آب چرکین خون آلود، مجازات اهل دوزخ
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395رفتار کافران با پیامبران
همانگونه که راه و رسم افراد بىمنطق است، هنگامى که کفار به ضعف و ناتوانى گفتار و عقیده خود آگاه شدند، استدلال را رها کرده، و تکیه بر زور و قدرت و قلدرى مىکنند، اقوام کافر لجوج و بهانه جو نیز هنگامى که منطق متین و رساى پیامبران را، شنیدهاند به پیامبران خود گفتند:
«وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا» (ابراهیم / ۱۳)
«سوگند یاد مىکنیم که شما را از سرزمینمان خارج مىسازیم، مگر اینکه به آئین ما (بتپرستى) باز گردید.»
این مغروران بیخبر، گویى همه سرزمینها را مال خود مىدانستند و براى پیامبرانشان حتى به اندازه یک شهروند حق قائل نبودند و لذا مىگفتند: «ارضنا» (سرزمین ما!) در حالى که خداوند زمین و تمام مواهبش را براى صالحان آفریده است و این جباران خود خواه مستکبر در واقع حقى از آن ندارند، تا چه رسد به اینکه همه را از خود بدانند!
غصب سرزمینها توسط کفار
آنگاه که سخن حق سودى نبخشد و کافر بستیزد، داعیان حق براى مقابله با باطل به نیرو متوسل مىشوند، و چون پیامبران در مواجهه با کفار، پس از تحمل آزارها که در راه دین خداست، به نیروهاى ذاتى خود تکیه نمىکنند، خداوند به یارى آنان مىشتابد و با تمام وضوح به ایشان وحى مىکند که قطعا ستمکاران را هلاک خواهد کرد.
آیین خدا با همه پیامبران و اهل رسالت چنین است. آنان را به حال خود مىگذارد تا با دشمنانشان به وسیله صبر و ارادهاى که دارند مبارزه کنند تا آزموده شوند، اما چون مبارزه صورت جدى و حساس به خود گرفت، به یارى آنان مىشتابد تا پیروز شوند. سپس اضافه مىکند خداوند در این هنگام به پیامبران دلدارى و اطمینان خاطر مىداد و«فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ» (ابراهیم / ۱۳)
«وحى به آنها مىفرستاد که من به طور قطع ظالمان و ستمگران را هلاک خواهم کرد.»
...
بنابراین از این تهدیدها هرگز نترسید و کمترین سستى در اراده آهنین شما راه نیابد.
و از آنجا که منکران ستمگر، پیامبران را تهدید به تبعید از سرزمینشان مىکردند خداوند در مقابل به آنها به پیامبران مژده داد که همراه با نابودى ستمکاران، آسایش و رحمت خود را شامل حال ایشان مىکند:
«وَلَنُسْکِنَنَّکُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ» (ابراهیم / ۱۴)
«من شما را در این زمین بعد از نابودى آنها سکونت خواهم بخشید.»
ولى این پیروزى و موفقیت نصیب همهکس نمىشود «ذَلِکَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ؛ این، برای کسانى است که از مقام من بترسند و احساس مسئولیت کنند و همچنین از تهدید به عذابها در برابر انحراف و ظلم و گناه ترسان باشند و آنها را جدى تلقى کنند.» (ابراهیم / ۱۴)
بنابراین موهبت و لطف من نه بىحساب است و نه بىدلیل، بلکه مخصوص کسانى است که با احساس مسئولیت در برابر مقام عدل پروردگار نه حول ظلم و ستم مىگردند و نه در برابر دعوت حق، لجاجت و دشمنى به خرج مىدهند.
تقاضای پیروزی
در این هنگام که پیامبران کارد به استخوانشان رسیده بود و تمام وظیفه خود را در برابر قوم خویش انجام داده بودند و آنها که باید ایمان بیاورند ایمان آورده و بقیه به کفر پافشارى داشتند و مرتبا رسولان را تهدید مىکردند، در این موقع «وَاسْتَفْتَحُواْ؛ آنها از خداوند تقاضاى فتح و پیروزى کردند.» (ابراهیم / ۱۵) و خداوند هم دعاى این مجاهدان راستین را به هدف اجابت رسانید و در برابر انقیاد (مطیع بودن و فرمانبرداری) مطلقى که پیامبران به او داشتند، پیروزى را نصیب آنان کرد، اما دشمنانشان، گمانها و آرزوها و کوششهایى که در راه رسیدن به مقصود به جا آوردند به سبب عناد آنها همه باطل شد:
«وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ» (ابراهیم / ۱۵)
«جباران عنید (شخصی که مخالف حق باشد و آن را دانسته رد کند) نومید و زیانکار و نابود شدند.»
«خاب» از ماده ی «خیبه» (بر وزن غیبت) به معنى از دست رفتن مطلوب است که با کلمه نومیدى در فارسى تقریبا مساوى است. «جبار» در اینجا به معنى متکبر و گردنکش است.
در حدیثى آمده که زنى به حضور پیامبر آمد، پیامبر -صلیاللهعلیهوآله- دستورى به او داد، او سرپیچى کرد و فرمان پیامبر را اجرا ننمود، پیامبر فرمودند:
«دعوها فانها جباره»
«او را رها کنید که زن سرکشى است.»
ولى کلمه ی «جبار» گاهى بر خداوند نیز اطلاق مىشود که به معنى دیگرى است و آن «اصلاح کننده موجود نیازمند به اصلاح» و یا «کسى که مسلط بر همه چیز است» مىباشد. کلمه ی «عنید» در اصل از «عند» (بر وزن رِند) به معنى سمت و ناحیه است، و در اینجا به معنى انحراف و گرایش به غیر راه حق آمده است. و لذا در روایتى از پیامبر -صلیاللهعلیهوآله- مىخوانیم که فرمود: «کل جبار عنید من ابى ان یقول لا اله الا الله» جبار عنید کسى است که از گفتن لا اله الا الله ابا کند. در حدیثى از امام باقر -علیهالسلام- مىخوانیم:
«العنید المعرض عن الحق»
«عنید کسى است که از حق روى گردان باشد.»
جالب اینکه «جبار» اشاره به صفت نفسانى یعنى روح سرکشى است، و «عنید» اشاره به اثر آن صفت در افعال انسان است که او را از حق منحرف مىگرداند.
مجازاتها
سپس به نتیجه کار این جباران عنید از نظر مجازاتهاى جهان دیگر در ضمن دو آیه به پنج موضوع اشاره مى کند:
۱-
«مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ» (ابراهیم / ۱۶)
«به دنبال این نومیدى و خسران و یا به دنبال چنین کسى جهنم و آتش سوزان خواهد بود.»
زجاج گوید: یعنى جهنم پیش روى چنین اشخاصى است و در عین اینکه زیانکارند، گرفتار جهنم خواهند شد. برخى گویند: یعنى جهنم، پشت سر این اشخاص است. اگرچه در حقیقت، جهنم در جلو ایشان است، نه پشت سر، لکن در مورد زمان آینده، مانعى ندارد که زمانى که در پیش است، بعد و عقب نامیده شود، زیرا زمان تدریجا مى آید و به انسان مىرسد، هم چنان که آنچه از دنبال انسان مى آید، چنین است. کلمه ی «وراء» گر چه به معنى پشت سر است (در برابر «أمام») ولى در این گونه موارد به معنى نتیجه و عاقبت کار مى آید، همانگونه که در تعبیرهاى فارسى نیز زیاد در این معنى به کار مى رود مثلا مىگوئیم: اگر فلان غذا را بخورى پشت سر آن بیمارى و مرض است، و یا اگر با فلان کس رفاقت کنى به دنبال آن بدبختى و پشیمانى است یعنى نتیجه و معلول آن چنین است. در دعای کمیل آمده است که:
«فکیف احتمالى لبلاء الاخره و جلیل وقوع المکاره فیها و هو بلاء تطول مدته و یدوم مقامه و لا یخفف عن اهله لانه لا یکون الا عن غضبک و انتقامک و سخطک و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض فکیف بى و انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین الدعاء.»
از چرک متعفن میان پوست و گوشت مینوشند!
۲-
«وَ یُسْقَى مِن مَّاء صَدِیدٍ» (ابراهیم / ۱۶)
«در میان آن آتش سوزان به هنگامى که تشنه مىشود از آب صدید به او مىنوشانند.»
«صدید» چنان که علماى لغت گفتهاند چرکى است که میان پوست و گوشت جمع مىشود، اشاره به اینکه از یک آب بد بوى متعفن بد منظره همانند چرک و خون به او مىنوشانند. قتاده گفت: آنچه از قروح و ریشهاى ایشان پالوده شود. محمد بن کعب و ربیع انس گفتند که: غساله اهل دوزخ باشد، و آن خون و ریمى باشد که از فروج زانیان بیرون بیاید. و از چرکها و خون و جراحتهایى که از دستگاه تناسلى زنهاى بدکار، در آتش جهنم جارى مىشود، مىنوشند. چنان که از امام صادق -علیهالسلام-نقل شده است. اکثر مفسران گویند: رنگ آن مثل رنگ آب و طعم آن مثل طعم خون و جراحت است.
ابو امامه از پیامبر گرامى اسلام درباره ی این جمله، روایت کرده است که فرمود: این آب را به آنها نزدیک مىسازند و آنها از آن متنفرند. همین که به دهانشان مىرسد، صورتشان گداخته مىشود و پوست سرشان در آن مىریزد. همین که نوشیدند، امعاء (روده و جهاز دستگاه گوارش) آنها متلاشى و از آنها دفع مىشود. چنان که خداوند مىفرماید:
«وَسُقُوا مَاء حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ» (محمد / ۱۵)
«آب داغ به آنها نوشانیده مىشود و امعاى (رودهی) آنها پاره مىشود.»
و نیز مىفرماید:
«وَإِن یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاء کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ» (کهف / ۲۹)
«و اگر استغاثه کنند، با آبى پاسخ آنها مىدهند که همچون چرک و جراحت است و صورتها را بریان مىکند.»
شاید همه یکى و شاید غیر هم باشند «اعوذ بالله من عذاب النّار».
در حدیث است که پیامبر گرامى اسلام -صلیاللهعلیهوآله- فرمود: «کسى که شراب بنوشد تا چهل روز نمازش پذیرفته نمىشود و اگر بمیرد، در حالى که چیزى از شراب در شکمش باشد، خداوند حق دارد که از عصاره چرکهاى اهل جهنم به او بنوشاند. این عصاره، چرک هاى اهل جهنم و موادى است که از دستگاه تناسلى زناکاران خارج مىشود. این مواد را در دیگهاى جهنم، گرد مىآورند و به اهل آتش مىدهند، در نتیجه، امعاء داخلى (روده و جهاز دستگاه گوارش) و پوست هاى ایشان، گداخته مىشود.» همین روایت را امام صادق -علیهالسلام-، از پدران خود، از پیامبر گرامى -صلیاللهعلیهوآله- نقل کرده است.
در خبر مىآید که: ولید عبدالملک روزى به حال مست در بعضى حجرههاى زنان رفت، جایى قرآن نهاده بود، بر گرفت و باز کرد بر سبیل تفأل تا چه بر آید، بر آمد: «وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ» (ابراهیم / ۱۵)
از آن به خشم آمد و جامع بنهاد و کمان بخواست و تیر و چندان تیر بر آن جا زد تا پاره پاره کرد، و این بیتها مىخواند:
أ توعد عد کل جبار عنید**********فها انا ذاک جبار عنید
اذا ما جئت ربک یوم حشر**********فقل یا رب مزقنى الولید
کفر خود را آشکار نمود. اگر به دوربین بصیرت نظر شود، هر آینه آثار و عید الهى در عالم برزخ هویدا، و ولید به چنگال قهر سبحانى گرفتار است. در نهجالبلاغه حضرت امیرالمؤمنین -علیه السلام- میفرماید:
«و اتقوا نارا حرها شدید، قعرها بعید، و حلیتها حدید، و شرابها صدید»
«بپرهیزید و بیندیشید آتشى را که حرارتش شدید، و قعر آن دور، و زینت آن آهن، و آب آن صدید است.»
تلخ و گندیده
۳- این مجرم گناهکار و جبار عنید، هنگامى که خود را در برابر چنین نوشابه اى مىبیند:
«یَتَجَرَّعُهُ وَ لاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ» (ابراهیم / ۱۷)
«به زحمت جرعه جرعه آن را سر مىکشد، و هرگز مایل نیست آن را بیاشامد بلکه به اجبار در حلق او مىریزند.»
آیه در بیان چگونگى آشامیدن آب صدید است که آشامیدنى جهنمیان است و اشاره به این که این قدر این آب تلخ و بد بو و بد مزه و غلیظ است که جرعه جرعه فرو مىبرند و به آسانى از گلوى آنها پائین نمیرود. «یتجرعه» «و به زحمت و مشقت تمام جرعه جرعه مىخورند آن را.»
«وَ لاَ یَکَادُ یُسِیغُهُ»
«و ممکن نیست به گلو فرو برد از غایت تلخى و گندیدگى.»
بلکه در گلو منقض شود و فرو شکند، و همیشه به آن عذاب گرفتار باشد. أبو أمامه از پیغمبر-صلی الله علیه و آله-روایت نموده که: صدید آن شربتى است که وقتى جهنمى نزدیک روى خود برد گوشت و پوست روى و سرش سوخته میگردد و چون بخورد امعائش پاره پاره گردد و از زیرش بیرون آید کقوله تعالى «و سقوا ماء حمیما فقطع أمعاءهم»
رنجهای یک مرگ ابدی
۴- آن قدر وسائل عذاب و شکنجه و ناراحتى براى او فراهم مىگردد که:
«وَیَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِن کُلِّ مَکَانٍ وَ مَا هُوَ بِمَیِّتٍ» (ابراهیم / ۱۷)
«از هر سو مرگ به سوى او مىآید ولى با این همه هرگز نمىمیرد.»
تا مجازات زشتیهاى اعمال خود را ببیند. از هر سو سکرات مرگ ایشان را تهدید مىکند و با سختىهاى آن دست بگریباناند: از ظاهر و باطن و حتى از جانب موهاى سر! این معنى از ابراهیم تیمى و ابن جریح است. ابن عباس و جبائى گویند: یعنى در همه جا با مرگ روبرو هستند، و مرگ از بالا و پائین و راست و چپ و پیش و پس آنها را تهدید مىکند. «وَ مَا هُوَ بِمَیِّتٍ» با اینکه اسباب مرگ و سختىهاى آن ایشان را به سختى رنج مىدهند و هر یک از آنها در این جهان براى خاتمه دادن به زندگى انسان و آسوده کردن او از آلام و مشقتها کافى هستند، مع الوصف نمىمیرند و هم چنان در عذاب و مشقت، به سر مىبرند.
این جمله مثل این است که مىفرماید:
«وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا یُقْضَى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُم مِّنْ عَذَابِهَا کَذَلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ» (فاطر / ۳۶)
« کسانی که کافر شدند آتش دوزخ برای آنها است، هرگز فرمان مرگ آنها صادر نمیشود تا بمیرند، و نه چیزی از عذابش از آنها تخفیف داده میشود، اینگونه هر کفران کنندهای را کیفر میدهیم.»
حتى از مالک تقاضاى مرگ میکنند:
«وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ» (زخرف / ۷۷)
«و فریاد کشند اى مالک (بگو) پروردگارت جان ما را بستاند پاسخ دهد شما ماندگارید.»
در عین المعانى آورده که روح او در حنجره او مانده باشد نه بیرون آید تا او بمیرد و نه به تن باز گردد تا زنده باشد بلکه به حکم:
«لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحْیى» (طه / ۷۴)
« در آن نه مىمیرد و نه زندگى مىیابد.»
میان مردگى و زندگى باشد و گویند مراد آن است که هرگاه بمیرد باز او را زنده گردانند که:
«کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ» (نساء / ۵۶)
«هر چه پوستشان بریان گردد پوستهاى دیگرى بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند.»
با اینکه تصور مى شود مجازاتى برتر از اینها که گفته شد نیست، باز اضافه مىکند:
«وَ مِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِیظٌ» (ابراهیم / ۱۷)
«و به دنبال آن عذاب شدیدى است.»
عذاب غلیظ عذابى سخت یعنى از آن بدتر و آن چنان باشد که در هر وقت، عذاب او سختتر از عذابى شود که قبل از آن به این معذب بوده باشد و یا آنکه مراد به آن، خلود او در دوزخ و یا حبس انفاس است؛ و گویند این آیه از قصه رسل منقطع است و در اهل مکه نازل شد یعنى کفار مکه طلب فتح کردند که در سالهاى قحط، آن باران که به جهت دعاء پیغمبر بر ایشان نازل شده بود، باشد، حق تعالى ایشان را از آن، خائب (بیبهره و مأیوس) گردانید و باران بر ایشان نبارانید و وعید ایشان فرمود که در جهنم بدل آب بارانى که میطلبیدند، آب صدید را به ایشان خورانند .
آری پشت سر این عذابها و شکنجهها عذاب سختى در پیش است که ما به فضل و احسان قدیم خدا پناه مىبریم و عذاب غلیظ که بعد از آن عذاب پیش روى آنها است تفسیر به آب داغى شده که به وسیلهى آن جهنم از اول خلقتش مىجوشد همانند آهن گداخته که صورتها را کباب کند، چه بد نوشیدنى است و چه بد منزلگاهى است. و گفتهاند عذاب غلیظ سوختن آتش است که در مقدار، هر روزى هفتاد بار او را به آتش بسوزانند و زنده کنند. و گفتهاند عذاب غلیظ خوردن مارها و کژدمان است در دوزخ. و گفتهاند عذاب غلیظ به اره بریدن ایشان است که ایشان را به ارههاى آتشین مىبرند و فراپیش سگان و شیران و خوکان دوزخ مىاندازند تا مىخورند ایشان را. و گفتهاند عذاب غلیظ آن گرسنگى هزار ساله بوَد که بر دوزخیان بدهند و آنگه غسلین و غساق خورانند ایشان را. و گفتهاند عذاب غلیظ آن بود که هر روز عذاب ایشان سختتر بود ابد الابدین.
این نظیر گفتار دیگری از خداوند است که فرمود:
«زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ» (نحل / ۸۸)
«عذابى بر عذابشان مى افزاییم.»
و به این ترتیب آنچه از شدت مجازات و کیفر در فکر آدمى بگنجد و حتى آنچه نمىگنجد در انتظار این ستمگران خود خواه و جباران بى ایمان و گناهکار است، بسترشان از آتش، نوشابه آنها، متعفن و نفرت آور، مجازاتهاى بسیار از هر سو و از هر طرف، و در عین حال نمردن بلکه زنده بودن و باز هم چشیدن! اما هرگز نباید تصور کرد که اینگونه مجازاتها غیر عادلانه است، چرا که همانگونه که بارها گفتهایم اینها نتیجه و اثر طبیعى اعمال خود انسانها است، بلکه تجسمى است از کارهاى آنان در سراى دیگر که هر عملى به صورت مناسب خود مجسم میشود، و اگر ما اعمال و جنایات عدهاى از جانیان را که در عصر و زمان خود، مشاهده کرده ایم و یا در تاریخ گذشتگان مطالعه نمودهایم، درست در نظر بگیریم گاهى فکر مىکنیم که این مجازاتها هم براى آنها کم است!
منابع
۱٫ سید محمدحسین طباطبایی / ترجمه المیزان / ج۱۲ / ص۴۸٫
۲٫ ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی / مجمع البیان / ج۱۳ / ص۱۱۵٫
۳٫ ناصر مکارم شیرازی / تفسیر نمونه / ج۱۰ / ص۳۰۰٫
۴٫ محمدتقی مدرسی / تفسیر هدایت / ج۵ / ص۳۲۰٫
۵٫ سید محمدحسین حسینى همدانى / انوار درخشان / ج۹ / ص۲۷۶٫
۶٫ عبدالحسین طیب- أطیب البیان / ج۷ / ص۳۷۳٫
۷٫ نصرت بیگم امین / مخزن العرفان / ج۷ / ص۷۲٫
۸٫ ملا فتح الله کاشانی / منهج الصادقین فی إلزام المخالفین / ج۵ / ص۱۲۹٫
۹٫ ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی / جوامع الجامع / ج۳ / ص۳۰۴٫
۱۰٫ میرزا ابوالحسن شعرانی / روض الجنان و روح الجنان / ج۱۱ / ص۲۶۴٫
۱۱٫ حسین بن احمد الحسینی / تفسیر اثنا عشری / ج۷ / ص۳۵٫
۱۲٫ شیخ حر عاملی / تفسیر عاملی / ج۵ / ص۲۶۹٫
۱۳٫ علیاکبر قرشی / أحسن الحدیث / ج۵ / ص۲۸۵٫
۱۴٫ حاج ملاسلطان محمد گنابادی / ترجمه بیان السعاده / ج۷ / ص۶۹۹٫
۱۵٫ ابوالفضل رشیدالدین میبدی / کشف الأسرار / ج ۵ / ص۲۴۰٫
۱۶٫ ابوبکر عتیق بن محمد / تفسیر سور آبادى / ج۲ / ص۱۲۲۳٫
منبع: مرکز اشاعه ایمان
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/sepahanshahr/profile_pictures/_evocache/moharram_alvershop.com_16_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1476990782)
سلام وخسته نباشید به شما
واقعا وبلاگ خوبی دارین به خصوص از لحاظ محتوایی
خوشحال می شم با هاتون در ارتباط باشم
فرم در حال بارگذاری ...
باید مؤدب به آداب شویم
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395
گاهی اوقات خلاف شر با روپوش دین انجام می شود.
امیرالمومنین علی علیهالسلام به پیامبر اکرم صل الله علیه وآله فرمودند:
یا رسول الله! شما که دو ماه است ما را برای ماه رمضان آماده می کنید، بفرمایید بهترین کار چیست؟
فرمودند: بهترین عمل گناه نکردن است.
باید مؤدب به آداب شویم. هر چیزی آداب دارد. امام خمینی اولین کتابی که نوشتند ” آداب الصلاة “ بود. اگر نماز را با آدابش نخوانی باطل است.
آداب نماز وضو است، لباس و مکان و وقت نماز و جهت ایستادن و همه و همه آدابی دارد.
هر کاری چه واجب و چه مستحب اگر بخواهد ما را به نتیجه برساند باید با آداب انجام شود؛ اگر من مناجات شعبانیه را خواندم ولی با آداب نخواندم، آن زیارت را داعشی ها هم می خوانند.
منبع:وارث / بخشی از سخنرانی حجت الاسلام ریاضت در هیئت فاطمیه در شام میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام.
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/6389673396/profile_pictures/_evocache/_-2.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1633762152)
سلام دوست عزیزم
فعال و همیشه در صحنه خسته نباشی
فصل امتحانات هست بدجور مشغولم نمیتونم زیاد سر بزنم التماس دعا دارم موفق باشی
یا علی (علیه السلام) مولا مدد
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/11091m/profile_pictures/_evocache/img_20200219_121852_422.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1582102173)
سلام و احترام.
خدا کند که بهترین عمل را انجام دهیم.
فرم در حال بارگذاری ...
دانلود نرم افزار موبایل آندروید ویژه ماه مبارک رمضان Ramazan
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395
همانطور که میدانید ، ماه مبارک رمضان نزدیک است و ما باید اعمال آن را به جا آوریم. به همین خاطر تصمیم گرفتیم که نرم افزاری را با نام iRamezan v1.5 آماده دانلود کنیم. این نرم افزار شامل دعاهایی مثل دعای سحر ، دعای افطار ، دعای روزانه و دعای یاعلی یا عظیم، اعمال مشترک شب های قدر، اعمال شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم و . . . .است.
همچنین این نرم افزار دارای برنامه غذایی کاملی برای وعده های سحر یا افطار دارد که متخصصین مختلف این برنامه را گردآوری کرده اند. شما میتوانید این نرم افزار را بر روی گوشی های دارای سیستم عامل آندروید نصب کنید و نهایت استفاده را ببرید.
1. قابلیت اضافه شده به این نسخه:
– دعای عهد به همراه ترجمه و صوت
– دعای ربنا با متن و ترجمه
– قابلیت مولتی تسکینگ (پخش دعا در background و کنترل آن از طریق iPod Controls)
– اضافه شدن بخش تاریخ روز شامل تاریخ شمسی و قمری
-اصلاح ترجمه ها و خواناتر شدن آنها
-امکان کنترل playback دعاهای صوتی
-رفع مشکلات گزارش شدهحجم فایل : 3.16 مگابایت
رمز فایل : www.masterdl.com
نکته: برنامه آندرویدی فقط شامل دعای روزهای ماه مبارک رمضان به همراه معنی فارسی آن می باشد.
دانلود نرم افزار دوم
2. ویژگی های نرم افزار آی رمضان iRamazan :
– دارای بخش ادعیه شامل دعاهای عهد، دعای سحر، دعای افطار، دعای روزانه و دعای یاعلی یا عظیم به همراه ترجمه فارسی و قرائت
– دارای مشاوره تغذیه شامل برنامه غذایی سحری، افطار و شام، چای و نوشیدنی، برنامه هفتگی غذایی و توصیه های تغذیه ای
– دارای بخش اعمال مشترک شب های قدر، اعمال شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم
– دارای مناسبت های روزانه
و …فرمت: apk
حجم: 3.5 مگا بایت
رمز: www.yasdl.com
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/d_zare/profile_pictures/_evocache/1_74.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1434169737)
باسلام وتشكر از زحمات شما, آقاي شجريان به دليل حضور در برخي شبكه هاي معاند وعكس ها وحرف هاي خاص , فعاليتش موردابهام است. حتي مجوزبرگزاري كنسرت ندارد.دعاي ربناي ايشان در اين نرم افزار تبليغ براي ايشان نباشد آنهم از طرف حوزه ها…ببخشيد.بازم ممنون
فرم در حال بارگذاری ...
تفسیر دعای سحر (1)
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395همه موجودات دارای نطق و قول اند. آسمان ها و زمین و آن چه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح می کنند. گرچه ما تسبیح ایشان را نمی فهمیم. خوشا به حال کسی که زبانش را حفظ کند و شکمش را از شبهه ناک و حرام بر حذر دارد. خوشا به حال کسی که با حلال افطار کند، خوشا به حال کسی که در ماه رمضان و در تمام مدت عمر مواظب زبانش باشد تا از خواص بشود.پیشگفتار:دعا يكى از كششهاىِ طبيعى هر انسانى بهشمار مى رود؛ زيرا وى خود را قادر به تأمين خواستههاى فراوانى- كه دارد- نمى بيند و اگر به چشمِ بصيرت بنگرد حتى در برآورده كردن يكى از آنها هم، به شدّت فقير و ناتوان است، چنان كه كلام خداى متعال بيانگر اين مطلب مى باشد:«يَا أَيُّهَاالنَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَمِيدُ».[1]از اينرو، با همه وجود، قدرت مطلق را مى طلبد تا خواستههاى خويش را با او در ميان بگذارد و در هر لحظه با او زمزمه كند. انبياى الهى- صلوات اللَّه عليهم اجمعين- به مردم، همين كشش فطرى را يادآور شدند تا هماره با خداوند ارتباط داشته باشند و خواسته هاى خود را فقط از او بخواهند.از سوى ديگر، اين انسانِ خداجو و حقيقت طلب، به دنبال وقتى است كه در آن، سبكبارتر و آسانتر، به مناجات برخيزد؛ بنابراين، خداوند متعال «رمضان» را آفريد و در آن «سحر» را قرار داد. يعنى هنگامه نجوا، راز شنوى و خداخواهى؛ هنگامهاى كه درهاى آسمان گشوده خواهد شد و فرشتگان خدا در سكوتى سنگين و دلپذير، فوج فوج بر زمين فرود مى آيند و پيامهاى حضرت حق را به بندگانِ شايسته خويش مى رسانند.
...
آرى، رمضان و سحر، دو زمانِ پرارزش براى صعودِ معنوى انساناند و دعا آوازى است كه آدمى در ضمن آن، اوجگيرى بهتر و عبورِ سلامتخيز از منطقههاى دشوار و مسيرهاى پرمخاطره را طلب مى كند. رمضان و سحر و دعا با هم آميخته اند؛ اما همه چيز از «سحر» آغاز م ىشود و نقطه عزيمت، اراده و قصد و نيت انسان براى ورود به رمضان از سحر است. در اين وقتِ اندك، گويى حركتِ طبيعى و زمان آفرينِ ماده از سنخِ خويش جدا مىشود و صبغه لاهوتى به خود مى گيرد و زمين و انسان را به يكباره به آنسوى طبيعت مى برد و دوباره بازمى گرداند. از اينرو حضرت حق در قرآن به سپيدگاه فجر قسم ياد مى كند و ارزشمندى آن را به بندگانش يادآور مى شود.
اين وقتِ بهشتى را، هر سالكى بنابر تمايلاتِ نيايشگرانهاش، غنيمت مىشمرد و آهنگ دعا و زمزمه با معشوق مىكند، هر كس به هر زبانى و با هر شيوهاى كه «او» را بخواند و حريم توحيد و يكتايى را پاس دارد در درگاه احديت مقبول مىافتد و نتيجهاش به خود وى بازمىگردد؛ اما براى سالم و سريع رسيدن لازم است، همانند هر كار ديگر، شيوه مناجات و آداب زمزمه را از معلمانِ عشق و توحيد يعنى ائمه معصوم عليهم السلام بياموزيم؛ آنان كه مشعل هدايت و منارههاى بلند رستگارى در دنياى ظلمانى اند.
چنان كه آموزههاى آموزگاران اين مكتب-/ كه خود با طى طريق در اين وقت بهشتى، از زمان و مكان به شيوههاى ياد شده، راههاى تاريكى را پشت سر نهاده و قدم در روشنايى راه هدايت گذاشته-/ درباره اين دعاى مبارك، پرخير و بركت ما را رهنمون است، همچنان كه امام خمينى رحمه الله در مقدمه كتاب شرح دعاى سحر در خصوص انگيزه خود از شرح دعاى پرفيض سحر مىفرمايد: «از بزرگترين نعمتهاى الهى بر بندگان و رحمت واسعه او، دعاهايى است كه از معصومان عليهم السلام-/ كه خزاين وحى و شريعت و حَمَله علم و حكمت هستند-/ رسيده است؛ زيرا همين دعاها رابطه معنوى خالق و مخلوق، خط اتصال عاشق و معشوق، و وسيله ورود در حصن حصين الهى و تمسك به عروةالوثقى و حبلالله متين است و بديهى است كه به اين اهداف نمىتوان رسيد مرگ با توجه به معانى آنها و حضور قلب. از اين رو به شرح اين دعا پرداختم.»
بنابراين آموزه مهمى كه در ضمنِ آداب سحر از پيشوايان دينى ما رسيده «دعاى سحر» است كه زبانِ سالك را در هنگام مواجهه با معشوق مىگشايد و شيوه توصيف و نحوه خطاب كردنِ او و راههاى «سؤال» و «خواستن» را يكى پس از ديگرى مىآموزد و در پايان مىآموزد كه وظيفه او فقط خدا خدا گفتن است؛ تا به وصال و تقرب حضرت حق، مولا و معشوق خود دست يابد. يعنى فقط او را مىخواهد نه چيز ديگر در كنار او، اين نگاه عارف و عاشق است از دعاى سحر كه قرآن به آن سوگند ياد كرده است. و قدرت آن از تكتك فرازهايش هويداست.
سيدبن طاووس در كتاب اقبال پس از نقل اين دعا از قول امام باقر عليه السلام در شأن و منزلت دعاى سحر روايتى به اين مضمون بيان مىكند: «اگر مردم عظمت اين دعا در نزد خدا، و سرعت استجابت اين دعا-/ براى كسى كه آن را مىخواند-/ را مىدانستند، براى به دست آوردن آن بر روى همديگر شمشير مىكشيدند.»[2] روايتى ديگر از ايشان وجود دارد كه امام باقر عليه السلام در آن مىفرمايد: «اگر سوگند ياد كنم كه اسم اعظم خدا در اين دعا است، سوگندم درست است، پس هرگاه دعا كرديد در دعا كوشش كنيد كه اين دعا از علوم پنهانى است. پس آن را پنهان كنيد مگر از اهلش. منافقين و تكذيب كنندگان و انكاركنندگان از اهل اين دعا نيستند و اين دعا،دعاى مباهله است؛ مىگويد: اللهم انى اسئلك من بهائك بأبهاه ….»[3] همچنان عارف بزرگ حضرت امام خمينى رحمه الله در مقام معرفى منزلت و شأن دعاى سحر مىفرمايد:
«من اجلّ الادعية قدراً و أرفعى منزلة، لا شتما له على الصفاتِ الحُسنى الالهيّة و الامثال العليا الربوبية و فيه الاسم الاعظم و التجليا لِاتم الأقدم.»
همچنين عارف فرزانه آيت اللَّه حسنزاده در خصوص جايگاه ويژه دعاى سحر مطلبى را-/ از استادش، حكيم و عارف و فيلسوف علامه طباطبايى-/ چنين مىفرمايد:
«وقتى به حضور شريف علامه طباطبايى، تشرف حاصل كرده بودم و عرض حاجت نمودم. فرمودند: آقا، دعاى سحر حضرت امام باقر عليه السلام را فراموش مكن كه در آن جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت، و علم و شرف است و حرفى از حور و غلمان نيست اگر بهشت شيرين است، بهشت آخرين شيرينتر است.»
گفتنى است كه در اين دعا 22 فقره از نامهاى خداوند قرار دارد و شرحى در ذيل هر يك از آنها ارائه شده قابل ذكر است كه دعاى سحر ابن ادريس، غير از دعاى سحر منسوب به امام باقر عليه السلام است.
در مهج الدعوات نيز درباره اين دعا از حسن بصرى نقل شده كه: «چو خداى تعالى ادريس را به قوم خود فرستاد اين اسماء را به او آموخت كه در پنهان بخواند و به قوم خود نياموزد و خدا را به آن اسماء بخواند و به بركت اين دعا بود كه خداوند او را به آسمان برد و به مكان بلند رسانيد و بعد از آن اين اسماء را به موسى آموخت و بعد از آن به حضرت پيغبر آموخت و ايشان در غزوه احزاب اين دعا را خواندند و حسن بصرى مىگويد من از ترس حجاج اين اسماء را مىخواندم و خداى تعالى شر او را از سرمن كم نمود.»[4] قابل ذكر است كه دعاى سحر ابن ادريس، غير از دعاى سحر منسوب به امام باقر عليه السلام است.
بنابراين دعاى سحر همچنان كه از اسمش پيداست؛ شرح عرفانى دعاى معروف مباهله است كه از ائمه عليهم السلام بوده از اين رو شيعيان نيز به آن اهتمام ويژه دارند. در همين راستا انديشمندان و حكيمان نامدارى بر آن شرح نگاشتند كه از جمله مىتوان اين بزرگان را نام برد:
شرح دعاى سحر، سيدابوالحسن رفيعى قزوينى؛ شرح دعاى سحر، ملاحبيباللَّه كاشانى؛ شرح دعاى سحر، ملامحمد صالح حايرى مازندرانى؛ شرح دعاى سحر، شيخ آقا بزرگ تهرانى؛ شرح دعاى سحر، ميرزا محمد تنكابنى؛ شرح دعاى سحر، ملاهدايتاللَّه آشتيانى؛ شرح دعاى سحر، محمدكريم خان كرمانى.
از جمله شرحهاى نگاشته شده درباره دعاى سحر كه بسيار مفيد و پرارزش مىباشد، شرح دعاى سحر ارزشمند امام خمينى رحمه الله است كه- با تكيه بر آيات قرآن، و روايات اهلبيت عليهم السلام-/ در شرح دعاى «مباهله» معروف به دعاى سحر در سال 1347 هجرى و 1307 شمسى به زبان عربى نگاشته شده و سپس اين كتاب نفيس به فارسى ترجمه شده.
از مطالب بيان شده چنين استفاده مى شود كه اين دعا هميشه مورد توصيه عالمان و عارفانِ گوهرشناس بوده و از همين روست كه بزرگان اين طايفه-/ از گذشته تا به حال-/ شرحهايى بر آن نوشتهاند كه فقيه عارف حضرت آيةالله العظمى حاج شيخ حسين مظاهرى «دامت بركاته» نيز- كه انس و الفتى ديرينه با دعا و آموزههاى عرفانىِ مكتب اهلبيت عليهم السلام دارند، و به طور دايم به تفسير ادعيه و مناجاتهاى معصومان عليهم السلام پرداختهاند- ايشان دعاى سحر را راز و نياز عارف با حضرت حق مىداند و معتقد است عارف در دعاى سحرگاهى به صفات جماليه و جلاليه حق نظر دارد و گاهى به صفات افعال او يعنى فيض مقدّس توجه دارد و لذا وقتى خدا خدا مىكند لذت مىبرد.
ايشان سعى دارد تا با تفسير ادبى، عرفانى، ولايى و اخلاقى فرازهاى دعاى سحر حلاوت و لذت آن را به كلام تشنگان بچسباند. از آنجايى كه خود از شيرينى و لذت آن بهرهمند بوده است و فارق از نگاههاى بيرونى، از درون سخن مى گويد عاشق را بهرهمند مى سازد در همين راستا اهتمام به شرح دعاى مبارك سحر كردند. كه چون در غالب گفتارى ارايه شده بود، از اينرو صورتِ نوشتارى اش ضرورى بود، بنابراين، با نظر ايشان پس از ويرايش و تصحيح عبارتى و نزديك ساختن آن به زبان نوشتار، استخراج و تنظيم فنى منابع، كنترل آيات و روايات و حروفچينى و صفحه بندى تازه، به شكلى كه اينك پيش روى شما است، تقديم مى شود. اميد كه صاحب رمضان و سحر را خشنود سازد و خوانندگان ارجمند را مفيد افتد.
سيد محمد رضا حسينى-استاد يار دانشگاه پيام نور
[1]. فاطر، آيه 15.
[2]. اقبال، ج 1، ص 175.
[3]. همان.
[4]. مهج الدعوات، ص 304( و من ذلك دعاء إدريس عليه السلام بما قالها).
فرم در حال بارگذاری ...
دانلود دعای سحر ماه مبارک رمضان + متن،ترجمه و صوت با صدای مداحان مشهور
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395
همواره سحرگان ماه مبارک رمضان با دعای سحر معروف رنگ و بوی خاصی می گیرد. دعایی که به مسلمانان توصیه شده است, هنگام بیدارباش سحر آن را زمزمه کنند.
این دعا مشمول طلب و درخواست از خداوند متعال بوده و در تلاوت آن در هنگام سحر ماه مبارک رمضان توصیه شده است. هم اکنون می توانید فایل صوتی دعای سحر را با صدای مداحان مشهور و منتخب با کیفیت عالی دانلود و دریافت نمایید.
دانلود دعای سحر
فرمت : MP3 * حجم : 4 مگا بایت
دانلود دعای سحر – عباس صالحی
دانلود دعای سحر – موسوی قهار
دانلود دعای سحر – سعید طوسی
دانلود دعای سحر – فرهمند
دانلود دعای سحر – محمد اصفهانی
دانلود دعای سحر – باسم کربلایی
رمز : www.yasdl.com
دریافت فایل صوتی دعای سحر با صدای موسی صفی خانی
دریافت فایل صوتی دعای سحر با صدای مهدی خطیب فر 1
دریافت فایل صوتی دعای سحر با صدای مهدی خطیب فر 2
دریافت فایل صوتی دعای سحر با صدای امید معنوی
متن و ترجمه دعای سحر
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَ بَهِىُّ
خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشنده است
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِبَهاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَخدایا از تو خواهم به تمام مراتب درخشندگیت خدایا از تو خواهم از باشوکت ترین مراتب
بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِجلالت و تمام مراتب جلال تو شوکتمند است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت
...
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ
خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و همه مراتب جمالت زیباست خدایا
اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ
از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس دعایم را به اجابت رسان
لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِها وَکُلُّ
چنانچه وعده ام دادى خدایا از تو خواهم از بزرگترین مراتب عظمتت و همه
عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَسَئَلُکَ
مراتب آن بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا از تو خواهم
مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ
از تابنده ترین مراتب روشنیت و همه مراتب آن تابنده است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب روشنیت
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ
خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى
خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدایا تو را مى خوانم همچنانکه دستورم دادى
فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ
پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از کاملترین مراتب کمالت
وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى
و تمام مراتب آن کامل است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب کمالت خدایا از تو
اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
خواهم از تمامترین کلمات و سخنانت و تمام کلماتت تام و تمام است خدایا از تو خواهم
بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْماَّئِکَ بِاَکْبَرِها وَکُلُّ
به کلماتت همگى خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت و همه
اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَسْماَّئِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ
نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به نامهایت همگى خدایا من تو را مى خوانم
کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ
چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به
عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها
عزیزترین مراتب عزتت و همه مراتب تو عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ
خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت و همه مراتب اراده تو گذراست
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ الَّتىِ
خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدایا از تو خواهم بدان قدرتت که بوسیله آن بر همه چیز
اسْتَطَلْتَ بِها عَلى کُلِّشَىْءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى
برترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گیرنده است خدایا از تو
اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى
خواهم به تمام مراتب قدرتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هم اجابتم کن چنانچه
کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ
وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت با این که تمام مراتب دانشت نافذ است
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ
خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدایا از تو خواهم از پسندیده ترین گفتارت
وَکُلُّ قَوْلِکَ رَضِىُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
و تمام گفتار تو پسندیده است خدایا از تو خواهم به همه گفتارت خدایا از تو خواهم
مِنْ مَساَّئِلِکَ بِاَحَبِّهاَّ وَکُلُّها اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَساَّئِلِکَ
به محبوبترین چیزى که از تو درخواست شده و همه آنها پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به تمام آنچه از تو
کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى
درخواست شده خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَ شَریفٌ اَللّهُمَّ
خدایا از تو خواهم به شریفترین مراتب شرفت و تمامى مراتب شرف تو شریف است خدایا
اِنّى اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ
از تو خواهم به مراتب شرفت همگى خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتب سلطنتت
وَکُلُّ سُلطانِکَ داَّئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى
و تمام مراتب آن دائمى است خدایا از تو خواهم به مراتب سلطنتت همگى خدایا از تو
اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت و تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایا از تو خواهم
بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما
به تمام مراتب فرمانرواییت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه
وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَلاَّئِکَ بِاَعْلا هُ وَکُلُّ عَلاَّئِکَ ع الٍ
وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام مراتب بلندى تو والا است
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَلاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّ- هُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ ای اتِکَ
خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگى خدایا از تو خواهم به
بِاَعْجَبِها وَکُلُّ ایاتِکَ عَجیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِایاتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ
شگفت ترین آیات و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است خدایا از تو خواهم به آیاتت همگى خدایا
اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
از تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم
بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما
به همه اقسام نعمتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را چنانچه
وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُنِ وَالْجَبَرُوتِ
وعده فرمودى خدایا و من از تو خواهم به آنچه تو در آنى از مقامات و قدرت و عظمتت
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاءْنٍ وَکُلِّ جَبَرُوتٍ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِما
خدایا از تو خواهم به حق هر مقام و هر قدرت و عظمتى که دارى خدایا و من از تو خواهم بدانچه
تُجیبُنى بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ یا اَللّهُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُکَ بِبَهآءِ لا اِلهَ
اجابتم کنى بدان هنگامى که تورا خوانم اى خدا اى که معبودى جز تو نیست از تو خواهم به درخشندگى (یا ارجمندى ) کلمه
اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُکَ بِجَلالِ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ
((لااله الا انت )) اى که نیست معبودى جز تو از تو خواهم به جلال و شوکت کلمه ((لا اله الا انت )) اى که معبودى جز تو نیست
اَنْتَ اَسْئَلُکَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى
از تو خواهم به کلمه ((لااله الاانت )) خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را
فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ باَعَمِّهِ
چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم از عمومى ترین اقسام روزیت
وَکُلُّ رِزْقِکَ عآمُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ
و تمام اقسام روزى تو عمومى است خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزى تو خدایا از تو خواهم
مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَاِهِ وَکُلُّ عَطآئِکَ هَنیئٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ
از گواراترین عطایاى تو و تمام عطاهایت گوارا است خدایا از تو خواهم به تمام عطایایت
کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ باَعْجَلِهِ وَکُلُّ خَیْرِکَ عاجِلٌ اَللّهُمَّ
خدایا از تو خواهم به فورى ترین خیر و نیکیت و تمام نیکیهاى تو فورى است خدایا
اِنّى اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ وَکُلُّ
از تو خواهم به تمام نیکیهایت خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو و همه
فَضْلِکَ فاضِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ
فضل تو فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگى خدایا تو را خوانم
کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا درود فرست بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلَى الاِْیمانِ بِکَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ عَلَیْهِ
و آل محمد و برانگیز مرا با داشتن ایمان به خودت و تصدیق به رسولت – که درود بر او
وَ الِهِ السَّلامُ وَالْوِلایَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَالْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ
و آلش باد – و ولایت على بن ابیطالب و بیزارى از دشمنش
وَالاْیتِمامِ بِالاْئِمَّةِ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَاِنّى قَدْ رَضیتُ
و اقتدا به امامان از آل محمد علیهم السلام زیرا که من خوشنودم
بِذلِکَ یا رَبِّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ فِى الاْوَّلینَ
بدین اى پروردگار من خدایا درود فرست بر محمد بنده و رسولت در زمره اولین
وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الاْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْمَلاَءِ
و درود فرست بر محمد در زمره آخرین و درود فرست بر محمد در عالم
الاْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّدا
بالا و درود فرست بر محمد در زمره مرسلین خدایا عطا کن به محمد مقام
الْوَسیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَقَنِّعْنى بِما رَزَقْتَنى وَبارِکْ لى فیما اتَیْتَنى
محمد و آل محمد و قانع کن مرا بدانچه روزیم کرده اى و برکت ده به من در آنچه به من داده اى
وَاحْفَظْنى فى غَیْبَتى وَکُلِّ غائِبٍ هُوَ لى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و نگهدارى کن مرا در غیبتم و هر غائبى که مربوط به من است خدایا درود فرست بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلىَ الاِْیمانِ بِکَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ اَللّهُمَّ
و آل محمد و برانگیزم بر ایمان به خودت و تصدیق به رسولت خدایا
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَسْئَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ
درود فرست بر محمد و آل محمد و از تو خواهم خوبترین خوبها را که خوشنودى تو و بهشت باشد
وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الشَرِّ سَخَطِکَ وَالنّارِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
و پناه برم به تو از بدترین بدها که خشم تو و آتش دوزخ باشد خدایا درود فرست بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاحْفَظْنى مِنْ کُلِّ مُصیبَةٍ وَمِنْ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَمِنْ کُلِّ عُقُوبَةٍ
و آل محمد و محافظت کن مرا از هر پیش آمد ناگوار و از هر گرفتارى و از هر شکنجه
وَمِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ وَمِنْ کُلِّ بَلاَّءٍ وَمِنْ کُلِّ شَرٍّ وَمِنْ کُلِّ مَکْرُوهٍ وَمِنْ کُلِّ
و از هر فتنه و از هر بلاء و از هر بدى و از هر ناراحتى و از هر مصیبت و از هر
مُصیبَةٍ وَمِنْ کُلِّ افَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ فى هذِهِ
آفتى که نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود در این
السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَومِ وَفى هذَا الشَّهْرِ وَفى هذِهِ
ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در این
السَّنَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لى مِنْ کُلِّ سُرُورٍ
سال خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و نصیبم کن از هر شادى
وَمِنْ کُلِّ بَهْجَةٍ وَمِنْ کُلِّ اسْتِقامَةٍ وَمِنْ کُلِّ فَرَجٍ وَمِنْ کُلِّ عافِیَةٍ وَمِنْ
و از هر خوشحالى و از هر پایدارى و از هر گشایشى و از هر تندرستى و از
کُلِّ سَلامَةٍ وَمِنْ کُلِّ کَرامَةٍ وَمِنْ کُلِّ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ طَیِّبٍ وَمِنْ
هر سلامتى و از هر کرامت و از هر روزى فراخ حلال پاکى و از
کُلِّ نِعْمَةٍ وِمَنْ کُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ فى
هر نعمتى و از هر وسعتى که نازل شده یا بعد از این نازل شود از آسمان به زمین در
هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَوْمِ وَفى هذَا الشَّهْرِ وَفى
این ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در
هذِهِ السَّنَةِ اَللّهُمَّ اِنْ کانَتْ ذُنُوبى قَدْ اَخْلَقَتْ وَجْهى عِنْدَکَ وَحالَتْ
این سال خدایا اگر چنانچه گناهانم شرمنده کرده است چهره ام را پیش تو و حائل شد
بَیْنى وَبَیْنَکَ وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَکَ فَاِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذى
میان من و تو و حالم را پیش تو تغییر داده پس از تو خواهم به حق نور ذاتت که
لا یُطْفَأُ وَبِوجْهِ مُحَمَّدٍ حَبیبِکَ الْمُصْطَفى وَبِوجْهِ وَلِیِّکَ عَلِىٍّ
خاموش نشود و به آبروى محمد مصطفى حبیب تو و به آبروى ولى تو على
الْمُرْتَضى وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ الِّذینَ انْتَجَبْتَهُمْ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ
مرتضى و به حق اولیائت که برگزیدى آنها را که درود فرستى بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لى ما مَضى مِنْ ذُنُوبى وَاَنْ تَعْصِمَنى فیما
و آل محمد و بیامرزى برایم گذشته هاى از گناهانم را و نگاهم دارى در
بَقِىَ مِنْ عُمْرى وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ اَعُودَ فى شَىْءٍ مِنْ مَعاصیکَ
آینده عمرم و پناه مى برم به تو خدایا از اینکه بازگردم به یکى از گناهان و نافرمانیهایت
اَبَداً مااَبْقَیْتَنى حَتّى تَتَوَفّانى وَاَنَا لَکَ مُطیعٌ وَاَنْتَ عَنّى راضٍ وَاَنْ
هرگز تا زنده ام (یعنى ) تا آنگاه که مرا بمیرانى و من فرمانبردار تو باشم و تو از من خوشنود باشى و
تَخْتِمَ لى عَمَلى بِاَحْسَنِهِ وَتَجْعَلَ لى ثَوابَهُ الْجَنَّةَ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما
به انجام رسانى عمل مرا به نیکوترین آن و پاداش آنرا برایم بهشت مقرر دارى و انجام دهى درباره من آنچه را
اَنْتَ اَهْلُهُ یا اَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ
تو شایسته آنى اى اهل تقوى و اى شایسته آمرزش درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنى بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
محمد و رحم کن به من به رحمت خویش اى مهربانترین مهربانان.
آنگاه هر حاجت كه داری از خدا بخواه، كه به يقين براورده خواهد شد.
فرم در حال بارگذاری ...
حضرت مهدی عجل الله عدالت را گسترش می دهند.
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395پیام عدل الهی عمومی است و انفرادی نیست که برای یک قوم و عشیرهای باشد.
خدا ذخیره اش را همینطور مجانی خرج هر کسی نمیکند.
آن عدل مُنتَظر خواهد آمد امّا با زمینه؛ باید زمینه ها این عدالت گستری امام زمان عجل الله در جامعه برای امتی که پذیرای این عدل هستند، فراهم شود.
پیام عدل الهی عمومی است و انفرادی نیست که برای یک قوم و عشیرهای باشد عدل برای همه است و حتی جاهلان قاصر نیز مستحق دریافت عدل و امام عادل هستند و چون انبیا نتوانستند این کار را به اتمام برسانند آن ناموس دهر، تتمه زمان و امین خلق و آن وجود مقدس و آن موعود اُمَم که از نسل ابراهیم و خاتم انبیا است.
حضرت مهدی آل محمد صلوات الله علیه خواهد آمد و عدالت را به معنا واقعی گسترش می دهد.
منبع: وارث/بخشی از سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب در هیئت محبان الرضا علیه السلام در جشن شب ولادت حضرت صاحب الزمان علیه السلام؛
فرم در حال بارگذاری ...
۱۶نکته کاربردی برای تغییر پوشش همسرمان
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395
همسرم را دوست دارم اما می دانم پوشش او در جامعه مورد رضای خداوند نیست. می دانم که نسبت به آن وظیفه ای دارم اما نمی دانم باید چه کنم! نمی دانم چطور باید او را متقاعد نمایم که جلوی نامحرم پوشیده باشد و آرایش نکند.
همسرم را دوست دارم اما می دانم پوشش او در جامعه مورد رضای خداوند نیست. می دانم که نسبت به آن وظیفه ای دارم اما نمی دانم باید چه کنم! نمی دانم چطور باید او را متقاعد نمایم که در جلوی نامحرم پوشیده باشد و آرایش نکند.
در شرایط آشفته ی حجاب و حیای کنونی که حتی برخی مردان از همسر خود می خواهند که حجاب را کنار بگذارند و همرنگ جریان بی حجابی که در جامعه رشد کرده پوشش خود را تغییر دهند؛ بسیاری از مردان هستند که از پوشش غیر اسلامی همسر خود احساس نا امنی می کنند و در عین علاقه به همسرشان دوست دارند که آن ها پوشش بهتری داشته باشند که هم رضای الهی را جلب نمایند و هم حریم خانواده خود را عفیف تر و دور از دسترس بددلان حفظ کنند.
آنچه که از روایات برمی آید این است که مرد باید نسبت به حجاب و عفاف زنان خانواده ی خود حساس باشد و در مواردی بر آن ها نظارت داشته باشد. قرآن کریم در آیه ۶ سوره ی تحریم می فرماید: «یا ایها الناس قوا انفسکم و اهلیکم نارا … ای مردم خود و زن و فرزندانتان را از آتش جهنم حفظ کنید…» پس لازم است که هر مرد و زن، افراد خانواده خود را به کارهای خوب و وظایف شرعی راهنمایی کند و از کارهای ناشایست و حرام باز دارند.
رعایت حجاب نیز شرعاً واجب است و اگر همسر یا دختر خانواده حدود آن را رعایت نکند؛ وظیفه مرد از نظر شرعی این است که او را نصیحت کند و با محبت و روی خوش و از روی مدارا او را به رعایت حجاب تشویق نماید و این برخواسته از غیرت مرد است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز فرمودند: زنی که از خانه اش در حالی که خود را آراسته و بزک کرده و عطر زده خارج گردد، و شوهرش به این کار راضی باشد، برای هر گامی که آن زن در بیرون از خانه بر می دارد؛ خانه ای در دوزخ برای شوهرش ساخته می شود.(بحارالانوار ج ۱۰۳،ص ۲۴۹)
در اینجا چند راهکار که برای تشویق همسرتان به حجاب می توانید استفاده کنید ارائه می کنیم:
۱- به اهل بیت علیهم السلام توسل داشته باشید: قبل از هر کار ابتدا براى دستیابى به توفیق هدایت همسرتان بسوی حجاب به ائمه اطهار(علیهم السلام) متوسل شوید و آن ها را در پیشگاه خداوند واسطه کنید که خداوند توفیق چنین عملی را به شما عطا فرماید.
...
>۲- بیش از پیش به دستورات الهی پایبند باشید: بهترین روش برای اثرگزاری بر دیگران که جذب دستورات الهی شوند، با توجه به سیره معصومین علیهم السلام این است که خود شخص به دستورات دینی کاملاً پایبند بوده و از روی اشتیاق و رقبت به آن ها عمل نماید. در واقع مؤثرترین قدم در این راه این است که با عمل کردن خود به احکام دین مشوق دیگران به راه خدا باشد.
قرآن کریم در سوره بقره مى فرماید: (أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم) «آیا دیگران را به نیکى دعوت مى کنید در حالى که خودتان را فراموش کرده اید». (البقره : ۴۴)
حضرت صادق علیه السّلام نیز فرمودند: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید. باید مردم از شما ورع و کوشش و اعمال خیر ببینند؛ که این روش کاملا ًجلب کننده است. (بحار الأنوار، ج۶۷، ص ۳۰۳ )
۳- از پیوند عاطفی خود به همسرتان استفاده کنید: قدم بعدی در این راه، استفاده از محبت و علاقه ایست که به همسرتان دارید. شما می توانید از راه محبت ایشان را قانع کنید. از پیوند عاطفی که در روابط زناشویی دارید استفاده نمائید. باید با همسرتان دوست باشید تا حرف شما به عنوان یک دوست، مؤثر باشد. هیچ گاه از موضع بالاتر با همسرتان صحبت نکنید، طوری رفتار نکنید که گویا ادعا می کنید شما بیشتر می فهمید، بلکه طوری صحبت کنید که نشان دهید که فقط از روی مهربانی و دلسوزی نگران او هستید.
۴- هدیه دادن را فراموش نکنید: اگر قبلاً به مناسبت هایی به او هدیه می دادید برای این مسئله گاه و بیگاه و بدون مناسبت به او هدیه بدهید. مخصوصاً اگر زمانی که درباره حجاب با همسرتان صحبت می کنید و ناخواسته کارتان به بحث و جدل کشیده شد؛ حتماً ناراحتی ناشی از آن بحث را با یک هدیه از دل او دربیاورید. فراموش نکنید که هدیه دادن یکی از روش های ابراز محبت است و بطور کلی در تقویت علاقه بین همسران بسیار مؤثر است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: به یکدیگر هدیه دهید، تا محبوب یکدیگر شوید. به یکدیگر هدیه بدهید؛ زیرا کینه ها را مى زداید. (الکافی : ۵ / ۱۴۴ / ۱۴)
۵- رگ خواب همسرتان را پیدا کنید: هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این طریق وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید. لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کنید بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فکرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان و معاد امورى است که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد افراد می باشد. پس باید برای تقویت و اصلاح این مبانى تلاش کنید.
۶- از محبت او به اهل بیت علیهم السلام استفاده کنید: اگر همسرتان به یکی از اهل بیت علیهم السلام علاقه ویژه ای دارد، حتماً از این عشق و محبت استفاده نمایید و از سیره آن معصوم علیه السلام نمونه هایی را که مؤید حجاب و عفاف است برای او نقل نمایید. البته باید زمان مناسب را در بیان این مسائل حتماً در نظر بگیرید.
۷- با افراد مقید بیشتر رفت و آمد کنید: سعی کنید با کسانی که حجاب اسلامی را رعایت می کنند و البته اخلاق و منش اسلامی دارند بیشتر رفت و آمد نمایید و تا آنجا که ممکن است از رفت و آمد با خانواده هایی که حدود شرعی را چه در پوشش و چه در رفتار رعایت نمی کنند بپرهیزید.
۸- از روی محبت و دلسوزی با او صحبت کنید: باید طوری با همسرتان از روی محبت و دلسوزی صحبت کنید که او متوجه شود خواست شما مبنی بر رعایت حجاب بخاطر خود او و در وحله ی بعدی بخاطر رعایت حریم خانواده است. برای مثال حجاب موجب سلامت فردی می شود و نشاط و طراوت زن را با دوام می کند.
امام على علیه السّلام فرموده اند: پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست. غررالحکم ( ۵۸۲۰)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد. ( المستدرک، ج۵)
۹- دنبال اثبات خود نباشید: هیچ گاه در گفتگو های خانوادگی به دنبال این نباشید که حقانیت حرف خود را ثابت کنید و این مسئله به ویژه در مورد مسائل مذهبی بیشتر حائز اهمیت است. نیت شما از گفتگو با همسرتان این نباشد که به تلافی فلان مسئله او را شکست دهید و محکومش کنید. حتی اگر او دلش به حرف شما راضی شد هیچ گاه آن را به روی او نیاورید و نگویید پس حق با من بود. هر زمان که احساس کردید همسرتان تا حدودى قانع شده و دیگر جوابی برای ادامه بحث ندارد، شما هم گفتگو درباره حجاب را پایان دهید و حتی بهتر است موضوع را عوض کرده و به گفتگوهای عاطفی و احساسی بپردازید.
۱۰- بر مبنای عقل و استدلال بحث کنید: زمانی که خود از قبل در این مورد مطالعه کرده اید و آگاهی لازم را بدست آورده اید اقدام به گفتگو با همسرتان نمایید. توجه داشته باشید که گفتگو و پاسخ به سؤال های همسرتان منطقی و مستدل باشد و هیچ گاه به جدال و بگو مگو منتهی نشود. در تمام طول گفتگو باید آرامش خود را حفظ کنید، برای این کار لازم است بیشتر از کلمات محبت آمیز استفاده نمایید. (آیه ۱۲۵ سوره نحل را مطالعه نمایید.)
۱۱- حتماً زمان مناسب را برای گفتگو انتخاب کنید: برای گفتگو در مورد حجاب حتماً در انتخاب زمان مناسب دقت نمایید و هر زمان و هر مکان را برای این کار انتخاب نکنید. برای مثال فرض کنید تعدادی مهمان در منزل خود داشته اید و اتفاقاً در این مهمانی همسرتان پوشش مناسبی نداشته و شما بارها از دستش عصبانی شده اید و منتظر فرصتی هستید تا به او تذکر بدهید. با همه این ها زمانی که همسرتان بعد از پذیرایی از مهمان ها مشغول مرتب کردن منزل است و یا حتی در حال استراحت بعد از مهمانی است به هیچ وجه زمان مناسبی برای صحبت کردن درباره حجابش نیست زیرا او خسته است و در آن لحظه تشکر و قدردانی شما نسبت به زحماتی که برای مهمانی کشیده است می تواند بسیار بیشتر از تذکر شما برای حجابش او را تحت تأثیر قرار دهد. می توانید فردای آن روز در مورد پوشش همسرتان در مهمانی با او به گفتگو بپردازید.
۱۲- ویژگی های مثبت همسرتان را به رویش بیاورید: صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید.
۱۳- او را به سفرهای زیارتی ببرید: سفرهاى زیارتى و درک فضاهای معنوی مى تواند در تشویق ایشان به حجاب نقش مؤثرى داشته باشد. بنابراین سعى کنید ایشان را به این گونه مسافرت ها ببرید.
۱۴- زمینه های گناه و منکر را در خانه حذف کنید: اگر در منزل خود از ماهواره استفاده می کنید جزو اولین اقدامات شما باید این باشد که آن را بطور کامل جمع کنید حتی به بهانه این که از شبکه های مذهبی و علمی آن استفاده می کنید؛ نباید آن را در خانه داشته باشید. باید این را بپذیرید که ماهواره بتدریج حیا را در زنان و غیرت را در مردان از بین می برد. لازم است زمینه های گناه همچون ماهواره و فیلم های مبتذل و موسیقی های حرام را در خانواده از بین ببرید.
۱۵- از کسانی که همسرتان آن ها را دوست دارد کمک بگیرید: در اطرافیان و دوستان خود دقت کنید و از کسانی که ارتباط عاطفی و صمیمانه ای با همسرتان دارند؛ مانند پدر و مادر که خود به حجاب اعتقاد دارند کمک بخواهید. با آن ها مشورت کنید ممکن است در روش شما برای متقاعد کردن همسرتان اشکالی وجود داشته باشد که شما متوجه آن نبوده اید و یا ممکن است اگر کسی بیرون از خانواده با همسرتان صحبت کند او بیشتر پذیرش داشته باشد.
۱۶- صبور باشید و او را مجبور نکنید: از اجبار کردن همسرتان جداً بپرهیزید. چرا که تحمیل کردن چیزی، بیشتر موجب مقاومت در برابر آن چیز می شود و همسرتان را از رعایت حجاب منصرف می کند. برای چنین تغییری در همسرتان که به مبانی فکری و اعتقادی او بر می گردد، باید صبور باشید شاید نتیجه بزودی حاصل نشود. در طول این مسیر دائماً بر خدا توکل کنید و به او پناه ببرید.
منبع:باحجاب
باسلام و تشکر بابت این پست آموزنده
بسیار استفاده کردیم و لذت بردیم
پیشنهاد ما به شما در این راستا معرفی کتابهای چرا زن شدم؟ و کتاب زلال عفت برای پاسخ به سوالات رایج بانوان و دختران ایران زمین پیرامون دلایل حجاب و فلسفه حجاب و عفاف است وهمچنین کتابهای چادر نماز، چادر گل گلی، چادر، جشن تکلیف و باغ ایمان که به صورتی کاملا جذاب و با تصاویر و رنگ آمیزی و شعرهای زیبا به اموزش غیر مستقیم کودکان برای یادگیری حجاب می پردازد.
فرم در حال بارگذاری ...
انواع روزه
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395معنای روزه
«روزه» در شرع مقدس اسلام آن است كه انسان در تمام روز (از طلوع فجر تا مغرب) با قصد اطاعت از فرمان خداوند از خوردن و آشاميدن و چيزهای ديگری كه به تفصيل گفته خواهد شد خودداری كند.
روزه از يک نظر بر چهار نوع است:
ـ روزهی واجب، مثل روزهی ماه مبارك رمضان.
ـ روزهی مستحب، مثل روزهی ماه رجب و شعبان.
ـ روزهی مكروه، مثل روزهی روز عاشورا.
ـ روزهی حرام، مثل روزهی عيد فطر (اول ماه شوال) و قربان (دهم ماه ذیالحجه).روزههای واجب
روزههای واجب عبارتند از:
ـ روزهی ماه مبارك رمضان.
ـ روزهی قضا.
ـ روزهی كفاره.
ـ روزهی قضای پدر و مادر.
ـ روزهی مستحبی كه به واسطهی نذر و عهد و قسم واجب شده است.
ـ روزهی روز سوم از ايام اعتكاف.
ـ روزهی بدل از قربانی در حج تمتع*.
* اگر حاجی در حج، قدرت بر قربانی نداشته و نتواند قرض کند بايد بهجای آن ده روز روزه بگيرد که سه روز آن را در سفر حج و هفت روز آن را در وطنش میگيرد.
روزه روز عاشورا
آيا روزه گرفتن در روز عاشورا جايز است؟
ج) کراهت دارد.
روزه سکوت
شنيدهام که گرفتن روزه سکوت حرام است، ولی بعضی میگويند در صورت نذر حلال است. آيا چنين گفتهای صحيح است؟ج) حرام است.
روزه زن و فرزند
در اقسام روزههای حرام میفرمايند: روزه زوجه اگر مزاحم حق زوج باشد، و روزهی فرزند اگر موجب اذيت و رنج پدر و مادر گردد؛ حال سؤال اين است که اين روزه فقط شامل روزهی مستحبی است يا شامل روزهی واجب موسّع هم ميشود؟
ج) شامل روزهی واجب نمیشود.
>
فرم در حال بارگذاری ...
بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند؟
نوشته شده توسطرحیمی 9ام خرداد, 1395
مجموعه «عطر ماندگار» شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی با بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه است. احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است. منبع احادیثی که در این مجموعه شرح داده میشوند کتاب «الشافی فی العقاید و الاخلاق و الاحکام» است.
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمینعَن أَبِی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ عَلَیهِالسَّلَام قَال سُئِلَ رَسُولُ الله صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِه عَن خِیارِ العِباد؛ (الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۰)
بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ این را از پیغمبر اکرم کسی سؤال کرد؛فَقَال أَلَّذِینَ
[حضرت در پاسخ فرمودند: بهترین بندگان کسانی هستند که:]إِذَا أَحسَنُوا إِستَبشَرُوا
وقتی کار نیک میکنند خوشحالند که کار خوب کردهاند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور پیدا کند و عُجب به کار خیر پیدا کند. این دو چیز است. اینها را از هم تفکیک کنیم. یکوقت انسان دو رکعت نماز که میخواند خیال میکند در یک مرتبهی عالی [قرار دارد]. عُجب یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی به انسان دست میدهد؛ این مذموم است.وَ إِذَا أَسَاءُوا إِستَغفَرُوا
در مورد اسائه -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی [کسی] کار بد انجام داد ناراحت باشد، نه، ناراحتی کافی نیست؛ عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند، وقتی کار بدی کرد -استغفار یعنی عذرخواهی کردن- از خدا عذرخواهی کند، معذرتخواهی کند.وَ إِذَا أُعطُوا شَکَرُوا
وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، او سپاسگزار باشد؛ یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکر میشود، نعمتهای الهی را میبیند یا نعمت جدیدی به او داده میشود، او شکرگزار باشد، غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است.وَ إِذَا ابتلوا صَبرُوا
وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند.وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا
وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند، او را بیامرزند؛ البته طبیعی است که این غضب لله نیست، این غضب لِشخص است. واِلّا غضب لله را ما حق نداریم به خاطر اهواءِ خودمان یا به خاطر چیزی، وقتی یک جایی لله غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم.
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...