شیوههای تبلیغی مدعیان ظهور و راهکارهای مقابله با آن
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395
در گفتگو با کارشناس حوزوی بررسی شد؛
مهدويت، ادامه نبوت، انبيا مصداق هدايت الهي و محور نجـات بشـريت اسـت. بررسـي مباحـث مهـدويت و اظهـارنظر دربـاره آن، هماننـد ديگـر موضوعات تخصصي، متعلق به اهلفن و عالمان اين عرصه میباشد.
خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت ایام میلاد امام مهدی (عج) در گفتگو با محقق و پژوهشگر مباحث مهدویت، حجتالاسلاموالمسلمین محمد شهبازیان به بررسی شیوههای تبلیغی مدعیان ظهور و راهکارهای مقابله با آن پرداخته است که در ادامه منتشر می شود.
*مهدویت از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار است؟
امروزه بحثهای مرتبط با مهدویت جزو مباحث اصلی است که در جامعه جهانی پی گیری میشود و با عناوینی چون موعود باوری یعنی نگرشی که ادیان و مکاتب به موعود خودشان دارند از جایگاه ویژهای برخوردار است و در مباحث موعود باوری عنایت و توجه ویژهای به موعود شیعه و مباحث مرتبط با آن میباشد.
*آیا غرب نیز به معارف مهدویت شیعه توجه دارد؟
امروز در دنیای غرب نیز نگاه ویژهای به حضرت مهدی (علیهالسلام) هست و تحقیقات و همایشها و اجلاسها و گفتگوهای مختلفی انجام میگیرد و سیاستمداران امروز، مانند بنی العباس که به دنبال این بودند تا حضرت مهدی را از بین ببرند در فضای بینالمللی به دنبال تخریب چهره حضرت ولیعصر علیهالسلام هستند.
اما اگر بخواهند تخریب کنند، باید روش و شناختی را نسبت به حضرت داشته باشند و روشی را برای آسیب زدن به بحث موعود باوری شیعه پی بگیرند.
...
*چرا دنیای غرب و سیاستمداران آن به دنبال تخریب چهره امام زمان علیهالسلام میباشند؟
با توجه به اینکه حضرت قرار است یک نظام ظلمستیز را پیریزی کند لذا دنیای غرب و سیاستمداران و بنی العباس امروزی احساس خطر میکنند چراکه مسلمانان و بخصوص شیعیانی که اعتقاد به حضرت دارند دوران غیبت را دوران سکوت و سکون نمیدانند بلکه دوران حرکت و پویایی برای زمینهسازی ظهور حضرت میدانند و با توجه به چنین نگرشی میخواهند هر چه بیشتر خودشان را به حضرت مهدی نزدیک کنند و حرکتی را مانند انقلاب اسلامی برای مقابله با دنیای ظلم آغاز کردهاند، همه این موارد باعث میشود که دنیای غرب به مباحث مهدویت حساسیت پیدا کند و به دنبال این حساسیت دست به شناخت میزند و زمانی که این شناخت نسبت به مباحث مهدویت اتفاق افتاد، سعی میکند روزنههای نفوذ را پیدا کند تا بتواند به نحوی در مباحث مهدویت و اعتقادات مردم نفوذ کند تا ضربه خود را وارد کند و بهجای معارف حقیقی، نسخهبدلهای دروغین ایجاد کند لذا یکی از مواردی که غرب از طریق آن در پی ضربه زدن به معارف مهدوی است ایجاد جریانات انحرافی در مباحث مهدوی است که بخشی از این جریان مدعیان دروغینی را به نام حضرت مهدی یا منتسبان حضرت مهدی معرفی کند، برخی امروزه خود را بهعنوان مهدی موعود و همان شخص نجاتبخش معرفی کرده و بهدروغ ادعای امامت میکنند و برخی دیگر را میبینیم که ادعا میکنند ما یکی از همان زمینهسازان ظهوریم و خود را شعیب بن صالح یا یمانی و یا خراسانی معرفی میکنند و دسته دیگری خود را بهعنوان مرتبطین با امام زمان معرفی کرده و میگویند ما در بیداری یا خواب یا گاهی که به جمکران میرویم در جمکران یا سایر مکانها با حضرت دیدار میکنیم و حضرت دستورالعملهایی به ما میدهند و مریدانی اطراف خود جمع میکنند و نظام غرب از این افراد و سادهلوحی مریدان آنها برای ضربه زدن به اصل مهدویت و سخیف کردن معارف مهدوی استفاده میکند.
*آیا اینگونه های مختلف انحرافی نقطه وحدتی هم دارند؟
برخی از این افراد شروع به تغییر شریعت میکنند و احکام اسلام را نسخ کرده و زیر سؤال نیز میبرند و درگیری مشترک همه اینگونه های مدعی با نظام مرجعیت فقهی شیعه است و بهانه آنها این است که امام زمان میآید و با روحانیت و فقها و مراجع مبارزه میکند و این سخن غلطی است که اگر آن را تبیین علمی کنیم، جایگاهی ندارد. این قصه را مطرح میکنند و با نظام مرجعیت شیعه که به تعبیر اهلبیت که اگر مراجع نبودند شیطان در دوران غیبت تعداد زیادی از شیعیان را از معارف اصیل دور کرده و به انحراف میکشاند، مانع اصلی در برابر نظام شیطآنهمین مرجعیت و فقاهت و اهل حدیثی هستند که اهلبیت به ما دستور رجوع به آنها را دادهاند. خوب نظام غرب به افرادی پول میدهد و آنها را مستقر میکند و آنها را مانند آفتی در گندمزار معارف اهلبیت قرار میدهد. امروزه وقتی این جریانات مدعی را رصد میکنیم، میبینیم افرادی گول و فریب ادله آنها را میخورند. اما این جریانات مدعی یکسری ادله مشترک دارند ازجمله اینکه به روایات ورود میکنند و میخواهند مردم را با روایات قانع کنند و بگویند ما هم از طرف اهلبیت صحبت میکنیم و میتوانیم روایت بخوانیم. چراکه اگر گروهی فساد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی آشکار داشته باشند، عموم مردم به آنها گرایش پیدا نمیکنند اما اگر کسی بخواهد خودش را مهدی یا نائب حضرت معرفی کند یا خودش را زمینهساز برای ظهور ایشان بداند، اقدام به روایت خوانی از کتب روایی شیعه و اهل سنت میکند تا سخن خود را جا بیندازد و بعد سوءاستفاده از روایات را آغاز میکند.
*در تحریف روایات از چه روشهایی استفاده میکنند؟
معمولاً در سه روش تحریفات صورت میگیرد
الف- استفاده از روایات جعلی: یکی روش جعل است، یعنی این جریانات مدعی وقتی شروع به روایت خوانی میکنند، اول شروع به استفاده از روایات جعلی میکنند روایاتی که مستندی ندارد و جعلشده و دروغ است و میخواهند با استفاده از این روایات دروغین به ما القاء کنند که ما در دوران ظهور هستیم و اگر در دوران ظهور هستیم باید منتظر شخصی باشیم که از طرف حضرت مهدی برای ما پیام بیاورد و این روایات جعلی را از مصادر غیر معتبر میخوانند.
ب- تقطیع روایات: دومین کاری که انجام میدهند تقطیع روایات است. مثل کاری که در فضاهای مجازی میکنند و قبل و بعد صحبت فردی را کنار میگذارند و یک قسمت از صحبت او را منتشر میکنند تا او را بیآبرو کنند یا تصویری را استفاده کنند تا او را فرد بیاخلاقی جلوه بدهند، امروزه در فضای مجازی چنین بیاخلاقیهایی وجود دارد. تقطیع هم یعنی حذف قسمتی از روایت و توجه به چند کلمه یا قسمتی از آن، و ممکن است اصل روایت راجع به شرق باشد و اینها با برشهایی که به روایات میزنند راجع به غرب صحبت میکنند، تقطیع کردن هم یکی از کارهای اینهاست.
ج- تحریف روایات: مورد سومی که در مورد روایات به کار میبرند بحث تحریف است یعنی در لفظ و معنای روایت دستکاری میکنند. گاهی لفظ را تغییر میدهند و گاهی معنا را تحریف میکنند و هنگام ترجمه معنای روایت را تغییر میدهند و در روایات جعل؛ تقطیع و تحریف میکنند.
*استفاده از خواب از دیگر ادله مدعیان مهدویت است لطفاً راجع این مطلب نیز توضیحاتی بفرمایید؟
یکی دیگر ادله این مدعیان دروغین استفاده از خواب است و میخواهند با خواب مردم را نسبت به شخصی به حقانیت برسانند. و میگویند شما بخوابید اگر پیغمبر در خواب آمد او خود پیامبر است و آنچه به شما بگوید واجب الاطاعه است درصورتیکه بنا بر فرهنگ شیعه و روایات و آنچه بزرگانی مانند شیخ مفید و علامه حلی و تمامی فقها و علمای شیعه فرمودهاند، خواب در مسائل اصول عقاید و مسائل فروع دین حجت نیست و کسی نمیتواند به خواب استناد کند و اگر کسی را در خواب ببینیم و او بگوید من پیامبرم و امام صادق هستم، آیا او واقعاً امام صادق یا پیامبر است؟ خیر من و شما که تابهحال پیامبر یا امام صادق را در خواب ندیدهایم، شیاطین میتوانند برای ما خواب سازی کنند، «وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ؛ انعام 121» شیاطین کارشان خواب سازی است، «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطان، مجادله آیه 10» بنابر آیات قرآن، حتی خود شیخ مفید هم به این نکته اشاره میکند که شیاطین میتوانند خواب سازی کنند ازاینروست كه امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: دين خدا، عزيزتر و علمیتر از آن اسـت كـه بخواهـد بـا خـواب فهميده شود لذا بحث در خواب اعتباری ندارد خواب در مسائل جزئیه و مسائل روزانه بااینکه حجت نیست ممکن است به واقعیت بپیوندند و من ممکن است واقعیتی را که چند روز بعد یا چند سال بعد اتفاق بیفتد را در خواب ببینم و این خواب صادقه است و رؤیای کاذبه و دروغ نیست، اما آیا این خواب واجب الاطاعه است؟ اینکه من در خواب ببینم که به من دستور بدهند به مشهد و به زیارت امام رضا برو، برای من اطاعت از این دستور واجب نیست. اگر خواب من با شرع و عقل موافق باشد، انجام آن واجب نیست، اما میتوانم آن را انجام بدهم و منعی ندارد و به قولی جایز است، ولی اگر خواب من و شما مخالف با شرع و احادیث و عقل باشد، قطعاً آن خواب حجت نیست.
*برخی از جریانات انحرافی مهدوی علاوه بر روشهایی مختلف ذکرشده از روش استخاره نیز استفاده میکنند لطفاً راجع این مطلب نیز توضیحاتی بفرمایید؟
کار دیگری که امروزه جریان مدعی انجام میدهد این است که از استخاره استفاده میکنند. ما در شرع مقدس و در تاریخ شیعه و در بیانات هیچ فقیهی نداریم که امام را یا فرد حق و باطل را با استخاره پیدا کنید، بههیچعنوان، علامه مجلسی در بحارالانوار میفرمایند: حتی در اموری مانند ازدواج یا خریدوفروش خانه ابتدا فکر کن و اگر به نتیجه نرسیدی مشورت کن و اگر واقعاً به نتیجه نرسیدی اگر خواستی استخارهای بزن، آنهم استخاره در محدوده کارهای جزئی است و هیچکدام از فقها نفرمودند عمل به استخاره واجب است، و در استفتاء از حضرت امام ایشان فرمودند: اگر میخواهید انجام ندهید صدقهای بدهید ولی انجام استخاره واجب نیست؛ برخی میخواهند بگویند استخاره راهی برای پیدا کردن حجت حق یا فرد باطل است و ما در هندسه مباحث دینی خودمان چنین چیزی نداریم.
*راهکار مقابله با این جریانات انحرافی در مباحث مهدوی چیست؟
اهلبیت علیهم السلام دو راهکار را بیان میکنند یکی اینکه میفرمایند دین خود را از کتاب و سنت اصیل بگیرید نه از دهان و زبان مردم، نباید بگوییم فلانی اینطوری گفت، خیر، اگر سخنرانی هم بیانی دارد باید مراجعه کنیم و ببینیم واقعاً این روایت وجود دارد یا خیر، یا ببینیم این روایت اگر وجود دارد در منابع معتبر است یا منابع غیر معتبر؟ آیا این روایتی که یک جریانی برای ما خواند، در کتب قدما و بزرگانی مثل شیخ صدوق و کلینی و شیخ طوسی آمده یا در کتبی که چند سال پیش نوشتهشدهاند ذکرشده است؟ آیا این مصدر سندش معتبر است یا سند آن معتبر نیست؟ آیا این روایتی که برای ما خواندند همین معنا را دارد یا این فرد ترجمه غلطی ارائه داده است، بهعنوانمثال شخصی روایت را اینطور ترجمه میکرد که امام رضا علیه السلام برای شخصی خمر و تمر فرستاده است، او میخواهد توجیه کند که مگر میشود امام رضا برای کسی شراب بفرستد؟ پس این روایت صحیح نیست، درصورتیکه روایت را اشتباه خوانده است و اصل کلمه خُمره به معنای سجاده بوده است با تغییر یک حرکت، ترجمه تا این حد تغییر میکند و کسی نمیتواند یک روایت را برای ما بخواند و ما هم از او قبول کنیم.
علیمحمد شیرازی یا حسینعلی نوری بهایی میگوید از ادله اثبات امامت من این است که امام صادق علیه السلام فرموده است: لستین، در سال شصت قائمی میآید، خوب من علیمحمد شیرازی در سال 1260 به دنیا آمدهام و منظور ایشان این است، درصورتیکه وقتی به منبع روایت مراجعه میکنیم میبینیم «لستین» نیست و علیمحمد شیرازی تحریف لفظی انجام داده است مانند یهود که «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه، نساء 46» هستند علیمحمد شیرازی بنیانگذار بابیت هم همین کار را انجام داده است و اصل روایت «لیستبین» است یعنی مهدی و قائم میآید تا امر را برای مردم آشکار کند ولی ایشان «لیستبین» را به «لستین» تبدیل کرده است آیا کلاهبرداری و دروغپردازی از این واضحتر میشود؟ پس ما باید به مصدر مراجعه کنیم هرکسی که روایتی را برای ما خواند باید به مصدر آن مراجعه کنیم روحانیون هم باید چنانچه روایتی را برای مردم میخوانند آدرس آن را برای مردم بازگو کنند یا اگر بنده میخواهم سخنرانی کنم و میخواهم آدرس بدهم، از کتب قدیمی و معتبر آدرس بدهم نه اینکه از کتبی که اخیراً نوشتهشده است آدرس بدهیم.
نکته دیگری که اهلبیت فرمودهاند مراجعه به متخصص است، «وَ أَمّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ، فَارْجِعُوا فيها الى رُواةِ حَديثِنا. فَإِنَّهُم حُجّتي عَلَيْكُم، و أَنا حُجَةُ اللَّه، كمال الدين؛ ج 2، ص 484، باب التوقيعات، حديث 4.» اینکه در روایت میفرماید: «إِذَا أَصَابَتْكُمْ بَلِيَّةٌ وَ عَنَاءٌ فَعَلَيْكُمْ بِقُم، بحارالانوار (ط - بيروت)، ج57، ص: 215» در آخرالزمان اگر به شما گرفتاریهای دینی هجوم آورد به قم و علمایی که در قم هستند مراجعه کنید مراد همین فقهاء هستند، ممکن است فقهایی وجود داشته باشند که اشتباهاتی داشتهاند، اما آنچه مشخص است این است که همه فقها که مشکل ندارند، مگر ما میتوانستیم در زندگی حضرت آیتالله بهجت(ره) اشکالی وارد کنیم و یا دیگر بزرگانی که امروزه حوزه علمیه را سرپرستی میکنند، اما اشتباه در معرفت اشتباه در عقیده نیست و اینطور نیست که اینها روبروی امام زمان بایستند آنچه در برخی گزارشها وجود دارد که برخی افراد اهل دین روبروی مهدی میایستند مراد همین فقهای وهابی امروزی هستند ،فقهای وهابی میگویند طبق قرآن، زیارت و توسل شرک است، اینها حرام است، وقتی حضرت ولیعصر تشریف بیاورند همین افراد با قرآن روبروی حضرت میایستند الزاماً اگر در برخی گزارشها خواندیم که فقهایی روبروی مهدی (علیهالسلام) میایستند منظور فقهای قم و نجف نیستند، امروز روایات همین فقهای وهابی را مدنظر دارند از طرف دیگر به ما دستور دادهاند که در آخرالزمان به قم مراجعه کنید یعنی فقهایی که در شهر قم حضور دارند پس این دو اصل را اهلبیت علیهم السلام اشاره میکند تا ما بتوانیم در برابر جریانات باطل بایستیم.
با سلام و ادب
حضورسبزتان گرمای قلب ماست
از مظالب و نظارات مفید شما کمال تشکر رادارم
فرم در حال بارگذاری ...
آیتالله جنتی رئیس مجلس خبرگان شد.
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395
به گزارش خبرگزاری «حوزه» از تهران، آیت الله احمد جنتی، از مجموع ۸۶ رأی مأخوذه، با کسب 51 رأی رئیس پنجمین دوره مجلس خبرگان شد.
آیت الله امینی و آیت الله هاشمی شاهرودی دیگر نامزد های ریاست این دوره مجلس خبرگان بودند.
در رأی گیری انتخاب نواب رئیس نیز آیتالله موحدی کرمانی با 65 رأی و آیتالله هاشمی شاهرودی با 63 رأی به عنوان نواب اول و دوم رئیس مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدند.
همچنین براساس رأی نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، آیت الله سید احمد خاتمی و آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی به عنوان منشی های اول و دوم هیئت رئیسه، برای مدت دو سال انتخاب شدند
فرم در حال بارگذاری ...
خرمشهرها در پیش است...نماهنگ
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395نماهنگی از مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام
دانلود نماهنگ | خرمشهرها در پیش است…
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
- کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 225.7 MB
- کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم17.8 MB
- کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 11.5 MB
خرمشهر!
نام حماسی تو را
بر یاقوت حک باید کرد
که مردان هر ایل و تبارت
تفنگ از طاقچه بر گرفتند
و خشابش را
از تیر تقاص پر ساختند
پیشانی خصم زخمی عمیق دید
خرمشهر!
هر گز از خاطر نخواهیم برد
صمیمیت سیال تو را
بوی مخملی کتفهایت را
و شرجی ات را…
اگر رودخانه ماهیان خویش را
و اگر ماه
دشت ستارگانش را
انکار کند
در توان جهان نخواهد بود
که تو را
ای ماه میهن
فراموش کند
خرمشهر!
هم از خاک پاک تو بود
که جنگاوران خورشیدی میهنم
از شانه های اروند
خدنگ نور
یه سینۀ توفان کاشتند
و شانه به شانۀ هم
آفتاب آزادی را در آغوش گرفتند
مجید زمانی اصل
فرم در حال بارگذاری ...
پیامدهای منفی نمایش ثروت
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395«این بچّهبازیهای داخل خیابانها -که بچّهپولدارهای نوکیسه، با آن خودروهای کذائی میآیند دائم راه میروند، دائماً رژه میروند، دائماً پُز میدهند- بهخاطر همین چیزها است؛ اصلاح الگوی مصرف.» در همین زمینه، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گفتوگویی را با دکتر اردشیر انتظاری، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ترتیب داده است.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر، در سطح تهران و برخی کلانشهرها اتفاق افتاده است، نمایش ثروت توسط عدهی معدودی از افراد است. چه مسائلی موجب میشود که عدهای از افراد درصدد به نمایش درآوردن ثروت خود در جامعه میشوند؟
اگر بخواهیم ریشهای به این موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم که به ارزشهای مردم برمیگردد. ارزشهای اجتماعی، ارزشهایی هستند که برای مردم مهم هستند و ما مهم بودن را با شاخصهای مختلف میفهمیم. یکی از چیزهایی که متأسفانه در حال حاضر در جامعهی ما تبدیل به ارزش شده، به نمایش گذاشتن ثروت است. ثروت در جامعه مهم شده و آدمها میخواهند نشان دهند ما از این خصیصه برخوردار هستیم. برعکس اول انقلاب که ثروتمند نبودن یک ارزش بود و برای همین، آدمها تلاش میکردند لباسهای خیلی فاخر نپوشند. انقلاب شده بود و انقلاب هم «انقلاب مستضعفین» بود و قاعدتاً این باعث میشد نمایش ثروت اصلاً یک خصیصهی پسندیده نباشد. بهمرور از اول انقلاب که فاصله گرفتیم - نه لزوماً به دلیل فاصله گرفتن از انقلاب که البته آن هم یک عامل مؤثر است- ولی به دلیل شرایط ساختاری که توسط دولتها بر جامعه حاکم شد، عملا سیاستگذاریهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به سمتی رفت که در نمازجمعه گفتند باید بروید مانور تجمل بدهید. این فقط یک حرف نبود و همراه این اقدامات متعددی هم صورت گرفت و کارهای فرهنگی متعددی شد. فقط هم اقدامات داخلی نبود که در درون جامعهی ما انجام شده باشد. در سطح رسانههای بیگانه هم روی این مسائل کار شد. همهی اینها دستبهدست هم دادند و نهایتاً نمایش ثروت مهم شد در جامعه و مردم برای به دست آوردن آن، تلاش کردند.
...
/p>
البته اگر بخواهیم از این عمیقتر به موضوع نگاه کنیم، ماجرا از زمانی آغاز میشود که ما بهسمت مدرنیته حرکت کردیم. ما در روند گرایش به غرب در دورهی معاصر و نوسازی جامعه، اقداماتی انجام دادیم که شبیه غرب شویم. این اقدامات برای تشبه به غرب، عملاً آثار و تداخلی در جامعهی ما داشته که یکی از مهمترین آثارش، وقوع یک بیماری است به نام بیماری «بدلگرایی». بیماری بدلگرایی، این وضعیت را بر جامعهی ما حاکم کرده است. بدل خیلی مهم شده و ظاهر بسیار اهمیت پیدا کرده است. عملاً به این سمت رفتهایم که ظاهر را زیبا کنیم. حتی نخواستیم غربی شویم. میخواستیم ظاهر غرب را بیاوریم و چون دنبال ظاهر غرب بودیم، نمیتوانستیم به خود غرب بدل شویم. چون ماهیت جامعهی ما ماهیت کاملاً متفاوتی است؛ با عقلانیت، سابقهی تمدنی و ریشههای فرهنگی و دینی کاملاً متفاوت، نمیتوانستیم غربی شویم. بنابراین رفتیم بهسمت شبهمدرن شدن. شبهمدرن شدن یعنی ظاهر را درست کنید و خیابانها ظاهرش شبیه شهرهای اروپایی شود و مثلاً آنجا «نیوزپِیپِر» (newspaper) دارند، ما اینجا «کاغذ اخبار» منتشر کنیم.
ظاهر چنین مسائلی ممکن است امری کاملا فردی و شخصی محسوب شود اما این مسئله دارای ابعاد اجتماعی نیز هست. از این منظر، این اقدامات چه پیامدهایی را برای امنیت روانی و سلامت اخلاقی جامعه به بار خواهد آورد؟
وقتی که افراد امکان رفتار نابهنجار را داشته باشند، امنیت اجتماعی را به خطر میاندازد؛ یعنی زمانی ما زندگی امنی داریم که غالب مردم رفتار بهنجاری داشته باشند. این مسئله باعث کُند شدن فعالیت اجتماعی میشود و ریسک بالا میرود. خود این مانورها هم بهصورت کلی و عمومی در جامعهای که مردم دارند زندگی میکنند، تولید ناامنی میکنند و احساس ناامنی را افزایش میدهند.
گزارش تصویری: گفتوگو با دکتر اردشیر انتظاری، استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه
نکتهی دیگر که شاید مهمتر از این هم باشد این است که در جامعهای که مصرف ناعادلانه را نمیپذیرد، ناامنی اقتصادی خیلی شدیدتری ایجاد میشود. جامعهی ما جامعهی طبقاتی نیست. در جامعهی ما، مرزهای طبقات خیلی کمرنگ است و عملاً شرایطی به وجود میآید که باعث میشود مردم نپذیرند آدمها مصرف متفاوتی داشته باشند. در واقع در جای خود میتواند موجب احساس ناامنی در سطح اجتماعی شود. من فکر میکنم اگر متمرکز شویم روی این مانورهایی که در جامعه انجام میشود، بهنوعی میشود گفت که این نوع مانورها، مانورهای خشونتآمیز هم محسوب میشوند. مانورها از این جهت خشونتآمیز هستند که در آنها سرعت، تهدید و نوعی بیمبالاتی وجود دارد و این شرایط، خشونت تولید میکند. البته خودش محصول خشونت است، ولی در عین حال، تولید خشونت میکند. میتوان گفت وقتی کسی در شهر بد رانندگی میکند، فقط خودش بد رانندگی نمیکند، بلکه این بد رانندگی کردن و استرس را بهصورت پاندولی به بقیه هم منتقل میکند.
حدیثی از پیامبر هست که میفرمایند کسی که حقی دارد و حقش را ندهید و در عوض به شخص دیگری که حقش نیست بیش از حقش بدهید، آن کسی که به آن بیشتر دادهاید، به شما ظلم میکند. این اتفاقات هم که شما میبینید، ظلم کسانی است که بیشتر از حقشان گرفتهاند. پاداش ناعادلانه داده شده و این قانون اجتماعی و سنت الهی است که آنها بهجای آنکه شکرگزار شما باشند، به شما ظلم میکنند. این اتفاق در صحنهی اجتماع رخ داده است.
اشاره فرمودید که نمایش ثروت منجر به مصرف بیشتر و بیرویه در جامعه خواهد شد. مصرفزدگی چه تأثیراتی در زمینههای فرهنگی-اجتماعی خواهد داشت؟
ببینید ما دو نگاه به مصرف داریم: یک گونهی لیبرالی که معتقد است انسان آزاد است در تملک، انتقاد و مصرف، این اصول لیبرالیسم است. در مقابلش هم اصول کمونیست وجود دارد که میگوید مصرف باید تحت نظارت مرکزی باشد و تحت نظارت دولت انجام شود. آدمها کار میکنند، ولی مصرفشان باید مساوی باشد. نگاه اسلام، نگاه متفاوتی است. اسلام میگوید آدمها تلاش میکنند و تلاش کردن اگر برای خدا باشد، آنها را به خدا نزدیک میکند. تلاش برای تولید فینفسه چون باعث آبادانی میشود، امر ممدوحی است. در مورد نحوهی مصرف نیز اسلام تأکید میکند باید با انصاف صورت گیرد. یعنی ما در مصرف باید رعایت انصاف را بکنیم. رعایت انصاف یعنی اینکه نگاه به اطراف خودمان داشته باشیم، چون مصرف بیرویه به مرور تولید فقر میکند. میدانید که فقر بر دو نوع است: فقر نسبی و فقر مطلق. فقر مطلق این میشود که آدمی احتیاجات اولیه را برای گذران زندگی نداشته باشد و فقر نسبی، مقایسهای انجام میشود. مثلاً فرض کنید در جامعهای که افراد آن یک یا دو کیلو گوشت میخرند، اگر من بیست کیلو گوشت بخرم، در واقع با این کار برای دیگران تولید
متأسفانه این رویکردهای لیبرالیستی، هم از طریق رسانههای بیگانه و هم از طریق بهاصطلاح مکتوبات و نظریات توزیع میشود که آدمها آزاد هستند و آن کسی که ندارد، خودش بدبخت بوده است که ندارد. این نگاه لیبرالیستی است که من چون لیاقت بیشتری دارم، حق دارم بیشتر مصرف کنم و آن کسی که ندارد، لیاقت کمتری داشته است، پس حق ندارد مصرف کند. ترویج این نگاه، موجب افزایش فقر در جامعه میشود. اینکه آدمها هرچقدر که میتوانند، مصرف کنند، یکجور خودخواهی و فردگرایی مرضی است. این فردیت باعث لطمه به جامعه میشود. در شرایطی که آدم تلاش میکند و در رقابت با دیگران، به موقعیت بالاتری دست پیدا میکند، هرچند این هم فردیت است، منتها میتواند باعث پیشرفت جامعه میشود، ولی فردیتی که در مصرف تحقق پیدا میکند، منفی است. در گذشته این نوع فردیت چندان وجود نداشت. حتی در زمانی که جوامع در آستانهی پیشرفت بودند، تولید میکردند و مصرف نداشتند.
اساساً یکی از عوامل مهم شکلگیری سرمایهداری در جوامع غربی، به قول ماکس وبر، اخلاق پروتستانی بوده است. اخلاق پروتستان ترکیبی است از موقعیتی که پروتستانها از بیرون و بهخصوص دنیای اسلام اخذ کردند. در آن جوامع، تولید کردن برای مصرف کردن نبود، بلکه تولید برای افزایش سرمایه بود. ولی در جامعهی ما افراد تولید میکنند که مصرف کنند. اصلاً تولید هم نکنند، بهدنبال مصرف هستند. مصرف کردن اصل است. هنوز ثروتی ندارند، اما به فکر مصرف هستند. قبل از اینکه درآمدی کسب کنند، پیشاپیش آن را مصرف کردهاند. فرضاً وامهای کلان گرفتهاند که از طریق آن وامها بتوانند ویلا یا ماشین گرانقیمت بخرند. ممکن است تصور شود همهی این ماشینهای لوکس برای ثروتمندان است، درحالیکه بعضی از افراد با وام چنین اتومبیلهایی خریدهاند. متأسفانه بانکهای ما بهجای اینکه به تولیدکنندگان وام بدهند، به مصرفکنندگان میدهند. این مسئله عملاً گرایش و نگاه دیگری را در اقتصاد نشان میدهد؛ اینکه مصرف برای ما مهم است، نه تولید.
در جامعهی ما که یک جامعهی عدالتگرا و صاحب ایدئولوژی است و فرمان امیرالمؤمنین را همهجا منتشر میکنیم که کاخی بنا نشد، مگر اینکه کوخی ویران شده باشد و مدام از عدالت صحبت میکنیم و عدالت را برجسته میکنیم، نامساوی بودن مصرف، بسیار شدیدتر تولید انواع آسیبهای اجتماعی میکند. باید یا دربارهی مصرف تدبیری بیندیشیم. نمیتوانیم از الگوی سرمایهداری تبعیت کنیم و ایدئولوژی عدالتگرایانه داشته باشیم.
بهنظر حضرتعالی، راهحل این مسئله چیست؟
راهحل این موضوع بهصورت مقطعی و زودگذر نیست. ما باید نظام تعلیموتربیت را اصلاح کنیم. آدمها نباید تلقی لیبرالیستی از مصرف داشته باشند. این تلقی لیبرالیستی را باید به یک تلقی مؤمنانه از مصرف تبدیل کنیم. ارزش انصاف در جامعه باید پررنگ شود. تا وقتی انصاف وجود داشته باشد، فرد نمیتواند بگوید من بروم بهگونهای مصرف کنم که حسرت برای دیگران ایجاد کند. اینکه آدمها میروند مصرف میکنند و برای سایرین تولید حسرت میکنند، به دلیل بیانصافی است که ترویج پیدا کرده است؛ چراکه در این مدل، اساساً دیگران را نمیبینید و این حاصل یک نوع تربیت بیمارگونه است. به همین دلیل به مدرسه و نظام تعلیموتربیت اشاره کردم. اینجا خودش را نشان میدهد. نظام تعلیموتربیت ما تولید فردگرایی بیمارگونه میکند و بچهها را با نمره میتواند بشناسد. نمره هم کاملاً منفرد از همدیگر نیست و مقایسهای است و خود این روش، موجب تقویت فردگرایی میشود. موفقیت شما در گرو شکست دیگران است.
اگر جامعهی ما وارد چرخهی تولید شد و بهاصطلاح مولد شد، دیگر در دام مصرفگرایی نمیافتد. انرژیاش میرود بهسمت تولید. پول را در تولید مصرف میکند. جامعهای که مولد باشد، جامعهای نیست که این عوارض مصرفی را داشته باشد. وقتی آدمها میروند دنبال مصرف، این مصرف زیادی باعث بروز تنفر در جامعه و از بین رفتن همبستگیهای اجتماعی میشود. بنابراین باید بستر تولید را فراهم کنیم. آدمها در جریان کار و تولید، هویت متعادلی خواهند داشت و همبستگی اجتماعی هم قویتر خواهد شد.
فرم در حال بارگذاری ...
پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز بکار پنجمین دورهی مجلس خبرگان
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395مسئولیت مجلس خبرگان حراست دقیق و همهجانبه از هویت اسلامی و انقلابی نظام است
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز بکار پنجمین دورهی مجلس خبرگان، ضمن تبریک به اعضای این مجلس بخاطر دستیابی به اعتماد و انتخاب ملت، تأکید کردند:
اهمیت این مجلس عظیمالشأن، ناشی از عظمتِ مسئولیتی است که بر دوش منتخبان آن نهاده شده و این «مسئولیت»، حراست دقیق و همهجانبه از هویت اسلامی و انقلابی نظام حاکم بر کشور و هدایت دستگاههای درهمتنیدهی این نظام به سمت هدفهای والا و عالیقدر آن است.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی که صبح امروز از سوی حجت الاسلام و المسلمین محمّدی گلپایگانی رییس دفتر مقام معظم رهبری در آغاز بکار پنجمین دوره مجلس خبرگان قرائت شد، به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آغاز به کار پنجمین دورهی مجلس خبرگان در ایّام ولادت حضرت ولیّ الله الاعظم ارواحنا فداه تقارن مبارکی است که باید به فال نیک گرفت و اطمینان به تسدید و تأیید الهی و رعایت و رضایتِ وَلَوی را در دلِ مؤمنِ به صدق وعدههای الهی، افزون و پایدار ساخت. همچنین همزمانی با سوم خرداد را که نماد پیروزی مقاومت و افراشتن پرچم فتح و نصرت الهی است، باید قدر دانست و از آن پدیدهی شگفتآور، درس آموخت.
خداوند عزیز و حکیم را با همهی دل سپاس میگزارم که به ملت مؤمن و شجاع و باوفا توفیق تشکیل این مجلس را ارزانی فرمود و نظام جمهوری اسلامی را بار دیگر به بیعتی عمومی سرافراز ساخت.
به شما برگزیدگان نیز به خاطر دستیابی به اعتماد و انتخاب ملت تبریک میگویم و توفیق در تقدیم خدمت شایسته به کشور و مردم را برای شما از خداوند علیم و بصیر مسألت میکنم.
اهمیت این مجلس عظیمالشأن، ناشی از عظمت مسئولیتی است که بر دوش منتخب آن نهاده شده است. این مسئولیت در یک جمله:
حراست دقیق و همهجانبه از هویت اسلامی و انقلابی نظام حاکم بر کشور و هدایت دستگاههای درهمتنیدهی این نظام به سمت هدفهای والا و عالیقدر آن است. ادای این مسئولیت سنگین نیازمند صلاحیتهائی است که در قانون اساسی به آن اشاره شده است.
تشخیص وجود و بقای این صلاحیتها برعهدهی این مجلس معظم است و این بهنوبهی خود مسئولیتهای بزرگی را متوجه آن میسازد:
آشنائی با جایگاه جمهوری اسلامی در دنیای کنونی؛ توجه به پدیدهی جذاب مردمسالاری دینی در میان انبوه شیوههای گوناگون حکومت که در آنها یا معنویت و دین، یا مردم، و یا هر دو قربانی شدهاند؛ توجه به نقش بیمانند ایمان و باورهای برآمده از معارف اسلامی در نوع گزینشهای مردمی؛ توجه به تأثیر تقوای فردی و سیاسی شخص رهبر در حفظ اعتماد مردم و سلامت و صلابت و استواری نظام … اینها بخشی از مسئولیتهای این مجلس معظم را که متشکل از فقهای مردمی و اثرگذار است، یادآور میشود و ادای آن را مطالبه میکند. هریک از سرفصلهای مذکور متضمن وظائفی است که حسن انجام آن، کشور و نظام را به صلاح و سداد رهنمون میگردد و رهبر را در ادای آن مسئولیت بزرگ و بیهمتا مدد میرساند.
توفیق شما حضرات محترم و خود را در پیمودن این مسیر مبارک که راه امام راحل بزرگوار و هدف بزرگ و حیاتی ایشان بود، از خداوند منان مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنه ای
۱/خرداد/۱۳۹۵
فرم در حال بارگذاری ...
منظور از خانواده منتظر عفیف چیست؟
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395با کمال تاسف؛ خانواده، این نهاد مقدس امروزه به سبب دسیسه ها و نقشه های شیاطین و تهاجم فرهنگی بیگانه به آن در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
از آنجا که “انتظار” از مهمترین مقوله های دینی در تشیع محسوب می شود و نیز از آنرو که امر غیبت امام زمان (عج)به طول می انجامد و نیز در این مدت زمان طولانی امکان دیدار امام حتی از طریق نواب خاص هم فراهم نیست، مسئله نسیان و فراموشی امام پیش آمده است. که به تبع آن، نگهداری و حفاظت از دین بسی با مشقت همراه است. لذا باید گفت نقش خانواده در تحکیم ارزش های دینی و تقویت باورهای مهدوی بسیار حساس بوده و اگر مسلمین در خانواده از اعوان کودکی با این ارزش ها هماهنگ و قرین شده، و امر ظهور را پدیده ای قابل وقوع و حتمی بدانند زمینه سازی برای ظهور ایشان و برقراری عدالت جهان شمول و برکناری ظلم وجور فراهم شده و جهان بشریت از این اوضاع نابسامان نجات خواهند یافت.
شاخصه های الگوی خانواده منتظر
۱- مفهوم انتظار
باید گفت انتظار زیبا ترین جلوه عبودیت حق تعالی است به طوری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: برترین اعمال امت من، انتظار رسیدن فرج از خدای عزیز بزرگ است. که ضد انتظار، یاس و نا امیدی است پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، آمادگی مهیا شدن قوی تر خواهد بود و همین طور هرچه محبت بیشتر باشد فراغ دردناک تر خواهد شد به گونه ای که منتظر از تمام اموری که مربوط به حفط خودش است غافل می ماند و مصیبت های شدید را احساس نمی کند.
...
>۲- شاخصه های فرد مورد انتظار در نگرش شیعی
فرد مورد انتظار در زبان شیعه چند شاخصه دارد اولین آن شناخت کامل فرد مورد انتظار است. که یک فرد منتظر باید به امام غایب خود معرفت کامل داشته باشد. دومین مشخصه این است که این فرد باید متولد شده باشد و عمری طولانی داشته و اکنون در حال حیات باشد. سومین مشخصه اینکه وی فردی باشد آگاه به احوال شیعیان و به اسرار پیروان خود و سایر انسان ها آگاه باشد.
۳- منتظًر و منتظِر
امت اسلامی همواره به عنوان امت منتظِر نامیده شده است چراکه همیشه در انتظار ظهور به سر می برند. اما خود امام نیز با عنوان منتظًر شناخته می شوند چراکه همواره انتظار می کشند تا لحظه ظهورش فرا رسد و دوران رنج و اندوه بشر سر آمده و حاکمیت ارزش های الهی و فضیلت اخلاقی در سراسر عالم تحقق یابد.؛ و زمینه تعالی معنوی و رشد کمالات واقعی در انسان فراهم شود.
پس تک تک افراد در یک امت اسلامی “منتظِر” محسوب شده و خود امام “منتظًر” منتظر بر قیامش می باشد. نهاد خانواده نیز یک نهاد منتظر است که با آموزش و تربیت صحیح به سمت ظهور منجی حرکت می کند.
۴- آثار و برکات انتظار در خانواده
اعتقاد به مهدویت و انتظار در راس هرم اعتقادی شیعه قرار گرفته است. پس رابطه انتظار و بهداشت روان در خانواده مبتنی بر دین و باورهای دینی است. باورهای دینی از راه های تغذیه روحی، تفسیر معنای زندگی، ایجاد حس انسجام، تخلیه هیجانی و … زمینه های آرامش و بهداشت روانی را فراهم می کند. ارتباط نهاد مقدس خانواده با مقوله ارزشمند انتظار ارتباطی مهم و سازنده است. خانواده می تواند با آراسته شدن به زینت انتظار تأثیر شگرف در جامعه داشته و تربیت شخصیت های کم نظیر دینی را عهده دار شود.
گفتنی است نقش نشاط و امید در خانواده بیش از سایر آثار خودنمایی می کند. به طوری که شور و اشتیاق به امر ظهور در محیط خانواده موجب پویایی و دوری از انجماد و سردی افراد آن می گردد. چرا که عدم وجود شور در خانواده یعنی انفعال و نا امیدی که چنین خانواده ای نمی تواند یک خانواده منتظر به شمار رود و انفعال با باورهای فرهنگ مهدویت هماهنگی ندارد.
نقش تربیتی انتظار اثر سازنده دیگر این مقوله است. اینکه افراد یک خانواده تلاش برای اصلاح یکدیگر و کوشش جمعی برای برطرف نمودن نقصان های اخلاقی و روحی خود دارند، به برکت انتظار و برخاسته از روحیه موعود باوری است.
۵- نقش خانواده در نهادینه کردن فرهنگ انتظار
باید گفت نقش خانواده در تربیت دینی نقشی اساسی است. و نیز هرچه قدر والدین با مولفه های"فرهنگ مهدویت” بیشتر آشنا باشند؛ می توانند فرزندان دین باورتر به جامعه تحویل دهند و به طور طبیعی خانواده منتظر خانواده پویا و پر نشاطی است چرا که ثمره انتظار چیزی جز تلاش و حرکت نیست. لذا به علت بار سنگین مسئولیت چنین خانواده ای باید کاملا بر ابعاد این مسئولیت آگاهی یافت.
۶- نقش خانواده در بهره گیری از مقوله انتظار برای تربیت فرزندان
گفتنی است تربیت مهدوی فرزند در محیط خانواده نیازمند پالایش این پایگاه تربیتی از مسائل ضد ارزشی و غیر اخلاقی است. که پیش در آمد چنین تربیتی، آشنا کردن ایشان با مسائل و احکام اولیه نظیر نماز و روزه و حجاب و خلق حسن و ادب و… است که خانواده بایستی با رعایت حد اعتدال و دوری از افراط و تفریط اقدام به آموزش انتظار به دلبندان خود کرده و با ترغیب ایشان به امام باوری و ایجاد انگیزه در وجود ایشان با تشریح مسئله انتظار و امامت می تواند ایشان را گام به گام به مرحله تکلیف و مراقبه هدایت کند.
شاخصه های خانواده منتظر
۱- خانواده ایست که سیره اهل بیت و سنت نبوی الگوی ایشان در اعمال و رفتار باشد؛ و هیچ گاه خود را از قرآن و عترت جدا فرض نکند. پس خانواده ای که ایشان را سرلوحه برنامه زندگی خود قرار دهد می تواند منتظر محسوب شود امام سجاد علیه السلام در این زمینه فرموده اند” برای ما زینت باشید و مایه ننگ ما نشوید!”
۲- بالا بردن سطح دانش مهدوی از برنامه های آن باشد؛به قول آیه ۹ سوره زمر ” آیا آنان که می دانند با آنان که نمی دانند یکسانند؟” از جمله کسب علوم، معرفت به امام عصر(عج) است که تنها با دانستن نام و نسبت حضرت علم کامل نمی شود بلکه با تبیین شناخت آن حضرت و جایگاه وجودی ایشان و نیز اثر محوری ایشان بر موجودات عالم می توان علم به ایشان پیدا کرد.
۳- خانواده ایست که به مقوله خود سازی در آن توجه خاصی می شود. نتیجه کنترل خود و محیط اطراف با این مقوله خود نوعی تحول است و لازمه تحول؛ هدفمند بودن و آمادگی از لحاظ روحی و فکری است. توجه به بیماری های نفس و تلاش برای رفع آنها باید به عنوان یک برنامه تعریف شده در خانواده منتظر اجرا شود؛ چراکه خودسازی برای چنین هدفی نیازمند عمیق ترین برنامه اخلاقی، فکری و اجتماعی است.
۴- خانواده ایست که خود را با لباس تقوا و ریاضت و پرهیزکاری زینت داده باشد. ساده زیست بوده و با دوری از رفاه و تجملگرایی روحیه زهد و دنیا گریزی را در خود تقویت کند. اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر می زند یکی از اسباب و یا تنها علت طولانی شدن غیبت ایشان شمرده می شود. لذا در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است “… به وسیله ورع و تقوا دشمنان مان را در رنج و فشار قرار دهید.”
۵- خانواده ایست که مطابق آموزه های قرآنی، صبر را از عوامل آزمایش الهی به حساب می آورد و لذا در عمل کامیاب تر خواهد بود. چنانچه در آیه ۱۵۵ بقره آمده است:” قطعا همه شما را با ترس و گرسنگی و کمبود نالی و جانی و میوه ها ابتلا می نماییم و بشارت باد بر پایداران. لذا مقاومت مسلمین در برابر ظلم ها و فسادها به ایشان جرات ایستادگی در برابر دشمنان اسلام را می دهد و خانواده منتظر باید بردباری را به عنوان سرمایه روحی بزرگ سرلوحه اعمال خود قرار دهد.
۶- خانواده ایست که تربیت حماسی داشته باشد. مفهوم انتظار به معنای دعوت به نپذیرفتن باطل و دوری از بردگی و خواری است. لذا خانواده منتظر همیشه باید آماده پیکار و رزم با باطل و ظالمان بوده و سلاح خود را زمین نگذارد.
۷- خانواده ایست که مدعیان دروغین را به خوبی بشناسد و خام حرف های پوچ و واهی ایشان نشود در بسیاری از روایات آمده است در زمان غیبت کبری از کسی که ادعای امامت و نیابت خاصه امام را دارد پیروی نکنید. چنانکه بعد از اتمام غیبت صغری تا کنون مدعیان دروغینی بر مهدویت ظهور پیدا کرده اند؛ والدینی که با اهداف و ابعاد فکری این گروه افراد آشنایی نداشته باشند ممکن است به دلیل آمادگی افکار جوانان برای انحراف به هر سو؛ دچار بحران گشته و رهایی از وضع ایجاد شده برای والدین میسر نشود.
۸- خانواده ایست که روابط خانوادگی با صالحان را ترک نکند از آنجاکه انتخاب همنشین و گروه های شایسته برای خانواده بسیار پر اهمیت است لذا والدین بایستی زمینه را برای آمد و شد و ارتباط با چنین افرادی فراهم سازند چنانچه این امر در روایات برای زمان انتظار امریست تایید شده.
۹- خانواده ایست که به امر به معروف و نهی از منکر اهمیت می دهد. لذا ابتدا از افراد درون خود شروع کرده و سپس به هدایت و امر به معروف دیگران می پردازد.
که در آیه ۶ سوره تحریم آمده :” ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده خود را نگاه دارید از آتشی که مردم و سنگ خارا فروزنده آنند.”
۱۰- خانواده ایست که دوستی خود به امام را با دادن روزانه صدقه برای سلامتی ایشان ابراز می کند و بخشی از دارایی خود را برای این امر هدیه کرده و بر این امر مداومت می کند. به طوری که به نقل از روایت صله ایشان در این زمان از صله ایشان در زمان دولت حقه و تسلط ایشان بهتر است.
۱۱- خانواده ایست که مداومت بر توسل به حضرت در تمام مراحل زندگی دارد. امامی که تقدیر امور یکساله مردم با امضای ایشان در شب قدر بسته می شود و بر تمام احوال ما آگاه اند لذا بایستی در تمام غم ها و شادی ها ایشان را یاد کرده و بر ایشان توسل کنیم. تا همواره حضور ایشان را در زندگی احساس کرده و تنها در مواقع اضطرار ایشان را یاد نکنیم.
۱۲- خانواده ایست که اقدام به برپایی مجالس یادکرد حضرت در منزل کرده و به ذکر پرداخته و موجبات زنده شدن یاد ایشان را در اذهان فراهم می آورد؛ که امام صادق علیه السلام می فرمایند:“خدا رحمت کند بنده ای که که وقتی با یک نفر هست درباره ما مذاکره می کند در این صورت نفر سوم ایشان فرشته ایست که برای لیشان طلب مغفرت می کند و خداوند بر ایشان در برابر فرشتگان مباهات می کند پس هرگاه اجتماع کردید به ذکر بپردازید….” طراوت بخشی به فضای خانه با ذکر اهل بیت و یاد حضرت و دعای جمعی برای سلامتی و فرج ایشان روح مهدویت باوری را در اعضای خانواده بسیار تقویت می کند.
۱۳- خانواده ایست که والدین آنقدر مطالعه دارند که وقتی جوان آن یا جوان دیگری با شبهه ای ( از قبیل طول عمر یا ولادت ایشان و..) مواجه می شود به زیبایی شبهه را رفع می کنند تا این شبهه موجبات انحراف جوان خام نگردد.
۱۴- خانواده ایست که آنقدر از لحاظ روحی قوی است که فرزندان در آن با هیچ خلاًیی مواجه نمی شوند تا خدای نکرده جذب گروه های منحرف غیر اخلاقی و انحرافی شوند و از مسیر مهدویت دور گردند. که باید برای رهایی از چنین مشکلی آگاهانه عمل کنند.
نتیجه اینکه خانواده در پیشبرد باورهای اسلامی و مهدوی نقشی غیر قابل انکار داشته و می تواند با به کارگیری امید و قدرت و تقوا و صبر و پایداری در مسیر انتظار و نیز تقویت روحیه انتظار در فرزندان در کنار آموزه های واجب دینی ایشان را با امام عصر(عج) آشنا کرده و وظیفه هر فرد را در برابر امام زمانش به او معرفی کند چراکه اگر از کانون کوچک هر خانواده این امر عملی گردد به ترتیب این امر جهان شمول شده و از سپرده شدن امام زمان و اهداف و آرمان هایشان به دست فلراموشی جلوگیری به عمل خواهد آمد.
منبع: باحجاب
باسلام و وقت بخیر
ممنون از اطلاع رسانی شما
پیرامون این پست بسیار عالی معرفی کتاب خورشید پشت ابر به شما سروران خالی از لطف نیست.
یکی از وظایف والدین آموزش اعتقادات دینی به فرزندان می باشد. در این اثر نویسنده تلاش می کند در قالب داستانی جذاب خصوصیات دوران پس از ظهور امام عصر(عج) را برای کودکان بازگو نماید.
جهت مشاهده اطلاعات بیشتر از این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.baharnashr.ir/bookdetails.aspx?bookcode=602
فرم در حال بارگذاری ...
سفارش پدر به مرحوم قاضی چه بود؟
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395آیت الله شیخ علی سعادت پرور میفرمود:
در آن روزها، مرض وبا در نجف غوغا می کرد، فرزندان مرحوم آقا امامقلی نخجوانی یکی پس از دیگری در اثر مرض وبا رحلت می کردند و ایشان بدون هیچ ناراحتی و انزجار قلبی به شکرگزاری مشغول بود. وقتی از وی علت این عمل را جویا شدند فرمود: قباله های زمین را دیده اید که وقتی کسی صاحب یکی از آنها شد، هر کاری که دلش خواست با زمین اش انجام می دهد؛ حالا هم خدای سبحان صاحب و مالک اصلی این فرزندان و همه چیز من است و هر کاری که بخواهد با آنان انجام می دهد و کسی را حق سوال و اعتراض نیست!»
منبع:کتاب اسوه عارفان – ص 171/ خبرگزاری تسنیم
فرم در حال بارگذاری ...
جهنم محل دل کندن است
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395
بلا خیر است در روایت داریم که اگر کسی تا 40روز بلایی سرش نیاید اهل جهنم است.
جهنمی ها دو دسته می شوند، یک دسته بلاخره بیرون می آیند و وارد بهشت می شوند اما یک دسته می مانند و آنها کسانی هستند که این لجن در ذات و وجودشان وارد شده است. و تا ابد می مانند و هیچ راه نجاتی برایشان وجود ندارد و کسانی هستند که خداوند راجع به آنها می گوید ” صمٌ بکمٌ فهم لا یرجعون” دیگر بازگشتی ندارند و کسانی هستند که به شدت در عمق دنیا غرق می شوند و نقطه اوج این عده را کفر می گویند. کافر هم به کسی می گویند که مانع نور شده است، پوشاننده نور است که این نور هم نور محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) است که آن نور را شخص کافر کتمان می کند.
بلا خیر است در روایت داریم که اگر کسی تا 40روز بلایی سرش نیاید اهل جهنم است.
اول جهنم است مرز جهنم کجاست؟
محل دل کندن، که دل کندن سخت است. از آن ساده تر چیست؟
بلا، که محل دل کندن است. از آن ساده تر اینکه شخص صدقه دهد، نماز بخواند اینها همه جایگاه های دل کندن است.
نماز بهترین جا برای دل کندن از دنیا است. اگر میخواهیم بلا سرمان نیاید، جهنم نرویم نماز بخوانیم، درست نماز بخوانیم، اگر جهنم را نمی توانی تحمل کنی، طاقت بلا را هم نداری، پس نماز بخوان، روزه بگیر در همه اینها دل کندن است.
منبع: وارث/ سخنرانی حجت الاسلام شیخ محمود ابوالقاسمی در هیئت عشاق العباس ؛ 25 اسفند 1392
فرم در حال بارگذاری ...
جای شعر درست و درمان هم تا بخواهی دری وری داریم + فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 4ام خرداد, 1395با شاعران طنزپرداز در محضر رهبر انقلاب(6)
در این فیلم سعید بیابانکی در حضور رهبر انقلاب شعر می خواند.
فرم در حال بارگذاری ...
بسم الله الرحمن الرحیم
نوشته شده توسطرحیمی 3ام خرداد, 1395
پيامبر صلي اللّه عليه و آله:
مَنْ قَرَأَ بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مُوقِنا سَبَّحَتْ مَعَهُ الْجِبالُ إلاّ أَنـَّهُ لايَسْمَعُ ذلِكَ مِنها؛
هر كس با يقين بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند،
كوه ها به همراه او تسبيح مى گويند، هر چند او تسبيح آنها را نمى شنود.
الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶
فرم در حال بارگذاری ...