آهنگ جدید رضا صادقی با موضوع شهدای غواص/«آغوش امن» + فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394نماهنگ «آغوش امن» همزمان با فرارسیدن آغاز هفته دفاع مقدس، با صدای رضا صادقی در رثای شهدای غواص منتشر شد.
همزمان با فرارسیدن آغاز هفته دفاع مقدس، نماهنگ «آغوش امن» با صدای رضا صادقی در رثای شهدای غواص منتشر شد.
این نماهنگ که تازه ترین اثر سفیرفیلم با همکاری خانه موسیقی و سرود بسیج است، به کارگردانی علی طادی و محمدمهدی فکریان، در زمان ۶ دقیقه تولید شده است. بخش هایی از این اثر در شهرک سینمایی دفاع مقدس و بخش هایی نیز در خانه ای قدیمی در تهران فیلمبرداری شده است.
«یاحا کاشانی» شاعر و ترانه سرا در بهبوهه اخبار کشف اجساد شهدای غواص، با سرودن ترانه ای برای این شهیدان، زمینه خلق اثر «آغوش امن» را با صدای رضا صادقی فراهم کرد. خود او در این باره می گوید: «این شعر یک هفته پس از منتشرشدن خبر تکان دهنده کشف پیکر شهدای غواص در ذهن من شکل گرفت. یک شب تا صبح به خواب نرفتم و این ترانه صبح همان روز سروده شد.»
این قطعه ۸ بیت دارد و برای نخستین بار توسط سیدعلی ضیاء، مجری برنامه «امشب» شبکه یک سیما دکلمه شد. پس از آن رضا صادقی از اجرای این اثر استقبال کرد. رضا صادقی روی این کار حساسیت زیادی نشان داد و حتی به دلیل بغض و گریه های پیاپی میان اجرا، چندین بار به استودیو رفت و آن را تنظیم و بازخوانی کرد، تا نهایتا اثری شایسته خلق شد.
تنظیم و ملودی این اثر به ترتیب از آقایان شجاعت رفیعی و فرشید عظیمی است. نماهنگ «آغوش امن» در هفته دفاع مقدس از شبکه های مختلف صداوسیما پخش می شود.
منبع:خبرگزاری تسنیم
شناخت امیرالمومنین/حکمت 100 نهج البلاغه
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394وَقَالَ(عليه السلام) وَمَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنَا مَا لاَ يَعْلَمُونَ. حکمت 100 نهج البلاغه
گروهى در برابر امام(عليه السلام) او را مدح كردند. امام(عليه السلام) فرمود:
خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم. خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش.
شرح و تفسير
در برابر مداحان
اين كلام حكمت آميز را امام(عليه السلام) زمانى فرموده كه گروهى او را در مقابلش ستودند، فرمود:
«خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم»;
(وَمَدَحَهُ قَوْمٌ فِي وَجْهِهِ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِي مِنْ نَفْسِي، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْهُمْ).
سپس افزود:
«خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش»;
اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ، وَاغْفِرْ لَنَا مَا لاَ يَعْلَمُونَ.
از جمله امورى كه در روايات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستايش افراد در برابر خود آنهاست، از اين رو در روايات ديگرى مدح و ستايش نوعى ذبح شمرده شده است. در روايتى از پيغمبر(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «إذا مَدَحْتَ أخاكَ فى وَجْهِهِ فَكَأنَّما أمْرَرْتَ عَلى حِلْقِهِ الْمُوسى; هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستايش كنى مانند اين است كه كارد بر گلويش مى كشى». در حديثى از امام على بن ابى طالب(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود:
«أجْهَلُ النّاسِ الْمُغْتَرُّ بِقَوْلِ مادِح مُتَمَلَّق يُحْسِنُ لَهُ الْقَبيحُ وَ يُبَغِّضة إلَيْهِ النَّصيحُ;
نادان ترين مردم كسى است كه به گفته ستايش كننده اى كه از راه تملق زشتى ها را در نظرش زيبا و زيبايى ها را مبغوض مى دارد، مغرور شود».
اگر در آثار زيان بار مدح و ستايش هاى افراطى و تملق آميز خوب بينديشيم خواهيم ديد كه اثرات آن فوق العاده مخرب است; از يك سو انسان را مغرور مى كند و همين غرور مانع راه تكامل او مى شود و از سوى ديگر عيوب و نقايص خود را نمى بيند، بلكه گاه آنها را حسن مى شمرد و در مقام اصلاح خويشتن بر نمى آيد و از سوى سوم، غالبا به مداحان علاقه پيدا مى كند در حالى كه آنان خواسته هاى نامشروعى دارند و او به انجام خواسته هاى نامشروعشان كشيده مى شود و عمل خود را به نوعى توجيه مى كند. در اينجا سؤال معروفى است كه چگونه امام(عليه السلام) با آن مقام عصمت اعتراف به نقص يا گناه در خويشتن مى كند و از خدا آمرزش مى طلبد؟
بعضى در جواب اين گونه تعبيرات و تعابير ديگرى كه در دعاها آمده و امامان معصوم(عليهم السلام) با تمام وجودشان از خداوند طلب آمرزش مى كنند مى گويند، اين گونه سخنان همه به عنوان سرمشق براى مردم است و خودشان به آن نيازى نداشتند. اين توجيه، توجيه صحيحى به نظر نمى رسد و با لحن دعاها سازگار نيست، به خصوص اين كه از رواياتى استفاده مى شود آنان هنگام خواندن اين دعاها اشك مى ريختند و به خود مى پيچيدند و بى تابى داشتند. جمع ديگر معتقدند كه اينها همه به سبب ترك اولى هايى است كه انجام داده اند. معناى ترك اولى اين نيست كه ـ نعوذ بالله ـ خلافى انجام شده باشد، بلكه ممكن است از مستحب مهم ترى به مستحب كمترى منتقل شده باشند; مثلا اگر كسى در اطراف خانه اش دو مسجد باشد يكى دورتر و پرجمعيت و ديگرى نزديك تر و كم جمعيت به يقين جماعت پر جمعيت تر از جماعت كم جمعيت تر ثوابش بيشتر است حال اگر در جماعت دوم شركت كند با اين كه كار مستحب مهمى انجام داده ولى ترك اولى اى هم از او سر زده كه در جماعت پرجمعيت تر شركت نكرده است. اين گونه اعمال براى افراد معمولى و حتى كسانى كه در مسير سير و سلوك الى الله اند عيب و نقص نيست ولى پيامبران و امامان معصوم آن را براى خود نوعى گناه مى شمردند و از آن استغفار مى كردند. گاه ممكن است تمام كوشش خود را انجام مى دادند و باز هم اعمال خود را لايق مقام پروردگار نمى ديدند و از آن استغفار مى كردند; مانند كسى كه ميهمان بسيار محترمى پيدا مى كند و آخرين تلاش خود را براى پذيرايى به خرج مى دهد و بعد مى گويد: از اين كه توان بيش از اين نداشتم عذر خواهى مى كنم و شرمنده ام. اساساً، معصومان(عليهم السلام) با توجه به عظمت مقام پروردگار عبادات خود را لايق او نديده و مى گفتند: «وَما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ».
حج برویم یا به فقرا کمک کنیم؟
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394حج را می توان یکی از مهمترین و با شکوه ترین رویداد های مهم در جهان اسلام نام گذاری کرد چرا که مسلمانان با عقاید مختلف از سراسر جهان به سرزمین حجاز می آیند تا با اتحادی غیر قابل وصف زیباترین عبادات را شانه به شانه و در صفوف به هم پیوسته انجام دهند.
حج برویم یا به فقرا کمک کنیم؟ حج تمرینی است برای دوری از گناه و معصیت در زندگی ،تمرین و یادآوری بزرگی است که بهترین توشه انسان تقوی و پرهیزگاری است و تمرینی است برای برادری و اتحاد در برابر دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن مجید، چنانچه خداوند متعال می فرماید:
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُوْلِی الأَلْبَابِ:
حج در ماههاى معینى است پس هر کس در این [ماه]ها حج را [برخود] واجب گرداند [بداند که] در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال [روا] نیست و هر کار نیکى انجام مى دهید خدا آن را مىداند و براى خود توشه برگیرید که در حقیقت بهترین توشه پرهیزگارى است و اى خردمندان از من پروا کنید». «بقره:۱۹۷»
در این نوشتار قصد داریم به یک سوال مهم و اساسی پیرامون مسئله حج پاسخ دهیم ،سوالی که با فرارسیدن موسم حج ممکن است در اذهان برخی از افراد خطور کند و پاسخ به این سوال می تواند اهمیت موضوع حج را به خوبی تبیین کند.
سوال :
اگر در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های مجازی جستجویی اجمالی داشته باشید،متوجه خواهید شد که مطالب متعددی پیرامون مخالفت با حج نوشته شده است که همگی حکایت از ترک این فریضه الهی دارد و از مسلمانان به دلائل مختلف خواسته شده است که این تکلیف الهی را ترک کنند.
از جمله ادله ای که در میان این استدلالات زیاد به چشم می خورد،این است که چرا هزینه های کلانی که برای حج خرج می شود را صرف رفع مشکلات در داخل از کشور نکنیم؟چرا حاجی ،هزینه سفر خود به سرزمین وحی را صرف رفع گرفتاری از یک خانواده بی بضاعت ویا تهیه جهیزیه برای یک دختر جوان نمی کند و این شعر را نیز در استدلالات خود استفاده می کنند که:
دلخوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج به خدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
حال سوال این است که
«منا؛قربانگاه عشق» مثنوی
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394
مثنوی « مِنا ؛ قربانگاه عشق» توسط منصور نظری به خانوادههای داغدار و چشم انتظار قربانیانِ قربانگاهِ مِنا تقدیم شد.
از چشم منا چکد ستاره -در ماتم محنتی دوباره
در وادیِ عارفانِ عاشق - پرپرشده بر زمین شقایق
خونین زِ غمِ مِنا ، ِجگرها - آتش بگرفته بال و پرها
از فتنۀِ آلِ مستِ باده - بس سرو سَهی زمین فتاده
خون گشته زِ دیده بس که جاری - گردیده مِنا چو لاله زاری
پرپر شده لالههایِ در باغ - غم بر دلِ عاشقان نهد داغ
کعبه شده سهم بولهب ها - جانِ همه عاشقان به لبها
از ملک حجاز ناله خیزد - از دیدۀِ کعبه ژاله ریزد
ضحاک به دوش رسته ماری - گرگینۀِ بولهب تباری
ره بسته به کعبه عاشقان را - آتش زده اَمن و هم اَمان را
راه شیطان برای تسلط بر مؤمنان
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394
مسیر خواهشهای نفسانی مسیر لغزندهای است، لغزش اول، تنوع طلبی است……
حجتالاسلام محمدجواد حاج علیاکبری در ادامه سلسله جلسات شرح صحیفه سجادیه به بررسی بخش دیگری از هشتمین دعای صحیفه مبارکه سجادیه، پرداخت که گزیدهای از آن را میخوانیم:راه شیطان برای تسلط بر مؤمنان
در این فراز با دو آسیب بسیار بزرگ آشنا میشویم:
- در روایتی نقل شده است که شیطان علیهاللعنة امید دارد که انسانهای مؤمن را از طریق هواهای نفسانی زمینگیر کند. چون وقتی اهل ایمان از طریق گناه فریب شیطان را میخورند، دچار پشیمانی شده و به استغفار روی آورده و این استغفار، شیطان را هلاک و زمینگیر میکند. در نتیجه شیطان میگوید: این بار از طریق گناهان به اهل ایمان آسیب نمیزنم، بلکه از طریق هوای نفسانی از راه حلال و مباح به آنها ورود می کنم و چون در این باره احساس ندامت ندارند، استغفار نمیکنند و در همین مسیر بر آنها مسلط شده و آنها را هلاک میکنم.
- افتادن در دام هواهای نفسانی ولو بدواً در امور مباح و حلال هم اتفاق بیفتد، دو ضربه بزرگ به انسان میزند، چون این کار حرام و گناه نیست، بلکه خواهش دل و خواسته نفس است. اولین مخاطره این است که انسان را زمینگیر میکند و از سیر مقامات معنوی باز میدارد، یعنی با سلوک در مسیر انسانیت و طی منازل کمال منافات دارد. در واقع نفس با پاسخهای مثبتی که دریافت میکند، پروار شده و تغذیه میشود و به همین نسبت، عقل کاهش پیدا میکند. فضای فطرت انسان غبارآلود شده و سرمایه اصلی سیر و سلوک ما که عبارت است از وقت و عمر بر باد میرود.
- در صورت داشتن نیاز جدی در امور مباح و حلال، پرداختن به آن با سیر منازل سلوک منافات ندارد چون حضرت حق راضی است، از این که انسان به این درخواست پاسخ مثبت بدهد، چون باعث زنده ماندن، نشاط و سلامت جسمانی میشود.
- باید به ازای گذران عمر به خصوص در دوران جوانی، رشد اتفاق بیفتد و کمالی تحصیل شود که اگر این اتفاق نیفتد دچار گناه شدهایم، همان طور که در مناجات شریف شعبانیه میگوییم:
«إِلَهِی … وَ إِن کَانَ قَد دَنَا أَجَلِی وَ لَم یُدنِنِی [یَدنُ] مِنکَ عَمَلِی فَقَد جَعَلتُ الإِقرَارَ بِالذَنبِ إِلَیکَ وَسِیلَتِی»؛
معبودا… و اگر مرگم در رسد در حالی که کردارم مرا به تو نزدیک نکرده [به یکایک گناهانم اعتراف میکنم] و اقرار به گناهانم را وسیلهای برای وصال به تو قرار میدهم.
- وقت خواسته دل با رضای الهی هماهنگ است که از راه حلال به یک نیاز واقعی پاسخ داده شود. در اینجاست که میتوانیم در امور عادی زندگی مانند آب نوشیدن قصد قربت کنیم، «بسمالله» بگوییم و آبی که مینوشیم هم به لحاظ بدنی بهرهمند میشویم و هم از نظر عقلی رشد میکنیم. به خصوص اگر بعد از نوشیدن، پوشیدن، غذا خوردن و امور دیگر زندگی «الحمدلله» هم بگوید قصد غربتش کامل خواهد شد. به این ترتیب است که عقل از رهگذر نوشیدن یک جرعه آب، رونق پیدا میکند.
مومن باید «خانه وسیع» و «سواری خوب» داشته باشد.
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ میفرﻣﺎﯾﻨﺪ:
ﯾﮏ ﻣﺆﻣﻦ ﭼﻬﺎﺭ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ:
1. ﺧﺎﻧﻪ ﻭﺳﯿﻊ
2. ﺳﻮﺍﺭﯼ ﺧﻮﺏ
3. ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ
4. ﭼﺮﺍﻍ ﭘﺮ ﻧﻮﺭ
ﺷﺨﺼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﭼﻪ بﮐﻨﯿﻢ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ این حدیث ﺑﺎﻃﻦ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ:
1. ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺧﺎنه ﻭﺳﯿﻊ؛ ﺻﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺎن گر ﺭﻭﺡ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ.
2. ﻣﺮﮐﺐ ﺧﻮﺏ، عقل ﺍﺳﺖ.
3. ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎ، ﺣﯿﺎ ﺍﺳﺖ.
4. ﻭ چراغ پر نور، ﻋﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺛﻤﺮﻩی ﺁﻥ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ.
کافی، جلد 6، صفحه 525
"لعنت الله علی آل سعود"
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مهر, 1394محمد تقی عارفیان از شعرای ارزشی کشورمان در محکومیت فاجعه منا، خطاب به “حکام آل سعود” شعری را سرودند که تقدیم می گردد:
لعن الله آل سعود شعر جدید
باز هم پنجه خود شست به خون آل سعود
باز این طایفه پست ستمکار و عنود
تیغ آورده زکین بر سر حجاج فرود
مرگ بر آل فتن، آل ستم، آل جحود
لعنت الله علی آل سعود
سالها پیش هم این قوم لعین بدکار
حمله کردند چو کفتار به جمع زوار
جوی خون گشت روان از عمل این فجار
امنیت رفته دگر از حرم رب ‘ِ وَدود
لعنت الله علی آل سعود
قلب اسلام شده باز پر از غصه و غم
داغدار است ولی امر مسلمانان هم
مضمحل می شود این قوم یهودی کم کم
مرگ بر این سگ زنجیری و وحشی یهود
لعنت الله علی آل سعود
همچو صهیون شده کودک کش و پست، آل سعود
دشمن دین خدا بوده و هست، آل سعود
حرمت خانه حق را بشکست آل سعود
هر زمان بر ستم و ظلم جنایت افزود
لعنت الله علی آل سعود
هر کجا فتنه بود نقش سعودی پیداست
چون که او نوکر و مزدور و سگ آمریکاست
به یمن آتش فتنه ز سعودی برخاست
خاک گلگون یمن پر شده از آتش و دود
لعنت الله علی آل سعود
می کند فخر به این ظلم که کودک بکشد
مرد و زن، پیر جوان، کودک کوچک بکشد
بمب اندازد و با راکت و موشک بکشد
گرگ هم نیست به درّ ندگی این موجود
لعنت الله علی آل سعود
همدلی کاش کند دولت ما با ملت
برود ذوق روابط زدگی از دولت
دیپلماسی بشود حول مدار عزت
نه بزک کرده شود چهره کفار لَدود
لعنت الله علی آل سعود
کدخدا آمد و بی نام خدا عزت رفت
اعتدال آمد و ای وای به ما غیرت رفت
انقلابیگری و حق طلبی، همت رفت
ضعف ما دید عدو، خط و نشانش افزود
لعنت الله علی آل سعود
هست فرمانده و سردار زمان خامنه ای
میر میدان و علمدار زمان خامنه ای
مرد کوبنده کفار زمان خامنه ای
میرویم آخر با او به رکاب موعود
لعنت الله علی آل سعود
منبع: روضه نیوز به نقل از جام؛
اهمیت ویژۀ «زندگی بهتر » در کلام استاد پناهیان
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1394کسی که از زندگی لذت نبرد، نمیتواند گناه را ترک کند.
باید زندگیمان را درست کنیم تا بتوانیم عاشق خدا شویم، و الا درگیر زندگی باقی میمانیم.
دنبال بهبود زندگی بودن، یک راه خدایی است.
هنر دینداری اینست که ضمن درگیری با دنیا، بندگی کنیم و الا ترک کامل دنیا نوعی راحتطلبی است!
فاصله گرفتن برخی متدینین از زندگی، از سر راحتطلبی است نه عشق به بندگی!
ثروتمند شدن بد نیست؛ برخورد بد با ثروت بد است
یکی از نتایج مهم دینداری، بهبود وضع زندگی است
اگر یک مذهبی «زندگی درست» نداشته باشد، در ادعای دینداریاش صادق نیست
اگر امروز برای زندگی تلاش نکنی، فردا مجاهد فیسبیلالله نخواهی شد
آدم تنبل نمیتواند دیندار باشد
دینداری بدون رسیدگی به زندگی خودفریبی است
زندگی سرشار از گرفتاری، نشانۀ ایثار، زهد و خداپرستی نیست.
ضعف مديريت و سوء تدبير حداقل ماجراست/ سعودي ها به دنبال جنگ بين تمدنها هستند
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1394حجت الاسلام پناهيان با اشاره به فاجعه منا بر اينکه ضعف مديريت و سوء تدبير حداقل ماجراست تاکيد کرد و اظهار داشت: آنها به دنبال جنگ بين تمدنها هستند اما ما به دنبال چنين جنگي نيستيم.
حجتالاسلام رضا پناهيان، کارشناس مسائل مذهبي در مراسم گراميداشت شهداي منا که عصر امروز با حضور جمعي از خانوادههاي قربانيان در مسجد دانشگاه تهران برگزار شد، با بيان اينکه نميتوان قبول کرد وقوع فاجعه منا ناشي از ضعف مديريت دولت عربستان اتفاق افتاده باشد، اظهار داشت: اگر شما خودتان از مسيري که اين قتل عام در آن انجام گرفته، يک بار در سالهاي اخير عبور کرده باشيد، ميتوانيد ضعف مديريت دولت عربستان را قبول کنيد چرا که ضعف مديريت امکان قتل عام 2 هزار نفر را ندارد آن هم با مردماني که آرامترين پيادهروي را انجام ميدهند.
وي ادامه داد: پيادهروي در منا آرامتر از پيادهروي در کنار خانه کعبه است و حتي اين پيادهروي آرامتر از سعي صفا و مروه است و زير نظارت دوربينهايي که تمام مسير را کنترل ميکنند، انجام ميشود و اگر کوچکترين شعاري عليه ايادي استکبار داده شود، با آن برخورد ميشود.
اين کارشناس مسائل مذهبي افزود: در اين مراسم مردم انگيزهاي ندارند که همديگر را هل دهند و هيچکس عجلهاي براي رفتن ندارد. بنابراين اين مسير بر اثر بيخردي بسته نشده است و حتما تدبيري پيش سر آن بوده است چرا که برخي خبرهايي که از مسيرهاي مطمئن ميشنويم جرات بيان آن را نداريم.
پناهيان اظهار داشت:گاهي جنايت دشمنان آنقدر بزرگ است که نميتوان آن را باور کرد. مانند دروغهاي بزرگي که ميگويند و نمونه آن موضوع هولوکاست و حمله تروريستي به برجهاي دوقلو است.بنابراين دروغ بزرگ به سختي قابل انکارند و مقصر برخي جنايات بزرگ را به سختي ميتوان پيدا کرد.
وي ادامه داد: اگر دشمنان اسلام بر روي جادههايي که از روي مسير عبورکنندگان به رمي جمرات ايستاده باشند و فکر کرده باشند که چگونه ميشود قتل عامي را رقم زد به سرعت به معادله ساده ميرسند و کافيست که از اين 3 راه که دو ميليون نفر قرار است از آن عبور کنند، دو راه بسته شود و بخشي از جمعيت در زير آفتاب سوزان به اندازه 5 دقيقه منتظر شوند و نه يک ساعت و 2 ساعت؛ اينها دست بالا گرفتند که ديگر مطمئن باشند تا فاجعه بزرگي رخ دهد.
ایمان به خدا محور سعادت است.
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مهر, 1394آیت الله مصباح یزدی: محور تمام سعادت ها، ایمان به خداست. پیامبران آمده اند تا جایگاه والای انسان را به وی نشان دهند و بگویند تو می توانی با ایمان به خدا، به جایی برسی که با خدا عشق بازی کنی «یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»[مائده، 54.] و خدا هم عاشق تو باشد.
اگر کسی ذره ای طعم عشق بازی با خدا را بچشد آنگاه خواهد فهمید که چرا محور همه سعادت ها ایمان به خدا است و برای چه آفریده شده است. علم نسبت به خدا هنگامی که با خواستن و دوست داشتن توأم شد؛ ایمان پدید می آید و این گوهر گران قیمت از صفر تا بی نهایت مرتبه دارد. دسته بندی ای در روایات معصومین علیهم السلام از ایمان شده برای درک بهتر ما است اما بین هر مرتبه ایمان با مرتبه پایین تر فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
بالاترین مرتبه ایمان نزد معصومین علیهم السلام است. در روایات آمده است بهترین شما نسبت به ما مانند کوچک ترین ستاره نسبت به خورشید است. این یعنی فاصله کسی مثل سلمان با اهل بیت علیهم السلام این اندازه است.