چگونه سحر و جادو را باطل کنیم؟/ احکام شرعی دعانویسی و فال‌گیری

نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1395
 

انجام کارهای ماوراء طبیعه مانند سحر و جادوگری، فالگیری و دعانویسی همیشه در طول تاریخ برای مردم دارای جذابیت بوده و هست.
 
سحر و جادو از اموری است که از نظر قرآن كريم و احاديث واقعيت دارد. آیات 102 سوره بقره و 4 سوره فلق و برخی روایات به این موضوع صحه می‌گذارند و خداوند می‌فرماید: «مردم سحرهايی را فرا می گرفتند كه ميان مرد و همسرش جدايی مي افكند.»
 
در این گزارش حد و حدود شرعی کارهایی مانند سحر و جادو، فالگیری و دعانویسی را از منظر شرع و مراجع عظام تقلید بررسی می‌کنیم.
 
آیت‌الله خامنه ای:
 
سؤال: آیا یاد گرفتن سحر و عمل به آن جایز است؟ و آیا احضار ارواح و ملائکه و جن جایز است؟
جواب: علم سحر و يادگرفتن آن حرام است مگر آنکه به منظور غرض عقلايى و مشروع باشد وامّا احضار ارواح و ملائکه و جن، برحسب اختلاف موارد و وسائل و اغراض، احکام مختلفى دارد.
 
سؤال: مراجعه مؤمنین به بعضی از کسانی که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به معالجه می‏‌کنند، با توجه به اینکه یقین دارند که آنها فقط کار خیر انجام می‌‏دهند چه حکمی دارد؟
جواب: اين کار فى‏نفسه اشکال ندارد، مشروط بر اينکه از راههايى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود.
 
سؤال: آیا فالگیری از طریق سنگریزه و کسب درآمد با آن جایز است؟
جواب: اخبار به کذب جايز نيست.
 
سؤال: آیا آموختن علم جفر و رمل و زیج‏ها و علوم دیگری که از امور غیبی خبر می‌‏دهند، جایز است؟
جواب: آنچه از اين علوم در حال حاضر نزد مردم است، غالباً تا اين حد که موجب يقين و اطمينان به کشف امور غيبى و خبردادن از آنها شوند، قابل اعتماد نيستند، ولى آموختن علومى مانند جفر و رمل به‌طور صحيح اشکال ندارد به شرطى که مفسده‌‏اى بر آنها مترتّب نشود.

...


 
سؤال: آیا پرداخت و دریافت پول در قبال نوشتن دعا جایز است؟
جواب: دريافت يا پرداخت مبلغی به عنوان اجرت نوشتن دعاهای وارده اشکال ندارد.
 
سؤال: دعاهایی که نویسندگان آنها ادعا می‏کنند که در کتابهای قدیمی دعا نقل شده‏‌اند، چه حکمی دارند؟ و آیا این ادعیه از نظر شرعی معتبر هستند؟ مراجعه به آنها چه حکمی دارد؟
جواب: اگر دعاها از ائمه اطهار(ع) نقل و روايت شده باشند و يا مضامين آنها حق باشد، تبرّک جستن به آنها اشکال ندارد. همانگونه که تبرّک جستن به دعاهای مشکوک به اين اميد که از معصوم(ع) باشند، اشکال ندارد.
 
سؤال: یادگرفتن و یاددادن و دیدن شعبده و اقدام به بازیهایی که همراه با تردستی هستند، چه حکمی دارد؟
جواب: یاددادن و یادگرفتن شعبده‌ای که از انواع سحر باشد، حرام است، ولی بازیهایی که همراه با سرعت حرکت و تردستی هستند و از انواع سحر محسوب نمی ‏شوند، اشکال ندارد.
 
آیت‌الله سیستانی:

 
پرسش: سحر و جادو چه حکمی دارد ؟
 
پاسخ: سحر و جادو از محرمات ومعاصی کبیره است و جایز نیست.
 
پرسش: ایا مراجعه به دعا نویس اشکال دارد؟ نظر شما در مورد سحر و جادو چیست؟
 
پاسخ: مراجعه به دعا نویس اشکال ندارد ولی سحر وجادو جایز نیست.
 
پرسش: آیا جادو وجود دارد وکسی که عنوان می کند با جادو و جادوگری می تواند حال یکی را پریشان کند واقعیت دارد؟
 
پاسخ: سحر وجادو چنانکه از قرآن کریم بدست می آید اثر دارد (فیتعلمون منهما مایفرقون بین المرء وزوجه) والبته دعاهائی هم برای ابطال جادو و سحر هم هست ولی اکثر کسانی که ادعای سحر و جادو دارند دروغ می گویند و با ترفندهائی مردم را فریب می دهند و گاهی در اثر تلقین شخصی را مریض و بیمار می کنند و او گمان می کند جادو شده است.
 
پرسش: کف و یا فال فنجان بین ، پیشگویی هایی می کند و می گوید که برای شخص در حال و آینده چه پیش خواهد آمد ؟ آیا چنین کاری جایز است به ویژه اگر صاحب فنجان به آنچه گفته می شود ترتیب اثر بدهد؟
 
پاسخ: چنان پیشگوی هایی اعتبار ندارد و او هم نباید به طور جزم و یقین ، سخنی بگوید هم چنانکه دیگران هم در مواردی که وجود حجّت شرعی و عقلی لازم است ، نباید بر آن پیشگویی ها ، اثر بار کنند .
 
آیت‌الله مکارم شیرازی:
 
پرسش : مراجعه به فالگیرها و جادوگران براى معالجه چه حکمى دارد، در حالى که گاه امراض سختى را معالجه مى کنند؟
 
پاسخ : رجوع به آنها حرام است.
 
پرسش : آیا درست است که می گویند در مورد حرمت سحر استعمال آن است نه یادگیری آن؟ آیا مطلقاً حرام است؟
 
پاسخ : طبق فتوای همه فقهای اسلام یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگری حرام است.
 
پرسش : برخی از اشخاص از طریق فالگیرى با جامع الدّعوات یا دوازده برج، از آینده و گذشته و مرض مراجعین خبر مى دهند و دعاى محبّت ما بین دخترها و پسرها و زوج ها و براى دیوانه ها و جنّ زده ها مى نویسند و پول هاى زیادى دریافت مى کنند؛ دریافت پول از این طریق چه حکمی دارد؟
 
پاسخ : پول گرفتن در برابر این کارها جایز نیست.
 
پرسش : اگر فال قهوه براى کار مشروعى انجام شود، چه حکمى دارد؟ مثلا از این طریق گمشده اى را پیدا نموده، یا گره اى را باز کند. در این صورت پول حاصل از آن چه حکمى خواهد داشت؟
 
پاسخ : فال قهوه و امثال آن از خرافات است، و شرعاً اعتبارى ندارد، و گرفتن پول در مقابل آن جایز نیست.
 
پرسش : آیا اسلام جهت ابطال سحر دستور العمل و راه کار واقعی که واقعا سحر را باطل کند دارد؟ چرا که با توجه به اوضاع جامعه مراجعه به افراد در این زمینه با باج خواهی آنها همراه است.
 
پاسخ : هر چند سحر و جادو به تصدیق قرآن مجید حقیقت دارد، ولى غالب آنچه را مردم سحر و جادو مى دانند اوهام و خیالاتى بیش نیست. براى رفع آن هر روز پنج مرتبه آیه الکرسى را بخوانید و به خود و اطرافیانتان بدمید و هر روز هر چند به به مقدارى صدقه بدهید و بر خدا توکّل کنید.
 
پرسش: شخصى، که زندگى عادى خود را مى گذرانده، ناگهان دچار مشکلات عدیده مى گردد! یکباره افسردگى، ناراحتى هاى عصبى، کم خوابى و بى حوصلگى، نظم زندگى اش را از هم مى پاشد! با مراجعه به چند پزشک متخصّص اعصاب و روان، نه تنها هیچ گرهى از کار او گشوده نمى شود، بلکه روز به روز حالش بدتر مى شود، تا بالاخره از مراجعه به پزشک نا امید، و به یک ساحر معروف مراجعه مى کند. وى پس از سعى و تلاش زیاد، مى گوید: «کسى تو را سحر کرده، شاید به زودى عمرت به سر آید!» ساحر معروف، با همدستى یک ساحر دیگر، چند عدد تعویذ و دعا را کشف مى کند، که اسم آن شخص روى آن نوشته شده، و همراه با اشیاى عجیب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در یک جا قاب شده بود. ساحر با این که با آن شخص آشنا نیست، اسم کسى که این کارها را کرده به او مى گوید، او هم به یقین رسیده که عامل این سرگردانى و بدبختى همان شخص است. حال با توجّه به این که تمام زندگى وى از هم پاشیده (البتّه بعد از پیدا شدن و پاره شدن کاغذهاى مذکور حالش بهتر شده است) و اگر کمک ساحران نبود تا چند روز دیگر رشته زندگى اش از هم پاشیده مى شد. عامل این بدبختى ها و رنجهاى وى چه تاوانى باید بپردازد؟
 
پاسخ : قول ساحران اعتبارى ندارد، به آن اعتنا نکنید. دستورى به شما مى دهم، اگر عمل کنید حال شما ان شاء اللّه خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانید، و بعد از نماز صبح دست راست را روى سینه بگذراید، و هفتاد مرتبه «یا فتّاح» بگویید. سپس 110 مرتبه صلوات بفرستید. در هر شبانه روز پنج مرتبه آیه الکرسى بخوانید، و به خود بدمید. و هر وقت گرفتار ناراحتى فکرى شدید، ذکر «لا حول و لا قوّه الاّ باللّه» را بگوئید. این برنامه را تا چهل روز ادامه دهید، ان شاء اللّه مشکل شما برطرف خواهد شد.

 


فرم در حال بارگذاری ...

​ افرادی که باید از دوستی با آنان حذر کرد!

نوشته شده توسطرحیمی 31ام تیر, 1395
امام علی(علیه السلام) در حدیثی مردم را از دوستی با گروه مشخصی از افراد برحذر داشتند.

متن این حدیث از کتاب عيون الحكم و المواعظ منتشر می‌شود:
 
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
لَا تُؤَاخِ مَنْ يَسْتُرُ مَنَاقِبَكَ وَ يَنْشُرُ مَثَالِبَكَ.
 
حضرت علی علیه السلام فرمود:
با کسی که خوبی هایت را می پوشاند و بدی هایت را آشکار می کند، دوستی نکن.
 
منبع: عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 519.


فرم در حال بارگذاری ...

هفت تیر از حامد زمانی

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395

“بسم الله الرحمن الرحیم “

photo_2016-07-18_01-56-52

برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید

متن موسیقی در ادامه مطلب

 

یه دنیایی رو ما میخوایم بسازیم
که کودک گرسنه ای نداره
یه دنیایی که یه نفر نتونه
رو شونه ی بقیه پا بذاره

یه دنیایی رو ما می خوایم بسازیم
که هر نمازش یه درو وا کنه
که عارفش تو خنده ی یتیما
تو زاغه ها خدا رو پیدا کنه

دین، دین، دین، دی دی دین … دیدین
دین داری آسونه تا رو زبونه
یه امتحان از همه مون بگیرین
تا ببینین کی مَرده و می مونه؟

بیا ببین چه ضربه هایی خوردیم
از چپ و راست برای بار چندم؟
نوکیسه ها چه برجایی که ساختن
روی خرابه ی امید مردم

حرفاتوانگار واسه ی ماها، نه
واسه یه ملت دیگه نوشتی
وای! ببین چه خبره جهنم
دین اگه حرفای توئه، بهشتی!

با وعده ها مردمو بازی دادن
راه شهیدا رو کجا کشوندن؟
زدن زمین حرف بزرگترا رو
دل همه دلسوزا رو سوزوندن

دین، دین، دین، دی دی دین … دیدین
دین داری آسونه تا رو زبونه
یه امتحان از همه مون بگیرین
تا ببینین کی مَرده و می مونه؟

توی مسیر سلطه و تکاثر
فرعون و قارون به هم رسیدن
ببین که دشمنای عدل علی (علیه السلام)
شمشیرا رو از روبرو کشیدن

نیستی ببینی آقا زاده هامون
پا روی حرفات میذارن چه راحت
عین تجارته، دیانت اینجا
یارای غار، زدن تو کار غارت

یه هفتْ تیره، هفتِ تیر که باید
گذاشت رو پیشونی بی غیرتی
اگر چه خیلی سخته پیدا کنیم
خطتو تو تقویمای خط خطی

منبع وبسایت رسمی حامد زمانی

fans.hamedzamanimusi


فرم در حال بارگذاری ...

بازی با طعم طمع؛ نقد بازی subway surfers

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395

دویدن؛ در بازی‌‌های رایانه‌ای و اساساً در هنر‌های نمایشی، دویدن نماد حرکتی است به‌سوی به‌دست‌آوردن یک مقصد که مقتدای آن اثر است. سکه جمع‌کردن که در سبک runnerمهم‌ترین ارزش محسوب می‌شود.


subway surfersعنوان یک بازی در سبک runner (دونده) روی پلتفرم‌های اندروید و اپل بوده که در سراسر جهان، روی تبلت‌ها و تلفن‌های همراه بسیار فراگیر شده است. subway surfers ماجرای کاراکتری است که روی دیوار مترو با اسپری نقاشی کرده و پلیس او را تعقیب می‌کند. حال گیمر باید از دست پلیس در ریل‌های مترو فرار کرده و سکه جمع کند. گیم پلی این بازی در متروی پایتخت‌های مهم دنیا رقم می‌خورد. به این شکل که هر نسخه از این بازی در فضای یکی از شهر‌های توکیو، پاریس، مسکو، لندن و.. ساخته شده است و گیمر را وارد معماری و فضا‌های دیدنی هریک از این پایتخت‌ها می‌کند.

...


  مدت‌‌هاست که بازی‌های پلتفرم‌های موبایل به‌سمت شبکه‌های اجتماعی روی آورده‌اند و این امکان را برای گیمر‌ها فراهم کرده‌اند که هر نفر زمانی که به یک رکورد جدید در بازی می‌رسد، آن رکورد را به اسم خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کند. این امکان جدید در بازی‌های موبایل باعث افزایش حس رقابت در این‌گونه از بازی‌ها شده است. و خلا قصه و جذابیت‌های دیگر را در این بازی‌ها پر کرده است. نکتۀ بسیار مهم در این بازی ساده، آن مدل یا شیوۀ زندگی است که subway surfers   به مخاطبش نشان می‌‌دهد. مدلی که در آن، فرار آغاز راه پیروزی است. این فرار، گریز از مجازات یک جرم کوچک را نشان می‌دهد که سرانجامی ‌خوش دارد. سرانجامی ‌پر از سکه‌های طلا و پیروزی‌های پی‌درپی؛ به‌طوری‌که گیمر هرچه بیشتر از جرمش فرار کند پیروزی‌های بیشتری را به‌دست می‌آورد و این تعقیب و گریز جذاب، موجبات به‌دست‌آوردن سکه‌های بیشتر و رکورد‌های جدید‌تر را فراهم می‌کند. البته خود بازی هم در این گریز گیمر را همراهی می‌کند و وسایل و ابزار‌های کارآمد‌تری برای فرار راحت‌تر را در اختیار گیمر قرار می‌دهد. ابزار‌های جذابی که هرکدام می‌توانند لذت این گریز را بیشتر و بیشتر توجیه کنند. حال با این مقدمه می‌توان بر نقطۀ عطف محتواییsubway surfers  دست گذاشت. گیمر از لحظه‌ای که دست به این فرار جذاب می‌زند، گویی مسیر زندگی‌اش را آغاز می‌کند. اینجا باید گفت که در بازی‌های رایانه‌ای، از لحظه‌ای که روند بازی به‌دست مخاطب می‌افتد، زندگی جدید مخاطب در قاب مانیتور شروع می‌شود. با این تعریف درمی‌یابیم که آغاز زندگی گیمر در این بازی با دو اتفاق مهم همراه است.

دویدن؛ در بازی‌‌های رایانه‌ای و اساساً در هنر‌های نمایشی، دویدن نماد حرکتی است به‌سوی به‌دست‌آوردن یک مقصد که مقتدای آن اثر است. سکه جمع‌کردن که در سبک runnerمهم‌ترین ارزش محسوب می‌شود.

با‌توجه‌به این تعریف که هنر در ذات خود تولید‌کنندۀ حس و انتقال‌دهندۀ آن است، می‌توان گفت که در subway surfers  دویدن به‌سوی مقتدایی به‌نام سکه‌های طلا این حس را به مخاطبان و گیمر‌های خود و به‌خصوص کودکان و نوجوانان انتقال می‌دهد که زندگی چیزی نیست به جز فرار و دویدن به‌سوی پول. این حس که در این بازی شکل می‌گیرد، به انسان‌ها در سنین پایین آموزش می‌دهد که بی محابا باید به‌سوی پول دوید و هر مانعی را که روبه‌روست باید از میان برداشت تا حس طمع انسان برای به‌دست‌آوردن پول و رکورد‌های جاه‌طلبانۀ او بیشتر ارضا شود.

غالباً گیمر هرچه بیشتر بازی‌های این سبک را بازی می‌کند حس طمع‌اش بیشتر غلیان می‌کند و بیشتر برای دویدن به‌سوی سکه عجله می‌کند و بیشتر بی‌محابا مترو‌های پایتخت‌های دنیا را طی می‌کند که زودتر به رکورد‌های بیشتر و کاراکترهای جدیدتر برسد.

حال دوباره برگردیم به موضوع شیوع این بازی‌ها در شبکه‌های اجتماعی و امکانی که این بازی‌ها برای منتشرکردن رکورد‌ها در شبکه‌های اجتماعی فراهم کرده‌اند. این عطش و طمعی که این دست از بازی‌های موبایل برای گیمر‌ها آفریده‌اند با انتشار در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توئیتر و گوگل پلاس و… چند برابر می‌شود؛ به‌طوری‌که در آینده‌ای نه چندان دور به بخشی از خرده‌فرهنگ گیمری تبدیل می‌شود و تأثیرات عمق آن در سال‌های دور و در زندگی آیندۀ گیمر‌های کودک و نوجوان دیده خواهد شد. این نوع تأثیر‌گذاری‌های درازمدت فقط در آثار نمایشی و به‌طور خاص در مدیوم‌های جدید هنر تأثیرات عمقی گذاشته و قادرند در یک نسل به خرده‌فرهنگ و اخلاق تبدیل شوند. پس توجه به راه و روش زندگی که این آثار نمایشی و به‌طورخاص آن، بازی‌های رایانه‌ای به کودکان و نوجوانان آموزش می‌دهند، موجب تصحیح و سم‌زدایی آن‌ها برای نسل آینده می‌شوند.


فرم در حال بارگذاری ...

برنامه اندرویدی کاملترین مجموعه دعاها ی صوتی با قابلیت دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395

برنامه اندرویدی مرجع دعاهای صوتی

برنامه اندرویدی مرجع دعاهای صوتی، نرم افزاری کاربردی برای کسانی هست که با ادعیه مانوس هستند و شامل ۱۳۰ دعا همراه با صوت آن هاست. صوت های موجود در این برنامه را می توانید با یکبار وصل شدن به اینترنت دانلود کنید و همیشه همراه خود داشته باشید. این امکان هم برای شما فراهم شده است که ابتدا بخشی از هر دعا را دانلود کرده و بشنوید (با لمس توقف یا برگشت در حین دانلود) و در زمانی دیگر با لمس ادامه دانلود ادامه دعا را دانلود کنید. ضمن این که در ادامه مطلب لیست دعا های موجود در برنامه را می توانید مشاهده کنید.

 

قابلیت های برنامه :

 ♦ شامل ۱۳۰ دعابا فرمت MP3 و کیفیت مناسب
♦ قابلیت به اشتراک گذاری دعاها
♦ قابلیت انتخاب به عنوان زنگ گوشی و یا پیامک
♦ قابلیت تغییر فونت و اندازه آن
♦ دارای پلیر حرفه ای با قابلیت های خاص
♦ دارای دانلود منیجر حرفه ای جهت ادامه دانلودهای ناقص
♦ دارای گرافیک منحصر بفرد
♦ دارای ۲ سرور جداگانه با قابلیت سرعت بسیار بالای دانلود

 564 doahaye soti

 

لیست دعاهای موجود:

 ۱ دعای توسل با صدای : رستگار
۲ دعای توسل با صدای : عبدالرضا هلالی
۳ دعای توسل با صدای : حاج مهدی منصوری
۴ دعای توسل با صدای : سید مهدی میرداماد
۵ دعای توسل با صدای : حاج مهدی سلحشور
۶ دعای توسل با صدای : سازگار
۷ دعای توسل با صدای : حاج حسین سازور
۸ دعای توسل با صدای : حاج مهدی سماواتی – قسمت اول
۹ دعای توسل با صدای : حاج مهدی سماواتی – قسمت دوم
۱۰ دعای توسل با صدای : فرهمند
۱۱ دعای ندبه با صدای : انصاریان
۱۲ دعای ندبه با صدای : کافی
۱۳ دعای ندبه با صدای : حاج سعید حدادیان
۱۴ دعای ندبه با صدای : حاج مهدی منصوری – قسمت اول
۱۵ دعای ندبه با صدای : حاج مهدی منصوری – قسمت دوم
۱۶ دعای ندبه با صدای : حاج مهدی سماواتی – قسمت اول
۱۷ دعای ندبه با صدای : حاج مهدی سماواتی – قسمت دوم
۱۸ دعای عهد با صدای : موسوی قهار
۱۹ دعای قرآن به سر گرفتن با صدای : حاج محمد رضا طاهری
۲۰ دعای قرآن به سر گرفتن با صدای : حاج سعید حدادیان
۲۱ دعای مجیر با صدای : حاج رضا بکایی
۲۲ دعای مجیر با صدای : حاج سعید حدادیان
۲۳ دعای مجیر با صدای : حاج مهدی منصوری
۲۴ دعای جوشن کبیر با صدای : میثم مطیعی (جدید)
۲۵ دعای جوشن کبیر با صدای : مرشد لو
۲۶ دعای جوشن کبیر با صدای : موسوی قهار
۲۷ دعای جوشن کبیر با صدای : محمدرضا طاهری
۲۸ دعای جوشن کبیر با صدای : سید مهدی میرداماد
۲۹ دعای جوشن کبیر با صدای : دعای جوشن کبیر۲
۳۰ دعای جوشن کبیر با صدای : دعای جوشن کبیر۳
۳۱ دعای سمات با صدای : موسوی قهار
۳۲ دعای سمات با صدای : کافی
۳۳ دعای سمات با صدای : فرهمند
۳۴ دعای افتتاح با صدای : حاج رضا بکایی
۳۵ دعای افتتاح با صدای : حاج سعید حدادیان
۳۶ دعای افتتاح با صدای : حاج منصور ارضی
۳۷ دعای افتتاح با صدای : حاج محمد رضا طاهری
و…

  دریافــت فـایـل

  • حجم فایل: 4 مگابایت
  • نسخه: 1.0

برای دانلود کد QR را اسکن کنید

برنامه اندرویدی مرجع دعاهای صوتی


فرم در حال بارگذاری ...

همسر حضرت عمران، از صادقین و مخلصین

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395
 

إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّک أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ [1]

(بیاد آور)هنگامی که همسر عمران گفت: پروردگارا! همانا من نذر کرده ام آنچه را در رحم دارم، برای تو آزاد باشد(و هیچ گونه مسئولیتی به او نسپارم تا تمام وقت خود را صرف خدمت در بیت المقدّس کند،) پس از من قبول فرما، که براستی تو شنوای دانایی.

معنای سخن مادر مریم:” نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً

کلمه” نذر” به معنای این است که انسان چیزی بر خود واجب کند که واجب نباشد، و کلمه” تحریر"، به معنای آزاد کردن از قید و زنجیر است، و به همین جهت آزاد کردن برده را هم تحریر می گویند، و نیز نوشتن کتاب را هم تحریر می گویند، چون با این عمل مفاهیم و آن معانی که در محفظه ذهن و فکر زندانی است آزاد می شود، و کلمه” تقبل” به معنای قبول کردن چیزی است از روی رغبت و رضا، مانند تقبل هدیه و تقبل دعا و امثال آن. و اینکه فرمود: قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی دلالت دارد بر اینکه این مناجات را وقتی کرده که به فرزندش حامله بوده است، و حملش از عمران بوده، و این مناجات خالی از اشاره به این نکته نیست که همسر وی عمران در آن روزها زنده نبوده، و گرنه او حق نداشت فرزند در شکم خود را مستقلا تحریر کند.

...

هم چنان که آیه شریفه: وَ ما کنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ یلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیهُمْ یکفُلُ مَرْیمَ[2] که سخن از این دارد که برای تعیین کفیلی برای مریم قرعه کشی کردند، نیز به بیانی که در تفسیرش می آید دلالت دارد بر اینکه همسر وی در آن روز زنده نبوده.

این نکته هم روشن است که تحریر فرزند چه به وسیله پدر باشد یا مادر، تحریر از بردگی نیست و دختر عمران برده نبوده، تا مادرش او را آزاد کند، پس تحریر در این آیه آزاد کردن از قید ولایتی است که والدین بر فرزند خود دارند، و با داشتن آن ولایت، او را تربیت می کنند، و در مقاصد خود بکار می برند و اطاعتشان بر فرزند واجب است.

پس با تحریر، فرزند از تسلطی که پدر و مادر بر او دارند خارج می شود، دیگر پدر و مادر، او را بخدمت نمی گیرند، و اگر این تحریر به وسیله نذر و بخاطر خدا انجام شود، معنایش این می شود که این فرزند در ولایت خدا داخل شود، تنها او را بپرستد و خدمت کند و خدمت خدا کردن به این است که در مسجد و کلیسا و اماکن مقدسه ای که مختص عبادت خدا است خدمت کند، در حالی که اگر این نذر نبود، فرزند می بایست پدر و مادر خود را خدمت می کرد.

نکته ها

چنانکه در تفاسیر و کتب روایی آمده است: دو خواهر به نام های «حَنّه» و «اشیاع»، که اوّلی همسر «عمران» از شخصیت های برجسته بنی اسرائیل و دومی همسر زکریای پیامبر بود، بچّه دار نمی شدند. روزی «حَنّه» زیر درختی نشسته بود، پرنده ای را دید که به جوجه هایش غذا می دهد. محبّت مادرانه، آتش عشقِ به فرزند را در وجود او شعله ور ساخت، در همان حال دعا کرد و مستجاب شد. از سوی دیگر به شوهرش الهام شد که فرزندش از اولیای خدا خواهد بود و بیماران را شفا و مردگان را زنده خواهد کرد. وقتی «حَنّه» حامله شد، تصوّر کرد آن فرزندی که قرار است کارهای خارق العاده انجام دهد، پسر خواهد بود، لذا نذر کرد که فرزندش خدمتکار بیت المقدّس شود. امّا چون نوزاد به دنیا آمد، دیدند دختر است. آنها فهمیدند که آن الهام الهی در مورد خود مریم نبوده است، بلکه درباره فرزند او خواهد بود.[3]

پیام ها

1-رشد معنوی زن تا آنجا بالا می رود که بعد از سال ها انتظار، فرزند خود را نذر خدمت خانه خدا می کند. «قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک»

2-افراد دوراندیش، قبل از تولّدِ فرزند به فکر مسیر خدمات او نیز هستند.«نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً»

3-نذر باید خالصانه باشد. «نَذَرْتُ لَک»

4-خدمت در مسجد به قدری ارزشمند است که اولیای خدا عزیزان خود را قبل از تولّد نذر آن می کنند. «نَذَرْتُ لَک…»

5-موضوع نذر، تاریخی بس طولانی در ادیان الهی دارد. «رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ»

6-مادر، نوعی ولایت بر فرزند دارد. «نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی»

7-میان گذشت از فرزند و برگزیدگی خداوند رابطه است. «اصْطَفی…آلَ عِمْرانَ…نَذَرْتُ لَک ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً»

8-کسانی در خدمات دینی موفّق ترند که تمام وجود خود را صرف خدمت نمایند، نه بخشی از وقت را. «مُحَرَّراً»

9-خدمت فرزند به مادر، حقّ طبیعی مادر و قابل گذشت است. «مُحَرَّراً»

10-اگر عزیزترین و محبوب ترین چیزها را می دهید، به فکر قبولی آن نیز باشید.«فتَقبَّل»

منبع : اختصاصی پایگاه حوزه نت

پی نوشت ها

[1] آل عمران/ 35

[2] آل عمران/ 44.

[3] كافى، ج 1، ص 535.





فرم در حال بارگذاری ...

دیدگاه امام خمینی درباره مبارزات آیت الله کاشانی

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395
 


تاریخ درس های فراوانی برای نسل های بشر ذخیره کرده است که هر کدام از آنها می توانند پشتوانه ای نیرومند برای تحول و تحرک به وجود آورند و راه روشن « حق » را از بیراهه های مختلف « باطل » جدا کنند و بینش و بصیرتی بیافرینند که در پرتو آن طی مراحل رشد و کمال و صعود به قلل عزت و قدرت تسهیل گردد.
این بینش ها و آگاهی ها هم دارای جلوه های اعتقادی و معنوی هم ابعاد فکری و فرهنگی و هم جنبه های اجتماعی و سیاسی می باشند و همه این بینش ها در تمام ابعاد جهت نیل به حیات برتر و سالم و پویا و تامین سلامت و سعادت برای انسان ها لازم و ضروری می باشند. از جمله مقاطع تاریخی که در دل خود درس و پیام های فراوان ذخیره ساخته و برای نسل امروز و فردا راهگشا می باشد تاریخ معاصر ایران است و از جمله حرکت ها و مبارزاتی که از مردان بزرگ در این مقطع به ثبت رسیده است قیام و مجاهدات عالم نستوه آیت الله کاشانی است.
 
دیدگاه امام خمینی درباره مبارزات آیت الله کاشانی

 کارنامه درخشان آیت الله کاشانی

آیت الله کاشانی دارای کارنامه ای درخشان از جهاد و مبارزه با دشمنان دین می باشد و تمام لحظات زندگی خویش را در مسیر صیانت از دین و سرزمین های اسلامی و از جمله سرزمین ایران و ملت مسلمان آن سپری نمود و از همه سو آماج حملات مخالفان و معاندان قرار گرفت.

در دیدگاه های حضرت امام خمینی درباره تاریخ معاصر ایران حجم و جایگاهی از این اندیشه های سیاسی و رهنمودهای تاریخی به زندگی و مبارزات آیت الله کاشانی اختصاص یافته است. آنچه در این نوشتار به تحلیل و توضیح پیرامون آن می پردازیم چند نمونه از آن مجموعه می باشد.

الف ـ این جبهه ملی …ـ در یکی از روزنامه هایشان که من دیدم و ناراحت شدم ـ از میرزای شیرازی که قضیه تنباکو را درست کرده تا آقای کاشانی تمام علمایی که در خلال مشروطیت برای اسلام کار کردند میرزای شیرازی برای اسلام کار کرده است آقای کاشانی برای اسلام کار کرده شیخ فضل الله کرده تمام این ها را به آنها بد گفتند! آن روزنامه جبهه ملی را پیدا بکنید میرزای شیرازی را متهم کرده به دروغگویی! شیخ فضل الله را این قدر فحش داده! جرم شیخ فضل الله بیچاره چه بود جرم شیخ فضل الله این بود که قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضل الله این بود که احکام قصاص غیرانسانی نبست انسانی است آقای کاشانی هم همین طور جرم این ها همین است که این ها عقیده شان این است که باید اسلام در ایران پیاده بشود و شما می گویید که احکام غرب مترقی است! »[1]

...

مجاهدات خستگی ناپذیر  آیت الله کاشانی

حضرت امام خمینی در بررسی مجاهدات آیت الله کاشانی اولا به سابقه تاریخی این جهاد و تلاش می پردازد که در سیره و روش سیاسی سایر علمای بزرگ نیز متجلی می گردد. ثانیا به یک جریان مرموز غرب زده و مشتاق به استقرار و سیطره و حاکمیت قوانین غربی به جای قوانین اسلامی اشاره می کند.

در رویکرد تاریخی به موضوع مجاهدت علمای دین ابتدا میرزای شیرازی و عناد و مخالفت جریان غرب گرای ایران که نام و عنوان « ملی گرایی » را با خود می کشد و با حرکت میرزا مخالفت می ورزد مطرح می شود.

در سال 1307 هـ. ق قراردادی موسوم به « رژی » بین دولت ایران و نماینده انگلیس به نام « ژرژ تالبوت » منعقد می گردد که براساس آن امتیاز انحصار خرید و فروش تنباکو به مدت پنجاه سال به انگلیس واگذار می گردد و به این ترتیب سلطه این کشور استعماری بر ایران از جنبه اقتصادی آغاز می شود و براساس مستندات تاریخی زمینه ها برای سلطه فرهنگی و سیاسی نیز آماده می گردد. مرحوم میرزای شیرازی با مسئولیت مرجعیت و رهبریت دینی با این قرارداد استعماری به مبارزه برمی خیزد و با رهبری علمای ایران و حضور گسترده مردم مسلمان سرانجام جنبش تنباکو به پیروزی می رسد و ناصرالدین شاه قاجار قرارداد مزبور را لغو می نماید.

جریان غرب گرای داخلی از همان زمان با حرکت میرزا مخالفت می کند و این مخالفت از آنجا ناشی می شود که این جریان فکری و سیاسی وابسته به بیگانه است و قیام و حرکت میرزا به نفی سلطه بیگانگان می انجامد!

در دومین رویکرد تاریخی امام خمینی قیام و مجاهدت پرشور فقیه مبارز شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری مطرح می گردد.

شیخ فضل الله از رهبران نهضت مشروطه ایران به شمار می رفت لکن پس از مشاهده نفوذ غرب گرایان وابسته به استعمار انگلیس در نهضت مشروطه و مصادره آن به نفع انگلیس با مشروطه ای که تغییر ماهیت داده و از اسلامی به غربی و انگلیسی تبدل یافته بود مخالفت می ورزد و شعار « مشروطه مشروعه » یعنی مشروطه ای را که بر مبنای صدور حکم اولیه مشروطه باید با محوریت دین و احکام و قوانین مترقی آن شکل گیرد مطرح می نماید و به طور طبیعی با شیفتگان غرب مواجه می شود. این جریان اگرچه در مشروطه نام و عنوان خاص و سامان یافته ای نداشت ولی در دوره های بعد تحت عنوان جبهه ملی و حزب ملت ایران و نهضت آزادی و گروه های ملی ـ مذهبی به فعالیت علیه حاکمیت اسلام پرداختند.

در نگاه حضرت امام خمینی مجاهدت خستگی ناپذیر آیت الله کاشانی نیز اولا در تداوم حرکت میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری به ظهور و بروز درآمد. ثانیا محور اصلی این مجاهدت وقفه ناپذیر اسلام و قوانین مترقی و زندگی ساز آن بود. ثالثا از ابتدای این حرکت مخالفت سرسختانه ایادی داخلی استعمار و شیفتگان غرب و انگلیس و آمریکا به شکل حرکت های مرموز ملی! و در عین حال غربی! آغاز شد و جبهه ملی و سایر احزاب ملی گرا این عناد و مخالفت علیه اسلام و رهبری آیت الله کاشانی و اهداف والای او را ساماندهی کردند.

ب ـ حضرت امام خمینی پس از این رویکرد تاریخی ـ که معمولا در اندیشه های سیاسی آن پیشوای بزرگ سابقه دارد و در بررسی تمام جنبش های اسلامی به رهبری فقها و علمای مبارز اسلام به همین شیوه عمل می کنند و به مصادیق اشاره می نمایند ـ به طور مستقل به بررسی مجاهدات عالم نستوه مرحوم آیت الله کاشانی می پردازند.

امام خمینی درباره گستردگی و وسعت مبارزات آیت الله کاشانی چنین می فرمایند:

« آقای کاشانی از جوانی در نجف بودند و یک روحانی مبارز بودند. مبارزه با استعمار آن وقت البته انگلستان بود مبارزه با او. در ایران هم که آمدند تمام زندگیشان صرف همین معنا شد و من از نزدیک ایشان را می شناختم … بعدش دیدند که اگر یک روحانی در میدان باشد لابد « اسلام » را در کار می آورد این حتمی است و همین طور هم بود. از این جهت شروع کردند به جوسازی. »[2]

اولین موضوع در این سخنان مبارزات آیت الله کاشانی با استعمارگران انگلیسی در عراق می باشد.

در جنگ جهانی اول دولت عثمانی که مجموعه سرزمین های اسلامی آن روز از جمله عراق را تحت حکومت داشت با آلمان متحد گردید. در نقطه مقابل انگلستان قرار داشت که به همراه متحدین خود با جبهه دولت عثمانی و آلمان در جنگ و ستیز بود. نیروهای انگلیس در این نبرد برای اشغال عراق حرکت کردند و ابتدا در اثر ضعف فرمانده نظامی عثمانی شهرهای فاو و بصره را به اشغال خویش درآوردند. از همین جا علمای مبارز اسلام برای مقابله با نیروهای اشغالگر انگلیسی به تشکیل جبهه پرداختند و با صدور حکم جهاد به نبرد مسلحانه با انگلیسیان اهتمام ورزیدند.

آیت الله کاشانی در مجموعه جبهه علمای مبارزی چون آیت الله سیدمحمود حیدری، آیت الله سیدمصطفی کاشانی، شیخ فتح الله اصفهانی و سیدعلی داماد و گروهی دیگر به رهبری انقلاب عراق پرداختند و به بسیج و ساماندهی نیروهای مردمی مجاهدین عراقی و عشایر همت گماشتند. در این میان آیت الله کاشانی به دلیل جوانی و شور فراوان جهاد در راه دین در صف اول پیکار قرار داشت و مسئولیت سرکشی به جبهه های مختلف و بررسی شرایط و وضعیت آن ها را بر دوش می کشید.

جبهه اصلی علمای اسلام در کوت العماره عراق قرار داشت و مبارزات سخت آنان همراه با نیروهای رزمنده مردمی باعث زمین گیر شدن قوای انگلیس گشت و در این مقطع از مبارزات انگلیسی ها متحمل شکست و خسارت سنگین و دادن کشته و مجروح شدند و خود را تسلیم قوای اسلام کردند.

این پیروزی ها با مجاهدات و نقش آفرینی آیت الله کاشانی در برخی نقاط دیگر استمرار یافت ولی در نهایت قوای انگلیس عراق را به اشغال درآورد و دست نشاندگان خود را در آن سرزمین حاکم گرداند و از همین جا بود که فشار و تعقیب علیه آیت الله کاشانی شدت گرفت و پس از آن که « سرپرسی کاکس » نماینده انگلیس در عراق شرایطی برای صلح از جمله تسلیم آیت الله کاشانی و 16 نفر دیگر از علمای مبارز اسلام را که در کادر رهبری انقلاب قرار داشتند مطرح کرد به توصیه علمای عراق آیت الله کاشانی عراق را ترک نمود و به ایران وارد شد.

دومین موضوع در سخنان امام خمینی مجاهدات آیت الله کاشانی در ایران است که با تعبیر « در ایران هم که آمدند تمام زندگیشان صرف همین معنا شد » مبارزات این عالم نستوه را ارج می نهند.

آیت الله کاشانی و همراهان ابتدا به کرمانشاه و پس از آن به قم آمدند و از آنجا تصمیم به حرکت به سوی تهران گرفتند.[3]

مبارزات آیت الله کاشانی در ایران را می توان در محورهای ذیل مورد اشاره قرار داد:

1 ـ مبارزه و مخالفت با رضاخان که با کودتای انگلیسی روی کار آمد و قدرت را به طور مطلق در دست گرفت. او ابتدا تظاهر به دینداری کرد و به برخی از مراسم دینی همچون عزاداری حضرت امام حسین (ع ) پرداخت و به مرور وقتی جای پای خود را محکم کرد به استحاله اسلام و مذهب زدایی روی آورد و با روحانیت و حوزه های علمیه و ارزش های اسلامی به ستیز پرداخت و جنایاتی مرتکب شد که در اوراق تاریخ ثبت است.

آیت الله کاشانی همچون سایر عالمان مسئول و متعهد به مخالفت با رضاخان پرداخت و اعمال و جنایات ضداسلامی او را محکوم نمود.

2 ـ مبارزات آیت الله کاشانی با استعمارگران انگلیسی در ایران تداوم یافت و با شناخت دقیقی که آنان از این عالم نستوه داشتند به توطئه علیه او پرداختند و سعی کردند به تعقیب و دستگیری و زندانی این مجاهد بزرگ بپردازند. به همین منظور با آن که یک بار با هجوم به محل زندگی او موفق به این کار نشدند و همین امر باعث یک سال مبارزه مخفیانه آیت الله کاشانی علیه استعمار انگلیس شد سرانجام در اثر تعقیب های مکرر انگلیسی ها او توسط قوای متفقین دستگیر شد و در زندان روس ها در رشت زندانی گردید. پس از مدتی این عالم مبارز را به زندان انگلیسی ها در اراک و پس از آن به زندانی در کرمانشاه منتقل کردند و مورد آزار و شکنجه های فراوان قرار دادند. او هرگز در زیر این فشارها و شکنجه ها تسلیم نشد و در همان حال و با شدت بیماری خطاب به افسران انگلیسی اعلام کرد: « اگر در زندان شما بمیرم ننگ ابدی بر شما خواهد بود و اگر سالم بیرون آیم کاری خواهم کرد که شیر نفت به روی انگلستان بسته شود».

آیت الله کاشانی پس از یکسال و چهار ماه اسارت در زندان انگلیسی ها در 24 مرداد 1324 هـ. ش آزاد شد و مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفت.

3 ـ یکی از ابعاد مجاهدات آیت الله کاشانی مخالفت و مبارزه با قرارداد استعماری نفت بود که توسط انگلیس بر ایران تحمیل شده بود. او همان طور که با صراحت و شجاعت در تمام عرصه های مبارزات سیاسی حضور داشت در این عرصه نیز در کنار سایر نیروها وارد میدان شد و اعلام کرد ملی شدن صنعت نفت در ایران باعث می شود تا این ثروت بزرگ که خداوند متعال به ملت ایران عطا نموده است از دست دشمنان خارج شده و به صاحبان حقیقی آن برسد و غاصبین از ادامه سیطره بر ملت ایران و گسترش آن در ابعاد دیگر ناامید گردند. تلاش های این عالم نستوه و سایر نیروها موجب گشت تا این ثروت خدادادی از سلطه استعمار بیرون آید و به ملت ایران باز گردد.

4 ـ مبارزه با محمدرضا پهلوی و عناصر و مهره های اصلی او همچون قوام و رزم آرا و جلوگیری از استبداد داخلی که زمینه ساز و بستر اولیه نفوذ و سیطره استعمار خارجی بود از دیگر ابعاد و جلوه های مهم مبارزات آیت الله کاشانی به شمار می رود.

این مبارزات دارای مراحل مختلف می باشد و اوج آن را باید در قیام 30 تیر که رهبری های خیره کننده این عالم نستوه و حضور گسترده مردم مسلمان همراه بود دانست. این قیام که سرانجام به پیروزی رسید موجب عقب نشینی و شکست شاه و مهره های او و به نخست وزیری رسیدن دکتر مصدق شد.

ج ـ با آن که رهبری ها مجاهدات جانفشانی ها و شجاعت بی نظیر آیت الله کاشانی باعث به قدرت رسیدن مصدق و نیروهای ملی شد متاسفانه مصدق و جبهه ملی پس از آن که به اهداف خود رسیدند عناد و مخالفت علیه روحانیت و چهره شاخص آن در آن عصر یعنی آیت الله کاشانی را یکی از اهداف اصلی و خط مشی های بنیادی و محوری خود قرار دادند و با یک جنگ روانی تمام عیار شخصیت والای او را هتک نمودند و با ایجاد بحران و تحرکاتی شبیه به آنچه در نهضت مشروطه و علیه فقیه مبارز آیت الله شیخ فضل الله نوری به وجود آمد او را منزوی و خانه نشین کردند تا سهل تر و بدون مانع و مزاحم عناصر غرب گرا و متمایل به مراوده ذلت بار و مرعوبانه با غرب را روی کار آورند!

حضرت امام خمینی در سخنان ذیل به این شرایط تلخ و مظلومیت و غربت آیت الله کاشانی و تحرکات ملی گرایان غرب گرا! تصریح می کنند:

«یک گروهی که از اولش باطل بودند من از آن ریشه هایش می دانم یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودند از اولش هم مخالف بودند اولش هم وقتی که مرحوم آیت الله کاشانی دید که این ها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد این ها یک سگی را نزدیکی مجلس عینک به آن زدند و اسمش را « آیت الله » گذاشتند! این در آن زمان بود که اینها فخر می کنند به وجود او. او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زده اند و به اسم « آیت الله » توی خیابان ها می گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می زد. »[4]

حضرت امام خمینی در قبل و بعد از این سخنان به حرکت ضداسلامی جبهه ملی پس از پیروزی انقلاب و در مخالفت با لایحه قصاص و اعلام راهپیمایی علیه حکم ضروری قرآن اشاره می کنند و به این واقعیت تصریح می کنند که ملی گرایان امروز همان ملی گرایان دیروز هستند و جریان مرموز غرب گرایی که دیروز و امروز با انتساب خود به مردم و حکومت ملی پنجه در چهره مقدس اسلام انداخته است با استعمار خارجی در تقابل با دین حق و عداوت با قوانین الهی و تلاش مخرب برای جلوگیری از تحقق حکومت اسلامی در ایران دارای خط مشی واحد می باشند.

عبارت حضرت امام خمینی پس از مطرح کردن جنگ روانی و هتک حرمت و ترور شخصیت آیت الله کاشانی توسط ملی گرایان و طرفداران مصدق و پس از اشاره به مخالفت جبهه ملی با لایحه قرآنی قصاص چنین است:

« اینها تفاله های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را حکم ضروری اسلام را غیرانسانی می خوانند! »[5]

این عبارت در عین کوتاهی پیام های بلند و ماندگار و بیدار کننده در دل خود دارد و اعلام می کند که جریان و احزاب موسوم به جبهه ملی و نهضت آزادی و گروه های به اصطلاح ملی ـ مذهبی هیچ گاه با اسلام و روحانیت و حکومت دینی سرسازش نداشته اند و همواره بر طبل عداوت و مخالفت علیه قوانین قرآن کوبیده اند و از دنیای غرب حمایت کرده اند و زمینه ساز نفوذ و سلطه قدرت های استعماری شده اند.

فراموش نکنیم که همین جریان های ملی گرای شیفته فرهنگ و تفکر غربی خاستگاه اصلی اسلام های التقاطی ـ و البته بیشتر از نوع التقاط غربی که عبارت است از آمیخته شدن آموزه ها و تعالیم اسلامی با مفاهیم مکتب های فکری و فلسفی و سیاسی دنیای غرب ـ بوده و هستند و همواره ضربات سختی به نسل های دیروز و امروز زده و می زنند و به صورت نامرئی و مرموز جوانان این مرز و بوم را با وعده دست یابی به حقیقت به سراب تخیلات و افکار واهی و مغشوش می رسانند و از همین جاست که مسئولیت های علمای دین و مراکز حوزوی و دانشگاهی و سازمان های فرهنگی و رسانه های گروهی به ویژه مطبوعات در آگاهی بخشی و ایجاد بینش های عمیق و راهگشا و مقصدرسان برای نسل امروز بسیار مهم و سنگین و حیاتی می گردد و هرگونه مسامحه و غفلت در انجام این رسالت بزرگ زمینه ساز تهاجم بیشتر و متداوم فرهنگ غرب خواهد گردید.

پاورقی:

[1] صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 14 ص 464 و 465

[2] همان مدرک ج 18 ص 248

[3] آیت الله شیخ الشریعه اصفهانی با نگارش نامه ای به مردم تهران آنان را از جایگاه علمی و منزلت مقام روحانی و نقش آفرینی آیت الله کاشانی مطلع نمود. او در این نامه از آیت الله کاشانی با عناوینی چون حامی ملت و دین نعمت عظمی و موهبت کبری یاد نمود و وجود او را برای مسلمین بسیار مغتنم شمرد.

[4] صحیفه امام ج 14 ص 456

[5] ـ همان مدرک. ص 457

در نگاه حضرت امام خمینی مجاهدات خستگی ناپذیر آیت الله کاشانی اولا در تداوم حرکت میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری به ظهور و بروز درآمد. ثانیا محور اصلی این مبارزات وقفه ناپذیر اسلام و قوانین مترقی و زندگی ساز آن بود. ثالثا از ابتدای این حرکت مخالفت سرسختانه ایادی داخلی استعمار و شیفتگان غرب و انگلیس و آمریکا به شکل حرکت های مرموز ملی! و در عین حال غربی! آغاز شد و به هتک حرمت آیت الله کاشانی و ترور شخصیت و خانه نشینی او منتهی گردید

آیت الله کاشانی در همان حال که در زندان انگلیسی ها مورد شدیدترین شکنجه قرار گرفت خطاب به افسران انگلیسی گفت: اگر در زندان شما بمیرم ننگ ابدی بر شما خواهد بود و اگر سالم بیرون آیم کاری خواهم کرد که شیر نفت به روی انگلستان بسته شود.

منبع : پایگاه دانشجویان پیرو خط امام




آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: سلمان [بازدید کننده]
سلمان
5 stars

سلام بسیار عالی بود

1396/05/28 @ 11:51


فرم در حال بارگذاری ...

آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی، رایت استقلال

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395

مقام معظم رهبری:

آیت الله سید ابوالقاسم كاشانی کسی است که اگر نبود،

نهضت ملی شدن نفت یقیناً در این کشور به وقوع نمی پیوست.

من به جوانان عرض می کنم ، با تاریخ گذشته ی نزدیک کشورتان آشنا شوید؛

چون یکی از راههای فریب و اغواگری، تحریف تاریخ است که

امروز متاسفانه این کار به وفور صورت می گیرد.

سپیده صبح

در سحرگاهی مبارك از سال 1264 ش . در تهران ، سپیده ای نمایان گشت كه او را ((ابوالقاسم )) نامیدند.
پدرش ، آیة الله حاج سید مصطفی كاشانی ، از علما و مراجع بزرگ شیعه در عصر خویش بود كه در سال 1280 ش . از ایران به نجف اشراف هجری كرد و به تحقیق و تدریس پرداخت .
سید ابوالقاسم كه در این هنگام ، جوانی شانزده ساله بود - همراه پدر عازم نجف اشرف گردید و در آنجا علاوه بر استفاده از حلقه درس پدر و دیگر اساتید، دوره سطح را به پایان برد و سپس در درس آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی و آیة الله آخوند خراسانی شركت جست .
او از همان آغاز جوانی به نكته سنجی و دقت نظر مشهور شده و در دانش ‍ سر آمد بود؛ بطوری كه در 25 سالگی به درجه اجتهاد دست یافت و بزرگانی مانند آیة الله شیخ الشریعه اصفهانی ، آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی و آیة الله صدر در نوشته های خود، مقام علمی اش را با القابی نظیر ((شكافنده دریای علم ))، ((كلید در گنجهای دقیق )) و… ستودند و آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی ، تقلید از وی را تاءیید می نمود.(384)
او از جوانی دارای افكار آزادیخواهانه و ستم ستیز بود و از این رو در منطقه ای به وسعت جهان اسلام با استعمار و استبداد وارد مبارزه شد.
آیة الله كاشانی در نهضت مشروطه ، مشاور شخصیتی چون آیة الله آخوند خراسانی (از رهبران اصلی نهضت ) بود و او را در تصمیم گیری ها و تنظیم اعلامیه ها یاری می داد.
در جنگ جهانی اول - كه نیروهای انگلیسی بعضی از شهرهای عراق از جمله ((فاو)) و ((بصیره )) را اشغال كرده بودند، آیة الله كاشانی به دلیل جوان بودن و پرشورتر بودن ، در صف اول نبرد علمای شیعه با متجاوزین قرار داشت ، آنان با جنگهای چریكی و پی در پی ، نیروی های دشمن را در منطقه ((كوت العماره )) زمین گیر كردند و سرانجام پس از هیجده ماه جنگ و مقاومت ، به كمك دولت عثمانی ، نیروهای انگلیسی را وادار به تسلیم نمودند.

...

>

انقلاب 1920 عراق

او در این انقلاب نقشی یگانه داشت ، آیة الله كاشانی به منظور آماده كردن ، مردم و سران عشایر برای مبارزه با سلطه استعمار، از نجف به كاظمین رفت و آنجا را برای شروع یك حركت انقلاب برگزید.
با آغاز فعالیتهای ضد استعماریش ، علمای بزرگی چون آیة الله میرزا محمد تقی شیرازی و شیخ الشریعه اصفهانی با نوشتن نامه هایی به یاری وی برخاستند و به دنبال آن ، عمده ای از سران عشایر نیز به تاءیید حركت او پرداختند.
پس از آن كه راههای مسالمت آمیز برای استقلال عراق به نتیجه نرسید، آیة الله كاشانی عده ای را در پانزدهم شعبان 1338 ق . به منزل خود در كربلا فرا خواند. و مساءله قیام مسلحانه بر ضد استعمار انگلیس را به بحث گذاشت . در آن جلسه مخفیانه تصمیم بر آن شد كه پنج نفر از شركت كنندگان ، مساءله را با آیة الله شیرازی در میان بگذارند و آنان نیز پس از صحبت با آن مرجع بزرگ ، از او اجازه قیام مسلحانه گرفتند.
با شروع نبرد بین انقلابیون و نیروهای انگلیسی ، آقای كاشانی از آیة الله شیرازی فتوای جهاد گرفت و به این ترتیب قیام در سرتاسر مناطق اشغالی فراگیر شد و بعضی از شهرها و مناطق بدست مسلمانان آزاد گردید.(385)
پس از شكست انقلاب عراق ، او به تقاضای عده ای از مردم عراق و سران عشایر برای در امان ماندن از كینه استعمار انگلیس ، عازم ایران گردید و بعد از چند روز توقف در شهر قم ، در سی ام بهمن 1299 وارد تهران شد.

انتقام جوئی استعمار

با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین ، استعمار انگلیس كه از مبارزات آیة الله كاشانی در عراق ضربات سختی خورده بود با شایع كردن همكاری او با آلمانیها، تصمیم به دستگیری اش گرفت تا بدون مزاحمت وی بتواند در انتخابات دوره چهاردهم مجلس دخالت كند. به همین منظور در خرداد 1322 چند افسر انگلیسی برای دستگیری آن روحانی مجاهد به منزلش هجوم بردند. اما بر اثر هوشیاری و فداكاری یارانش تا كام ماندند آیة الله كاشانی به ناچار مخفی گردد.
كاشانی مدت یك سال ، مخفیانه به مبارزه اش ادامه داد تا این كه انگلیسیها در هنگام انتخابات مجلس از محل اقامتش در تهران (امامزاده قاسم شمیران ) با خبر شده و او را دستگیر كردند. با وجود اینكه وی از سوی مردم تهران به عنوان نماینده انتخاب گردیده بود، به دستور فرستاد ارتش ‍ متفقین ، از لیست اسامی نمایندگان حذف شد و به زندان روسها در رشت فرستاده شد. او پس از چندی به زندان انگلیسیها در اراك و سپس به زندانی در كرمانشاه منتقل گردید.
سرانجام پس از تحمل یك سال و چهار ماه زندان در سخت ترین شرایط، در 24 مرداد 1324 آزاد گشت و روز جمعه ، سی و یكم شهریور، میان انبوه استقبال كنندگان وارد تهران شد.(386)

مخالفت با دولت قوام

در انتخابات دوره پانزدهم مجلس ، نخست وزیر (قوام السلطنه ) در صدد بود تا آن را بصورت فرمایشی برگزار كند. مجاهد نستوه كه چندین ماه از آزادی اش نگذشته بود، برای افشا كردن ماهیت قوام بپاخاست و پس از سخنرانی در تهران ، عازم مشهد شد و در شهرهای مسیرش ، مردم را از وابسته بودن قوام به انگلیس و دخالت او در انتخابات آگاه می كرد. قوام از این اقدام به وحشت افتاد و او را در تیرماه 1325 در بین راه شاهرود - مشهد دستگیر كه و به بهجت آباد قزوین تبعید نمود.
آیة الله كاشانی یك سال در تبعید بسر برد تا این كه بر اثر فشارهای سیاسی از سوی علما و مردم ، در 21 خرداد 1326 آزاد گردید و دوباره به تهران برگشت .
شاه ایران پس از اقوام ، عبدالحسین هژیر، یكی دیگر از نوكران استعمار، را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی كرد.
كاشانی كه از وابستگی هژیر اطلاع داشت ، به مخالفت برخاست و در 27 خرداد 1327 یعنی روزی كه قرار بود، هژیر برای گرفتن راءی اعتماد به مجلس برود، مردم را به راهپیمایی در جلوی مجلس فرا خواند. مردم در آن روز تظاهرات پرشوری به راه انداختند به گونه ای عده ای در درگیری با مزدوران رژیم به شهادت رسیدند.
تبعید به لبنان
مخالفتهای آیة الله كاشانی سبب گشت تا در آستانه تشكیل مجلس مؤ سسان برای تغییر قانون اساسی ، او را از ایران دور گردانند. از این رو پس از واقعه ساختگی ترور ناموفق شاه بدست فخرایی در پانزدهم بهمن 1327، به دستور هژیر آیة الله كاشانی را به بهانه دست داشتن در ترور دستگیر و به لبنان تبعید كردند.
او در تبعیدگاه بیروت نیز از آنچه كه در ایران می گذشت ، غافل نبود و در اعلامیه هایش خطاب به ملت ایران و نمایندگان مجلس ، آنان را به وظائفشان توجه می داد.(387)
سرانجام اعلامیه ها مؤ ثر افتاد و آیة الله كاشانی و تعدادی دیگر از افراد مبارز در انتخابات دوره شانزدهم راءی لازم را به دست آورند. ولی رژیم برای جلوگیری از ورود نمایندگان واقعی ملت به مجلس ، در تعداد آراء تقلب كرد.
مردم از این كار رژیم خشمگین گشتند و سید حسین امامی كه از طرفداران كاشانی و شاهد تعویض آراء بود، به دستور فدائیان اسلام ، هژیر (كارگردان تقلب در آراء) را ترور كرد وبه هیات ننگین او خاتمه داد.
از این رو پس از تشكیل مجلس شانزدهم ، منصور الملك ، نخست وزیر وقت ایران با فرستادن تلگراف ، از آیة الله كاشانی عذر خواهی كرد و خواستار بازگشت وی به ایران شد و او در روز بیستم خرداد 1329 به وطنش برگشت .

مبارزه با رزم آرا

سپهبد رزم آرا به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرار داد گس - گلشائیان ) در پنچم تیر 1329 به مقام نخست وزیری رسید.
روحانی مجاهد كه هدف روی كار آمدن رزم آرا را دریافته بود، با نخست وزیر به مخالفت برخاست و مردم و نمایندگان را از نقشه شوم دشمن آگاه كرد.
به دنبال مخالفت وی با رزم آرا، بازار تهران به حال تعطیل در آمد و هزاران نفر در میدان بهارستان اجتماع كرده تا از ورود او به مجلس جلوگیر كنند.
آیة الله كاشانی برای جلوگیری از تصویب قرار داد نفت در مجلس ، اعلامیه ای خطاب به ملت ایران ، درباره ملی كردن صنعت نفت صادر كرد.(388)
اما رزم آرا با گستاخی تمام و بی اعتنا به نظر علما و نمایندگان مجلس و مردم ، همچنان بر تصویب قرار دادالحاقی نفت جنوب پافشاری می كرد و با بی شرمی ، در حضور نمایندگان ملت به لیاقت مردم ایران در اداره صنعت نفت ،اهانت نمود.
سر انجام رزم آرا در شانزدهم اسفند 1339 با گلوله آتشین خلیل طهماسبی (از اعضاء فدائیان اسلام ) از پای در آمد و پرونده خیانتش بسته شد.
او در برداشتن آخرین گامها برای ملی كردن صنعت نفت ، همزمان با دفن جنازه رزم آرا، دستور برپایی تظاهرات همگانی را صادر كرد.
وقتی این خبر به گوش نوكران استعمار رسید، آنان سر درگم شدند و كفیل نخست وزیری با عجله هیاءت وزیران را به جلسه ای اضطراری فرا خواند. در این جلسه تصمیم گرفته شد تا با كاشانی مذاكره كنند و او را از این اقدام منصرف نمایند و یا تظاهرات را به تاءخیر بیندازد. اما آن رهبر آگاه ، فرصت را از دست نداد و گفت : من آرامش تظاهرات را تا آخرین دقیقه تضمین می كنم به شرط این كه شما نظم ما را بر هم نزنید.
از این رو تظاهرات بزرگ صد هزار نفری در تهران با شعارهایی در حمایت از اسلام و مخالفت با دخالت انگلیس در امور ایران به راه افتاد.
ملی شدن صنعت نفت
پس از ترور رزم آرا هیچكس جراءت مقاومت در برابر طرح ملی شدن صنعت نفت را نداشت . از این رو با تلاش تعداد كمی از نمایندگان مجلس ، در 24 اسفند 1339، طرح ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی به تصویب رسید و در 29 اسفند همان سال از تصویب مجلس سنا نیز گذشت و به این ترتیب در اثر تلاش و فداكاری مردم به رهبری آیة الله كاشانی یكی از آرزوهای ملت ستمدیده ایران ، به ثمره نشست .
حسین علاء كه پس از رزم آرا به نخست وزیری رسیده بود، بیش از دو ماه دوام نیاورد. بعد از استعفای علاء، دكتر مصدق در هفتم اردیبهشت 1330 به نخست وزیری رسید و آیة الله كاشانی در حمایت از او اعلام داشت كه دست وی را در انتخاب وزیران باز خواهد گذاشت و هیچ گونه دخالتی در این باره نخواهد كرد.
او برای پشتیبانی از دولت دكتر مصدق در برابر كار شكنی ها و تهدیدهای انگلستان ، مردم را به اجتماع در میدان بهارستان فراخواند و طی پیامی كه برای اجتماع كنندگان فرستاد، آنان را نسبت به كارشكنیهای انگلیس و همدستی آمریكا با وی ، آگاه كرد.(389)
همچنین هنگامی كه دولت مصدق برای تامین كمبود بودجه دولت ، اقدام به پخش اوراق قرضه كرد، آیة الله كاشانی مردم را به یاری دولت فراخواند و خرید اوراق قرضه را بر همه افراد واجب نمود.(390)
پس از تهدید دولت مصدق از سوی استعمار مبنی بر دخالت نظامی و گسیل داشتن چهار هزار چترباز و حركت ناوهای جنگی به طرف سواحل ایران ، مجاهد سخن به میان آورد و گفت : اگر انگلیسیها به خاك ایران تجاوز كنند، خوزستان را برای آنها به جهنم تبدیل می كند.(391)
در نتیجه انگلیس موقعیت را برای دخالت نظامی مناسب ندید و با همكاری آمریكا به محاصره اقتصادی ایران دست زد.

توجه به جهان اسلام

آیة الله كاشانی هیچگاه از مسائل جهان اسلام غافل نبود؛ از این رو سال 1326 ش . كه تاءسیس دولت غاصب اسرائیل اعلام گردید، اعلامیه ای خطاب به مسلمانان جهان صادر كرد و در آن ، ضمن بر شمردن اهداف تشكیل سازمان ملل و شعارهای دروغین آن ، به موضع گیری ظالمانه سازمان ملل درباره اندونزی ، مصر و فلسطین اشاره كرد و راءی این سازمان در تقسیم سرزمین فلسطین بین صهیونیستهای مهاجر و مردم عرب و مسلمان آن را زیر سؤ ال برد. او مسلمانان را نسبت به فسادی كه دولت غاصب اسرائیل در آینده ایجاد خواهد كرد، هشدار داد و از آنان خواست تا تمام كوشش خود را برای ریشه كن كردن این غده سرطانی بكار گیرند.(392)
او مردم ایران را به تظاهرات بر ضد اسرائیل غاصب دعوت كرد كه در روز بیستم دیماه 1326، بیش از سی هزار نفر در تهران به این دعوت لبیك گفتند.
وی در سی ام اردیبهشت 1327 بار دیگر مردم را به تظاهرات بر ضد اسرائیل فراخواند و خود در اجتماع پر شور تظاهر كنندگان سخنرانی نمود و وضع نابسامان مسلمانان را نتیجه دخالت استعمارگران در امور آنها و از بین رفتن روح اتحاد و دوری از احكام اسلام دانست .(393)
آیة الله كاشانی مسلمانان مصر را نیز در مبارزات استقلال طلبانه آنان ، مورد حمایت قرار و در بحران كانال سوئز، پیام تاءییدی خطاب به جمال عبدالناصر (رئیس جمهور مصر) فرستاد و در مسجد ارك تهران مراسمی برای گرامی داشت یاد شهدای مصر و ارج نهادن به فداكاریهایشان برپا كرد.
او در جریان مبارزه مردم مسلمان تونس برای رهایی از سلطه استعمار فرانسه ، بیانیه ای صادر كرد و تنفر شدید خود را نسبت به بر قراری جو ترور و وحشت توسط فرانسه در خاك تونس ، بیان داشت . وی در این باره از آقای مصدق خواست تا به نماینده ایران در سازمان ملل دستور دهد كه تلاش ‍ كند قضیه تونس در دستور كار شورای امنیت قرار گیرد و هر چه زودتر به تونس استقلال كامل داده شود.(394)
آیة الله كاشانی در سال 1331 ش . پس از بازگشت از مراسم حج ، نامه ای به تمام كشورهای اسلامی فرستاد و از آنها خواست برای شركت در كنگره اسلامی و تبادل نظر درباره اتحاد جهان اسلام ، نمایندگانی به ایران بفرستند.(395)
این فكر با استقبال شایانی در میان كشورهای اسلامی روبرو گشت و نظرهای موافق پی در پی به ایران می رسید؛ اما استعمارگران كه از اندیشه اتحاد جهان اسلام وحشت داشتند، به كمك جیره خواران داخلی خود تصمیم گرفتند، شخصیت آیة الله كاشانی را ترور نمایند. از این رو زمزمه های مخالفت با تشكیل كنگره ، از حلقومهای مختلف بلند شد و از تحقق این فكر جلوگیری كردند.

نخست وزیری چهار روزه

دكتر مصدق در 25/4/1331 نسبت به در اختیار گرفتن وزارت جنگ (كه به دست شاه بود) با شاه اختلاف پیدا كرد و به دنبال آن بدون این كه مجلس یا كسی دیگر را در جریان قرار دهد، استعفا داد.
شاه نیز با اشاره انگلیس ، احمد قوام را به عنوان نخست وزیر معرفی كرد. قوام برای كنترل اوضاع ، به فریب و تهدید مردم دست زد تا استعمار را در برگرداندن منافع از دست رفته اش یاری دهد.
در فضایی كه كسی جراءت اعتراض نداشت و همه مهر خاموشی بر لب زده بودند، آیة الله كاشانی خروشی دیگر آغاز كرد و با نادیده گرفتن یاوه های قوام ، یك بار دیگر ملت ایران را برای به نمایش گذاردن قدرت خویش به قیام دعوت و ضمن اعلامیه ای اظهار داشت :
((… احمد قوام باید بداند كه در سرزمینی كه مردم رنجدیده آن پس از سالهای رنج و تعب ، شانه از زیر بار دیكتاتوری بیرون كشیده اند، نباید رسما اختناق افكار عقاید را اعلام و مردم را به اعدام جمعی تهدید نماید. من صریحا می گویم كه بر عموم برادران مسلمان لازم است در این راه جهاد اكبر، كمر همت بر بسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت كنند كه تلاش آنها در بدست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است …))(396)
به دنبال انتشار این اعلامیه ، مردم برای مبارزه به صحنه آمدند و تلاش شاه و قوام برای به سازش كشاندن كاشانی مؤ ثر نیفتاد، از این رو قوام در شب 29 تیره ماه 1331 حكم دستگیری آن مجاهد نستوه را صادر كرد.
فردای آن شب كه ماءموران امنیتی برای دستگیری او رفتند، بسیار دیر بود. زیرا مردم منزل رهبر خویش را تا محدوده صد متری همچون نگینی در میان گرفته بودند.
دراین هنگام ، آیة الله كاشانی در مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی آخرین ضربه را بر پیكر نیمه جان دولت قوام نواخت و اعلام داشت كه : روی كار آمدن قوام ، زیر نظر انگلیسیها بود و ما تا آخرین قطره خون ایستادگی خواهیم كرد و اگر اقوام تا 48 ساعت دیگر، استعفا ندهد، خود كفن می پوشم و پیشاپیش صفوف مردم مسلمان حكومت او را سرنگون خواهم كرد.(397)
پس از این مصاحبه ، مردم با هجوم یكپارچه و جانفشانی بسیار، در كمتر از بیست ساعت دولت قوام را ساقط كردند و نخست وزیری اش چهار روز بیشتر طول نكشید.
به این تربیت دكتر مصدق بعد از پنج روز خانه نشینی و انزوا، دوباره به نخست وزیری رسید.

منزوی كردن آیة الله كاشانی

در این هنگام استعمار انگلیس برای ضربه زدن به جبهه انقلابیون ، نقشه ترور شخصیت كاشانی را اجرا كرد و از رو تبلیغات وسیعی علیه او به راه انداخت و دشمنان آگاه و دوستان نادان دست به دست هم داده تا به آرزوی نامیمون استعمار جامه عمل بپوشانند و ضمن ایجاد شكاف بین مصدق و آن عالم بیدار عده ای به طرفداری از مصدق ، خانه آیة الله كاشانی را با مواد آتش زا، چوب و سنگ مورد حمله قرار دادند.(398)
با این حال ، وقتی این روحانی دلسوز نسبت به دولت مصدق احساس خطر كرد در روز 27 مرداد 1332 نامه ای به مصدق نوشت و او را از وقوع یك كودتا به دست زاهدی آگاه كرد.(399)
ولی با تاءسف در اثر بی توجهی ، سهل انگاری و همكاری مصدق با عوامل كودتا(400)، در روز 28 مرداد 1332 سرلشكر زاهدی به كمك آمریكا كودتا كرد و مصدق بدون هیچگونه مقاومت شایسته ای كشور را به دشمن سپرد و نتایج سالها تلاش و فداكاری ملت بر باد رفت .

خروشی دیگر

زاهدی پس از به قدرت رسیدن ، امینی را به منظور امضای قراردادی با كنسرسیوم نفتی متشكل از كمپانیهای نفتی انگلیس ، آمریكا، هلند و فرانسه تعیین نمود.
در این هنگام آیة الله كاشانی با فریادی حسینی ، سكوت مرگبار حاكم بر جامعه را شكست و با صدور اعلامیه ای ، مردم را از خیانتهای زاهدی و هجوم دوباره استعمارگران به كشور، آگاه كرد(401)درباره رابطه با انگلستان اعلام كرد: روزی كه دولت تجدید رابطه را اعلام بكند، روز عزای ملی است و مردم باید نوار سیاه به سینه خو نصب كنند.(402)
او در جریان انتخابات دوره هیجدهم مجلس ، شبنامه ای علیه انتخابات نمایشی و فرمایشی زاهدی پخش كرد و با فرستادن نامه ای به دبیر كل وقت سازمان ملل وضع اسفبار ایران ، جو ترور و وحشت و نیز برگزاری انتخابات در محیطی ناسالم و بسیاری مسائل دیگر را بیان كرد تا همگان را از اوضاع ایران آگاه سازد.(403)

تا مرز شهادت

در سال 1334 ش . شاه برای اینكه در پیوستن به پیمان«سنتو» مشكلی از جانب كاشانی نداشته باشد، ترتیبی داد تا در دیماه او را به بهانه شركت در ترور رزم آرا دستگیر و روانه زندان كنند.
آنگاه وی را پس از شكنجه های بسیار به پای میز محاكمه كشیدند و تا آستانه اعدام پیش بردند. ولی به موجب اعتراض یكپارچه روحانیت ، بویژه آیة الله بروجردی ، به ناچار از اعدامش دست كشیده و پس از مدتی آزادش ‍ كردند.
سرانجام روحانی مجاهد با دلی پرخون از شكست نهضت و برقراری دوباره حكومت فساد، در 23 اسفند 1340 چشم از جهان فرو بست و پیكرش در میان انبوه مشتاقان تا حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام تشییع گردید و بین مزار آن حضرت و امامزاده حمزه به خاك سپرده شد.

منبع: حوزه


فرم در حال بارگذاری ...

دل سوخته های شهادت......

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395


فرم در حال بارگذاری ...

مزار حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام پیش از تخریب توسط وهابیت + عکس

نوشته شده توسطرحیمی 30ام تیر, 1395
هشتم شوال 1344 هجری، قاضی ‌القضات مکه دستور تخریب قبور متبرک بقیع را صادر کرد و هر چه گنبد و ضریح در مدینه و بیرون از آن بود، از جمله مزار حضرت حمزه علیه السلام عموی شجاع پیامبر(صلی الله علیه و آله) ویران شد.مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) پیش از تخریب توسط وهابیت + عکس

در سال 1904 میلادی یک کارمند عالی‌رتبه وزارت العدل مصر با نام محمد افندی السعودی که البته هیچ ربطی به سعودی‌ها نداشت به حج اعزام شد. وی مرید سید جمال‌الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده بود.

افندی در این سفر حج همراه ابراهیم رفعت پاشا امیر الحاج مصری به حج آمد. دوربین داشت و ضمن گرفتن عکس‌های نفیس گزارشی هم از این سفر نوشت.
یکی از نفیس‌ترین این عکس‌ها، ضریح حمزه سید الشهداء علیه السلام است که تصویر خود محمد سعودی هم در آن دیده می‌شود:
مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) پیش از تخریب توسط وهابیت + عکس

عکس قدیمی‌تری نیز از مزار حضرت حمزه وجود دارد که در سال 1890 گرفته شده است:

مزار حضرت حمزه سیدالشهداء(ع) پیش از تخریب توسط وهابیت + عکس

حضرت حمزه در غزوه احد توانست‏ 30 مشرک را به هلاکت‏ برساند. ابن سعد در این باره می‌گوید: حمزة بن عبدالمطلب در احد با دو شمشیر پیش روی محمد می‌جنگید و همواره می‌گفت: من شیر خدا هستم و به دل دشمن می‌تاخت.

 سرانجام یکی از مشرکان به نام «وحشی» که در کمین حمزه نشسته بود، آن سردار دلاور را به شهادت رساند و «هند» بدن حمزه را درید و جگر او را به دندان گرفت.
 حضرت حمزه و شهدای جنگ احد در همان جا به خاک سپرده شدند.
 در روایات آمده است که حضرت فاطمه علیها السلام هر هفته به زیارت قبر او رفته و اشک می‏ریخت. حمزه کسی است که پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) درباره‏اش فرمود: هر کس مرا زیارت کند، ولی به زیارت حمزه نرود، جفا کرده است.

منبع: فارس
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طلبه میناب [عضو] 
5 stars

با سلام واحترام
تشکر از مطالب بسیار خوبتان
موفق باشید

1395/04/30 @ 16:42


فرم در حال بارگذاری ...