« مانده گار ترین حقیقتمعرفی کتاب: الغيبه طوسي »

ويژگى هاى اولياى الهى

نوشته شده توسطرحیمی 10ام آبان, 1391

     «… وَ لَمْ يَرْفَعُوا الْحَوائِجَ اِلَى الْخَلْقِ…»

     حاجات و نيازمندى هايشان را از مردم نمى‌خواهند.

     طبيعى است كه زندگى انسان توأم و آميخته با انواع نيازهاست و هر اندازه ظرفيّت وجودى انسان بيشتر باشد، نيازش نيز افزون‌تر خواهد بود (…اَنْتُمْ الْفُقَراءُ اِلى اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنىُّ الحَميدُ)2 تنها موجودى كه قادر است تمامى نيازهاى بشر را مرتفع سازد، خداوند متعال است و لذا دوستان خدا همواره دست نياز خويش را به آستان قدس ربوبى او دراز مى‌كنند و با استمداد از قدرت بى پايان او حاجاتشان را برآورده مى‌سازند. تنها به او اميدوارند و هرگز به غير او دل نمى‌بندند.

     يكى از حكمت هاى دعا و تأكيد بر آن، اين است كه ارتباط و پيوند انسان با خدا تقويت گردد و دست نيازش فقط به سوى او دراز شود. هر قدر اين رابطه قلبى، روحى و معنوى محكم‌تر شود، رابطه با ديگران، در رفع نيازمنديها كمتر مى‌گردد، تا جايى كه هرگز براى رفع نياز، دست به سوى غير خدا دراز نمى‌كند. چنانچه اين معنا در داستان حضرت ابراهيم(عليه السلام) ترسيم گشت: هنگامى كه او را در آتش مى‌افكنند و جبرئيل مى‌گويد آيا كمك مى‌خواهى؟ او مى‌گويد: «اَمّا اِلَيْكَ فَلا»

     به عنوان مثال و تقريب به ذهن، اگر كسى در مشكلات و امور زندگى خود به شما اعتماد كند و هرگاه گرفتارى بر او پيش آمد، تنها به شما مراجعه كند، ارتباط قوى و پيوند ناگسستنى بين او و شما پديد مى‌آيد، تا آنجا كه احساس محرميّت و صميميّت مى‌كنيد. چنانكه او در مشكلات به شما روى مى‌آورد، شما نيز حتى الامكان سعى مى‌كنيد نياز او را برطرف سازيد. گرچه اين رابطه انسانى خيلى  ضعيف‌تر از رابطه انسان با خداست كه آن با مقياسى بى نهايت از روابط انسانى فاصله دارد؛ ولى تا حدودى اين مثال مى‌تواند محبّت و صميميّت خداوند را با انسانى كه او را مرجع و پناهگاه خود برگزيده، بيان نمايد.

     «… بُطُونُهُمْ خَفيفَةٌ مِنْ اَكْلِ الْحَرامِ [مِنَ الْحَلالِ]…»3

    شكم هايشان از نعمتهاى حلال سنگين و پر نمى‌گردد اما از حرامش، هيهات!

     يكى ديگر از اوصاف و ويژگى هاى دوستان خدا اين است كه به دنيا و لذت هاى فانى آن تعلّق و وابستگى ندارند. حتّى در حلال دنيا نيز زياده روى نمى‌كنند و صرفاً براى رفع نياز، از لذايذ دنيا و نعمت هاى آن بهره مى‌برند.

     استفاده آنها از نعمت ها در اين حد است كه توان انجام وظايف، عبادت و خدمت به بندگان را داشته باشند، نه براى لذت جويى. اتفاقاً اگر انسان، بيش از نياز بدنش غذا بخورد، از توانش كاسته مى‌شود و به كسالت و سنگينى و ناتوانى مبتلا مى‌شود.

پی نوشت:

1. بحارالأنوار، ج 77، ص 2

2. فاطر/15

3.در بحارالأنوار، ج 77، ص 22؛ «من اكل الحلال» ضبط شده است.

  •  راهيان كوي دوست: شرح حديث معراج / محمدتقي مصباح يزدي

صفحات: · 2


فرم در حال بارگذاری ...