امام خمینی(ره) منشأ بسیاری از آسیب های انقلاب را فرهنگ می دانست
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395
اگر بحث های مربوط به مبانی اندیشه امام امت همچون؛ اعتقادات، هستی شناختی، انسان شناختی، ارزش شناختی و معرفت شناختی را در کنار سخنرانی های ایشان در حوزه های سیاسی، اخلاقی و دیگر زمینه ها جمع کنیم، به راحتی می توان فرمایشات حضرت امام(ره) را تحلیل کرد.* اهمیت زنده نگه داشتن یاد و راه امام
خطوط کلی انقلاب اسلامی را مقام معظم رهبری با توجه به خط امام(ره) نشان داده و در جایی بیان داشته اند: «پیش از هر چیز، زنده داشتن یاد و راه و درس جاودانۀ امام خمینی (ره) است، که مشعل راه و ترسیم کنندۀ خط اساسی حرکت و تعیین کنندۀ شاخص های اصلی و حیاتی این جادۀ مبارک و فرجام تابناک آن است.
حیات و شخصیت خمینی کبیر، تجسم اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و تبلور انقلاب اسلامی بوده و او خود، سخن و انگشت اشاره اش، خضر راه این حرکت الهی و روشنگر نقاط مبهم و برطرف کنندۀ همۀ تردیدها بوده و همچنان خواهد بود. ملت ایران و از همه بیشتر مسئولان کشور، باید این درس بزرگ را هرگز از یاد نبرند».[1]
مقام معظم رهبری تأکید دارند راه و یاد و درس حضرت امام (ره) باید برای ما باقی بماند و خطوط کلی انقلاب اسلامی که توسط حضرت امام (ره) چه در بیانات و چه در عمل اتفاق افتاده، به عنوان مشعل راه انقلاب وجود داشته باشد و مشخص است که ایده و آرمان خود مقام معظم رهبری نیز این است که انقلاب اسلامی بعد از بیش از سه دهه که از عمر آن گذشته، همچنان در خط و مسیری حرکت کند که از ابتدا توسط حضرت امام(ره) مشخص شده است.
...
>* جایگاه بی بدیل امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی
نقش حضرت امام (ره) در انقلاب اسلامی را هیچ یک از دیگر شخصیت ها به این شکل نداشته اند. چراکه ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نقش یک ایدئولوگ و فرمانده مذهبی انقلاب را به عهده داشتند و این انقلاب اسلامی را از تلاطم های مختلف قبل از پیروزی انقلاب حرکت داده و به سرمنزل پیروزی رساندند؛ پیروزی انقلاب نتیجۀ حرکت امام(ره)، فرماندهی ایشان و تبعیت مردم از ایشان بود.
وقتی انقلاب به پیروزی رسید حضرت امام (ره) نقش دیگری ایفا کرد. بسیاری از نظام های سیاسی هنگام پیروزی خود از خیلی مسائل غفلت کرده و در دام آسیب های دیگری می افتند، ولی این اتفاق در انقلاب ما رخ نداد؛ از باب نمونه در اتفاق هایی که در سطح منطقه با بیداری اسلامی رخ داد، شاهد بودیم مردم مسلمان این کشورها برای ساقط کردن نظام های سیاسی به صحنه آمدند و موفق هم شدند، ولی به این دلیل که رهبر موفقی نداشتند تا بعد از پیروزی، مسیر آن ها را تعیین و نظام سازی کند، به انحراف کشیده شدند و استعمار از بیداری اسلامی رخ داده در منطقه سوءاستفاده کرد، ولی در انقلاب اسلامی ایران حضرت امام (ره) و بعد از پیروزی، نظام سیاسی تثبیت شده ای را به مردم معرفی کردند و مردم هم در یک رفراندوم، به نظام سیاسی جدید رای دادند و این نظام پابرجا شد؛ از همان زمان نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک شکل و الگو خود را در سطح منطقه و بین الملل معرفی کرد.
مرحله بعد از انقلاب، همان مرحلۀ رهبری نظام جمهوری اسلامی بود و حضرت امام (ره) بعداز این که جمهوری اسلامی تثبیت شد تا زمانی که در قید حیات بودند، نقش رهبری آن را به عهده داشتند.
این سیر حرکتی را که در حضرت امام (ره) شاهد بودیم در هیچ یک از دیگر شخصیت های سایر انقلاب ها ندیدیم چون ایشان نقش بی بدیلی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند و به همین جهت است که مقام معظم رهبری تأکید دارند؛ راهی را که امام(ره) رفته اند، باید به عنوان یک الگو، اساس و مبنای انقلاب دانست و استمرار پیدا کند.[2]
* آسیب شناسی انقلاب اسلامی در آموزه های امام(ره)
در جریان آسیب شناسی نظام جمهوری اسلامی نیز باید به فرمایشات حضرت امام (ره) مراجعه کنیم تا این آسیب ها بر اساس دیدگاه های حضرت امام(ره) تبیین شود؛ ایشان فرمایشات و عملکرد زیادی در مواجهه با بحران ها و آسیب هایی که جمهوری اسلامی ایران با آن ها مواجه بوده، داشته اند، اما وصیت نامه حضرت امام (ره) باید به طور جدی برای ما به عنوان یک منبع معتبر، یک متن و منشور همیشگی، در راستای ادامه راه انقلاب اسلامی، پیش چشممان باشد.
اگر در وصیت نامه بنیانگذار انقلاب اسلامی دقت کنیم، ایشان به نوعی اقدام به آسیب شناسی انقلاب اسلامی کرده و این آسیب ها را به مردم و مسئولین و حتی به مردم منطقه و جهان اسلام گوشزد می کنند؛ نگاه ایشان فراتر از ایران و به جهان اسلام بوده و برای مقابله با آن آسیب ها راهکارهایی نیز ارائه داده اند. اگر می خواهیم در آستانه ارتحال حضرت امام (ره) فرمایشات ایشان را به طور عمیق تحلیل کنیم، باید انقلابمان را آسیب شناسی کنیم و با کمک رهنمودهای آن یار سفر کرده، این آسیب ها را برطرف کنیم.
* انقلاب و آسیب های فرهنگی
یکی از ابعاد آسیب هایی که حضرت امام (ره) در وصیت نامه خود به آن اشاره کرده اند، آسیب های فرهنگی است که به طورجدی به آن ها توجه نموده اند. چراکه حضرت امام(ره) انقلاب اسلامی را انقلابی فرهنگی هم می دانستند، کما اینکه مقام معظم رهبری در چند سال اخیر در نامگذاری سال ها به مسائل اقتصادی تأکید داشته اند چون تا زمانی که مردم از نظر معیشت، کار و تولید در مشکل به سر ببرند، کار فرهنگی روی افراد جامعه هم مشکل خواهد بود؛ ولی مسائل فرهنگی در وصیت نامه امام راحل به طور جدی مطرح شده و آسیب های آن نیز بیان گردیده است؛ و شاید بتوان ادعا کرد دو سوم متن وصیت نامه حضرت امام (ره) رویکرد فرهنگی دارد و ایشان آسیب ها را شناسایی و ضمن رصد آن ها، راهکارهایی برای حل آسیب ها نیز مطرح نموده اند، هر چند که آسیب های سیاسی، اقتصادی و امنیتی هم از نظر حضرت امام (ره) دور نمانده است.
* تفکر انحرافی جدایی دین از سیاست
در میان آسیب های فرهنگی که حضرت امام (ره) اشاره فرموده اند، بزرگ ترین آسیبی که از نظر امام راحل در وصیت نامه ایشان مطرح می شود، بحث تفکر انحرافی «جدایی دین از سیاست» است و حضرت امام در متن وصیت نامه و در فرازهای مختلف آن نسبت به این خطر توجه داده اند؛ یک عده تفکر جدایی دین از سیاست و عده ای افراد سکولار هستند که با مبنای انسان محوری خدا را کنار زده اند و انسان را به جای خدا گذاشته اند. حضرت امام(ره) نسبت به وجود این جریان در کشور در محافل علمی و اجرایی هشدار داده و چندین صفحه از وصیت نامه ایشان به خطر وجود تفکر سکولار در عرصه های علمی و اجرایی کشور، به ویژه در دانشگاه ها اختصاص دارد.
امام (ره) نسبت به این موضوع اهتمام خاصی داشته و اساتید دانشگاه و دانشجویان نسبت به این مسئله وظیفه دارند و باید جلوی این انحرافات را بگیرند؛ البته این آسیب ها همچنان محافل علمی ما را به طورجدی در سطح دانشگاه ها و حتی به نوعی حوزه های علمیه تهدید می کند.
* خطر متحجرین مقدس نما و تفکر سکولار
خطر دیگری که حضرت امام (ره) در بحث جدایی دین از سیاست مطرح فرموده اند، خطر متحجرینی است که معتقدند در زمان غیبت باید گوشه ای نشست و منتظر ماند تا حضرت حجت (عج) خودشان تشریف بیاورند و احکام الهی را اجرا کنند و در زمان غیبت دست ما بسته است. چنین شیعه ای یک شیعه منزوی خواهد بود و امام امت این خطر را گوشزد کرده اند.
با این تفصیل می توان گفت؛ حضرت امام (ره) با توجه به حجمی که به این مطلب اختصاص داده اند و همچنین نکات دیگری که با این موضوع مرتبط است، بزرگ ترین خطر تهدیدکنندۀ جمهوری اسلامی را همین تفکر جدایی دین از سیاست می دانند؛ و البته ایشان در زمان حیاتشان نیز نسبت به این خطر هشدار می دادند و در زمان جنگ نسبت به تفکرات متحجرانه ای که سبب سرد شدن روحیه رزمندگان در جبهه های جنگ می شد و همین طور در دوره های بعد از جنگ که هرکدام از این ها، آسیب های جدی وارد می کرد، هشدار داده اند.
تفکر سکولار نیز از آسیب های فرهنگی است که امام(ره) نسبت به آن هشدار داده اند. این تفکر در اوایل انقلاب اسلامی به طور جدی محافل و مراکز علمی ما را اشغال کرده بود و متأسفانه امروزه هرچند به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام(ره) مقداری کمرنگ تر شده، اما همچنان تفکرات سکولار در مراکز علمی وجود دارد و حتی حضرت امام نسبت به مراکز حوزوی هم هشدار می دادند؛ گویا حضرت امام (ره) می دیدند، زمانی خواهد آمد که در حوزه های علمیه افرادی به دنبال القای این تفکر بربیایند که در عصر غیبت باید سکوت کرد تا خود حضرت تشریف بیاورند.
* خطر نفوذ و شبیخون فرهنگی
از دیگر آسیب های جدی فرهنگی که حضرت امام نسبت به آن هشدار داده اند، خطر نفوذ فرهنگی و به تعبیر مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی است. این مسئله در وصیت نامه امام امت مورد توجه قرارگرفته و فرازهای مختلفی از وصیت نامه ایشان به این مسئله و فاصله گرفتن از فرهنگ و ارزش های دینی در نتیجه تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه، اختصاص یافته است.
متأسفانه این مسئله و آسیب فرهنگی هنوز هم کشور ما را تهدید می کند، کما اینکه در زمان بنیانگذار انقلاب اسلامی هم این امر وجود داشت و اگر به طور جدی دنبال راهکاری برای آن نباشیم، فرهنگ بیگانه در نظام اسلامی رسوخ خواهد کرد. حضرت امام در وصیت نامه خود هشدار داده اند در این صورت انگیزه الهی در جامعه کمرنگ خواهد شد و اگر انگیزه های الهی کمرنگ شود، دیگر مردم از ارزش های الهی و روحیه ایثار و شهادت طلبی فاصله می گیرند و به جای آن، فرهنگ مصرف گرایی و دیگر فرهنگ هایی که از غرب به جامعه ما تحمیل شده، حاکم می شود؛ این ها همه آسیب های سیاسی، خودباختگی و وابستگیِ اقتصادی به دنبال خود دارد؛ لذا حضرت امام فرهنگ را اصل قرار می دهند و سایر آسیب ها را به نوعی به این آسیب های فرهنگی پیوند می دهند.
* خطر نفوذ افراد منحرف در حوزه های علمیه
آسیب دیگری که حضرت امام(ره) به آن توجه دارند، نفوذ افراد منحرف در حوزه های علمیه است و آن را به عنوان یک آسیب فرهنگی ذکر کرده اند. الآن ما به چشم خودمان می بینیم اگر آسیبی هم در گزینش های حوزه علمیه وجود داشته باشد، باعث می شود افراد منحرف به مصادر بالاتری برسند و حضرت امام(ره) در متن وصیت نامه از این افراد منحرف تعبیر به شیاد کرده و می فرماید: «وصیت اینجانب به حوزه های مقدسه علمیه آن است که کراراً عرض نموده ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می نمایند و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه های اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه های علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده ها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می باشد»[3]
لذا حضرت امام (ره) نسبت به مسئولین حوزه تأکید می کردند نسبت به نفوذ افراد منحرف در حوزه های علمیه حساس باشند و طلاب و اساتید حوزه علمیه را نسبت به این مسئله هشدار داده و فرمودند؛ باید جلوی آن را بگیرند. این ها بخشی از انحرافاتی بود که حضرت امام(ره) در وصیت نامه خودشان مورد اشاره قرار داده اند؛ البته آسیب های سیاسی و اقتصادی هم هست که بنده آن ها را در کتاب آسیب شناسی انقلاب اسلامی بر اساس وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام رصد و طبقه بندی کرده ام، ولی مهم ترین محور، همین آسیب های فرهنگی است که مورد تأکید امام(ره) است.
* چیستی و ماهیت خط امام راحل
برای اینکه به ماهیت خط امام(ره) برسیم باید اندیشه های حضرت امام(ره) را به صورت منظومه وار و نه به صورت سطحی در نظر بگیریم و منظومه فکری ایشان را استخراج کنیم.
اگر بحث های مبانی امام امت همچون؛ اعتقادات، هستی شناختی، انسان شناختی، ارزش شناختی و معرفت شناختی را در کنار سخنرانی های ایشان در حوزه های سیاسی و اخلاقی و دیگر زمینه ها جمع کنیم به راحتی می توان فرمایشات حضرت امام(ره) را تحلیل کرد.
برخی افراد تکه ای از فرمایشات حضرت امام را جدا کرده و چون با تفکرات آن ها سازگاری دارد از آن سوء استفاده می کنند، ولی اگر این را به صورت منظومه ای ببینند، اندیشه امام(ره) روشن است. مثلاً حضرت امام جایی فرموده اند: مجلس در رأس امور است، آیا این فرمایش امام به این معنی است که جایگاه مجلس از اصل ولایت فقیه هم بالاتر است، یا خود همین مجلس هم مشروعیتش را از ولایت فقیه می گیرد؟ اگر کسی فقط همین تکه صحبت حضرت امام(ره) را بگیرد، استفاده می کند و می گوید: حتی رهبری هم باید از مجلس مشروعیت بگیرد، چراکه مجلس در رأس امور است، در حالی که این مطلب با مبانی حضرت امام(ره) و با صدر و ذیل فرمایشات ایشان سازگاری ندارد؛ اگر منظومه فکری حضرت امام تدوین بشود، هیچ کس نمی تواند به شکل امروزی از فرمایشات ایشان سوء استفاده کند. عده ای به طور صریح در مقابل تفکرات حضرت امام(ره) ایستاده اند ولی چون می بینند در فضای امروزی نمی توانند مستقیماً در برابر فرمایشات حضرت امام بایستند تکه ای از فرمایشات ایشان را می گیرند؛ بخشی از حق را می گیرند و بخشی از باطل را با آن مخلوط می کنند تا تفکرات خود را القا کنند. برای مشخص شدن خط امام لازم است به طور منظومه ای به دیدگاه های حضرت امام نگاه کنیم و با نگاه سطحی نمی توان به فرمایشات حضرت امام برسیم، چون منشأ سوءاستفاده برخی افراد خواهد شد.
* چگونگی آشنایی با خط و فکر امام امت
شناخت خط امام(ره) مرهون شناخت منظومه فکری ایشان است و تا این منظومه فکری به دست نیاید، خط امام(ره) برای افراد به صورت مبهم باقی می ماند، جا دارد کسانی که قصد ورود به مباحث این چنینی را دارند، ابتدا از مبنا شروع کنند و برای اینکه این کار را انجام بدهند، لازم نیست به کتاب های حاشیه ای مراجعه کنند، بلکه به خود صحیفه حضرت امام اما به طور کامل مراجعه شود.
مراجعه به وصیت نامه امام، کتب عرفانی و اخلاقی و سیاسی ایشان مانند کتاب ولایت فقیه و برخی مباحث کلامی که در فرمایشات حضرت امام مطرح شده، ما را با اندیشه و خط امام(ره) آشنا می کند و اگر کسی این ترتیب منطقی را در فرمایشات حضرت امام(ره) دنبال کند، خط امام(ره) را به دست می آورد و کسی نمی تواند در خط امام القاء انحراف کند. به نظر بنده صرف فرمایشات حضرت امام(ره) با چنین نگاهی خوب است. متأسفانه نگاه سطحی به فرمایشات مقام معظم رهبری هم باعث شده ما نتوانیم خط فکری مقام معظم رهبری را به دست بیاوریم و اینجا نیز همچنین باید منظومه فکری مقام معظم رهبری را به دست بیاوریم تا بتوانیم فرمایشات ایشان را تحلیل کنیم.
پی نوشت ها
[1] مکتوبات، سال 1369، ص: 47
[2] نکته ای که در اینجا باید مورد توجّه باشد، این است که تجلیل از امام بزرگوار ما فقط به عنوان یک قدردانی و تجلیل از گذشته نیست، بلکه به معنای اصرار و پافشاری بر آن خطّ و راهی است که امام بزرگوار با انقلاب خود، با قیام خود، با سیرۀ خود، با درس های خود، با وصیت نامۀ خود، برای ملت ایران و همۀ مسلمانان عالم باقی گذاشت. امام به عنوان یک الگو، به عنوان یک معلّم، به عنوان یک رهبر، در ذهن ما و در واقعیت جامعۀ ما حضور دارد. جسم او نیست، اما فکر او هست، راه او هست، درس او هست و این درس، همان چیزی است که ملت ایران و همۀ مسلمانان عالم به آن احتیاج دارند؛ دیروز هم احتیاج داشتند، امروز هم احتیاج دارند. لذا درس امام زنده است، راه امام زنده است، خطّ امام زنده است، انگشت اشارۀ امام جلوِ چشم همه است. اگر ما بخواهیم این درس را برای مسلمانان عالم خلاصه کنیم، این خلاصه عبارت است از بازگشت به اسلام ناب؛ اسلامی که می تواند برای مردم و ملت ها همه چیز را به ارمغان آورد. «بیانات در دیدار با میهمانان داخلی و خارجی دهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)12/ 03/ 1378»
[3] وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی (س)، متن، ص:51
منبع : خبرگزاری حوزه , شبان نیا؛قاسم
>
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/f.balochi/profile_pictures/_evocache/_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1489408133)
متأسفانه این مسئله و آسیب فرهنگی هنوز هم کشور ما را تهدید می کند.
به امید رفع این مشکل به دست نیروهای انقلابی
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/11091m/profile_pictures/_evocache/img_20200219_121852_422.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1582102173)
سلام و احترام .
یاد امام بزرگوار گرامی باد .
ممنون .
فرم در حال بارگذاری ...
علت حرامگوشت بودن ماهیان بدون پولک چیست؟ /خوردن کدام آبزیان دریایی حلال است؟
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395در این گزارش حکم شرعی خوردن گوشت خرچنگ، لابستر، کوسه و غیره از نظر مراجع عظام تقلید بیان شده است.
خداوند در آیات 164 و 173 سوره بقره، 157 سوره اعراف، 106 سوره مائده، 14 سوره نحل، 12 سوره فاطر و 12 سوره جاثیه حکم شرعی حیوانات حلال گوشت و حرام گوشت را بیان کرده و خوردن مردار، گوشت خوک و گوشت حیوانی که برای غیر خدا ذبح شده را ممنوع شمرده است.خداوند در این آیات پاکیزهها را حلال و ناپاکیها را حرام اعلام کرده است اما حکم شرعی تناول گوشت انواع حیوانات توسط پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم علیه السلام تشریح شده است.فقهای و دانشمندان دینی از میان آبزیان دریایی فقط ماهیان دارای فلس (پولک) و میگو را حلال گوشت دانستهاند و بیشتر آنها خوردن لابستر، خرچنگ، هشت پا و صدف دریایی را حرام اعلام کردهاند.حجتالاسلام و المسلمین بهاری در گفتگو با خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به حلال یا حرام گوشت بودن آبزیان دریایی اظهار داشت:خداوند در سوره فاطر می فرماید: «این دو دریا یکسان نیست ما از آب شیرین و گوارا و خنک به شما می دهیم و از همان آب گوشت تازه میگیرید و از آب تلخ و شور هم گوشت تازه هست برای خوردن»اما به صراحت شرط پولک دار بودن را برای ماهیان بیان نشده است.وی افزود: با وجود اینکه خداوند در قرآن به شرط پولکدار بودن ماهی اشاره نمیکند اما تقسیم و تفسیر آن را برعهده پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت علیهم السلام گذاشته است.این کارشناس مذهبی به نقل از کتاب «وسائل الشیعه» گفت: در روایات از امام صادق علیه السلام نقل شده است که «ماهی را که پولکدار است را بخورید و حضرت علی علیه السلام نیز در بازار مردم را از خوردن و فروش ماهی های بدون پولک منع می کردند.»وی با اشاره به دلایل منع خوردن ماهیان بدون پولک خاطر نشان کرد: از دلایل آن میتوان به گوشتخوار بودن ماهیان بدون پولک ، مردار خوار بودن آنها و آلودگی بدن و گوشت آنها به خاطر نبود پولک اشاره کرد.بهاری افزود: ماهیهای پولکدار گیاهخوار بوده و به واسطه فلسها از آلودگیهای دریا در امان هستند.وی یادآور شد: پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) تنها آبزیان پولک دار و میگو را حلال اعلام کردهاند که میگو هم به این دلیل که تمام عمرش را در آب بوده و در همان آب تخمریزی و زندگی میکند، حلال اعلام شده است.در همین راستا استفتائات مراجع عظام تقلید پیرامون خوردن گوشت حیوانات دریایی به تفصیل آمده است:امام خمینی(ره):اگر ماهی فلس دار را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، پاک و خوردن آن حلال است، و چنانچه در آب بمیرد پاک است ولی خوردن آن حرام می باشد و ماهی بی فلس را اگرچه زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد حرام است.
...
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/f.ahmadiyan/profile_pictures/_evocache/228103_342776575814520_1952214243_n.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423920014)
سلام ممنون که نظر مراجع را باهم آوردی مفید بود
دسستون درد نکنه
فرم در حال بارگذاری ...
زنانی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به حال آنها گریست.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرمود:
يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم.
اميرالمؤمنين على علیه السلام مىفرمايد:
روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مىكند.گفتم :پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله! چرا گريه مىكنى؟فرمود: يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريه ام براى ايشان است).زنى را ديدم كه از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مىجوشد.زنى را ديدم كه از زبانش آويزان كردهاند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مىريزند.زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مىخورد و آتش از زير پاى او شعله ور است.زنى را ديدم دست و پاى او را بستهاند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است.زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است.زنى را ديدم از سر خوك و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است.و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مىشود و از دهانش بيرون مىآيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مىكوبند.
...
/p>
فرم در حال بارگذاری ...
داستان، مؤذن و گناه چشم چرانی
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395پرسيدند:
چشم آدم گنهکار ميتونه امام زمان رو ببينه؟!
گفت:
شمرهم امام زمانشو ديد !!!
اما نشناخت.
مرد زاهد، چشمان پاکزن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد. مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت. روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی،
من زر و زیور می خواهم! مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا دلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد . مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟
چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد . زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید! زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟ مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
...
>جوانی که با چشم پاک صاحب برترین ها شد.
موسی علیه السلام جوانی پرانرژی و پرتوان، پس از درگیری با فرعونیان، از مصر به سوی مدائن هجرت کرد. نزدیک مدائن – همان شهری که شعیب پیامبر علیه السلام در آن می زیست- به جایی رسید که چوپانان برای گوسفندان خویش از آن آب برمی گرفتند. ناگهان دختران جوانی را دید که در کناری ایستاده اند و گوسفندانشان را حفاظت می کنند. از آنان پرسید چه می کنید؟ گفتند: منتظریم تا مردان از این چاه برای گوسفندان آب بیرون آورند و بعد که خلوت شد ما برای گوسفندان خویش آب جستجو می کنیم. موسی علیه السلام آن جوان باغیرت و پرهمّت برای گوسفندان آنان از چاه آب کشید و آن حیوان ها سیراب شدند و دختران جوان هم به سوی خانه خویش رفتند. هنگامی که آن دو دختر جوان پیش پدر پیر خود رفتند با یادآوری جریان آب رسانی آن جوان به گوسفندان خویش، از جوانمردی و مردانگی او سخن به میان آوردند. شعیب یکی از آنان را فرستاد که آن جوان را به خانه دعوت کند. آن دختر پیش پدر این پیشنهاد را داد که:
یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاْءَمِینُ؛
ای پدر! این جوان را به کار گیر زیرا او هم توانا وهم امین است.
شعیب پیامبر علیه السلام پرسید: به توانایی او از جریان برداشتن سنگ سنگین و سخت پی بردی اما امانت او را از کجا شناختی؟
گفت: هنگامی که من را فرستادی تا او را به خانه خویش دعوت کنم، چون موسی راه را نمی شناخت من جلو افتادم تا او راه را گم نکند، او به من گفت: تو به دنبال من حرکت کن، هرکجا که به بیراهه رفتم مرا آگاه کن، چون ما کسانی هستیم که به دنبال زنان چشم نمی دوزیم و پشت سر آنان حرکت نمی کنیم! من از این رفتار او فهمیدم که جوانی پاکدامن و عفیف و امین است.
نتیجه چشم پاکی موسی علیه السلام آن شد که در نزد شعیب علیه السلام منزلت یافت، با دختر شعیب علیه السلام ازدواج کرد و پس از آن نیز به مقام رسالت و نبوّت رسید.
مؤذن و گناه چشم چرانی
مؤذنى پس از این که چهل سال براى مسلمانان اذان گفت ، روزى براى گفتن اذان بالاى مناره رفت و پس از اتمام اذان نگاهى به خانه هاى اطراف مسجد انداخت . چشمش به دخترى که در یکى از خانه هاى اطراف مشغول شستن سر و صورت خود بود افتاد. با ادامه نگاههاى شهوت زاى خود به تدریج به دختر دل بست و همچنان تا وقتى دختر در حیات خانه بود با نگاه او را تعقیب کرد و چون دختر به اطاق رفت او نیز از مأذنه پایین آمد و به جاى این که مانند همیشه براى نماز به مسجد برود، چنان اسیر شهوت خود شده بود که به در خانه آن دختر آمد و در زد.
پدر دختر به در خانه آمد و چشمش به مؤذن مسجد افتاد ، با کمال تعجب پرسید: چه کار دارید؟
مؤذن گفت : به خواستگارى دختر شما آمده ام . صاحب خانه که از این پیشنهاد غرق در حیرت گشته بود، فکرى کرد و گفت : ما مسلمان نیستیم و مذهب ما زرتشتى است و بنابر آیین خود نمى توانیم به مسلمان دختر بدهیم و هر که بخواهد با ما وصلت کند باید به دین ما در آید .
مؤذن گفت : حاضرم به دین شما در آیم . پدر دختر نیز که به دنبال همین فرصت مى گشت تا بدین وسیله یک نفر را از دین اسلام خارج کرده و به دین خود درآورد؛ گفت: ما حاضریم در این صورت دختر به شما بدهیم.
پس از مذاکره و قرارداد ، وقتى براى انجام این کار تعیین کردند و مؤذن به خانه برگشت و در وقت موعود به منزل آنها رفت و مراسم ورود این آقاى مؤذن مسلمان ، به دین جدید انجام شد و سپس مراسم مقدماتى ازدواج نیز صورت گرفت . حجله عروسى را در طبقه فوقانى ترتیب دادند و آقاى داماد سر از پا نشناخته به طرف پله ها راه افتاد و با عجله بالا مى رفت. همین که به پله آ خر رسید، پایش لغزید و از همانجا به درون حیات پرت شد و در دم جان سپرد و به کام دل نرسیده، به حال کفر از این جهان چشم بربست.
منبع:
کتاب کیفرگناه، ج ۲، ص ۲۲۵
فرم در حال بارگذاری ...
عاشق شدن در این مکان الزامی است.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395
اردوهای راهیان نور چه تأثیری بر مردم می گذارد؟ این سؤالی است که شاید در ذهن خیلی از مردم باشد و بسیاری نیز که تاکنون به این سفرها نرفته اند از خود بپرسند که چرا به راهیان نور بروم! چه چیزی بدست خواهم آورد؟
اردوهای راهیان نور چه تأثیری بر مردم می گذارد؟ این سؤالی است که شاید در ذهن خیلی از مردم باشد و بسیاری نیز که تاکنون به این سفرها نرفته اند از خود بپرسند که چرا به راهیان نور بروم! چه چیزی بدست خواهم آورد؟
استقبال گسترده مردم عزیزمان از راهیان نور نشان می دهد که این سفر توانسته است بر افراد با سلیقه ها و تفکرات متفاوت اثرات ماندگاری داشته باشد و پایه های اعتقادی و فرهنگی افراد را مستحکم نماید تا جایی که برای برخی افراد به ویژه جوانان و نوجوانان آغاز یک تحول فکری و اعتقادی بوده است.
راهیان نور
در این حرکت فرهنگی برخی افراد با تأثیرپذیری از فرهنگ دفاع مقدس و الگوگیری از شهدا، سبک زندگی خود را تغییر می دهند و در عمل به دستورات الهی بسیار پایبندتر می شوند. جوانان و نوجوانان در انجام واجبات الهی مقیدتر می شوند، پدران و مادران در تربیت فرزندانشان و اجرای فرامین الهی در خانواده دقت بیشتری را بکار می بندند .
...
تأثیرات راهیان نور بر زنانسفر به راهیان نور بر بانوان کشور اثر قابل توجهی می گذارد بطوریکه زنان و دخترانی که محجبه هستند با اعتقاد و باور عمیقتری برای حفظ حجاب خود استقامت می ورزند و با این نگاه که با حفظ حجاب خون شهدا را حفظ کرده و ادامه دهنده راه آنها هستند .
همانطور که در وصیت نامه شهدا می خوانیم :
«این موضوع مهم را در نظر بگیرید که حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت امام حسین علیه السلام بودند که با اعمال خود خون امام حسین علیه السلام را به ثمر رسانیدند و پیام خون شهدا را به تمامی انسانها دادند و همواره در همان حالت اسارت، مهمترین مسئله برای آنها حجاب و دوری از چشم نامحرمان بود. (شهید محمدعلی زرینکفش)
میخواهم به وجودشان افتخار کنم
«از تمامی خواهرانم میخواهم که حجاب، این لباس رزم، را حافظ باشند. میخواهم هر زمان که آنها را میبینم به وجودشان افتخار کنم، و میخواهم زمانی که آنها را میبینم، آن چنان پوشیده ظاهر و باطن باشند که باعث خشم دشمن و خوشحالی دوستان شوند، و البته اینها همه باید برای خدا باشد .( شهید احمد عظیمیجوزانی)
توصیهای که به خواهران دارم این است که اگر میخواهند خون شهیدان را پایمال نکنند این است که حجاب خود را حفظ کنند.( شهید آبیاران)
نمونه های بسیار زیادی از وصیت نامه های شهدا وجود دارد که بطور مستقیم بانوان کشور را به حفظ حجاب توصیه کرده اند. نکته جالب توجه این است که در این مناطق معمولا” فعالیت فرهنگی برای تبلیغ و ترویج حجاب صورت نمی گیرد و تمام برنامه های فرهنگی حول تبیین رشادت ها و مجاهدت های رزمندگان و بیان مظلومیت های آنان اجرا می شود اما پیام شهدا برای حفظ حجاب، ساده ترین پیامی است که مردم از آشنا شدن با شهدا دریافت می کنند . شاید دلیل آن این باشد که شهدا به آنچه که خود به آن وصیت کرده اند قبل از هرکس عمل نموده اند و سنگین ترین هزینه و بها که همان جان شیرین است را در جوانی برای اجرای فرامین الهی فدا نموده اند برای نمونه این جمله شهید یعقوب ابراهیم نژاد است که می گوید: ” اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود بی حجابی آغوش حجاب را در بر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم .
این پیام ها و نمونه های اینچنین سبب می شود که اغلب دختران و زنان محجبه که به این مناطق سفر میکنند در حفظ پوشش خود مصصم تر شوند و از طرفی نیز تعدادی از دختران جوان که به هر دلیلی مقید به حفظ پوشش خود نبوده اند پس از آشنایی با سیره شهدا توانسته اند حجاب اسلامی و برخی حجاب چادر را انتخاب نمایند و خود را ملزم به رعایت آن نموده اند.
البته این بدین معنی نیست که بانوان تحت تأثیر این اردوها فقط ظاهر خود را تغیر داده اند، بلکه حاکی از آن است که تغییر ابتدا در نوع نگرش آنها به زندگی اتفاق افتاده است و سپس آن را بصورت عملی بکار بسته اند. یکی از این دختران خاطره خود را اینگونه نقل می کند :
… ماجرای من از اینجا شروع شد که قرار بود خواهرم از طرف دانشگاهشون برای روز عرفه برن شلمچه، منم خیلی دوست داشتم برم ولی چون دانشجوی اون دانشگاه نبودم نمیتونستم برم و خیلی ناراحت بودم.
دو تا اتوبوس از دو تا دانشگاه مختلف بودیم. اون یکی اتوبوس یک روحانی داشتن که البته این روحانی توی اتوبوس ما هم می اومد. این روحانی که اسمشون حاج آقا محمد مسلم وافی بود خیلی از حجاب و شهدا واسمون حرف زد حرفایی که تا حالا از کسی نشنیده بودم و واسم تازگی داشت. یه قسمتی از حرفهاشون خیلی تو ذهنمه و مدام با خودم تکرارش میکنم اونم اینه که میگفتند: شهدا واسه این رفتن که من و تو امروز راحت باشیم، تو این راهم خیلی سختی کشیدن، مثلا شهید بهنام محمدی که نوجوان سیزده ساله ای بود تو این راه حتی کتکم خورد شاید فحشم شنید ولی نترسید تو این راه موند و ادامه داد به خاطر امروز من و شما، شما اگه به خاطر چادری که سرت کردی مسخره ات کردن، سریع عقب نشینی نکن و چادر تو از سرت برندار. اگه مثلا بهت گفتن کلاغ سیاه اصلا ناراحت نشو اتفاقا خوشحالم باش که اون دنیا حرفی واسه گفتن پیش شهدا و امام زمانت داری. اونجا بهشون میگی اگه شما واسه چادر من جنگیدید اگه فحش شنیدید منم واسه حفظ حجابم واسه چادرم فحش شنیدم ولی کم نیووردم و به وصیتتون که گفتید خواهرم سیاهی چادرت از سرخی خون من کوبنده تر است عمل کردم. اونوقت پیش امام زمان سرتو بالا میگیری که حجاب مادرش زهرا را انتخاب کردی.
تموم شد! چادری شدم! یعنی دیگه بعد اون جریان چادر شد نیمی از وجودم …(۱)
در جای دیگری یکی دیگر از دختران خاطره خود را اینگونه نقل می کند:
سال ۸۸ داشتم میرفتم جنوب (راهیان نور… زیارت شهدا)
رفتم یه مانتوی خیلـــــــــــــــی گشاد خریدم تا حرمت اونجا حفظ بشه… (اما بازهم الان توی اون مانتو، گشادیی رو که قبلا میدیدم نمیبینم )
یه خورده از سفرمون که گذشت، یه بار از دوستام خواستم اگه چادر اضافی دارن بهم قرض بدن تا اونجا با چادر باشم….
و بقیه ی سفر رو با چادر اضافی یکی از دوستانم گذروندم.
یه جا رفتیم تازه چندتا شهید پیدا کرده بودن
اونجا از شهدا خواستم اگه واقعا چادر حجاب برتر هستش، معرفتشو بهم بدن
وقتی از سفر برگشتم نتونستم بدون چادر جایی برم
حتی صبر نکردم تا بریم و یه چادر نو بخرم و سر کنم. با یه چادری که گوشه ی کمدم بود و باهاش زیارتهامو میرفتم، شروع کردم و بیرون رفتم.
الان که الانه عاشق چادرم هستم
از خدا میخوام هیچ وقت من و چادر رو از هم جدا نکنه
بدجوری دوسش دارم(۲)
همچنین پایگاه خبری حجاب در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۶ گزارش داد، مدیر کاروان راهیان نور دانش آموزی دختران شهرستان رامسر گفت: در معراج شهدای گمنام محمودوند تحول عجیبی در روحیه دانش آموزان ایجاد شد؛ به طوری که تعدادی از دانش آموزان که هرگز چادر به سر نمی کردند متحول شده و بعد از پایان سفرراهیان نور با چادر در مدرسه حاضر شدند.
بنا بر شواهد فوق و بسیاری موارد دیگر، به جرأت می توان گفت اردوهای راهیان نور از اثر بخشترین و مهمترین ابزارهای فرهنگی در جامعه است و طبیعی است که اقشار مختلف جامعه با شرکت در این اردوها میتوانند بیشتر با فرهنگ دفاع مقدس و آثار سازنده آن آشنا شوند.
منابع:
۱-وبلاگ چی شد چادری شدم- خاطره ۲۶۲
۲-باشگاه خبرنگاران
فرم در حال بارگذاری ...
برنامه زندگی باید مستند باشد.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام خرداد, 1395برنامۀ جامع و کامل و هدفمند، انسان را از تحیّر نجات می دهد. این ثمرۀ برنامه است. انسانی که زندگی او دارای برنامه باشد این برنامه، او را از تحیّر نجات می دهد.
انسانی که زندگی اش بی برنامه باشد، مرتب دچار تحیّر می شود. به عبارت عامیانه عرض کنم مبتلا به درد ” چه کنم، چه کنم ” مبتلا می شود.
دستورالعملی قابل اعتناست که اولاً مستند به قرآن باشد و ثانیاً علاوه بر قرآن مستند بر اساس روایات معصومین باشد.
چنین دستورالعمل برای ما قابل اعتنا است. ما در قرآن دستورالعمل داریم، ما ذیل قرآن روایات معصومین علیهالسلام، کامل ترین و جامع ترین دستورات سلوک را داریم. با این دستورات ما نیازی به دستورات دیگر از ناحیۀ غیر نداریم.
دستورالعمل و برنامۀ زندگی باید به قول معصوم مستند باشد.
برنامه طبق قرآن است و ذیل روایات معصومین علیهم السلام. پیامبر صلیاللهعلیهوآله خطاب به ابوذر فرمودند: این دستورالعمل هایی که به تو می دهم و برنامه هایی که پیش رویت می گذارم، تمام راه های اصلی و غیر در آن است. عمل کن!
منبع:وارث/بخشی از سخنرانی حجت الاسلام مؤمنی در هیئت محبان فاطمة الزهرا سلام الله علیها
فرم در حال بارگذاری ...
احکام و اسرار ماه مبارک رمضان
نوشته شده توسطرحیمی 12ام خرداد, 1395استاد فاطمی نیا:
ماه مبارک رمضان “ر میم ضاد” است همیشه دلالت بر داغی می کنند و به این معنی است که گناهان را می سوزاند. روزه تعدادی احکام دارد تعدادی اسرار، اسرار روزه مهم تر از احکام آن است و دقیق تر و پیچیده تر از احکام است.کسی می ترسد روزه برای او ضرر داشته باشد. اگر ترس او معقول باشد روزه نگیرد. بعضی ها میگویند باید به اشهد بیفتیم بعد باید افطار کرد. اما همه مراجع شیعه بر این فتوا هستند. من خافَ عَلی نفسهی اله بَطلَ. اگر خوف ان معقول باشد روزه او باطل است. افطار بر او واجب است.جلسه چهل و هفتم سیری در صحیفه سجادیه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد ازگل برگزار شد.
در ادامه سخنان استاد فاطمی نیا را می خوانیم:
در دعای چهاردهم صحیفه سجادیه نکات ظریفی آمده است که امام سجاد علیه السلام معارف الهی را در قالب دعا به ما فرموده اند.«و کان و من الدعا علیه السلام اذ تودیه اورا من اله ظالمین مالا یحب». دعای امام سجاد علیه السلام است که وقتی به ایشان ظلم می شد یا از ظالمین چیزی که دوست نمی داشتند، می دیدند، این دعا را می خواندند.
وقتی کسی به ما ظلم کرد چه رفتاری داشته باشیم؟
ظلم انواع مختلف دارد، در این مجال نمی گنجد توضیح بدهیم. ماه مبارک رمضان نزدیک است، وقتی برسر سفره افطار و سحر، خانواده حرفی را بزنند و اوقات اطرافیان خود را تلخ کنند، خود ظلم است،اما این دعا برای ظلم های بزرگ است.
“يا من لا يخفى عليه أنباء المتظلمين ، و يا من لا يحتاج فى قصصهم الى شهادات الشاهدين؛
اى خدايى كه اخبار ستم كشيدگان بر او پوشيده نيست و در دادرسى به سرگذشت مظلومان، به گواهى شاهدان نيازمند نيست!
”تدعونه تضرعا و خفية”
پيوسته او را با تضرّع و به آرامى مى خوانند.
“ما يعبؤا بكم ربى لولا دعاؤك”
اى كسى كه يارى اش به ستم ديدگان نزديک است، و اى كسى كه نصرتش از ظالمان دور است .
“قد علمت – يا الهى – ما نالنى من فلان بن فلان مما حظرت ، و انتهكه منى مما حجزت عليه ، بطرا فى نعمتك عنده ، و اغترارا بنكيرك عليه”
“دايا ! تو مى دانى كه از سوى فلانى چه ستم ها بر من رفته است، در حالى كه تو آنها را منع كرده بودى، ولى او با جسارت بدان ها دست يازيد و حدود تو را در مورد من هتك كرد و با استفاده از موهبت هاى حضرتت طغيان نمود و از هشدارهاى تو نهراسيد و فريب نفس سركش خود را خورد.
بعضی از افراد هستند که تا به جایگاه و وضعیت خوب و والایی می رسند، ظلم پیشه میکنند و به کیفر آن بی توجه هستند. درحالی که باید برای شکرانه نعمت اخلاق پسندیده خود را تقویت کنند.
...
“اللهم فَصَل اله محمد و الِه وخو ظالمی و عدویی و ظلمی به قوتک اللهم فصل على محمد و آله ، و اخذ ظالمى و عدوى عن ظلمى بقوتك ، و افلل حده عنى بقدرتك ، و اجعل له شغلا فيما يليه ، و عجزا عما يناويه؛ “
خدايا! بر حضرت محمد صلوات الله علیه و خاندان او درود فرست و با قدرت خود، دشمن و ظالم را از ستم راندن به من بازدار و به نيروى خود ، تيزى و صلابت غضب او را درهم شكن و به كارى در خور احتياجش مشغول دار تا از اراده ى بیدادگرى، ناتوان گردد .
چرا از همان ابتدا از خداوند مرگ دشمن خود را نمیخواهد؟
نرم و مهربان رفتار می کند و می خواهد“اللهم و صل على محمد و آله ، و لا تسوغ له ظلمى ، و أحسن عليه عونى ، و اعصمنى من مثل أفعاله ، و لا تجعلنى فى مثل حاله ، اللهم صل على محمد و آله و أعدنى عليه عدوى حاضرة ، تكون من غيظى به شفاء ، و من حنقى عليه وفاء” ؛
خدايا ! بر حضرت محمد صلوات الله علیه و خاندان او درود فرست و هرگز راه را براى ستمكارى وى نسبت به من، هموار نگردان و در برابر او به من كمك شايسته فرما و هرگز مرا در افعال و احوال همانند او قرار مده و بر پيامبر خود و خاندان او درود فرست و هم اكنون مرا بر او پيروز گردان تا قلب من شفا يابد و از غضبم نسبت به او کاهش یابد. تسوغ گاهی به معنای تجویز می آید، تسوغات به معنی مجوزات است، برای مثال در علم نهی می گویند که مسوغات، ابتدا به نکره را بیان کنید. جایز نیست باید مبتدا شناخته شده باشد.
مسوغات افطار، در ماه مبارک رمضان مجوزات این که کسی بتواند افطار کند و روزه نگیرد چیست؟
مسوغ به معنای مجور و بر زمین افکننده می آید اما در این جا به معنای مسوغ نیست و به معنی لا تسهل است، یعنی ظلم او را برمن آسان مکن. راحت نتواند برمن ظلم کند، جلوی او را بگیر. کلمه استیفا به معنای انجام کامل کاری است. “استیفای حق ” به معنای حق کسی را کاملا گرفتن است برای مثال می گویند که فلان کس بیان مستعفا آورده است، این بدین معنا است که زحمت فراوان آورده است و به کمال رسانده است . عامه مردم می گویند که کسی از اداره ی استیعفا کرده است، که این یک لفظ غلط است و باید گفته شود که فرد استعفا کرده است و به این معنا است که “با پوزش فراوان من دیگر حضور نمی یابم و کاری انجام نمی دهم". کسی که استیعفا کرده است به این معنا است که طلب عفو کرده است. در این جا بیان می شود که حق من کاملا گرفته شود و خشم من کاملا فروکش کند.
خدایا اگر می خواهی این چنین باشد، پس به من عوضی بده. “اللهم صل على محمد و آله ، و عوضنى من ظلمه لى عفوك ، و أبدلنى بسوء صنيعه بى رحمتك ، فكل مكروه جلل دون سخطك ، و كل مرزئة سواء مع موجدتك ، اللهم فكما كرهت الى أن أظلم فقنى من أن أظلم ، اللهم لا أشكو الى أحد سواك ، و لا أستعين بحاكم غيرك ، حاشاك “؛ خدايا ! بر حضرت محمد صلوات الله علیه و خاندان او درود فرست و عفوت را در حق من ، جبران ظلم او قرار ده و رحمت خود را جايگزين بدرفتارى وى نسبت به من فرما، زيرا هر مشكلى در برابر خشم حضرتت ناچيز است و هر مصيبتى در مقايسه با غضب تو آسان مى نمايد . بارالها ! پس هم چنان كه راضى نيستى به من ظلم شود ، مرا از ستم كردن بازدار . پروردگارا ! من شكايت خويش را به احدى جز تو عرضه نمى كنم و از هيچ حكمرانى جز حضرتت كمك نمى طلبم ، هرگز.
کلماتی در عرب وجود دارد که به اضداد نامیده می شوند که آنها در کتاب نفیسی جمع آوری شده است، یک کلمه دو معنای متضاد می دهد. ما از قرینه کلمه می فهمیم آن کلمه درمتن ما به چه معنایی آمده هست. به طور مثال:"شَفَ” به معنای زاده ِشدن، زیاد شدن و به معنای “نَقَصَ “کم شدن است.
” کل مکروه دون سَخَتِک به معنای اَشَی ُ العظیم وَصَغیرٌ حَیِن" هم به امر بزرگ گفته می شود و هم امر آسان را می گویند. خدایا به من رحمت فرست و مرحمت کن مرا عفو کن."و كل مرزئة سواء مع موجدتك ” در این جا “موجدتک” به معنای غضب است. گاهی به معنای عتاب است که باز به معنای خشمگین شدن است ، “مرزئه ” به معنای مصیبت است و کل عبارت به این معنا که ”هر مشكلى در برابر خشم حضرتت ناچيز است و هر مصيبتى در مقايسه با غضب تو آسان مى نمايد.
“ اللهم فكما كرهت الى أن أظلم فقنى من أن أظلم ، اللهم لا أشكو الى أحد سواك ، و لا أستعين بحاكم غيرك ، حاشاك؛” بارالها ! پس هم چنان كه راضى نيستى به من ظلم شود، مرا از ستم كردن بازدار. پروردگارا ! من شكايت خويش را به احدى جز تو عرضه نمى كنم و از هيچ حكمرانى جز حضرتت كمك نمى طلبم، هرگز .
در آستانه ماه مبارک رمضان به این مطلب توجه بسیار داشته باشید : ظلم چیز عجیبی است چه کوچک باشد چه بزرگ .
امیر المومنین علیه السلام در جنگ صفین قبل از شروع نبرد، دست به دعا برمی دارند و می فرمایند: اگر ما را بر این ها پیروز کردی، کمک کن به این افراد ظلم نکنیم و به اندازه خود آن ها با آنان روبرو شویم.
اگر در زندگی ترازو نداشته باشیم در جهان آخرت مغموم می شویم. هر چیزی را به اندازه خود پاسخ دهیم.
“فصل على محمد و آله ، و صل دعائى بالاجابة ، و اقرن شكايتى بالتغيير ، اللهم لا تفتنى بالقنوط من انصافك ، و لا تفتنه بالأمن من انكارك ، فيصر على ظلمى ، و يحاضرنى بحقى ، و عرفه عما قليل ما أوعدت الظالمين ، و عرفنى ما وعدت من اجابة المضطرين؛”خدايا ! بر حضرت محمد صلوات الله علیه و خاندان او درود فرست و دعايم را قرين اجابت فرما و شكايتم را با دگرگونى اوضاع و از بين بردن ظلم، همراه ساز . كريما ! مرا با نوميدى از عدل خود، مورد آزمايش قرا مده و آن ستمكار را با پيدايش امن و امان مغرور مگردان ، تا بر ظلم من اصرار ورزد و مرا از حقم باز دارد و او را از آن چه به ظالمان وعده داده اى، به زودى آگاه ساز و مژده ى اجابت درماندگان را به من ابلاغ فرما .
کعب ابن زهیر پسر زهیر ابن ابی سلمی از شاعران بلندمرتبه عرب و از قصیده سرایان بزرگ بود در گذشته شاعران مانند شبکه های صدا و سیما بودند و فعالیت آنهادر جامعه بسیار زیاد و موثر بودند. اتفاقی افتاده بود که مسلمانان گفته بودند که خون او حلال است و طرد شده است بیان می شود در آن زمان اگر قبل از دستگیری، فرد توبه کند قابل قبول است و بعد از دستگیری دیگر به توبه او توجهی نمی شد! نزد دوست خود میرود و از او یاری می طلبد. دوستش به او می گوید برای نماز صبح به مسجد برو و با پیامبر صلی الله علیه و آله حرف بزن و توبه کن. قصیده بلندی سرود و برای نماز صبح به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: یا رسول الله، من کعب ابن زهیر هستم. برایتان قصیده ای آورده ام. حضرت فرمود بخوان.
بانت سعاد فقلبی الیوم مقبول متیم اثرها لم یفد مکبول
سعاد از من دور شده و قلب و دل من امروز پاره پاره و به دنبال غیبت او خوار و ذلیل است و هنوز از بند علاقه او آزاد نگردیده و در قید و بند او باقی است.
چند تن از مشاهیر معاصر در میانه خواندن قصیده او صحبت کردند و خواستند به او دهن کجی کنند و مجلس را بهم بریزند. پیامبر اکرم فرمودند گوش کنید و حرف نزنید و خود مجلس را بدست گرفتند.
نبئت ان رسول الله اوعدنی و العفو عند رسول الله مأمول
به من گزارش دادند که رسول خدا مرا تهدید کرده در حالی که عفو و گذشت از پیامبر مطلوب و مورد آرزوست.
ان الرسول لنور یستضاء به مهند من سیوف الله مسلول
پیامبر مشعل فروزانی است که در پرتو آن جهانیان، به راه راست هدایت می شوند و از شمشیرهای برهنه الاهی است که همه جا با پیروزی کامل توأم است.
پیامبر بعد از تمام شدن قصیده خوانی به او گفتند فی امان الله.
“اللهم و ان كانت الخيرة لى عندك فى تأخير الأخذ لى و ترك الانتقام ممن ظلمنى الى يوم الفصل و مجمع الخصم ، فصل على محمد و آله ، و أيدنى منك بنية صادقة و صبر دآئم؛ پروردگارا ! اگر خير در آن است كه من در برابر جور ستمگران صبر كنم و انتقام از ظالمان را به روز حشر كه در آن بدخواهان را گرد مى آورى و خود حكم مى رانى ، واگذارم ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا به نيت صادق و صبر دايمى تأييد فرما .
بعد از اتمام دعا امام سجاد علیه السلام می فرمایند: و أعذنى من سوء الرغبة و هلع أهل الحرص ، و صور فى قلبى مثال ما ادخرت لى من ثوابك ، و أعددت لخصمى من جزائك و عقابك ، و اجعل ذلك سببا لقناعتى بما قضيت ، و ثقتى بما تخيرت ، آمين رب العالمين ، انك ذو الفضل العظيم ، و أنت على كل شى ء قدير ؛
خدايا ! از رغبت هاى ناپسند و حرص آزمندان مرا در پناه خود بدار و پاداشى را كه براى آخرتم ذخيره نموده اى در قلبم به من بنما و سزا و كيفرى را كه براى دشمنان من آماده كرده اى، در خاطرم ترسيم نما و اين امر را سبب قناعت و خشنودى من به مقدراتى كه اراده فرموده اى ، قرار ده . اجابت فرما اى پروردگار جهانيان كه تو داراى فضل عظيمى و بر همه چيز توانايى .
پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله میفرمایند :إيّاكُم والظُّلمَ؛ فإنّ الظُّلمَ عندَ اللّهِ هُو الظُّلُماتُ يَومَ القِيامَةِ .حذر از ظلم ؛ زيرا ظلم نزد خداوند ، همان ظلمات روز قيامت است و امام باقر علیه السلام می فرمایند: ظلم سه گونه است ؛ ظلمی که خداوند میبخشد، ظلمی که خدا نمی بخشد، ظلمی که رها نمی کند و معلق است. شرک را خداوند نمی بخشد و اگر مشرک از دنیا برود در دوزخ جای دارد، خداوند فقط ظلم به خود را می بخشد زیرا هر گناهی که می کنیم به خودمان ظلم کرده ایم. جباری در زمان حضرت موسی علیه السلام ظلم بسیار می کرد که خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد برو به این ظالم بگو که من هرگز انتقام اینها را رها نخواهم کرد حتی اگر کافر باشند.
احکام و اسرار ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان “رمض” است همیشه دلالت بر داغی می کند و به این معنی است که گناهان را می سوزاند. روزه تعدادی احکام دارد تعدادی اسرار، اسرار روزه مهم تر از احکام آن است و دقیق تر و پیچیده تر از احکام است.
کسی می ترسد روزه برای او ضرر داشته باشد. اگر ترس او معقول باشد روزه نگیرد. بعضی ها می گویند باید به اشهد بیفتیم بعد باید افطار کرد. اما همه مراجع شیعه بر این فتوا هستند. من خافَ عَلی نفسهی اله بَطلَ. اگر خوف آن معقول باشد روزه او باطل است. افطار بر او واجب است.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می پرسند : از چه زمانی فرزندانمان را امر به نماز کنیم؟ حضرت پاسخ می دهند از 7 سالگی. می پرسند: برای روزه چه؟ می فرمایند: هر زمان که توانایی داشتند. اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله زمان تعیین می کردند دینی ناقص و جبری داشتیم!
« يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ كُتِبَ عَلَيْكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُوا»1 ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.
به طوری از ماه رمضان لذت ببرید که از آمدن آن به سر شوق و از تمام شدن آن غمگین شوید و کل سال انتظارش را بکشید تا از تمامی نعمت های ان بهرهمند شوید بهتر از وداع با ماه مبارک رمضان را ابتدا ماه مبارک بخوانیم . در این دعا می خوانیم: سلام بر تو ای ماهی که رسیدن به ارزو ها به تو نزدیک است. اگر در ماه رمضان روزه نمی گیرید در نیمه شب چهار رکعت مانند نماز صبح نماز بخوانید و در انتهای نماز سجده کنید و صد مرتبه از اعماق دلتان بگویید !” ماشالله “
پی نوشت:
- سوره بقره آیه 183
- دعای چهاردهم صحیفه سجادیه
فرم در حال بارگذاری ...
مداحی سه زبانه میثم مطیعی در وصف مدافعان حرم+صوت و متن
نوشته شده توسطرحیمی 12ام خرداد, 1395در سنگر حماسه یک مجاهد دلاورم.
*ما تا آخر مدافعان عشقیم
به نام نامی عاشقان بریده سر
باسم المذبوحین عشقا
به پیش تیغتان میشود سینهام سپر
سأواجه بصدری رماحکم
...
من از تبار سرهای بر نیزه رفته ام
أنا من نسل هؤلاء المرفوعة رؤوسهم على الرماح
تو از سر بریده نترسان مرا دگر
فلاتخوفنی بعد بالرؤوس المقطوعة
جهان پر از نوای لبیک ماست
نداؤنا لبیک ملأ العالم
جهان پر از خروش خون خداست
وهتاف ثارالله انتشر فی کل العالم
که هر زمان، زمان جان دادن است
ﻷن کل لحظة نقدم فیها تضحیات
که هر زمین برای ما کربلاست
ﻷن کل أرض لنا هی کربلاء
شما که دینتان نه دین خداست
أنتم الذین لاتدینون بدین الله
حسابتان ز هر مسلمان جداست
حسابکم یختلف عن حساب المسلمین
ما تا آخر مدافعان عشقیم
نحن سنحمی العشق لآخر النفس
جان بر کف در عراق و در دمشقیم
ونحن أبطال العراق ودمشق
أنَا المُدافِعُ المُسْتَمِیْتُ عنِ الحَرَمْ
من مدافع بیباک حرمم
أنَا المُقاوِمُ فی یَدِی العَزْمُ و العَلَمْ
من مقاومی هستم که در یک دست اراده و در دست دیگرم پرچم دارم
لأجْلِ آلِ بَیْتِ الرَّسُولِ أنَا هُنا
من بخاطر آل رسول الله به اینجا آمدم
أنَا هُنا لأجْلِ الدِّفَاعِ عنْ القِیَمْ
به اینجا آمدم تا از ارزشها دفاع کنم
عَهْدَاً لَکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ الرَّسُولْ
ای اهل بیت رسول خدا، با شما عهد میبندم
لن یَسْتَبِیحَ السِّبطَ عَدْوُ الخُیول
که فرزند رسول خدا بار دیگر پایمال سم اسبان نخواهد نشد
أمامَ کُلِّ المُعْتَدِیْنَ هُنا
در اینجا و در مقابل تمامی تجاوزکاران
جُنُودُکُمْ کَالأُسْدِ حِیْنَ تَصُولْ
سربازان شما مانند شیر غران هستند
نحنُ الحُسینیونَ نحنُ الأُبَاةْ
ما حسینیان سربلند و شجاعیم
بِنَخْوَةِ العباسِ نُمْحِیْ الغُزاةْ
با عزم وحماسه عباس متجاوزان را نابود میکنیم
یَبْقى یَبْقى … مُدَوِّیا نِدائی
صدای من طنین انداز خواهد ماند
دوماً دوماً …أنا لکم فِدائیْ
که همیشه من فدایی شما هستم
حسینه عاشقم من گرک حق یولون گیدم
من عاشق حسینم و باید در مسیر حق قدم بردارم
أنا عاشق الحسین وعلیَّ السیر فی طریق الحق
جهاده گلمیشم تا حرمدن دفاع ایدم
به جهاد آمدهام تا از حرم دفاع کنم
أتیت الى الجهاد ﻷحمی الحرم
چخار فلکلره بانگ یا زینبیم منیم
بانگ یا زینبم تا افلاک بالا میرود
وندائی «یازینب» یعلو إلى السماوات
حماسه سنگرینده دلاور مجاهدم
در سنگر حماسه یک مجاهد دلاورم
وأنا بطل فی ملاحم الجهاد
شهیدلرین همیشه همرازییوخ
همیشه همراز شهداییم
نحن موضع أسرار الشهداء
ولایتین مطیع ودمسازییوخ
مطیع و دمساز ولایتیم
ومطیعون لخط الولایة و الولی و الموالون له
شرف یولون نشان ویرور کربلا
کربلا مسیر شرف را به ما نشان میدهد
کربلاء ترشدنا إلى طریق الشرف
حسین جانی خمینی سربازییوخ
قسم به جان حسین سرباز راه خمینی هستیم
قسم بروح الحسین أننا جنود الخمینی
امامیمیز باش اگمدی ذلته
امام ما در مقابل ذلت سر خم نکرد
لم یرضخ إمامنا للذل
ویروب شرف شعارینی ملته
و شعار شرف را به ملت آموخته است
وعلَّم الشعب شعار الشرف
غیرت اهلی همیشه محترمدی
اهل غیرت همیشه محترم هستند
بو عاشقلر مدافع حرمدی
این عاشقان مدافع حرم هستند
برای شنیدن مداحی سه زبانه شرح حال مدافعان حرم از لینک زیر اقدام کنید:
منبع: فارس
![حامد حامد](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/shared/global/avatars/_evocache/default_avatar_unknown.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1425391638?size=64&default=https%3A%2F%2Fkowsarblog.ir%2Fmedia%2Fshared%2Fglobal%2Favatars%2Fdefault_avatar_unknown.jpg)
خوب بود منم سرباز امام زمان ع هستم دمتون گرم خدا قوت عزیزان خسته نباشید برا سلامتی آقا امام خامنه ای صلوات بفرست.
فرم در حال بارگذاری ...
امام زمان(عج) با انجام هر گناهی از سوی ما اشک میریزند!
نوشته شده توسطرحیمی 12ام خرداد, 1395
آیا با هر گناهی که یک مسلمان انجام میدهد، امام زمان(عج) ناراحت شده یا گریه میکند؟
بهطور کلی؛ بر اساس قرآن کریم و احادیث؛ همه کارهای ما به محضر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) - بویژه امام زمان(عج) به عنوان امام حاضر - عرضه میشود، و آن بزرگواران؛ نه تنها اعمال مسلمانان را میبینند و از آن خوشحال یا ناراحت میشوند، بلکه در قیامت، مطابق آنچه دیدهاند شهادت میدهند. اما روایتی در مورد گریستن آن حضرات در پی انجام گناه از طرف یک مسلمان نیافتیم.
در قرآن کریم آمده است: «و بگو: [هر کارى میخواهید] بکنید، که به زودى خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودى به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده میشوید؛ پس شما را به آنچه انجام میدادید آگاه خواهد کرد»؛[1]و در روایاتی تصریح شده است که منظور از “مؤمنان” در این آیه شریفه، ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند.[2]
در همین راستا؛ روایاتی نیز وجود دارد که اندوهگین شدن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیهم السلام) را از گناهان پیروانشان نشان میدهد؛ از جمله روایت زیر:
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «چرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را اندوهگین میکنید؟»گفتند: چگونه؟!فرمود: «مگر نمیدانید که اعمال شما بر او عرضه میشود و اگر معصیت خدا را در آن ببیند، اندوهناک میشود؟!»آنگاه سفارش کرد: «تلاش کنید پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) را خوشحال کنید و موجبات ناراحتی او را فراهم نکنید».[3]style="font-size: 10pt; font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif; color: #000000;">
[1]. توبه، 105.[2]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 304، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج 2، ص 109، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 219، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.[3]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، ص 16، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402ق.
منبع: اسلام کوئست
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4879900591/profile_pictures/_evocache/810_hadis_357.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1471846260)
گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز
رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4879900591/profile_pictures/_evocache/810_hadis_357.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1471846260)
گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز
رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد
فرم در حال بارگذاری ...
دل هایتان را پاک کنید تا خدا در آن، سکنی گزیند.
نوشته شده توسطرحیمی 12ام خرداد, 1395
حکیم توبیخ و تهدید کرده است، کسانی را که ایمان به او دارند و از برنامه ها خبر دارند در عین حال اعراض می کنند.
خداوند می فرماید:
چون مهربانم و غفورم مهلت خواهم داد و توبه را خواهم پذیرفت.
خداوند می تواند بلافاصله با گناهی که مرتکب شدیم کور و کر و لالمان کند ولی فرصت می دهد تا توبه کنیم.
خداوند در عذاب تعجیل نمی کند،
موعدی می دهد تا توبه کنیم.
اگر بنا بود با هر گناهی خداوند فوراً عذاب کند پس عذاب می آمد!
اما چنین نمی کند، زمان و مهلتی می دهد که خود میداند تا توبه کنیم و زمانش که رسید و توبه نکردیم دیگر نمی پذیرد.
منبع: وارث: /بخشی از جلسه درس اخلاق با سخنرانی آیت الله ضیاء آبادی در مسجد علی بن الحسین علیه السلام ؛
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/4879900591/profile_pictures/_evocache/810_hadis_357.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1471846260)
گل رفت و شمیم خوشش اینجاست هنوز
بلبل به هوا ی گل چه شیداست هنوز
رفتی ز جهان اگر چه ای روح خدا
لیکن علم مهر تو بر پاست هنوز
رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد
فرم در حال بارگذاری ...