ماه رمضان، ماه جبران است
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397...
فرم در حال بارگذاری ...
چهار عنصر اعمال ماه رمضان در کلام رهبر معظم انقلاب
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن، خواندن دعاهای مأثور و توسلاتی که در اعمال وارد شده در این ماه وجود دارد، چهار عنصر مهم است. آنچه برای ما خیلی اهمیت دارد، استغفار و طلب گذشت از سوی پروردگار عالم نسبت به آنچه از روی قصور و جهالت از ما سر زده، است.
چهار عنصر اعمال ماه رمضان در کلام رهبر معظم انقلاب:
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» شامل گزیدهای از مجموعه توصیهها، نصایح، مواعظ و تحلیلهای رهبر انقلاب، یکی از بهترین نمونهها در تبیین دقایق و ظرائف معارف ماه رمضان است که در فرازهایی از بیانات معظّمٌله در ماههای رمضان سالهای 1369 تا 1390 ارائه شده است. در این اثر که به اهتمام علیرضا مختارپور قهرودی تدوین و از سوی انتشارات انقلاب اسلامی منتشرشده، ضمن حفظ ترتیب زمانی بیانات معظّمٌله، برای دسترسی آسانتر علاقهمندان به محورهای مباحث، فهرستی جامع از کلیدها و موضوعات متعدد مندرج در این مجموعه ارائه شده است.
...
«آداب روزهداری، احوال روزهداران» نکات مهم معرفتی از سیره علمی و عملی رهبر معظّم انقلاب را در زمینههای مختلف عبادی، اجتماعی و سیاسی از معارف ماه مبارک رمضان در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. اگرچه ممکن است این مباحث برای برخیها عادی و حتی تکراری به نظر بیاید که بارها در متون دینی خواندهاند و از زبان علما و مراجع شنیدهاند. در همین کتاب و در فرازی از بیانات رهبر معظّم انقلاب، در قالب نکتهای دقیق و آموزنده به این موضوع پاسخ داده شده است:
«از بس اینها را تکرار کردهایم و شنیدهایم و گفتهایم، برایمان عادی شده است. انسانی به کمال راه پیدا میکند که از بین همین چیزهای تکراری، حقایق را پیدا کند. علم مادی نیز همینطور است. همه در مدت عمرشان دیدهاند که وقتی سیب از درخت جدا میشود، به طرف زمین میافتد. دیگر از این کار عادیتر، چیزی در دنیا هست؟! اما یک نفر متوجه شد که این یک پدیده است: چرا سیب پایین میآید؟ چرا از درخت که جدا میشود بالا نمیرود؟ آن وقت نیروی جاذبه کشف شد. یک باب جدید در دانش بشری باز شد. همه این چیزهای عادی زندگی ما از این قبیل است».
در ادامه روزهای گذشته بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در این کتاب منتشر میشود:
همه برادران و خواهران عزیز نمازگزار را در این ساعات و روزها و شبها مغتنم و متبرک، به اغتنام فرصت و بهرهگیری از برکاتی که برای مومنین، در ایام لیالی این ماه، به وفور از سوی پروردگار عالم اعطا میشود، توصیه میکنم. همه را و خودم را به رعایت تقوای الهی، مراقب خدا بودن، مراقب رفتار خود و گفتار خود در برابر خدا و مراقب خار راهها، لغزشگاهها و جاهایی که نفس انسان قدرت آن را ندارد که با استقامت و با عدم تزلزل، به راحتی آن راه را بپیماید، توصیه میکنم. انسان باید در زندگی فردی و اجتماعی، مراقب وسایلی که خدای متعال برای عبور از این لغزشگاهها قرار داده است، باشد. وسیلهای قرار داده است که انسان بتواند خود را حفظ و به مقصد نزدیک کند و از امکاناتی که برای رسیدن به سرمنزل مقصود، در اختیار مومنین گذاشته است، بهرهبرداری کند.
مراقب این امور بودن، تقواست و همانطور که بارها شنیدهاید، یکی از هدفهای مهم روزمرهی ماه رمضان این است که ما تقوا پیدا کنیم؛ لعلکم تتقون. وقتی اعمالی را که در ماه رمضان از سوی شارع مقدس مورد اهتمام است، ملاحظه میکنم - یعنی روزه ماه رمضان، تلاوت قرآن مجید، خواندن دعاهای مأثور و توسلاتی که به ذیل عنایات حضرت باریتعالی وجود دارد، میبینیم در میان این چهار عنصر بسیار مهم که روزه ماه رمضان، واجب هم هست، آنچه برای ما خیلی اهمیت دارد، استغفار است؛ طلب مغفرت، طلب گذشت از سوی پروردگار عالم نسبت به آنچه از روی قصور، از روی جهالت و خدای نکرده از روی تقصیر از ما سر زده است.
محتویات سفره الهی رمضان
یک جمله هم راجع به این شبها و روزها عرض کنیم. من میخواهم به شما براداران و خواهران عرض کنم، اینکه میگویند ماه رمضان، ماه ضیافت الهی است و سفره ضیافت الهی پهن است. محتویات این سفره چه چیزهایی است؟ یکی از محتویات این سفره که من و شما باید از آن استفاده کنیم، روزه است؛ یکی دیگر فضیلت قرآن است - قرآن را گذاشتند در این سفره با فضیلت زیاد، بیش از ایام دیگر و به ما گفتند که تلاوت قرآن کنید - یکی دیگر هم همین دعاهایی است که میخوانیم؛ یا علی و یا عظیم، دعای افتتاح، دعای ابوحمزه؛ اینها همان ماندههایی است که سر این سفره گذاشته شده. بعضی هستند که وقتی از کنار سفره رد میشوند، این قدر حواسشان پرت است و متوجه جاهای دیگرند. داریم کسانی را که اصلاً سفره ماه رمضان را نمیبینند؛ یادشان نیست که ماه رمضانی آمد و رفت. بعضی هستند که سفره را میبینند، اما به خاطر همان سرگرمیها و اشتغال، وقت ندارند سر این سفره بنشینند؛ میخواهند سراغ یک سرگرمی بروند؛ کار دیگری دارند - دنبال دکان، دنبال کار، دنبال دنیا، دنبال شهوات - مجال این که سر این سفره بنشینند و از آن بهره ببرند، ندارند. بعضی دیگر هم هستند که نه، سر سفره مینشینند، سفره را میبینند، قدرش را هم میدانند؛ اما آدمهای خیلی قانعی هستند؛ به کم قناعت میکنند؛ لقمهای برمیدارند و میروند؛ نمینشینند پای سفره، خودشان را بهرهمند و سیراب کنند و از آنچه در سفره هست، خود را محظوظ کنند؛ لقمه مختصری برمیدارند و میروند.
بعضی هستند که احساس بیمیلی میکنند؛ یعنی اشتهایشان تحریک نمیشود؛ به خاطر اینکه غذای پوچ بیهودهای را خوردهاند و پای سفره ضیافتی که رنگین، جذاب و مقوی است، اصلاً اشتها ندارند. بعضی هم هستند که نه، در حد اشتها - که اشتهاشان هم زیاد است - از این سفره استفاده میکنند و واقعاً سیر نمیشوند؛ چون مائده، مائده معنوی است. تمتع به این مائده، فضیلت است؛ چون فتوح و انقتاح و تعالی روح انسان است هر چه انسان از این مائده بیشتر استفاده کند روح انسان تعالی بیشتر پیدا میکند و به هدف خلقت نزدیکتر میشود. این، غیر از فوائد جسمانی است. مائده جسمانی برای رفع نیازی است که بشود انسان بدن را راه ببرد. زیادهروی در آن، یک اشتباه و خطاست؛ یک غلط است، در مائده روحی و معنوی این طور نیست؛ چون اصلا خلقت ما برای تعالی معنوی و تعالی روحی است. مائده روحی چیزی است که این تعالی را برای ما امکانپذیر، تسهیل و محقق میکند. بنابراین هرچه بیشتر بتوانیم استفاده کنیم، باید بکنیم.
بندگان مومن و مخلصی که ما اسمهای اینها را شنیدهایم، حتی وقتی کارهای اینها را برای ما نقل میکنند، برای ما درست مفهوم نیست؛ اما واقعا شگفتآور است. دو سه ساعت به اذان صبح بیدار شوند و شبهای ماه رمضان اشک بریزند. نقل میکنند مرحوم آمیرزا جواد آقای ملکی وقتی بیدار میشد سر حوض آب مینشست تا وضو بگیرد، به آب نگاه میکرد، دعا میخواند و گریه میکرد و تضرح میکرد؛ آب برمیداشت روی صورتش میریخت، گریه و تضرع میکرد؛ به آسمان نگاه میکرد، دعا میخواند، گریه و تضرع میکرد؛ تا وقتی که بیاید سر سجاده بایستد و آن نماز شب و آن تهجد پرفیض و پرحال و پرطراوت را با عشق و شور انجام بدهد. مرحوم حاجمیرزا علیآقای قاضی هم همین طور بود. از ماه رمضانش روزهاش، توجهش، تذکرش، نمازش، حکایتهایی نقل میکنند. این چیزها برای ما واقعا درست مفهوم نیست؛ منتها خط روشنی را به ما نشان میدهد و ما باید حداکثر استفاده را بکنیم.
خبرگزاری تسنیم
فرم در حال بارگذاری ...
پست اینستاگرامی میثم مطیعی درباره فرجام برجام!
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397
حاج میثم مطیعی با انتشار عکس زیر در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
این شعر 318 روز پیش در مصلی تهران قرائت شد…
اما برخی ضمن حاشیه سازی , آن را خلاف واقعیت قلمداد می کردند!
گذشت زمان پرده از چهره واقعی سیاستمداران آمریکا برداشت.
فرم در حال بارگذاری ...
آیا نماز از اول خلقت بر انسان واجب بوده یا فقط مختص مسلمانان است؟
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397
هيچ شريعت و دينى، از نماز جدا نبوده، گرچه صورت ظاهرى آن، تفاوت داشته است. زرتشتيان، پنج نماز دارند كه در هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اوّل شب و هنگام خواب، بپا مىدارند. يهوديان در ساعت سوم …
آیا نماز از اول خلقت بر انسان واجب بوده یا فقط مختص مسلمانان است؟
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در روایتی که در امالى صدوق، ص 641 آمده، فرمودند:
«الصلاة عمود الدِّين … فَان قُبِلَت قُبِلَ ما سواها و ان رُدَّت رُدَّ ما سواها
نماز پايه دين است كه اگر مقبول درگاه الهى قرار گيرد، ساير حسنات و اعمال انسان نيز پذيرفته است و اگر مقبول واقع نشود همه حسنات و اعمال ديگر مردود است» که بر این اساس، نوشتار ذیل در بخش ها و شماره های گوناگون با عنوان «حقیقت نماز» تقدیم حضور علاقمندان خواهد شد.
* تاريخچه پيدايش نماز
نماز از چه زمانى به وجود آمد؟ آيا از اول خلقت بر انسان واجب بوده يا تنها مسلمانان مأمور به آن بودهاند، اگر وجود داشته كيفيت وكميت آن چگونه بوده است؟
يكى از چيزهايى كه همه پيامبران الهى به آن دعوت مىكردند «پرستش خداوند» است. قرآن كريم از زبان پيامبران نقل مىكند كه به امّتهايشان مىگفتند: اعبدوا الله/ خدا را پرستش كنيد (مائده، آيه72 و 117؛ اعراف، آيه59 و 65 و 73 و 85؛ هود، آيه50 و 61 و 84 و…). اصل عبادت و پرستش خداوند در همه شريعتهاى الهى وجود داشته؛ ولى شكل و كيفيت آن متفاوت بود.
از قرآنكريم استفاده مىشود كه نماز در امّتهاى پيشين هم بوده است؛ همه پيامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم نماز مى خواندند؛ اما از چگونگى آن اطلاع دقيقى در دست نيست.
خداوند متعال خطاب به حضرت موسى(عليه السلام)مىفرمايد:
«إنّنى أنا اللَّه لآ إلـهَ إلاّ أنا فاعبدنى و أقم الصّلوة لذكرى
من «الله» هستم، معبودى جز من نيست؛ مرا بپرست و نماز را براى ياد من بر پادار».
همچنين قرآن كريم به نقل از حضرت عيسى(عليه السلام) مىفرمايد:
و جعلنِى مبارَكًا أينَ ما كُنتُ و أوصَنى بالصّلوة و الزَّكوة مادُمتُ حيًّا
و مرا وجودى پر بركت قرار داده، در هر كجا باشم و [خداوند] مرا به نماز و زكات توصيه كرده مادامى كه زندهام.
از اين آيات شريف روشن مىشود كه نماز در مكتب دو پيامبر بزرگ الهى ـ موسى و عيسى(عليهما السلام) ـ وجود داشته همانگونه كه در مكتب ديگر پيامبران بوده است، چنانكه درباره حضرت شعيب(عليه السلام) آمده است:
قالوا يـشعيب أصلوتكَ تأمرك أن نَّترك ما يعبد ءابآؤنآ
گفتند: اى شعيب! آيا نمازت به تو دستور مىدهد كه آنچه را پدرانمان مىپرستيدند، ترك كنيم… . و نيز از زبان حضرت اسماعيل، مىفرمايد:
وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَوةِ وَالزَّكَوةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا/ او همواره خانواده خود را به نماز و زكات دعوت مىكرد و همواره مورد رضايت پروردگارش بود.
بنابراين هيچ شريعت و دينى، از نماز جدا نبوده، گرچه صورت ظاهرى آن، تفاوت داشته است. زرتشتيان، پنج نماز دارند كه در هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اوّل شب و هنگام خواب، بپا مىدارند. يهوديان در ساعت سوم و ششم و نهم روز و اوّل و آخر شب و هنگام تناول غذا، دعاهايى دارند. مسيحيان، روز يكشنبه و برخى روز شنبه در كليسا جلسه دعاى دستهجمعى تشكيل مىدهند.
اما بايد توجه داشت كه آنچه امروزه، پيروان حضرت موسى(عليه السلام)(يهوديان) و پيروان حضرت عيسى(عليه السلام)(مسيحيان) به عنوان نيايش در كليسا و كنيسه به جاى مىآورند، با مناسكى كه به وسيله اين پيامبران الهى آورده شده بود، بسيار متفاوت است؛ زيرا آيين و كتابهاى آسمانى اين دو پيامبر الهى دچار تحريف و دستخوش انحرافات پيروان آنها شده است. در واقع نماز فعلى يهوديان و مسيحيان به دعا، نزديكتر است تا به مجموعهاى از اعمال.
از اينرو كيفيت و كميت نماز در شريعت اسلام با شرايع پيشين متفاوت است، لكن در بيشتر آن آيينها، سجدهجزئى از اين عبادت محسوب مىشود.
علاوه بر تشريع نماز در اديان الهى، بتپرستان نيز در برابر بتهايشان، وِردهايى مىخواندهاند. اعراب جاهلى هم در مقابل كعبه مىايستادند و باكفزدن و صوتكشيدن اظهار عبادت مىكردند:
وَمَا كَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكَآءً وَتَصْدِيَةً
و نماز و دعاى آنان نزد آن خانه جز سوت كشيدن و كف زدن نيست.
پرسمان قرآني نماز/ مركز فرهنگ و معارف قرآن
فرم در حال بارگذاری ...
این درد قدیمی است دوستان روی این مسئله فکر و عمل کنند
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397
رهبر انقلاب:
این درد قدیمی است دوستان روی این مسئله فکر و عمل کنند
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی ورود به ماه مبارک رمضان -ماه بهار قرآن- گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در ابتدای این جلسه و همچنین سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی را منتشر کرد.
در درس خارج فقه رهبر انقلاب؛
انتقاد قرائتی از کم توجهی به درس تفسیر قرآن
چندی پیش حجتالاسلام والمسلمین قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست میکند که در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا دربارهی ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزههای علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظمله سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار میگیرد و موجب میشود که حجتالاسلام قرائتی در ابتدای جلسهی درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای در روز سهشنبه ۱۳۹۷/۱/۲۸ به سخنرانی بپردازد.
بیانات رهبر انقلاب پس از سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی بدین شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدﷲ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین
بیانات جناب آقای قرائتی کاملاً متین و بجا و پُرمغز و برای همهی ما لازم بود. آنچه ایشان در اهمّیّت درس قرآن و تدبّر در قرآن بیان کردند، جزو حرفهای لازم و ضروریِ امروزِ جامعهی ما است. این البتّه یک درد قدیمی است؛ زمان طلبگی ماها -سالها پیش- همین را کموبیش انسان احساس میکرد؛ البتّه آنوقت یک آدم باهمّتی مثل آقای قرائتی نداشتیم. … خب، بحمدالله امروز تا حدودی درسهای قرآن وجود دارد؛ ایشان هم انصافاً با جدّیّت دنبال این قضیّه هستند؛ مثل مسئلهی نماز یا مثل مسئلهی زکات که ایشان دنبال کردند و موفّق شدند؛ انشاءالله در قضیّهی تفسیر قرآن هم با تلاشی که ایشان دارند، با جدّوجهدی که دارند، با ابتکاری که در ایشان هست و با موهبتهایی که خدای متعال به آقای قرائتی داده -که بعضی از اینها جزو مواهب خاص است- موفّق باشند. امروز استفاده کردیم و خیلی ممنونیم؛ دوستان تلاش کنید که روی این مسئله فکر کنید و انشاءالله تصمیم بگیرید و عمل بکنید.
...
متن سخنان حجتالاسلام والمسلمین قرائتی در ابتدای این جلسه به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین بعدد ما احاط به علمه، اللهمّ صلّ علىٰ محمّد و آل محمّد، الهی انطقنی بالهدىٰ و الهمنی التَّقوىٰ.
عید بود، زیارت آقا رفتیم، گفتگوهایی شد و از ایشان تقاضا کردیم که این عرایض بنده اگر خوب بود، برای شما (طلّاب) هم گفته بشود؛ حرف زیاد است ولی حالا ببینیم بلکه بتوانیم بین پانزده تا بیست دقیقه تمامش کنیم.
برای عید نوروز، همهی مملکت تقریباً بسیج میشوند؛ از مرغ و گوشت و پرتقال و سیب و راهداری و اورژانس و هلالاحمر و …، همه بسیج میشوند که عید میآید، یکی دو ماه مشغولند. ماه رمضان میآید؛ «قد اقبل الیکم شهر الله». ما برای قرآن چقدر آمادگی داریم؟ من برای اینکه (از مطلب) پَرت نشوم، از روی متن میخوانم؛ بسماللهالرّحمنالرّحیم. خب، اوصاف قرآن خیلی است؛ از وقتم یک دقیقهاش مال اوصاف قرآن باشد: معلّمش خدا است، علَّم القرآن؛(۱) واسطه، جبرئیل، شدید القوىٰ؛(۲) محلّ فرود، قلبک؛ ذکرٌ للعالمین؛(۳) انّا له لحافظون؛(۴) غیر ذی عوج؛(۵) فأتوا بسورةٍ؛(۶) الی آخر؛ این معرّفی قرآن.
جایگاه قرآن در جامعهی ما چیست؟ این قرآنی که خودش دو مرتبه فرموده «خذ الکتاب بقوّه»؛(۷) جدّی بگیریم قرآن را. هویّت ما به قرآن است. چون در قرآن چهار تا توبیخ است: کمثل الحمار،(۸) کمثل الکلب،(۹) کالحجاره،(۱۰) کالانعام؛(۱۱) امّا یک توبیخ در قرآن است که خیلی داغ است؛ میگوید پوک! به کسانی که کتاب آسمانی را اقامه نکنند، لقب «پوک» داده خدا؛ یا اهل الکتاب لستم علىٰ شیءٍ حتّىٰ تقیموا.(۱۲) کلمهی اقامه راجع به چهار چیز در قرآن آمده: اقیموا الدّین،(۱۳) اقیموا الصّلاة،(۱۴) اقیموا الوزن،(۱۵) ولو انّهم اقاموا التّوراة.(۱۶) زندگی مادّیمان هم بند به همین قرآن است. (میفرماید) ولو انّهم اقاموا التّوراة، اگر اینها تورات را اقامه کنند، لأَکلوا؛(۱۷) خب، اگر اقامهی قرآن شد، لأَکلوا، لأَکلوا، لأَکلوا؛ یعنی مادّیّاتمان هم بند به همین است. چون قرآن ذکر است، نحن نزّلنا الذّکر،(۱۸) ومن اعرض عن ذکری فإنّ له معیشةً ضنکا.(۱۹)
یک سِری گیروگورها هم شاید بهخاطر این باشد که قرآن برای ما کتاب اصلی نیست. خدا به پیغمبر میگوید اگر میخواهی سخنرانی کنی، باید روی قرآن صحبت کنی؛ آیهاش هم این است: لتبیّن للنّاس ما نزّل؛(۲۰) یعنی تبیّن ما نزّل. بله، شعر و خواب و تحلیل سیاسی هم هست امّا اگر آنها هم بند به قرآن باشد ارزش دارد. یکوقت امام فرمود: حفظ نظام از اوجب واجبات است، حتّی از نماز واجبتر است! من جا خوردم. بعد دیدم قرآن اشاره دارد به اینکه حفظ نظام از نماز واجبتر است، چون عدّهای که پای خطبههای نماز جمعه پا شدند رفتند سراغ خرید، قرآن میگوید اینها بیادبند؛ و اذا رأَوا تجارةً او لهواً انفضّوا الیها،(۲۱) در ادامه میگوید «و ترکوکَ»، اینها پیغمبر را تنها گذاشتند، نمیگوید «ترکوها»، باید بگوید «ترک الصّلاة» یا «ترک الخطبه»؛ یعنی بدتر از رها کردن خطبه و بدتر از رها کردن نماز، رها کردن رهبر آسمانی است، ذا میگوید «ترکوکَ»؛ بههرحال. رفتم یک مسجدی، دیدم «مرگ بر آمریکا» نمیگویند؛ گفتم اینجا نمیگویند؟ گفتند نه، اینجا مسجد مقدّسین است. عالمش عالم وارستهای بود؛ گفتم من میخواهم صحبت کنم نیم دقیقه؛ گفت: بگو؛ گفتم: قرآن چهار صفت گفته، در مسجدِ شما دو تا هست؛ قرآن میگوید: «اشدّاء على الکفّار، رحماء بینهم،(۲۲) بعد (هم) «تراهم رکّعاً سجّدا»؛(۲۳) (در مسجد) شما «رکّعاً» هست، «سجّداً» هست، «اشدّاء على الکفّار» در مسجدتان نیست، «رحماء بینهم» نیست؛ چرا نیست؟ فکر میکنید مقدّسید! آقا گفت: درست است. دیگر از آنجا شعار را گفتند. یعنی اگر هم خواستیم مردم را به انقلاب هم دعوت کنیم، اگر از راه قرآن وارد شویم میپذیرند، اگر همینطور فقط صحبت کنیم، میگویند «خب این نظر ایشان است، ما این نظر را قبول نداریم».
راجع به مرجعیّت صحبت بود، خب مرجعیّت بیشتر روی علم و تقوا صحبت میکنند، حق هم هست، در قرآن هم هست و قبول، روی چشم؛ امّا غیر از «اعلم» و «اتقىٰ»، مگر این آیه در قرآن نیست؟ ترهبون به عدوّالله،(۲۴) اشدّاء على الکفّار.(۲۵) اگر امام به شاپور بختیار نمیگفت «من توی دهن این دولت میزنم»، شاپور بختیار فرار میکرد؟ مقام معظّم رهبری فرمود: رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه، نخستوزیر کجا، اینها جنایتکارند. غیر از «اعلم» و «اتقىٰ» باید یک کسی هم یک تشری بزند، هی «اعلم» و «اتقىٰ» نگوییم. «اعلم» روی چشم، «اتقىٰ» روی چشم امّا این آیهها هم هست. منبرها باید یکجوری باشد که محور، قرآن باشد؛ بله، حدیث هم باید باشد، تاریخ هم باید باشد، هرچی باید باشد، باشد؛ امّا سهم قرآن در منبرها کم است.
الان ماه رمضان جلو ما است، یک ماه است؛ توفیقی است امسال و چند سال که ماه رمضان و تابستان به هم سوار میشود. خیلی خب، دوازده میلیون بچّه مدرسهای داریم؛ چند سال پیش آقای بوشهری میگفت که ما بیست هزار طلبهی کت شلواری داریم که این دیپلمش را گرفته، لمعهاش هم تمام شده امّا معمّم نیست -در سیاسیعقیدتی نیست، امام جمعه، قاضی، اهل منبر، در نهاد رهبری در دانشگاه نیست- روحانی نیست ولی خب، لمعهاش را خوانده، دیپلم هم دارد؛ این با پسرعمّهها و پسرخالههایش میتواند جلسههای محلّی درست کند تا «انذر عشیرتک الاقربین»(۲۶) راه بیفتد. هر هجده سالهای میتواند ده، پانزده تا ده، سیزده ساله را دعوت کند. این آموزش روخوانی قرآن یک مهارت است، هشت ساعته میشود آموزش بدهید، هشت ساعت بیشتر کار ندارد. شما اقوال را مطالعه کن، امّا روی منبر نباید اینها را بگویید، در منبر یک تفسیر روان بگویید، دو سه برابر ترجمه؛ روخوانی قرآن مهم است. ماه رمضان جلو ما است، عظمت رمضان به روزه نیست فقط، عظمت رمضان به قرآن است؛ نمیگوید «الّذی کتب علیکم الصّیام»، میگوید: شهر رمضان الّذی انزل فیه القرآن.(۲۷)
در این مسئلهی محوریّت قرآن، باید یک نهضت تفسیری بشود. تجوید راه افتاده، حفظ قرآن راه افتاده، الحمدلله. ما دو علم داریم در قرآن که این دو علم با توبیخ است، یعنی با توبیخ میگوید که چرا نمیروی سراغش؟ یکی تفقّه است: «لولا نفر»(۲۸) -آیهی «نفْر»- چرا نمیروید «لیتفقّهوا»؟ این «تفقّه» با توبیخ؛ الحمدلله حوزهها هم براساس همین آیه راه افتاد، فعّالند. یک آیهی دیگر هم داریم، آن هم تدبّر است، میگوید: افلا یتدبّرون القرآن؛ منتها تفقّه یک توبیخ دارد -«لولا نفر لیتفقّهوا» یک توبیخ دارد- امّا در آیهی تدبّر دو تا توبیخ هست: (اوّل) «افلا یتدبّرون»،(۲۹) دو مرتبه -توبیخ دوّم- «ام على قلوبٍ اقفالها»؛(۳۰) دو تا توبیخ برای تدبّر است. حدیثی از امام رضا هست که فرمود: اینکه نماز واجب شد برای این است که قرآن از مهجوریّت بیاید بیرون.
وقتی موعظه میخواهیم بکنیم، آیات موعظه را بگوییم: فذکّر بالقرآن من یخاف وعید؛(۳۱) چرا جای دیگر میروید. در حوزهها «معاونت تهذیب» هست برای اخلاق طلبهها؛ آیات اخلاقی را بگویند؛ آیات اخلاقی را اگر بگویند، هم تفسیر است، هم تهذیب است، هم طلبه که این را یاد گرفت میرود توی محلّهشان میگوید؛ عید، تابستان، ماه رمضان، محرّم؛ یعنی ما اخلاقمان جدا است از تفسیرمان. سیاست هم میخواهیم بگوییم آیات سیاسی را باید بگوییم، چند صد آیهی سیاسی داریم در قرآن، همانها را اگر بگوییم مردم تشکّر میکنند. ما مزهی قرآن را نچشیدهایم بعضیهایمان و نچشیدهاند بعضیهایشان؛ نه ما چشیدهایم و نه ما توانستهایم بچشانیم. بههرحال مسئلهِی قرآن را جدّی بگیریم.
فکر هم نکنید قرآن علم نیست؛ امام رضا فرمود: من اراد العلم فلیثوّر القرآن -«ثور» با «ث» سه نقطه یعنی انقلاب- برای علم قرآن را زیرورو کنید. دعوت شدیم ده سال پیش برای دانشگاه تهران امام جماعت بشویم -همانجایی که نماز جمعه هست؛ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه …؛ توی هفته- گفتم من به شرطی میآیم که تفسیر هم بگویم؛ گفتند که اینجا صبح تا ظهر سرِ درسند، خستهاند اینها؛ گفتم که کم میگویم؛ گفت آخر نمیشود؛ گفتم آقا من میتوانم نیم دقیقه تفسیر بگویم. گفت آخر نیم دقیقه تفسیر! بگو ببینم؛ ما گفتیم «در قرآن چند بار گفته “کلوا” -یعنی بخورید- هرجا میگوید “کلوا"، بغلش یک مأموریّتی است، کلوا انفقوا، کلوا اطعموا، کلوا لاتسرفوا، کلوا وَاعملوا صالحا، کلوا ولاتطغوا؛ به زنبور عسل هم که میگوید “کلی"،دنبالش میگوید “ثمّ اسلکی"، تو هم که گل مکیدی باید عسل بسازی. یعنی کُلوا کُلوا هست امّا بخور بخور نیست؛ کنار خوردن یک مسئولیّتی است؛ والسّلام علیکم و رحمةالله».(۳۲)
(آقای قرائتی: خندهی تشکّر بود؟
معظّمٌله: نه، این نَقل (والسّلام علیکم) دانشگاه را اشتباه گرفتند با اینجا،(۳۳) [شما] در دانشگاه گفتید «والسّلام علیکم».
آقای قرائتی: بله)
بعد گفتند خب، اینجا چون شصت هزار دانشجو دارد، مهمترین دانشگاه کشور است، بعضی از اساتیدش استاد تمام و پروفسورند، پس علمی بگو؛ گفتم من قرائتیام، طلبهام، علمی میخواهید بروید سراغ علما؛ گفت مثلاً میخواهی «و بالوالدین احسانا»(۳۴) را بگویی؟ اینها که بچّه نیستند؛ من ناراحت شدم و گفتم به من گفتهاند علمی حرف بزن، من میخواهم امروز آبکی حرف بزنم، روی تخته نوشتم «و بالوالدین احسانا»، گفتم بیست تا نکته از این میکشم بیرون؛ این «با»اش بای الصاق است؛ دو تا نامه را که سنجاق میکنند، به نامهی پشتی میگویند الصاق، الحاق، پیوست؛ یعنی احسانت پیوست به خودت باشد، یعنی خودت مادرت را ببر دکتر؛ نگو پول میدهم تاکسی تلفنی ببرد) و بالوالدین. لقّمه بیدیک؛ با دست خودت لقمه لقمه دهان مادرت بگذار، نگو برنج بپز بخور، این دربارهی «بِالْـ». «بِالوالِدَین» گفته، «بِالْاَبَویْن» نگفته؛ چون به رهبر هم «اَب» میگویند -انا و علیٌّ ابوا هذه الامّه؛ ملَّة ابیکم ابراهیم؛(۳۵) به عمو میگویند، به پدر زن میگویند، به معلّم میگویند- «بالوالدین» گفته، حساب والدین از آنها جدا است. نگفته «بالوالدین المؤمنَین»، گفته «بالوالدین احساناً برّاً کان او فاجراً». نگفته «بالوالدین انفاقا»، پدر و مادر خیلی وقتها پول نمیخواهند، محبّت میخواهند. بیست تا نکته تقریباً روی تخته سیاه، در دانشگاه نوشتم. گفتم آقایان بلد بودید؟ گفتند والّا به حضرت عباس بلد نبودیم، تا حالا هم کسی (نگفته بود). گفتم دیگر نگویید آقای قرائتی اینجا دانشگاه است، اینها پروفسورند، علمی حرف بزن. باسوادترین ماها پهلوی سادهترین کلمات قرآن حرف نفهمیده داریم. در «هنّ لباسٌ لکم»(۳۶) پنجاه تا نکته من گیرم آمده؛ در سورهی کوثر ۸۲ تا نکته گیرم آمده. قرآن علم است، ما فکر میکنیم علم چیز دیگری است، اصلاً قرآن را جزو علم نمیدانیم. وقتی میگوییم مشغول چی هستی؟ میگوید مباحث علمیّه، میگوییم حالا مباحث علمیّه یعنی قرآن؟ میگوید نه، قرآن نه! نمیگویم آنها نباشد، میگویم به قرآن هم سهم بدهیم.
ماه رمضان وقت قرآن است. ماشینی که موتورش هوا گرفته و خاموش شده، در سرازیری هلش میدهند؛ سرازیری قرآن، ماه رمضان است. پیغمبر در اُحد فرمود: کدامیک از این شهدا بیشتر قرآن بلدند؟ من اوّل میخواهم به جنازهی او نماز بخوانم؛ این یعنی چه؟ چرا در قیامت به ما میگویند براساس قرآن درجه بگیرید، اقرأ وارقع. اصلاً قرآن را باید بکشیم وسط؛ تاریخ میخواهیم بگوییم از قرآن بگوییم، بعد از حدیثها بگوییم، نمیخواهم فقط قرآن هم باشد، قرآن و اهلبیت، از هم جدا نیست. بنده چهل سال است تقریباً در تلویزیونم، یک شبِ جمعه تعطیل نشده، این از الطاف استثنائی خدا بود. والله، بالله، اگر به هر کتابی تکیه میکردم سال اوّل و دوّم حرفهایم تمام شده بود. صبح نگاه به قرآن میکنی یک چیز میفهمی، عصر چیز دیگری میفهمی. اصلاً اگر حرف تازه نباشد خدا نمیگوید تدبّر کن؛ اینکه صاحبخانه به همهی مهمانها میگوید شاخه را بتکانید، پیدا است هر که بتکاند، یک میوهای گیرش میآید؛ وگرنه میگویم «خدایا چرا مدام به من میگویی تدبّر کن! ملّاصدرا، فیض کاشانی، امام، بزرگان، تکاندند، میوههایش را بردند، دیگر چیزی برای من نمانده». اینکه خدا به هرکسی میگوید تدبّر کن، یعنی هر کس شاخه را تکان بدهد، میوه گیرش میآید. امامان ما چیزی از قرآن میفهمند که ما نمیفهمیم، این حق است؛ فقیه از آیاتالاحکام چیزی در میآورد که ما نمیفهمیم، این حق است؛ امّا معنایش این نیست که تدبّر نکنیم.
ما از اوّل باید برگردیم خاکِ باغچه را عوض کنیم. ما که طلبه بودیم به ما میگفتند: «ضرب زیدٌ عمرواً»، خب بگو «ضرب الله مثلاً»؛(۳۷) حالا چرا از «ضَرَب» شروع کردی؟ بگو: «رَحِمَ اللهُ عَبداً»؛ از رحم خدا شروع کن، چرا از کتک کاری شروع کردی؟ میگویند یک کسی طلبه شد فرار کرد؛ گفتند چرا؟ گفت بزن بزن است؛ اوّل میگویند ضَرَب، یک مرد غایب زد؛ ضَرَبا، جفتی زدند؛ یک خانم هم پیدا شد، ضَرَبَتْ؛ دوتایی شدند، ضَرَبتا؛ بزن بزن است!(۳۸) هر چه میخواهیم بگوییم، اوّل نگاه به قرآن کنیم. بنده حدود پنج هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردهام، الان هم اگر اینجا سکته کنم، پنج هزار سخنرانی ذخیره دارم. الان قرآن در بین ما، روی کیف عروس و بالای سر مسافر و بک یا الله و استخاره و نمیدانم از این برخوردهای اینطوری بوده؛ کاشیکاریهایش هم که دمِ پشت بام کاشیکاری میکنند با خطّ کوفی که ما نمیفهمیم. یک مقدار باید قرآن بیشتر بخوانیم؛بخصوص آنهایی که قرائتشان خوب است، صوت خوب دارند. قرآن جاذبه دارد آقا، قرآن جاذبه دارد؛ هر چه میخواهیم بگوییم، قرآن در آن زمینه جاذبه دارد.
من شرمنده هستم وقت آقا را گرفتم، وقت شما را گرفتم، دیگر حالا مهم بود؛ همین دلیل بر اهمّیّت است که اینقدر قرآن میارزید که آقا درس فقهشان را تعطیل کنند؛ آقا ببخشید.
(معظّمٌله: طیّبالله انفاسکم.)
ابناء
فرم در حال بارگذاری ...
مردم از تکراری بودن منبرها گله مندند
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه با بیان اینکه مردم از تکراری بودن و بی محتوا بودن منبرها گله دارند، گفت:
منبرها باید اعتقادات مردم را بالا ببرند.
حجت الاسلام ناصر رفیعی در نشستی با محوریت قرآن و ماه مبارک رمضان که در سالن همایش غدیر برگزار شد، اظهار داشت:
توصیه جدی من این است که در منبرهای ماه مبارک رمضان جز قرآن و تفسیر و مباحث قرآنی پرداخته نشود.
او با بیان اینکه قرآن طبق بیان خودش برای تذکر آسان شده است ، گفت: پس نباید آن را سخت بگیریم و این قرآن دردهای بشر که عمدتا کفر، نفاق، انحراف، و ذلالت است را درمان می کند و خوب است تا کتاب قرآن در قرآن آیت الله جوادی آملی مطالعه شود.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه به دعای ۴۲ صحیفه سجادیه اشاره کرد و افزود: امیرالمؤمنین علیه السلام قرآن را «شِفَاءً مِنْ أَکبَرِ الدَّاءِ» تعبیر کرده اند؛ قران کریم خودش را بصائر معرفی کره است و انسان را به جای استوار هدایت می کند.
او تصریح کرد: رهبر انقلاب فرمودند:
واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعه ما یک امرعمومی نشده است همه به قرآن عشق می ورزند اما عده کمی همواره آن را تلاوت می کنند و کمتر افرادی در آن تدبر می کنند، در گذشته اگر کسی می خواست در حوزه مقام علمی پیدا کند باید به تفسیر نمی پرداخت شما را به خدا این فاجعه نیست.
...
رفیعی گفت: بحث قرآنی برای مردم جاذبه عجیبی دارد و تفسیر قرآن نیز به همین صورت است و اگر قدرت داشتم تمام منبرهای ماه رمضان را به تفسیر اختصاص می دادم.
او ابرازکرد: تفسیر تبلیغی اهمیت دارد یعنی تفسیری که آیه ذکر شود و سپس برداشت های تبلیغی آن گفته شود و همراه آن همچون یک منبر قابل استفاده تاریخ، قصه هم گفته شود نه اینکه فقط آیات معنا شود.
این کارشناس مسائل دینی گفت: توصیه می کنم برای تفسیر در ماه رمضان حتما یکی دو جلسه را در مورد خود قرآن، اعجاز قرآن، وحی، تحریف و اینگونه موارد به صورت ساده و روان برای مردم بگویید.
او عنوان کرد: دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی وجود دارد و هنر یک مبلغ باید در ایجاد مفاهیم، عناوین و تیتر برای یک موضوع باشد.
رفیعی ادامه داد: تفسیر موضوعی به این معناست که یک عنوانی را در قرآن انتخاب کنید و حول آن سخنرانی نمایید به عنوان مثال در خصوص زیانکاران و یا کسانی که مورد رحمت خداوند واقع می شوند که کتاب های مربوط به آن موضوعات را نیز مطالعه نمایید.
او گفت: یک منبر باید آن قدر جاذبه ایجاد کند و مطالب مفید ضمن داشتن انسجام به مخاطب منتقل کند که مخاطب را دنبال خود بکشاند.
استاد حوزه با بیان اینکه مردم از تکراری بودن و بی محتوا بودن منبر ها گله دارند، تصریح کرد: طبق آمار ۹۰ هزار غیر طلبه دانشجو در دانشگاه ها درس های حوزوی مانند تفسیر، فقه، علوم حدیث می خوانند و بعد از فارغ التحصیلی سخنران های خبره ای می شوند، مقاله می دهند و کتاب می نویسند این افراد لباس شخصی رقیب سختی برای حوزویان اند و این هم فرصت است هم تهدید.
او گفت: این موضوع فرصت است به این دلیل که این تعداد غیر طلبه درس دینی و حوزوی می خوانند و تهدید است به این خاطر که این لباس شخصی ها رقیب شما طلاب اند و با دست گرفتن منبر ها کم کم سبقه آخوندی کلام کم رنگ می شود .
رفیعی با اشاره به این که منبر های ما امروز اعتقادی نیستد، مطرح کرد: یک منبر باید اعتقادات مردم را بالا ببرد و یک منبر ۴۵ دقیقه ای حداقل ۵ دقیقه آن موجب بالارفتن اعتقادات شود و به شبهات پاسخ دهد.
او افزود: منبرها باید به ارتقا آموزش کمک کنند و به گونه ای باشند که به فرد یک نکته آموزشی بیاموزند و به عبارتی حرفی نو برای مخاطب داشته باشند.
این کارشناس مسائل مذهبی در پایان تأکید کرد: در منبر ماه رمضان ظلم است اگر به غیر از قرآن پرداخته شود و قرآن هم نباید منهای تاریخ و سنت باشد.
شفقنا
فرم در حال بارگذاری ...
رمضان؛ دوره بازسازی، بازیابی و نجات از فساد است
نوشته شده توسطرحیمی 24ام اردیبهشت, 1397...
فرم در حال بارگذاری ...
حسن معاشرت
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اردیبهشت, 1397
امام علی علیه السلام :
جَمالُ الاُخُوَّةِ إحسانُ العِشرَةِ ، وَالمُواساةُ مَعَ العُسرَةِ .
زيبايىِ برادرى، به حُسن معاشرت ، و مواسات با وجود تنگ دستى است .
غرر الحكم: ج ۳ ص ۳۷۵ ح ۴۷۹۳
سلام احسنت
فرم در حال بارگذاری ...
نرم افزار دو فرشته آسمانی ( آموزش قرآن ، نماز ، وضو ، تیمم ، بازی ، نقاشی )
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اردیبهشت, 1397
نرم افزار دو فرشته آسمانی برای آموزش قرآن ، نماز ، وضو ، تیمم ، بازی و نقاشی به کودکان به بهترین و ساده ترین روش و به زبان فارسی ساخته و منتشر شده است. شما با استفاده از این نرم افزار می توانید یک سرگرمی مفید برای کودکانتان تهیه کنید. نرم افزار بسیار زیبا و کاربردی دو فرشته آسمانی نیازی به نصب ندارد و بصورت یک فایل اجرایی می باشد.
نرم افزار قرآنی دو فرشته آسمانی ، برنامه بسیار مناسبی برای آشنایی و علاقه مند کردن کودکان با قرآن و دیگر فرایض دینی می باشد. بازیهای و سرگرمیهای فراوان این مجموعه، یادگیری قرآن را برای کودک لذتبخش میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
آداب نیت روزه در ماه رمضان (مفاتیح الجنان)
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اردیبهشت, 1397
اعمال مشترکه ماه رمضان:
قسم سوم در اعمال سحرهای ماه مبارک رمضان است و آن چند امر است؛
بدان که علماء فرموده اند که اگر نیّت روزه را بعد از سحور بکند، بهتر است و از اوّل شب تا به آخر شب، نیّت می توان کرد و همین که می داند و قصد دارد که فردا از برای خدا روزه می گیرد و امساک از مُفطِرات کی کند بس است و شایسته است که در سحرها نماز شب را ترک نکند و تهجّد به عمل آورد.
آداب نیت روزه در ماه رمضان (اقبال الاعمال)
...
فرم در حال بارگذاری ...