همسر رهبر معظم انقلاب در مورد حجاب چه می گویند؟

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1394

متنی که در ادامه می آید مصاحبه با همسر مکرمه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می باشد. که برگرفته از مجله محجوبه که نشریه ای خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی ویژه بانوان به زبان انگلیسی برای خارج از کشور می باشد. این مصاحبه در سال ۱۳۷۲ چاپ و منتشر شده و به وسیله خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده است. این مجله که توسط بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر می شود در پی آن است که الگویی جامع از شخصیت و جایگاه زن ارائه دهد و با کجروی ها و برداشت های نادرست از مقام و منزلت زن مقابله کند و حقوق و تکالیف زنان در سالم سازی جامعه بشری و نظام حقوق اسلام در زمینه حقوق زن و خانواده معرفی و بیان نماید.

 

لطفا کمی از دوران مدرسه تان برای ما بگوئید؟
من خاطرات روشنی از دوران مدرسه ام از جمله معلم فرزانه قرآنم،خانم پور رنجبر دارم که گویا اخیراً به رحمت ایزدی پیوسته اند این خانم محترم و متین معلم قرآن ما بود.آن روزها لباس او منحصر به فرد بود.گرچه چادر سرش نمیکرد اما حجاب کامل اسلامی داشت.مقنعه بلند او تا کمرش می رسید این خانم شیوه ابداعی ویژه ای در تدریس قرآن داشت.چهره اش که مملو از متانت و وقار بود هنوز جلوی چشمانم هست و هرگز نمیتوانم فراموشش کنم.

صفحات: 1· 2

نظر از: حسيني [عضو] 

بسيار آموزنده بود..

1394/05/15 @ 19:05
نظر از: مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا(س) اردکان [عضو] 

جالب و قابل توجه بود. امیدوارم زنان جامعه امروز الگو بگیرند.

1394/05/14 @ 09:11


فرم در حال بارگذاری ...

منابع ثروت

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1394

پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

أُطْلُبُوا الْرِّزْقَ فِى خَبايا الأَرْضِ(1)

ترجمه

روزى را در نهانگاه هاى زمين بجوييد.

شرح كوتاه

در آن عصر و زمانى كه اهميّت معادن و آنچه در نهانگاه هاى زمين قرار دارد معلوم نبود، اين دستور از طرف پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) صادر شد كه مسلمانان اعماق زمين را جستجو كنند و منابع درآمد و آنچه را به زندگى آنها رونق مى بخشد از آنجا بيرون كشند، اين گونه دستورها هم نشانه اى از عمق تعاليم اسلام است و هم سرمشقى براى تلاش و كوششى به خاطر آبرومند زيستن مسلمانان!

1. نقل از كتاب نهج الفصاحه.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

برکات صلوات در کلام آیت‌الله بهجت(ره) +‌ دانلود 3 کلیپ تصویری

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1394

1. برای رفع تحیر و تشخیص تکلیف در امور مهمه باید چه کار کرد؟

 

دانلود                                                   

  دانلود کلیپ صلوات شماره ۱ MB 1.34

 

2. کسی است که می‌گوید علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم چه‌کار کند؟

 

دانلود

     

دانلود کلیپ صلوات شماره ۲ MB 0.85

 

3 . برای امر ازدواج پسرم ذکری بفرمایید؟

 

دانلود

 

دانلود کلیپ صلوات شماره ۳ MB 1.14

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ابوالفضل [بازدید کننده]
ابوالفضل
5 stars

به نام خدا تا می توانید درسهای اخلاقی را از کتابها و صداهای آیت الله بهجت استفاده کنید . خیلی خوبست.

1394/06/16 @ 19:47


فرم در حال بارگذاری ...

باورهای مخرب درباره ازدواج

نوشته شده توسطرحیمی 13ام مرداد, 1394

باورهایی درباره ازدواج وجود دارد که در طولانی مدت رابطه را به ورطه نابودی می کشاند. نکات زیر کمک می کند تا در زندگی مشترک تان از این اشتباهات پرهیز کنید.

http://media1.picsearch.com/is?MupxLOIhFVF52qMwtQ5pQziv2faeSbXgY2Cyx6GZBgg&height=227

حریم خصوصی تان را حفظ کنید


زن و مرد هنگامی که با یکدیگر پیمان زناشویی می بندد، به هم قول می دهند در تمام لحظات زندگی در کنار یکدیگر باشند ، ولی این به معنای ساختن قفس برای یکدیگر نیست پس بهتر است اجازه دهیم اندکی فردیت برای همسرمان باقی بماند. بارها دیده شده است که زوجها بر سر این موضوع، ارتباط شان تخریب شده است، به این دلیل که می خواهند همه کارها را با حضور یکدیگر انجام دهند و ذره ای فضای خصوصی برای یکدیگر قائل نیستند.

صفحات: 1· 2


فرم در حال بارگذاری ...

خط و نشان جدید میثم مطیعی علیه داعش به زبان عربی + صوت

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

مداحی حماسی «ياداعشُ تَبَّاً» میثم مطیعی مبارزه با تکفیری‌ها را جنگ خیبری دیگر می‌داند که در نتیجه آن داعشی‌ها که فرزند رژیم اشغالگر صهیونیستی هستند نابود خواهند شد.

خط و نشان جدید میثم مطیعی علیه داعش به زبان عربی

باشگاه خبرنگاران جوان

 

نظر از: یا لیتنا کنا معک [عضو] 

سلام بزرگوار
جالب بود خدا قوت

1394/05/14 @ 11:59
نظر از: دخیل [عضو] 

عزمي يهُزُّ المَدى

عزم من افق ها را به لرزه در می آورد

يُمحِي ظَلامَ العِدى

و تاریکی های دشمنی را از بین می‌برد

نغمُ الرَّصاصِ حَيدريٌ فاطِميُ الصَّدي

نغمه گلوله حیدری و پژواكي فاطمی دارد

إنّي على نهجِ عليِ المرتضى أمضِي

من در راه علی مرتضی گام بر مي‌دارم

أحمِي الحِمى … و أُنادي: هذه أرضي

از مزرهاي وطنم دفاع می‌کنم و ندا برمي‌آورم که “این سرزمین من است”

عادت هُنا خَيْبَرْ

جنگ خيبر ديگر بار به اينجا آمده است

بالمرتضى حيدر

قسم به مرتضی حیدر

أُفني الدواعِشَ عبيدَ الغاصبِ الأكبرْ

که من داعشی‌ها، این بندگان بزرگ‌ترین اشغالگر يعني صهیونیست‌ها را نابود خواهم کرد

(لبيكَّ يا حَيدر)

يا أيّها المارقُون

ای از دین خارج شده ها

في غيِّكم غارقُون

شما در گمراهیتان غرق شدید

أنتم بأوكارِ يهودِ الفتنةِ عالقون

شما به لانه های فتنه یهود چنگ زده اید

إرهابُكمُ وجهٌ لأَمريكا و إسرائيل

تروریسم شما نوعی از تروریسم آمریکا و اسرائيل استْ

لستم سِوى ..آلةٍ للقتلِ و التَّمثيل

شما چیزی جز بازيچه دست آنها در کشتار و مثله کردن بدن کشتگان نیستید

يا داعشُ تَبَّاً

ای داعش بریده باد دستتانً

أشعلتمُ حرباً

آتش جنگی افروختید

شَبَّت عليكمْ نارُها بالمرتضى شَبَّاً

به حق مرتضی آتش آن دامن شما را نیز بگیرد

(هيهاتَ أن نُهزَم)

هيهات كه ما شكست بخوريم

و اللهِ يَبقَىْ الحَرمْ

بخدا سوگند که حرم باقی خواهد ماند

روحي لِهذا القسمْ

جان من در گرو این قسم است

إني الفِدائيُّ لأهلِ الْبَيْتِ … أحمِي الحرمْ

من فدایی أهل بيت هستم…و از حرم آنها دفاع می کنم

الصَّحنُ باقٍ و القِبابُ و المَناراتُ

صحن حرم و گنبدها و گلدسته های آن باقی می ماند

و “الأربعين” و الضريحُ و الزياراتُ

و زيارت اربعين، ضريح و زيارت أهل البيت باقي خواهد ماند

يا زينب الكبرى

أيتها الحَوراءْ

إنَّا على العهدِ سنَبقَى ياْ ابنةَ الزَّهرا

ای دختر زهرا، ما بر عهد خود ایستاده ایم

(لبيكِّ يا زَينب)

شاعر: احمد حسن الحجيري از بحرين

1394/05/12 @ 19:47
نظر از: دخیل [عضو] 

عزمي يهُزُّ المَدى

عزم من افق ها را به لرزه در می آورد

يُمحِي ظَلامَ العِدى

و تاریکی های دشمنی را از بین می‌برد

نغمُ الرَّصاصِ حَيدريٌ فاطِميُ الصَّدي

نغمه گلوله حیدری و پژواكي فاطمی دارد

إنّي على نهجِ عليِ المرتضى أمضِي

من در راه علی مرتضی گام بر مي‌دارم

أحمِي الحِمى … و أُنادي: هذه أرضي

از مزرهاي وطنم دفاع می‌کنم و ندا برمي‌آورم که “این سرزمین من است”

عادت هُنا خَيْبَرْ

جنگ خيبر ديگر بار به اينجا آمده است

بالمرتضى حيدر

قسم به مرتضی حیدر

أُفني الدواعِشَ عبيدَ الغاصبِ الأكبرْ

که من داعشی‌ها، این بندگان بزرگ‌ترین اشغالگر يعني صهیونیست‌ها را نابود خواهم کرد

(لبيكَّ يا حَيدر)

يا أيّها المارقُون

ای از دین خارج شده ها

في غيِّكم غارقُون

شما در گمراهیتان غرق شدید

أنتم بأوكارِ يهودِ الفتنةِ عالقون

شما به لانه های فتنه یهود چنگ زده اید

إرهابُكمُ وجهٌ لأَمريكا و إسرائيل

تروریسم شما نوعی از تروریسم آمریکا و اسرائيل استْ

لستم سِوى ..آلةٍ للقتلِ و التَّمثيل

شما چیزی جز بازيچه دست آنها در کشتار و مثله کردن بدن کشتگان نیستید

يا داعشُ تَبَّاً

ای داعش بریده باد دستتانً

أشعلتمُ حرباً

آتش جنگی افروختید

شَبَّت عليكمْ نارُها بالمرتضى شَبَّاً

به حق مرتضی آتش آن دامن شما را نیز بگیرد

(هيهاتَ أن نُهزَم)

هيهات كه ما شكست بخوريم

و اللهِ يَبقَىْ الحَرمْ

بخدا سوگند که حرم باقی خواهد ماند

روحي لِهذا القسمْ

جان من در گرو این قسم است

إني الفِدائيُّ لأهلِ الْبَيْتِ … أحمِي الحرمْ

من فدایی أهل بيت هستم…و از حرم آنها دفاع می کنم

الصَّحنُ باقٍ و القِبابُ و المَناراتُ

صحن حرم و گنبدها و گلدسته های آن باقی می ماند

و “الأربعين” و الضريحُ و الزياراتُ

و زيارت اربعين، ضريح و زيارت أهل البيت باقي خواهد ماند

يا زينب الكبرى

أيتها الحَوراءْ

إنَّا على العهدِ سنَبقَى ياْ ابنةَ الزَّهرا

ای دختر زهرا، ما بر عهد خود ایستاده ایم

(لبيكِّ يا زَينب)

شاعر: احمد حسن الحجيري از بحرين

1394/05/12 @ 19:45


فرم در حال بارگذاری ...

اگر می‌خواهید موفق به فهم و درک کلمات کتاب خدا، نهج‌البلاغه ،صحیفه سجادیه شوید!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

آیت الله بهاءالدینی (ره):

اگر می‌خواهید موفق به فهم و درک کلمات انبیاء کلمات کتاب خدا، کلمات نهج‌البلاغه کلمات صحیفه سجادیه شوید، باید مزکی شوید.

اگر مزکی شدید درک می‌کنید آنچه را مستحکم اراده کرده است. معلوم نیست بفهمید، ولی مصادیق مفاهیم به اختلاف نفوس مختلف است قرآن می‌گوید: (لا یمسه الا المطهرون) (واقعه 79) کتاب عزیز را غیر از انسان مطهر نمی‌تواند بفهمد،

فهم حکیمانه میگوید: مراد از مطهر مطهر از پلیدی هاست مطهر از رذایل نفسانی و مطهر از شرک است تا زمانی که انسان از این رذایل طهارت پیدا نکند و پاک نشود با کتاب خدا آشنا نمی‌شود.

سیری در آفاق ص239


فرم در حال بارگذاری ...

آتش خشم!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

حضرت امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

إنَّ هَذا الْغَضَبَ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ تُوْقَدُ فِى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ(1)

ترجمه

خشم و غضب شعله سوزان آتشى است از ناحيه شيطان كه در درون دل آدمى افروخته مى شود.

شرح كوتاه

كمتر اتفاق مى افتد كه انسان كارى در حال غضب انجام دهد و يا تصميمى بگيرد و بعد پشيمان نشود; زيرا به هنگام افروخته شدن آتش سوزان غضب، عقل و درايت بكلى كنار مى رود، و اعصاب و عضلات غالباً در مسيرى به حركت مى افتد كه جبران خسارت ناشى از آن گاهى در يك عمر هم ممكن نيست!

بايد با نهايت دقّت و سرعت اين شعله شيطانى را به هنگام بروز، محاصره كرده و خاموش كنيم و الاّ ممكن است خرمن زندگى ما يا انسانهاى ديگر را در كام خود فرو برد و بسوزاند.

1. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 278.

برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی


فرم در حال بارگذاری ...

رازی مکتوم از مسجد سهله

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

 

آنچه در زیر می خوانید ماجرای تشرف آیت الله مرعشی نجفی به حضور حضرت صاحب الزمان است.حضرت در این دیدار توصیه هایی شنیدنی به آیت الله فرموده اند که شنیدن آنها لطف بسیار دارد:

در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة الله الاعظم(عجل الله فرجه الشریف) داشتم، با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السلام را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم.

تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فراگرفت مخصوصاً از زیادی قطاع الطریق و دزدها؛ ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که ببیشتر موجب ترس و وحشتم گردید.

برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: « ای سید! سلام علیکم ».

ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم.

به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سوال کرد:

« کجا قصد داری؟ »

گفتم: « مسجد سهله »

فرمود: « به چه جهت؟ »

گفتم: « به قصد تشرف زیارت ولی عصر علیه السلام ».

مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان ( مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله) رسیدیم،
داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که کأنّ با او دیوار و سنگها آن دعا را می‌خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.

بعد از دعا سید فرمود:

« سید تو گرسنه ای، چه خوبست شام بخوری ».

پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چهله زمستان، و سرمای زننده ای بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟

طبق دستور آقا، شام خوردم.

سپس فرمود: « بلند شو تا به مسجد سهله برویم »

داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می‌کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست.

بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:

« ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می‌روی یا در همین جا می‌مانی؟ »

گفتم: « می‌مانم ».

در وسط مسجد در مقام امام صادق(ع) نشستم به ایشان گفتم:آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟

در جواب، کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگیست و ما از این فضول دوریم.

این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می‌آید ارکان وجودم می‌لرزد.

...

به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعض آنها اشاره می‌کنم.

در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سید عرب فرمود:ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟

گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم « استخیرالله برحمته خیرة فی عافیه » پس قبضه ای از تسبیح را گرفته و می شمارم، اگر دو تا ماند بد است و اگر یکی ماند خوب است.

فرمود: برای این استخاره، باقی مانده‌ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراً حکم به خوبی استخاره نکنید؛ بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می‌شود که استخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد کشف می‌شود که استخاره اول میانه است. »

به حسب قواعد علمیه می‌بایست دلیل بخواهم و آقا جواب دهد. به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرد این قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.

از جمله مطالب در این جلسه، تأکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره‌ها بعد از نمازهای واجب بود: بعد از نماز صبح سوره یس، بعد از نماز ظهر سوره عمّ، بعد از نماز عصر سوره نوح، بعد از مغرب سوره الواقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک.

دیگر اینکه تأکید فرمودند، بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.

تأکید فرمود که:بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوان.

« اللهم سّرحنی عن الهموم والغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین ».

و دیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه خصوصاً رکعت آخر.

« اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و ترحّم علی عجزنا و أغثنا بحقهم. »

در تعریف و تمجید از کتاب شریف شرایع الاسلام مرحوم محقق علامه حلی فرمود:
« تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن. »

تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثانی ندارند، و یا دارند ولکن یادی از آنها نمی کنند.

تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن. چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع این چنین رسیده است.

تأکید بر زیارت سیدالشهداء علیه السلام.

دعا در حق من و فرمود: « قرار دهد خدا تو را از خدمتگزاران شرع. »

پرسیدم: « نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس روسفیدم؟ »

فرمود: « عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی ».

گفتم: « نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟»

فرمود: « تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعا می کنند ».

استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف.

دعا فرمودند.

در اینجا مطالب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست.

پس خواستم که از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد.

به ذهنم رسید چه شبی بود و این سید عرب کیست که این همه بافضیلت است؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود.

یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گردش می کردم، تا صبح شد چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود.

این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می آید، بهت زده می شوم.

http://media1.picsearch.com/is?1yRq86sIk59rJf1ppo_MKfKChLL3-uRC_mhOWEYbsGM&height=255

 منبع:سایت تبیان

نظر از: مسابقات سامانه کوثر بلاگ [عضو] 

الهم عجل لولیک الفرج

1394/05/12 @ 09:41


فرم در حال بارگذاری ...

عذرهاى غير موجه محرومين از نماز شب‏

نوشته شده توسطرحیمی 12ام مرداد, 1394

[اى طالب مقام قرب حضرت دوست جل جلاله! به‏] كسى كه به بهانه غلبه خواب و بيدار نشدن براى انجام نماز شب، خود را در ترك آن معذور مى دارد توجهى ننما، چرا كه اين عذر از چند وجه مردود است،

از جمله اين فرمايش حضرت على (عليه السلام) در جواب كسى كه گفت من ديشب به خواب ماندم و توفيق تهجد و شب زنده دارى نصيبم نشد، فرمود: تو مردى هستى كه گناهانت قيد و بندت شده است.

و ديگر اين كه خواب ماندن از مثل امرى به اين بزرگى، غالباً غير ممكن است، آيا طالبان اين دنيا را نمى ‏بينى كه اگر يكى از آنها را سلطان وقت، به خلوت فرا خواند، گرچه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد، او به خواب نخواهد ماند، بلكه آن شب را از ترس اين كه مبادا به خواب بماند، كلاً بيدار بوده و پيوسته به فكر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود.

و تو اگر در احوال خويش تأمل كنى، به يقين خواهى ديد كه اگر احتمال دهى كه كسى نيمه شب، مبلغ قابل توجهى پول برايت خواهد آورد، از شوق دست يابى به آن مال و ترس اين كه مبادا به واسطه خواب از دستت برود، قدرت بر خوابيدن نخواهى داشت! از همه اين‏ها گذشته، اگر واقعاً از اين خوف دارى كه به خواب بمانى، مى‏ توانى نزد كسى كه تو را در وقت نماز بيدار كند بخوابى تا اين كه خود، عادت كنى.

و خلاصه كلام اين كه اگر خواب، مانع دست يابى به اين فضيلت بزرگ شود، خوارى و ذلتى است كه مثلش در اين دنيا نيست‏.

گزیده ای از کتاب «اسرار الصلاة» نوشته آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ره

نظر از: فروتن [عضو] 

با سلام مطلب خوبی بود وباعث شد که دل بشکند که بدانیم چقدر از معنویات دور هستیم.

1394/05/14 @ 12:37
نظر از: مسابقات سامانه کوثر بلاگ [عضو] 

خدایا به ما هم توفیق شب زنده داری و خواندن نماز شب عنایت فرما

1394/05/12 @ 09:48


فرم در حال بارگذاری ...

فضیلت بسم الله

نوشته شده توسطرحیمی 11ام مرداد, 1394


روزي عبدالله‌بن يحيى بر اميرالمؤمنين (علیه السلام) وارد شد، صندلى (كرسى) در برابر آن حضرت بود، حضرت امر فرمود كه بر آن كرسى بنشيند. عبدالله نشست، لحظه‌اي نگذشت كه چيزى بر سرش افتاد و سرش ‍ شكست و خون جارى گشت.

حضرت امر فرمودند آب آوردند و خون سر او را شست‌وشو دادند و فرمودند: نزديك شو به من؛ آن‌گاه دست بر شكاف سرش گذاردند، در حالى‌كه عبدالله سخت بى‌تابى مى‌كرد، جراحت سر را به هم آوردند و بهبود يافت، گويا شكستگى وجود نداشت؛

پس از آن فرمودند: «اى عبدالله! سپاس ‍ خدايى را كه قرار داد گرفتاري‌ها را كفاره گناهان پيروان ما در دنيا، تا در فرمان‌بردن حق، سالم بمانند و سزاوار مزد و اجر شوند».

عبدالله عرض ‍ كرد: يا اميرالمؤمنين! مجازات گناهان ما فقط در دنياست؟

حضرت فرمودند: «آرى؛ مگر نشنيده‌اى گفته پيامبر (صل الله علیه و آله) را كه فرمودند: الدنيا سجن المؤمن و جنة‌الكافر؛ دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است.»خداوند پيروان ما را در دنيا از گناهانشان پاكيزه گرداند به‌وسيله مصائب و ناراحتي‌ها و به عفو خود، چنان‌كه مى‌فرمايد: «ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير»؛ آن‌چه مصيبت مى‌بينيد از كردار خود شماست، و بسيارى از آن بخشش مى‌كند. شورى/30»

آن‌گاه پيروان ما به قيامت وارد شوند و طاعت‌هاى آنان را زياد كند و لكن دشمنان ما را خداوند در دنيا جزاء دهد به طاعاتشان گرچه وزنى ندارد، زيرا طاعتشان اخلاص ندارد و چون وارد قيامت شوند، سنگينى گناهان و كينه‌هايشان به محمد و آل محمد و ياران واقعى آنان، بر شانه آن‌هاست و در آتش فرو روند.

عبدالله عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! استفاده كردم و به من آموختى؛ اگر به من مى‌فرموديد كه چه گناهى سبب محنت مجلس شد، بسيار نيكو بود كه ديگر مرتكب نشوم؟

حضرت فرمودند: «هنگام نشستن، بسم‌الله نگفتى، اين مصيبت كفاره گناهت گشت؛ مگر نمى‌دانى كه پيامبر از جانب خداوند مرا حديث كرد كه خداوند فرمايد: هر كارى كه در آن بسم‌الله گفته نشود، آن‌كار ناتمام خواهد ماند.»

عبدالله عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما! ديگر بسم‌الله را ترك نمى‌كنم.حضرت فرمودند: پس تو سعادتمند خواهى گشت!

عبدالله عرض كرد: تفسير بسم‌الله چيست؟ حضرت فرمودند: «بنده چون بخواهد شروع در كارى كند، مى‌گويد: بسم‌الله، يعنى من به نام اين اسم، اين كار را انجام دهم، پس در هر كارى كه به بسم‌الله ابتداء كند، آن عمل مبارك خواهد بود.»

تفسیر البرهان

 


فرم در حال بارگذاری ...