« اگر در غدیرخم بیعت با امیرالمومنین شکل نمی گرفت چه می شد؟تنهایی علی علیه السلام »

آمادگی برای جنگ

نوشته شده توسطرحیمی 19ام مرداد, 1397

 

بخش اول: عصر جاهلیت

بخش دوم: تنهایی علی علیه السلام

 

ترجمه و شرح خطبه 26 نهج البلاغه؛ بخش سوم: آمادگی برای جنگ

وَ لَمْ يُبَايِعْ حَتَّى شَرَطَ أَنْ يُؤْتِيَهُ عَلَى الْبَيْعَةِ ثَمَناً، فَلَا ظَفِرَتْ يَدُ الْبَائِعِ وَ خَزِيَتْ أَمَانَةُ الْمُبْتَاعِ. فَخُذُوا لِلْحَرْبِ أُهْبَتَهَا وَ أَعِدُّوا لَهَا عُدَّتَهَا، فَقَدْ شَبَّ لَظَاهَا وَ عَلَا سَنَاهَا؛ وَ اسْتَشْعِرُوا الصَّبْرَ فَإِنَّهُ أَدْعَى إِلَى النَّصْرِ.

برنتافت كه خود را رهين بيعتش سازد تا پذيرفت كه بهاى اين بيعت را بپردازد، امّا آن كه فروخت نارستگار است، و آن كه خريد زيانبار. كنون ساخت جنگ بيارائيد، و ساز پيكار آماده نماييد، كه زبانه -آتش- آن نيك بلند است و تابان، و روشنى آن نمايان. و شكيبائى را شعار خود داريد، كه شاهد پيروزى را در كنار آريد.


شرح علامه جعفری

«و لم يبايع حتي شرط ان يوتيه علي البيعه ثمنا فلا ظفرت يدالبائع و خزيت امانه المبتاع» (عمرو بن العاص (در بيعتي كه با معاويه كرده است) شرط نموده است كه معاويه قيمتي به آن بيعت بپردازد، پيروز مباد دست اين بيعت كننده‌ي خودفروش و رسواي و پوچ باد امانت آن زورگويي كه از چنان مرد خودفروش بيعت گرفته است.
 
يك معامله‌ي خسارت بار: شخصيت در برابر تورم خود طبيعي  
هر اندازه هم كه بتوانيم در اصول و كيان ارزشها سفسطه كاري و مغالطه بازي به راه بيندازيم، درباره‌ي اين اصل كه حيات آدمي خواسته‌ي مطلق او است، نمي‌توانيم تشكيك كنيم، زيرا چنانكه مشاهدات و تجربيات عمومي نشان مي‌دهد، آدمي حداكثر تلاش و تكاپوي خود را براي دفاع از حيات خود به كار مي‌اندازد. هيچ قانون و آداب و مقرري وجود ندارد مگر اينكه در موقع تزاحم با حيات آدمي استثناء مي‌پذيرد و تخصيص مي‌خورد. آدمي آخرين چيزي را كه ممكن است پس از هر كوشش و تلاش و تقلا از دست بدهد، حيات او است. وقتي كه اين حيات در مسير تكامل خويش، شخصيت را در آدمي به وجود مي‌آورد، ارزشها و ضرورتهاي حيات تدريجا منتقل به شخصيت مي‌گردد، تا جائي كه ممكن است حيات با همه‌ي شئون و ارزشهايش قرباني شخصيت آدمي گردد. ملاك انتقال ارزشها و ضرورتهاي حيات به شخصيت چگونگي ارزيابي خود شخصيت است، براي كسي كه شخصيت همه‌ي موجوديت او را تشكيل مي‌دهد، پايان دادن به حيات در راه حفظ شخصيت از پستي‌ها و حقارتها، همچون دست برداشتن از تماشاي يك منظره در راه حفظ حيات تلقي مي‌گردد.
 
در حقيقت حيات مقدمه‌ي بوجود آمدن و رشد شخصيت است، چنانكه عناصر مادي مقدمه‌اي براي بوجود آمدن حيات مي‌باشد. روي اين محاسبه، ارزش و عظمت يك شخصيت را بايستي با اين ملاك سنجيد كه صاحب آن شخصيت در مقابل چه حقيقتي دست از شخصيت برمي‌دارد و آن را به چه قيمتي معامله مي‌كند. انساني وجود دارد كه در برابر اندك سود مادي كه حتي نياز ضروري به آن ندارد، شخصيتش را از دست مي‌دهد. و انساني ديگر وجود دارد كه اگر جهان هستي را با آن عظمت قيمتي براي خريدن شخصيتش بپردازند، اين معامله را ناشايست و احمقانه تلقي خواهد كرد.
 
علي بن ابي‌طالب عليه‌السلام مي‌گويد:
«و الله لو اعطيت الاقاليم السبعه بما تحت افلاكها علي ان اعصي الله في نمله اسلبها جلب شعيره ما فعلت» (اگر همه‌ي اقاليم هفتگانه را با آنچه كه در زير آسمانها است در برابر معصيت به خداوند با كشيدن پوست جوي از دهان مورچه‌اي، به من بدهند، اين ستم را مرتكب نخواهم گشت).
 
اگر ارزش شخصيت در نزد اميرالمومنين عليه‌السلام بالاتر از همه‌ي دنيا نبود، چنين معامله‌اي را براي خود تحريم نمي‌كرد. شما با اين بيان مي‌توانيد شخصيت عمرو بن العاص و معامله‌اي را كه او به حزب معاويه مي‌پيوندد، درك كنيد: خريدار: معاويه. فروشنده: عمرو بن العاص، كالا: شخصيت عمرو بن العاص قيمت: ولايت مصر.
 
بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر! (لاهوتي) و قيمتي را هم كه معاويه پرداخته است مورد دقت قرار بده: زمامداري چند روزه‌ي مصر! و روشن است كه كسي كه شخصيت خود را چنين ارزان بفروشد، مانعي نمي‌بيند كه مردم جامعه‌ي مصر را برده‌ي خود و آل‌اميه بسازد. و ماليات مصر و دسترنج مردم مصر را به خود اختصاص بدهد. و با همين بيان مي‌توانيد شخصيت علي بن ابيطالب را نيز درك كنيد: فروشنده: علي بن ابي‌طالب، خريدار: خدا، كالا: هستي علي بن ابي‌طالب. بيا كالا ببين بايع نگه كن مشتري بنگر.
 
البته اين يك مقايسه‌ي روبنائي است، و الا هستي قابل فروش نيست و شخصيت قابل معامله نمي‌باشد، بلكه با قرار دادن آن دو در مجراي كمال و رشد، رهسپار منطقه‌ي جاذبيت الهي مي‌گردند.
***
«فخذوا للحرب اهبتها و اعدوا لها عدتها فقد شب لظاها و علا سناها و استشعروا الصبر فانه ادعي الي النصر». هر گونه نيازمنديهاي پيكار با دشمن را تهيه نماييد و وسائل جنگ را آماده بسازيد، زيرا شعله‌هاي جنگ زبانه مي‌كشد و روشنائي شعله‌هايش سر بركشيده است، براي استقبال رويدادهاي جنگ صبر و بردباري را دريابيد، زيرا شكيبائي و تحمل بهترين انگيزه براي پيروزي است. 
 
موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت


فرم در حال بارگذاری ...