عاقبت حب و دوستی با دنیا
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1394
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا(الأعلي/16)
ليکن [شما] زندگي دنيا را بر ميگزينيد
مسلّما برای افراد مؤ من این محاسبه قرآنی که در آیات فوق آمده در مقایسه دنیا با آخرت که می فرماید:
وَالْآخِرَةُ خَيرٌ وَأَبْقَى(الأعلي/17)
با آنکه [جهان] آخرت نيکوتر و پايدارتر است
کاملا روشن است، اما با این حال چگونه انسان مؤ من در بسیاری از اوقات این علم و آگاهی خود را زیر پا می گذارد و آلوده گناهان و جرائمی می شود؟!
پـاسـخ ایـن سـؤ ال یـک جمله است، و آن غلبه شهوات بر وجود انسان، و سرچشمه غلبه شهوات نیز حب دنیا است.
حب دنیا اعم از حب مال، مقام، شهوت جنسی، تفوُّق طلبی، برتری جویی، تن پروری، انـتـقـام جـویـی، و مـانـنـد ایـنـها، گاه چنان طوفانی در روح انسان ایجاد می کند که تمام مـعـلومـات او را بـر بـاد می دهد، و حتی گاه حس تشخیص او را از میان می برد، و در نتیجه حیات دنیا بر آخرت مقدم می دارد.
نشانه های ظهور/خروج خراساني/سید حسنی
نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1394
در برخي از روايات «خروج خراساني» به عنوان يکي از نشانه هاي ظهور بيان شده است. اگر چه در اين روايات به روشني او معرفي نشده است؛ ولي برخي او را مردي از بني تميم دانسته اند. [1] .
اغلب رواياتي که نام او را برده اند، از خراساني همراه سفياني ياد کرده اند. امام صادق عليه السلام فرمود:
«خُرُوجُ الثَّلاثَةِ الخُراساني وَالسُّفياني وَاليَماني فِي سَنَةٍ واحِدَةٍ فِي شَهْرٍ واحِدٍ في يَوْمٍ واحِدٍ وَلَيْسَ فيها رايَةٌ بِأَهْدَي مِنْ رايَةِاليَماني يَهدِي إِلَي الْحَقِّ» [2] ؛
«خروج خراساني، سفياني و يماني در يک سال و يک ماه و يک روز تحقق مي يابد و در بين آنها پرچمي هدايتگرتر از يماني نيست که او به حق هدايت ميکند».
و در برخي روايات از خراساني و سفياني به دو اسب مسابقه تشبيه شده اند که خراساني از مشرق و سفياني از مغرب به طرف کوفه در حرکت اند. [3] .
البته روايتي نيز از خروج او به عنوان يکي از نشانه هاي حتمي قيام حضرت مهدي عليه السلام ياد شده که به جاي خروج يماني ذکر شده است. [4] .
پی نوشت ها:
[1] روزگار رهايي، ص 1043.
[2] کتاب الغيبة، ص 446.
[3] الغيبة، ص 259.
[4] ر.ک: همان، ص 289، ح 6.
منبع: پایگاه جامع عاشورا
سید حسنی
یکی از نشانه های ظهور امام عصر ارواحنا فداه که بوی حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردی به نام سید حسنی است.
در تعدادی از روایات ، سخن از حسنی بمیان آمده است و در بعضی از روایات از او به عنوان نفس زکیه یاد شده است. [1]
وی حرکتی را در عراق آغاز می نماید، اما این روایات نیاز به دقت بیشتری دارد چرا که این احادیث نام سه نفر ، حسنی مدینه ، حسنی مکه و حسنی عراق را بیان می کنند، همچنین حسینی خراسانی که در منابع اهل سنت و برخی منابع خبری شیعه “حسنی “ نامیده شده است، هم اوست که در سال ظهور حضرت مهدی(عج) با سپاهیانش وارد عراق می گردد، بنا بر این احتمال دارد مراد از روایات مربوط به جنبش حسنی در عراق، همین قیام و حرکت باشد و احتمال اینکه حسنی دیگری قبل از او باشد نیز وجود دارد. [2]
شما صاحب کدامیک از این قلبها هستید؟
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1394
رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدیثی قلب ها را به چهار دسته و گروه تقسیم کرده اند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْقُلُوبُ أَرْبَعَةٌ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ لَيْسَ فِيهِ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ قُرْآنٌ وَ لَيْسَ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قَلْبٌ لَا إِيمَانَ فِيهِ وَ لَا قُرْآنَ فَأَمَّا الْأَوَّلُ كَالتَّمْرَةِ طَيِّبٌ طَعْمُهَا وَ لَا طِيبَ لَهَا وَ الثَّانِي كَجِرَابِ الْمِسْكِ طَيِّبٌ إِنْ فُتِحَ وَ طَيِّبٌ إِنْ وَعَاهُ وَ الثَّالِثُ كَالْأَشنةِ طَيِّبٌ رِيحُهَا خَبِيثٌ طَعْمُهَا وَ الرَّابِعُ كَالْحَنْظَلَةِ خَبِيثٌ رِيحُهَا وَ طَعْمُهَ
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:
قلب ها چهار دسته اند:
قلبى كه در آن ايمان هست اما قرآن نيست؛
قلبى كه در آن ايمان و قرآن هر دو وجود دارد؛
قلبى كه در آن قرآن هست اما ايمان نيست؛
و قلبى كه در آن نه ايمان هست و نه قرآن!
اما وضع قلب اول، مانند خرمايى است، كه خوشمزه است، ولی بوى خوش هم ندارد.
قلب دوم، مانند كيسه مِشك است كه باز باشد، يا بسته باشد، بوى خوش مى دهد.
قلب سوم، مانند اشنه(گیاهی خوشبو نوعی پیچک) است، كه بوى خوش دارد، اما مزه آن بسيار بد است.
قلب چهارم، مثل «حنظل» (هندوانه خاصی به صورت خودرو در بیابات میروید) است كه هم بوى آن بد و هم مزه تلخ دارد.
منبع : النوادر للراوندي، ص: 5-4
وزیر ارشاد با اکران رستاخیز تیشه به ریشه خود میزند
نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1394رئیس کمیسون قرآن و عترت مجلس مطرح کرد:
وزیر ارشاد با اکران رستاخیز تیشه به ریشه خود میزند/اگر این بیانات وزیر ارشاد در خصوص اکران فیلم رستاخیز درست باشد بدین ترتیب تیشه به ریشه خود، خانواده و حوزه علمیهای که در آن درس خوانده، زده است.
لاله افتخاری رئیس کمیسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی با اشاره به اظهار نظر وزیر ارشاد در خصوص فیلم «رستاخیز» مبنی بر اینکه «نظر فقهی مراجع برای خودشان و مقلدانشان قابل احترام است» اظهار داشت:
اگر این اظهار نظر از سوی وزیر ارشاد درست باشد بدین ترتیب تیشه به ریشه خود، خانواده و حوزه علمیهای که در آن درس خوانده، زده است.
وی افزود: اگر وزیر ارشاد بخواهد این طور اظهار نظر کند، قانون چنین اجازهای را به او نخواهد داد و صلاحیتش زیر سؤال میرود.
رئیس کمیسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی با اشاره به نظر رهبری مبنی بر لزوم جلب نظر علما برای فیلم رستاخیز تأکید کرد: علما و مراجع از روی دلسوزی، آگاهی و تخصص مطالبی را مطرح میکنند که برای اکران فیلم رستاخیز باید این نظرات رعایت شود.
افتخاری گفت: فیلم رستاخیز باید به گونهای از جامعیت و اقتدار برخوردار باشد که باعث اعتراض صاحبنظران و دلسوزان نظام نشود و با رعایت تمام موارد اخلاقی، دینی و انقلابی بتواند اعتماد دیگران را جلب کند.
وی با اشاره به جلسه دو هفته گذشته کمیسیون فرهنگی و سؤال از وزیر ارشاد تصریح کرد: در این جلسه وزیر در چند مورد مورد سؤال قرار گرفت که فیلم رستاخیز از جمله مسائلی بود که به صورت مصداقی به آن پرداخته شد.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «وزیر ارشاد به ما اطمینان داد که موارد دارای مشکل در فیلم حذف شده است» تأکید کرد: برای بررسی صحت این ادعا باید فیلم به طور کامل دیده شود.
افتخاری در پایان ساختار فیلمسازی کشور را نادرست خواند و خاطرنشان کرد: باید ساختاری پاسخگو و فراگیر با حضور همه بخشها شامل بخش خصوصی، دولتی و هنرمندان واقعی تشکیل شود تا با برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب هر روز شاهد تکرار چنین مصادقی دارای مشکل نباشیم.
باشگاه خبرنگاران جوان
اعطای روزی از جانب خداوند متعال (2)
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394کار و زندگی انسان را خداوند باید درست کند؛
کار را باید خداوند جور کند.
سهراه امین حضور جایی است که خانهی امین الدوله وزیر مظفرالدین شاه در آن قرار دارد. زمانی که امین الدوله با خَدَم و حَشَم از آنجا عبور میکرده، گاهی فقرا در کنار درب خانهاش جمع میشدند و از وی چیزی درخواست میکردند. روزی قبل از آنکه از خانه خارج شود، میشنود که دو فقیر در حال بحث با یکدیگرند. یکی میگوید که کار ما اینقدر خراب است که باید کارمان را خدا درست کند. دیگری میگفت: نه؛ امین الدوله که از خانه بیرون بیاید، کارمان را درست میکند. کار را باید امین الدوله درست کند.
امین الدوله این گفتوگو را شنید و قبل از اینکه از خانه بیرون بیاید، به نوکران خود دستور داد که دو مرغ را ذبح کنند.[1] امین الدوله دستور میدهد که دو مرغ بکشند و داخل دل یکی از این مرغها یک اشرفی، که مثلاً معادل یک سکهی بهار آزادی امروز است، بگذارند؛ مرغی که اشرفی دارد را به فقیری بدهند که گفته کار را باید امین الدوله درست کند و مرغ شکمخالی را به فقیر دوم بدهند. نوکران امین الدوله نیز دقیقاً همین دستور را عمل کردند.
کمی گذشت و امین الدوله از درب خارج شد. دید همان کسی که میگفت باید امین الدوله کار را درست کند، هنوز ایستاده است. با خودش گفت: این آدم پرطمع است و باید او را شلاق بزنیم. یک مرغ با یک اشرفی گرفته، امّا هنوز اینجا مانده؛ آن یکی فقط یک مرغ گرفته و رفته!
وقتی خواستند او را تأدیب کنند، امین الدوله از او پرسید:
یک اشرفی برایت کافی نبود؟!
مرد گفت: کسی به من اشرفی نداده است. یک مرغ به من دادند من هم دلدرد داشتم و میل به غذا نداشتم. با خودم گفتم چرا این مرغ را نگه دارم؟ از رفیقم پرسیدم که این مرغ را چند میخری؟ او گفت: یک قران.
من هم مرغ را به او فروختم. همانجا امین الدوله گفت:
پس حرف درست را رفیقت زد؛ کار را باید خدا درست کند، امین الدوله و غیر او هیچ کارهاند!
اگر چیزی روزی شما نباشد، تا دم دهانتان میآید ولی جای دیگر میرود. حیله و کلک فایده ندارد؛ هیچ کاری نمیتوان کرد. تا وقتی سر شلنگ لوله باز نشود، باز کردن شیر آب فایده ندارد؛ چون آبی در لوله نیست.
[1] . آن زمان مرغ خوردن عنوانی داشت و مردم به راحتی مرغ نمیخوردند.
منبع: برگرفته از maemaeen.ir
ظهور پس از ارتداد اکثر معتقدین به امامت حضرت مهدی(عج)
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394
تعبیر برخی از روایات ما چنین است که ظهور آن بزرگوار اتفاق نمیافتد، «حَتَّى یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَکْثَرُ الْقَائِلِینَ بِه»![1]
تعبیر امام عسکری(علیه السلام)[2] بسیار سنگین است. یعنی بیشتر معتقدین به امامت حضرت، از این عقیده برمیگردند و سپس ظهور آن بزرگوار محقق خواهد شد.
این روایت به معنای آن نیست که ما در راستای بیاعتقادی به امام عصر(علیه السلام) قدم برداریم تا ظهور نزدیک شود!
اگرچه این معنا به شکل عجیبی شهرت پیدا کرده اما مشخص نیست اصلاً کسی در عالم تشیع چنین معنایی را از این روایت برداشت کرده است یا خیر!
در بین طلبه ها قاعدهای وجود دارد که «رُبَّ شُهرَةٍ لا اصلَ لَها»، برخی چیزها بسیار مشهور است اما هرچه بررسی میکنیم، قائلی برای آن وجود ندارد! این نیز از آن دسته است. من با همه مطالعاتی که داشتهام، تابه حال در هیچ کتاب و نوشتهای از هیچ کسی، مشهور یا غیر مشهور ندیدهام که او ابراز کند که چنین اعتقادی دارم!
چنین آدمهایی اگر هم باشند، علی القاعده تعدادشان در دورهی تاریخ تشیع زیاد نبوده است. چنین فهم و برداشتی را هیچ شیعه و اهل سنتی از این روایات نداشته است. روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی(سلام الله علیه) در کتب اهل سنت هم نقل شده است اما آنان نیز چنین برداشتی نداشتهاند.
در روایات پیشبینیهایی شده که مثلاً وقتی زمین پر از ظلم و جور شود، حضرت ظاهر میشوند. در میان اهل سنت نیز مشاهده نشده است که کسی توصیه کند که دست به ظلم و جور بزنید تا ظهور آن موعود نزدیک شود! لذا نه در میان شیعه و نه در بین اهل سنت چنین چیزی مشاهده نشده است.
اگر در روایات چنین مسئلهای را گفتهاند، خواستهاند به نحوی از آن طرف به شما هشدار دهند که حتی اگر زمین هم پر از ظلم و جور شد، شما دست از اعتقاد خود بر ندارید. فکر نکنید کار به آخر رسیده و رشتهی کار از دست خدا به در رفته است و دیگر قابل اصلاح نیست. به آنجا هم که برسد، خدای متعال قدرت نمایی میکند و حجت خود را ظاهر و بارز میکند. شما درست از طریق حق برندارید!
اگر گفتهاند «حَتَّى یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَکْثَرُ الْقَائِلِینَ بِه» ظهور اتفاق نمیافتد، مگر اینکه اکثر آنان که به امامت اعتقاد دارند، از عقیدهی خود برمیگردند و از آن دست میشویند، به این معناست که شما جزء آن اقلیت باش و با اکثریت همراه نشو. لذا در روایات داریم که میفرمایند:
«تَمَسَّکُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّل»[3]،
یعنی به همان اعتقادی که پدر و مادر و قدمای شما داشتهاند، باقی بمانید.
[1] کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 385.
[2] امام جواد (علیه السلام) در روایت دیگری میفرمایند: …أَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ (کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 378).
[3] الغیبة (للنعمانی)، ص 159.
منبع: maemaeen.ir
شرح خطبه متقين(همام) جلسه 2 | تقوا ، علامت و نشانه شيعيان
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394دروس اخلاق حضرت آیت الله ناصری / شرح خطبه متقين . همام - جلسه دوم
تقوا ، علامت و نشانه شيعيان
1. کاربرد واژة «تقوا» در منابع ديني
2. معناي لغوي تقوا
3. متعلقات تقوا
4. معاني اصطلاحي تقوا
5. داستان مرحوم ميزاي قمي
6. داستان مرحوم حاج مؤمن
7. داستان حمّالِ مستجاب الدعوة
8. آثار و بركات تقوا
9. يک اشكال و جواب
10. تقوا و آزادي
تقوا؛ علامت و نشانه شيعيان
پس از آنكه همام حضرت را قسم داد تا علايم شيعيان را بيان كنند. حضرت دست مبارکشان را جلو آوردند و دست همام را گرفتند و فرمودند: «اي همام! من را قسم نده. علامتهاي شيعه را برايتان ميگويم» و شروع ميفرمايند: يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتقوا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ.
يعني از علامتها و نشانههاي شيعه اين است که با تقوا باشد؛ پرهيزکار باش و احسان به ديگران بکن. کلاه برداري از ديگران نكن، خودت را از گناهان حفظ کن و در مقام احسان به ديگران هم باش. همين طور که خير خودت را ميخواهي، خير برادر دينيات را هم بخواه. يکي از علامتهاي شيعه، همين است. در اين قسمت حضرت يكي از علامتهاي شيعه را تقوا معرفي ميكنند
کاربرد واژة «تقوا» در منابع ديني
در قرآن، حدود هفده بار لفظ «تقوا» ذکر شده و بيش از دويست و پنجاه بار ماده «و ق ي» آمده است. در نهج البلاغه چهل و پنج بار لفظ تقوا ذکر شده و شايد متجاوز از صد و پنجاه بار الفاظ ديگر اين ماده ذكر شده است . تقوا اين اندازه مورد اهميت است و رواياتي که راجع به تقوا رسيده، به حد تواتر است.
شیوه های همسرداری و سبک زندگی همسران از نگاه اهلبیت علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394منابع دینی، زن و شوهر را مکمل یکدیگر در تعالی روحی و معنوی برشمرده و بر لزوم رعایت احترام متقابل و انجام وظایف خود در قبال خانواده تاکید کرده است.
از توصیههای پیامبر و ائمه طاهرین علیهم السلام در خصوص نحوه ارتباط و معاشرت همسران با یکدیگر نمونه های در ذیل آمده، این موارد را بخوانیم.
تامین رفاه مناسب
یکی از حقوقی که خداوند برای زن بر عهده شوهر قرار داده است تامین رفاه مناسب است، رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این خصوص فرمودهاند؛ کسی که خداوند به او در امکانات و دارایی گشایشی داده است و او بر خانواده خود سخت میگیرد، از ما نیست. (مستدرک الوسایل ج ۱۵)
همچنین آن حضرت درباره ارزش تلاش مردم در تامین نیازهای مادی خانواده خود گفتهاند، تلاش مرد برای رفاه خانواده مانند مجاهد در راه خداست. (کافی ج ۵)
در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده است، اگر مردی برای تامین نیازهای خانوادهاش بیرون برود خداوند در مقابل هرگامی که برمیدارد یک درجه برای او مینویسد و چون در تامین نیازهای آنان از کار فارغ شود آمرزیده محسوب میشود. (کنزالعمال ج ۱۶)
اظهار محبت
از مهمترین جلوههای محبت و تکریم در زندگی، جلوههای زبانی و گفتاری است به زبان آوردن عشق، دوستی و محبت، به گفتوگو نشستن، مشورت کردن، تاثیر بسیاری در جلب اعتماد همسر دارد و سبب برطرف شدن مشکلات زندگی خواهد شد.
البته محبت به خانواده و همسر تا آن جا مورد قبول دین اسلام است که سبب از دست دادن محبت خدا و رسول خدا و ارزشهای الهی نشود.
سبب زیاد شدن ایمان
پیامبر اکرم فرمودند؛ هرگاه ایمان بندهای زیاد شود، محبت او نسبت به همسرش زیاد میگردد. (مستدرک الوسایل ج ۱۴)
در این خصوص نیز امام صادق علیه السلام فرمودهاند؛ من گمان ندارم بر ایمان مردی اضافه شود مگر اینکه محبت و علاقه او به همسرش زیادتر میگردد. (وسایل الشیعه ج ۲۰)
برتر از اعتکاف در مسجدالنبی
رسول اکرم فرمودند:
نشستن مرد در کنار همسرش، نزد خدای متعال از اعتکاف در مسجد من محبوبتر است. (وسایلالشیعه ج۱۴)
تکریم خداوند
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
هر کس همسرش را تکریم نماید، خدای عز و جل را تکریم نموده است. (بحار ج۱۰۳)
نشانه کمال ایمان
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
کاملترین مومنین از جهت ایمان کسی است که از جهت اخلاق نیکوترین آن ها باشد و برترین شما کسانی هستند که با زن خود خوشرفتار باشند. (بحار ج۱۰۲)
به بداخلاق زن ندهید
حسینبن بشار میگوید؛ به اباالحسن الرضا علیه السلام نوشتم، یکی از نزدیکانم بداخلاق است، برای خواستگاری فرزندم نزد من آمده است، امام فرمودند؛ اگر بداخلاق است به او زن ندهید (وسایلالشیعه ۱۴)
دعا برای خانواده و دوستان
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394اَللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ
وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لاَ نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ
وَ لاَ نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ
ای خداوندی که عجایب عظمت تو پایان نپذیرد، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از سرگرایی در برابر عظمت خود بازدار.
ای خداوندی که زمان فرمانرواییت را نهایتی نیست، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از مکافات عقوبت خویش رهایی بخش.
ای خداوندی که خزاین رحمتت فنا نشود، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از رحمت خویش نصیبی ده.
ای خداوندی که دیدگان از دیدارت فرومانند، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را به مقام قرب خود نزدیک ساز.
ای خداوندی که در برابر عظمت تو هر عظمتی حقیر نماید، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را در نزد خود گرامی بدار.
ای خداوندی که هر نهانی پیش تو آشکار است، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را در پیشگاه خود رسوا مگردان.
خداوندا، ما را به عطای خویش از عطای هر بخشنده ای بی نیاز گردان.
به پیوند خویش وحشت تنهایی از ما دور بدار تا به بخشش تو به کس جز تو نگراییم
و در پناه جود و احسان تو از کس نهراسیم.
وقتی استاد قرائتی فوتبالیست میشود!
نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394كارگران نمونه را به جايگاه دعوت كردم
و دست آنها را بوسيدم.
مردم گفتند:
اين دست بوسىِ شما كه به روايت عمل كردى،اثرش بيشتر از سخنرانى بود.
* زيبايى معارف اهل بيت(علیهم السلام)
در يكى از سخنرانى هايم در خارج از كشور، فرازى از دعاى ابوحمزه را تحت عنوان «عوامل سقوط جامعه» توضيح مى دادم. بعد از جلسه دكترى آمد و ضمن تعريف كردن گفت: من خيلى لذّت بردم و خوشحال هستم.
دليلش را پرسيدم؟.
گفت: براى من بسيار تعجّب آور و شگفت انگيز بود كه امام سجاد عليه السلام در يك سطر و جملۀ دعا، عوامل سقوط جامعه را بر شمرده است، آنجا كه مى فرمايد:
«الّلهم انّى أعوذ بك من الكَسل و الفَشل و الهَمّ و الجُبن و …»
* خوابم، نماينده امام نيست!
تا دير وقت در جايى مهمان بودم؛ موقع خوابيدن به صاحبخانه گفتم: موقع نماز صبح مرا بيدار كن.
گفت: عجب! شما كه نماينده امام هستى، چنين مى گويى!.
گفتم: آقا! خودم نماينده امام هستم، خوابم كه نماينده امام نيست!.
* توجّه به حال مستمعين
اوائل كه كاشان بودم، ماه مبارك رمضان بعد از افطار سخنرانى داشتم. يك شب گرم صحبت بودم و جلسه داغ بود و كمى طول كشيده بود. يك نفر بلند شد و گفت:
آقاى قرائتى! مثل اينكه امروز بعد از ظهر خوب استراحت كرده اى و افطار هم دعوت داشته اى و خوب خورده اى؛ من امروز سَرِ كار بوده ام، خيلى خسته ام، افطارى هم آش تُرش خورده ام، بس است، چقدر صحبت مى كنى!.
* استخاره در حال طواف
در حال طواف به دور خانه خدا، روى ديوار حجر اسماعيل قرآنى بود، برداشته و باز كردم، آيات مربوط به ساختن خانه خدا آمد:
«و اذ يرفع ابراهيم القواعد ….» (بقره 127)
در همان حال طواف اين آيات را تلاوت كرده و لذّت بردم.
بعد از طواف آمدم براى نماز پشت مقام ابراهيم و دوباره قرآن را باز كردم، اين آيات آمد:
«و ارزُق اهله من الثمرات …» (بقره 126)
در اين هنگام يكى از دوستان كنار من نشست و يك موز و چند بادام به من داد، گفتم اين قسمت از آيه نيز تعبير شد.