حکم چهارشنبه سورى

نوشته شده توسطرحیمی 26ام اسفند, 1393

سوال: نظر جنابعالى درباره چهارشنبه سورى چيست؟  
پاسخ:  علاوه بر آنکه هيچ مبناى شرعى ندارد مستلزم ضرر و فساد زيادى است که مناسب است از آنها اجتناب شود.

سوال: استفاده از ترقّه و مواد قابل انفجار و ساخت و خريد و فروش آنها اعم از اينکه موجب اذيّت و آزار بشوند يا خير، چه حکمى دارد؟  
جواب: در صورتى که موجب اذيّت و آزار ديگران باشد و يا تبذير مال محسوب شود ويا خلاف قانون و مقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، جايز نيست.

 

چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزى !

 

همه نیازهای ما حتی تفریح نیاز به ضوابطی دارد. سنت های جامعه در صورتی مشروع است که منابع دینی آن را تأیید کنند. مسلمانی به حرف نیست به رعایت ضابطه هاست. مراسم چهارشنبه سوری به دلیل مجموعه ای از آفات زیر مجوز شرعی ندارد:

  1. ترویج خرافات.
  2. آزار رساندن به دیگران.
  3. سلب آسایش و امنیت عمومی.
  4. ایجاد خسارت مالی و جانی به خود و دیگران. پیامبر فرمود: ملعون من ضار مؤمناً.
  5. ایجاد مزاحمت برای دیگران
  6. ایجاد ترس و وحشت.
  7. اسراف و از بین بردن سرمایه ها.
  8. مخالفت با ضوابط و قوانین کشور.[محمود اکبری، احکام دو دقیقه ای، چاپ دوم، نشر فتیان، قم، 1391، ص206.]

 

متاسفانه اين مراسم كه همه ساله باعث هدر رفتن سرمايه هاي انساني و اقتصادي زيادي شده ، نظم و امنيت عمومي را براي شهروندان مختل و خانواده هاي بيشماري را در آغاز سال نو اندوهگين و داغدار مي نمايد ؛ سنتي كاملا غلط و خرافي است كه از هيچ گونه پشتوانه منطقي و عقلي صحيحي برخوردار نمي باشد . متاسفانه برخي آگاهانه يا آگاهانه به اسم ترويج و پاسداشت ميراث ها و سنت هاي باستاني ، فرهنگ هاي جاهلي كه هيچ گونه جنبه مثبتي در آن وجود ندارد را در بين جوانان گسترش داده و در پشت اين موضوع در صدد ضربه زدن به هويت اسلامي جامعه مي باشند. علي رغم اقدامات تبليغي كه در رسانه ها و توسط نيروهاي انتظامي براي كاهش خسارات ناشي از اين سنت جاهلي در نظر گرفته شده است ؛ اما ريشه كني اين قبيل ناهنجاريها با كار عميق فرهنگي امكان پذير است.

...

 يكم . چهارشنبه سوري از ديد گاه شهيد مطهري :

«قرآن منشأهايي براي فكرهاي بي ريشه كه آنها را به درختان بي ريشه تشبيه مي كند ذكر مي كند. يكي از آنها تقليد است. البته قرآن با كلمه تقليد مطلب را بيان نكرده است. با تعبير ديگر بيان كرده است. تعبير قرآن تبعيت كوركورانه از گذشتگان، از پدران، مادران، آباء و اجداد است. اين هم از موضوعاتي است كه قرآن روي آن زياد تكيه كرده است و آن را منشأ لغزش و خطاي بشر مي داند و سخت انتقاد مي كند. مثلا مي گويد: آنها چنين مي گويند: «انا وجدنا آبائنا علي امه و انا علي آثارهم مقتدون» اينها مي گويند: ما پدران خود را بر يك طريقه اي يافته ايم و ما هم همان طريقه پدران خودمان را مي گيريم و مي رويم. به تعبير امروز: سنت گرايي؛ حالا اين تعبير درست است يا غلط و بهتر از اين هم مي توانستيم تعبير پيدا كنيم. به هر حال اين كلمه امروز رايج شده است. قرآن سنت گرايي را محكوم مي كند اما اشتباه نشود! ضد سنت گرايي را هم قرآن محكوم مي كند. هر دو را محكوم مي كند. چطور؟ قرآن فقط عقل گرايي و منطق گرايي را تأييد مي كند. قرآن مي گويد: هر امر به اصطلاح قديمي و هر سنت قديمي را به دليل آن كه گذشتگان ما چنين مي كرده اند، نياكان ما اين چنين بوده اند و ما بايد راه نياكان خودمان را برويم، انجام دادن، محكوم است، چرا؟ مي گويد ممكن است نياكانتان اشتباه كرده باشند، ممكن است نياكانتان عقل و شعور نداشته باشند. آن كه دليل نمي شود. نياكان ما در گذشته چنين مي كرده اند، ما هم چنين مي كنيم! چهارشنبه آخر اسفند مي شود، بسياري از خانواده ها (كه بايد بگوييم: خانواده هاي نادان) آتشي و هيزمي روشن مي كنند، بعد آدم هاي سر و مر و گنده از روي آتش مي پرند: اي آتش زردي من از تو، سرخي تو از من! اين چقدر حماقت است كه مي پرسيم چرا چنين مي كنيد؟ مي گويند: اين كي سنتي است ميان ما مردم، از قديم پدران ما چنين مي كرده اند. قرآن مي گويد:« اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا.»

اگر هم پدران گذشته تان چنين كاري مي كردند شما وقتي مي بينيد يك كار احمقانه است و دليل حماقت پدران شماست رويش را بپوشانيد. چرا اين سند حماقت را سال به سال تجديد مي كنيد؟ اين فقط يك سند حماقت است كه كوشش مي كنيد اين سند حماقت را هميشه زنده نگه داريد، ماييم كه چنين پدر و مادرهاي احمقي داشته ايم: «اولو كان آباوهم لا يعقلون شيئا». ( منبع : شهيد مطهري، نشريه نصيحت ، 490 )

دوم . چهارشنبه سوري از منظر مراجع عظام تقليد:

سوال: خريد و فروش ترقه و انجام چهارشنبه سوري و سيزده بدر به اعتقاد نحسي 13 و احياي مظاهر ملي گرايي مانند تخت جمشيد چگونه است؟ متأسفانه اين اعمال مورد تشويق قرار گرفته است؟

حضرت آيت الله خامنه اي: چهارشنبه سوري و سيزده به در مبناي عقلايي ندارد. (مجموعه استفتائات)

حضرت آيت الله فاضل لنكراني(ره): در فرض مزبور كه داراي خطرات جاني و مالي است و موجب اذيت و آزار ديگران است و مخالف مقررات و قانون و نظم جامعه است جايز نيست.

حضرت آيت الله بهجت(ره): اين كارها مشروعيت ندارد.

حضرت آيت الله تبريزي: هيچ يك از اين امور رجحان شرعي ندارد و تشويق مردم به اين مورد تشويق به دنيا و غافل كردن از آخرت است و اين كه تصور مي كنند اين امور مردم را به حفظ وطن و عزت وامي دارد تصوري باطل است، آنچه مردم را به عزت مي رساند و به حفظ وطن وامي دارد ايمان است و بس.

حضرت آيت الله صافي گلپايگاني: اشكال دارد.

حضرت آيت الله سيستاني: اموري كه به جامعه ضرر مي زند و موجب ايذاء مردم است مانند استعمال ترقه و خريد و فروش آن جايز نيست.

حضرت آيت الله مكارم شيرازي: اين كارها شايسته مسلمان نيست.

(منبع : سيد محسن محمودي ، مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، انتشارات صاحب الزمان (عج) ، 1382 ، ج 1 صص 155- 157 .)

نشریه الکترونیکی پرسمان

نظر از: فاطمیه الیگودرز [عضو] 

سلام
مطالب خوب و عالی گذاشته بودید

1393/12/27 @ 08:50


فرم در حال بارگذاری ...

توجیه گناه

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393

توجیه غیر شرعی و بی منطق برخی گناهان

 

رشوه = شیرینی!

وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَينَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(البقرة/188)
و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد و [به عنوان رشوه قسمتي از] آن را به قضات مدهيد تا بخشي از اموال مردم را به گناه بخوريد در حالي که خودتان [هم خوب] مي‏دانيد.


غیبت = تو روشم میگم!

يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ(الحجرات/12)
اي کساني که ايمان آورده‏ايد از بسياري از گمانها بپرهيزيد که پاره‏اي از گمانها گناه است و جاسوسي مکنيد و بعضي از شما غيبت بعضي نکند آيا کسي از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏اش را بخورد از آن کراهت داريد [پس] از خدا بترسيد که خدا توبه‏پذير مهربان است


نگاه حرام = ی نظر حلال!

 

مجلس حرام = ی شب هزار شب نمیشه!

وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذِينَ يتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(الأنعام/32)
و زندگي دنيا جز بازي و سرگرمي نيست و قطعا سراي بازپسين براي کساني که پرهيزگاري مي‏کنند بهتر است آيا نمي‏انديشيد


موسیقی حرام = آرامش اعصاب!


ربا = همه می خورن!

 الَّذِينَ يأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يقُومُونَ إِلَّا كَمَا يقُومُ الَّذِي يتَخَبَّطُهُ الشَّيطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(البقرة/275)
کساني که ربا مي‏خورند، (از گور) برنمي‏خيزند مگر مانند برخاستن کسي که شيطان بر اثر تماس‏، آشفته ‏سرش کرده است‏. اين بدان سبب است که آنان گفتند: (داد و ستد صرفاً مانند رباست‏.) و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال‏، و ربا را حرام گردانيده است‏. پس‏، هر کس‏، اندرزي از جانب پروردگارش بدو رسيد، و (از رباخواري‏) باز ايستاد، آنچه گذشته‏، از آنِ اوست‏، و کارش به خدا واگذار مي‏شود، و کساني که (به رباخواري‏) باز گردند، آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.


دروغ = مصلحتی!

 وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يفْلِحُونَ(النحل/116)
و براي آنچه زبان شما به دروغ مي‏پردازد مگوييد اين حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بنديد زيرا کساني که بر خدا دروغ مي‏بندند رستگار نمي‏شوند


تهمت = همه میگن!

وَالَّذِينَ يؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا(الأحزاب/58)
و کساني که مردان و زنان مؤمن را بي‏آنکه مرتکب [عمل زشتي] شده باشند آزار مي‏رسانند قطعا تهمت و گناهي آشکار به گردن گرفته‏ اند


ماهواره = شبکه های علمی !


بخل = اگه خدا می خواست بهش میداد!

 وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى(الليل/8)
و اما آنکه بخل ورزيد و خود را بي‏ نياز ديد

 وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ(يس/47)
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزي داده انفاق کنيد کساني که کافر شده‏اند به آنان که ايمان آورده‏اند مي‏گويند آيا کسي را بخورانيم که اگر خدا مي‏خواست [خودش] وي را مي‏خورانيد شما جز در گمراهي آشکاري [بيش] نيستيد


مال حرام = پیش سه هزار ملیار هیچ!

 وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ(المائدة/62)
و بسياري از آنان را مي‏بيني که در گناه و تعدي و حرامخواري خود شتاب مي‏کنند واقعا چه اعمال بدي انجام مي‏دادند

نظر از: خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو] 

سلام
مطلبتون کاربردی بود
واقعا همه گرفتار این صحبتها میشیم
انشالله که برای رفعش تلاش کنیم.

1393/12/25 @ 23:52
نظر از:  

سلام علیکم
التماس دعا یاد ما هم باشید در دعای سال تحویل


الحاقیات:
  • index.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1393/12/25 @ 21:26
نظر از: قديري اناري [عضو] 

سلام دوستان مطلب خوبی بود ، موفق باشید. حق نگهدارتون.
خوشحال میشم به وبلاگم بیایید

1393/12/25 @ 15:15


فرم در حال بارگذاری ...

تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر مصرف تولیدات ایرانی

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393

ایام جبهه و جنگ بود…

یه روز داشت یه جزیره سقوط میکرد…

امام خمینی فرمودند:
به رزمنده ها بگید جزیره سقوط نکند.
یه فرمانده با بیسیم کلام ایشان را منتقل کرد.
کلام امام به صورت غیر مستقیم به رزمنده ها رسید.
بچه ها گلوله نداشتن…ار پی جی نداشتن
مهمات خیلی کم بود،
با خودشون گفتند
امام گفته جزیره سقوط نکند،
اینجا را قتلگاه میکنیم ولی جزیره سقوط نخواهد کرد.

و به لطف خدا جزیره سقوط نکرد.

دیگه نگفتند ما مهمات نداریم
نگفتند امام خودش آنجا نشسته و فرمان میده.
نگفتند ما خسته شده ایم.
دیگر بهانه نگرفتند…
گفتند : امام فرموده جزیره سقوط نکند!

آنرا هم، غیر مستقیم از فرمانده شنیده بودند…



حالا
امام خامنه ای مستقیم میگویند:
بنده درخواست میکنم٬
خواهش میکنم،
برید به سمت مصرف تولیدات داخلی.
این یک مجاهدت بزرگ است.
(من که آب شدم تا این جملات آقا را نوشتم!)
عمل نمیکنیم
همه ش بهانه میگیریم:
که تولیدات داخلی کیفیت ندارد، خوب نیست، گران است و فلان …

رزمنده های عزیز بدون بهانه گرفتن یه جزیره را حفظ کردن…
حالا ما هم ادعای رزمنده بودن را داریم؟

ما هم جهاد را دوست داریم؟

اگر بله …

بسم الله!

برای ما مصرف کالای ایرانی جزء واجبات است.
جهاد است.
یک مجاهدت بزرگ!


فرم در حال بارگذاری ...

یادی از شهید مهدی باکری

نوشته شده توسطرحیمی 25ام اسفند, 1393


فرم در حال بارگذاری ...

رنج های فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

فاطمه و علی علیهما السلام دو یار همراه و دو ستاره آسمانی اند که برای نشان دادن راه آسمان چند روزی به زمین آمدند و سپس به آسمان بازگشتند . آن دو یار مهربان، نامهربانی ها و بی مهری های بی حسابی از خاکیان دیدند و بزرگوارانه از کنار مزاحمت های شب پره های مزاحم گذشتند . از این بی مهری ها و مزاحمت ها، حکایات فراوانی گفته اند و شنیده ایم، اما در این اوراق معدود، برآنیم تا از زبان تنها همتای زهرا، گوشه ای اندک از تلخی های رفته بر آن عزیز را بخوانیم و بدانیم . پیش از ذکر این تلخی ها، جملاتی چند در بلندای مقام آن زهره درخشنده را از زبان علی علیه السلام نقل می کنیم و سپس به بیان رنج های حضرت زهرا علیها السلام می پردازیم .

فاطمه، برترین بانو

معاویه در نامه ای که به امام علی علیه السلام می نویسد، به فخر فروشی در مقابل امام می پردازد . امام در پاسخ به نامه او، به بیان فضیلت های بنی هاشم و فضیحت های بنی امیه می پردازد:

«وانی یکون ذلک کذلک، ومنا النبی ومنکم المکذب ومنا اسد الله ومنکم اسد الاحلاف ومنا سیدا شباب اهل الجنة ومنکم صبیة النار ومنا “خیر نساء العالمین” ومنکم حمالة الحطب فی کثیر مما لنا وعلیکم (1) ;

شما چگونه و کجا با ما برابرید! که از میان ما پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست و دروغزن (ابوجهل) از شما است، واسد الله (حمزه سید الشهدا) از ما و اسد الاحلاف (شیر سوگندها; اسد بن عبد العزی) از شما، و از ماست دو سید جوانان اهل بهشت (حسن علیه السلام و حسین علیه السلام) و از شما است کودکانی (2) که آتش نصیب آنان گردید . و از ما است بهترین زنان جهان (فاطمه علیها السلام) و از شماست آن که هیزم کشد برای دوزخیان (ام جمیل همسر ابی لهب) (3) وبیش از این ما را فضیلت ها و شما را فضیحت ها است .»

علی و فاطمه علیهما السلام از زبان یکدیگر

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از ازدواج حضرت علی و فاطمه علیهما السلام و سپری شدن مراسم عروسی، ابتدا از علی علیه السلام پرسیدند: همسرت فاطمه علیها السلام را چگونه یافتی؟ امام پاسخ داد: «نعم العون علی طاعة الله; در اطاعت کردن از خدا خوب یار و یاوری است .» سپس از دختر خود، فاطمه علیها السلام پرسیدند: شوهرت را چگونه یافتی؟ آن حضرت پاسخ داد: «خیر بعل; بهترین شوهراست . (4) »

زحمات فاطمه علیها السلام در منزل

به دنبال تقسیم کار پیامبر صلی الله علیه و آله بین حضرت زهرا علیها السلام و علی علیه السلام و واگذاری کارهای داخل منزل به فاطمه علیها السلام، گرچه علی علیه السلام نیز در کمک به همسرش از هیچ کوششی دریغ نمی کرد، اما در عین حال انجام تمام کارهای منزل برای فاطمه علیها السلام باری گران بود . برای کاهش زحمت های منزل، علی علیه السلام راه حلی به فاطمه پیشنهاد می کند . آن حضرت بعدها این ماجرا را چنین نقل فرمود: «فاطمه زهرا علیها السلام، عزیزترین عزیزان رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه من بود . فاطمه علیها السلام آنقدر با آسیاب آرد کرد تا دست هایش پینه بست و آنقدر از چاه آب کشید که اثر آن بر سینه اش باقی مانده بود و به اندازه ای خانه را روبید تا اینکه لباس هایش غبار آلود شد، و آن قدر زیر دیگ آتش بر افروخت تا لباسش کثیف و گرد آلود گردید و به همین علت، به سختی و زحمت افتاد . روزی شنیدم چند غلام خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آورده اند . به فاطمه گفتم: وقتی خدمت پدر رفتی از او خادمی بخواه تا در کارها مدد رسان تو باشد و از این همه رنج و محنت آسوده شوی .

فاطمه زهرا علیها السلام خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت . ملاحظه کرد که گروهی با ایشان مشغول بحث و گفت و گو هستند . لذا بدون اینکه با پدر سخنی بگوید از شرم و حیا بازگشت . چون رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانست که فاطمه علیها السلام برای حاجت و نیازی مراجعه کرده است، خود به منزل ما آمد . ما در بستر استراحت بودیم، وی بالای سر فاطمه علیها السلام نشست و فاطمه علیها السلام از جهت شرم و حیا سر خود را زیر رخت خواب کرد .

حضرت فرمود: فاطمه جان! برای چه منظوری نزد من آمدی؟ او دو مرتبه سؤال فرمود و فاطمه ساکت بود .

عرض کردم: ای رسول خدا! من علت را برای شما عرض می کنم . فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه اش اثر آن باقی مانده و آن قدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده، و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوی دود گرفته است . شنیدیم که غلامان و خادمان چندی را خدمت شما آوردند، به فاطمه علیها السلام گفتم: به سراغ پدر خود رفته، از ایشان خدمت کاری بخواه تا تو را کمک کند .

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «الا ادلکما علی خیر مما سالتما . اذا اخذتما مضاجعکما تکبرا اربعا وثلاثین وتسبحا ثلاثا وثلاثین وتحمدا ثلاثا وثلاثین فهو خیر لکما من خادم یخدمکما; شما را از مطلبی آگاه کنم که برای شما از خادمی که خواستید بهتر است . وقتی از خواب برخاستید (دربعضی روایات است وقتی به رختخواب رفتید) سی و چهار مرتبه «الله اکبر» ، سی و سه بار «سبحان الله » و سی و سه بار «الحمد لله » بگویید، این برای شما از خادمی که به شما خدمت کند بهتر است .»

آنگاه فاطمه سر خود را بیرون آورد و سه بار فرمود: «رضیت عن الله ورسوله; از خدا و رسول او راضی و خشنود شدم . (5) »

...


عیادت ناتمام

وقتی عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله برای عیادت فاطمه علیها السلام به منزل علی علیه السلام آمد، به دلیل سالت شدید آن حضرت و ممنوع الملاقات بودن ایشان، موفق به عیادت آن عزیز نشد . به منزل خود بازگشت و پیکی روانه منزل علی علیه السلام کرد، تا به علی علیه السلام این پیغام را برساند: «آن گونه که من احساس می کنم، فاطمه علیها السلام روزهای پایان عمر خود را می گذراند و اول کسی است که به پیامبر صلی الله علیه و آله ملحق می شود . من پیشنهاد می کنم در صورت رحلت ایشان، مهاجرین و انصار را خبر کنید تا در مراسم نماز و دفن آن حضرت شرکت کنند، که این کار، هم باعث فیض معنوی و ثواب حاضران است، و هم باعث تقویت شعائر دینی .»

علی علیه السلام در پاسخ به پیشنهاد عمویش عباس بن عبد المطلب، فرستاده ای به نزد او روانه کرد تا این پیام را برساند: «ابلغ عمی السلام وقل لا عدمت اشفاقک وتحیتک وقد عرفت مشورتک ولرایک فضله . ان فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و آله لم تزل مظلومة من حقها ممنوعة وعن میراثها مدفوعة . لم تحفظ فیها وصیة رسول الله صلی الله علیه و آله ولا رعی فیها حقه ولا حق الله عزوجل وکفی بالله حاکما ومن الظالمین منتقما وانا اسالک یا عم ان تسمح لی بترک ما اشرت به فانها وصتنی بستر امرها; سلام مرا به عمویم برسان و بگو: خیر خواهی شما را فراموش نمی کنم . نظر شما را به خوبی دریافتم و البته احترام آن - در جای خود - محفوظ است . فاطمه علیها السلام همیشه مظلوم واقع شده، و از حق خود بازداشته شد و از ارث خود بی بهره گردید . سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد او عمل نشد و حقی که خدا و رسول او در مورد فاطمه علیها السلام داشتند، رعایت نگردید و خداوند برای حکمرانی و انتقام از ظالمین [ما را] بس است .

عموی گرامی! از شما می خواهم به من رخصت دهید که به نظر شما عمل نکنم، چرا که فاطمه علیها السلام خودش به من وصیت کرده است که امر [کفن و دفن] او مخفی باشد .»

وقتی که فرستاده عباس با این پیام به سوی او بازگشت، عباس گفت: غفران الهی نثار فرزند برادرم که البته او آمرزیده است . به راستی که نظر او بدون اشکال و صحیح است . برای عبد المطلب فرزندی با برکت تر از علی علیه السلام زاده نشد، مگر پیامبر صلی الله علیه و آله . . . (6) .

آهنگ جدایی

آن گاه که فاطمه زهرا علیها السلام احساس کرد زمان رحلتش فرا رسیده است، در حالی که در بستر بیماری آرمیده بود خطاب به علی علیه السلام فرمود: «یا ابن عم، انه قد نعیت الی نفسی واننی لا اری ما بی الا اننی لاحق بابی ساعة بعد ساعة وانا اوصیک باشیاء فی قلبی; ای پسر عمو! خبر مرگ به من رسیده و آنگونه که در می یابم پس از اندک زمانی، به پدرم ملحق می شوم، آنچه را در دل دارم به تو وصیت می کنم .»

علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام فرمود: «اوصینی بما احببت یا بنت رسول الله; ای دخت رسول خدا! آنچه دوست داری وصیت کن .»

آنگاه علی علیه السلام کنار سر فاطمه علیها السلام نشست و به آنان که در اتاق بودند فرمود بیرون روند . سپس فاطمه علیها السلام به علی علیه السلام فرمود: «یا ابن عم! ، ما عهدتنی کاذبة ولاخائنة ولا خالفتک منذ عاشرتنی; ای پسر عمو! از روزی که با من زندگی کردی، از من دروغ و خیانت ندیدی و هیچ گاه با تو مخالفت ننمودم .»

و علی علیه السلام در پاسخش چنین گفت: «معاذ الله انت اعلم بالله وابر واتقی واکرم واشد خوفا من الله [من] ان اوبخک بمخالفتی . قد عز علی مفارقتک وتفقدک، الا انه امر لابد منه . والله جددت علی مصیبة رسول الله وقد عظمت وفاتک وفقدک فانا لله وانا الیه راجعون من مصیبة ما افجعها وآلمها وامضها واحزنها، هذه والله مصیبة لا عزاءلها ورزیة لا خلف لها; نه، هرگز! تو نسبت به خداوند آگاه تر، نیکوکارتر، پرهیزگارتر، گرامی تر، و خائف تر از آن هستی که تو را به عنوان مخالفت با من سرزنش کنم . جدایی و فقدان تو برای من بسیار سخت است . ولی چه باید کرد که چاره ای برای مرگ نیست . سوگند به خدا، مصیبت رسول خدا برای من تازه شد و وفات و فقدان تو، [برای من] بسیار بزرگ [و دشوار] است . پس «انا لله وانا الیه راجعون » از مصیبتی که بسیار دلخراش و دردناک و دشوار و اندوه آور است . به خدا قسم! این مصیبتی است که تسلیت [و آرامش] ندارد و حادثه جانسوزی است که جبران ناپذیر است . »

سپس مدتی با هم گریستند و علی علیه السلام سر فاطمه علیها السلام را به سینه چسبانید و فرمود: «اوصینی بما شئت فانک تجدنی فیما امضی کما امرتنی به واختار امرک علی امری; آنچه می خواهی وصیت کن، همانا مرا آن گونه خواهی یافت که به وصیت تو بخوبی عمل کنم و امر تو را بر امر خودم مقدم می دارم .»

سپس فاطمه علیها السلام به بیان وصایای خود پرداخت (7) .

آغاز جدایی

پس از شهادت حضرت زهرا علیها السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام از شهادت مادر خود با خبر شدند، اسماء به حسنین علیهما السلام گفت: به نزد پدرتان علی علیه السلام روید و خبر شهادت فاطمه علیها السلام را به او رسانید . حسنین علیهما السلام از خانه بیرون آمدند و در حالی که فریاد می زدند: «یا محمداه! یا احمداه! الیوم جدد لنا موتک اذ ماتت امنا» ، وارد مسجد شدند و علی علیه السلام را که در مسجد بود، از شهادت فاطمه علیها السلام آگاه نمودند . علی علیه السلام با شنیدن این خبر، آنچنان دگرگون شد که بی حال افتاد . آب به صورتش پاشیدند و به حال آمد . با سوز و گداز فرمود: «بمن العزاء یا بنت محمد کنت بک اتعزی ففیم العزاء من بعدک; ای دختر محمد صلی الله علیه و آله! به چه کسی خود را تسلیت دهم. [تا زنده بودی] مصیبتم را به تو تسلیت می دادم، اکنون پس از تو چگونه آرام و قرار گیرم؟ (8) »


در سوگ یار

علی علیه السلام پس از به خاک سپاری یار دیرینه و همراه روزگار خوشی ها و تلخی های خود، در کنار تربت آن عزیز، با رسول خدا چنین درد دل کرد:

«السلام علیک یا رسول الله عنی . والسلام علیک عن ابنتک و زائرتک والبائتة فی الثری ببقعتک والمختار الله لها سرعة اللحاق بک . قل یا رسول الله عن صفیتک صبری وعفا عن سیدة نساء العالمین تجلدی . الا ان لی فی التاسی بسنتک فی فرقتک موضع تعز فلقد وسدتک فی ملحودة قبرک وماضت نفسک بین نحری وصدری . بلی وفی کتاب الله [لی] انعم القبول «انا لله وانا الیه راجعون » قد استرجعت الودیعة واخذت الرهینة واخلست الزهراء فما اقبح الخضراء والغبراء، اما حزنی فسرمد واما لیلی فمسهد . وهم لا یبرح من قلبی او یختار الله لی دارک التی انت فیها مقیم . کمد مقیح و هم مهیج . سرعان ما فرق بیننا والی الله اشکو وستنبئک ابنتک بتظافر امتک علی هضمها . فاحفها السؤال والستخبرها الحال . فکم من غلیل معتلج بصدرها لم تجد الی بثه سبیلا . وستقول ویحکم الله وهو خیر الحاکمین . سلام مودع لا قال ولا سئم . فان انصرف فلا عن ملالة وان اقم فلا عن سوء ظن بما وعد الله الصابرین . واها واها والصبر ایمن واجمل .

ولولا غلبة المستولین لجعلت المقام واللبث لزاما معکوفا ولاعولت اعوال الثکلی علی جلیل الرزیة . فبعین الله تدفن ابنتک سرا وتهضم حقها وتمنع ارثها ولم یتباعد العهد ولم یخلف منک الذکر والی الله یا رسول الله المشتکی وفیک یا رسول الله احسن العزاء .

صلی الله علیک و علیها السلام والرضوان;

ای پیغمبر خدا! از من و از دخترت که به دیدن تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است، بر تو درود باد! همان که خداوند سرعت ملحق شدنش به تو را اختیار کرد . ای رسول خدا! پس از دختر برگزیده ات شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن داری من به خاطر سیده زنان جهان از دست رفته است . اما برای من پیروی از سنت تو [که همان صبر باشد] در جدایی تو موجب تسلیت است [ . ای پیامبر خدا!] تو را به دست خود در دل خاک سپردم! و تو بر روی سینه من جان دادی! آری، قرآن خبر داده است که همه از خدائیم و به سوی او باز می گردیم . اکنون امانت به صاحبش رسید، و آنچه در گرو بود گرفته شد و زهرا از دست رفت [ . پس از او] آسمان و زمین زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید و شبم بی خواب است و غم از دلم نمی رود، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند .

[مرگ زهرا] ضربتی بود که دل را خسته و غصه را پیوسته گردانید، چه زود جمع ما به پریشانی کشیده شد . شکایت [خود را] به خدا می برم و دخترت خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستم ها کردند . آنچه خواهی از او بپرس و احوال را از او جویا شو . تا سر دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید . او به زودی خواهد گفت و خدا که بهترین داور است [میان او و ستمکاران داوری] نماید .

[سلامی که به تو می دهم] سلام وداع کننده است نه از روی ملالت و کسالت . اگر می ورم ملول [و خسته جان] نیستم و اگر می مانم به وعده خدا بد گمان نیستم، به خاطر وعده ای که خداوند به شکیبایان داده است . در انتظار پاداش می مانم که شکیبایی نیکوتر است .

اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم می راندم .

خدا گواه است که دخترت پنهانی به خاک می رود و در حالی که هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبان ها نرفته، حق او برده می شود و از میراث او منع می شود .

ای رسول خدا! شکایت را به سوی خدا می برم و دل را به یاد تو خوش می دارم، که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه . (9) »

وقتی آن حضرت از دفن فاطمه 3 فراغت یافت بر سر قبر او ایستاد و این دو بیت را انشاء کرد:

لکل اجتماع من خلیلین فرقة

وکل الذی دون الممات قلیل

وان افتقادی واحدا بعد واحد

دلیل علی ان لا یدوم خلیل (10)

«جمع هر دو دوست را پریشانی است و هر چیز جز مرگ ناچیز است . اینکه من یکی را پس از دیگری از دست می دهم، نشان آن است که هیچ دوستی جاوید نمی ماند .»

. . .

مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود

که روز محشر بدین پنج تن رسانم تن

بهین خلق و برادرش و دختر و دو پسر

محمد و علی و فاطمه حسین و حسن (11)

. . .

آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع

پیش شهدا دست من و دامن زهرا

تا داد من از دشمن اولاد پیمبر

بدهد بتمام ایزد دادار تعالی (12)

 
مجله:مبلغان-مرداد 1381، شماره 31
نویسنده : مهدی عزیزان ، صفحه 39

پی نوشت ها:

1) نهج البلاغه، نامه 28، ترجمه دکتر شهیدی .

2) اشاره به جمله رسول خدا صلی الله علیه و آله است . وقتی آن حضرت پس از جنگ بدر دستور کشتن عقبة بن ابی معیط را داد، عقبة گفت: «من للصبیة یا محمد; چه کسی برای کودکان خواهد ماند؟» حضرت فرمود: «النار; آتش .»

3) ام جمیل، خواهر ابوسفیان، زن ابولهب و عمه معاویه بود .

4) بحار الانوار، ج 43، ص 117 و 133 .

5) حلیة الاولیاء، ج 2، ص 41; بحار الانوار، ج 43، ص 82 .

6) بحار الانوار، ج 43، ص 210 و 211 .

7) بیت الاحزان، محدث قمی، با ترجمه محمدی اشتهاردی، ص 241; بحار الانوار، ج 43، ص 191 .

8) همان، ص 249 .

9) اصول کافی، ج 1، ص 458و459; بحار الانوار، ج 43صص 194 و 193 .

10) الاخبار الموفقیات، زبیر ابن بکار، ص 194 .

11) غضائری رازی .

12) ناصر خسرو .

نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 

فاطمیه که شروع می شود دل برای فاطمه می گیرد
تمام که می شود برای علی…

1393/12/23 @ 09:55
نظر از: دوستي مطلق [عضو] 

سلامدوست عزیز ممنون
حكمت 101روش بر طرف كردن نيازهاى مردم

وَ قَالَ [عليه السلام] لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤَ .

درود خدا بر او ، فرمود : بر آوردن نيازهاى مردم پايدار مگر به سه چيز ، كوچك شمردن آن تا خود بزرگ نمايد ، پنهان داشتن آن تا خود آشكار شود ، و شتاب در بر آوردن آن ، تا گوارا باشد.

1393/12/21 @ 18:34


فرم در حال بارگذاری ...

خانه خاموش

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

 

اقتباس و ترجمه ای از اشعار و سخنان معروف بزرگ پیشوای شیعیان علی علیه السلام بعد از شهادت یگانه بانوی اسلام، فاطمه زهرا سلام الله علیها

بعد از تو ای انیس دل داغدار من

 باشد چو شب، سیاه، همه روزگار من

تا رخ نهفته ای ز مـن ای مـهر تـابناک

 بارد ستاره، دیده اختر شمار من

دور از تو نیست خواب و قرارم به چشم و دل

 بی تست غضه بار دل و گریه کـار من

زهرای من ز داغ تو شد خانه ام خموش

 آتش گرفت جان و دل بی قرار من

از سـوز دل بنالم و ترسم که از قـضا

 گـردد دراز، زندگی رنجبار من

ای کاش آمد از تن من جان من برون

 همراه ناله های اسف خیز زار من

گر سرزنش نبود، به روی مزار تو

 ماندم همیشه تا گذرد روزگار من

گر پیکرت به خاک نـهان شد ز دیده ام

کی می روی تو از دل پر انتظار من

من می روم ز خاک تو، اما خیال تو

 باشد همیشه همدم من در کنار من

نقش توام به دیده و یاد توام به دل

 از تست این دو، بهر ابد یـادگار  من

محمد حسین بهجتی (شفق)

منبع: مجله درس هایی از مکتب اسلام » مرداد 1381، سال 42 - شماره 5


فرم در حال بارگذاری ...

توجه به نعمت و صاحب نعمت

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اسفند, 1393

پس کدام يک از نعمتهاي پروردگارتان را منکريد؟

خوردن و آشاميدن ، پوشيدن و سود بردن ، و بهره گيرى از هر نعمتى بدون توجه به اينكه نعمت به اراده چه كسى به وجود آمده ؟

چگونه پديد آمده؟

براى چه بر سر سفره حيات قرار داده شده؟

چه عواملى در رنگ و مزه و بو و انرژى آن در عرصه گاه هستى دخيل بوده و خلاصه بدون انديشه در يك لقمه نان ، يا يك قطعه پارچه ، يا زمينى آماده براى كشاورزى ، يا چشمه اى جوشان ، يا رودى جارى ، يا جنگلى انبوه از درختان مفيد ، و اينكه با كمك چند ميليون يا ميليارد عامل به وجود آمده تا ساختمان حيات انسان برپا شود ؟

كار حيوانات و غافلان و بى خردان است.

انديشمندان به تمام نعمت هايى كه در اختيار دارند با چشم عقل و بينايى قلب مى نگرند تا وجود نعمت دهنده را در كنار نعمت لمس كنند و فوايد نعمت را بيابند و از نعمت به همان صورت كه پديد آورنده نعمت خواسته استفاده نمايند .

قرآن كه كتاب هدايت است مردم را بدين صورت به نعمت هاى الهى توجه مى دهد :

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِق غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ» . فاطر : 3

اى مردم ! نعمت هاى خدا را بر خود توجه كنيد ، آيا آفريننده اى جز خدا هست ؟ خدايى كه از آسمان و زمين به شما روزى مى دهد ، جز او معبودى نيست پس به كجا روى مى آوريد؟

آرى تمام نعمت ها با فوايدى كه دارند دليل بر يگانگى حق ، و برهان بر توحيد ذات و راهى آسان براى شناخت حضرت حق است .


فرم در حال بارگذاری ...

خانه تکانی دل

نوشته شده توسطرحیمی 20ام اسفند, 1393


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود مداحی های فاطمیه اول۹۴-۹۳ شب اول تا پنجم

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1393

 

حاج منصور ارضی / شب اول فاطمیه اول ۱۳۹۳-۹۴ / هیئت حسین جان علیه السلام

 

صوتی:

   فاطمیه چیست راه فاطمه شرح و تفسیر (روضه)– حاج منصور ارضی

   صاحبش زهراست هر جایی حسینیه بود (روضه)-حاج منصور ارضی

  گندم از دسته ی دستاس تو برکت دارد (روضه)– حاج منصور ارضی

  دست و پر گیرم ولی کم دست و پا دارم (روضه) – حاج منصور ارضی

   به همان گر که خورشید و عطارد دارد (روضه) – حاج منصور ارضی

تصویری:

    فاطمیه چیست راه فاطمه شرح و تفسیر (روضه)– حاج منصور ارضی

   صاحبش زهراست هر جایی حسینیه بود (روضه)-حاج منصور ارضی

  گندم از دسته ی دستاس تو برکت دارد (روضه)– حاج منصور ارضی

  دست و پر گیرم ولی کم دست و پا دارم (روضه) – حاج منصور ارضی

   به همان گر که خورشید و عطارد دارد (روضه) – حاج منصور ارضی


با نوای دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام

...

>

حاج محمود کریمی / شب دوم فاطمیه اول ۱۳۹۴ / هیئت رایت العباس(ع) چیذر

صوتی:

 بخش اول – غزل امام زمان (عج) [حاج محمد کریمی

بخش دوم – غزل مصیبت حضرت زهرا (س) [حاج محمد کریمی]

بخش سوم – شعرخوانی (نام علی خودش ز نمکدان فاطمه است) [حاج محمود کریمی] (تک )عشق

بخش چهارم – شعرخوانی (مهدی بیا که شام غریبان زینب است) [حاج محمود کریمی]

بخش پنجم – زمینه (دل بابا دل دریا دل طوفانی ابرا) [حاج محمود کریمی]

بخش ششم – شور و مناجات (روز اول که دیدمت گفتم) [حاج محمود کریمی]

 

حاج محمود کریمی / شب چهارم ایام فاطمیه اول ۱۳۹۴ / رایت العباس علیه السلام

 حاج محمود کریمی-شب چهارم ایام فاطمیه اول ۱۳۹۴-چیذر

حاج محمود کریمی-شب چهارم ایام فاطمیه اول ۱۳۹۴-چیذر

 

کربلایی حمید علیمی / شب اول فاطمیه اول ۱۳۹ / -مکتب الحسین علیه السلام اصفهان 

کربلایی حمید علیمی-ای کتاب عشق من بسته مشو مثل مردم از علی خسته نشو

کربلایی حمید علیمی -چه کنم درد و بلایت به جانم چه کنم

کربلایی حمید علیمی و سید اکبر میری-شمع من سو سو نزن حیدر خجالت میکشد

کربلایی حمید علیمی-ای کتاب عشق من بسته مشو مثل مردم از علی خسته نشو

کربلایی حمید علیمی – دم آخر وصیتی دارم ای علی جان بخاطرت بسپار

کربلایی حمید علیمی -وصیت مادرمون نیمه شبا یه ظرف آب برات بیارم

 

کربلایی جواد مقدم / شب دوم ایام فاطمیه اول ۹۴/هیئت بین الحرمین تهران

لینک مستقیم

صوتی(آلبوم کامل)

 کربلایی جواد مقدم-شب دوم ایام فاطمیه اول ۹۴-بین الحرمین تهران-فرهنگ عشق

لینک غیر مستقیم:

صوتی(آلبوم کامل)

کربلایی جواد مقدم-شب دوم ایام فاطمیه اول ۹۴-بین الحرمین تهران-فرهنگ عشق

 

حاج میثم مطیعی / شب سوم فاطمیه اول ۱۳۹۴ / هیئت میثاق با شهدا  

لینک مستقیم

صوتی(آلبوم کامل)

 حاج میثم مطیعی-شب سوم ایام فاطمیه اول ۹۴-میثاق با شهدا

لینک غیر مستقیم:

صوتی(آلبوم کامل)

 حاج میثم مطیعی-شب سوم ایام فاطمیه اول ۹۴-میثاق با شهدا

 

حاج میثم مطیعی-شب دوم فاطمیه اول ۹۴-هیئت میثاق با شهدا

صوتی:

  به خود می پیچد مادر از درد (روضه)

مبادا باغبانی در بهاران خزان نخل بارآور (زمینه)

   زهرا زهرا تکیه گه علیست گرچه (واحد)

  در سایه ی طوبی اگر عرش ایستاده ست (واحد )

  شهیدا نگاه کنید به حال ما (تک شهدایی)


 

حاج عبدالرضا هلالی و حاج روح الله بهمنی / جلسه زیبا و متفاوت شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

صوتی:

 حاج روح الله بهمنی-روضه سوزناک حضرت زهرا(س)

در کوچه پا به پای علی یا علی مدد (سنگین)

   حاج عبدالرضا هلالی-از لقمه ی عشق لقمه نانی داریم (تک )

 حاج عبدالرضا هلالی-ای همای شکسته پر مرو سفر مرو سفر

حاج عبدالرضا هلالی- ناهله الجسم یعنی….

حاج عبدالرضا هلالی- چه جور بگیرم جلو حسن رو داره خودشو میزنه

 حاج عبدالرضا هلالی-ذکرگویی طوفانی

حاجعبدالرضا هلالی-ته گودال فقط مادر تو مانده و من

حاج عبدالرضا هلالی-مادری خورد زمین همه جا ریخت بهم

 

حاج سید مهدی میرداماد / شب دوم فاطمیه اول ۹۴ / ساری صوتی:

  به جای قلب من خانوم سکوت خونه (زمینه)

در کوچه پا به پای علی یا علی مدد (سنگین)

   کربلا منو گریه کربلا منو زاری (شور )

   یکی مثل من قطره یکی مثل تو دریا (شور )

  الهی ای فلک دیگر نگردی اگر گرد (مناجات)

منبع:تارنمای بزرگ فرهنگ عشق

 

نظر از: momeni [عضو] 

با سلام دوست عزیز وبلاگ کوثر نور با پست های جدید بروز رسانی شد.خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنید و پیشنهادات و انتقادات سازندیتان را پذیرا هستم.
ان شا الله در دیدار بعدی از وبلاگتان زمان بیشتری صرف مینم.
در پناه حق موفق و موید باشید.

1393/12/16 @ 19:27


فرم در حال بارگذاری ...

جواب­هایت را از الان آماده کن!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام اسفند, 1393

 


آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)
رَویَ اَبُو حَمزِهِ ثَمالی قالَ: کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ عَلَیهِمَا السَّلامُ یَقُولُ: اِبنَ آدَمُ لایَزالُ بِخَیرٍ ماکانَ لَکَ واعِظٌ مِن نَفسِکَ وَ ماکانَتِ المُحاسِبَه مِن هَمِّکَ وَ ماکانَ الخَوفُ لَکَ شِعاراً وَ الحُزنُ لَکَ دِثاراً. اِبنَ آدَمُ! اِنَّکَ مَیِّتُ وَ مَبعُوثٌ وَ مَوقُوفٌ بَینَ یَدَیِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَسئُولٌ فَاَعِدَّ جَواباً
بحار الانوار، جلد 75، صفحه 147

ابوحمزه ثمالی می­ گوید: مکرّر از زین العابدین (ع) می شنیدم که می فرمودند:

ای پسر آدم!
تو همیشه به سوی خیر و نیکی می­ روی تا موقعی که از نظر درونی پند دهنده ­ای داشته باشی،
و تا موقعی که بررسی و محاسبۀ اعمال خودت را داشته باشی
و تا موقعی که خوف و اندوه از تو مفارقت نکرده باشد،
خوف، لباس رویین تو
و اندوه، لباس زیرین تو باشد.

ای پسرآدم!
تو می­ میری و برانگیخته می ­شوی و در پیشگاه عدل خداوند عزّوجل می­ایستی و در آن هنگام مورد سؤال واقع می‌­شوی، پس جواب­هایت را از الان آماده کن.

انسان در زندگی­ اش تا موقعی به سمت خیر و نیکی پیش می‌­رود که این مسائل جلوی چشمانش باشد:

اوّل: نفس لوّامه، که نکوهش گر انسان نسبت به اعمال زشت است و به انسان پند می­ دهد.
یعنی اگر آن واعظ الهی درونی انسان از بین نرفته باشد، واعظ بیرونی اثر می­ گذارد؛
یعنی باید آن عقل عملی در او باشد.

در روایات داریم اگر واعظ درونی نباشد، واعظ بیرونی کاربرد روی انسان نداشته و هیچ فایده­ ا­­ی ندارد…

اما اگر یک پند دهندۀ درونی داشته باشد، انسان خودش می ­فهمد که باید چکار کند، والا آهن سرد کوبیدن است.


دوّم: بررسی و محاسبۀ اعمال خود را می­ کنی، زیرا انسان­هایی هستند که کاری می ­کنند ولی اصلاً فکر نمی ­کنند که چه کار کرده ­اند.
باید همیشه رسیدگی کردن به اعمالت مدّ نظرت باشد.


سوّم: خوف از اعمالی که انجام داده­، داشته باشد و دارای بیم و ترس از عذاب الهی در قیامت باشد و موقعی که متوجّه شد بد کرده است، اندوه و ناراحتی از عواقب اعمال زشتش مانند لباس زیرین، او را در برگرفته و از او جدا نشود.

تا موقعی که اینها در انسان باشد، به سمت خیر و نیکی حرکت کرده و عاقبت به خیری دارد.

این مراحل، مقدّمه ­ای بود برای مراحل سخت و دشوارِ بعد که هشدار می‌­دهد.

ای انسان! تو می­ میری و در قیامت برانگیخته می ­شوی و در پیشگاه الهی نگهت می ­دارند و از تو می­ پرسند:
چه کار کردی؟

فکر کن فردا روز قیامت است و می ­خواهی جواب بدهی، حالا جوابی را که می­ خواهی بدهی از الان آماده کن.


پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)

 

نظر از: شمس [عضو] 

بسیار عالی
لطفا به وبلاگ من هم سری بزنید.خوشحال میشم
http://rihane.womenhc.com
یاعلی

1393/12/20 @ 22:56
نظر از: ذره و آفتاب [عضو] 

سلام مثل همیشه عالی بود
یا علی

1393/12/16 @ 11:06
نظر از: سياحي‌ [عضو] 

احسنت ودسست مریزاد برشما همسنگر عزیز جهت ارسال متن زیبایتان.موفق باشید

1393/12/16 @ 08:17


فرم در حال بارگذاری ...