خدیجه از شوهر سابقش معرفی می‌کنند.[۳۸] در مقابل، برخی نیز بیان کرده‌اند خدیجه در زمان ازدواج با پیامبر دوشیزه بوده و اصلا پیش از آن ازدواج نکرده بوده است.[۳۹]

 

اسلام آوردن خدیجه

بسیاری از منابع تاریخی، خدیجه سلام الله علیها را اولین کسی می‌دانند که اسلام آورد.[۴۰] حتی برخی از منابع در این زمینه ادعای اجماع کرده‌اند.[۴۱] ابن عبدالبر، علی(ع) را اولین ایمان‌آورنده به پیامبر صلی الله علیه و آله ، بعد از خدیجه سلام الله علیها می‌داند.[۴۲] منابع همچنین در تعیین مصادیق السّابقون در اسلام، خدیجه سلام الله علیها و علی (ع) را اولین ایمان‌آورندگان برشمرده‌اند.[۴۳] این منابع همچنین به پیشگامی خدیجه سلام الله علیها به همراه علی (ع) در برپایی نماز به همراه پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره کرده و آنان را اولین نمازگزاران عالم اسلام معرفی کرده‌اند.[۴۴]

نقش خدیجه سلام الله علیها در اسلام

کمک‌های مالی حضرت خدیجه سلام الله علیها موجب غنای نسبی پیامبر صلی الله علیه و آله شد؛ به گونه‌ای که پیامبر صلی الله علیه و آله را بی‌نیاز ساخت. خداوند در مقام بیان نعمت‌های خود به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «خداوند تو را فقیر یافت و بی‌نیاز نمود.» [۴۵] رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز همواره می‌فرمودند: «هیچ مالی به من سود نبخشید، آنگونه که ثروت خدیجه سلام الله علیها به من سود بخشید».[۴۶] بنابر رویات اسلامی، پیامبر صلی الله علیه و آله از اموال خدیجه سلام الله علیها در راه کمک به آزادی بدهکاران، یتیمان، و بینوایان استفاده می‌کرد.

در ماجرای محاصره شعب ابی طالب، اموال حضرت خدیجه سلام الله علیها در حمایت از بنی‌هاشم مصرف شد، تا آنجا که در روایت آمده است: «‌ابوطالب و خدیجه سلام الله علیها همه اموال خود را برای حفظ اسلام و محاصره‌شدگان انفاق نمودند.» [۴۷] در جریان محاصره شعب ابی طالب، حکیم بن حزام برادرزاده خدیجه سلام الله علیها ، شترها را می‌آورد و با آن شترها، گندم و خرما را حمل می‌کرد و با زحمت و خطر زیاد، آنها را به بنی‌هاشم می‌رساند.[۴۸] این بخشش به گونه‌ای بزرگ و خالصانه بود که خداوند آن را گرامی داشت و این کار بزرگ خدیجه سلام الله علیها را در ردیف نعمت‌ها و مواهب بزرگ خود به بنده برگزیده‌اش محمد صلی الله علیه و آله برشمرد.[۴۹] پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همواره از بخشندگی و ایثار این بانوی گرامی، با عظمت و بزرگی یاد می‌کرد.[۵۰]

 

جایگاه خدیجه

خدیجه بانویی شریف، ثروتمند و دارای اعتبار در روزگار خود بود.[۵۱] جابر بن عبدالله انصاری در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله ، سرور زنان جهان را خدیجه سلام الله علیها ، فاطمه سلام الله علیها ، مریم و آسیه معرفی نموده است.[۵۲] همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله ، خدیجه سلام الله علیها را از جمله زنان کامل در جهان [۵۳] و نیز از بهترین زنان معرفی کرده است.[۵۴] در منابع اسلامی، از خدیجه با القابی همچون طاهره، زکیه، مرضیه، صدیقه، سیده نساء قریش [۵۵]، خیرالنساء [۵۶] و بانوی بلند مرتبه [۵۷] و نیز با کنیه‌های ام المؤمنین یاد شده است.[۵۸]

گزارش‌های متعددی درباره جایگاه خاص خدیجه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وجود دارد. در برخی منابع آمده است که حضرت خدیجه سلام الله علیها بهترین و صادق‌ترین وزیر، مشاور و مایه آرامش پیامبر صلی الله علیه و آله بود.[۵۹] پیامبر صلی الله علیه و آله سال‌ها پس از رحلت خدیجه سلام الله علیها به یاد او بود و بی‌نظیر بودنش را مطرح می‌نمود. هنگامی که به پیامبر صلی الله علیه و آله گفته شد خدیجه سلام الله علیها بیش از همسری مسن برای شما نبود، پیامبر بسیار ناراحت شد و با ردّ این سخن گفت: «خداوند هیچ‌گاه برایم همسری بهتر از او جایگزین نکرد، او مرا تصدیق نمود هنگامی که هیچ‌کس مرا تصدیق نکرد، یاری‌ام کرد در زمانی که هیچ‌کس مرا یاری نکرد، از مالش در اختیارم قرار داد، زمانی که همه، مالشان را از من دریغ کردند.» [۶۰]

برخی معتقدند مهمتر از مکنت مادی وی، ثروت بی‌پایان معنوی او بود. او با ردّ درخواست بزرگان و اشراف قریش، و انتخاب پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان همسر خود، نعمت برخورداری از ثروت مادی را با تضمین سعادتمندی آخرت و بهره‌مندی از نعمت‌های ابدی بهشت، کامل نمود و خردمندی‌اش را به رخ همگان کشید. او برای دستیابی به این نعمت، اولین مسلمان و اولین تصدیق‌کننده پیامبر صلی الله علیه و آله شد و به همراه او اولین نماز را برپا داشت.

 

وفات خدیجه سلام الله علیها

بیشتر منابع تاریخی، سال وفات خدیجه سلام الله علیها را دهم بعثت، یعنی ۳ سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه ذکر کرده‌اند.[۶۱] این منابع، سن خدیجه سلام الله علیها را هنگام وفات، ۶۵ سال دانسته‌اند.[۶۲] ابن عبدالبر، سن خدیجه سلام الله علیها را هنگام وفات، ۶۴ سال و شش ماه ذکر می‌کند.[۶۳] برخی دیگر از منابع، سال رحلت خدیجه سلام الله علیها را همان سال درگذشت ابوطالب و اندکی بعد از آن دانسته‌اند.[۶۴] ابن سعد، رحلت خدیجه سلام الله علیها را ۳۵ روز بعد از وفات ابوطالب می‌داند.[۶۵] وی و برخی دیگر از مورخان، زمان رحلت خدیجه را، ماه رمضان سال دهم بعثت ذکر کرده‌اند.[۶۶] ابوطالب عموی پیامبر نیز در همین سال از دنیا رفت. پیامبر این سال را عام الحزن نامید.[۶۷]


 

خدیجه و فرزندش قاسم

بنا بر روایات اسلامی، پیامبر صلی الله علیه و آله ابتدا با ردای خودش و سپس با ردای بهشتی، خدیجه سلام الله علیها را کفن کرد و او را در قبرستان معلاة در دامنه کوه حجون که بر فراز شهر مکه است، به خاک سپرد.[۶۸] در قرن هشتم آرامگاه حضرت خدیجه سلام الله علیها با گنبدی مرتفع ساخته شد.[۶۹] این آرامگاه احتمالاً تا سال ۹۵۰ که سلطان سلیمان قانونی، پادشاه عثمانی، آن را به شیوه مقابر مصری تجدید بنا کرد و گنبد بلندی بر آن ساخت، تخریب نشده بود. تا زمان احداث بنای جدید، مزار حضرت خدیجه سلام الله علیها فقط یک صندوق چوبی داشت. این آرامگاه، براساس کتیبه آن، در سال ۱۲۹۸ مرمت شد.[۷۰] فراهانی در قرن سیزدهم[۷۱] از ضریح چوبین آن، که با پارچه مخمل گلابتون دوزی شده پوشیده شده بود، و نیز از وجود متولی و خادم و زیارت‌نامه خوانِ این بقعه خبر داده است. همچنین بسیاری از زائران و حج‌گزاران که پیش از حکومت آل سعود و تخریب بسیاری از اماکن تاریخی و مذهبی (۱۳۰۵ش) به دست این حکومت، به مکه رفته‌اند، از مقبره او یاد کرده‌ و توصیفاتی از آن را ذکر کرده‌اند.[۷۲] امروزه مدفن خدیجه بنای مختصری دارد و زیارتگاه حج‌گزاران و زائران مکه است.

 

همایش بزرگداشت

در تاریخ ۲ دی ۱۳۹۵ش همایش ملی صدف کوثر با هدف تجلیل از شخصیت حضرت خدیجه در مجتمع عالی امام خمینی در قم برگزار شد. ۱۸۰ مقاله به این همایش ارسال گردید که در ۲ جلد مجموعه مقالات به چاپ رسیده است. در این همایش از موسوعه ۴ جلدی حضرت خدیجه سلام الله علیها نیز رونمایی شد.[۷۳]

 

پانویس

 

  • ابن اثیر جزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۷۸.
  • ابن عبدالبر، الاستيعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۴، ص۱۷-۱۸.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۱، شماره ۴۰۹۶.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۳؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
  • ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
  • بلاذری، الانساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج‏۵، ص۲۹۳.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۳.
  • ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۶۳.
  • ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳.
  • بلاذری، الانساب الاشراف ، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۶؛ ابن حبیب، المنمّق، ۱۴۹۵ق، ص۲۴۷.
  • ابن حبیب، المحبّر، بیروت، ص۴۵۲.
  • ابن شهرآشوب، المناقب آل ابی طالب، قم، ج۱، ص۱۵۹: «روی أحمد البلاذری و أبوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و أبوجعفر فی التلخیص: أن النبی صلی الله علیه و آله تزوج بها و کانت عذراء».
  • عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۲۳.
  • عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۲۵.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۷۴؛ ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه ، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸ و ج۹، ص۴۵۹ ؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ، ۱۳۸۷ق، ج۲ ، ص۲۸۰.
  • مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۸۷
  • بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲؛ البدایة و النهایة، ج۲، ص۲۹۴: «‌وکان عمرها إذ ذاک خمسا و ثلاثین و قیل خمسا و عشرین سنه»؛ بلاذری انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸.
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸: «وتزوّج رسول الله صلی الله علیه و سلم خدیجة و هو ابن خمس و عشرین سنه، وهی ابنة أربعین سنه.»
  • عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۵. به نقل از تهذیب تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۰۳؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۲۶۴.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۵ ؛ ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۲۶۵.
  • ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر،   ۱۴۰۴ق، ج۲، ص ۲۷۴.
  • بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۸: «یقال إنه تزوّجها و هی ابنة ست و أربعین سنه».
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۵؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۲.
  • بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۷۱ ؛ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۴.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴: «و قال غیره بلغ القاسم أن یرکب الدابة و النجیبة ثم مات بعد النبوة».
  • ابن شهرآشوب، المناقب آل ابی طالب، قم، ج۱، ص۱۵۹: «روی أحمد البلاذری و أبوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و أبوجعفر فی التلخیص: أن النبی صلی الله علیه و آله تزوج بها و کانت عذراء».
  • عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۱۴.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴.
  • ابن‌ سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۴.
  • زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۳۰۲.
  • ابن اثیر جزری، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۸۱.
  • ابن هشام، سیرة النبی، بیروت، ج ۱، ص ۲۰۶.
  • یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۰؛ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۳۰۲.
  • طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۷۵.
  • عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج ۲، صص ۲۰۷-۲۲۰.
  • ابن اثیر جزری، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج ۵، ص۷۱؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج ۶، ص۳۰۸- ۳۰۹.
  • امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج ۶، ص۳۰۸- ۳۰۹.
  • ابن شهرآشوب، این سخن را از چند تن از عالمان نقل می‌کند، نک: المناقب آل ابی طالب، قم، ج۱، ص۱۵۹؛ برای استدلال‌ها در رد فرزند داشتن حضرت خدیجه، نک: عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلی الله علیه و آله ، ۱۴۱۵ق، ج ۲، ص۲۰۷-۲۲۰.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج‏۳، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷.
  • ابن اثیر جزری، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۷۸.
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷.
  • مقریزی، امتاع الاسماء، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۸۸ .
  • ابن اثیر جزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج‏۶، ص۷۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۸۹
  • ضحی: ۸ .
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۳.
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۱۶: «و انفق ابوطالب و خدیجه جمیع مالها».
  • ابن هشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۳۵۳-۳۵۴.
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۴۲۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، ج۳، ص۳۲۰.
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۴، ص۱۸۱۷.
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۲۸۱.
  • ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۱۲۹.
  • ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۱۲۹.
  • مقریزی، إمتاع‏ الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۵، ص۶۰.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵.( ابن کثیر در نقل جریان آغاز وحی به این لقب حضرت خدیجه سلام الله علیها اشاره دارد)؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، مقدمه کتاب، ص۱۶.
  • ابن اثیر جزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج‏۶، ص۸۳.
  • مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۰، ص۱۸۹.
  • السیلاوی،  الأنوار الساطعة من الغراء الطاهرة، ۱۴۲۴ق، ص۲۴.
  • ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۱ ؛ ابن اثیر جزری، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، ۱۴۰۹ق، ج‏۱، ص۲۶.
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۲۴.
  • ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸ ، ص۱۴.
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳: «و توفیت قبل الهجرة بثلاث سنین، و هی یومئذ ابنة خمس و ستین سنه».
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۱۸.
  • طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۴۹۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۵۱.
  • ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‏۱، ص۹۶.
  • ابن سعد، الطبقات‏ الکبری، ۱۴۱۰ق، ج ۸ ، ص۱۴.
  • مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۴۵.
  • جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
  • جاسر، اماکن تاریخی اسلامی در مکه مکرّمه، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۵.
  • رفعت پاشا، مرآةالحرمین، ۱۳۷۷ش، ص ۶۴.
  • فراهانی، سفرنامه میرزامحمدحسین حسینی فراهانی، ۱۳۶۲ش، ص۲۰۲.
  • نک: حسام السلطنه، دلیل الانام فی سبیل زیارة بیت الله الحرام، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۶؛ حیدرآبادی، روزنامچه سفر حج و عتبات، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۵.

 

منابع

  • ابن اثیر جزری، عزالدین أبوالحسن علی بن محمد، أسدالغابه فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
  • ابن الجوزی، أبوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمد عبد القادر عطا و مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن حبیب بن امیة الهاشمی البغدادی، ابوجعفرمحمد، المحبّر، تحقیق: ایلیزه لیختن شیتر، بیروت، دارالآفاق الجدید، بی‌تا.
  • ابن حبیب بن امیة الهاشمی البغدادی، ابوجعفرمحمد، المنمّق فی اخبار قریش، تحقیق: خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
  • ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، ‌دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن سید الناس، ابوالفتح محمد، عیون الأثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، تعلیق: ابراهیم محمد رمضان، بیروت، ‌دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • ابن شهرآشوب‏، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق‏.
  • ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، ‌دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر الدمشقی، البدایة و النهایة، بیروت، ‌دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق لابن عساکر، تحقیق روحیه النحاس، دمشق، دارالفکر، ۱۴۰۴ق.
  • ابن هشام‏، السيرة النبوية، بيروت‏، دار المعرفة، بی‌تا.
  • السیلاوی، الشیخ غالب، الأنوار الساطعة من الغراء الطاهرة، قم، محلاتی، ۱۴۲۴ق.

ویکی شیعه


فرم در حال بارگذاری ...

اولین ها در زندگی حضرت خدیجه سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

 

1. حضرت خدیجه نخستین بانویی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با او ازدواج کرد.(1)

2. وی نخستین بانویی است که به رسالت پیامبر ایمان آورد و نام خود را با خطوطی زرین بر تارک صفحات تاریخ ثبت کرد.(2)

3. وی نخستین بانوی نمازگزار است که مدتها تنها وی و حضرت علی علیه السلام در کنار کعبه با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نماز برپا داشتند تا بعدها چعفر طیار نیز به آنها پیوست.(3)

4. وی نخستین بانوی معتقد به ولایت امیرمومنان بود که پیامبر در شب ارتحالش فرمود: «باید به ولایت علی بن ابی طالب شهادت دهی». خدیچه گفت:«به ولایت او ایمان آوردم و بیعت کردم».(4)

5. او نخستین بانویی بود که از دست پیامبر اکرم صلی الله علیه  و آله از انگور بهشتی تناول فرمود.(5)


پی نوشت ها:

(1)فتح الباری،ابن حجر،ج7،ص134.

(2)الامالی،شیخ صدوق،ص259،مجلس10،ح476.

(3)بحارالانوار،علامه مجلسی،ج35،ص80.

(4)بحارالانوار،ج18،ص233.

(5)مجمع الزاوائد،هیثمی،ج9،ص225.

جده ی قبیله ی عصمت ،علی اکبر لطیفیان، صص42،43.




فرم در حال بارگذاری ...

شعر وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

شعر وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها

امشب دل تنگ مرا اشکم روایت می کند

امشب خدیجه با تو ای اسماء وصیت می کند

ای آشنایم   بشنـو نوایم

جان تو و   زهرای من

اسما ببر پیغام من بر خاتم پیغمبران

برگو کنار ترتبتم امشب بیا قرآن بخوان

جانم فدایت   ای روح امت

جان تو و   زهرای من

اسما بهار عمر من امشب به پایان می رسد

زهرا سرش بر سینه ام من بر لبم جان می رسد

ترسم که آهـش   باشد پناهش

جان تو و   زهرای من

اسما ز ناموس خدا باید کنی غم پروری

از حال زهرایم بپرس در غربت بی مادری

در شادی و غـم   در اشکـ و ماتم 

جان تو و   زهرای من

آنشب که پیوند گل یاس و صنوبر می شود

آنشب که زهرا کوثر قرآن حیدر می شود

کن مهربانی   تامی توانی

جان تو و   زهرای من

آنشب که جسمش را علی شوید به اشک دیدگان 

بر پیکر مجروح  او اسماء بریز آب روان 

اسما علی را    بنمـا تسلی

جان تو و   زهرای من

 

شاعر: جعفر رسول زاده( آشفته کاشانی) 


فرم در حال بارگذاری ...

زیارت مجازی (پانوراما) مزار حضرت خدیجه سلام الله علیها

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

حضرت خدیجه مدت ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام زندگی کرد و وی در سال دهم بعثت در دهم ماه رمضان و به‌مدت کوتاهی بعد از وفات «ابوطالب» عمو و سرپرست پیغمبر از دنیا رفت. آن سال را «عام الاحزان» سال اندوه‌ها گفته‌اند. مرقد او در «حجون مکه» در قبرستان ابوطالب کنار قبر عبدالمطلب، ابوطالب و عبد مناف می‌باشد.

تصویر مقبره حضرت خدیجه سلام الله علیها و فرزند گرامی پیامبر(صلی الله علیه واله)

دانلود پانوراما مزار حضرت خدیجه سلام الله علیها (2.14 MB)


فرم در حال بارگذاری ...

عزاداری حضرت خدیجه سلام الله - ملاباسم (+ متن)

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

 
 

کلیپ تصویری :

عزاداری حضرت خدیجه سلام الله - ملاباسم  (18.14 MB)

با زیرنویس فارسی - زمان: 457 ثانیه (07:37)

 

الله ُ أصـطـفـى .. زوجَ الـمـصـطـفـى .. سراً كُشفا .. في معنى الوفا

بـمـا نـالـتـهُ مـن بينِ البرايا تتفرد .. فصارت سكناً يأوي لهُ الهادي محمد

 

بروضِ المصطفى تزهو و تستافُ أريجه .. ففخرُ النونِ نونِ النسوةِ الكبرى خديجه

حـوت مـن صلبهِ تفاحةَ الخلدِ البهيجه.. فكانت فاطمٌ خيرُ النساء نِعمَ النتيجه

أدّت  أمــرهُ .. صـانـت سِـرهُ .. شـدت أزرهُ .. واسـت صـبـرهُ

و فـي مـبعثهِ الميمونِ أُولى المؤمناتِ .. و قامت خلفهُ و المرتضى حينَ الصلاتِ

 

بـطـه  آمـنت طوعاً و قد نالت مقاما.. فأُولى سيداتِ الدينِ من يومِ إستقاما

فـمـن  قـبـلُ قـبـاءُ ثبتت فيهِ قواما .. و كم أقرأها طه عنِ الله ِ السلاما

مـن دونِ الـمـلا .. نـالـت مـنـزلا .. في الشأنِ على .. من ربِ العلا

لـذا  الله ُ أجتباها زوجَ طه في الجنانِ .. فذي أمُ الهدى بنتُ الندى فخرُ الزمان

 

بما نالتهُ من قدرٍ نساءُ الأرضِ حارت .. و عن كلِ الورى في خدرِ طه قد توارت

فـذي  أفـضـالها الكثرُ إليها قد أشارت .. كفاها أنها بالدينِ أمَ الدينِ صارت

نـورٌ فـي الـدجـى .. تـهـدي لـلنجا .. من كانَ أرتجى .. منها سُرجا

غـدت  بـالـفـضلِ  أولى أمهاتِ المؤمنينا .. بتشريفٍ لها من أمرِ ربِ العالمينا

 

أأمَ  الـبضعةِ الزهراءُ و التأريخُ أعما .. فمن بعدكِ كم قاست ببيتِ الوحي يتما

أرادوا فـيـكـمـا إطـفـاءَ نورِ الله ِظلما .. فهيهاتَ و يأبى الله ُ إلا أن يُتما

أمـرٌ دُبـرا .. فـي خـيـرِ الـورى .. مـا وري الـثـرى .. حتى غدرا

فـمـن تـحسدُ ذكراكِ بخيرٍ عندَ طه .. على الزهراءِ عينُ البغي قد ساقَ أباها

 

يـدا الـمـختارِ إذ ماتت تضمانِ يديها .. على الكافلِ سمّى العامَ حزناً و عليها

لهُ إشتاقت من الخلدِ كما إشتاقَ اليها .. و في أركانِ بيتِ الوحي ذكرى مقلتيها

مـبـعـوثُ الـهـدى .. فـي حـزنٍ بـدا .. مـما فقدا .. في كفِ الردا

مـضـت راضـيـةً مـرضيةً و الوعدُ جنة .. و نالت رحمةَ اللهِ بنفسٍ مطمئنة

 

جـزاءً  بـالـذي  أعطيتِ للهادي وفاءا.. بتكفينكِ قد أهدى لكِ اليومَ رِداءا

و عـن كلِ نفيسٍ فيهِ أرضيتِ السماءا.. لكِ الوحيُ بأكفانٍ منَ الفردوسِ جاءا

و الـهـادي هـنـا .. قـد أبـكـى الـدنـا .. لـما كفّنا .. منكِ البدنا

وواركِ  الثرى خيرُ الورى عندَ الحجونِ .. فردَ الكونُ من فاطمَ أصداءَ الشجونِ


فرم در حال بارگذاری ...

کیست مثل خدیجه سلام الله علیها؟!

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :

أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ‏ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب؛

مثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود. خدا به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم.

بحار الأنوار : ج‏43 ، ص131


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود نرم افزار اندروید: خدیجه مادر امت

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

 
نرم افزار حاضر، شامل مطالبی   ویژه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها  می باشد که موضوعات آن عبارتند از:
  1. زندگي فردي
  2. زندگي مشترک
  3. فضائل و ويژگي ها
  4. ثروت مبارک
  5. توصيف مادر
  6. رحلت جانسوز
  7. شعر
  8. پیامک

 

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت


فرم در حال بارگذاری ...

خدیجه، مادر مهربانم - کلیپ تصویری گروسی (+ متن)

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

 

کلیپ عزاداری حضرت خدیجه سلام الله علیها با صدای هادی گروسی:

خدیجه، مادر مهربانم - گروسی (+ متن)

سال بی تو بودن را عام الحزن نامید و فرمود :

مثل خدیجه پیدا نخواهد شد…

سلام بر تو ای مادر مهربان شریعت،

تشنگی امروزمان نذر نگاه مهربانت

اول مسلمان تمام زنانی

ندیده کسی مادر به این مهربانی

شده دلها بر یک خنده ات محتاج

بشو یار بابا چون شب معراج

گشته آوای پدر، خدیجه بمان

نیمه شب بهر خودت، دعایی بخوان

حرفی مزن از هجر، بمان جان زهرا

آتش مزن بر دل ببین اشک بابا

نخوان مادر امشب نوحه ی رفتن

نگاهی کن مادر بر سرشک من

بر لبت مانده هنوز دعای سحر

میروی مادر من مرا هم ببر

کسی چون تو نشد یاور دین

از چه غریبی تو در این شام تدفین

دو چشمت را مادر سوی من وا کن

غم و آه کوثر را تماشا کن

خورده ای غصه دین به خون جگر

گشته حالا کفنت عبای پدر

دانلود کلیپ تصویری  خدیجه، مادر مهربانم هادی گروسی  (7.33 MB)

زمان: 209 ثانیه (03:29)

 

 
 


فرم در حال بارگذاری ...

ماه رحمت و مغفرت در کلام رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1397

 

 

ماه رحمت است. ماه مغفرت است.

فرمود: «هذا شهر العتق من النّار» آزادی از آتش؛ در واقع آزادی از همین خطاها و گناهانی است كه ما انجام میدهیم

ماه انابه است، ماه توبه است. توبه یعنی برگشت از راه غلطی كه ما با گناهان خود، با غفلتهای خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است كه توجه به خدای متعال پیدا كنیم برای حال و آینده. گفته‌اند فرق بین توبه و انابه این است كه توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است. هم از گناهان، از خطاها، از كردار زشت خودمان در هر بخشی كه از ما سر زده، پیش خدای متعال عذرخواهی كنیم، استغفار كنیم و برگردیم، و هم انابه كنیم از حال و در آینده؛ این رابطه‌ی قلبی را بین خودمان و خدا تقویت كنیم. رمضان ماه رحمت است، ماه مغفرت است. فرمود:

«و هذا شهر العتق من النّار»؛

آزادی از آتش. آزادی از آتش، در واقع آزادی از همین خطاها و گناهانی است كه ما انجام میدهیم. این گناهان ما، خطاهای ما، همان صورتهای ناسوتی آن عذابهای آخرتند. اگر اینجا ظلم میكنیم، اگر غیبت میكنیم، اگر بدگوئی میكنیم، اگر از حد خودمان تجاوز میكنیم، اگر از تكلیف تجاوز میكنیم، هر كدام از اینها یك صورت اخروی دارد كه در عالم برزخ و در عالم قیامت به شكلهای مخصوصِ خودش ظاهر میشود، تجسم پیدا میكند؛ و اینها عذاب الهی است. گفت:

«ای دریده پوستین یوسفان

گرگ برخیزی از این خواب گران».

در اینجا پنجه درافكندن در دل این و آن، در آنجا تجلی عذاب الهی و گرگ برخاستن از خواب را نتیجه میدهد. «هذا شهر العتق من النّار و الفوز بالجنّة»؛ فوز به جنت هم همین است: در اینجا كار خودمان را اصلاح كنیم، دلهایمان را پاكیزه كنیم، عبادات را به‌جا بیاوریم، نوافل را به‌جا بیاوریم، راستی و راستگوئی و امانت و رفاقت و صفا را نسبت به مؤمنین به‌جا بیاوریم، انجام تكلیف را در بخشهای مختلف رعایت كنیم، این همان رفتن به بهشت است كه در عالم قیامت، همین عمل ما به آن صورت مجسم خواهد شد؛ به صورت نعم الهی كه برای مؤمنین و متقین وعده داده شده است.

سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام در سال 92

ماه رحمت و مغفرت در کلام رهبری (11.2 MB)

زمان: 297 ثانیه (04:57)


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم