« راههاي عملي جهت شروع تهذيب نفس چیست ؟زیارت عاشورا منشور حمایت از جبهه حق و بیزاری از باطل »

دیدن فیض خدا با فراموشی نفس

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آبان, 1394

ایمان بهترین سرمایه و باعث نجات است، قرآن کریم برای ایمان فضائل و برای مؤمن درجاتی بیان کرده و رستگاری را برای مؤمنان دانسته است «قد افلح المومنون»[1]

ما می گوییم مؤمن کسی است که به خدا، رسول، غیب و اصول دین ایمان بیاورد و به فروع عمل کند در حالی که این پاسخ غیر عالمانه و بیان لوازم ایمان است. برای این که ایمان را تعریف کنیم باید ببینیم مؤمن کیست و برای شناخت مؤمن باید ببینیم خدا چه کسی را مؤمن معرفی کرده است؟ خداوند در سوره حشر می فرماید من مؤمن هستم «السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیمِن».[2]

حال باید دید آیا مؤمن مشترک لفظی است که در مورد خدا یک معنا و در مورد انسان یک معنای دیگری دارد یا این که یک حقیقت و یک معنا دارد لکن لوازمش فرق می کند.

خودمان اگر بخواهیم در امان باشیم و به خودمان امنیت ببخشیم باید وارد پناهگاه شویم همان پناهگاهی که فرمود «کلمة لا اله الا الله حصنی»[3] لکن لازمه آن این است که به اصول دین، ایمان داشته باشیم و فروع دین را عمل کنیم؛ در این صورت است که وصف مؤمن را که خدا دارد ما هم پیدا می کنیم.

خدا نسبت به دیگران ایمنی بخش است ما نسبت به خودمان ایمنی بخش هستیم. کسی که امنیت می بخشد مؤمن است و این مؤمن، هیمنه دارد. از این رو کلمه مهیمن در کنار مؤمن آمده یعنی کسی که امان بخش است؛ هیمنه دارد. چون آنقدر قدرت دارد که در مقابل عذاب الیم ایستادگی کرده و خودش را با مبارزه با نفسش نجات داده است.

در دعای امام کاظم علیه السلام آمده است:

«ان الراحل الیک قریب المسافه؛ خدایا کسی که بخواهد سمت تو بیاید راهش خیلی کم است».[4]

بین ما و فیض خدا یک پرده است. مرحوم صدوق در کتاب توحید از حضرت ابراهیم نقل می کند «لیس بینه و بین خلقه حجاب غیر خلقه»[5] پس خود این خلق یک پرده رقیق است نه این که بین خلق و خدا یک پرده باشد بلکه خود خلق پرده و فاصله است.

آدم وقتی خود را نبیند فیض خدا را می بیند و این همان ایمان است. لکن لازمه آن این است که به اصول ایمان بیاورد و فروع را عمل کند.

این مؤمن متخلق به اخلاق الاهی می شود و هم خودش را و هم جامعه را نجات می دهد.

منبع : خبرگزاری رسا، جوادی آملی، عبدالله

پی نوشت ها:

[1] مومنون، 1.

[2] حشر، 23.

[3] بحار الأنوار، ج 49، ص 127

[4] مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج 2، ص 583.

[5] التوحید للصدوق، ص 179.

 

 


فرم در حال بارگذاری ...