« تربيت نسل منتظر(قسمت پنجم)تربيت نسل منتظر(قسمت سوم ) »

تربيت نسل منتظر(قسمت چهارم )

نوشته شده توسطرحیمی 21ام اردیبهشت, 1397

 

تربيت نسل منتظر(قسمت اول )

تربيت نسل منتظر(قسمت دوم )

تربيت نسل منتظر(قسمت سوم )

تربيت نسل منتظر(قسمت پنجم)

اشاره:

نویسنده در قسمت های پیشین به تبیین سه اصل:

1. سلامت نفس مربی،

2. اصل تفاوت های فردی،

3. صبر و سعة صدر، برای تربیت نسل منتظر پرداخت.

در این قسمت چهارمین اصل تربیتی را با شما عزیزان در میان می گذارد.

 

4. اصل محبت
محبت يکي از نيازهاي اساسي روان انسان است و همان گونه که آدمي به آب، غذا و ديگر امکانات احتياج دارد، به محبت هم نيازمند است. آدمي خود را دوست دارد و مي خواهد محبوب ديگران باشد. محبت در تربيت صحيح و متعادل متربّي تأثير فراوان دارد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «به کودکانتان محبت کنيد، بر آنان رحمت آوريد و هر گاه به آنان وعده داديد، به وعده خود وفا کنيد، زيرا به گمان آنان، شما به آنان روزي مي رسانيد».

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند:

«رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسي که فرزند خود را ببوسد براي او حسنه نوشته مي شود». همان حضرت فرمودند:

«فرزندان را زياد ببوسيد، زيرا به ازاي هر بوسه، براي شما در بهشت، درجه اي هست که ميان هر درجه با درجة ديگر پانصد سال راه است».

محبت در پرورش صحيح و متعادل جسم و جان کودک تأثيرات فراواني دارد که در امور زير خلاصه مي شود:

1. محبت براي انسان يک نياز طبيعي است. کودک بيش از بزرگ ترها به آن نياز دارد. کودک چندان توجهي ندارد که در کوخ زندگي مي کند يا در کاخ، به نوع لباس و غذاي خود نيز چندان توجهي ندارد؛ امّا در اين جهت که محبوب ديگران هست يا نه، کاملاً دقت و حساسيت دارد.

2. تعادل روح: محبت چون يک نياز طبيعي است وجود و عدم آن در تعادل و عدم تعادل روح تأثير فراواني دارد. کسی که به زندگي اميدوار و دلگرم است، خود را در اين جهان پرآشوب، تنها و بي کس نمي داند تا تعادل و آرامش نفساني خويش را از دست بدهد. در پرتو محبت، صفات عالي انساني و عواطف و احساسات کودک به خوبي پرورش مي يابد که نتيجة آن، پرورش انساني متعادل خواهد بود.

3. سلامت جسم: احساس محبوبيت، در آرامش نفس تأثير دارد و آرامش نفس نيز بدون شک در سلامت اعصاب و جسم تأثير فراواني خواهد داشت.

جسم و جان کودکي که از محبت هاي گرم پدر و مادر اشباع مي شود و از آرامش نفساني و اعتماد برخوردار است، بهتر از کودکي که از چنين نعمت بزرگي محروم شده، رشد و پرورش مي يابد.

4. کودک اظهار محبت را ياد مي گيرد. کودک در محيط گرم محبت، اظهار محبت را از پدر و مادر ياد مي گيرد و خوش قلب، خيرخواه و انسان دوست بار مي آيد. او چون طعم شيرين محبت را چشيده، در فرداي زندگي حاضر است اين آب حيات را بر ديگران نيز ايثار کند.

چنين انساني وقتي بزرگ شد، همين اظهار محبت را نسبت به همسر خود، فرزندان خود، دوستان، معاشران و همه انسان ها، خواهد داشت.

 اي دوست براي دوست جان بايد داد
در راه محبت امتحان بايد داد
تنها نبود شرط محبت، گفتن
يک مرتبه هم عمل نشان بايد داد

 5. کودک به محبت کننده علاقه پيدا مي کند؛ چون انسان حبّ ذات دارد، علاقه مندان خود را نيز دوست دارد، و نسبت به آنان خوش بين مي شود. وقتي کودک مورد محبت پدر و مادر قرار گرفت، متقابلاً به آنان علاقه مند مي گردد، پدر و مادر را افرادي قدرشناس، خيرخواه و قابل اعتماد مي شناسد و به حرف آنان بهتر گوش مي دهد.

 درس معلم ار بود زمزمة محبتي
جمعه به مکتب آورد طفل گريزپاي را

 6. مصونيت از انحرافات: اظهار محبت، کودک را از ابتلاء به عقدة نفساني و احساس کمبود حقارت مصون مي دارد. برعکس، کودکي که از محبت هاي گرم پدر و مادر محروم بوده، يا نياز او درست اشباع نشده، در نفس خويش احساس محروميت کرده، نسبت به پدر و مادر و ديگرانی که او را دوست ندارند، عقدة نفساني پيدا مي کند. طبعاً چنين انساني در معرض هر گونه انحراف و فسادي خواهد بود.

به عقيدة بسياري از دانشمندان، اکثر تند خويي ها، خشونت ها، لجبازي ها، زورگويي ها، بدبيني ها، اعتياد ها، افسردگي ها، گوشه گيري ها، نااميدي ها و به طور کلّی ناسازگاري هاي افراد، معلول عقدة حقارتي است که در اثر محروميت از محبت به وجود آمده است.

در اثر همين کمبود محبت و احساس بي پناهي است که دختر جوان، در مقابل چند جملة محبت آميز يک جوان فريبکار خود را مي بازد و تسليم هوس بازي هاي او مي گردد. امام صادق علیه السلام فرمودند: «حضرت موسي علیه السلام از خداي متعال سؤال کرد: افضل اعمال چيست؟ خداوند فرمود: دوست داشتن فرزندان».

در روايت نقل شده است: «مردي خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسيد و عرض کرد: تاکنون هيچ کودکي را نبوسيده ام. وقتي آن مرد بيرون رفت، پيامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب فرمود: به نظر من اين مرد اهل دوزخ است».  علي علیه السلام در وصيت خود فرمود: «با کودکان مهرباني کن و احترام بزرگان را نگه دار». ابوهريره نیز مي گويد: «رسول خدا صلی الله علیه و آله را ديدم که آب دهان حسن و حسين را مي مکيد، چنان که انسان ميوه را تناول مي نمايد». 
 
اظهار محبت
کمتر پدر و مادري را پيدا مي کنيد که قلباً فرزند خود را دوست نداشته باشند. ولي کودک به محبتي نیاز دارد که آثار آن را در رفتار پدر و مادر مشاهده کند. محبت والدين در قالب نوازش ها، بوسه ها، در آغوش گرفتن ها، تبسم ها و حتي آهنگ محبت آميز سخنان پدر و مادر ظاهر مي شود.

کودک دوست دارد با پدر و مادر سخن بگويد و اسرار دلش را با آنان در ميان بگذارد. دوست دارد با آنان براي خريد به بازار، تفريح و مهماني برود. دوست دارد به سخنانش خوب گوش دهند و پاسخگوی نیازهایش باشند.

کودک حتي دوست دارد با پدر و مادرش بازي کند. او علاقه مند است در خانه محترم باشد و در امور منزل مسئوليتي را بر عهده بگيرد و در واقع محبت قلبي پدر و مادر را از همین راه ها کشف مي کند.

 

محبت خود را مشروط نکنيد

محبت والدين به فرزندان يک امر طبيعي است. ممکن است والدين از بعضي کار هاي فرزند خود ناراضي باشند، ليکن نمي توان محبت آنان را ناديده گرفت، چون يک امر طبيعي است. به والدين توصيه می شود محبت خود را هيچ وقت وجه المعامله قرار ندهند. اين درست نيست که بعضي از والدين محبت خود را وسيلة نفوذ در فرزند قرار دهند، مثلاً به او بگویند: اين کار را بکن تا مامان تو را دوست داشته باشد. يا اگر اين کار را بکني، دیگر تو را دوست ندارم. اين کار چند عيب دارد:

الف) به اصل طبيعي ضرورت محبت پدر و مادر نسبت به فرزند لطمه وارد مي سازد،

ب) با چنين برنامه اي کودک عادت مي کند کارها را براي جلب رضايت پدر و مادر و ديگر انسان ها انجام دهد نه بر طبق وظيفه و براي جلب مصالح واقعي خود و ديگران،

ج) کودک را به تملق گويي، نفاق و فريبکاري وادار می سازد.

 

محبت مانع تربيت نباشد

بعضي از والدين چون بيش از حد به فرزندان خود علاقه دارند، بدي هاي آنان را اصلاً نمي بینند و اگر احياناً عيبي در آنان ديدند يا ديگران آن را تذکر دادند، از آن عيب چشم پوشي مي کنند.

شما کودکان بي ادبي را مي بينيد که بچه ها را اذيت مي کنند، مزاحم مردم مي شوند، در و ديوار را کثيف و خراب مي کنند، شيشه مي شکنند، فحش مي دهند و … .

اينها نتيجة بي توجهي والدين است که آنان را نهي نمي کنند يا با يک خندة احمقانه یا با دفاع بي جا، آنان را به کار هاي خلاف تشويق مي کنند. اين والدين نه تنها به فرزند خود خدمت نمي کنند بلکه در حقّ آنان خيانت مرتکب می شوند و لذا در قيامت بدون مؤاخذه نخواهند بود.

بهترين پدران و مادران، کساني هستند که حساب دوستي فرزندانشان را از حساب تربيت جدا مي سازند. امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند: «بدترين پدران کساني هستند که در احسان به فرزندان از حد تجاوز مي نمايند و بدترين فرزندان کساني هستند که با تقصير خود، عاق پدر مي شوند». علي علیه السلام نیز فرمودند: «هر کس سختي تأديب را تحمل کند، بدي هايش کم خواهد شد».

 

زيان هاي افراط در محبت

محبت مثل آب و غذا است؛ اگر به مقدار لازم و در وقت مناسب صرف شد، مفيد خواهد بود. محبت زياد نه تنها به نفع کودک نيست، بلکه يک خيانت و اشتباه تربيتي محسوب مي شود.

والدين بايد با توجه به مشکلات احتمالي آينده، فرزندان خود را به گونه ای تربيت کنند که براي زندگي در نشيب و فراز آينده آماده باشند. آنان باید مراقب باشند فرزندان، لوس و ناز پرورده و نازک نارنجي بار نيايند.

عواقب محبت افراطي عبارتند از:
1. کودک سلطه جو و پرتوقع مي شود: چون والدين تسليم خواسته هاي کودک هستند، توقعات او توسعه پيدا مي کند و هر چیزی مي خواهد و دستور مي دهد. در چنین شرایطی والدين براي اينکه عزيز کردة آنان آزرده نشود، خواسته هايش را برآورده مي سازند. چنين کودکي، رفته رفته به يک حاکم ديکتاتور تبدیل می شود. مردم نه تنها چنين آدم لوسي را دوست ندارند، بلکه نسبت به برآوردن خواسته هايش نیز خود را ملزم نمي دانند. در نتيجه، اين عزيز بي جهت از مردم رنجيده مي شود و احساس حقارت مي کند.

آدم هاي لوس و ناز پرورده در زندگي زناشويي خود نيز غالباً با شکست مواجه مي شوند. پسر لوس وقتي ازدواج می کند، از همسر خود انتظار دارد همانند مادر، بلکه بيشتر، از او پذيرايي و پرستاري کند. اکثر خانم ها هم حاضر نيستند در برابر فرماندهي هاي مستبدانة شوهر تسليم محض باشند، بدين جهت اختلافات داخلي شروع مي شود و زندگي را به تباهي مي کشاند.

يک دختر ناز پرورده نيز وقتي به خانة شوهر مي رود، از او توقع دارد همانند مادر و پدر از او پذيرايي کند و به خواسته هايش توجه نمايد، و بدون چون و چرا تسليم خواسته های او باشد. در صورتي که اغلب مرد ها اين لوس گري ها را دوست ندارند و لذا قهر و دعوا و کشمکش شروع خواهد شد و متأسفانه در برخی اوقات کار به طلاق مي کشد.

2. ناز پرورده ها غالباً روحي ضعيف، ناتوان و زودرنج دارند و خیلی سریع اعتماد به نفس خود را از دست مي دهند.

3. آدم هاي لوس و ناز پرورده غالباً خودپسند و از خودراضي هستند و عيوب خود را نمي بينند.

4. کودکاني که بيش از حد مورد نوازش پدر و مادر هستند، به تدريج ياد مي گيرند زورگويي کنند.

 

راه های ابراز محبت:
از سه راه مي توان محبت را به طرف مقابل؛ همسر يا فرزند بروز داد: محبت بصري، محبت ابزاري، محبت کلامي.

1. محبت بصري: يکي از راه هاي ابراز محبت، محبت چشمي است. چشم داراي امواج مثبت و منفي است. شما از نگاه خود مي توانيد پيام عشق و علاقه، محبت، تنفر، اعتراض، سؤال، انتقاد و … را به دیگران بفرستيد. لذا يکي از راه هاي بروز محبت، محبت چشمي است اينکه در روايات آمده است: نگاه شما به والدين نگاه محبت آميز باشد، نشانة اين است که با چشم مي توان محبت را ارائه داد.

 داني که دلبر با دلم چون کرد و من چون کردمش
او از جفا خون کرد و من از ديده بيرون کردمش

 2. محبت ابزاري: دست دادن، هديه دادن، بوسيدن، در آغوش کشيدن و بغل کردن نمونه هايي از محبت ابزاري است.

3. محبت کلامي: يکي از ارتباط هاي سالم که باعث ايجاد امنيت دروني در کودکان و نوجوانان مي کند، ارتباط کلامي زيباست.

خوب حرف زدن، کلام زيبا گفتن و ساختن جملات با کلمات زيبا يک نوع محبت است. خداوند مي فرمايد: «قولوا  للنّاس حسناً».

بد زباني و استفاده از کلمات تحقيرآميز، ساختار شخصيت فرزندان را متزلزل مي نمايد. گاهي يک کلمه زشت و تحقيرآميز، سيستم رواني فرزند شما را به خطر مي اندازد و امنيت دروني را از او مي گيرد.

 يا رب چه چشمه اي است محبت که من از آن
يک قطــره خــوردم و دريــا گـريستــم

 

محبوب بودن، بالاترين خوشبختي در زندگي است.

نویسنده:علی محمد رفیعی محمدی

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت ( علیهم السلام)


فرم در حال بارگذاری ...